بدانکه شعبان ماه بسیار شریفی است و منسوب است به حضرت سید انبیاءصلی الله علیه وآله و آن حضرت این ماه را روزه میداشت و وصل میکرد به ماه رمضان و میفرمود شعبان ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بدارد بهشت او را واجب شود و از حضرت صادقعلیه السلام روایتستکه چون ماه شعبان داخل میشد حضرت امام زینالعابدینعلیه السلام اصحاب خود را جمع مینمود و میفرمود ای گروه اصحاب من میدانید این چه ماهی است این ماه شعبان است و حضرت رسولصلی الله علیه وآله میفرمود شعبان ماه من است پس روزه بدارید در این ماه برای محبّت پیغمبر خود و برای تقرّب به سوی پروردگار خود بحقّ آن خدایی که جان علیّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد میکنم که از پدرم حسین بن علیعلیها السلام شنیدم که فرمود شنیدم از امیرالمؤمنینعلیه السلام که هر که روزه دارد شعبان را برای محبّت پیغمبر خدا و تقرّب بسوی خدا دوست دارد خدا او را و نزدیک گرداند او را به کرامت خود در روز قیامت و بهشت را برای او واجب گرداند و شیخ روایت کرده از صفوان جمال که گفت فرمود به من حضرت صادقعلیه السلام که وادار کن کسانی را که در ناحیه و اطراف تو هستند بر روزه شعبان گفتم فدایت شوم مگر میبینی در فضیلت آن چیزی فرمود بلی بدرستیکه رسول خداصلی الله علیه وآله هرگاه میدید هلال شعبان را امر میفرمود مُنادی را که ندا میکرد در مدینه ای اهل مدینه من رسولم از جانب رسول خداصلی الله علیه وآله به سوی شما میفرماید آگاه باشید بدرستی که شعبان ماه من است پس خدا رحمت کند کسی را که یاری کند مرا بر ماه منیعنی روزه بدارد آنرا پس گفت حضرت صادقعلیه السلام که امیرالمؤمنینعلیه السلام میفرمود که فوت نشد از من روزه شعبان از زمانیکه شنیدم منادی رسول خداصلی الله علیه وآله ندا کرد در شعبان و فوت نخواهد شد از من تا مدتی که حیات دارمانشاءالله تعالی پس میفرمودکه روزه دو ماه که شعبان و رمضان باشد توبه و مغفرتست ازخدا و روایت کرده اسماعیل بن عبد الخالقکه گفت بودم نزد حضرت صادقعلیه السلام که در میان آمد ذکر روزه شعبان حضرت فرمود که در فضیلت روزه شعبان چنین و چنان است حتی آنکه مردی مرتکب خون حرام میشود پس روزه میگیرد شعبان را نفع میبخشد او را و آمرزیده میشود و بدانکه اعمال این ماه شریف بر دو قِسم است اعمال مشترکه و اعمال مختصه امّا اعمال مشترکه پس آن چند امر است اوّل هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللَّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ دویّم هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللَّهَ الَّذی لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَیُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ و در بعضی روایات الْحَیُّ الْقَیُّومُ پیش از الرَّحْمنُ الرَّحیمُ است و عمل به هر دو خوبست و از روایات مستفاد میشود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هرکه هر روز از این ماه استغفار کند هفتاد مرتبه مثل آنست که هفتاد هزار در ماههای دیگر استغفار کند سیّم تصدّق کند در این ماه اگرچه به نصف دانه خرمایی باشد تا حق تعالی بدن او را برآتش جهنّم حرامگرداند از حضرت صادقعلیه السلام منقول است که از آن جناب سؤال کردند از فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان راوی عرض کرد یابن رَسولاللَّه چه ثواب دارد کسی که یک روز از شعبان را روزه بدارد فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست عرض کرد یابن رسولالله بهترین اعمال در این ماه چیست فرمود تصدّق و استغفار هر که تصدّق کند در ماه شعبان حق تعالی آن را تربیت کند همچنانکه یکی از شما شتر بچّهاش را تربیت میکند تا آنکه در روز قیامت برسد به صاحبش در حالتیکه بقدر کوه اُحُد شده باشد چهارم در تمام این ماه هزار بار بگوید لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَلانَعْبُدُ اِلاَّ اِیَّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ که ثواب بسیار دارد از جمله آنکه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنویسند پنجم در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز کند در هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالی برآورد هر حاجتی که دارد از امر دین و دنیای خود و روزهاش نیزفضیلت دارد و روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماه شعبان زینت میکنند آسمانها را پس ملائکه عرض میکنند خداوندا بیامرز روزهداران این روز را و دعای ایشان را مستجاب گردان و در خبر نبوی است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد حقّتعالی بیستحاجت ازحوائج دنیا وبیستحاجت ازحاجتهای آخرت او را برآورد ششم در این ماه صلوات بسیار فرستد هفتم در هر روز از شعبان در وقت زوال و در شب نیمه آن بخوانداینصلوات مَرْویّه ازحضرت امام زینالعابدینعلیه السلام را: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ خدایا درود فرست بر محمدوَآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَمَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَمُخْتَلَفِ الْمَلائِکَةِو آل محمد درخت نبوت و جایگاه رسالت و محل رفت و آمد فرشتگانوَمَعْدِنِ الْعِلْمِ وَاَهْلِ بَیْتِ الْوَحْیِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِو معدن دانش و خاندان وحی خدایا درود فرست بر محمد و آلمُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِی اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَأْمَنُ مَنْ رَکِبَها وَیَغْرَقُمحمد کشتی جاری در اقیانوسهای بیکران ایمن شود هر که سوار آن کشی گردد و غرق شودمَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللّازِمُ لَهُمْکسی که آن را واگذارد، هر که بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و کسی که از ایشان عقب ماند به نابودی گراید ولی ملازم ایشانلاحِقٌ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصینِ وَغِیاثِبه حق خواهد رسید خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد آن پناهگاه محکم و فریادرس الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ وَمَلْجَأِ الْهارِبینَ وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ اَللّهُمَّ بیچاره درمانده و پناه گریختگان و دستاویز محکم برای وسیلهجویان خدایا درودصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً وَلِحَقِفرست بر محمد و آل محمد درود بسیاری که موجب خوشنودی ایشان گردد و حق مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَدآءً وَقَضآءً بِحَوْلٍ مِنْکَ وَقُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ محمد و آل محمد اداء گشته و انجام وظیفه ما شده باشد به جنبش و نیروی تو ای پروردگار جهانیاناَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الْأَبْرارِ الْأَخْیارِ الَّذینَخدایا درود فرست بر محمد و آل محمد آن پاکان نیکوکار برگزیده آن کسانیکهاَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلایَتَهُمْ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیحقوقشان را واجب کردی و اطاعت و دوستیشان را فرض نمودی خدایا درود فرست برمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبیبِطاعَتِکَ وَلا تُخْزِنی بِمَعْصِیَتِکَمحمد و آل محمد و آباد کن دل مرا به اطاعت خود و به وسیله نافرمانیت رسوایم مکنوَارْزُقْنی مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْو روزی من گردان که کمک مالی دهم بر کسیکه روزیت را بر او تنگ کردی بوسیله آنچه بر من فراخ گرداندی ازفَضْلِکَ وَنَشَرْتَ عَلَیَّ مِنْ عَدْلِکَ وَاَحْیَیْتَنی تَحْتَ ظِلِّکَ وَهذا شَهْرُفضل خویش و گستردی بر من از عدل خویش و مرا در زیر سایهات زنده داشتی و این ماهنَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ شَعْبانُ الَّذی حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِپیمبرت و آقای رسولانت ماه شعبان است که اطراف آن را به رحمت و خوشنودی خود پوشاندیالَّذی کانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَالِه وَسَلَّمَ یَدْاَبُ فی صِیامِهِآن ماهی که رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم کوشش بسیار داشت در روزهوَقِیامِهِ فی لَیالیهِ وَاَیَّامِهِ بُخُوعاً لَکَ فی اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلی مَحَلِو شب زندهداریش هم در شبها و هم در روزهایش بخاطر فروتنی در برابر تو در مورد گرامی داشتن و بزرگداشتنش همچنانحِمامِهِ اَللّهُمَّ فَاَعِنَّا عَلَی الْأِسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَنَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِتا هنگام مرگش خدایا پس ما را کمک ده تا روش او را در این ماه پیروی کنیم و به شفاعتی که نزد او است برسیماَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لی شَفیعاً مُشَفَّعاً وَطَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاً وَاجْعَلْنی لَهُخدایا قرار ده او را برای من شفیعی پذیرفته و راهی بسویت که همواره باشد و مرا پیرو او گردانمُتَّبِعاً حَتّی اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّی راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبی غاضِیاً قَدْتا به جایی که در روز قیامت تو را در حالی دیدار کنم که از من خوشنود باشی و گناهانم را نادیده گیری اَوْجَبْتَ لی مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَاَنْزَلْتَنی دارَ الْقَرارِ وَمَحَلَّ و برای من واجب کردهباشی از جانب خود رحمت و خوشنودی را و مرا در خانه همیشگی (بهشت جاویدان) و منزلگاهالْأَخْیارِ هشتم بخواند اینمناجات مرویّه از ابن خالویه را که نقل کرده و گفته این مناجاتنیکان فرود آری حضرت امیرالمؤمنین و امامان از فرزندان اوعلیهم السلام است که در ماه شعبان میخواندند: اَللّهُمَّ خدایاصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْمَعْ دُعائی اِذا دَعَوْتُکَ وَاْسمَعْدرود فرست بر محمد و آل محمد و بشنو دعایم را هنگامی که تو را خوانم و بشنونِدائی اِذا نادَیْتُکَ وَاَقْبِلْ عَلیَّ اِذا ناجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ وَوَقَفْتُصدایم را هر گاه تو را صدا زنم و رو به من کن هرگاه با تو راز گویم زیرا من به سوی تو گریختم و پیش رویتبَیْنَ یَدَیکَ مُسْتَکیناً لَکَ مُتَضرِّعاً اِلَیْکَ راجِیاً لِما لَدَیْکَ ثَوابیایستادم در حال بیچارگی و فروتنی به درگاهت و امیدوارم ثوابم را که در پیش تو استوَتَعْلَمُ ما فی نَفْسی وَتَخْبُرُ حاجَتی وَتَعْرِفُ ضَمیری وَلا یَخْفیو تو آنچه را من در دل دارم میدانی و حاجتم را آگاهی و از نهادم باخبریعَلَیْکَ اَمْرُ مُنْقَلَبی وَمَثْوایَ وَما اُریدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقی واَتَفَوَّهُو سرانجام کار و سرمنزل من بر تو روشن است و نیز آنچه را میخواهم از گفتارم بدان لب گشایم و آن طلبیبِهِ مِنْ طَلِبَتی وَاَرْجُوهُ لِعاقِبَتی وَقَدْ جَرَتْ مَقادیرُکَ عَلَیَّ یا سَیِّدیرا که میخواهم به زبان آرم و امید آن را برای سرانجام کارم دارم، ای آقای من مقدّراتفیما یَکُونُ مِنّی اِلی آخِرِ عُمْری مِنْ سَریرَتی وَعَلانِیَتی وَبِیَدِکَ لاتو بر من جاری گشته در آنچه از من تا آخر عمر سر زند چه از کارهای پنهانم و چه آشکارم و بدست تو است نهبِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتی وَنَقْصی وَنَفْعی وَضَرّی اِلهی اِنْحَرَمْتَنی فَمَنْبه دست دیگری کم و زیاد شدن و سود و زیان من خدایا اگر توام محروم کنی پس کیستذَاالَّذی یَرْزُقُنی وَاِنْ خَذَلْتَنی فَمَنْ ذَاالَّذی یَنْصُرُنی اِلهی اَعُوذُکه روزیم دهد و اگر تو خوارم کنی پس کیست که یاریم دهد خدایا پناه برم بِکَ مِنَ غَضَبِکَ وَحُلُولِ سَخَطِکَ اِلهی اِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَاْهِلٍبه تو از خشمت و فرو ریختن عذابت خدایا اگر من شایستگی رحمت تو را ندارملِرَحْمَتِکَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلیَّ بِفَضْلِ سِعَتِکَ اِلهی کَاَنّیولی تو شایسته آنی که از زیاده بخششت به من احسان کنی خدایا خود را چنانبِنَفْسی واقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَقَدْ اَظَلَّها حُسْنُ تَوَکُّلی عَلَیْکَ فَقُلْتَ مامینگرم که گویا در برابرت ایستاده و آن توکل نیکویی که بر تو دارم بر سر من سایه افکنده و تو نیز آنچه رااَنْتَ اَهْلُهُ وَتَغَمَّدْتَنی بِعَفْوِکَ اِلهی اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلی مِنْکَشایسته آنی درباره من فرموده و مرا در سراپرده عفو خویش پوشاندهای خدایا اگر بگذری پس کیستبِذلِکَ وَاِنْ کانَ قَدْ دَنا اَجَلی وَلَمْ یُدْنِنی مِنْکَ عَمَلی فَقَدْ جَعَلْتُکه از تو بدین کار سزاوارتر باشد و اگر مرگم نزدیک شده و عملم مرا به تو نزدیک نکرده من به ناچار قرار میدهمالإِقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْکَ وَسیلَتی اِلهی قَدْ جُرْتُ عَلی نَفْسی فِیاقرار به گناه را وسیله خویش به درگاهت خدایا من بر خویشتن ستم کردم درالنَّظَرِ لَها فَلَهَا الْوَیْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها اِلهی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ اَیَّامَآن توجهی که بدان کردم پس وای بر او اگر نیامرزیش خدایا پیوسته در دوران زندگی نیکی توحَیوتی فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنّی فی مَماتی اِلهی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِبر من میرسد پس نیکیت را در هنگام مرگ نیز از من مگیر خدایا من چگونه مأیوس شوم از اینکه پس از مرگ مورد حسننَظَرِکَ لی بَعْدَ مَماتی وَاَنْتَ لَمْ تُوَلِّنی اِلاّ الْجَمیلَ فی حَیوتی اِلهینظر تو واقع گردم در صورتیکه در دوران زندگیم جز به نیکی سرپرستیم نکردی خدایاتَوَلَّ مِنْ اَمْری ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَعُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلی مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُسرپرستی کن کار مرا چنانچه تو شایسته آنی و توجه کن بر من به فضل خویش که همچون گنهکاری هستمجَهْلُهُ اِلهی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوباً فِی الدُّنْیا وَاَ نَا اَحْوَجُ اِلیسَتْرِهاکه نادانیش سراپا او را فراگرفته خدایا براستی تو گناهانی را در دنیا بر من پوشاندی که من به پوشاندن آنهاعَلَیَّ مِنْکَ فی الْأُخْری اِذْ لَمْ تُظْهِرْها لاَِحَدٍ مِنْ عِبادِکَ الصَّالِحینَدر آخرت محتاجترم (در دنیا پوشاندی) با اینکه آشکارش نکردی برای هیچیک از بندگان شایستهات فَلاتَفْضَحْنی یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلی رُؤُسِ الْأَشْهادِ اِلهی جُودُکَ بَسَطَ ای خدا پس در روز قیامت در برابر دیدگان مردم مرا رسوا مکن خدایا جود و بخششتاَمَلی وَعَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلی اِلهی فَسُرَّنی بِلِقآئِکَ یَوْمَ تَقْضیآرزویم را گستاخ کرده و گذشت تو برتر است از عمل من خدایا مرا در آن روزیفیهِ بَیْنَ عِبادِکَ اِلهی اعْتِذاری اِلَیْکَ اِعْتِذارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْکه میان بندگانت داوری کنی به دیدارت مسرور ساز خدایا عذرخواهی من به درگاهت عذرخواهی کسی است که بینیازقَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْری یا اَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْهِ الْمُسیئُونَ اِلهینشده از پذیرفتن عذرش پس عذر مرا بپذیر ای بزرگوارترین کسیکه گنهکاران به درگاهش معذرت خواهی کنند خدایالا تَرُدَّ حاجَتی وَلا تُخَیِّبْ طَمَعی وَلا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجآئی وَاَمَلیحاجتم را بازمگردان و طمعم را به نومیدی مکشان و امید و آرزویم را از درگاهت قطع مفرمااِلهی لَوْ اَرَدْتَ هَوانی لَمْ تَهْدِنی وَلَوْ اَرَدْتَ فَضیحَتی لَمْ تُعافِنیخدایا اگر خواری مرا خواسته بودی راهنمائیم نمیکردی و اگر رسوائیم را میخواستی تندرستیم نمیدادیاِلهی ما اَظُنُّکَ تَرُدُّنی فی حاجَةٍ قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْری فی طَلَبِها مِنْکَخدایا گمان ندارم که مرا بازگردانی در مورد حاجتی که عمر خویش را در خواستن آن از تو سپری کردماِلهی فَلَکَ الْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً دآئِماً سَرْمَداً یَزیدُ وَلا یَبیدُ کَما تُحِبُخدایا ستایش خاص تو است ستایش ابدی جاویدان همیشگی که فزون شود ولی کم نگردد بدان نحو که دوستداریوَتَرْضی اِلهی اِنْ اَخَذْتَنی بِجُرْمی اَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ وَاِنْ اَخَذْتَنیو خوشنود شوی خدایا اگر مرا به جنایتم مأخوذ داری من هم تو را به عفوت بگیرم و اگر به گناهمبِذُنُوبی اَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ وَاِنْ اَدْخَلْتَنیِ النَّارَ اَعْلَمْتُ اَهْلَها اَنّیبگیری من هم تو را به آمرزشت بگیرم و اگر به دوزخم ببری بدوزخیان اعلام میکنم که مناُحِبُّکَ اِلهی اِنْ کانَ صَغُرَ فی جَنْبِ طاعَتِکَ عَمَلی فَقَدْ کَبُرَ فیتو را دوست دارم خدایا اگر عمل من در جنب اطاعت تو کوچک است ولی آرزویم درجَنْبِ رَجآئِکَ اَمَلی اِلهی کَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْروماًکنار امید تو بزرگ است خدایا چگونه من از پیش تو محروم برگردم وَقَدْ کانَ حُسْنُ ظَنّی بِجُودِکَ اَنْ تَقْلِبَنی بِالنَّجاةِ مَرْحُوماً اِلهی با اینکه چنان حسن ظنی من به جود و بخششت داشتم که مرا مورد رحمت خویش قرار داده با نجات بازم خواهی گرداند خدایاوَقَدْ اَفْنَیْتُ عُمْری فی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ وَاَبْلَیْتُ شَبابی فی سَکْرَةِمن عمرم را در حرص غفلت از تو سپری کردم و جوانیم را در مستی دوری از توالتَّباعُدِ مِنْکَ اِلهی فَلَمْ اَسْتَیْقِظْ اَیّامَ اغْتِراری بِکَ وَرُکُونی اِلیاز بین بردم و از اینرو خدایا بیدار نشدم در آن روزگاری که به کرم تو مغرور بودم و به راه خشمسَبیلِ سَخَطِکَ اِلهی وَاَنَا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ قائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَتو متمایل گشته بودم خدایا من بنده تو و فرزند بنده توام که در برابرت ایستاده ومُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ اِلَیْکَ اِلهی اَنَا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُبه وسیله کرم تو به درگاهت توسل جویم خدایا من بندهای هستم که میخواهم از آلودگی آنچه بدان بااُواجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائی مِنْ نَظَرِکَ وَاَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ اِذِتو روبرو شدم از بیحیایی خودم در پیش روی تو خود را پاک سازم و از تو گذشت میخواهم زیراالْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ اِلهی لَمْ یَکُنْ لی حَوْلٌ فَانْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَگذشت وصف شناسای کرم تو است خدایا من آن نیرویی که بتوانم بوسیله آن خود را از نافرمانیت منتقل سازم ندارماِلاَّ فی وَقْتٍ اَیْقَظْتَنی لِمَحَبَّتِکَ وَکَما اَرَدْتَ اَنْ اَکُونَ کُنْتُ فَشَکَرْتُکَمگر در آن وقت که تو برای دوستیت بیدارم کنی و آن طور که خواهی باشم پس تو را سپاس گویم که مرابِاِدْخالی فی کَرَمِکَ وَلِتَطْهیرِ قَلْبی مِنْ اَوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ اِلهیدر کرم خویش داخل کردی و دلم را از چرکیهای بیخبری و غفلت از خویش پاکیزه ساختی خدایااُنْظُرْ اِلَیَّ نَظَرَ مَنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ وَاْستَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَاَطاعَکَ یابه من بنگر نگریستن کسی که او را خواندهای