آنچه نباید از آن غفلت شود جمع بین دو مقام از مقامات ائمه دین(ع) است. که یکی مقام عادی و جنبة بشری آن عزیزان است که سعی دارند چون بقیة افراد بشر زندگی کنند و یک مقام هم مقامی است که بهترین تعبیر برای آن مقام «واسطة فیض» بودن آنهاست و تفاوت این دو مقام موجب شده که بعضی از شیعیان نتوانند آن طور که شایسته است موضوع واسطة فیضبودن آن ذوات مقدسه را بشناسند. در این راستا شیخ كلینی در اصول کافی آورده كه سدیر گفت: « من و ابوبصیر و یحیی بزّاز و ... در مجلس حضرت صادق(ع) بودیم، ناگهان آن حضرت با حال غضب در مجلس وارد شدند و چون در جای خود قرار گرفتند، گفتند: عجیب است از گروهی كه گمان میكنند ما علم غیب داریم «قال: یا عَجباً لِاَقوامٍ یَزْعُمُون اَنّا نَعْلَمُ الْغَیْب، لا یَعْلَمُ الْغَیْبَ اِلاَّ اللهُ عَزّوجل»(79) جز خدا كسی عالم به غیب نیست، من قصد داشتم كه كنیز خود را با زدن ادب كنم از دست من فرار كرد و من ندانستم در كدام یك از اطاقهای خانه مخفی شده است! سدیر میگوید: چون حضرت برخاستند و به طرف منزل رفتند من و ابوبصیر و میسّر به منزل آن حضرت رفتیم و عرض كردیم: فدایت شوم ما امروز در باره آن كنیز از شما شنیدیم كه چنین و چنان فرمودید و ما نمیخواهیم به شما نسبت علم غیب دهیم، ولیكن ما میدانیم كه حقاً شما علوم بسیار فراوانی دارید!
حضرت فرمودند: ای سَدیر آیا قرآن میخوانی؟ عرض كردم بلی. فرمودند: هیچ این آیه را خواندهای كه «قال الَّذی عِنْدَهُ علمٌ مِنَ الْكِتاب اَنا اتیكَ بِه قَبْلَ اَنْ یَرْتَدَّ اِلَیْكَ طَرْفك»(80) عرض كردم « آری كه حضرت سلیمان به اطرافیان فرمود كدامیك تخت بلقیس را برای من میآورید؟ «قالَ عِفْریتٌ مِنَ الْجِنّ اَنَا آتیك بِه قَبْلَ اَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِكَ وَ اِنّی علیه لَقَویٌ اَمینٌ» عفریتی كه از طایفه جن بود گفت: قبل از اینكه از جایت بلند شوی میآورم، «قالَ الَّذی عِنْدَهُ علمٌ مِنَ الْكِتاب اَنا آتیك بِه قَبْلَ اَنْ یَرْتَدَّ اِلَیْكَ طَرْفُك» و عاصف بن برخیا از مبادی دیگری عمل كرد. حضرت فرمودند: آیا دانستی كه او چقدر از كتاب الهی علم دارد؟ عرض كردم شما برای من بیان بفرمایید. حضرت فرمودند: به اندازه یك قطره نسبت به اقیانوس ، به این مقدار آصفبنبرخیا از كتاب الهی علم داشت… ای سَدیر آیا در كتاب خدا این آیه را یافتهای كه میفرماید: «… قُل كَفی بالله شَهیداً بینی و بینَكُمْ وَ مَنْ عندهُ علم الْكِتاب»(81) ای پیامبر! بگو کافی است اینکه خدا شهادت میدهد به رسالت من و آن کسی که «علمِ کتاب» نزد اوست. سدیر گفت: بلی این آیه را هم خواندهام. حضرت فرمودند: آیا کسی که تمام کتاب را میداند با فهمتر است یا کسی که بعضی از آن را میداند؟ عرض کردم؛ بلکه کسی که تمام علم کتاب را میداند. آنگاه حضرت با دست خود اشاره به سینهشان نمودند و فرمودند: به خدا سوگند «علم کتاب» نزد ماست، به خدا سوگند «علم کتاب» نزد ماست، امام از طریق این آیه ما را متوجه مقام خود نمودند. (82)
پس معلوم است از آن جهت كه اماماند و واسطه فیض، مقامشان فوق جبرائیل و میكائیل است، و از آن جهت كه میخواهند به صورت عادی زندگی كنند و علمی را از خدا طلب نمیكنند، مسئله پنهان بودن محل كنیز برای آن حضرت مطرح است. عمده آن است كه متوجه شویم امام(ع) علم ذاتی را میخواهند از خود نفی كنند. لذا است كه آن را مربوط به خدا میدانند ولی نفی آن علم بدین معنی نیست كه هر علمی را امام بخواهد خداوند به ایشان ارزانی ننماید.