تربیت
Tarbiat.Org

مَفاتیحُ الْجِنانِ‏ بخش اول
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

فصل سیّم در فضیلت و اعمال ماه مبارک رمضان‏

شیخ صدوق به سند معتبره روایت کرده از حضرت امام رضاعلیه السلام از پدران بزرگواران خود از حضرت امیرالمؤمنین علیه و علی اولاده السلام که فرمود خطبه‏ای خواند برای ما روزی حضرت رسول خداصلی الله علیه وآله پس فرمود اَیُّها النَّاس بدرستی‏که رو کرده است به سوی شما ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش ماهی است که نزد خدا بهترین ماهها است و روزهایش بهترین روزها است و شبهایش بهترین شبها است و ساعتهایش بهترین ساعتها است و آن ماهیست که خوانده‏اند شما را در آن بسوی ضیافت خدا و گردیده‏اید در آن از اهل کرامت خدا نَفَسهای شما در آن ثواب تسبیح دارد و خواب شما ثواب عبادت دارد و عملهای شما در آن مقبولست و دعاهای شما در آن مستجابست پس سؤال کنید از پروردگار خود به نیّتهای درست و دلهای پاکیزه از گناهان و صفات ذمیمه که توفیق دهد شما را برای روزه داشتن آن و تلاوت کردن قرآن در آن بدرستی‏که شقی و بد عاقبت کسی است که محروم گردد از آمرزش خدا در این ماه عظیم و یاد کنید به گرسنگی و تشنگی شما در این ماه تشنگی و گرسنگی روز قیامت را و تَصدّق کنید بر فقیران و مسکینان خود و تعظیم نمائید پیران خود را و رحم کنید کودکان خود را و نوازش نمائید خویشان خود را و نگاه دارید زبانهای خود را از آنچه نباید گفت و بپوشید دیدهای خود را از آنچه حلال نیست شما را نظر کردن بسوی آن و بازدارید گوشهای خود را از آنچه حلال نیست شما را شنیدن آن و مهربانی کنید با یتیمان مردم تا مهربانی کنند بعد از شما با یتیمان شما و بازگشت کنید بسوی خدا از گناهان خود و بلند کنید دستهای خود را به دعا در اوقات نمازهای خود زیرا که وقت نمازها بهترین ساعتها است نظر می‏کند حق تعالی در این اوقات به رحمت به سوی بندگان خود و جواب می‏گوید ایشان را هرگاه او را مناجات کند و لبّیک می‏گوید ایشان را هرگاه او را ندا کنند و مستجاب می‏گرداند هرگاه او را بخوانند ای گروه مردمان بدرستی‏که جانهای شما در گرو کرده‏های شما است پس از گرو بدر آورید به طلب آمرزش از خدا و پشتهای شما گران بار است از گناهان شما پس سبک گردانید آنها را به طول دادن سجده‏ها و بدانید که حق تعالی سوگند یاد کرده است به عزّت و جلال خود که عذاب نکند نمازگذارندگان و سجده کنندگان در این ماه را و نترساند ایشان را به آتش جهنم در روز قیامت ایُّها النَّاس هر که از شما افطار دهد روزه‏دار مؤمنی را در این ماه از برای او خواهد بود نزد خدا ثواب بنده آزاد کردن و آمرزش گناهان گذشته پس بعضی از اصحاب گفتند یا رسول‏الله همه ما قدرت بر آن نداریم حضرت فرمود بپرهیزید از آتش جهنم به افطار فرمودن روزه‏داران اگرچه به نصف دانه خرما باشد و اگر چه به یک شربت آبی باشد بدرستی‏که خدا این ثواب را می‏دهد کسی را که چنین کند اگر قادر بر زیاده از این نباشد اَیُّها النَّاسُ هر که خُلْق خود را در این ماه نیکو گرداند بر صراط آسان بگذرد در روزی که قدمها بر آن لغزد و هر که سبک گرداند در این ماه خدمت غلام و کنیز خود را خدا در قیامت حساب او را آسان گرداند و هر که در این ماه شرّ خود را از مردم باز دارد حق تعالی غضب خود را در قیامت از او باز دارد و هر که در این ماه یتیم بی‏پدری را گرامی دارد خدا او را در قیامت گرامی دارد و هر که در این ماه صله و احسان کند با خویشان خود خدا وَصل کند او را به رحمت خود در قیامت و هر که در این ماه قطع احسان خود از خویشان خود بکند خدا در قیامت قطع رحمت خود از او بکند و هر که نماز سنتی در این ماه بکند خدا برای او برات بیزاری از آتش جهنم بنویسد و هر که در این ماه نماز واجبی را ادا کند خدا عطا کند به او ثواب هفتاد نماز واجب که در ماههای دیگر کرده شود و هر که در این ماه بسیار بر من صلوات فرستد خدا سنگین گرداند ترازوی عمل او را در روزی که ترازوهای اعمال سبک باشد و کسی‏که یک آیه از قرآن در این ماه بخواند ثواب کسی دارد که در ماههای دیگر ختم قرآن کرده باشد اَیُّها النَّاسُ بدرستی‏که درهای بهشت در این ماه گشاده است پس سؤال کنید از پروردگار خود که بروی شما نه‏بندد و درهای جهنّم در این ماه بسته است پس سؤال کنید از پروردگار خود که بر روی شما نگشاید و شیاطین را در این ماه غُلّ کرده‏اند پس سؤال کنید از خدا که ایشان را بر شما مسلط نگرداند الخ و شیخ صدوق روایت کرده که چون ماه رمضان داخل می‏شد حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله آزاد می‏کرد هر اسیری که بود و عطا می‏نمود هر سائلی را مؤلف گوید که ماه رمضان ماه خداوند عالمیان است و شریفترین ماهها است و ماهیست که درهای آسمان و درهای بهشت و رحمت گشوده می‏شود و درهای جهنّم بسته می‏شود و در آن شبی است که عبادت در آن بهتر است از عبادت هزار ماه پس تأمّل نما که چگونه خواهی بود در شب و روز خود و چگونه نگاه می‏داری اعضاء و جواح خود را از معصیتهای پروردگار خود و مبادا شبها در خواب باشی و روزها غافل از یاد خدا همانا در خبر است که در آخر هر روز از روزهای ماه رمضان در وقت افطار حق تعالی هزار هزار کس را از آتش جهنّم آزاد می‏کند و چون شب جمعه و روز جمعه می‏شود در هر ساعتی هزار هزار کس را از آتش جهنم آزاد می‏کند که هر یک مستوجب عذاب شده باشند و در شب و روز آخر ماه به عدد آنچه در تمام ماه آزاد کرده است آزاد می‏کند پس ای عزیز مبادا بیرون رود ماه رمضان و گناهان تو باقی مانده باشد و در هنگامی که روزه‏داران مزدهای خود را بگیرند تو از جمله محرومان و زیانکاران باشی و تقرب بجوی بسوی خداوند تبارک و تعالی به تلاوت کردن قرآن مجید در شبها و روزهای این ماه و به ایستادن به نماز و جِدّ و جَهد کردن در عبادت و بجا آوردن نمازها در اوقات فضیلت و کثرت استغفار و دعا فَعَنِ الصَّادِقِ‏علیه السلام اَنَّهُ مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فی‏ شَهْرِ امام صادق‏علیه السلام فرمود: هر که در ماه رمضان آمرزیده نشودرَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلی‏ قابِلٍ اِلاَّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ و نگاه دارد خود را ازتا سال آینده آمرزیده نشود مگر آنکه در عرفات حاضر شود چیزهایی خدا حرام کرده است و از افطار کردن بر چیزهای حرام و رفتار کن به نحوی که مولای ما حضرت صادق‏علیه السلام وصیّت نموده و فرموده که هرگاه روزه‏داری می‏باید که روزه دارد گوش و چشم و مو و پوست و جمیع اعضای تو یعنی از محرّمات بلکه از مکروهات و فرمود باید که روز روزه تو مانند روز افطار تو نباشد و نیز فرموده که روزه نه همین از خوردن و آشامیدن است تنها بلکه باید در روز روزه نگاه دارید زبان خود را از دروغ و بپوشانید دیده‏های خود را از حرام و با یکدیگر نزاع مکنید و حَسَد مبرید و غیبت مکنید و مجادله مکنید و سوگند دروغ مخورید بلکه سوگند راست نیز و دشنام مدهید و فحش مگوئید و ستم مکنید و بی‏خردی مکنید و دلتنگ مشوید و غافل مشوید از یاد خدا و از نماز و خاموش باشید از آنچه نباید گفت و صبر کنید و راستگو باشید و دوری کنید از اهل شرّ و اجتناب کنید از گفتار بد و دروغ و افتراء و خصومت کردن با مردم و گمان بد بردن و غیبت کردن و سخن‏چینی کردن و خود را مُشْرِف به آخرت دانید و منتظر فَرَج و ظُهور قائم آل محمّدعلیه السلام باشید و آرزومند ثوابهای آخرت باشید و توشه اعمال صالحه برای سفر آخرت بردارید و بر شما باد به آرام دل و آرام تن و خضوع و خشوع و شکستگی و مذلّت مانند بنده‏ای که از آقای خود ترسد و ترسان باشید از عذاب خدا و امیدوار باشید رحمت او را و باید پاک باشد ای روزه‏دار دل تو از عیبها و باطن تو از حیله‏ها و مکرها و پاکیزه باشد بدن تو از کثافتها و بیزاری بجوی بسوی خدا از آنچه غیر اوست و در روزه ولایت خود را خالص گردانی از برای او و خاموش باشی از آنچه حق تعالی نهی کرده است تو را از آن در آشکارا و پنهان و بترسی از خداوند قهار آنچه سزاوار ترسیدن او است در پنهان و آشکار و ببخشی روح و بدن خود را به خدای عزّوجلّ در ایّام روزه خود و فارغ گردانی دل خود را از برای محبّت او و یاد او و بدن خود را به کارفرمائی در آنچه خدا تو را امر کرده است به آن و خوانده است بسوی آن اگر همه اینها را به عمل آوری آنچه سزاوار روزه داشتن است به عمل آورده‏ای و فرموده خدا را اطاعت کرده‏ای و آنچه کم کنی از آنها که بیان کردم از برای تو به قدر آن از روزه تو کم می‏شود از فضل آن و ثواب آن بدرستی که پدرم گفت رسول خداصلی الله علیه وآله شنید که زنی در روز روزه‏ای جاریه خود را دشنام داد حضرت طعامی طلبید آن زن را گفت بخور زن گفت من روزه‏ام فرمود چگونه روزه‏ای که جاریه خود را دشنام دادی روزه از خوردن و آشامیدن تنها نیست بدرستی‏که حق تعالی روزه را حجابی گردانیده است از سایر امور قبیحه از کردار بد و گفتار بد چه بسیار کمند روزه‏داران و چه بسیارند گرسنگی کشندگان و حضرت امیرالمؤمنین‏علیه السلام فرمود که چه بسیار روزه‏داری که بهره‏ای نیست او را از روزه به غیر از تشنگی و گرسنگی و چه بسیار عبادت کننده‏ای که نیست او را بهره‏ای از عبادت به غیر تَعَب ای خوشا خواب زیرکان که بهتر از بیداری و عبادت احمقان است و خوشا افطار کردن زیرکان که بهتر از روزه داشتن بی‏خردان است و روایت شده از جابربن یزید از حضرت امام محمد باقرعلیه السلام که حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله به جابر بن عبدالله فرمود ای جابر این ماه رمضانست هر که روزه بدارد روز آن را و بایستد به عبادت پاره‏ای از شبش را و باز دارد از حرام شکم و فَرْج خود را و نگاه دارد زبان خود را بیرون رود از گناهان خود مثل بیرون رفتن او از ماه جابر گفت یا رسول‏اللّه چه نیکو است این حدیث که فرمودی فرمود ای جابر و چقدر سخت است این شرطهایی که نمودم وبالجمله اعمال این ماه شریف در دو مطلب و یک خاتمه ذکر می‏شود.
مطلب اوّل‏
در اَعْمال مُشترکه این ماه است و آن بر چهار قِسْم است‏
قسم اوّل اعمالی است که در هر شب و روز این ماه بجا آورده می‏شود سیّد بن طاوس روایت کرده از حضرت امام جعفر صادق و امام موسی کاظم‏علیهما السلام که فرمودند می‏گوئی در ماه رَمَضان‏
از اوّل تا به آخر آن بعد از هر فریضه: اَللّهُمَّ ارْزُقْنی‏ حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ فی‏ خدایا روزیم گردان حج خانه کعبه را درعامی‏ هذا وَفی‏ کُلِّ عامٍ ما اَبْقَیْتَنی‏ فی‏ یُسْرٍ مِنْکَ وَعافِیَةٍ وَسَعَةِاین سال و در هر سال تا زنده هستم در آسایش و تندرستی از جانب تو و وسعت رِزْقٍ وَلا تُخْلِنی‏ مِنْ تِلْکَ الْمواقِفِ الْکَریمَةِ وَالْمَشاهِدِ الشَّریفَةِ روزی و دورم مکن از این اماکن گرامی و مشاهد شریفه‏وَزِیارَةِ قَبْرِ نَبِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَفی‏ جَمیعِ حَوائِجِ الدُّنْیاو زیارت قبر پیامبرت که درود تو بر او و آلش باد در همه حاجتهای دنیاوَالأخِرَةِ فَکُنْ لی‏ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ فیما تَقْضی‏ وَتُقَدِّرُ مِنَ الأَمْرِو آخرتم پشتیبان من باش خدایا از تو خواهم در آنچه بنا هست درباره‏اش حکم فرمائی و مقدر کنی در آن فرمان‏الْمَحْتُومِ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْرِ مِنَ الْقَضآءِ الَّذی‏ لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْ‏حتمی و مسلم در شب قدر از آن تقدیری که برگشت ندارد و تغییر نپذیرد که‏تَکْتُبَنی‏ مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ‏مرا از حاجیان خانه محترم کعبه‏ات ثبت فرمایی آن حاجیانی که حجشان درست و سعیشان مورد تقدیر و سپاس است‏الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ وَاجْعَلْ فیما تَقْضی‏و گناهانشان آمرزیده و کارهای بدشان بخشیده شده است و قرار ده در همان قضاوَتُقَدِّرُ اَنْ تُطیلَ عُمْری‏ وَتُوَسِّعَ عَلَیَّ رِزْقی‏ وَتُؤدِّی‏ عَنّی‏ اَمانَتی‏و تقدیراتت که عمر مرا طولانی گردانی و روزیم را فراخ کنی و امانت و قرضم راوَدَیْنی‏ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ و می‏خوانی عقب نمازهای فریضه: یا عَلِیُّ یااداء فرمائی، اجابت فرما ای پروردگار جهانیان ای والا ای‏عَظیمُ یا غَفُورُ یا رَحیمُ اَنْتَ الرَّبُّ الْعَظیمُ الَّذی‏ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَی‏ءٌبزرگ ای آمرزنده ای مهربان تویی پروردگار بزرگی که نیست مانند او چیزی‏وَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ وَهذا شَهْرٌ عَظَّمْتَهُ وَکَرَّمْتَهُ وَشَرَّفْتَهُ وَفَضَّلْتَهُ‏و او شنوا و بینا است و این ماهی است که آنرا بزرگ و گرامی داشته و او را شرافت و برتری داده‏ای‏عَلَی الشُّهُورِ وَهُوَ الشَّهْرُ الَّذی‏ فَرَضْتَ صِیامَهُ عَلَیَّ وَهُوَ شَهْرُبر ماههای دیگر و این ماهی است که روزه آن را بر من واجب کرده و این ماه‏رَمَضانَ الَّذی‏ اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ هُدیً لِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی‏رمضان است همان ماهی که قرآن را در آن فرو فرستادی آن قرآنی که راهنمای مردم و نشانه‏های روشنی از هدایت وَالْفُرْقانِ وَجَعَلْتَ فیهِ لَیْلَةَ الْقَدْرِ وَجَعَلْتَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ فَیا و جدا ساختن (میان حق و باطل) است و قراردادی در این ماه شب قدر را و آن را بهتر از هزار ماه کردی پس ای‏ذَالْمَنِّ وَلا یُمَنُّ عَلَیْکَ مُنَّ عَلَیَّ بِفَکاکِ رَقَبَتی‏ مِنَ النَّارِ فیمَنْ تَمُنُ‏منت داری که کسی بر تو منت ندارد منت نه بر من به آزاد ساختنم از آتش در میان آنانکه‏عَلَیْهِ وَاَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ وشیخ کفعمی درمصباح‏بر آنها منت نهی و داخل بهشتم گردان برحمتت ای مهربانترین مهربانان و بلد الأمین و شیخ شهید در مجموعه خود از حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله نقل کرده‏اند که آن حضرت فرمود هرکه این دعا را در ماه رَمَضان بعد از هر نماز واجبی بخواند حقّ تعالی بیامرزد گناهان‏
او را تا روز قیامت و دعا این است: اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلی‏ اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ خدایا بفرست بر خفتگان در گور نشاط و سروراَللَّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ اَللّهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جایِعٍ اَللّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیانٍ‏خدایا دارا کن هر نداری را خدایا سیر کن هر گرسنه‏ای را خدایا بپوشان هر برهنه رااَللّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدینٍ اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوبٍ اَللّهُمَّ رُدَّخدایا ادا کن قرض هر قرضداری را خدایا بگشا اندوه هر غمزده را خدایا به وطن بازگردان هرکُلَّ غَریبٍ اَللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیرٍ اَللّهُمَّ اَصْلِحْ کُلَّ فاسِدٍ مِنْ اُمُورِدور از وطنی را خدایا آزاد کن هر اسیری را خدایا اصلاح کن هر فسادی را از کارالْمُسْلِمینَ اَللّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَریضٍ اَللّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناکَ اَللّهُمَ‏مسلمین خدایا درمان کن هر بیماری را خدایا ببند رخنه فقر ما را به وسیله دارائی خود خدایاغَیِّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِکَ اَللّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَاَغْنِنا مِنَ‏بدی حال ما را بخوبی حال خودت مبدل کن خدایا ادا کن از ما قرض و بدهیمان را و بی‏نیازمان کن از الْفَقْرِ اِنَّکَ عَلی‏ کُلِّشَی‏ءٍ قَدیرٌ و شیخ کلینی در کافی روایت کرده از ابو بصیر که نداری که راستی تو بر هر چیز توانائی حضرت صادق‏علیه السلام در ماه رمضان این دعا رامی‏خواند اَللّهُمَّ اِنّی‏ بِکَ وَمِنْکَ اَطْلُبُ خدایامن بوسیله تو و از شخص تو می‏جویم حاجَتی‏ وَمَنْ طَلَبَ حاجَةً اِلیَ النَّاسِ فَاِنّی‏ لا اَطْلُبُ حاجَتی‏ اِلاَّ حاجتم را و هر که حاجت خویش از مردم می‏جوید ولی من نجویم حاجتم را جزمِنْکَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ وَاَسْئَلُکَ بِفَضْلِکَ وَرِضْوانِکَ اَنْ تُصَلِّیَ‏از تو تنها که شریکی نداری و از تو خواهم به حق فضل و خوشنودیت که درود فرستی‏عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ وَاَنْ تَجْعَلَ لی‏ فی‏ عامی‏ هذا اِلی‏ بَیْتِکَ‏بر محمد و خاندان او و اینکه در این سال