تربیت
Tarbiat.Org

انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی
اصغر طاهرزاده

آغازین نگاه

در چنین شرایطی که همه با این سؤال بزرگ روبه‌رو بودند که عزت مسلمانان را چگونه باید به‌دست آورد؟ در جهان تشیع با رجوع به غدیر، فکری شکل گرفت که پیام آن این بود باید نظام حکومتی را در زمان غیبت امام معصوم در اختیار فقیه قرار داد، این حرفی بود که امامان شیعه قبل از غیبت حضرت صاحب‌الأمر(عج) فرهنگ‌سازی کردند ولی در دوران جدید و با پدیدآمدن رنسانس و تعریف دولت در شرایط جدید، مرحوم نراقی در کتاب «خزائن» بر اساس شرایط جدید متذکر آن شد. در واقع در زمانی که دولت با صورتی خاص در جهان پدید آمد قبل از آن‌که دولت به شکل غربی و سکولار شکل گیرد، علماء در یک بازخوانی فرهنگی، آرایش جدید سیاسی خود را با ولایت فقیه به میدان آوردند تا دولت در جامعه‌ی اسلامی مقید به حکم خدا و پیامبر(ص) و ائمه‌ی معصومین(ع) باشد و نه مقید به ارزش‌های لیبرال دموکراسی.
طبیعی بود که ما برای جوابگویی به جهان موجود باید فکری مبنایی که با ارزش‌های اسلامی هماهنگی داشته باشد، از خود ارائه می‌دادیم، از یک طرف طرح سیاسی نظام غربی با وجود پارلمان، خود را نمایانده بود، از طرف دیگر نظام لیبرال دموکراسی با عبور از کلیسا و دین، خود را تثبیت می‌کرد، و مردمِ بقیه‌ی کشورها را نیز متوجه خود کرده بود. اساس رجوع به مشروطه براساس همین رویکرد بود که از یک طرف پادشاهان قاجار با فرصت‌طلبی کامل به کمک آرایش نظامی جدید، عنان را از دست علماء گرفته بودند، و از طرف دیگر به دیکتاتوری خود ادامه می‌دادند. طرح مرحوم نائینی در کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» برای جواب‌گویی به توجه مردم به نظام پارلمانی بود، ولی با رویکرد اسلامی، هرچند در کتاب مرحوم نائینی نگاه غربی و ملاک‌های آن بیش از حدّ مورد توجه قرار گرفته است، امّا بالأخره انقلاب مشروطه اولین قدم در جهان اسلام بود که چگونه جهان اسلام در شرایط جدید خود را تعریف کند، و به همین جهت هم انقلاب مشروطه منحصر به ایران و جهان تشیع نماند و منشأ انقلاباتی در کلّ جهان اسلام شد. هرچند که غفلت از غدیر در آنجا کار خود را کرد و در نتیجه حساسیتِ حاکمیت حکم خدا بر مناسبات سیاسی، اقتصادی، آموزشی، در آن بسیار بی‌رنگ بود، ولی با این‌همه انقلاب‌های سده‌های اخیر در کشورهای اسلامی به جهت جواب‌گویی به سؤالی بود که برای جهان اسلام طرح شده بود. و آن این‌که زمینه‌ی بازگشت به اسلامی که عزت مسلمانان را نشان دهد کجا است، تا جهان اسلام در جایگاهی برتر از آن‌جایی که هست قرار گیرد؟ قبل از همه دولت صفوی با همه‌ی ضعف‌های شخصی که داشت، جواب‌گوی این سؤال بود که چگونه با احیاء غدیر عزّت حقیقی به مسلمانان برمی‌گردد، و این رویکرد شروع مبارکی بود، هرچند با ضعف‌های اساسی همراه شد و آن نتیجه که انتظار می‌رفت برای جهان اسلام به همراه داشته باشد با جنگ بین دولت صفویه و عثمانی عقیم ماند ولی روشن شد که تفکری که به غدیر وفادار است توانایی بازخیزی در شرایطی را که جهان غرب بر بشریت تحمیل کرده است، دارد. و همان رویکرد در نهایت منجر به انقلاب اسلامی شد و به خوبی توانست طرحی را به نمایش بگذارد که مسلمانان را در جایگاهی برتر از آنچه که هستند قرار دهد و همین امر بود که جهان اسلام با انقلاب اسلامی احساس آشنایی کرد.
انقلاب اسلامی در حال حاضر و در شرایط تاریخی خود پاسخ‌گوی یک خلأ فکری و نیاز اساسی است که در جهان اسلام مطرح است. اگر روشنفکران جهان اسلام پیام آن را درست دریافت کنند به نتایج فوق العاده‌ای خواهیم رسید و از یک طرف از لیبرال دمکراسی عبور می‌کنیم و از طرف دیگر بدون افتادن در دعوای شیعه و سنی، سقیفه را بازخوانی و آسیب‌شناسی می‌کنیم و انقلاب اسلامی راه برون‌رفتِ از فرهنگ غربی برای همه‌ی مسلمانان است، همان‌طور که خداوند غدیر را جهت ادامه‌ی اسلام برای همه‌ی مسلمانان مطرح فرمود.
اگر پیام انقلاب اسلامی درست گرفته نشود، انقلاب اسلامی به راه خود ادامه می‌دهد ولی باز روشنفکرانِ جهان اسلام گرفتار حاکمانی خواهند بود که از طریق غرب به مردم تحمیل شده‌اند، و اگر روشنفکران داخلی ما نیز پیام انقلاب اسلامی را نشنیده بگیرند و همچنان تحت تأثیر فرهنگ و ارزش‌های غربی باشند، مردم از آن‌ها فاصله می‌گیرند و دیگر نمی‌توانند نقش و تأثیری در جامعه‌ی خود ایفاء کنند.
چنانچه بتوان دو نکته را مورد توجه قرار داد می‌توان فهمید انقلاب اسلامی همان نیاز اساسی امروز جهان اسلام است، و آن نکات عبارتند از: