آیه
فَلَمَّآ أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ
وَنَادَیْنَاهُ أَن یَآ إِبْرَاهِیمُ
قَدْ صَدَّقْتَ الرُّءْیَآ إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاَؤُاْ الْمُبِینُ
ترجمه
پس چون هر دو تسلیم (فرمان ما) شدند و ابراهیم، گونهی فرزند را بر خاک نهاد (تا ذبحش کند)، او را ندا دادیم که ای ابراهیم!
حقّاً که رؤیایت را تحقق بخشیدی (و امر ما را اطاعت کردی).
همانا ما نیکوکاران را این گونه پاداش میدهیم (و نیّت عمل خیر آنان را به جای عمل قبول میکنیم).
همانا این همان آزمایش آشکار بود.
نکته ها
«تلّه» یعنی او را بر خاک خواباند. «جبین» به معنای یک طرف صورت و پیشانی است.
پس از آنکه پدر و پسر، (ابراهیم و اسماعیل) هر دو آمادگی خود را برای انجام فرمان الهی اعلام کردند و ابراهیم فرزندش را به صورت خواباند، ندا آمد که ما سربریدن اسماعیل را نمیخواستیم، ولی بریدن تو را از فرزند در راه خدا میخواستیم که نشان دادی.
اهمیّت انگیزه و نیّت
در فرهنگ قرآن ومکتب اهلبیت علیهم السلام به انگیزه ونیّت عمل بهای اصلی داده شده است. تا آنجا که نیّت مؤمن برای انجام کار خیر با ارزشتر از عمل او شمرده شده است. «نیّة المؤمن خیر من عمله»**کافی، ج2، ص84 .*** از بسیاری کارهای انجام نشده، به خاطر انگیزههای مثبت ستایش شده و از بسیاری کارهای انجام گرفته، به خاطر انگیزههای منفی انتقاد شده است.
اکنون چند نمونه از کارهایی که انجام نگرفته امّا مورد ستایش و پاداش واقع شده است را ذکر میکنیم:
* از اقدام حضرت ابراهیم برای قربانی کردن فرزند. «قد صدقت الرؤیا»
* اویس قرنی برای دیدار پیامبر صلی الله علیه وآله به مدینه رفت و با آن که به دیدار حضرت موفق نشد امّا زیارتش قبول شد، در مقابل، افرادی در کنار حضرت بودند و او را آزار میدادند.
* گروهی از یاران پیامبر وسیلهی رفتن به جبهه نداشتند لذا ناراحت وگریان بودند.**توبه، 92.***
* افرادی که خدا بدیهای آنان را به خوبی تبدیل میکند. «یبدّل اللّه سیّئاتهم حسنات»**فرقان، 70.***
* کسانی که چون با محبّت اهل بیت علیهم السلام از دنیا رفتند پاداش شهید دریافت میکنند. «من مات علی حبّ آل محمّد مات شهیدا»**بحار، ج23، ص233.***
* گروهی که پاداش چند برابر به آنان عطا میشود. «اضعافا مضاعفة»
امّا کارهای نیکی که مورد انتقاد واقع شده است:
* کارهایی که با نیّت فاسد و همراه با ریا و عجب باشد. «الّذینهم یُراؤن... ویل للمصلّین»**ماعون، 4.***
* کاری خیری که در کنارش یک عمل فاسد انجام گرفته، مانند صدقهای که در کنارش منّت باشد. «لا تبطلوا صدقاتکم بالمنّ والاذی»**بقره، 264.***
* کارهای کسانی که قرآن در مورد آنان میفرماید: آنان خیال میکنند ارزشی دارند و کارشان خوب است. «یحسبون انهم یحسنون صنعا»**کهف، 104.***
پیام ها
1- کاری مورد ستایش است که همراه با تسلیم و رضایت باشد. «اسلما و تلّه»
2- در رسیدن به کمالات معنوی، یک نوجوان هم میتواند خود را به مرز اولیای پیر کارکشته برساند. «اسلما»
3- نشانهی تسلیم بودن واقعی عمل فوری است. «فلمّا اسلما و تلّه...»
4- صبر بر طاعت، انسان را تسلیم فرمان خدا میسازد. «من الصابرین... اسلما و تلّه»
5 - دستورات الهی گاهی برای آزمایش است. (ما میخواستیم تو دل بکنی نه آن که خون اسماعیل ریخته شود). «قد صدقت الرؤیا»
6- مهمتر از عمل، تصمیم بر عمل و تسلیم بودن است. «قد صدقت الرؤیا»
7- الطاف الهی، قانونمند است نه گزافه و بیحساب. «کذلک نجزی المحسنین» (هر کس مثل ابراهیم و اسماعیل تسلیم خدا باشد، پاداشها و الطاف الهی را دریافت خواهد کرد).
8 - دست کشیدن از فرزند، از سختترین آزمایشهای الهی است. (درجه ایمان و اخلاص ابراهیم و اسماعیل در این امتحان، روشن شد.) «البلاء المبین»