تربیت
Tarbiat.Org

رمضان دریچه رؤیت (سیر الی الله در سایه‌ی جوع، صوم و ماه رمضان)
اصغر طاهرزاده

روزه‌دار اصلی

از آنجایی که تنها با توحیدِ قلبی است که جان انسان متوجه خدا می‌شود و از آنجایی که شخص مشرك عبادتش صحیح نیست، پس درواقع هرکس به اندازه‌ای که روحش توحیدی است روزه‌اش به ثمر می‌رسد و نور توحیدش از قوه به فعلیت مبدل می‌شود.
همه معتقدیم روزه‌ی کسی که مشرك است صحیح نیست زیرا قُربةً إلی الله روزه نگرفته است. اگر ملاک قبولی اعمال عدم شرک است، و اگر خداوند می‌فرماید: «وَمَا یُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاَّ وَهُم مُّشْرِكُونَ»(200) اکثر آن‌هایی که مدعی ایمان به خدا هستند مشرک‌اند. چون از جهتی برای غیر خدا نقش استقلالی قائل‌اند و با همین روحیه در ماه میهمانی خدا روزه می‌گیرند، معلوم است که نباید جایی برای این نوع روزه‌داری باز کرد زیرا به همان اندازه روزه‌ی ما قبول می‌شود که عقیده‌ی توحیدی ما در میان باشد و ایمان آلوده به شرک روزه‌ای در حد خودش دارد با همان نتایج محدود، ولی اگر کسی در عمق جان خود به خدایی معتقد است که همه‌ی عالم منظر نمایش نور اوست با روزه‌داری این عقیده‌ برایش فعلیت می‌یابد و آن توحیدی را که می‌طلبد، می‌یابد و خطاب به پروردگارش خواهد گفت:
ای آن که به جز تو نیست در هر دو جهان

