تربیت
Tarbiat.Org

رمضان دریچه رؤیت (سیر الی الله در سایه‌ی جوع، صوم و ماه رمضان)
اصغر طاهرزاده

طلب قرب

با توجه به مطالبی که گذشت خواستم عرض کنم حال و هوای انسانِ روزه دار در ماه رمضان طوری می شود كه طلب قربِ به معبود برایش طلوع می‌کند و این طلب، طلب صحیحی است زیرا رجوع به حق دارد، روح او متوجه شده خبرهایی در عالم بالا هست؛ لذا باید عرض کرد كسی كه از روزه كمتر از رؤیت حق انتظار داشته‌باشد طلوع طلب قربِ به حق را در خود خاموش کرده است. خودش باید خودش را ملامت کند. ملاحظه فرمودید که رسول خدا(ص) روشن فرمودند: انسانِ روزه‌دار تا لقاء و رؤیت پروردگارش می‌تواند پیش رود و در رویارویی با حق كه مقصد و آرمان همه‌ی آفرینش است، چه شادی‌ها به او دست می‌دهد.
عنایت کردید که اول فرمود: برشما روزه‌گرفتن در ماه‌رمضان را واجب كردم، و خودِ خدا می‌داند كه در اثر این روزه‌داری، مردم طالب رؤیت حق می‌شوند و از پیامبرخدا(ص) سراغ خدا را می‌گیرند. حال می‌فرماید: ای پیامبر! وقتی سراغ مرا گرفتند، «من كه نزدیك هستم». یعنی این‌ها از طریق روزه‌داری به جایی رسیده‌اند كه می‌توانند بدون واسطه با خدا روبه‌رو شوند؛ چون نفرمود: ای پیامبر بگو من نزدیكم، بلكه گفت: «فَاِنّی قَریب» یعنی ای بنده‌ی من كه دلت هوای مرا كرده و از پیامبر سراغ مرا می‌گیری، نگاه كن، ببین من كه نزدیكم.
عرض بنده به عزیران این است كه اگر امکان داشت معنی رؤیت را با گفتگو و مطالعه بفهمیم خودشان به ما می‌گفتند، و دیگر نیاز نبود روزه‌بگیریم تا به آن برسیم. فرقِ دین‌داری با تدریس و تعلیم این است كه معلم در كلاسِ درس، می‌تواند مسائل قابل تعلیم و تدریس را طرح کند و دانش‌آموز و دانشجو و طلبه هم آن‌ها را بفهمند، اما بسیاری از مسائلِ دین گفتنی نیست، به جنبه‌ی «شـدنی» ما بستگی دارد، باید تغییراتی در وجود و شخصیت انسان پدید آید تا به آن حقایق برسد. پس خطاب به ملکوت ماه رمضان همنوا با حضرت سجاد(ع) بگو:
ای ماه رمضان! چه خوش آمدی! ای آسمان نور! از سیاهیِ خوردن، بسی خسته‌شده‌ایم، ما را به‌سوی روشناییِ رؤیت بكشان.
وقتی با روزه‌داری، امساک از خوردن محقق‌شد و از آنچه باید امساک کنیم، امساک کردیم و بدن به مقام روزه‌داری وارد گشت، روزه‌ی روح شروع‌می‌شود، كه عبارت است از نظر نكردنِ روح به هر چیزی كه مخالف رضای خداست.
شاید بتوان گفت نخوردن از مقدمات روزه است. زیرا بعد از نخوردن، حقیقت و بركات روزه برای قلبِ سالك ظهور می‌کند. بزرگان دین می‌گویند: پس از آن‌که شما وارد روزه‌ی بدن شدی، تازه روزه‌ی روح شروع‌می‌شود كه آن عبارت است از پرهیز از نظر و توجه‌كردن به آنچه كه رضایت خدا در آن نیست، چون گفتیم مقصد روزه، رؤیت است پس باید برای رسیدن به رؤیتِ حق از رؤیت‌های غیرالهی، روزه‌بگیریم. چرا كه روزه از خداست و باید تمام توجه به خدا باشد تا تَشبُّه به خدا حاصل شود. در آن روایت قدسی فرمود: «الصَّوْمُ لی وَ أنَا اُجْزی بِه»(165) روزه از من است و خود من جزای روزه‌دار هستم. وقتی خدا می‌خواهد خودش را به ما بدهد، حجاب بین ما و او رفع می‌شود و توان نظر به اسماء الهی برایمان حاصل می‌شود. آیا نتیجه و پاداشی از این بالاتر برای انسان سراغ دارید؟! همه‌ی آرزویمان این است كه «ای خدا! خودت را به ما بده» حافظ می‌گوید: خدایا! وقتی من سراغ تو آمدم، من را به بهشت حواله نده كه از ارتباط با خودت محرومم كنی:
از درِ خویش، خدایا به بهشتم نفرست

که‌سرکوی‌تو از کون‌و‌مکان ما را بس

خیلی فرق است که آدم روزه ‌بگیرد تا به بهشت برود با این‌که روزه ‌بگیرد تا به اسماء الهی برسد و جانش در معرض اسماء الهی قرار گیرد(166) بنده قصد ندارم از مقامات و مراتبی بگویم كه به من و شما مربوط نیست، آنچه عرض می‌کنم همه‌اش به من و شما مربوط است؛ این‌جا از قول بزرگان دین قول‌می‌دهم اگر شما از روزه، انتظار رؤیت حق را داشته‌باشید و بفهمید رؤیت حق چگونه واقع می‌شود، چیزی نمی‌گذرد كه احساس می‌کنید نسبت به حضور اسماء الهی در جانتان بیگانه نیستید و به یک معنی به مقام تجلیِ یاد خدا در جانتان نایل شده‌اید.
«با یاد خداست كه باید جان‌بگیریم و به‌نشاط‌آییم؛ دیگر بس است شادی به ‌وسیله‌ی سفره‌ی رنگین: وقت لقمان است، ای لقمه! برو.»
فراموش نکرده‌اید که خداوند در آیه‌ی 110 سوره‌ی كهف می‌فرماید: «مَنْ كانَ یَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ، فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لایُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أحَداً» هركس می‌خواهد به لقاء پروردگارش برسد، باید عمل صالح انجام دهد و در انجام عمل صالح تمام مقصدش نظر به حق باشد. یعنی اگر می‌خواهد هر چه می‌بیند، وجه‌الله ببیند و كس دیگری در صحنه‌ی زندگی برایش «كس» نباشد؛ و فقط ربّ خود را بنگرد، و با دیدنِ آثار ربّ به ربوبیت ربّ منتقل شود و هیچ‌چیز حجاب او نگردد، باید در انجام اعمال صالح هیچ‌گونه شركی در جان او ظهور نداشته باشد و به توحید رسیده باشد و از آیات روزه برمی‌آید که با روزه‌داری به چنین مقامی می‌توان رسید.
غرض از توجه به این آیه این است كه التفات داشته باشید خداوند طرح «لقاء پروردگار» را به میان كشیده، منتها برای رسیدن به آن شروط و آدابی را مطرح فرموده است.