تحلیلگران غربی اذعان میکنند که ما بخواهیم و نخواهیم انقلاب اسلامی یک غول فرهنگی است که دارد شیشهی حصرِ خود را میشکند و بیرون میآید. اینجاست که انسان تأسف میخورد چگونه یک ملتی کاری اینچنین بزرگ را انجام میدهد که تمام شواهد بر بزرگ بودن آن اذعان دارند ولی خود ملّت آنطور که باید و شاید به بزرگی آن باور نداشته باشد! شما اگر خواستید ارزش انقلاب اسلامی را در تاریخ معاصر بدانید به محافلی که امروزه به زعم خود برای بشریت تصمیم میگیرند سری بزنید، تا ببینید چگونه جهان، منفعلِ انقلاب اسلامی است و در تمام تصمیماتشان همواره نگاهی به انقلاب اسلامی دارند و هر حرکتی که انجام میدهند در راستای مهار انقلاب اسلامی است.
جایگاه انقلاب اسلامی را باید در راستای ارادهی خدا در تحقق اسلام در قرون اخیر دانست تا متوجه شویم چرا این چنین قدرتمندانه جلو میرود، همان خدایی که قرآن را آورد و بر خلاف نقشههای همهی دشمنانش همچنان در تاریخ جلو آمد، همان خدا تحقق و تعالی انقلاب اسلامی را اراده کرده است، خداوند در غدیر به پیامبرش خبر داد درست است که نقشههای دشمن برای مقابله با علی(ع)شدید است ولی «وَاللّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْكَافِرِینَ»؛(53) خداوند اسلام را و پیام تو را از همهی آن نقشهها حفظ میکند و نمیگذارد کافرین به نتیجهای که میخواهند برسند. امروز موقعیت انقلاب اسلامی در دنیای سیاست طوری است که هر جا که بخواهند حرفی برای آیندهی جهان بزنند اولین سوالشان این است که جایگاه انقلاب اسلامی در این معادلات کجا است. کیسینجر شخصیت استراتژیست آمریکا گفته بود همهی مشکلات جهان جدید از خمینی شروع شد. اینها یک طرحی برای خود ریخته بودند که جهان را مثل یک لقمه ببلعند و با حضور اسرائیل در خاورمیانه جهان اسلام را به یک مستعمره تبدیل کنند، که انقلاب اسلامی چون لقمهای در گلویشان گیر کرد. فکر میکردند با رنسانس و خودباختگی که روشنفکران جهان اسلام در مقابل غرب از خود نشان دادند، همهچیز از آن به بعد به نفع آنها جلو میرود و در نهایتِ بیرحمی طومار اسلام و مسلمانان را بر میبندند. اینها متوجه نیستند جهان اسلام مبناهایی دارد که بالأخره به آنها برمیگردد و خود را بازخوانی و بازسازی میکند. اینکه شما ملاحظه میکنید بنده اینجا نشستهام و امیدوارانه به جهان اسلام فکر میکنم به جهت توجه به آن مبناها و ریشههایی است که اسلام برای پایداری خود شکل داده است. ریشههای انقلاب اسلامی هم ریشههایی نیست که مربوط به امروز باشد یا یک حرکتی باشد در حوزهی ایران و تشیع. هرگز غدیر مربوط به شیعهها نیست، روایتهایی که متذکر غدیر است همگی حکایت از آن دارد که آحاد جهان اسلام مسئولند بر اساس غدیر ادامهی حیات دهند. مسلمانان صدر اسلام با نقشههایی که بعضی از سیاسیون آن زمان کشیدند و ذهنها را از غدیر منحرف کردند، فکر کردند میتوانند بدون غدیر، اسلامیت خود را ادامه دهند، حالا که انقلاب اسلامی دارد نشان میدهد که با غدیر میشود حیات دینی را حفظ کرد و با نشاط دینی و عزت سیاسی اسلام را ادامه داد، مسلّم گذشتهی خود را بازخوانی خواهند کرد.
تحلیلگران دنیا گفتند: انقلاب اسلامی نشان داد که در غربِ قدرتمند نقطه ضعفهای اساسی نهفته است. چون انقلاب اسلامی حاصل یک حقیقت ریشهدار است که وحی الهی آن را متذکر شده و ما را به اندیشیدن نسبت به حقیقت غدیر دعوت میکند و رمز آینده داری انقلاب اسلامی و به تبع آن جهان اسلام در همین نکته نهفته است. به همین جهت است که با این همه توطئه که از طرف غربِ به ظاهر قدرتمند برای نفی انقلاب انجام شد، انقلاب همچنان با نشاط در صحنه است و توان مقابله با آن را دارد. امام خمینی(ره) فرمودند: جنگ ما نشان داد که ما میتوانیم مدتها با همهی جهان استکبار بجنگیم.(54)
حال با توجه به هویتی که انقلاب اسلامی به مسلمانان داد، برگردید ببینید در خانهی فکر روشنفکران جهان اسلام چه چیزی در حال رخ دادن است. از یک طرف متوجه شدند لیبرالیسم و کمونیسم دو دروغ بزرگاند و از طرفی اسلامِ فاصله گرفته از غدیر همین است که میبینند، و در یک طرف هم انقلاب اسلامی در جلو چشمشان همچنان جلو میرود و تواناییهای خود را مینمایاند.