سپس در ادامه عرضه میداری:
«وَ قُلْتَ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرا».
و درباره خاندان آن حضرت فرمودی فقط خداوند اراده کرده تا شما اهل بیت را از هرگونه رجس و ناپاكی دور سازد و آن هم پاكبودنی خاص.
این قسمت حاوی نکات مهم معرفتی است و اشاره دارد به قرآن که میفرماید:
«...اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهیرا...»(14)
ای اهل البیت! فقط و فقط خداوند خواسته تا شما را از هرگونه پلیدی بزداید و اعتقاد باطل و اثرعمل زشت را از شما پاك كند و شما را به موهبت عصمت اختصاص دهد.
با دقت در آیه تطهیر نكات زیر مورد توجه قرار میگیرد.
1- «رِجْس» از نظر لغت چون با «ال» آمده ، به معنی هرگونه پلیدیِ جسمی و روحی است.
2- بیش از 70 حدیث كه بیشتر از اهل سنت است اقرار دارد كه «اهل البیت» شامل ، رسول خدا(ص) و حضرتعلی(ع) و فاطمهزهرا( و امامحسن و امامحسین(ع) میباشد.(15)
3- اُمّهسلمه میگوید: بعد از آمدن آیه تطهیر، رسول خدا(ص) عبای خود را برسر حضرت علی و همسر او و حسنین(ع) انداختند و بعد گفتند: بارالها ! اینها آل محمداند. من گوشه عبا را بالا زدم كه وارد شوم، حضرت آن را از دست من كشیدند و گفتند: تو بر خیر هستی،(16) (یعنی؛ تو زن خوبی هستی ولی جایت اینجا نیست).
سؤال: چرا آیه شامل زنان پیامبر نمیباشد ؟
جواب: اولاً: هیچكس تا به حال قائل به عصمت زنان پیامبر نشده است، در حالی كه آیه خبر از عصمت «اهل البیت» میدهد و از جریان مباهله هم روشن میشود که زنان پیامبر(ص) معصوم نیستند و لذا در كنار اهلالبیت پیامبر(ص) جهت مباهله یك نفر از آنها هم وارد مباهله نشده است.(17)
ثانیاً: همه روایات از سنی و شیعه پنج تن مذكور را به عنوان اهل البیت معرفی كردهاند.
ثالثاً: اگر آیه مربوط به زنان پیامبر بود از ضمیر «عَنْكُنَّ» كه قبل از آیه به صورت جمع مؤنث بود، باید استفاده میشد و نه اینكه بفرماید «عَنْكُمْ» یعنی ضمیر را عوض كند .
4- بنا به روایات و همچنین با توجه به سیاق آیه، جای اصلی آیه اینجا نبوده و با وَحی جبرائیل به دستور پیامبر(ص) بعد از نزول، به این صورت تنظیم شده است، و این روش در كلیه آیات مربوط به اهلالبیت(ع) هست كه در بحث مستقلی باید به آن پرداخته شود.
5- از همه مهمتر چون اراده برای تطهیر را در آیه منحصر به اهلالبیت(ع) كرده و گفته است «اِنَّما»، اولاً: این تطهیر، آن تطهیر عمومی كه خداوند برای همه مسلمین اراده كرده است نمیباشد، و اگر همان تطهیر بود که برای عموم مردم اراده کرده، دیگر مقام خاصی برای اهلالبیت(ع) محسوب نمیشد. ثانیاً: چون خداوند تشریعاً طهارت و تزكیه را برای همه خواسته است، پس این طهارت، طهارت تشریعی نبوده، بلكه طهارت تكوینی میباشد. یعنی طهارت و عصمتی است موهبتی كه در اثرآن، نیروی فوق العادة باطنیِ عصمت در آنها ایجاد شده است، تا آنها نمونة كامل زندگی صحیح برای بشریت باشند.
6- خداوند در قرآن فرمود: «اِنَّهُ لَقُرْانٌ كَریم* فی كِتابٍ مَكْنُونٍ* لا یَمَسُّهُ اِلاّ الْمُطَهَّرُون»(18) فقط مطهرون مقامشان، مقام تماس با قرآنی است كه در كتاب مكنون است كه همان مقام غیبی قرآن است. از طرفی در آیه تطهیر فرمود: فقط شما اهلالبیت به تمام معنی مطهرید، پس در واقع فقط اهلالبیت مترجمان واقعی قرآناند و بقیه باید قرآن را از آنها یاد بگیرند. از طرفی فرمود: آن قرآن كریم را كه در كتاب مكنون است غیر مطهرون نمیتوانند «مَسّ» كنند، و متوجه هستید كه نفرمود: غیر مطهرون نمیتوانند بدانند، بلكه فرمود: غیر مطهرون نمیتوانند با آن حقیقت غیبی قرآن تماس بگیرند. این نشان میدهد كه حقیقت قرآن یك امر وجودی و واقعی است و نه اعتباری، و شرط تماس با آن حقیقت مطلق، داشتن طهارت مطلق است، و بقیه به اندازهای كه از نظر طهارت به اهلالبیت نزدیك باشند از قرآن بهره دارند. البته لازم است عزیزان متوجه باشند كه فرهنگ اهلالبیت، فرهنگ طهارت است و از طریق طهارت میتوان با قرآن ارتباط داشت. یعنی علمشان را با حفظ طهارت تكوینی خود پایدار نگه میدارند و فلسفة وجود آن همه عباداتی که ما در سیرة پیامبر و اهل بیت(ع) میبینیم برای حفظ همین طهارت تکوینی است.
شما در فرازی از دعای ندبه كه گذشت متوجه چنین نکتهای یعنی طهارت خاص اهل بیت پیامبر(ع) میشوید و آن را اظهار میدارید که خدایا! ما به چنین مسألهای ایمان و اعتقاد داریم و سپس در فراز بعدی اظهار میداری: