عنایت داشته باشید در این قسمتهای از دعا چه سخنانی را بر زبان میرانید. در واقع با گفتن این جملات اظهار میدارید ما در بستر سنن جاری حضرت ربالعالمین در حال انجام نقش خود هستیم و هیچ حركتی در این عالم سرگردان و بیحساب نیست و هركس در شرایط تاریخی خود میتواند از جنبة ظلمانی روزگارِ خود فاصله بگیرد و به جنبة مثبت و نورانی تاریخ خود بپیوندد و یك لحظه نظر خود را از نور نهایی برنگرداند.
آنكس كه غایت تاریخ را میشناسد و میفهمد كه عصاره كار همه انبیا و اولیا با ظهور انسانی كامل و رهبری بزرگ، در زمین محقق میگردد، دیگر به هیچكار بیریشهای در زمین دل نمیبندد و همه كارها را براساس ظهور آن امام ارزیابی میكند و خود را هرگز از زنجیرة جهتدارِ كار حضرت آدم(ع) تا حضرت مهدی(عج) خارج نمیكند و خارج نمیپندارد.
امروز ما در كجای تاریخ هستیم؟ مگر ما در دل یك زنجیرهای نیستیم كه به اراده خدا از آدم شروع شده است و دارد به انتهای خود میرسد؟ امروز ما زندهایم به وجود فردایی كه میوه تاریخ است و هماكنون داریم با آن فردا و در آن فردا زندگی میكنیم و خود را در چنین زنجیرهای احساس مینماییم.
در روایت از امام باقر(ع) داریم که:
«مَنْ مَاتَ وَ لَیْسَ لَهُ إمامٌ فَمَوْتُهُ مِیْتَةٌ جَاهِلِیَّةٌ وَ لا یُعْذَرُ النّاسُ حَتّی یَعْرِفُوا اِمامَهُم وَ مَنْ ماتَ وَ هُوَ عارِفٌ لِإمامِهِ، لا یَضُرُّهُ تَقَدُّمُ هذَا الْاَمْرِ أَوْ تَأَخُّرُهُ وَ مَنْ مَاتَ عَارِفًا لإمَامِهِ كانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقائِمِ فی فُسطاطِهِ«صلواتاللهعلیهوعلیآبائه»(97)
هركس بمیرد و برای او امامی نباشد به مرگ جاهلیت مرده است و هیچ عذری ندارد و هیچ چیز از او در عدم شناخت امام قبول نمیشود، و اگر كسی بمیرد و امام زمان خود را بشناسد جلو و عقبافتادن ظهور امام زمان(عج) به او ضرر نمیزند و هرکس بمیرد و امام خود را شناخته باشد، مثل آن است که با حضرت قائم(عج) در کنار او در زیر خیمة او زندگی کرده است. و نیز امام صادق(ع) میفرمایند: «مَنْ ماتَ مُنْتَظِراً لِهذَاالْاَمْرِ كانَ كَمَنْ كانَ مَعَ الْقائمِ فی فُسْطاطِهِ لابَلْ كانَ كَالضّارِبِ بَیْنَ یَدَیْ رسولِاللهِ بِالسَّیْفِ»(98) هرکس در حال انتظار ظهور حضرت مهدی بمیرد، مثل آن است که در کنار حضرت قائم در زیر خیمة او زندگی کرده باشد، و نه، حتی مثل كسی است كه در پیش روی رسولخدا(ص) شهید گردد.
در روایت دیگر از امام باقر(ع) هست: «مَا ضَرَّ مَنْ مَاتَ مُنْتظِراً لِاَمْرِنَا اَلاَّ یَمُوتَ فِی وَسَطِ فُسْطاطِ الْمهدی و عَسْكَرِهِ».(99) یعنی؛ ضرر نكرده كسی كه در حال انتظار امر ما رحلت كرده، از اینكه میان خیمة مهدی و لشكر او نمرده است. چون در طول زندگی افق خود را در شرایط ظهور آن حضرت قرار داده است.
