تربیت
Tarbiat.Org

انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی
اصغر طاهرزاده

سیر تاریخی غدیر

در مسیر منصرف‌کردن ذهن‌ها از غدیر به دیگر جاها، بعد از عباسیان، عثمانی‌ها سر کار آمدند، افرادی بسیار متعصب و خشک، به نظر خودشان بلایی بر سر شیعیان آوردند که اصلاً نام شیعه نباشد. مثل همان برنامه‌ای که عباسیان داشتند که گفتند امام کاظم(ع)را شهید می‌کنیم ریشه‌ی شیعه کنده می‌شود. ولی یک مرتبه با آنچنان گرایشی نسبت به امامان شیعه روبه‌رو شدند که مجبور شدند امام رضا(ع)را ولیعهد خود قرار دهند. عثمانی‌ها هم پیش خود گفتند به فتوای علمای اهل سنت خون شیعیان را مباح می‌کنیم تا ریشه‌ی شیعه در جهان اسلام کنده شود. یک مرتبه در مرکز جهان اسلام با حکومت صفویان روبه‌رو شدند. تا دیروز به شیعه حق حیات نمی‌دادند، حالا می‌بینند کشوری قدرتمند در دست اوست. وقتی صفویه سرکار آمد حکم شیخ بهایی و محقق کَرکی و امثال آن‌ها در حدّ حکم شاه قرار گرفت، به طوری که هر دستوری شیخ‌بهایی می‌داد، عین حکم شاه در کشور نافذ بود. این یعنی شیعه کوثروار دارد در تاریخ جلو می‌آید، نادر شاه که حاکمیت را به دست گرفت یکی از اشتباهاتش آن بود که با سلطان عثمانی قرار گذاشت، که بر خلاف حکومت صفوی که مذهب شیعه را مذهب رسمی کشور ایران اعلام کرد، آن را لغو کند که این امر موجب پشت‌کردن مردم به نادرشاه شد و عنوان «سردار ملی» او را به «ننگ ملی» تغییر دادند و پشت او را خالی کردند و از او متنفر شدند و با حساسیت هر چه تمام‌تر کشور شیعی را پاسداری نمودند، و لذا بعد از صفویه نه‌تنها مذهب شیعه به عنوان دین رسمی مردم ایران از رسمیت نیفتاد، بلکه اگر تا دیروز شاه صفوی اجازه‌ی حکم‌کردن را به فقیه می‌داد و شیخ بهائی زیر نظر شاه حکم می‌کرد، یک مرتبه در انقلاب مشروطه کوثر غدیر یک قدم جلوتر آمد و تا علماء در مجلس شورای ملی رأی مردم را تأیید نمی‌کردند، آن حکم قابل اجرا نبود. درست است که هنوز تا مقصد نهایی راه بسیار است و هنوز در انقلاب مشروطه مجلس سنا داریم و سناتورهایی که شاه تعیین می‌کند باید رأی مجلس شورا را تأیید کنند، و درست است که هنوز شخص شاه در تصمیمات نقش دارد، ولی با ظهور انقلاب مشروطه فرهنگی به صحنه آمد که دیگر شاه همه‌کاره‌ی کشور نیست و در کشور شیعی ‌مجلس باید لوایح را تصویب کند، و باز کوثر غدیر جلو آمد و علی‌رغم همه‌ی فتنه‌ها که اِعمال کردند تا انقلاب مشروطه را دفن کنند و به ظاهر هم با روی کار آمدن رضا خان موفق شدند، ولی با ظهور انقلاب اسلامی غدیر در بستر جدیدی افتاد، دیگر نه تنها مجلس سنا و شخص شاه در صحنه نیست، حتی حکم رئیس جمهور را باید ولی فقیه تنفیذ کند تا جنبه‌ی مشروعیت داشته باشد. فراموش نفرمائید که با جایگزینی سقیفه به جای غدیر، عده‌ای می‌خواستند فرهنگ شیعه به معنی حاکمیت امام معصوم در صحنه‌ی تاریخ موجود نباشد و حال ملاحظه فرمائید غدیر تا کجا پیش آمده است.
این همان مژده‌ی خدا است به پیامبرش که بر خلاف ظاهر پیروزمندانه‌ی برنامه‌ریزان صحیفه(37)و سقیفه، غدیر را حفظ می‌کنیم و امروز ما شاهد تحقق همان وعده‌ هستیم.
روزنامه‌ی ایتالیایی از قول اسقف ماجولینی می‌گوید: «آینده حتماً از آن اسلام است»؛(38) در حالی که ما شیعیان متأسفانه خودمان دقت نداریم در کجای تاریخ قرار داریم. دکتر روبرت کیم، مشاور وقت نیکسون می‌گوید: «من می‌گویم قدرت اسلام برترین قدرت قرن بیست و یکم خواهد شد»؛(39) آیا نباید ما متوجه جایگاهی باشیم که غدیر از طریق انقلاب اسلامی دارد در آینده‌ی تاریخ برای خود شکل می‌دهد، آیا چنین پدیده‌ای را نباید به خدا و مژده‌ی او به پیامبرش نسبت داد، و جایگاه عظیم انقلاب اسلامی را درست ارزیابی کرد؟(40) معنی غدیر مگر غیر از آن است که باید در مناسبات جهان، امام معصومی حاکم باشد، حال مگر جز این است که در نظام اسلامی‌ نظرها به سوی حکم خدا و رسول‌الله(ص) و امامان معصوم(ع) معطوف شده؟ آری نظام اسلامی بسترِ گذار است تا کوثر، آرام‌آرام در دل تاریخ جلو بیاید و چهره‌ی نهایی خود را با حاکمیت حضرت مهدی(عج) به نمایش بگذارد. و به همان دلیل که غدیر در دل تاریخ منزل به منزل جلو آمده است، باز ادامه خواهد یافت تا با انقلاب جهانی مهدی(عج) به بلوغ خود نایل شود و محال است که چنین بلوغی بر روی زمین واقع نگردد.(41)