تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد5
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

در اینجا به چند نکته باید توجه کرد:

1 - گاهی تصور می شود که میان این آیات و آیات گذشته منافاتی وجود دارد، زیرا در آیات گذشته تصریح شده بود که مشرکان به هنگام هجوم مشکلات متوجه خدا میشوند، و غیر او را فراموش میکنند ولی در این آیات میگوید حتی به هنگام هجوم مشکلات نیز بیدار نمی گردند.

توجه به یک نکته این منافات ظاهری را برطرف میسازد و آن اینکه بیداریهای موقت و زودگذر به هنگام بروز شدائد بیداری محسوب نمیگردند، زیرا به زودی به حالت نخستین باز می گردد.

در آیات گذشته چون منظور بیان توحید فطری بود، برای اثبات آن همان بیداریها و توجه های زودگذر و فراموش کردن غیر خدا ولو در لحظه حادثه کافی بود، اما در این آیات سخن از هدایت یافتن و از بیراهه به راه برگشتن است ،

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 238@@@
مسلما بیداری زودگذر و موقت اثری در آن ندارد.

گاهی تصور می شود که تفاوت میان آن دو در این است که آیات گذشته مربوط به مشرکان معاصر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) است، ولی آیات مورد بحث مربوط به اقوام پیشین است بنابراین با هم منافاتی ندارد.**فخر رازی در تفسیر خود اشاره به این تفاوت کرده است جلد 12 صفحه 224***

ولی بسیار بعید به نظر میرسد که مشرکان لجوج معاصر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بهتر از گمراهان پیشین باشند، بنابراین راه حل همان است که در بالا گفتیم .

2 - در آیات فوق می خوانیم هنگامی که بروز شدائد اثر تربیتی نداشت، خداوند درهای نعمت را به روی چنین گناهکارانی می گشاید، آیا این کار به خاطر تشویق بعد از تنبیه است یا مقدمه ای است برای دردناک بودن مجازات ؟ یعنی به اصطلاح این گونه نعمتها، نعمت استدراجی است که تدریجا بنده متمرد را در ناز و نعمت و خوشحالی و سرور، و یک نوع غفلت فرو میبرد، سپس یکباره همه چیز را از آنها می گیرد.

پاره ای از قرائن در آیه وجود دارد که احتمال دوم را تقویت میکند، ولی مانعی ندارد که هر دو منظور باشد، یعنی نخست تشویق برای بیداری، و اگر مؤثر نشد مقدمه ای است برای گرفتن نعمت و عذاب دردناک، در حدیثی از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) چنین نقل شده، اذا رایت الله یعطی العبد من الدنیا علی معاصیه ما یحب فانما هو استدراج ثم تلا رسول الله (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فلما نسوا... هنگامی که ببینی خداوند در برابر گناهان نعمت می بخشد بدان که مقدمه مجازات است سپس آیه فوق را تلاوت فرمود. (مجمع البیان و نور الثقلین ذیل آیه ).

در حدیثی از علی (علیه السلام ) چنین نقل شده که فرمود: یا بن آدم اذا رایت ربک سبحانه یتابع علیک نعمه و انت تعصیه فاحذره (نهج البلاغه کلمه 5).

ای فرزند آدم هنگامی که ببینی خداوند پی در پی نعمتها را به تو می بخشد،

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 239@@@
در حالی که تو گناه میکنی، از مجازات او بترس، که این مقدمه مجازات است .

در کتاب تلخیص الاقوال از امام حسن عسکری (علیه السلام ) چنین نقل شده، که قنبر غلام امیر مؤمنان را پیش حجاج آوردند حجاج پرسید تو چکار برای علی ابن ابی طالب (علیه السلام ) میکردی، گفت وسایل وضوی او را فراهم می ساختم ! پرسید هنگامی که از وضو فارغ میشد چه میگفت ؟، گفت این آیه را میخواند، فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم ابواب کل شی و تا آخر آیه را تلاوت کرد، حجاج گفت گمان میکنم این آیه را بر ما تطبیق می کرد، قنبر با شجاعت گفت آری (نورالثقلین جلد 1 - صفحه 18).

3 - در این آیات می خوانیم که منظور از بسیاری از حوادث رنج آور ایجاد حالت توجه و بیداری است، و این یکی از فلسفه های آفات و بلاها است که در بحث توحید از آن سخن گفته ایم**به کتاب آفریدگار جهان و کتاب در جستجوی خدا مراجعه شود***، ولی شایان توجه اینکه این موضوع را اولا با کلمه لعل (شاید) ذکر میکند، بخاطر اینکه وجود بلاها به تنهائی کافی برای بیداری نیست، بلکه زمینهای است برای دلهائی که آمادگی دارند (در سابق نیز گفته ایم لعل در کلام خدا معمولا در مواردی استعمال می شود، که پای شرایط دیگری نیز در میان باشد).

دیگر اینکه در اینجا کلمه تضرع بکار برده شده، که در اصل به معنی ورود شیر به پستان و خضوع و تسلیم آن در برابر دوشنده است، سپس به معنی تسلیم آمیخته با تواضع و خضوع آمده است ! یعنی این حوادث دردناک را بخاطر آن ایجاد می کردیم، که آنها از مرکب غرور و سرکشی و خود خواهی فرود آیند، و در برابر حق تسلیم شوند.

4 - جالب اینکه در پایان آیه، خداوند جمله الحمد لله رب العالمین را می گوید، و این نشانه آن است که قطع ریشه ظلم و فساد و نابود شدن نسلی

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 240@@@
که بتواند این کار را ادامه دهد، بقدری اهمیت دارد که جای شکر و سپاس است .

در حدیثی از فضیل بن عیاض از امام صادق (علیه السلام ) می خوانیم، که فرمود: من احب بقاء الظالمین فقد احب ان یعصی الله، ان الله تبارک و تعالی حمد بنفسه بهلاک الظلمة فقال : فقطع دابر القوم الذین ظلموا و الحمد لله رب العالمین :

هر کس بقای ستمگران را دوست دارد، مفهومش این است که دوست می دارد معصیت خدا شود (موضوع ظلم به اندازهای مهم است که ) خداوند تبارک و تعالی در برابر نابود ساختن ظالمان خود را حمد و ستایش ‍ کرده است و فرموده دنباله قوم ستمگر بریده شد و سپاس مخصوص خداوند پروردگار جهانیان است .

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه : 241@@@