و او پاسخت داده و به یاری خویش به کارش واداشتهای و فرمانبریت کردهقَریبَاً لا یَبْعُدُ عَنِ المُغْتَرِّ بِهِ وَیا جَواداً لایَبْخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُای نزدیکی که دور نگردی از آن کس که بدو مغرور گشته و ای بخشندهای که بخل نورزد از آنکس که امید نیکیش دارداِلهی هَبْ لی قَلْباً یُدْنیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ وَلِساناً یُرْفَعُ اِلَیْکَ صِدْقُهُخدایا دلی به من بده که اشتیاقش به تو موجب نزدیکیش به تو گردد و زبانی که صدق گفتارش وَنَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ اِلهی إنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَمَنْبسوی تو بالا آید و نظر حقیقت بینی که همان حقیقتش او را به تو نزدیک گرداند خدایا کسیکه بوسیله تو شناخته شد گمنام نیستلاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَمَنْ اَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوکٍ اِلهی اِنَّ مَنِو کسیکه به تو پناهنده شد خوار نیست و کسی که تو بسویش رو کنی بنده دیگری نخواهد بود خدایا براستیانْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنیرٌ وَاِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجیرٌ وَقَدْ لُذْتُ بِکَ یاهرکس به تو راه جوید راهش روشن است و هر که به تو پناه جوید پناه دارد و من ای خدا به تو پناه آوردهاماِلهی فَلا تُخَیِّبْ ظَنّی مِنْ رَحْمَتِکَ وَلا تَحْجُبْنی عَنْ رَاْفَتِکَ اِلهیپس گمانی را که به رحمتت دارم نومید مکن و از مهر خویش منعم مکن خدایااَقِمْنی فی اَهْلِ وِلایَتِکَ مُقامَ مَنْ رَجَا الزِّیادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ اِلهیجای مرا در میان دوستدارانت جای آن دسته از ایشان قرار ده که امید افزایش دوستیت را دارند خدایاوَاَ لْهِمْنی وَلَهاً بِذِکْرِکَ اِلیذِکْرِکَ وَهِمَّتی فی رَوْحِ نَجاحِ اَسْمآئِکَدر دلم انداز شیدایی و شیفتگی ذکر خود را پیاپی و همتم را در نشاط فیروز شدن اسمائتوَمَحَلِّ قُدْسِکَ اِلهی بِکَ عَلَیْکَ اِلاَّ اَلْحَقْتَنی بِمَحَلِّ اَهْلِ طاعَتِکَو محل قدست قرار ده خدایا به حق خودت بر خودت سوگند که مرا به محل فرمانبرداریت و جایگاهوَالْمَثْوَی الصَّالِحِ مِنْ مَرْضاتِکَ فَاِنّی لا اَقْدِرُ لِنَفْسی دَفْعاً وَلاشایستهای از مقام خوشنودیت برسانی زیرا که من قادر بر دفع چیزی از خود نیستم واَمْلِکُ لَها نَفْعاً اِلهی اَ نَا عَبْدُکَ الضَّعیفُ الْمُذْنِبُ وَمَمْلُوکُکَ الْمُنیبُمالک سودی هم برایش نیستم خدایا من بنده ناتوان گنهکار تو و مملوک زاری و توبه کننده به درگاهت هستمفَلا تَجْعَلْنی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ وَحَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَپس مرا در زمره کسانی که روی از آنها گرداندی و غفلتشان مانع از گذشت تو گشته قرارم مدهاِلهی هَبْ لی کَمالَ الإِنْقِطاعِ اِلَیْکَ وَاَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیآءِ نَظَرِهاخدایا بریدن کاملی از خلق بسوی خود به من عنایت کن و دیدههای دلمان را به نور توجهشاناِلَیْکَ حَتّی تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلوُبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلی مَعْدِنِبه سوی خود روشن گردان تا دیدههای دل پردههای نور را پاره کند و به مخزن اصلی الْعَظَمَةِ وَتَصیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ اِلهی وَاجْعَلْنی مِمَّنْ بزرگی و عظمت برسد و ارواح ما آویخته به عزت مقدست گردد خدایا قرارم ده از کسانیکه او را خواندینادَیْتَهُ فَاَجابَکَ وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ فَناجَیْتَهُ سِرّاً وَعَمِلَ لَکَو پاسخت داد و در معرض توجه قرارش دادی و او در برابر جلال تو مدهوش گشت و از این رو در پنهانی با او به راز گویی پرداختی ولیجَهْراً اِلهی لَمْ اُسَلِّطْ عَلی حُسْنِ ظَنّی قُنُوطَ الْأَیاسِ وَلاَ انْقَطَعَاو آشکارا برایت کار کرد خدایا به خوش بینی من ناامیدی را مسلط مکن و امیدم را که بهرَجآئی مِنْ جَمیلِ کَرَمِکَ اِلهی اِنْ کانَتِ الْخَطایا قَدْ اَسْقَطَتْنیکرم نیکویت دارم قطع مکن خدایا اگر خطاهایم مرا از نظرت انداختهلَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنّی بِحُسْنِ تَوَکُّلی عَلَیْکَ اِلهی اِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُپس بدان اعتماد خوبی که به تو دارم از من درگذر خدایا اگر گناهانممِنْ مَکارِمِ لُطْفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقینُ اِلی کَرَمِ عَطْفِکَ اِلهی اِنْ اَنامَتْنِیبواسطه بزرگواریهای لطفت مرا بیمقدار ساخته ولی در عوض یقین به بزرگ توجه تو مرا هشیار کرده خدایا اگرالْغَفْلَةُ عَنِ الإِسْتْعِدادِ لِلِقآئِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِی الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلائِکَبیخبری از آماده شدن برای دیدارت مرا به خواب فرو برده ولی در عوض معرفت به بزرگ نعمتهایت مرا بیدار کردهاِلهی اِنْ دَعانی اِلَی النَّارِ عَظیْمُ عِقابِکَ فَقَدْ دَعانی اِلَی الْجَنَّةِخدایا اگر بزرگ کیفرت مرا به دوزخ میخواند ولی در مقابل پاداش فراوانت مرا به بهشتجَزیلُ ثَوابِکَ اِلهی فَلَکَ اَسْئَلُ وَاِلَیْکَ اَبْتَهِلُ وَاَرْغَبُ وَاَسْئَلُکَ اَنْدعوت میکند خدایا پس از تو خواهم و بسوی تو زاری کنم و بگرایم و از تو خواهم کهتُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَنی مِمَّنْ یُدیمُ ذِکَرَکَ وَلادرود فرستی بر محمد و آل محمد و مرا از کسانی قرارم دهی که پیوسته به یاد تواند وویَنْقُضُ عَهْدَکَ وَلایَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَلا یَسْتَخِفُّ بِاَمْرِکَ اِلهیپیمانت را نمیشکنند و از شکر تو غافل نشوند و دستور تو را سبک نشمارند خدایاوَاَلْحِقْنی بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ فَاَکُونَ لَکَ عارِفاً وَعَنْ سِواکَ مُنْحَرِفاًبرسان مرا به نور درخشان عزتت تا عارف به ذاتت باشم و از غیر تو روگردان باشم وَمِنْکَ خآئِفاً مُراقِباً یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ وَصَلَّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ و از تو ترسان و نگران باشم ای صاحب جلالت و بزرگواری و درود خدا بر محمدرَسُولِهِ وَ الِهِ الطَّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً و این از مناجاتهای جَلیلُ الْقَدْرپیامبرش و بر آل پاکش باد و سلام بسیار بر ایشان باد اَئمهعلیهم السلام است و بر مضامین عالیه مشتمل است و در هر وقت که حضور قلبی باشد خواندن آن مناسب است.
وامّا اعمال مُختصّه شعبان
شب اوّل نمازهای بسیار در اقبال ذکر شده از جمله دوازده رکعت به حمد و یازده مرتبه توحید روز اوّل روزهاش فضیلت بسیار دارد و از حضرت صادقعلیه السلام روایت است که هر که روزه بگیرد روز اوّل شعبان را واجب شود برای او بهشت البته و سید بن طاوس ثواب بسیاری نقل کرده از حضرت رسولصلی الله علیه وآله برای کسیکه سه روز اوّل این ماه را روزه دارد و در شبهای آنها دو رکعت نماز کند در هر رکعت حمد یک مرتبه و توحید یازده مرتبه و بدانکه در تفسیر امامعلیه السلام خبری در فضیلت شعبان و روز اوّل آن ذکر شده که فوائد بسیار در آن مندرجست و شیخ ما ثقةالاسلام نوری نَوَّرَاللَّهُ مَرْقَدَهُ آن خبر را ترجمه نموده و در آخر کتاب کلمه طیّبه ذکر فرموده و چون آن خبر طولانیست و مقام را گنجایش تمام آن نیست ما مختصر آن را در اینجا ذکر میکنیم حاصل آن خبر آن است که حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام در روز اوّل شعبانی گذشت به جماعتی که در مسجدی نشسته بودند و در امر قَدَرْ و امثال آن گفتگو میکردند و بلند شده بود صداهای ایشان و سخت شده بود لجاجت و جدال ایشان پس حضرت ایستاد و بر ایشان سلام کرد آنها جواب سلام دادند و برای آن جناب برخاستند و خواهش کردند که نزد ایشان بنشیند آن حضرت به ایشان اعتنایی نکرد و فرمود ای گروهیکه سخن میگویید در چیزیکه نفع نمیرساند آیا ندانستید که خدای تعالی را بندگانیست که ساکت کرده ایشان را خوف بدون آنکه عاجز باشند از گفتن یا لال باشند بلکه ایشان هرگاه به خاطر آرند عظمت خداوند را شکسته میشود زبانهایشان و کنده میشود دلهایشان و میرود عقلهایشان و مبهوت میشوند به جهت اِعْزاز و اِجلال و اعظام خداوند پس هرگاه به خود آمدند از این حالت رو میآورند بسوی خدا به کردارهای پاکیزه میشمرند نَفْسهای خود را با ستمکاران و خطاکاران و حال آنکه ایشان منزّهند از تقصیر و تفریط مگر آنکه ایشان راضی نمیشوند برای خدا به کردار اندک و بسیار نمیشمرند برای او عمل زیاد را و پیوسته مشغولند به اعمال پس ایشان چنانند که هر وقت نظر کنی به ایشان ایستادگانند به عبادت ترسان و هراسان در بیم و اضطرابند پس کجائید شما از ایشان ای گروه تازه کارها آیا ندانستید که داناترین مردم به قَدَرْ ساکتترین ایشانند از آن و اینکه جاهلترین مردم به قَدَرْ سخنگوترین ایشانند در او، ای گروه تازه کارها امروز غُرّه شعبان کریم است نامیده است او را پروردگار ما شعبان به جهت پراکنده شدن خیرات به تحقیق که باز کرده پروردگار شما در او درهای حسنات خود را و جلوه داده به شما قصرها و خیرات او را به قیمت ارزانی و کارهای آسانی پس بخرید آن را و جلوه داده برای شما ابلیس لعین شُعَبهای شرور و بلاهای خود را و شما پیوسته میکوشید در گمراهی و طغیان و متَمَّسِک میشوید به شعبهای ابلیس و رُو میگردانید از شعبهای خیرات که باز شده برای شما درهای او و این غُرّه ماه شعبان است و شعبهای خیرات او نماز است و روزه و زکات و امر به معروف و نهی از منکر و بِرّ والدین و خویشان و همسایگان و اصلاح ذات الْبَیْنِ و صدقه بر فقراء و مساکین بر خود کلفت میدهید چیزی را که برداشته شده از شما یعنی امر قضا و قدر و چیزی که نهی کرده شدهاید از فرو رفتن در