حضرت امام خمینی(ره) فهمیدند غور در عرفان و فقه و فلسفه بدون حیات دینی که به وسعت اجتماع باشد، یک نوع انزوا و فروافتادن در دیوارهای تنگ فردگرایی است و از این طریق انسان به شکوفایی واقعی نمیرسد و از آن طریق بیآیندگی به کلی از صحنهی جان انسان رخت برنمیبندد و در نتیجه خداوند انقلاب اسلامی را به ایشان هدیه داد.
همانطور که اهل سنت روایات غدیر را میشناسند ولی عدهای از بدخواهان موضوع را به یک موضوع سیاسی تبدیل کردند، به طوری که برادران اهل سنتِ ما تصور میکنند میتوانند بدون ارتباط با علی(ع)و مسیر حاکمیت اهل بیت(ع) سلوک دینی خود را ادامه دهند، همین طور این خطر برای مردم ما نسبت به انقلاب اسلامی هست که عدهای فکر کنند برای مسلمان بودن نیازی نیست حتماً وارد اردوگاه انقلاب اسلامی شد. با این تحلیل همان ظلمی که به جهان اهل سنت شد و آنها را از عترت رسول خدا(ص) جدا کردند، به شیعه میشود و آنها را از غدیرِ قرن چهاردهم، یعنی انقلاب اسلامی، جدا میکنند و از برکات فوقالعادهی این ارتباط محروم میگردانند.
تدبّرنکردن در جریان غدیر موجب فاصله گرفتن اهل سنت از عترتی شد که رسول خدا(ص) تأکید داشتند از قرآن جدا شدنی نیست، و عدم تدبر در انقلاب اسلامی و غفلت از ریشهی تاریخی آن، موجب ظلمی میشود که ما شیعیان به خود و مکتب تشیع خواهیم کرد. فراموش نفرمائید که انقلاب اسلامی را یک فقیه عارفِ سالک شکل داده است، یعنی یک عکسالعمل سیاسی در مقابل نظام شاهنشاهی نیست، یک حقیقت باطندار است و باطنش هم باطن دارد، و به همین جهت ظرفیت تدبّر اساسی در آن موجود است. از آنجایی که حادثههای ریشهدار با ارتباط با باطنشان شناخته میشوند، انقلاب اسلامی به این راحتیها فهمیده نمیشود، زیرا یک حادثهی اتفاقی نیست. اگر به عموم اهل سنت بگویید غدیر یعنی چه؟ میگویند پیامبر(ص) امیرالمؤمنین(ع)را دوست داشتند و چون حضرت علی(ع)در جنگ در یمن با خالد بن ولید اختلاف پیدا کردند، پیامبر(ص) در غدیر در دفاع از علی(ع)محبت خود به علی(ع)را اظهار داشت. در حالی که اگر بر روی احادیث و آیات مربوط به آن تدبر میکردند، بهخوبی به حقیقت موضوع پی میبردند. گاهی برای انسان سؤال میشود که چرا با این همه عظمت که در غدیر به چشم میخورد و در تاریخ اهل سنت ثبت شده است، اهل سنت ساده از آن میگذرند؟ جواب را در زمان خودمان پیدا کنیم، مگر بسیاری از مردم ما با انقلاب اسلامی هم همین طور برخورد نمیکنند؟ اگر بر روی انقلاب اسلامی هم تدبّر نشود، در اذهان عمومی به یک حادثهی سیاسی تبدیل میشود که در آخر قرن بیستم اتفاق افتاد و دیگر هیچ. اگر شیعیان در ذات انقلاب اسلامی تدبّر میکردند آیا متوجه نمیشدند این همان غدیر است که منزل به منزل، تاریخ را طی کرده و جلو آمده تا به لطف الهی حالا که امکان حاکمیت خودِ معصوم فراهم نشده است، سخن معصوم در صحنهی تصمیمگیریهای کلان در صحنه باشد، تا آرامآرام حاکمیت خودِ معصوم ظاهر شود؟ اینجا است که متوجه میشویم در همان راستایی که رسول خدا(ص) در رابطه با قرآن و عترت فرمودند: «ما اِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلُّوا اَبَداً»؛(13) هرگاه به این دو یعنی قرآن و عترت، متصل باشید، هرگز به انحراف نمیافتید، انقلاب اسلامی راه نجات انسان در این قرن است از هرگونه انحراف و پوچی.
مقایسه کنید جلسات دینی را که از ترس سیاسی بودن، از انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) حرف نمیزنند، با جلسات دینی که در کنار توجه به سایر ابعاد دین، به انقلاب اسلامی و رهبری آن توجه دارند، آیا افراد در این دو نوع جلسات در یک سطح و در یک فضا زندگی میکنند؟ آیا آن شور و نشاط و وسعتی که در جلسات نوع دوم هست با جلسات نوع اول قابل مقایسه است؟ عین همین مسئله در شخصیت روشنفکران غیر دینی نسبت به روشنفکرانِ متوجه جایگاه انقلاب اسلامی، قابل رؤیت است، حال باید پرسید کدام نوع افراد به امیرالمؤمنین(ع)و ائمه(ع) نزدیکترند؟ روشن است که آن نوع زندگی که امامی معصوم در افق انسان و جامعه قرار دارد، راه به سویی دارد که دنیای جدید هرگز نمیتواند آن را تحمل کند. مگر این صنعتی که ما میخواهیم شروع کنیم و دنیای غرب مانع میشود جز این است که آنها نگرانند آرامآرام ما از آنها فاصله بگیریم و با رویکرد خودمان به انسان و جهان، آن صنعت را مدیریت کنیم؟ این را میتوان در دنیا تجربه کرد که اگر بهترین کارخانهها را داشته باشیم ولی ولایت خدا و امام معصوم مدّ نظر نباشد، به همان بیحاصلی دچار میشویم که غرب دچار شد. آری اگر صنعت غرب در این کشور آمد و با روح انقلاب اسلامی مدیریت شد نتیجه چیز دیگری میشود. احمد آقا خمینی(ره) از قول حضرت امام خمینی(ره) قضیهای را نقل کرده بودند که اگر این سرود «ای مطهر» را -که رادیو و تلویزیون بارها پخش میکرد و چند بار هم مردم از امام(ره) سؤال کرده بودند و ایشان فرموده بودند: هیچ اشکالی ندارد- دولت سعودی پخش کند میگویم حرام است! یعنی؛ اگر سرود «ای مطهر» در فضای فرهنگ غیر دینی نواخته شود آن نتایج را در بر ندارد بلکه نتیجهی عکس میدهد. اینکه عرض میکنم اگر نظام اسلامی بر صنعت غربی احاطه پیدا کند روح دیگری بر آن دمیده میشود بحث عمیقی است که لازم است مطلب را در مباحث غربشناسی دنبال بفرمائید.(14) روایاتی که میفرماید اگر کسی ولایت ائمه(ع) را نداشته باشد از عباداتش بهره نمیبرد، به جهت رویکرد متفاوتی است که انسانها در عدم توجه به ولایت ائمه(ع) پیدا میکنند،(15) آن کس که در افق زندگی خود انسانهای معصوم را میشناسد و سعی دارد در تمام مناسبات زندگی به آنها نظر کند خیلی فرق میکند با انسانی که با مجموعهای از آگاهیهای ذهنی میخواهد زندگی کند، چنین انسانی حتی جایگاه عبادات خود را درست نمیشناسد.