تربیت
Tarbiat.Org

جایگاه تاریخی حادثه‌ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن
اصغر طاهرزاده

آبروهای دروغین

8- در فضایی که همه‌ی دستگاه‌های رسمی حاکم، بر ضد امام حسین(ع) شعار می‌دهند، تعظیم شعائر بدون صرف آبرویی که با همراهی با رسول خدا(ص) به دست آمده، صورت نمی‌پذیرد. انس بن حرث چرا به دنبال حفظ آبروی خود به نحوی باشد که عبیدالله می‌خواهد به عنوان صحابه‌ی پیامبر(ص) به او بدهد ولی امام را شهید کند.
در همان زمان که بنا دارند امام حسین(ع) را شهید کنند، اصحابی از پیامبر(ص) بودند که دستگاه حاکم یزیدی احترام زیادی به آن‌ها می‌گذاشت. شخصیت عبدالله بن عمر مشهور است به طوری که در بعضی روایات هست یزید با تقاضای عبدالله بن عمر دستور داد عبیدالله، مختار را از زندان آزاد کند. این شخص همان زمان که امام حسین(ع) از مکه به سوی کوفه حرکت می‌کنند در مکه است و حتی به امام نصیحت می‌کند که با یزید بیعت کنند، این‌ها به اسم صحابه‌ی رسول خدا(ص) مورد احترام دستگاه حاکمه هستند و به امام می‌گوید چرا با حاکم جامعه‌ی اسلامی درگیر می‌شوی. درست است پیامبر خدا(ص) فرمود نباید با حاکم جامعه اسلامی درگیر شوید و اگر درگیر شدید و بر او خروج کردید حکمتان قتل است ولی کدام حاکم و با چه خصوصیاتی؟ آن‌ها اول آمدند حاکم زمانه را که بنا بود امام معصوم باشد تغییر دادند و حالا می‌خواهند آن حکمی را اجرا کنند که در صورت حاکمیت امام معصوم باید اجرا می‌شد! ملاحظه کنید چه کلاهی بر سر جامعه اسلامی گذاردند. عین همین کار را جناب عثمان انجام داد. به این صورت که در قرآن در آیه 41 سوره انفال داریم: «وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاكِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ» که یک پنجم غنائم از آن خدا و رسول خدا و نزدیکان حضرت و یتیمان و مساکین و در راه ماندگان است. با توجه به این که ذی القربای پیامبر، امامان معصوم‌اند و باید از طریق آن غنائم، اقتصاد جامعه را مدیریت بکنند و یک نوع تعادل اقتصادی در جامعه ایجاد نمایند. عثمان آمد و جهت آیه را تغییر داد و گفت ذی القربا در آیه یعنی نزدیکان خلیفه و لذا شروع کرد خمس غنائم را بین داماد و سایر نزدیکانش تقسیم کند. اول ذی القربا را وارونه معنا کرد و بعد همان حکم که باید در مورد معصومین اجرا می‌شد را برای خودشان اجرا کردند و در نتیجه تعادل اقتصادی جامعه‌ی اسلامی به کلی به هم خورد.(46) عبد الله بن عمر متوجه نیست آن حاکمی که اگر کسی بر او خروج کرد حکمش قتل است امام معصوم است نه یزیدِ میمون باز شراب خوار.
عرض بنده این بود که گاهی مستکبران شرایطی فراهم می‌کنند که شما برای حفظ آبرویی که آن‌ها برای شما قائل‌اند با آن‌ها درگیر نشوید و از انحرافات آن‌ها چشم‌پوشی نمائید وگرنه در آن جامعه از احترام خبری نیست و نه تنها به امام حسین(ع) تهمت خارجی بودن می‌زنند بلکه نسبت به اصحاب پیامبر هم که در کنار امام حسین(ع) هستند همین تهمت‌ها را روا می‌دارند. ولی آن‌هایی را که مثل اصحاب بزرگوار امام حسین(ع) برای تعظیم شعائر الهی به آبرو نظر ندارند از این تهمت‌ها چه باک؟ چرا به دنبال حفظ آبرویی باشند که عبیدالله می‌خواهد به عنوان صحابه‌ی پیامبر(ص) به آن‌ها بدهد ولی همان عبیدالله می‌خواهد امام را شهید کند؟ اینقدر این نکته مهم است و درک جوانب آن دقیق است که تا صبح قیامت جای حرف دارد. مگر امروز همین کار را فرهنگ استکباری نمی‌کند؟ به هنرمندانی احترام می‌گذارد که هیچ تعلقی به انقلاب نداشته باشند و هنرمندان انقلابی را ابداً به عنوان هنرمند به رسمیت نمی‌شناسد و نادیده می‌گیرد. همچنان که کسانی را سیاستمدار می‌دانند که بر مبنای نگاه فرهنگ غربی مسائل را تحلیل کنند. قداست‌های دروغین و کاذب را به رسمیت می‌شناسند ولی انبیاء الهی را مسخره می‌کنند. اما وقتی ما در ذیل حیات دینی قرار گرفتیم دیگر به این نوع آبروها نظر نمی‌کنیم در نتیجه طوری در فتح تاریخی روزگار خود قرار خواهیم گرفت که حتی به دنبال تأیید زمانه‌ای نیستیم که در آن قرار داریم و این را امام حسین(ع) و اصحاب بزرگوار آن حضرت به ما آموختند و از این طریق همواره با امام حسین(ع) و اصحاب آن حضرت زندگی می‌کنیم.