تربیت
Tarbiat.Org

ادبِ خیال، عقل و قلب
اصغر طاهرزاده

ورزش؛ معبری برای احساس حضور خود در جسم

از جمله ابعادی که نباید از آن غفلت کرد و مقام معظم رهبری«حفظه‌الله‌تعالی» هم بر آن تأكید كرده‌اند ورزش ‌كردن است. بنده به تجربه به این رسیده‌ام؛ جوانانی كه در دوره‌ی مدرنیته ورزش ‌نكنند، یك مشكل روحی و روحانی پیدا می‌كنند؛ و نه تنها نشاط جسمی و روحی ندارند، بلکه نه قلب صیقلی دارند و نه از تواضع لازم برخوردارند و با همت‌ها و اراده‌های ضعیف از بقیه طلب‌کارند. خیلی حرف است؛ مقام معظم رهبری«ادام الله‌ظله» در سخنرانی‌شان در دانشگاه تهران به دانشجویان توصیه می‌فرمایند: «تحصیـل» و «تهــذیـب» و «ورزش»، بعد گفتند: برای پیرمردها و پیرزن‌ها ورزش واجب است. حالا شما فكر می‌كنید ایشان همین‌طور ساده گفته‌اند؟! نه. همان‌طور كه می‌دانید؛ دنیای مدرن دنیای متوقف‌شدن بدن است، ماشینِ ‌سواری مسافت‌ها را طی می‌کند و ما همچنان روی صندلی تکیه داده‌ایم، و لذا از آن صیقل قلبی که با راه رفتن می‌توانستیم به دست آوریم، محروم شده‌ایم. راه‌رفتن است كه قلب را صیقل و عزم را وسعت ‌می‌دهد، آنچه امروز از طریق ماشین اتفاق افتاده زندگی را بسیار زشت کرده است. اسب‌سواری طوری است که خودِ آدم هم باید در فعالیت باشد، اما در ماشین‌سواری این‌طور نیست، هر روز هم که كمك‌فنرهایش را نرم‌تر می‌كنند تا آب هم در دل آدم تکان نخورد. در واقع این زندگی، یك زندگی پنداری است؛ چون من راهی را طی نکردم و با قدم‌های خود با زمین تماس نگرفتم که آن را پشت سر بگذارم، ولی به مقصد خود رسیدم. چگونه شما در خواب راه می‌روید ولی به واقع عملی انجام نداده‌اید، تمدن امروز با ذهن ما همین کار را کرده است.(28)
قبلاً باید می‌رفتیم از صحرا برای زمستان چوب می‌آوردیم، یا برای خود از چشمه آب می‌آوردیم، امروز هیچ كاری نمی‌كنیم؛ چوب نمی‌خواهیم، شیر را باز می‌كنیم گاز می‌آید، شیر را باز می‌كنیم آب می‌آید. یعنی ما هیچ كاری نمی‌كنیم، به این معنی که روح ما فرمان لازم را به جسم ‌نمی‌دهد. در حالی كه روح - به جهت تجردش- عین فرمان و تحرك و تجلّی است، مثل خورشید است و نوری که همواره از آن تجلّی می‌کند، ما در شرایط جدید همه‌ی این فرمان‌ها را تعطیل ‌می‌كنیم، هیچ كاری نمی‌كنیم، حتی به‌جای این‌كه لااقل دست ببریم و شیشه‌ی ماشین را پایین و بالا بكنیم، یك كلید می‌گذارند تا فشار دهیم شیشه خودش بالا می‌رود. بشر مدرن فكر می‌كند دارد به خود خدمت ‌می‌كند، اما در واقع دارد همه چیزِ خود را ازدست ‌می‌دهد، چون روحی كه نیاز دارد دائماً فرمان دهد و بدن را به تحرك در آورده و استعداد‌های بالقوه‌اش، بالفعل گردد، بازنشسته شده است.
شما از صبح تا شب به ماهیچه‌های گردن‌تان فرمان ‌می‌دهید كه سرتان را روی تن نگه‌ دارد. حالا ببین چقدر كیف ‌می‌كنی كه خودت داری سرت را تكان‌می‌دهی؛ می‌گویی: خودم سرم را تكان می‌دهم! علامه‌محمدتقی‌جعفری(ره) می‌فرمودند: «من حسرت حال آن كارگری را می‌خورم كه، خودش را در محصول كارش نگاه ‌می‌كند.»(29) همان‌طور كه دیده‌اید، كارگری که به کار خود اصالت می‌دهد خودش را در كارش می‌بیند. یكی از مسئولین می‌گفت: من در عین تحصیل، کارگری می‌کردم، پدرم هم کارگر بود، چند جا جهت خواستگاری رفتیم ولی همه ردم کردند، بعد گفتیم: خوب است برای خواستگاری خانه‌ی فلانی که وضع‌شان از ما بهتر است ولی خانواده‌ی متدینی هستند برویم، حالا كه این کلاس پائینی‌ها به ما زن نمی‌دهند، شاید آن‌ها كه كلاسشان بالاتر است به ما زن بدهند. گفت: به خواستگاری آن خانواده رفتیم و اتفاقاً تحویل‌ گرفتند، و به راحتی هم دخترشان را به همسری ما در آوردند. گفت: ما یك روز از مادرزن‌مان پرسیدیم: شما چطور بدون هیچ بهانه‌گیری به ما زن دادید؟! گفت: یك بار خانه‌ی ما روضه‌ی زنانه بود شما به دنبال مادرت به روضه آمده‌ بودی، در حیات بازی می‌کردی و منتظر مادرت بودی، حوض وسط حیات خالی بود و چرخ و دلو هم پهلویش بود. شما بیكار نماندی همین طور آب‌ می‌كشیدی و داخل حوض می‌ریختی. حاج آقا از اتاق دیگر شما را زیر نظر داشتند، به من گفتند این جوان جوهر دارد، از همان زمان ما نظرمان به شما بود. واقعاً هم جوهر داشت به طوری که در دوران جنگ یکی از مسئولان بلندپایه نظام جمهوری اسلامی بود. پدر عیالش خوب تشخیص ‌داده ‌بود كه این می‌خواهد شخصیت خود را در كارش بجوید و نه در بیکاری و رفاه.
روح مدرنیته طوری برما حاکم شده که در حال حاضر این نوع روحیه‌‌ها را گم ‌كرده‌ایم، و ورزش در حال حاضر تنها راه است كه حضور خود را در حركات بدنی به خودمان ثابت ‌كنیم. همین كه آدم ببیند واقعاً می‌تواند تا رأس این قله برود، این یك نوع به‌خود برگشتن ‌خوبی است، به‌خصوص كه قلب را هم صیقل‌می‌دهد.
جوانان مذهبی که جنبه‌ی معنوی آن‌ها ضعیف شده و خیالاتی و وَهمی شده‌اند، را به ورزش توصیه ‌کنید، اگر خیلی خیالاتی ‌نشده ‌باشند و خوب ورزش ‌كنند، بدون آن‌که نیاز باشد به روان‌پزشک رجوع کنند، دوباره احیا می‌شوند.
آری «ورزش» و «تحصیل» و «كارهای فكری و قلبی» نیاز هر انسانی است که می‌خواهد برنامه به فعلیت رساندن بالقوه‌گی‌هایش را مدیریت کند.