تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد7
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

6- یک واقعیت تاریخی که بعضی سعی دارند آنرا بپوشانند

تقریبا تمام مفسران و مورخان اتفاق نظر دارند که هنگامی که این سوره - یا آیات نخستین آن - نازل شد و پیمان هائی را که مشرکان با پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) داشتند لغو کرد پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) برای ابلاغ این فرمان آن را به ابو بکر داد تا در موقع حج در مکه برای عموم مردم بخواند سپس آن را گرفت و به علی (علیه السلام ) داد و علی (علیه السلام ) ماءمور ابلاغ آن گردید و در مراسم حج بهمه مردم ابلاغ کرد گرچه جزئیات و شاخ و برگ آن را متفاوت نقل کرده اند ولی توجه به چند نکته زیر می تواند حقیقتی را برای ما روشن سازد:

1 - ((احمد حنبل )) پیشوای معروف اهل سنت در کتاب ((مسند)) خود از ((ابن عباس )) چنین نقل می کند که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فلان شخص را (منظور ابو بکر است که از روایات آینده روشن می شود) فرستاد و سوره توبه را به او داد (تا به مردم به هنگام حج ابلاغ کند) سپس علی (علیه السلام ) را به دنبال او فرستاد و آن را از او گرفت و فرمود ((لا یذهب بها الا رجل منی و انا منه )): ((ابلاغ این سوره تنها به وسیله کسی باید باشد که او از من است و من از اویم )).**مسند احمد جلد 1 صفحه 331 طبع مصر***

2 - و نیز در همان کتاب از ((انس بن مالک )) نقل می کند که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) سوره برائت را با ابوبکر فرستاد اما هنگامی که به ((ذی الحلیفه )) (نام دیگرش مسجد شجره است که در یک فرسخی مدینه قرار دارد) رسید فرمود:

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 276@@@
((لا یبلغها الا انا او رجل من اهل بیتی فبعث بها مع علی )):

((این سوره را جز خودم یا کسی که از خاندان من است نباید ابلاغ کند. سپس آنرا با علی (علیه السلام ) فرستاد)).**مسند احمد جلد 3 صفحه 212***

3 - و نیز در همان کتاب به سند دیگر از علی (علیه السلام ) نقل می کند که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) هنگامی که سوره برائت را با او فرستاد علی (علیه السلام ) عرض کرد ای پیامبر خدا! من خطیب و سخنور نیستم، پیامبر فرمود چاره ای جز این نیست، که یا من آنرا باید ببرم یا تو، علی (علیه السلام ) گفت : اکنون که چنین است من می برم، پیغمبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: ((انطلق فان الله یثبت لسانک و یهدی قلبک )): ((برو که خداوند زبان تو را ثابت می دارد و قلب تو را هدایت می کند)) سپس پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) دستش را بر دهان علی (علیه السلام ) گذارد (تا به برکت آن زبانش گویا و فصیح گردد).**مسند احمد جلد 1 صفحه 150***

4 - ((نسائی )) پیشوای مشهور اهل سنت در کتاب ((خصائص )) از ((زید بن سبیع )) از علی (علیه السلام ) چنین نقل می کند که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) سوره برائت را با ابوبکر به سوی اهل مکه فرستاد، سپس او (علی (علیه السلام ) را به دنبال وی فرستاد و گفت نامه را از او بگیر و به سوی مکه برو، علی (علیه السلام ) در راه به ابو بکر رسید و نامه از او گرفت، ابوبکر محزون بازگشت و به پیامبر عرض کرد: انزل فی شی ؟ آیا درباره من آیه ای نازل شده ؟ (که مرا از این کار عزل کردی ) پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود نه، ((الا انی امرت ان ابلغه انا او رجل من اهل بیتی )): ((من ماءمور شدم که یا خودم آنرا ابلاغ کنم یا مردی از خاندانم آنرا ابلاغ کند)).**خصاپص نسائی صفحه 28***

5 - و نیز به سند دیگر از عبدالله ابن ارقم چنین نقل می کند که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) سوره برائت را با ابوبکر فرستاد، هنگامی که قسمتی از راه را پیمود،