برتر ز خیالی و مبرا زگمان

هر چند که عین هر نشانی لیکن

این است نشانت که تو را نیست نشان

با توجه به نکته‌ی فوق می‌توان گفت: روزه‌دار اصلی امام زمان(عج) هستند که قلب مبارک‌شان توحید محض است و بقیه به ‌اندازه‌ای كه به امام زمان‌شان نزدیك‌اند روزه‌دار می‌باشند. مثل این‌که «تر»یِ اصلی، مربوط به آب است، بقیه چیزها به‌اندازه‌ای كه با آب ارتباط ‌دارند از تری و رطوبت بهره‌مند می‌شوند پس ما به ‌اندازه‌ای كه اعمال‌مان در محضر امام زمان(عج) است و به آن حضرت و مقام آسمانی آن حضرت نظر داریم، اعمالمان قبول است و این كه می‌فرمایند هر دوشنبه و پنج‌شنبه اعمال ما را در محضر امام می‌برند، به این معنا است که در هر دوشنبه و پنج‌شنبه پرده عقب ‌می‌رود و هر کس می‌تواند اعمالش را در مقایسه با آن قلب موحدِ مطلقِ حیّ و حاضر، بازشناسی کند و بفهمد چه‌كاره است.
روزه‌دار اصلی، انسان كامل است و بقیه به‌اندازه‌ای كه به انسان كامل نزدیك‌اند روزه‌شان روزه است، هر کس با نزدیکی به امام زمان(عج) به سرّ روزه دست می ‌یابد، به‌خصوص اگر متوجه باشیم امام زمان(عج) در قلب هرکس حیّ و حاضر است و هرکس می‌تواند با نور حضرت ارتباط پیدا کند و خود را ارزیابی نماید و ببیند چقدر به توحیدِ مجسّم نزدیک است.
این كلید را همه‌ی ما داریم که حقیقت هر عبادتی به سرّ و باطن آن است و نه به قالب آن. هركس به‌اندازه‌ای كه سرّ هر عبادت را بشناسد و از طریق رعایت ظاهر، با باطن آن ارتباط ‌پیدا‌كند، آن عبادت را انجام‌داده ‌است. حضرت ولی‌عصر(عج) سرّ روزه را می‌دانند و با آن مرتبط هستند و از طرفی آن حضرت امام ما هستند و محل رجوع قلب ما به صورت کامل به اماممان است و خداوند جای او را در سِرّ ما قرار داده است. با توجه به این امر می‌توان گفت: «كسی كه از سرّ روزه بی‌خبر است، از روزه بی‌خبر است. و آن‌كه به امام خود نزدیك نیست به همان اندازه از سرّ روزه بی‌خبر خواهد بود».
وقتی انسان بخواهد با سرّ روزه آشنا شود، باطن خود را به میدان می‌آورد، همان باطنی که در حشر به میان می‌آید، از طرفی راه رسیدن به باطنِ هر عبادتی توجه کامل به توحید محض است، چون جایگاه هر عبادتی در توحید محض نمایان می‌شود، آن وقت است که انسان می‌فهمد سرّ روزه انصراف از هر چیزی است که او را از خدا غافل کند و نظر روزه‌دار به حضرت حق است و در نتیجه امامِ خود را که مظهر کامل توحید است می‌شناسد و به او با تمام وجود نظر می‌کند، این است معنی «حُبّ عَلِیّ عِبَادَة» که دوست داشتن علی(ع) را عبادت می‌داند.
قرآن می‌فرماید: «وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ»(201) ما برای عده‌ای جهت زندگی در بین مردم، نوری قرار دادیم. این‌ها در بین مردم نورافشانی می‌کنند، چون همه‌ی رفتارشان نور است. این‌ها همان صراط‌اند که باید پیدایشان کرد - هر چند از مو باریک‌تر و از شمشیر تیزترند- و رسول خدا(ص) در همین رابطه فرمودند: علی(ع) صراط مستقیم است. و فرمودند: «مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ وَ بَرَاءَةً مِنَ النِّفَاقِ وَ جَوَازاً عَلَى الصِّرَاطِ وَ أَمَاناً مِنَ الْعَذَاب‏ ».(202) هرکس دوستدار علی(ع) باشد خداوند برای او دوری از آتش و دوری از نفاق و امکان عبور از صراط و امان از عذاب را مقرر می‌دارد.
وقتی انسان به اعمال عبادی با نظر به توحید نظر کرد متوجه باطن و سرّ آن اعمال می‌شود، در آن حال به‌خوبی می‌فهمد که مثلاً وضوگرفتن برای پاک‌شدن از آلودگی‌های باطنی است تا موانع بین او و خدا از بین برود. در همین رابطه است که امام باقر(ع) می‌فرمایند: «دروغ‌گفتن یا ظلم‌کردن یا سرودن اشعار باطل وضو را نقض می‌کند»(203) همچنان‌که در طرف مقابلِ آن، نماز موجب می‌شود تا آتش اعمال زشت را که هرکس بر پشت خود انباشته کرده خاموش کند(204) و انسان بتواند سیر توحیدی خود را ادامه دهد. ممکن است بفرمائید نظر به سرّ روزه و یا نظر به سرّ سایر عبادات مشکل است، آری اگر امام زمان(عج) نداشتیم سخت بود ولی به ‌اندازه‌ای كه در ذیل شخصیت امام عصر(عج) با نظر به شخصیت و اهداف آن حضرت به او نزدیك شویم، روزه‌مان روزه می‌شود و شب قدرمان به ثمر می‌نشیند. شب قدر در قلب ماه رمضان یعنی از نیمه‌ی دوم به بعد است همان‌طور‌که قلب قرآن یعنی سوره‌ی «یس» از نصفه به بعد یعنی در جزء 23 قرآن است، کسی به قلب رمضان می‌رسد كه با پشت سرگذاشتن دوسوم ماه رمضان از ظاهر به باطن سیر کرده باشد و آماده‌ی نظر به قلب عالَم هستی یعنی باطنی‌ترین و سرّی‌ترین مخلوق هستی شده باشد.
سلطان قلب‌ها، قلبِ مبارک امام زمان(عج) است. از آن‌جایی که اصل هرچیزی قلب آن است. اصل انسان، انسان كامل یعنی امام زمان(عج) است، روزه‌ی ایشان اصل روزه‌ها است و با نظر به شخصیت ایشان و قرارگرفتن در ذیل شخصیت ایشان به روزه‌ی واقعی نزدیک می‌شویم و حال و هوای روزه‌داری به‌خود می‌گیریم. با توجه به حضور حضرت در هستی و با نظر به ایشان و اهداف آن حضرت، از پرتو وجودی‌شان برخوردار خواهیم شد. می‌پرسید چگونه می‌توانم روزه‌ام را در ذیل شخصیت ایشان قرار دهم؟ بدانید که هراندازه‌در وادی توحید قدم بردارید و شخصیت وحدانی امام را مدّ نظر قرار دهید، به آن حضرت نزدیك می‌شوید و به طور متقابل همان‌طور که قبلاً عرض شد به اندازه‌ای كه سعی بفرمائید روزه‌ای صحیح داشته باشید؛ به توحید نزدیك می‌شوید. زیرا توحید حقیقتی است که نسبت به سالک حالت تشکیکی و یا اجمالی و تفصیلی دارد، با توحیدِ خود به مقام انسان كامل نظر می‌اندازید و صورت تفصیلی آن را در حرکات و سکنات امامان می‌یابید و سپس از طریق آن‌ها متوجه حضرت حق می‌شوید زیرا آن‌ها آینه‌ی نمایش توحید الهی هستند. به ما دستور داده‌اند به آن‌ها محبت بورزیم، این محبت یک محبت عاطفیِ ساده نیست، بلکه نظر به انوار متعالیِ ساق عرش است که آن‌ها مظهر آن مرتبه هستند و به همین جهت محبت به آن‌ها موجب می‌شود تا بتوانیم بدون هیچ حجاب و واسطه‌ای به حق نظر کنیم. حضرت باقر(ع) می‌فرمایند: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ لَا یَكُونَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ حِجَابٌ حَتَّى یَنْظُرَ إِلَى اللَّهِ وَ یَنْظُرَ اللَّهُ إِلَیْهِ فَلْیَتَوَالَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ یَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ یَأْتَمَّ بِالْإِمَامِ مِنْهُمْ فَإِنَّهُ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ نَظَرَ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ نَظَرَ إِلَى اللَّه‏»(205) هرکس مایل است بین او و خدا حجابى نباشد تا او خدا را ببیند و خداوند او را مشاهده كند باید آل محمّد(ع) را دوست بدارد و از دشمنانشان بیزار باشد و پیرو امامی از این خانواده گردد. اگر چنین بود او خدا را مى‏بیند و خدا نیز او را مى‏بیند. عرفا بر مبنایی که در این روایت مطرح می‌شود، موضوع «هویت ساریه» و یا «حقِّ مخلوقٌ بِه» را مطرح می‌کنند و روشن می‌نمایند خداوند خود را در آینه‌ی مخلوقات نمایانده و انسانِ موحّد از آینه‌ی مخلوقات به حضرت حق نظر می‌کند. آینه‌ی تمام‌نمای حق انسان‌های کامل‌اند.