سؤال: آیا در همه اوقات در تمام دوران عمر یکطور باید مطالعه کرد و برنامهی ثابتی داشت؟
جواب: خیر. سیر مطالعه حالت منحنی باید داشته باشد، به طوری که در بعضی مواقع باید اوج بگیرد و در بعضی مواقع باید شتابش کم شود. در دورهی دانشجویی از یک جهت باید تفکر در رشتهی دانشگاهی در اوج خود باشد تا در درسی که میخوانید احاطهی لازم را به دست آورید و به واقع جوانب آن رشته را بشناسید، از طرف دیگر در همین دورهی دانشجویی که ذهنتان فعّال است و شرایط مطالعهی موضوعات غیر درسی بهخوبی فراهم است، باید هندسهی تفکر خود را سازماندهی کنید، وگرنه وقتی فارغالتحصیل شدید به دلایل گوناگون نمیتوانید مبانی معرفتی خودتان را سر و سامان دهید،(51) تجربه نشان داده آن کسانی بعد از فارغالتحصیلی در عالَم دین ماندهاند و حساسیت زندگی آنها در راستای عقایدشان بوده که در دوره دانشجویی به طور جدّی وارد موضوعات معرفتی شدهاند. پس از این جهت هم باید منحنی مطالعاتی خود را تنظیم کنید، منتها این دو منحنی با هم تطابق ندارد، به طوری که میشود در بعضی موارد منحنی مطالعاتِ موضوعات رشتهی تحصیلی در اوج باشد و منحنی مباحث معرفتی به حداّاقل برسد و در بعضی موارد برعکس باشد. برنامهریزی جهت شکلدهی این دو منحنی به مدیریت شما بستگی دارد، هنر شما آن است که یکی را قربانی دیگری نکنید و اگر درست برنامهریزی کنید در هر دو امر به خوبی موفق میشوید، فرمودهاند: «تُوضیعُ الْوَقْت،تُوسِیعُهُ» اگر وقت درست تقسیم شود گسترش مییابد و زمان برای انجام همهی کارها پیدا میکنیم. به شرطی که چه در دروس دانشگاهی و چه دروس طلبگی، و چه در مباحث معرفتی بیخود به حاشیههای غیر مفید خود را مشغول نکنیم.