به این دلیل معتقدیم بدن ما ربطی به حقیقت ما ندارد که مثلاً وقتی دست و پای ما قطع شد، احساس كمبود در حقیقت خودمان نمیكنیم و در همین رابطه میدانیم وقتی همهی بدنمان هم از روحمان جدا شد و مُردیم، میبینیم كه بدنمان مُرد یعنی میبینیم كه میمیریم. پس بدن انسان مثل عصایی است در دست انسان، تا روح انسان به وسیلهی بدن آنچه را اراده کرده، عملی کند.
به خودت توجه كن، مییابی كه خودت غیر از تنت هستی. همین كه شما به چیزی علم دارید و نسبت به آن عالِم هستید، نشان میدهد كه شما غیر از آن چیزی هستید که به آن علم دارید. همانطور كه شما به این دیوار علم دارید، ولی دیوار نیستید همین طور هم شما نسبت به بدنتان علم دارید پس خودتان غیر از بدنتان هستید.15