همچنان كه خودتان نیز تجربه كردهاید؛ بعضى از روانشناسان این نكته را متذكر شدهاند كه جوانان در اوج غلبهی میلهای غریزیِ دوران جوانی، یك نوع كشش شدیدی نسبت به مسائل دینی دارند. زیرا در دوران بلوغِ جوانی دو نوع میل و كشش در جوان رشد میكند، یكی میلهای غریزی و دیگری میلهای فطری و اینجاست كه جوان در دوران جوانی بین دو گرایش قرار میگیرد. یکی گرایش به شهوت و امیالی که بدن او در او پدید میآورد و دیگری گرایش به دین که فطرت او در او ایجاد میکند و جوانان در بین دو بُعد یعنی گرایشِ به غریزه و گرایشِ به فطرت باید شخصیت خود را معلوم کنند، زیرا عملاً در دوران جوانی و همراه با فرارسیدن بلوغ، زندگی انسان که همراه است با آزمایش و امتحان، شروع میشود و گرایشهای غریزی و فطری به جوشش مىآیند و اگر انسان در این دوران بتواند به گرایشهای فطریاش جواب دهد و شریعت الهی را انتخاب اصلی و بزرگ خود قرار دهد، به خود خدمت کرده وگرنه به جوانی خود خیانت نموده است. در این صورت انتخاب بزرگ زندگیاش را رها كرده و انتخابهاى كوچك را گرفته و اسیر گرایشهایی شده است که از نوع انتخابهاى كوچك و زودگذراند. در این حال است که سرخوردگیها و پوچیها سراسر روحش را فرا میگیرد و ناخودآگاه برای نجات از پوچیهای پیش آمده، خود را در ورطهی شهوات رها میكند و در نهایت هیچ میشود و هیچ و در این حال باید خود را ملامت کند.