توجه به اوقات شبانه روز به این معنا است که انسان بداند شرایطی برای تجلی انوار خاص الهی بر قلب عبادتگران پیش آمد تا انسانها از تاریکی زندگی زمینی خود به در آیند و سیری به سوی راههای آسمان معنویت در پیش گیرند.
اصحاب حضرت در زمان خود در بصیرتی قرار داشتند که آن بصیرت آنها را متوجه کرد امام حسین(ع) همان افق سپیدی است که پس از شبی ظلمانی، بشارت تجدید حیات معنوی را به بشریت میدهد. شما با درک چنین سنتی نماز صبح میخوانید، زیرا میدانید هر ظاهری باطنی دارد، همانطور که امام سجاد(ع) در راستای نظر به باطن مناسک حج از شبلی میپرسند: آیا به «میقات» فرود آمدی و جامههای دوخته را از تن درآوردی و غسل کردی؟ شبلی گفت: آری. امام(ع) فرمود: آنگاه که به میقات فرود آمدی و جامههایت را درآورده و «غسل احرام» کردی و خواستی «لباس احرام» بپوشی آیا چنین نیت کردی که «لباس گناه» را نیز از خویشتن دورگردانی و «جامه اطاعت خداوند» را در برکنی؟ شبلی گفت: نه! امام(ع) فرمود: آن هنگام که جامههای دوخته را از تن بیرون میآوردی، آیا قصد کردی که از ریا و نفاق و امور شبههناک نیز به درآیی؟ شبلی گفت: نه! امام(ع) فرمود: هنگامی که آلودگیهای بدن خویش را با غسل میزدودی، آیا در این اندیشه بودی که خویشتن را نیز از رذیلتها و گناهان بشویی؟ شبلی گفت: نه! امام(ع) فرمود: پس، نه به میقات فرود آمدهای و نه از لباس دوخته جدا شدهای و نه غسل کردهای!(17) چون شبلی با انجام ظاهر اعمال نظر به باطن آنها نداشته است.
اگر کسی از طریق نظر به طبیعت متوجه نشود در هر ظلماتی اُفقی سفید و روشن ظهور میکند تا ما را به ملکوت راهنمایی نماید، نه نماز خوانده و نه حسین(ع) را شناخته و نه انقلاب اسلامی را و نه میتواند متوجه ادامهی انقلاب اسلامی باشد که در هر مرحلهای پس از مرحلهای دیگر به افقهای سفیدی میرسد تا ما را به مرور از ظلمات دوران عبور دهد و به صبح ظهور حضرت صاحبالأمر(عج) برساند.
اینکه ابوثمامه متوجه وقت نماز میشود و دل را برای اُنس با عالم ملکوت آماده میکند به جهت نور حسین(ع) است، زیرا مگر میشود کسی در کنار امام حسین(ع) باشد و نماز را که رجوع به ملکوت است فراموش کند؟ آری احوالات ابوثمامه انعکاس نور حسین(ع) است که قلب او را طالب رجوع به ملکوت کرده است. این قرآن است که میفرماید امام عین نماز است، میگوید: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ»(18) ما آن ها را امام قرار دادیم، به امر و ارادهی تکوینی «کن فیکون» بشریت را هدایت میکنند و فعل خیر و اقامهی نماز را بر آنها وحی کردیم، یعنی فعل آنها و نماز آنها عین وحی الهی است و این غیر از آن است که بفرمایند نماز بخوان. «اوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ» یعنی فعل خیر و اقامهی نماز را به آنها وحی کردیم، نه اینکه وحی کردیم بروند فعل خیر انجام دهند و اقامهی نماز کنند، به همین جهت عرض میکنم مقام امام، عین نماز است.
مگر میشود کسی در کنار حسین(ع) باشد و نماز را فراموش کند؟ حسین(ع) آشناترین کس به اسرار جهان است و هرکس در کنار او باشد میفهمد تحولات پنجگانهی افق، حکایت از تجلیات مدیریت رب العالمین دارد و آسمان در پنج موقع، موقعیت اُنس با ملکوت عالم را گوشزد میکند تا به پیشواز حقیقتی بروید که در اوقات خاص از شب و روز خود را مینمایاند، حقیقتی که بنا دارد ما را از تنگنای تاریک زمین به گلستان ملکوت رهبری کند. بر مبنای چنین سنتی نور حضور امام حسین(ع) در ظلمات دورانِ یزید معنا میدهد و ابوثمامهها توانستند جایگاه تاریخی امام حسین(ع) را درک کنند.
قصهی نماز و امام حسین(ع) قصهی راهی است که انسان را از هبوط در زمین به بهشت سوق میدهد. در روایت است که پیامبر خدا(ص) «كَانَ یَنْتَظِرُ دُخُولَ وَقْتِ الصَّلَاةِ وَ یَقُولُ أَرِحْنَا یَا بِلَال»(19) انتظار داخلشدن وقت نماز را مىكشیدهاند و خطاب به بلال مىفرمودند: «أرِحْنا یا بلال» اى بلال با اذانی که میگویی و نمازی که برپا میشود ما را آسایشى ببخش.