آیه
طَلْعُهَا کَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّیَاطِینِ
فَإِنَّهُمْ لَآکِلُونَ مِنْهَا فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ
ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَیْهَا لَشَوْباً مِّنْ حَمِیمٍ
ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَی الْجَحِیمِ
ترجمه
خوشهها و شکوفهی آن مانند سرهای شیاطین است.
پس دوزخیان از آن میخورند و شکمها را از آن پر میکنند.
سپس بر روی آن (غذا) مخلوطی از آب جوشان و سوزنده برای آنان خواهد بود.
پس بازگشت آنان به سوی دوزخ است.
نکته ها
کلمهی «طلع» به معنای شکوفهی خرماست، گویی هنگام طلوع میوه است. کلمهی «شوب» به معنای مخلوط و آمیخته است. به نوشیدنی بعد از غذا از آن جهت که در معده با غذا مخلوط میشود، شوب میگویند.
چون «شیطان» در فرهنگ مسلمانان به موجودی زشت و بد ذات و خبیث گفته میشود، در این آیه میفرماید: شکوفههای درخت زقوم که باید زیبا و دلربا باشد، گویا سرهای شیطان است، همان گونه که در فرهنگ مردم فرشته مظهر خوبی و کرامت است تا آن جا که زنان مصر در ستایش یوسف گفتند: «ان هذا الا مَلک کریم»**یوسف، 31.***
پیام ها
1- دوزخیان نیز همچون بهشتیان، خوردنی و آشامیدنی دارند، امّا نه تنها لذیذ و دلپسند نیست بلکه بد شکل و بد مزه و آزار دهنده است. «کانه رؤوس الشیاطین... لشوباً من حمیم»
2- برای دوری از غذاهای دوزخی نه راه فراری است و نه راه طفره. «اکلون... مالئون»
3- دوزخیان به قدری گرسنه هستند که از بدترین غذا شکم خود را پر میکند. «فمالئون منها البطون»
4- عذابهای قیامت مقطعی نیست، بلکه دوزخ قرارگاه ابدی است. «ثمّ انّ مرجعهم لالی الجحیم» (شاید دوزخیان را برای خوراندن و نوشاندن زقّوم و حَمیم به جایی میبرند و دوباره آنها را به محلّ اول برمیگردانند.)