آن از کشف سِرّهای خدا که هر که تفتیش کند از آنها از تباه شدگانست آگاه باشید به درستیکه اگر شما واقف شوید بر آنچه مهیّا فرموده، پروردگار عزّوجلّ برای مطیعین از بندگانش در امروز هر آینه بازخواهید داشت خود را از آنچه در او هستید و شروع خواهید کرد در آنچه امر کردند شما را به آن گفتند یا امیرالمؤمنینعلیه السلام و چیست آنکه آن را خداوند مهیّا فرموده در این روز برای مطیعین خود پس حضرت نقل فرمود قصه آن لشکری را که رسول خداصلی الله علیه وآله به جهاد کفار فرستاده بود و دشمنان شب بر ایشان شبیخون زدند و آن شبی تاریک و سخت ظلمانی بود و مسلمانان در خواب بودند کسی از ایشان بیدار نبود جز زید بن حارثه و عبداللَّه بن رواحه و قتادة بن نعمان و قیس بن عاصم منقری که هر کدام در یک جانب ایشان بیدار و مشغول نماز و قرآن خواندن بودند دشمنان مسلمانان را تیرباران کردند و به واسطه تاریکی و ندیدن مسلمانان دشمنان را تا از آنها احتراز کنند نزدیک بود که هلاک شوند که ناگاه از دهان این چند نفر نورهایی ساطع شد که لشکرگاه مسلمانان را روشن کرد و سبب قوّت و دلیری ایشان شده پس شمشیر کشیده و دشمنان را کشته و زخمدار و اسیر نمودند و چون مراجعت نمودند و برای حضرت رسولصلی الله علیه وآله نقل کردند فرمود این نورها به جهت اعمال این برادران شما است در غرّه ماه شعبان پس یک یک آن اعمال را حضرت نقل کردند تا آنکه فرمودند چون روز اوّل شعبان میشود پراکنده میکند ابلیس لشکر خود را در اطراف زمین و آفاق آن و میگوید به ایشان که سعی کنید در کشیدن بعضی از بندگان خدا را به سوی خود در این روز و بدرستی که خدای عزّوجلّ پراکنده میکند ملائکه را در اطراف زمین و آفاق او و به ایشان میفرماید براستی نگاه دارید بندگان مرا و ارشاد کنید ایشان را پس همه ایشان نیکبخت میشوند به شما مگر آنکه امتناع و سرکشی کند پس بدرستی که او از حدّ گذشته میگردد در حِزب ابلیس و جنود او بدرستی که خداوند عزوجل چون روز اوّل ماه شعبان میشود امر میکند به درهای بهشت پس باز میشود و امر میکند درخت طوبی را پس نزدیک میکند شاخهای خود را بر این دنیا آنگاه ندا میکند منادی پروردگار عزّوجلّ ای بندگان خدا این شاخهای درخت طوبی است پس درآویزید به او که بلند کند شما را بسوی بهشت و این شاخهای درخت زَقُّوم است پس بترسید از او که نبرد شما را بسوی دوزخ رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود قسم به آنکه مرا براستی به رسالت مبعوث نموده که هر که فراگیرد دَری از خیر و نیکی را در این روز پس به تحقیق که درآویخته به شاخهای از شاخهای درخت طُوبی پس او کشانده است او را بسوی بهشت و هر که فراگیرد دری از شرّ را در امروز پس به تحقیق که درآویخته به شاخهای از شاخهای درخت زقّوم پس آن کشاننده است او را بسوی آتش آنگاه فرمود رسول خداصلی الله علیه وآله پس هر کس که نماز مُستحبی کند امروز برای خدا پس درآویخته به شاخهای از آن و هر که روزه گیرد در این روز پس به تحقیق که درآویخته به شاخهای از آن و هر که صلح دهد میان زن و شوهرش یا پدر و فرزندش یا خویشاوندانش یا مرد و زن همسایهاش یا مرد و زن بیگانه پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهای و کسیکه تخفیف دهد پریشانی را از طلبی که از او دارد یا کم کند از آن پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهای و کسیکه نظر کند در حساب خود پس ببیند قرض کهنه را که صاحبش از آن مأیوس شده پس ادا کند آن را پس به تحقیق که درآویخته به شاخهای از آن و کسیکه کفالت کند یتیمی را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهای و کسیکه باز دارد سفیهی را از عِرْض مؤمنی پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهای و کسیکه بخواند قرآن یا چیزی از آن را پس به تحقیق که درآویخته ازآن به شاخهای و کسی که یاد آرد خدای را و بشمرد نعمتهای او را و شکر کند پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهای و کسیکه عیادت کند مریضی را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهای و کسی که نیکی کند پدر و مادر خود یا یکی از آنها را پس به تحقیق که درآویخته از آن بهشاخهای و کسیکه پیش از این روز به غضب آورده بود ایشان را پس خوشنودشان کرد در این روز پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهای و هر که تشییع کند جنازه را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهای و کسیکه تسلیت دهد در آن مصیبتزده را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهای و همچنین هر کسی که بجا آورد چیزی را از ابواب خیر در این روز پس به تحقیق درآویخته از آن به شاخهای آنگاه فرمود رسول خداصلی الله علیه وآله قسم به آنکه مرا براستی به پیغمبری مبعوث فرموده که هر کس که فراگیرد دری از شرّ و گناه را در این روز پس به تحقیق که درآویخته به شاخهای از شاخهای درخت زقّوم پس آن کشاننده است او را به سوی آتش آنگاه فرمود قسم به آنکه مرا براستی به پیغمبری فرستاده که هر کس تقصیر کند در این روز نماز واجبی خود را و ضایع کند آن را پس به تحقیق که درآویخته از آن درخت به شاخهای و هرکس که بیاید در نزد او فقیری ضعیف که میداند بدی حال او را و او قادر است بر تغییر حالش بدون آنکه ضرری به او برسد و کسی هم نیست از او نیابت کند و بنشیند به جای او پس واگذارد او را که ضایع شود و هلاک گردد و دست او را نگیرد پس به تحقیق که درآویخته به شاخهای از آن و کسیکه عذرخواهی کند از او بدکاری پس نپذیرد عُذر او را آنگاه عقوبت نکند او را به قدر بدی او بلکه بیفزاید بر آن پس به تحقیق که درآویخته به شاخهای از آن و کسیکه جدایی اندازد میان شوهری با زنش یا پدر با فرزندش یا برادر با برادرش یا خویشی با خویشش یا میان دو همسایه یا میان دو رفیق یا دو خواهر پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهای و کسیکه سخت بگیرد بر تنگدستی و حال آنکه میداند تنگدستی او را پس بیفزاید بر غیظ او بلای او پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهای و کسی که بر او دَیْنی باشد پس منکر شود آن را بر صاحبش و تعدّی کند بر او تا آنکه باطل کند دَین او را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهای و کسیکه جفا کند یتیمی را و آزار رساند او را و مال او را تباه کند پس به تحقیق که درآویخته به شاخهای از آن و کسی که داخل شود در عِرض برادر مؤمن خود و وادارد مردم را بر آن پس به تحقیق که درآویخته به شاخهای از او و کسیکه آوازه خوانی کند به قسمی از خوانندگی که برانگیزاند در آن خواندن بر معاصی پس به تحقیق که درآویخته به شاخهای از او و کسی که بنشیند بشمارد کارهای قبیح خود را در جنگها و انواع ستم خود را بر بندگان خدا و افتخار کند بر آن پس به تحقیق که درآویخته به شاخهای از آن و کسیکه همسایهاش مریض شده پس او را عیادت نکرد محض استخفاف به شأن او پس به تحقیق که درآویخته به شاخهای از آن و کسیکه همسایهاش مُرد پس مشایعت نکرد جنازه او را به جهت خوار بودن او در نظرش پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهای و کسی که اعراض کند از مصیبت زده و جفا کند او را محض حقارت و کوچکی او در نزدش پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخهای و کسیکه عاقّ کند پدر و مادر خود یا یکی از آن دو را پس به تحقیق که درآویخته به شاخهای از آن و کسیکه پیش، ایشان را عاق کرده بود و خوشنود نکرد ایشان را امروز و حال آنکه قدرت دارد بر آن پس به تحقیق که درآویخته به شاخهای از آن و همچنین هرکس بکند کاری از سایر اقسام شر را پس به تحقیق که درآویخته به شاخهای از آن و قسم به آنکه مرا براستی به پیغمبری فرستاده که درآویختگان به شاخهای درخت طوبی بلند میکند ایشان را آن شاخها بسوی بهشت آنگاه رسول خداصلی الله علیه وآله نظر خود را به جانب آسمان انداخت اندکی و میخندید و مسرور بود آنگاه نظر مبارک را بزیر انداخت بسوی زمین پس پیشانی مبارک را درهم کشید و روی مبارکش تُرش شد آنگاه رو کرد به اصحاب خود و فرمود قَسَم به آنکه فرستاده محمد را براستی به پیغمبری که دیدم به تحقیق درخت طوبی را که بلند میشد و بلند میکرد آنان که به او درآویخته بودند به سوی بهشت و دیدم بعضی ازایشان که درآویخته بودند به یک شاخه از آن و بعضی درآویخته بودند به دو شاخه از آن یا به چند شاخه برحسب فراگرفتن ایشان مر طاعت را و بدرستی که هر آینه میبینم زید بن حارثه را که درآویخته به بیشتر شاخهای از آن پس آن شاخها بلند میکند او را به اَعلی عِلّیّین بهشت پس از این جهت خندیدم و خوشحال شدم پس نگاه کردم بسوی زمین پس قسم به آنکه مرا براستی به پیغمبری فرستاده که دیدم درخت زَقّوُم را که پایین میرفت شاخهای او و پایین میبرد درآویختگان به او را بسوی دوزخ و دیدم پارهای از ایشان را درآویخته به شاخهای و دیدم پارهای از ایشان که درآویخته به دو شاخه یا به چند شاخه برحسب فراگرفتن او مَرْ قَبایِح را و بدرستیکه هر آینه میبینم بعضی از منافقین را که درآویخته به بیشتر شاخهای او و آنها فرو میبرند او را به اَسفَلِ دَرَکات او پس از این جهت روی خود را تُرش کردم و پیشانی را درهم کشیدم روز سیّم روز مبارکیست که شیخ در مصباح فرموده در این روز متولّد شد جناب حسین بن علیعلیه السلام و بیرون آمد توقیع شریف به سوی قاسم بن عَلاء همدانی وکیل حضرت امام حسن عسکریعلیه السلام که مولای ما حسینعلیه السلام متولد شد روز پنجشنبه سیّم شعبان پس روزه بگیر آن روز را و این دعا را در آن روز بخوان:
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فی هذَا الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهادَتِهِخدایا از تو خواهم به حق مولود در این روز آن مولودی که به او وعده شهادت داده شده بودقَبْلَ اْستِهْلالِهِ وَوِلادَتِهِ بَکَتْهُ السَّمآءُوَمَنْ فیها وَالْأَرْضُ وَمَنْپیش از اینکه بانگش در این دنیا بلند شود و به دنیا آید آسمانها و هر که در آنها است و زمین و هرکهعَلَیْها وَلَمَّا یَُطَاْ لابَتَیْها قَتیلِ الْعَبْرَةِ وَسَیِّدِ الْأُسْرَةِ الْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِبَر آن است برایش گریستند پیش از آنکه قدم در این جهان گذارد کشته اشک و آه و آقای طائفه بشر آنکس که دریَوْمَ الْکَرَّةِ الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ اَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ وَالشِّفآءَ فیروز رجعت به یاری مدد شده و آنکه پاداش کشته شدنش این بود که امامان از نسل اویند و درمان درتُرْبَتِهِ والْفَوْزَ مَعَهُ فی اَوْبَتِهِ والْأَوصِیآءَ مِنْ عِتْرَتِهِ بَعْدَ قآئِمِهِمْتربت او است و پیروزی در زمان رجعت با او و اوصیاء از عترت او است پس از حضرت قائموَغَیْبَتِهِ حَتّی یُدْرِکُوا الْأَوْتارَ وَیَثْاَروُا الثَّارَ وَیُرْضُوا الْجَبَّارَو پس از دوران غیبتش تا اینکه انتقام گیرند و خونها را باز گیرند و خدای جبار را خوشنود سازند وَیَکُونُوا خَیْرَ اَنْصارٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ مَعَ اْختِلافِ اللَّیلِ وَالنَّهارِ و بهترین یاران دین خدا باشند درود خدا بر ایشان در هر زمان که رفت و آمد دارد شب و روزاَللّهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ اِلَیْکَ اَتَوَسَّلُ وَاَسْئَلُ سُؤالَ مُقْتَرِفٍ مُعْتَرِفٍ مُسیئٍخدایا پس به حق ایشان به سوی تو دست نیاز دراز کنم و از تو خواهم خواستن شخص گنهکار اعتراف کننده بدکرداراِلی نَفْسِهِ مِمَّا فَرَّطَ فی یَوْمِهِ وَاَمْسِهِ یَسْئَلُکَ الْعِصْمَةَ اِلی مَحَلِبه نفس خویش از کوتاهیهایی که در امروز و دیروزش کرده و اکنون از تو پناه خواهد تا هنگام رفتن دررَمْسِهِ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَعِتْرَتِهِ وَاحْشُرْنا فی زُمْرَتِهِگور خدایا پس درود فرست بر محمد و عترتش و ما را در زمره او محشور گردانوَبَوِّئْنا مَعَهُ دارَ الْکَرامَةِ وَمَحَلَّ الإِقامَةِ اَللّهُمَّ وَکَما اَکْرَمْتَناو جای ده ما را با او در خانه کرامت (بهشت) و جایگاه ماندن همیشگی خدایا چنانچه ما را به شناختنشبِمَعْرِفَتِهِ فَاَکْرِمْنا بِزُلْفَتِهِ وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُ وَسابِقَتَهُ وَاجْعَلْنا مِمَّنْگرامی داشتی هم چنان ما را به نزدیک شدن با او گرامی دار و رفاقت و سابقه داشتن با او را روزی ما گردان و بگردان مایُسَلِّمُ لِأَمْرِهِ وَیُکْثِرُ الصَّلوةَ عَلَیْهِ عِنْدَ ذِکْرِهِ وَعَلی جَمیعِ اَوْصِیآئِهِرا از کسانیکه تسلیم دستور اویند و هنگام بردن نامش بسیار بر او درود فرستند و بر همه اوصیاءوَاَهْلِ اَصْفِیآئِهِ الْمَمْدُودین مِنْکَ بِالْعَدَدِ الْأِثْنَیْ عَشَرَ النُّجُومِ الزُّهَرِو خاندان برگزیدهاش که یاری شدهاند از جانب تو به عدد دوازده، آن ستارگان درخشانوَالْحُجَجِ عَلیجَمیعِ الْبَشَرِ اَللّهُمَّ وَهَبْ لَنا فی هذَا الْیَوْمِ خَیْرَو حجتهای تو بر تمامی افراد بشر خدایا و ببخش به ما در این روز بهترینمَوْهِبَةٍ وَاَنْجِحْ لَنا فیهِ کُلَّ طَلِبَةٍ کَما وَهَبْتَ الْحُسَیْنَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّهِبخششها را و برآور برای ما در این روز هر خواهشی را چنانچه حسین را به محمد جدش بخشیدیوَعاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ نَشْهَدُ تُرْبَتَهُو فطرس به گهواره حسینعلیه السلام پناه برد و ما پناهنده به قبر او هستیم پس از شهادت او بالای تربتشوَننْتَظِرُ اَوْبَتَهُ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ پسمیخوانی بعد از این بهدعای حسینعلیه السلام وآمده و چشم به راه رجعت او هستیم اجابت کن ای پروردگار جهانیان اینآخر دعایآنحضرت استدر روزیکه بسیار شده بود دشمنان او یعنی روز عاشورا اَللّهُمَّ خدایااَنْتَ مُتَعالِی الْمَکانِ عَظیمُ الْجَبَرُوتِ شَدیدُ الِمحالِ غَنِیٌّ َعنِتویی والامکان و بزرگ جبروت و سخت نیرو و بینیاز ازالْخَلایِقِ عَریضُ الْکِبْرِیآءِ قادِرٌ عَلی ما تَشآءُ قَریبُ الرَّحْمَةِخلائق و دارای بزرگی پهناور و توانای بر هر چه خواهی نزدیک مهرصادِقُ الْوَعْدِ سابِغُ النِّعْمَةِ حَسَنُ الْبَلاءِ قَریبٌ إذا دُعیتَ مُحیطٌ بِماراست وعده فراوان نعمت نیکو آزمایش نزدیک هرگاه خوانده شوی محیط به هر چهخَلَقْتَ قابِلُ التَّوبَةِ لِمَنْ تابَ اِلَیْکَ قادِرٌ عَلیما اَرَدْتَ وَمُدْرِکٌ ماآفریدهای توبه پذیر برای آن کس که به سویت توبه کند توانا بر هر چه اراده کنی و بدست آرنده آنچهطَلَبْتَ وَشَکُورٌ اِذا شُکِرْتَ وَذَکُورٌ اِذا ذُکِرْتَ اَدْعُوکَ مُحْتاجاًبجویی و سپاس پذیر هرگاه سپاس شوی و یاد کنی هنگامی که یادت کنند میخوانمت نیازمندانهوَاَرْغَبُ اِلَیْکَ فَقیراً وَاَفْزَعُ اِلَیْکَ خآئِفاً وَاَبْکی اِلَیْکَ مَکْرُوباًو توجه کنم بسویت فقیرانه و پناه آرم بسویت خائفانه و گریه کنم به درگاهت از روی غمزدگی و ملولانهوَاَسْتَعینُ بِکَ ضَعیفاً وَاَتوَکَّلُ عَلَیْکَ کافِیاً اُحْکُمْ بَیْنَنا وَبَیْنَ قَوْمِناکمک جویم بوسیله تو ناتوانانه و توکل کنم بر تو کفایت خواهانه خدایا حکم کن میان ما و میان قوم ما[بِالْحَقِ]فَاِنَّهُمْ غَرُّوناوَخَدَعُونا وَخَذَلُونا وَغَدَرُوابِنا وَقَتَلُوناونَحْنُعِتْرَةُبه حق زیرا که ایشان ما را فریفتند و با ما نیرنگ زدند و دست از یاری ما کشیدند و با ما بیوفایی کرده ما راکشتند با اینکه ما عترتنَبِیِّکَ وَوَُلَْدُ حَبیبِکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ الَّذِی اصطَفَیْتَهُ بِالرِّسالَةِ وَائْتَمَنْتَهُپیمبر تو و فرزند حبیب تو محمد بن عبداللّه هستیم آن (بزرگواری) که او را به رسالت برگزیدیعَلی وَحْیِکَ فَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا فَرَجاً وَمَخْرَجاً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَو بر وحی خویش امینش ساختی پس در کار ما گشایش و فرجی عطا فرما به رحمتت ای مهربانترینالرَّاحِمینَ ابن عَیّاش گفت شنیدم از حسین بن علیّ بن سفیان بزوفری که میگفتمهربانان حضرت صادقعلیه السلام میخواند این دعا را در این روز و فرموده که این دعا از دعاهای روز سیّم شعبان است و آن روز ولادت حسینعلیه السلام است شب سیزدهم اوّل لَیالی بیض است و کیفیّت نماز امشب و دو شَبِ بعد در ماه رجب گذشت شب نیمه شعبان شب بسیار مبارکیست از حضرت امام جعفر صادقعلیه السلام روایتست که از حضرت امام محمّد باقرعلیه السلام سؤال شد از فضل شب نیمه شعبان فرمود آن شب افضل شبها است بعد از لیلةالقدر در آن شب عطا میفرماید خداوند به بندگان فضل خود را و میآمرزد ایشان را به مَنّ و کَرَم خویش پس سعی و کوشش کنید در تقرّب جستن به سوی خدای تعالی در آن شب پس بدرستیکه آن شبی است که خدا قسم یاد فرموده به ذات مقدّس خود که دست خالی برنگرداند سائلی را از درگاه خود مادامیکه سؤال نکند معصیت را و آن شب آن شبی است که قرار داده حَقّ تعالی آن را از برای ما به مقابل آنکه قرار داده شب قدر را برای پیغمبر ماصلی الله علیه وآله پس کوشش کنید در دُعا و ثنا بر خدای تعالی «الخبر» و از جمله برکات این شب مبارک آنست که ولادت با سعادت حضرت سلطان عصر امام زمان ارواحُنا لَهُ الفداء در سحر این شب سنه دویست و پنجاه و پنج در سُرَّ مَنْ رَای واقع شده و باعث مزید شرافت این لَیْله مبارکه شده و از برای این شب چند عملست اوّل غسلاستکه باعثتخفیفگناهان میشود دویّم احیاءاینشب است به نماز و دعاء و استغفار چنانچه امام زینالعابدینعلیه السلام میکردند و در روایتست که هر که احیا دارد این شب را نمیرد دل اودر روزیکه دلها بمیرند سیّم زیارت حضرت امام حسینعلیه السلام است که افضل اعمال این شب و باعث آمرزش گناهانست و هر که خواهد با او مصافحه کند روح صد و بیست و چهار هزار پیغمبر زیارت کند آن جناب را در این شب و اَقَلِّ زیارت آن حضرت آن است که به بامی برآید و به جانب راست و چپ نظر کند پس سر به جانب آسمان کند پس زیارت کند آن حضرت را به این کلمات «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُاللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ» و هرکس در هر کجا باشد در هر وقت که آن حضرت را به این کیفیّت زیارت کند امید است که ثواب حجّ وعُمرهبرای اونوشته شود وما زیارت مخصوصهاین شبرا درباب زیارات ذکرخواهیم نمود انشاءاللّه تعالی چهارم خواندن این دعا که شیخ و سیّد نقل کردهاند و به منزله زیارت امام زمان صلوات اللَّه و سلامُه عَلَیْهِ است اَللّهُمَّ بِحَقِّ لَیْلَتِنا [هذِهِ] وَمَوْلُودِها خدایا به حق این شبی که ما در آنیم و به حق آنکس که در آن به دنیا آمدهوَحُجَّتِکَ وَمَوْعُودِهَا الَّتی قَرَنْتَ اِلی فَضْلِها فَضْلاً فَتَمَّتْ کَلِمَتُکَو حجتت و موعود آن که همراه کردی به فضیلت این شب فضیلت دیگری و بدین سبب تمام شد کلمه توصِدْقاً وَعَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِکَ وَلا مُعَقِّبَ لِأیاتِکَ نُورُکَ الْمُتَاَ لِّقُبراستی و عدالت تغییر دهندهای برای کلمات تو نیست و پس زنندهای برای آیات تو نیست آن نور درخشانتوَضِیآؤُکَ الْمُشْرِقُ وَالْعَلَمُ النُّورُ فی طَخْیآءِ الدَّیْجُورِ الْغائِبُو آن روشنی فروزانت و آن نشانه نورانی در شب تاریک ظلمانی آن پنهانالْمَسْتُورُ جَلَّ مَوْلِدُهُ وَکَرُمَ مَحْتِدُهُ وَالْمَلائِکَةُ شُهَّدُهُ وَاللَّهُ ناصِرُهُغایب از انظار که ولادتش بزرگ و کریم الاصل بود و فرشتگان گواهان اویند و خدا یاوروَمُؤَیِّدُهُ اِذا آنَ میعادُهُ وَالْمَلائِکَةُ اَمْدادُهُ سَیْفُ اللَّهِ الَّذی لا یَنْبوُو کمککار او است در آن هنگام که وعدهاش برسد و فرشتگان مددکارش باشند آن شمشیر برنده خدا که کُند نشودوَنُورُهُ الَّذی لا یَخْبوُ وَ ذوُالْحِلْمِ الَّذی لا یَصْبوُا مَدارُ الَّدهْرِو نور او که خاموش نگردد و بردباری که کار بیرویه انجام ندهد چرخ روزگار بخاطر او گردش کندوَنَوامیسُ الْعَصْرِ وَوُلاةُ الْأَمْرِ وَالْمُنَزَّلُ عَلَیْهِمْ ما یَتَنَزَّلُ فی لَیْلَةِو او