توجه به ربوبیت خدا و توجه به نبوت و امامت و توجه به حضور امام زمان(عج)، توجه به واقعیّات موجوداست ولی توجه به واقعیّاتی که در عین موجودبودن، متعالی است. امام مهدیِ ما، موعودِ موجود است. فرهنگی كه گفت موعود هست ولی این موعود؛ الآن موجود نیست، در ساختار معرفتی خود دچار مشکل میشود و در ادامه فرهنگ معنوی خود دچار تناقض شده است. تقریباً همه ادیان معتقد به موعود هستند، ولی این عقیده به تنهایی، بشر امروز را و امروز بشر را نجات نمیدهد! موعود خداوند غایت زندگی فردی و اجتماعی بشر است و غایت هر چیز در مرتبة خودش موجود است و افراد و جوامع باید تلاش كنند تا به آن مرتبه دست بیابند.
آری! واقعیتِ متعالیِ موجود، زمینه ظهور میخواهد نه آن كه بعداً موجود شود و بیاید. موعود ما الآن هست،(61) شما موانع را برطرف كنید تا او ظاهر شود ولی در هر حال و در عین غیبت، در حال تأثیر گذاری است، چون موجود است. بشر وقتی كه از موعودِ موجودش - كه خدا او را در زندگی بشر گذارده - غفلت كند در واقع از زندگی واقعی محروم میشود، و این مسئله روشن است. آنهایی كه انسان را از واقعیّات متعالی جدا میكنند، خودشان برای خود بزرگیهای دروغین میسازند و به كمك تبلیغات، آنرا به بشر تحمیل میكنند و میخواهند كه انسانها از آنها تبعیت كنند. آنهایی كه ما را از افق بلند تاریخِ زندگیِ انسانِ معنوی فاصله میدهند آیا خودشان پیشنهادی جز پذیرفتن وضعیت موجود جهان دارند؟ پذیرفتن وضع موجود جهان كه پذیرفتن زشتیها و پلشتیهاست! آیا تسلیم شدن در مقابل قدرتهای دروغین جهان و در نتیجه انحطاط انسان در همه ابعاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی نیست؟ پس واقعیّات بزرگ و متعالیِ موجود در عالم را كه وعدة بزرگ الهی است، نباید فراموش كرد. یکی از آثار ظهور حضرت بقیةالله(عج) به عنوان وعدة بزرگ خدا؛ ریشهکنکردن موانع خداپرستی است و لذا بر مبنای تمنّای تحقق این وعده ندا سر میدهی: «اَینَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِالظََّلَمَة».آنچه ممكن است از آن غفلت شود این است كه متوجه نباشیم همین كه تسلیم قدرتهای غیرالهی، به عنوان «واقعیت» شدیم، فقط تسلیم نشدهایم، بلكه تمام فرهنگ زشت آنها را، فرهنگ حقیقی پنداشتهایم؛ به این دلیل است كه میگوییم این جهان در شرایطی كه هم اکنون در شرایط غفلت از موعودِ موجود بهسر میبرد، چون خود را از انتخابهای آیندهساز، محروم میکند در واقع، خود را از بین میبرد. جهان بیموعود – به جهت انتخابهای غلطی که انجام میدهد - در همان لحظه شروعش، رو به نابودی است و جهانی كه موعود خودش را بشناسد و نظر خود را از او بر نگیرد، هر لحظه زنده است، زیرا انسانها همین حالا دو شكل زندگی میكنند و آنكه موعودِ موجود ندارد، همین حالا گرفتاربودن در پوچیها را زندگی پنداشته است.
پس واقعیّات بزرگ عالم هستی را نباید فراموش كرد، به همین جهت شما در دعای ندبه میگویید:
«اَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِاِقامَةِ الْاَمْتِ وَ الْعِوَج»
كجاست آن امیدی كه منتظریم هر كجی و انحرافی را راست كند.
این توجه، توجه به واقعیتی بسیار فعّال و مؤثّر و جهتدهنده است، حال چه این توجه به «حضور» غائبانه او باشد، و چه این توجه و امید به «ظهور» او در آینده باشد. این قسمت از دعای ندبه موجب میشود تا از واقعیتهای متعالی زندگی غافل نباشیم و تسلیم ظلمات آخرالزمان نگردیم.
همین حالا یك نگاهی داشته باشید به جوانی كه به معنای واقعی منتظِر است. ملاحظه كنید او هم اکنون چه احساسی در زیر این آسمان دارد. وقتی دل انسان به وجود مبارك امام منتظَر(عج) به عنوان آرمانیترین انسان که در اوج كمال انسانی است، نظر كند - امامی كه هم اكنون هست، نه این كه بعداً میآید- چنین دلی با جلب نظر مبارك آن حضرت، هم اكنون در مبادی میل خود از كجی راست میگردد. اگر شما میبینید انتظار برای بعضیها حیاتبخش نیست برای این است كه یا اصلاً جایگاه موعود را در زندگی فردی و اجتماعی نمیشناسند، یا چگونگی موجودبودنش را نمیفهمند. انتظار حقیقی همین حالا مبادی میل انسان منتظِر را عوض میكند. همین كه نظر به وجود مبارك موعود بیندازد و معنی او را بفهمد و روی این اعتقاد كار كند و جایگاهش را در هستی پیدا كند، به کمک نور مقدس آن حضرت كجیهایش راست میشود اصلاً جنس امام موعود در همه هستی اقامة اَمْت و عوَج، یعنی راستكردن هر كجی و عیب است، چه در شخصیت فرد و چه در گسترة اجتماع و چنین انسان منتظِری شایستگی برای سربازی در ركاب موعود، بعد از پایان غیبت او را پیدا میكند. چنین دلی را زشتیها و كجیهای زمانه نمیرباید. آیا چنین انسانی را تهاجم فرهنگی میتواند بدزدد؟