تربیت
Tarbiat.Org

انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی
اصغر طاهرزاده

تبدیل ایران‌هراسی به ایران‌گرایی

هرچه زمان بگذارد علاوه بر آن که انقلاب اسلامی ‌چهره‌‌ی اصلی خود را بیشتر می‌نمایاند، ملت‌ها هم با انصراف از وضع موجود جهان، راحت‌تر به لایه‌های اصلی انقلاب اسلامی نظر می‌کنند. نتیجه‌ی نظر به لایه‌های اصلی انقلاب اسلامی آن شده است که هرقدر آمریکا تلاش می‌کند چهره‌ی ایران را بد نشان دهد، نتیجه برعکس می‌شود و ایران هراسی در بین ملت‌ها به ایران‌گرایی تبدیل شده است. خبرنگاری از ایران که به شرم‌الشیخ مصر رفته بود می‌گفت: با این‌که آن شهر یک شهر امنیتی است و افراد خاص در آن‌جا هستند، از من سؤال می‌کردند شما را به خدا آیا شما اسلحه‌ی اتمی ‌دارید؟ وقتی گفته بود نه، آن‌ها گفته بودند إن‌شاءالله به‌دست خواهید آورد. چون نگاهشان به انقلاب اسلامی نگاه امیدوارانه به مکتبی است که می‌خواهد بشریت را از تنگنای فرهنگ مدرنیته نجات دهد، وگرنه پاکستان هم به عنوان یک کشور اسلامی اسلحه‌ی اتمی دارد اما عموماً مسلمانان خوشحال نیستند، برای این‌که آرمان بزرگی را که انقلاب اسلامی ایران به عهده گرفته و آن آرمان در ذات این انقلاب نهفته است در کشور اسلامی پاکستان نیست. این‌ها که عرض می‌کنم نمونه‌هایی است برای آن‌که روشن شود اگر در انقلاب اسلامی تدبّر کنیم و حجاب‌هایی را که ظلمات مدرنیته بر آن انداخته تا درست دیده نشود، کنار بزنیم با حقیقت بزرگی روبه‌رو خواهیم شد. حیف که هنوز شرایط آماده نشده تا در همه‌ی ابعاد انقلاب اسلامی تدبّر کرد، این به خودی‌ خود کاری است که باید با زبانی خاص و با تدبّری مثل تدبّر علامه طباطبایی(ره) مسئله را دنبال کرد، موضوع از حدّ گفتار و فهم من بسیار بالاتر است. امیدوارم سخنان بنده مقدمه‌ای باشد تا عزیزان با دید دقیق‌تری موضوع را دنبال کنند.
انقلاب اسلامی فعلاً در جایگاهی قرار گرفته که سران جهان غرب مأمور شده‌اند حاکمان جهان اسلام را از آن بترسانند و با آن مقابله کنند. حال موضوع دو وجه پیدا کرده است، اگر حاکمان جهان اسلام تحت تأثیر غربی‌ها قرار گیرند و با نظام اسلامی مقابله کنند، مورد بی‌مهری مردمشان قرار می‌گیرند، و اگر از ترس مردم با انقلاب اسلامی کنار بیایند زیر فشار قدرت‌های بزرگ واقع می‌شوند، و این هنر انقلاب اسلامی است که بر اساس ریشه‌های فرهنگی خود که حاصل رهنمود‌های ائمه(ع) است، با وقار و حوصله و بدون روح ستیزه‌جوئی و با شعار تنش‌زدائی، آرام‌آرام تاریخ را در ‌نوردد و جلو ‌رود و بدون آن که از حرف اصلی خود کوتاه بیاید به حیات خود ادامه ‌دهد. تعبیر غربی‌ها این است که ایران شطرنج‌باز ماهری است که خیلی دقیق رقیب خود را مات می‌کند، ولی قضیه مربوط به ایران نیست، مربوط به روح فرهنگ تشیع است و این‌که امامان شیعه نشان دادند چگونه در بحرانی‌ترین شرایط می‌توان ادامه‌ی حیات داد. ایران با توجه به فرهنگ انقلاب اسلامی کاری کرد که سران جهان غرب نتوانستند آن طور که آن ها برنامه ریزی کرده بودند، آخرین تیر را به ما بزنند. فکر نکنید به این سادگی‌ها نظام اسلامی توانسته است در این غوغای جهانی، تاریخ خود را طی کند و جلو برود، بالأخره عرف بین‌المللی آن است که یک کشوری در شرایط کشور ما، یا تسلیم می‌شود، یا مخالفان خود را به جنگ دعوت می‌کند، در حالی‌که ما هیچ‌کدام از این دو راه‌ را نرفتیم. همان‌طور که امام صادق(ع)نه تسلیم خلیفه‌ی عباسی شدند و از سخنان خود دست برداشتند و نه مخالفت علنی با آن‌ها کردند. از طرفی خلیفه‌ی عباسی همه را رها کرده است و امام صادق(ع)را گرفته، و همه‌ی دغدغه‌های او آن حضرت است، چون می‌داند معنی امام صادق (ع)یعنی یک بی‌آیندگی کامل برای سلسله‌ی عباسیان، از طرف دیگر هیچ بهانه‌ای برای مقابله‌ی مستقیم با حضرت ندارد. متوکل به اطرافیان خود می‌گوید؛ واى بر شما، كار ابن الرضا مرا درمانده و بیچاره كرده.(18) در حالی که امام هادی(ع)ظاهراً یک گوشه نشسته‌اند و مشغول زندگی خود هستند. ولی در حقیقت یک فکر و فرهنگ‌اند که حاکمان نمی‌توانند آن را نادیده بگیرند، و بیش از آن هم که نمی‌شد برای آن حضرت مأمور گذاشت و آن حضرت را در حصر قرار داد. آن‌چه همه‌ی فکر و ذکر خلیفه را به خود جلب کرده نظر به آینده است، وقتی به آینده می‌نگرد می‌بیند فکر و فرهنگ امام هادی(ع)در پیشانی آینده، خود را نشان می‌دهد.