تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد5
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

آیه 71 - 72

آیه و ترجمه

قُلْ أَ نَدْعُوا مِن دُونِ اللَّهِ مَا لا یَنفَعُنَا وَ لا یَضرُّنَا وَ نُرَدُّ عَلی أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ کالَّذِی استَهْوَتْهُ الشیَطِینُ فی الاَرْضِ حَیرَانَ لَهُ أَصحَبٌ یَدْعُونَهُ إِلی الْهُدَی ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَی اللَّهِ هُوَ الْهُدَی وَ أُمِرْنَا لِنُسلِمَ لِرَب الْعَلَمِینَ(71)

وَ أَنْ أَقِیمُوا الصلَوةَ وَ اتَّقُوهُ وَ هُوَ الَّذِی إِلَیْهِ تحْشرُونَ(72)

ترجمه :

71 - بگو آیا چیزی غیر از خدا بخوانیم که نه سودی به حال ما دارد نه زیانی و (به این ترتیب ) بازگشت به عقب کنیم بعد از آنکه خداوند ما را هدایت کرده، همانند کسی که بر اثر وسوسه های شیاطین راه را گم کرده و سرگردان مانده، در حالی که یارانی هم دارد که او را به هدایت دعوت می کنند که به سوی ما بیا، بگو تنها هدایت خداوند هدایت است و ما دستور داریم که تسلیم پروردگار عالمیان باشیم .

72 - و اینکه نماز را بر پا دارید و از او بپرهیزید و او است که به سوی او محشور خواهید شد

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه : 296@@@
تفسیر:

این آیه در برابر اصراری که مشرکان برای دعوت مسلمانان به کفر و بت پرستی داشتند به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) دستور می دهد که با یک دلیل دندانشکن به آنها پاسخ گوید و به صورت یک استفهام انکاری از آنها بپرسد که آیا شما می گوئید ما چیزی را شریک خدا قرار دهیم که نه سودی به حال ما دارد که به خاطر سودش به سوی او برویم و نه زیانی دارد که از زیان او بترسیم ؟! (قل ا ندعوا من دون الله ما لا ینفعنا و لا یضرنا).

این جمله در حقیقت اشاره به آن است که معمولا کارهای انسان از یکی از دو سرچشمه ناشی می شود یا به خاطر جلب منفعت است (اعم از اینکه منفعت معنوی یا مادی باشد) و یا به خاطر دفع ضرر است (اعم از اینکه ضرر معنوی یا مادی باشد) چگونه شخصی عاقل کاری انجام میدهد که هیچیک از این دو عامل در آن وجود نداشته باشد؟

سپس به استدلال دیگری در برابر مشرکان دست می زند و می گوید: اگر ما به سوی بت پرستی باز گردیم و پس از هدایت الهی در راه شرک گام نهیم بازگشت به عقب کرده ایم و این بر خلاف قانون تکامل است که قانون عمومی عالم حیات میباشد (و نرد علی اعقابنا بعد اذ هدانا الله ).**(اعقاب) جمع عقب(بر وزن خشن) به معنی پاشنه پا است و بازگشت به روی پاشنه پا به معنی عقب گرد و کنایه از انحراف و بازگشت از هدف است و همان چیزی است که امروز از آن به (ارتجاع) تعبیر می کنند ***


و بعد با یک مثال، مطلب را روشنتر میسازد و می گوید بازگشت از توحید به شرک همانند آن است که کسی بر اثر وسوسه های شیطان (یا غولهای بیابانی، به پندار عرب جاهلیت که تصور می کردند در راهها کمین کرده اند و مسافران را

@@تفسیر نمونه جلد 5 صفحه : 297@@@
به بیراهه ها می کشانند !) راه مقصد را گم کرده و حیران و سرگردان در بیابان مانده است (کالذی استهوته الشیاطین فی الارض حیران ).

در حالی که یارانی دارد که او را به سوی هدایت و شاهراه دعوت می کنند و فریاد می زنند به سوی ما بیا ولی آن چنان حیران و سرگردان است که گوئی سخنان آنان را نمی شنود و یا قادر بر تصمیم گرفتن نیست (له اصحاب یدعونه الی الهدی ائتنا).**(استهوته) از ماده (هوی) است و این جمله به معنی وادار کردن کسی به پیروی از هوی و هوس است و حیران در لغت به معنی رفت و آمد است و معمولا کنایه از سرگردانی می باشد چون افراد بسرگردانی مقداری راه می روند سپس باز می گردند بنابراین آیه فوق افرادی را که از ایمان به سوی شرک باز گردند به هوی پرستان سرگردان تشبیه کرده که برنامه های زنده خود را از شیطان الهام می گیرند***

و در پایان آیه به پیامبر دستور می دهد که با صراحت بگوید: هدایت تنها هدایت خدا است و ما ماموریت داریم که فقط در برابر پروردگار عالمیان تسلیم شویم (قل ان هدی الله هو الهدی و امرنا لنسلم لرب العالمین ).

این جمله در حقیقت دلیل دیگری بر نفی مذهب مشرکان است زیرا تنها در برابر کسی باید تسلیم شد که مالک و آفریدگار و مربی جهان هستی است نه بتها که هیچ نقشی در ایجاد و اراده این جهان ندارند.