تربیت
Tarbiat.Org

جایگاه تاریخی حادثه‌ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن
اصغر طاهرزاده

حضور در فتحی تاریخی

5- خردمندی و ایمان را بنگرید که حتی کهولت سن مانع اقدامِ به موقع نمی‌شود. اینان نیامدند تا با قدرت بازوان دشمن را شکست دهند، البته مردانی جنگ دیده‌اند و همین انس بن حرث با کِبَر سن، هشت نفر را از پا در آورد اما چهره اصلی این مرد این نیست تا ما بخواهیم از این زاویه به او نگاه کنیم. او آمده بود تا در فتحی تاریخی که حسین(ع) آن را پدید آورده شریک باشد.
بنده با تمام وجود از خدا برای خود و برای شما تقاضا دارم که شعور فهم فتح تاریخی امام حسین(ع) در کربلا و اقدام به موقع آن حضرت را به ما بدهد تا احساسمان، احساس یاران امام حسین(ع) در کربلا باشد و اگر این را فهمیدیم خیلی چیزها را می‌فهمیم. اگر این‌ را فهمیدید آنجا را هم می‌فهمید که حضرت امام خمینی(ره) در سال 1343 در اعتراض به لایحه‌ی کاپیتولاسیون بالای منبر فریاد می‌زنند و می‌گویند:
«آن‌ آقایانی که می‌گویند باید خفه شد اینجا هم باید خفه شد؟ اینجا هم خفه شویم؟ ما را بفروشند و خفه بشویم؟ قرآن ما را بفروشند و خفه بشویم؟ و الله گناهکار است کسی که داد نزند. و الله مرتکب کبیره است کسی که فریاد نکند».(40)
همان امام خمینی(ره) که در امور فرعی و آنجا که شخص خودش در میان است اهل مدارا است، به اینجا که می‌رسد و باید برای حفظ اسلام اقدام کند، یک لحظه کار را به عقب نمی‌اندازد و فریاد می‌زند: «ای سران اسلام به داد اسلام برسید، علمای نجف به داد اسلام برسید، اسلام رفت.» اگر حضرت امام در آن زمان این اقدام را نکرده بودند، با این که به قیمت تبعیدشدن‌شان تمام شد، اسلام رفته بود. به این معنا که اسلام شیعیان هم به اسلامی تبدیل می‌شد که فعلاً در جهان اسلام هست. در حالی که اگر امروز جهان اسلام تحرکی دارد با حیات اسلامی شیعه و حرکات امام(ره) آن اسلام احیا شده است. این یعنی اگر ما نتوانیم کربلا را درست پیدا کنیم امروز هم در تاریخی که هستیم متوقف می‌شویم. و از آن اقدامی که باید در وقت مناسب انجام دهیم باز می‌مانیم.
انس بن حرث با این موانع به‌خصوص با کِبَر سن تلاش می‌کند تا در فتحی تاریخی که امام حسین(ع) آن را پدید آورده‌اند شریک شود و این یعنی کربلا و اصحاب حسین(ع) حقیقت کربلا را شناختند که توانستند به این خوبی عمل کنند. هنر ما باید این باشد که تلاش کنیم این شهدا با این شخصیت و این شعور در کربلا دیده شوند و در حاشیه‌ی تاریخ نروند زیرا در آن صورت کربلا درست دیده نشده است. همین‌طور که اگر شخصیت شهدای انقلاب را درست نشناسیم، امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی را درست نشناخته‌ایم. در کتاب همپای صاعقه در رابطه با شخصیت محسن وزوایی(ره) داریم:(41)
«صدای زوزه‌ی باد نیمه‌های شب در فضا پیچید همه‌ی نیروها امیدشان به گردان «حبیب‌بن‌مظاهر» بود. اما گردان در تاریكی شب ناپدید شد. سرنوشت كلِ عملیات به خطر افتاد، حاج احمد متوسلیان آرام و قرار نداشت. «محسن وزوایی» فرمانده آن گردان بود، وحشت عجیبی سراپایشان را فرا گرفت. محسن به گوشه‌ای رفت و به نماز عشق ایستاد و زیر لب زمزمه نمود: «خدایا اگر می‌دانی نیت‌های ما خالص و فقط برای توست یاریمان كن! راه را نشانمان بده! خدایا تو برای موسی(ع) دریا را شكافتی و به امر تو عنكبوتی در مقابل غاری كه حضرت محمد(ص) در آن پنهان شده بود تار تنید. خدایا به حق امام زمان(عج) به حق نیایش خمینی، به حق حسین(ع) قَسَمت می‌دهیم، ما بندگان حقیر را از این درماندگی نجات بده. سپس برخاست. بچه‌ها را صدا زد و خود به راه افتاد. همه مطمئن از تصمیم او آماده شدند. ساعتی بعد گردان حبیب‌ مقابل تپه «تانک» بود و عملیات به‌خوبی به نتیجه رسید. ملاحظه کنید آن شهید بزرگوار چه نگاهی به کربلا دارد که در وصیت نامه‌ی خود می‌گوید:
«باید بر مكتب تكیه كرد و دقیقاً روی موازین مكتبی حركت نمود. دشمن می‌خواهد با توطئه‌های گوناگون مردم را خانه‌نشین كند و با بعضی مصلحت‌كاری‌ها و سیاست‌بازی‌ها ضربه به انقلاب بزند. باید اجازه‌ی این كار را به او نداد. باید به وظیفه‌ی الهی و اسلامی كه روی دوش ما گذاشته شده است عمل كنیم و اصلاً نباید فكر كنیم كه شاید شكست بخوریم. باید رابطه‌ی خود را با ملل جهان به‌خصوص مسلمانان و نهضت‌های آزادیبخش برای صدور انقلاب افزایش دهیم و از آنان پشتیبانی كنیم و كانال‌های انحرافی از قبیل ملی‌گرایان و امثال آنها را بشناسیم و نگذاریم به انقلاب ضربه بزنند.... من كربلا را برای خود نمی‌خواهم بلكه برای انسان‌های بعدی می‌خواهم، ما برای خودمان فعالیت و مبارزه نمی‌كنیم. برای نسل‌های بعدیِ این مملكت می‌جنگیم، برای هفت هشت سال دیگر... با اعتقاد به اسلام و ولایت فقیه تا آخرین قدم پیش می‌رویم تا جائی كه قدرت اسلام با متصل‌شدن به حكومت مهدی(ع) در سرتاسر جهان مستقر شود و عدل الهی برقرار گردد. امروز در شرایطی هستیم كه لحظه‌ای غفلت، خیانت به اسلام و قرآن است. باید با هم برای خدا تا آنجا كه جان در توان داریم كوشش كنیم. امروز تمامی مزدوران و طاغوتیان به مقابله با انقلاب عزیز اسلامی پرداخته‌اند،‌ و در رأس آن به تعبیر امام، شیطان بزرگ آمریكا و در دنبال او تمامی وابستگان دیگرش. پس از خدا غافل نشوید كه پشیمانی سودی ندارد ... شما فرزندانی تربیت نموده‌اید كه شهادت را بالاترین سعادت خود می‌دانند و فقط روی پشتوانه الهی حساب می‌كنند و شكست در راه چنین حركتی مفهومی ندارد،‌ خدا را شكر می‌كنم كه نعمت زجر كشیدن در راهش را نصیبم نمود. از خدا می‌خواهم كه شهادت در راهش را نصیبم گرداند و آنگاه كه به مشیت الهی از این دنیای فانی رفتم در زمره شهدا به حساب آیم ».
چگونه یک جوان 23 ساله این را می‌فهمد که «امروز در شرایطی هستیم که لحظه‌ای غفلت، خیانت به اسلام و قرآن است» این سخنِ بسیار بلند که حکایت از شعوری خاص دارد موجب انتخابی بزرگ می‌شود و لذا به راحتی جان خود را بر سر این اعتقاد می‌گذارد تا در فتح تاریخی امام خمینی(ره) شرکت کند چون به خوبی می‌فهمد دارد خبری در عالم صورت می‌گیرد. شما در سخنان این سرداران بزرگ با این نوع جملات زیاد روبه‌رو می‌شوید، به این معنا که این‌ها ابتدا متوجه شدند در کجای تاریخ قرار دارند و سپس سرداری این جبهه‌ها را به عهده گرفتند. عین اصحاب امام حسین(ع) که متوجه‌اند می‌توانند در ذیل شخصیت آن حضرت در فتحی تاریخی که امام حسین (ع)پدید آورده‌اند شریک باشند، و به خوبی می‌فهمیدند اگر شهید شوند این فتح تاریخی محقق می‌شود، همین طور که فهمیدند چرا رسول خدا(ص) به امام حسین(ع) می‌فرمایند: «یَا حُسَیْنُ ! اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ‏ یَرَاكَ‏ قَتِیلا»(42) ای حسین! از مدینه برای نهضتی که اراده کرده‌ای خارج شو، خداوند می‌خواهد تو را کشته ببیند.
انصافاً ما بعد از هزار و چهار صد سال یاد هر کدام از شهیدان کربلا را که بکنیم نظر به نور امام حسین(ع) می‌کنیم. چون یک نحوه اتحادی با حضرت پیدا کرده‌اند و در همین رابطه حضرت می‌فرمایند: این‌ها در روز قیامت با من هستند. شما در سلام خود در کنار سلام به امام حسین(ع)، سلام بر روح‌هایی می‌دهید که در کنار آن حضرت فرود آمدند و عرضه می‌دارید: «وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِكَ» و سلام بر روح‌هایی که در آستانه‌ی تو فرود آمدند.