و پدران معصومش نوامیس هر عصر و والیان امر خدایند در شب قدر آنچه نازل شود بر ایشان نازل گرددالْقَدْرِ وَاَصْحابُ الْحَشْرِ وَالنَّشْرِ تَراجِمَةُ وَحْیِهِ وَوُلاةُ اَمْرِهِ وَنَهْیِهِو آنهایند صاحبان حشر و نشر و مفسران وحی خدا و سرپرستان امر و نهی اواَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی خاتِمِهْم وَقآئِمِهِمُ الْمَسْتُورِ عَنْ عَوالِمِهِمْ اَللّهُمَخدایا پس درود فرست بر خاتم ایشان و قائمشان که در پس پرده است از عوالم آنها خدایاوَاَدْرِکَ بِنا أَیَّامَهُ وَظُهُورَهُ وَقِیامَهُ وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ وَاقْرِنْ ثارَناما را به روزگار او و زمان ظهور و قیامش برسان و از جمله یارانش قرارمان ده و خونخواهی ما رابِثارِهِ وَاکْتُبْنا فی اَعْوانِهِ وَخُلَصآئِهِ وَاَحْیِنا فی دَوْلَتِهِ ناعِمینَبه خونخواهی او مقرون گردان و نام ما را در زمره یاران و مخصوصانش ثبت فرما و ما را در دولتش شادکام وَبِصُحْبَتِهِ غانِمینَ وَبِحَقِّهِ قآئِمینَ وَمِنَ السُّوءِ سالِمینَ یا اَرْحَمَو متنعم و به هم نشینیش بهرهمند و به گرفتن حقش پا بر جا بدار و از بدیها بر کنارمان کن ای مهربانترینالرَّاحِمینَ وَالْحَمْدُللَّهِِ رَبِّ الْعالَمینَ وَصَلَواتُهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍمهربانان و ستایش خاص خدا پروردگار جهانیان است و درودهای او بر آقای ما محمدخاتَمِ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ وَعَلی اَهْلِ بَیْتِهِ الصَّادِقینَ وَعِتْرَتِهَخاتم پیمبران و مرسلین و بر خاندان راستگو و عترت حقگویش بادالنَّاطِقینَ وَالْعَنْ جَمیعَ الظَّالِمینَ واحْکُمْ بَیْنَنا وَبَیْنَهُمْ یا اَحْکَمَو از رحمت خود دور ساز تمام ستمکاران را و میان ما و ایشان داوری کن ای محکمترینالْحاکِمینَ پنجم شیخ روایتکرده از اسماعیل بن فضل هاشمی که گفت تعلیم کرد مراحکم کنندگان حضرت صادقعلیه السلام این دعا را که بخوانم آنرا در شب نیمه شعبان اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَیُّ خدایا تویی زندهالْقَیُّومُ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ الْخالِقُ الرَّازِقُ الْمُحْیِی الْمُمیتُ الْبَدیءُپاینده والای بزرگ آفریننده و روزی دهنده زنده کننده و میراننده آغاز کنندهالْبَدیعُ لَکَ الْجَلالُ وَلَکَ الْفَضْلُ وَلَکَ الْحَمْدُ وَلَکَ الْمَنُّ وَلَکَ الْجُودُو پدید آرنده، برای تو است بزرگی و از آن تو است فضیلت و ستایش و از آن تو است نعمت و جودوَلَکَ الْکَرَمُ وَلَکَ الْأَمْرُ وَلَکَ الْمَجْدُ وَلَکَ الْشُّکْرُ وَحْدَکَ لا شَریکَو خاص تو است بزرگواری و از تو است فرمان و شوکت و خاص تو است سپاسگزاری که یگانهای و شریکی برایتلَکَ یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُنیست ای یگانه ای یکتا ای بینیاز ای که فرزندی ندارد و فرزند کسی نباشد و نیست برایشکُفُواً اَحَدٌ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاْغفِرْ لی وَارْحَمْنی وَاکْفِنیهمتایی هیچکس درود فرست بر محمد و آل محمد و بیامرز مرا و به من رحم کن و کفایت کنما اَهَمَّنی وَاقْضِ دَیْنی وَوَسِّعْ عَلَیَّ فی رِزْقی فَاِنَّکَ فی هذِهِ اللَّیْلَةِاز من آنچه فکر مرا به خود مشغول کرده و قرضم را ادا کن و در روزیم گشایش ده زیرا که تو در این شب کُلَّ اَمْرٍ حَکیمٍ تَفْرُقُ وَمَنْ تَشآءُ مِنْ خَلْقِکَ تَرْزُقُ فَارْزُقْنی وَاَنْتَ هر کار محکمی را از هم جدا کنی و هر یک از مخلوقات خود را بخواهی روزی دهی پس روزیم ده که توخَیْرُ الرَّازِقینَ فَاِنَّکَ قُلْتَ وَاَنْتَ خَیْرُ الْقآئِلینَ النَّاطِقینَ وَاسْئَلوُا اللَّهَبهترین روزی دهندگانی زیرا تو خود گفتی و تو بهترین گویندگان و ناطقان هستی که فرمودی «از خدا بخواهیدمِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِکَ اَسْئَلُ وَاِیَّاکَ قَصَدْتُ وَابْنِ نَبِیِّکَ اعْتَمَدْتُ وَلَکَاز فضل او» پس من از فضل تو میخواهم و تو را قصد کردم و به فرزند پیمبرت اعتماد کردم و از تورَجَوْتُ فَارْحَمْنی یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ ششم بخواند این دعا را که حضرتامیدوارم پس به من رحمت کن ای مهربانترین مهربانان رسولصلی الله علیه وآله دراین شب میخواندند: اَللَّهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْیَتِکَ ما یَحُولُ بَیْنَنا خدایا بهره ما کن از ترس خود بدان اندازه که حائل شود میان ماوَبَیْنَ مَعْصِیَتِکَ وَمِنْ طاعَتِکَ ما تُبَلِّغُنا بِهِ رِضْوانَکَ وَمِنَ الْیَقینِ ماو نافرمانیت و از اطاعت خویش بدان مقدار که ما را به خوشنودی و رضوان تو برساند و از یقین بدانیَهُونُ عَلَیْنا بِهِ مُصیباتُ الدُّنْیا اَللّهُمَّ اَمْتِعْنا بِاَسْماعِنا وَاَبْصارِناحد که بوسیله آن ناگواریهای دنیا بر ما آسان گردد خدایا ما را به گوشهایمان و دیدههامانوَقُوَّتِنا ما اَحْیَیْتَنا وَاجْعَلْهُ الْوارِثَ مِنَّا وَاجْعَلْ ثارَنا عَلی مَنْ ظَلَمَناو نیرویمان تا زندهایم بهرهمند ساز و آن را وارث ما گردان و خون ما را به گردن کسی انداز که بر ما ستم کردهوَانْصُرنا عَلی مَنْ عادانا وَلا تَجْعَلْ مُصیبَتَنا فی دینِنا وَلا تَجْعَلِو یاری ده ما را بر کسی که با ما دشمنی کند و مصیبت ما را در دینمام قرار مده و دنیاالدُّنْیا اَکْبَرَ هَمِّنا وَلا مَبْلَغَ عِلْمِنا وَلا تُسَلِّطْ عَلَیْنا مَنْ لا یَرْحَمُنارا بزرگترین اندوه ما قرار مده و نیز آخرین حد دانش ما قرارش مده و مسلط مکن بر ما کسی را که بر ما رحم نکندبِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ و این دعای جامع کاملی است و خواندن آن در اوقاتبه رحمتت ای مهربانترین مهربانان دیگر نیز غنیمت است و از عوالی اللئالی نقل شده که حضرت رسولصلی الله علیه وآله همیشه این دعا را میخواندند هفتم بخواند صلوات هر روز را که در وقت زوال میخواند هشتم بخواند دعای کمیل را که ورودش در این شبست و در باب اوّل گذشت نهم آنکه هر یک از سُبْحانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُللَّهِِ وَاللَّهُ اَکْبَرُ وَلا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ را صد مرتبه بگوید تا خداوند تعالی گناهان گذشته او را بیامرزد و برآورد حاجتهای دنیا و آخرت او را دهم شیخ در مصباح روایت کرده از ابویحیی در ضمن خبری در فضیلت شب نیمه شعبان که گفت گفتم به مولای خودم حضرت صادقعلیه السلام که بهترین دعاها در این شب کدام است فرمود هر گاه به جا آوردی نماز عشا را پس دو رکعت نمازگذار بخوان در رکعت اوّل حمد و سُوره جحد که قُلْ یا اَیُّهَا الْکافِروُنَ باشد و بخوان در رکعت دویّم حمد و سوره توحید که قُلْ هُوَاللَّهُ اَحَدٌ است پس چون سلام دادی بگو سُبْحانَ اللَّهِ سی و سه مرتبه و اَلْحَمْدُلِلَّهِ سی و سه مرتبه و اللَّهُ اَکْبَرُ سی و چهار مرتبه پس بگو:
یا مَنْ اِلَیْهِ مَلْجَأُ الْعِبادِ فِی الْمُهِمَّاتِ وَاِلَیْهِ یَفْزَعُ الْخَلْقُ فیِ الْمُلِمَّاتِای که به سوی او است پناه بندگان در کارهای اندوهخیز و به سوی او پناه برند خلایق در پیشآمدهای ناگواریا عالِمَ الْجَهْرِ وَالْخَفِیَّاتِ وَ یا مَنْ لا تَخْفی عَلَیْهِ خَواطِرُ الْأَوْهامِای دانای آشکار و نهان و ای که بر او پنهان نماند اندیشههایی که در دلها افتدوَتَصَرُّفُ الْخَطَراتِ یا رَبَّ الْخَلایِقِ وَالْبَرِیَّاتِ یا مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُو تصرف کردن آن خاطرات ای پروردگار خلایق و آفریدگان ای که ملکوتالْأَرَضینَ وَالسَّمواتِ اَنْتَ اللَّهُ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ اَمُتُّ اِلَیْکَ بِلا اِلهَ اِلاَّزمینها و آسمانها بدست او است تویی خدایی که معبودی جز تو نیست بسویت توسل جویم به کلمه «لا الهاَنْتَ فَیا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ اجْعَلْنی فی هِذِهِ اللَّیْلَةِ مِمَّنْ نَظَرْتَ اِلَیْهِالا انت» پس ای خدایی که معبودی جز تو نیست بگردان مرا در این شب از کسانیکه بسویش نگریسته و موردفَرَحِمْتَهُ وَسَمِعْتَ دُعآئَهُ فَاَجَبْتَهُ وَعَلِمْتَ اسْتِقالَتَهُ فَاَقَلْتَهُرحم خویش قرارش داده و دعایش شنیده و اجابت کرده و پشیمانیش را دانسته پس او را پذیرفتهای وَتَجاوَزْتَ عَنْ سالِفِ خَطیئَتِهِ وَعَظیمِ جَریرَتِهِ فَقَدِ اسْتَجَرْتُ بِکَ و از خطاهای گذشتهاش و گناه بزرگش در گذشته ای پس من از گناهانم به تو پناهنده شدهمِنْ ذُنُوبی وَلَجَاْتُ اِلَیْکَ فی سَتْرِ عُیُوبی اَللّهُمَّ فَجُدْ عَلَیَّ بِکَرَمِکَو به تو ملتجی گشتهام در اینکه عیوبم را بپوشانی خدایا پس جود کن بر من به کرم خود وَفَضْلِکَ وَاحْطُطْ خَطایایَ بِحِلْمِکَ وَعَفْوِکَ وَتَغَمَّدْنی فی هذِهِ و فضلت و بریز خطاهای مرا به بردباری و گذشت خویش و فراگیر مرا در ایناللَّیْلَةِ بِسابِغِ کَرامَتِکَ وَاجْعَلْنی فیها مِنْ اَوْلِیآئِکَ الَّذینَ اجْتَبَیْتَهُمْشب به فراوان کرمت و بگردان مرا در این شب از آن دوستانت که آنان را برای طاعت خویش برگزیدهلِطاعَتِکَ وَاخْتَرْتَهُمْ لِعِبادَتِکَ وَجَعَلْتَهُمْ خالِصَتَکَ وَصِفْوَتَکَ اَللّهُمَو برای پرستشت انتخاب فرمودی و ایشان را جزء خاصان درگاه و برگزیدگانت قراردادی خدایااجْعَلْنی مِمَّنْ سَعَدَ جَدُّهُ وَتَوَفَّرَ مِنَ الْخَیْراتِ حَظُّهُ وَاجْعَلْنی مِمَّنْبدار مرا از آن کسانیکه کوششش به جایی رسیده و از نیکیها بهره فراوان نصیبش گشته و به گردانم ازسَلِمَ فَنَعِمَ وَفازَ فَغَنِمَ وَاکْفِنی شَرَّ ما اَسْلَفْتُ وَاعْصِمْنی مِنَ الْإِزدِیادِآنانکه تندرست شده و متنعم و رستگار و بهرهمند گشته و کفایت کن مرا از شر آنچه کردهام و نگاهمدار از افزودنفی مَعْصِیَتکَ وَحَبِّبْ اِلَیَّ طاعَتَکَ وَما یُقَرِّبُنی مِنْکَ وَیُزْلِفُنی عِنْدَکَدر نافرمانیت و دوستگردان نزد من فرمانبرداریت را و آنچه مرا به تو نزدیک و مقرب درگاهت گرداندسَیِّدی اِلَیْکَ یَلْجَأُ الْهارِبُ وَمِنْکَ یَلْتَمِسُ الطَّالِبُ وَعَلی کَرَمِکَآقای من به سوی تو پناه آرد شخص گریز پای و از تو عاجزانه طلب کند جوینده و بر کرم تویُعَوِّلُ الْمُسْتَقیلُ التَّائِبُ اَدَّبْتَ عِبادَکَ بالتَّکَرُّمِ وَاَنْتَ اَکْرَمُ الْأَکْرَمینَتکیه کند شخص عذرخواه و توبهکننده ادب کردی بندگانت را به کرم ورزی به آنها و تو کریمترین کریمانیوَاَمَرْتَ بِالْعَفْوِ عِبادَکَ وَاَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ اَللّهُمَّ فَلا تَحْرِمْنی ماو تو خود به بندگانت دستور گذشت دادی و خود آمرزنده و مهربانی خدایا پس مرا از آنچه ازرَجَوْتُ مِنْ کَرَمِکَ وَلا تُؤْیِسْنی مِنْ سابِغِ نِعَمِکَ وَلا تُخَیِّبْنی مِنْکرمت امید دارم محرومم مکن و از نعمتهای ریزانت مأیوسم مدار و از بهرههای فراوانت که درجَزیلِ قِسَمِکَ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ لِأَهْلِ طاعَتِکَ وَاجْعَلْنی فی جُنَّةٍ مِنْاین شب برای فرمانبردارانت مقرر داشتهای بیبهرهام مساز و مرا در پناهگاه محکمی از آزار مخلوقاتشِرارِ بَرِیَّتِکَ رَبِّ اِنْ لَمْ اَکُنْ مِنْ اَهْلِ ذلِکَ فَاَنْتَ اَهْلُ الْکَرَمِ وَالْعَفْوِشرورت قرار ده پروردگارا اگر من چنین شایستگی ندارم ولی تو شایسته کرم و گذشت و وَالْمَغْفِرَةِ وَجُدْ عَلَیَّ بِما اَنْتَ اَهْلُهُ لا بِما اَسْتَحِقُّهُ فَقَدْ حَسُنَ ظَنّی آمرزشی و فرو ریز بر من بدانچه تو شایسته آنی نه بدانچه من سزاوار آنم زیرا براستی گمان من نیک استبِکَ وَتَحَقَّقَ رَجآئی لَکَ وَعَلِقَتْ نَفْسی بِکَرَمِکَ فَاَنْتَ اَرْحَمُو امیدم درباره تو محکم شده و جانم به سر رشته کرم تو آویخته است پس تویی مهربانترینالرَّاحِمینَ وَاَکْرَمُ الْأَکْرَمینَ اَللّهُمَّ وَاخْصُصْنی مِنْ کَرَمِکَ بِجَزیلِمهربانان و کریمترین کریمان خدایا مرا مخصوص بدار از کرم خویش به بهرههای فراوانقِسَمِکَ وَاَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ وَاغْفِر لِیَ الَّذنْبَ الَّذی یَحْبِسُو تقسیمهای شایانت و از کیفر تو به عفوت پناه میبرم و بیامرز برایم آن گناهی را که عادت بد (مانند دروغ) را بر من حبسعَلَیَّ الْخُلُقَ وَیُضَیِّقُ عَلیَّ الرِّزْقَ حَتّی اَقُومَ بِصالِحِ رِضاکَ وَاَنْعَمَکند و روزی را بر من تنگ سازد تا من به خوشنودی شایسته تو اقدام کنم و به عطای فراوانتبِجَزیلِ عَطآئِکَ وَاَسْعَدَ بِسابِغِ نَعْمآئِکَ فَقَدْ لُذْتُ بِحَرَمِکَمتنعم گردم و به نعمتهای بسیارت خوشبخت شوم زیرا من به آستان تو پناه آوردم وَتَعَرَّضْتُ لِکَرَمِکَ وَاسْتَعَذْتُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ وَبِحِلْمِکَ مِنْ و به کرم تو آویختم و به گذشت تو پناه جستم از ترس کیفرت و به بردباریت پناه جستم ازغَضَبِکَ فَجُدْ بِما سَئَلْتُکَ وَاَنِلْ مَا الْتَمَسْتُ مِنْکَ اَسْئَلُکَ بِکَ لا بِشَیءٍخشمت پس به من عطا کن آنچه را از تو خواستم و به من برسان آنچه را از تو خواهش کردم تو را به خودت سوگند دهم چون چیزیهُوَ اَعْظَمُ مِنْکَ پس به سجده میروی و میگوئی یا رَبِّ بیست مرتبه یا اَللَّهُ هفتاز تو بزرگتر نیست مرتبه لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ هفت مرتبه ما شآءَ اللَّهُ ده مرتبه لا قُوّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ ده مرتبه پس صلوات میفرستی بر پیغمبر و آل اوعلیهم السلام و میخواهی از خدا حاجت خود را پس قسم به خدا که اگر حاجت بخواهی بسبب این عمل به عدد قطرات باران هر آینه برساند به تو خداوند عَزَّوَجَلَّ آن حاجتها را بکَرَم عَمیم وفَضْل جَسیمِ خود یازدهم شیخ طوسی و کفعمی فرمودهاندکه بخواند دراینشب اِلهی تَعَرَّضَ لَکَ فی هذَا اللَّیْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ خدایا خواهندگان در این شب به درگاه تو آمدند وَقَصَدَکَ الْقاصِدُونَ وَاَمَّلَ فَضْلَکَ وَمَعْرُوفَکَ الطَّالِبُونَ وَلَکَ فی و قاصدان تو را مقصد خویش قرار دادند و خواهشمندان فضل و نیکی تو را آرزو کردند و تو درهذَا اللّیْلِ نَفَحاتٌ وَجَوآئِزُ وَعَطایا وَمَواهِبُ تَمُنُّ بِها عَلیمَنْ تَشآءُاین شب بخششها و جوایز و عطاهایی و بهرههایی داری که به هر یک از بندگانت بخواهیمِنْ عِبادِکَ وَتَمْنَعُها مَنْ لَمْ تَسْبِقْ لَهُ الْعِنایَةُ مِنْکَ وَها اَنَا ذا عُبَیْدُکَعطا خواهی کرد و از آن کس که عنایت تو نسبت به او سبقت نگرفته است آن را باز داری و من اینک آن بنده کوچکالْفَقیرُ اِلَیْکَ الْمُؤَمِّلُ فَضْلَکَ وَمَعْرُوفَکَ فَاِنْ کُنْتَ یا مَولایَ تَفَضَّلْتَو نیازمند درگاه تو و آرزومند فضل و نیکی تو هستم پس ای مولای من اگر بنا داریفی هذِهِ اللَّیْلَةِ عَلیاَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ وَعُدْتَ عَلَیْهِ بِعائِدَةٍ مِنْ عَطْفِکَدر این شب بر کسی از خلق خویش تفضلی فرمایی و جایزهای از روی مهر و عطوفت به او بدهی پس درودفَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ الْخَیِّرینَفرست بر محمد و آل محمد آن پاکان پاکیزه برگزیده برتر الْفاضِلینَ وَجُدْ عَلَیَّ بِطَولِکَ وَمَعْرُوفِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ وَصَلَّی اللَّهُ و از نعمت و نیکی خویش بر من نیز لطف فرما ای پروردگار جهانیان و درود خداعَلی مُحَمَّدٍخاتَمِ النَّبیّینَ وَ الِهِ الطَّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً اِنَّ اللَّهَ حَمیدٌبر محمد خاتم پیمبران و بر آل پاکش و تحیت فراوان که همانا خداوند ستوده ومَجیدٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَ فَاسْتَجِبْ لی کَما وَعَدْتَ اِنَّکَبزرگوار است خدایا من تو را میخوانم چنانچه دستور فرمودی پس دعایم را مستجاب کن چنانکه وعده فرمودی که براستیلا تُخْلِفُ الْمیعادَ و این دعائیست که در سحرها در عقب نماز شفع خوانده میشودتو خلف وعده نمیکنی دوازدهم بخواند بعد از هر دو رکعت از نماز شب و شفع و بعد از دعاهای وِتْر دعاهائی را که شیخ و سیّد نقل کردهاند سیزدهم بجا آورد سجدهها و دعاهایی را که از رسول خداصلی الله علیه وآله روایت شده از جمله روایتی است که شیخ از حَمّاد بن عیسی از اَبانِ بنِ تَغْلب روایت کرده که گفت حضرت صادقعلیه السلام فرمودند شب نیمه شعبانی داخل شد و بود رسول خداصلی الله علیه وآله در آن شب نزد عایشه همین که نصف شب شد برخاست رسول خداصلی الله علیه وآله از رختخواب خود برای عبادت پس چون بیدار شد عایشه یافت که پیغمبرصلی الله علیه وآله بیرون رفته از رختخواب او و داخل شد بر او آنچه که فرو گیرد زنها را یعنی غیرت و گمان کرد که آن حضرت رفته پیش بعض زنهای خود پس برخاست و پیچید بر خود شَمْله یعنی چادر خود را و قسم به خدا که شَمْله او از ابریشم و کتان و پنبه نبود ولکن تار آن مو و پُود آن از کُرکهای شتر بود و جستجو میکرد رسول خداصلی الله علیه وآله را در حجرههای زنهای دیگرش حجره به حجره پس در این بین که در جستجوی آن حضرت بود به ناگاه نظرش افتاد بر رسول خداصلی الله علیه وآله که در سجده است مثل جامهای که چسبیده شده بر روی زمین پس نزدیک آن حضرت شد شنید که میگوید در سجده خود:
سَجَدَ لَکَ سَوادی وَخَیالی وَآمَنَ بِکَ فؤادی هذِهِ یَدایَ وَماجَنَیْتُهُبه خاک افتاد برای تو سراپایم و اندیشهام و ایمان آورد به تو دلم، این است هر دو دستم و آنچه جنایتی کهعَلی نَفْسی یا عَظیمُ [عَظیماً] تُرْجی لِکُلِّ عَظیمٍ اِغْفِرْ لِیَ الْعَظیمَ فَاِنَّهُ لایَغْفِرُبر خویش کردم ای بزرگی که در هر کار بزرگی امید به او است بیامرز گناه بزرگم را که نیامرزدالذَّنْبَ الْعَظیمَ اِلاَّ الرَّبُّ الْعَظیمُ پس بلند کرد سر خود را و دوباره برگشت به سجدهگناه بزرگ را جز پروردگار بزرگ و شنید عایشه که میگوید: اَعُوذُ بُنُورِ وَجْهِکَ الَّذی اَضائَتْ لَهُ السَّمواتُ پناه برم به نور ذات تو که روشن شد بدو آسمانهاوَالْأَرَضُونَ وَانْکَشَفَتْ لَهُ الظُّلُماتُ وَصَلَحَ عَلْیْهِ اَمرُ الْأَوَّلینَو زمینها و برچیده شد بدو تاریکیها و اصلاح شد بدو کار اولینوَالْأخِرینَ مِنْ فُجأَةِ نَقِمَتِکَ وَمِنْ تَحْویلِ عافِیَتِکَ وَمِنْ زَوالِو آخرین از ناگهانی رسیدن عذابت و از پا برجا شدن تندرستی تو و از زائل شدن نِعْمَتِکَ اَللّهُمَّ ارْزُقْنی قَلْباً تَقِیّاً نَقِیّاً وَمِنَ الشِّرْکِ بَریئاً لا کافِراً ولا نعمتت خدایا روزیم گردان دلی پاک و پاکیزه و مبرای از شرک که نه کافر باشد و نه اهلشَقِیّاً پس بر خاک نهاد دو طرف روی خود را و گفت: عَفَّرْتُ وَجْهی فِی التُّرابِشقاوت مالیدم به خاک رویم را وَحُقَّ لی اَنْ اَسْجُدَ لَکَ پس همین که خواست رسول خداصلی الله علیه وآله برگردد و بر من سزا است که برایت سجده کنم شتافت عایشه به سوی رختخواب خود پس رسول خداصلی الله علیه وآله آمد به رختخواب او و شنید که نفس بلند میزند فرمود چیست این نفس بلند آیا نداستهای که چه شبی است امشب این شب نیمه شعبان است که در آن قسمت میشود روزیها و در آن نوشته میشود اَجَلْها و در آن نوشته میشود روندگان به حج و بدرستیکه خدای تعالی میآمرزد در این شب از خلق خود بیشتر از عدد موهای بُزهای قبیله کَلْب و میفرستد خدای تعالی ملائکه خود را از جانب آسمان به سوی زمین در مکه چهاردهم نماز جناب جعفر را به جا آورد چنانکه شیخ از حضرت امام رضاعلیه السلام روایت کرده پانزدهم بجا آورد نمازهای این شب را و آن بسیار است از جمله نمازیست که روایت کرده ابویحیی صَنْعانی از حضرت باقر و صادقعلیهما السلام و هم روایت کردهاند از آن دو بزرگوار سی نفر از کسانیکه وثوق و اعتماد است به ایشان که آن دو بزرگوار فرمودندکه هرگاه شب نیمه شعبانشد پس بجا آور چهار رکعت نماز، بخوان در هر رکعت حمد و قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ صد مرتبه پس چون فارغ شدی بگو اَللّهُمَّ اِنّی اِلَیْکَ فَقیرٌ وَمِنْ خدایا من به درگاهت نیازمندم و ازعَذاِبکَ خائِفٌ مُسْتَجیرٌ اَللّهُمَّ لا تُبَدِّلْ اِسْمی وَلا تُغَیِّرْ جِسْمیعذاب و شکنجهات ترسان و پناهخواهم خدایا نامم را (از زمره موحدان) عوض مکن و جسمم را دگرگون مکنوَلاتَجْهَدْ بَلائی وَلاتُشْمِتْ بی اَعْدآئی اَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عِقابِکَو آزمایشم را سخت مکن و دشمن شادم مفرما پناه میبرم به عفوت از کیفرتوَاَعُوذُ بِرَحْمَتِکَ مِنْ عَذابِکَ وَاَعُوذُ بِرِضاکَ مِنْ سَخَطِکَ وَاَعُوذُبِکَو پناه میبرم به رحمتت از عذابت و پناه میبرم به خوشنودیت از خشمت و پناه میبرممِنْکَ جَلَّ ثَنآؤُکَ اَنْتَ کَما اَثْنَیْتَ عَلی نَفْسِکَ وَفَوْقَ ما یَقُولُبه خودت از خودت مدح تو والا است و تو چنانی که خود ثنای خود کردهای و بالاتر از آنی کهالْقآئِلُونَ و بدان که فضیلت بسیار وارد شده برای خواندن صد رکعت نماز در این شب درمردم گویند هر رکعتی یک مرتبه حمد و ده مرتبه توحید و گذشت در ماه رجب دستورالعمل شش رکعت نماز در این شب بحمد و یس و تَبارَکَ و توحید روز نیمه شعبان عید مولود شریف امام دوازدهم مَوْلانا وَاِمامُنا الْمَهْدِیُّ حضرت حجّة بن الحسن صاحبُ الزَّمان صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ است:
