سؤال: آیا مطالعه، یكی از راههای كسب معرفت و رسیدن به قرب الهی است، یا اینکه قرب الهی با تزکیه حاصل میشود و مطالعه صرفاً وسیلهی رفع شبهههای فکری خود و دیگران است، تا بتوانیم در راه قرب الهی موانع را برطرف کنیم؟
جواب: علت آنکه بعضاً از مطالعه بهرهی لازم نصیب عزیزان نمیشود و منجر به اینگونه سؤالات میگردد - که گمان کنید مطالعه صرفاً جهت رفع شبهات فکری است- دو چیز میتواند باشد، یكی مطالعه بر روی موضوعاتی است كه ارزش مطالعه ندارند و محتوای لازم را به انسان نمیدهند، و دیگری بد مطالعهكردن. همینطور كه هیچكس از نگاهكردن بدش نمیآید اما اگر انسان به منظرهای نگاه كرد كه موجب تنفر او شد چشمانش را میبندد. سرخوردن از مطالعه هم همین طور است که اگر انسان در سیر مطالعاتی خود موضوعاتی را مطالعه کرد که جانش استفادهی لازم را از آنها نبرد کلاً از مطالعه سرخورده میشود.
انسان روحاً و فطرتاً مطالعه را به عنوان وسیلهای که اولاً: او را متوجه حقایق عالم میکند و ثانیاً: وسیلهی تذکر برای قلب است، دوست میدارد.
پس اگر از مطالعه آن چیزی را که روح و فطرت ما میطلبد به دست نیاوریم، طبیعی است كه از آن فاصله میگیریم؛ بسیار کم پیش میآید که انسان از خود بپرسد: «چطور شد كه از مطالعه كردن خسته شدم؟»، ولی آرامآرام مطالعه را رها میكنیم. اما اگر متوجه باشیم ما نیازهایی داریم كه از طریق مطالعهی آثار مکتوب عالمان جواب داده میشود، اگر از مطالعه در مورد موضوعی سرخورده شدیم، برمیگردیم و گمشدهای را که باید بر روی آن مطالعه کنیم پیدا میكنیم.
عنایت داشته باشید علما در خلوت خود اسراری را برای ما مكتوب كردهاند تا ما از طریق مطالعهی آن اسرار، با نتایجی كه آنها در خلوت خود بهدست آوردهاند همآغوش شویم. یكی از عواملی که مانع مطالعه می شود، این است كه در مطالعات خود به دنبال مكتوبات خلوت علمای عالَمدار نیستیم.(31) مگر كسی میتواند برای كسی چیز مفیدی بنویسد جز این که خودش عالَم داشته باشد و در عالَم خود با میوههای خاصّی روبهرو شده که طالب ظهوراند؟ و لذا آن عالِم میوهها را به زبان نوشتار به شما مینمایاند، شما هم از طریق آن نوشتارها - که بیشتر متذکر احوالات عالمان است- به آن میوهها وصل میشوید. البته باید مواظب بود که:
ای بسا ابلیس آدمروی هست
پس به هر دستی نباید داد دست
اگر احساس کردیم با خواندن کتابی نمیتوانیم كتاب دیگری را بخوانیم و از مطالعه سرخورده شدهایم باید بدانیم به آن علت بوده که بنای ما از مطالعه ارتباط با اَسرار خلوت علماء عالَمدار نبوده است در نتیجه، كتابخواندن از چشم ما میافتد.