اگر شیعه همواره با امام زمانش در تماس نیست لااقل به او و مقصد او خوب میاندیشد، تا نه دلش از نور مهدی(عج) محروم باشد و درنتیجه دلش هرزه و بیثمر گردد، و نه كارش، كار بیریشه و پوسیدهای گردد، چرا كه حضور مهدی(عج) در نهایت كار، معنیدهنده به سراسر تاریخ، و به همة انسانها است و آنكس كه از او جدا شد خود را در بیمقصدی و پوچی گرفتار خواهد كرد.
همه هستی در سیر و در شوق به سوی انتهای پرثمر خود هستند؛ زمین محصول تمام و کمال خود را در زمان مهدی(عج) ظاهر میکند، پس اگر انسان به آن مقصد نیندیشد به قله ثمردهی خود نظر نكرده است و حالت بیثمری خود را پذیرا شده است و غفلت از این مقصد بزرگ، برابر است با مرگ در زندگی و سوء ظن به خدا. وقتی آدمها به تمام وجوهِ نهایی زندگی زمینی خودشان فكر نكنند و به وضع موجودشان تسلیم شوند، به پایان انسانیت خود رسیدهاند.
شما در روایات دارید كه در زمان حضرت امام مهدی(عج) زمین به نهاییترین ثمره خود میرسد،(100) اینرا ساده نگفتهاند، بهواقع اینطور است. همانطور كه در روایات داریم یاران اماممهدی(عج) روی هر قسمتی از زمین كه راه بروند آن قسمت از زمین نسبت به زمین كنار خود فخر میكند كه یاران مهدی(عج) بر روی من راه میروند.(101) چرا؟ مگر این زمین برای چه بهوجود آمده است؟ مگر نه ایناست كه تمام عالم باید بستر پروریدن عالیترین نحوه وجود انسانی بشود؟ معلوم است كه زمین به چنین انسانی افتخار میكند، چون خلقت زمین هم برای همین بودهاست.
شما مطمئن باشید عدم انسجام عالم به جهت عدم مدیریت انسان کامل، به فروپاشی حتمی نزدیک است و هیچ حیلهای هم جلوگیر آن نخواهد شد، چرا که بسیار فرق است بین حفظ اعضای گسستهای که نخواهیم فرو ریزد و بین حفظ اعضاء منسجمی که باید مواظب بود گسسته نگردد. و امروز وضع جهان، وضع اعضاء گسستهای است که در حال فروریختن است و تلاشهای جهانخواران برای جلوگیری از فروریختن به جایی نمیرسد. درست است که همواره انسان مسئول است ولی مسئولیت دروغینِ حفظ وضع موجود کجا و مسئولیت بهوجود آوردن وضع آرمانی حیات بشر با حاکمیت انسان کامل کجا. و به این دلیل است كه با توجه به این مقدمات با یك دنیا امید نظر به آن آرمانیترین انسان داریم، انسانی که تمام وجودش برکت است و تمام برکات با ظهور او در صحنة زندگی انسانها ظاهر میشود. امام صادق(ع) در وصف آن شرایط میفرمایند: «و یذهبُ الزِّنی و شربُ الخمرِ و یَذهبُ الرِّبا و یُقْبِلُ النّاسُ عَلی العباداتِ وَ تُؤَدّی الامانات».(102) روابط نامشروع، مشروبات الكلی و رباخواری از بین میرود، مردم به عبادات و اطاعت روی میآورند، امانتها اداء شده و به صاحبانشان برگردانده میشوند. همچنانکه امام باقر(ع) میفرمایند: «اذا قام القائمُ جائَتْ المُزامَلَةُ و یَأتی الرَّجُلُ الی كِیسِ اَخِیه فَیَأخُذُ حاجَتَه لا یَمْنَعُه».(103) هنگامی كه قائم(ع) قیام كند، رفاقت و دوستی خالصانه رایج میگردد و اگر مردی دست در جیب برادرش فرو برد و به اندازة نیازش بردارد، برادرش او را منع نمیكند.
با توجه به وجود با برکت حضرت صاحبالامر(عج)، در فراز بعدی با آن حضرت به نجوا مینشینی و عظمتهای وجودی آن حضرت را بر زبان میرانی.