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 277@@@
علی را فرستاد و سوره را از او گرفت و آنرا با خود (به مکه ) برد و ابوبکر در دل یک نوع ناراحتی احساس کرد (و خدمت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) آمد) پیامبر فرمود: ((لایؤدی عنی الا انا او رجل منی )).**خصاپص نسائی صفحه 28***

6 - دانشمند معروف ((ابن کثیر)) در تفسیر خود از ((احمد حنبل )) از ((حنش )) از علی (علیه السلام ) چنین نقل می کند، هنگامی که ده آیه از سوره برائت بر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نازل شد، ابوبکر را خواند و او را برای تلاوت این آیات برای اهل مکه مبعوث نمود، سپس به دنبال من فرستاد، و فرمود به دنبال ابوبکر برو و هر کجا به او رسیدی نامه را از او بگیر... ابوبکر به سوی پیامبر بازگشت، و پرسید آیا درباره من چیزی نازل شده، پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود نه، ((ولکن جبرئیل جائنی فقال لن یؤدی الا انت او رجل منک )).**تفسیر ابن کثیر جلد 2 صفحه 322***

7 - عین همین مضمون را ((ابن کثیر)) از ((زید بن یسیغ )) نقل کرده است .**همان***

8 - و نیز همان دانشمند اهل سنت این حدیث را به سند دیگر از ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن علی (امام باقر) (علیه السلام )، در تفسیر خود آورده است .**همان***

9 - علامه ((ابن اثیر)) دانشمند دیگر اهل سنت در ((جامع الاصول )) از ((ترمذی )) از ((انس بن مالک )) چنین نقل کرده است، که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) سوره برائت را با ابوبکر فرستاد، سپس او را خواست و فرمود: لاینبغی لاحد ان یبلغ هذه الا رجل من اهلی، فدعا علیا فاعطاه ایاه : ((برای هیچ کس سزاوار نیست که این سوره را ابلاغ کند مگر مردی از خاندانم، سپس علی (علیه السلام ) را خواست و سوره را به او داد)).**جامع الاصول جلد 9 صفحه 475***

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 278@@@
10 - ((محب الدین طبری )) اهل سنت در کتاب ((ذخائر العقبی )) از ((ابو سعید)) یا ((ابو هریرة )) چنین نقل می کند: رسول الله (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) ابوبکر را ماءمور نظارت بر امر حج کرد هنگامی که به سرزمین ((ضجنان )) رسید، صدای شتر علی (علیه السلام ) را شنید، و آنرا شناخت، و به سراغ او آمده و گفت برای چه آمدی ؟ گفت خیر است، پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) سوره برائت را با من فرستاده است، هنگامی که ابوبکر بازگشت (و از تغییر این رسالت اظهار نگرانی کرد) پیامبر فرمود: لا یبلغ عنی غیری او رجل منی یعنی علیا: هیچ کس جز خودم نباید از طرف من ابلاغ کند، مگر کسی که از من است، منظورش علی (علیه السلام ) بود.**ذخائر العقبی صفحه 69***

در روایات دیگر تصریح شده که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) شتر مخصوص خود را به علی سپرد تا بر آن سوار شود و به مکه برود و این دعوت را ابلاغ کند، در وسط راه هنگامی که ابوبکر صدای شتر را شنید شناخت .

این حدیث با آنچه در بالا ذکر شد، در واقع یک مطلب را می رساند، و آن اینکه شتر، شتر مخصوص پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بود که در آن موقع در اختیار علی (علیه السلام ) قرار داده بود، زیرا ماءموریت او ماءموریت مهمی بود.

در بسیاری دیگر از کتب معروف اهل سنت این حدیث گاهی به صورت مسند، و گاهی به صورت مرسل نقل شده است، و از احادیثی است که هیچ کس در اصل آن ایرادی ندارد.

مطابق بعضی از روایات که از طرق اهل تسنن وارد شده ابوبکر پس از آنکه از منصب ابلاغ این آیات عزل شد، به عنوان امیر الحاج به مکه آمد، و بر امر حج نظارت داشت .