وَیُسْتَحَبُّ زِیارَتُهُعلیه السلام فی کُلِّ زَمانٍ وَمَکانٍ وَالدُّعآءُ بِتَعْجِیلِالْفَرَجِ عِنْدَ و مستحب است زیارت آن حضرتعلیه السلام در هر زمان و مکان و در هر جا و دعابرای تعجیل ظهور آن حضرت در هنگامزِیارَتِهِ وَتَتَاَکَّدُ زِیارَتُهُ فِیالسِّرْدابِ بِسُرَّمَنْ رَ ای وَهُوَالْمُتَیَقَّنُ ظُهُورُهُزیارت و بخصوص تأکید شده به زیارت آن حضرت در سرداب سامراء، و ظهور آن حضرتوَتَمَلُّکُهُ وَاَنَّهُ یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراًو فرمانروائیش مسلم است و او است که زمین را پر از عدل و داد کند چنانچه پر شده باشد از ستم و بیدادگری در اعمال بقیّه این ماه است
ازحضرت امام رضاعلیه السلام منقولست که هر که سه روز از آخر ماه شعبان روزه بدارد و به ماه مبارک رمضان وصل کند حق تعالی ثواب روزه دو ماه متوالی برای او بنویسید و ابَوُالصّلت هَروی روایت کرده است که در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضاعلیه السلام رفتم حضرت فرمود که ای ابوالصَّلْت اکثَر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است پس تدارک و تلافی کن در آنچه از این ماه مانده است تقصیرهایی را که در ایّام گذشته این ماه کردهای و بر تو باد که رُو آوری بر آنچه نافعست برای تو و دعا و استغفار بسیار بکن و تلاوت قرآن مجید بسیار بکن و توبه کن بسوی خدا از گناهان خود تا آنکه چون ماه مبارک درآید خالص گردانیده باشی خود را از برای خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق کسی را مگر آنکه ادا کنی و مگذار در دل خود کینه کسی را مگر آنکه بیرون کنی و مگذار گناهی را که میکردهای مگر آنکه ترک کنی و از خدا بترس و توکّل کن بر خدا در پنهان و آشکار امور خود و هر که بر خدا توکّل کند خدا بس
است او را و بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را: اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته فیما مَضی مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِیَ مِنْهُ بدرستی که حقّ تعالی در این ما را نیامرزیدهای در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان ماه آزاد میگرداند بندهای بسیار از آتش جهنّم برای حرمت ماه مبارک رمضان و شیخ از حارث بن مُغَیْرَه نَضْری روایت کرده که حضرت صادقعلیه السلام میخواند در شب آخر شعبان و شب
اوّل ماه رمضان: اَللّهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَکَ الَّذی اُنْزِلَ فیهِ الْقُرآنُ خدایا این ماه مبارکی که قرآن در آن نازل گشته آن قرآنی کهوَجُعِلَ هُدیً لِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ فَسَلِّمْناراهنمای مردم گردیده و نشانههای روشنی از راهبری و جدا کردن میان حق و باطل است فرا رسیده پس ما را در این ماهفیهِ وَسَلِّمْهُ لَنا وَتَسَلَّمْهُ مِنَّا فی یُسْرٍ مِنْکَ وَعافِیَةٍ یا مَنْ اَخَذَ الْقَلیلَسالم بدار و آن را در حال آسانی و تندرستی از ما بگیر ای که بگیرد اندک راوَشَکَرَ الْکَثیرَ اِقْبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ لی اِلیو بسیار قدردانی کند، این طاعت اندک را از من بپذیر خدایا از تو خواهم که برای من بسوی هرکُلِّ خَیْرٍ سَبیلاً وَمِنْ کُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ یا مَنْکار خیری راهی و از هر چه دوست نداری سر را هم مانعی قرار دهی ای مهربانترین مهربانان ای کهعَفا عَنّی وَعَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئاتِ یا مَنْ لَمْ یُؤاخِذْنیگذشتی از من و از آن کارهای زشتی که در پنهانی کردم ای که مرا به سبب دست زدن بِارْتِکابِ الْمَعاصی عَفْوَکَ عَفْوَکَ عَفْوَکَ یاکَریمُ اِلهی به گناهان نگیری گذشت، گذشت، گذشت تو را خواهانم ای بزرگوار خدایاوَعَظْتَنیفَلَمْ اَتَّعِظْ وَزَجَرْتَنی عَنْ مَحارِمِکَ فلَمْ اَنْزَجِرْ فَما عُذْریمرا پند دادی ولی من پند نگرفتم و از کارهای حرام خود بازم داشتی ولی من بازنایستادم پس چه عذریفَاعْفُ عَنّی یا کَریمُ عَفْوَکَ عَفْوَکَ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ الرَّاحَةَ عِنْدَبه درگاهت دارم ای کریم از من گذشت کن که عفوت و گذشتت را خواهانم خدایا از تو درخواست دارم آسودگی هنگامالْمَوْتِ وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِکَ فَلْیَحْسُنِمرگ و گذشت در وقت حساب را بزرگ است گناه از بندهات پس باید گذشت التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِکَ یااَهْلَ التَّقْوی وَیا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ عَفْوَکَ عَفْوَکَاز جانب تو نیز نیکو باشد ای شایسته پرهیزگاری و ای شایسته آمرزش عفوت و گذشتت را خواهانماَللّهُمَّ اِنّی عَبْدُکَ بْنُ عَبْدِکَ بْنُ اَمَتِکَ ضَعیْفٌ فَقیرٌ اِلی رَحْمَتِکَخدایا من بنده و فرزند بنده و فرزند کنیز توأم ناتوان و نیازمند مهر تو هستموَاَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنی والْبَرَکَةِ عَلَی الْعِبادِ قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ اَحْصَیْتَو تویی که دارایی و برکت بر بندگانت فرو فرستی و تو چیره و توانایی کارهای بندگانت رااَعمالَهُمْ وَقَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ وَجَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَاَلْوانُهُمْشمارهداری و روزیشان را قسمت کرده و زبانها و رنگهاشان را متفاوت کردیخَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ وَلایَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَکَ وَلا یَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَکَآفرینشی پس از آفرینش دیگر و بندگانت دانش تو را ندارند و قدر تو را ندانندوَکُلُّنا فَقیرٌ اِلی رَحْمَتِکَ فَلا تَصْرِفْ عَنّی وَجْهَکَ وَاجْعَلْنی مِنْو همه ما نیازمند رحمتت هستیم پس ای خدا رو از من مگردان و مرا در کردارصالِحی خَلْقِکَ فِی الْعَمَلِ وَالْأَمَلِ وَالْقَضآءِ وَالْقَدَرِ اَللّهُمَّ اَبْقِنیو آرزو و امور مربوط به قضا و قدر از شایستگان خلق خویش قرارم ده خدایا زندهام بدارخَیْرَ الْبَقآءِ وَاَفْنِنی خَیْرَ الْفَنآءِ عَلی مُوالاةِ اَوْلِیآئِکَ وَمُعاداةِ اَعْدآئِکَبه بهترین وضع زندگی و بمیرانم به بهترین مردن (یعنی) با دوستی دوستانت و دشمنی با دشمنانتوالرَّغْبَةِ اِلَیْکَ والرَّهْبَةِ مِنْکَ وَالْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَالتَّسْلیمِ لَکَو رغبت به درگاهت و ترس و خشوع از تو و وفاداری و تسلیم بودن در برابرتوَالتَّصْدیقِ بِکِتابِکَ وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِکَ اَللّهُمَّ ما کانَ فی قَلْبیو تصدیق کردن کتاب تو (قرآن) و پیروی از روش پیغمبرت خدایا آنچه در دل دارممِنْ شَکٍّ اَوْ رَیْبَةٍ اَوْ جُحُودٍ اَوْ قُنُوطٍ اَوْ فَرَحٍ اَوْ بَذَخٍ اَوْ بَطَرٍ اَوْاز شک و تردید یا انکار یا ناامیدی یا خوشی یا گردن فرازی یا اسراف در خوشگذرانی یاخُیَلاءَ اَوْ رِیآءٍ اَوْ سُمْعَةٍ اَوْ شِقاقٍ اَوْ نِفاقٍ اَوْ کُفْرٍ اَوْ فُسُوقٍ اَوْخودبینی یا خودنمایی یا شهرت جویی یا ایجاد دو دستگی یا دورویی یا کفر یا فسق یا عِصْیانٍ اَوْ عَظَمَةٍ اَوْ شَیءٍ لا تُحِبُّ فَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ اَنْ تُبَدِّلَنی گناه یا بزرگطلبی یا چیزهای دیگری که تو دوست نداری پس ای پروردگارا از تو خواهم که آنرا تبدیل کنیمَکانَهُ ایماناً بِوَعْدِکَ وَوَفآءً بِعَهْدِکَ وَرِضاً بِقَضآئِکَ وَزُهْداً فِیبه ایمان به وعدهات و وفاداری به پیمانت و خوشنودی به قضاء و قَدرت و پارسایی درالدُّنْیا وَرَغْبَةً فیما عِنْدَکَ وَاَثَرَةً وَطُمَاْنینَةً وَتَوْبَةً نَصُوحاً اَسْئَلُکَدنیا و اشتیاق بدانچه نزد تو است و فضیلتی و آرامشی و توبه خالص، این را از تو خواهمذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ اِلهی اَنْتَ مِنْ حِلْمِکَ تُعْصی وَمِنْ کَرَمِکَای پروردگار جهانیان خدایا تو را بخاطر بردباریت نافرمانی کنند و به طمع جود و کرمتوَجُودِکَ تُطاعُ فَکَانَّکَ لَمْ تُعْصَ وَاَ نَا وَمَنْ لَمْ یَعْصِکَ سُکَّانُ اَرْضِکَاطاعت کنند پس گویا نافرمانیت نکردهاند و من با کسانیکه نافرمانیت نکردند همه ساکنان زمین توئیمفَکُنْ عَلَیْنا بِالْفَضْلِ جَواداً وَبِالْخَیْرِ عَوَّاداً یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ وَصَلَّیتو بر ما به فضل خویش بخشنده باش و به نیکویی بازگردنده ای مهربانترین مهربانان و درود اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ صَلوةً دآئِمَةً لا تُحْصی وَلا تُعَدُّ وَلا یَقْدِرُ خدا بر محمد و آل او درودی همیشگی که به شماره و عدد درنیاید و اندازهاش قَدْرَها غَیْرُکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ
نتواند جز تو ای مهربانترین مهربانان