تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد7
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

آیه 27 - 28

آیه و ترجمه

یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا تخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسولَ وَ تخُونُوا أَمَنَتِکُمْ وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ(27)

وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَلُکمْ وَ أَوْلَدُکُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ(28)

ترجمه :

27 - ای کسانی که ایمان آورده اید به خدا و پیامبر خیانت نکنید و (نیز) در امانات خود خیانت روا مدارید در حالی که متوجهید و می دانید.

28 - و بدانید اموال و اولاد شما وسیله آزمایش است و پاداش عظیم (برای آنها که از عهده امتحان برآیند) نزد خدا است .

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 134@@@
شاءن نزول :
درباره نزول آیات فوق روایاتی نقل شده، از جمله امام باقر و امام صادق علیهماالسلام چنین روایت کرده اند که پیامبر دستور داد یهود ((بنی قریظه )) (طائفه - ای از یهود مدینه ) را محاصره کنند این محاصره بیست و یک شب ادامه یافت لذا ناچار شدند پیشنهاد صلحی همانند صلحی که برادرانشان از طائفه ((بنی نضیر)) (گروه دیگری از یهود مدینه ) کرده بودند بکنند به این ترتیب که از سرزمین مدینه کوچ کرده و به سوی شام بروند، پیامبر از این پیشنهاد امتناع کرد (شاید به این جهت که صداقتشان در این پیشنهاد مشکوک بود) و فرمود تنها باید حکمیت ((سعد بن معاذ)) را بپذیرید آنها تقاضا کردند که پیامبر ((ابو لبابه )) را (که یکی از یاران پیامبر در مدینه بود) نزد آنها بفرستد و ((ابو لبابه )) با آنها سابقه دوستی داشت و خانواده و فرزندان و اموالش ‍ نزد آنها بود.

پیامبر این پیشنهاد را قبول کرد، و ابولبابه را نزد آنها فرستاد آنها با ((ابولبابه )) مشورت کردند که آیا صلاح است ((حکمیت سعد بن معاذ)) را بپذیرند؟ ابو لبابه اشاره به گلوی خود کرد یعنی اگر بپذیرید کشته خواهید شد، تن به این پیشنهاد ندهید، پیک وحی خدا جبرئیل این موضوع را به پیامبر خبر داد.

ابولبابه می گوید هنوز گام بر نداشته بودم متوجه شدم که من به خدا و پیامبر خیانت کردم آیه های فوق درباره او نازل شد.

در این هنگام ((ابولبابه )) سخت پریشان گشت به طوری که خود را با طنابی به یکی از ستون های مسجد پیامبر بست و گفت به خدا سوگند نه غذا میخورم و نه آب می نوشم تا مرگ من فرا رسد، مگر اینکه خداوند توبه مرا بپذیرد.

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 135@@@
هفت شبانه روز گذشت نه غذا خورد و نه آب نوشید آن چنان که بی هوش ‍ به روی زمین افتاد خداوند توبه او را پذیرفت، این خبر وسیله مؤمنان به اطلاع او رسید ولی او سوگند یاد کرد که من خود را از ستون باز نمی کنم تا پیامبر بیاید و مرا بگشاید.

پیامبر آمد و او را گشود ابو لبابه گفت برای تکمیل توبه خود خانه ام را که در آن مرتکب گناه شده ام رها خواهم ساخت و از تمام اموالم صرف نظر می کنم، پیامبر فرمود کافی است که یک سوم از اموالت را در راه خدا صدقه بدهی .**نورالثقلین ج 2 ص 143***

همین مضمون در کتب اهل تسنن نیز درباره شاءن نزول آیه آمده است ولی از آنجا که آیات گذشته مربوط به حادثه بدر بود بعضی بعید دانسته اند این آیه درباره داستان یهود و بنی قریظه باشد، زیرا این جریان مدتها بعد واقع شد و لذا گفته اند منظور از روایات فوق این است که داستان ابولبابه یکی از مصادیق آیه می تواند باشد نه اینکه در این موقع نازل گردیده باشد و این تعبیر در مورد شاءن نزول آیات سابقه دارد.

مثلا در بعضی از کتب، از پاره ای از صحابه نقل شده که فلان آیه در مورد قتل عثمان نازل گردیده در حالی که می دانیم قتل عثمان سالیان دراز بعد از وفات پیامبر بود.

این احتمال نیز هست که آیه در حادثه ((بنی قریظه )) نازل شده باشد اما چون تناسب با آیات بدر داشته به فرمان پیامبر به آنها ملحق شده است .

@@تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 136@@@
تفسیر :