برای رسیدن من به خانه‏الْحَرامِ سَبیلاً حِجَّةً مَبْرُورَةً مُتَقبَّلَةً زاکِیَةً خالِصَةً لَکَ تَقَرُّ بِها عَیْنی‏محترمت کعبه راهی قرار دهی که حجی صحیح و پذیرفته و پاکیزه و خالص برای تو انجام دهم آن چنانکه دیده‏ام‏وَتَرْفَعُ بِها دَرَجَتی‏ وَتَرْزُقَنی‏ اَنْ اَغُضَّ بَصَری‏ وَاَنْ اَحْفَظَ فَرْجی‏بدان روشن شود و درجه‏ام بدان بالا رود و روزیم کن که دیده‏ام را بپوشانم و عورتم را (از گناه) نگهدارم‏وَاَنْ اَکُفَّ بِها عَنْ جَمیعِ مَحارِمِکَ حَتّی‏ لایَکُونَ شَی‏ءٌ آثَرَ عِنْدی‏و خود را از همه کارهای حرام تو باز دارم تا بدان حد که هیچ چیزی در پیش من محبوبترمِنْ طاعَتِکَ وَخَشْیَتِکَ وَالْعَمَلِ بِما اَحْبَبْتَ وَالتَّرْکِ لِما کَرِهْتَ‏از اطاعت و ترس از تو و انجام آنچه دوست داری و نکردن آنچه را ناخوش داری‏وَنَهَیْتَ عَنْهُ وَاجْعَلْ ذلِکَ فی‏ یُسْرٍ وَیَسارٍ وَعافِیَةٍ وَما اَنْعَمْتَ بِهِ‏و آنرا قدغن کرده‏ای نباشد و قرار ده همه اینها را در گشایش و آسودگی و تندرستی با هر چه نعمت که‏عَلَیَّ وَاَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ وَفاتی‏ قَتْلاً فی‏ سَبیلِکَ تَحْتَ رایَةِ نَبِیِّکَ‏به من داده‏ای و از تو خواهم که مرگ مرا کشته شدن در راهت قرار دهی که در زیر پرچم پیغمبرت‏مَعَ اَوْلِیآئِکَ وَاَسْئَلُکَ اَنْ تَقْتُلَ بی‏ اَعْدآئَکَ وَاَعْدآءَ رَسُولِکَ وَاَسْئَلُکَ‏با دوستانت کشته شوم و از تو خواهم که دشمنان خود و دشمنان پیامبرت را بدست من بکشی و از تو خواهم‏اَنْ تُکْرِمَنی‏ بِهَوانِ مَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِکَ وَلا تُهِنّی‏ بِکَرامَةِ اَحَدٍ مِنْ‏که مرا گرامی داری بخوار کردن هر یک از خلق خود که خواهی ولی خوارم نکنی به گرامی داشتن هیچیک ازاَوْلِیآئِکَ اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی‏ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً حَسْبِیَ اللَّهُ ما شآءَ اللَّهُ‏دوستانت خدایا قرار ده برای من با پیامبرت راهی خدا مرا بس است و آنچه خواهد شود مؤلف گوید: که‏این دعاء موسوم به دعای حجّ است سیّد در اقبال از حضرت صادق‏علیه السلام روایت کرده خواندن آن را در شبهای ماه رمضان بعد از مغرب و کفعمی در بلدالأمین گفته که مستحب است خواندن آن در هر روز از ماه رمضان و در شب اوّل نیز و شیخ مفید در مقنعه برای خصوص شب اوّل نقل کرده بعد از نماز مغرب و بدانکه بهترین اعمال در شبها و روزهای ماه مبارک رمضان خواندن قرآن است و بسیار باید خواند چه آنکه قرآن در این ماه نازل شده است و وارد شده که هر چیزی را بهاریست و بهار قرآن ماه رمضانست و در ماههای دیگر هر ماهی یک ختم سنت است و اقلّش شش روز است و در ماه رمضان در هر سه روز یک ختم سنّت است و اگر روزی یک ختم تواند بکند خوبست علامه مجلسی‏رحمه الله فرموده که در حدیث است که بعضی از ائمّه‏علیهم السلام در این ماه چهل ختم قرآن و زیاده می‏کردند و اگر هر ختم قرآنی را ثوابش را به روح مقدّس یکی از چهارده معصوم‏علیهم السلام هدیّه کند ثوابش مضاعف گردد و از روایتی ظاهر می‏شود که اجر چنین کسی آن است که با ایشان باشد در روز قیامت و دراین‏ماه دعا وصلوات و استغفار بسیار باید نمود و لااِلهَ اِلَّا اللَّهُ بسیار باید گفت و روایت شده که جناب امام زین‏العابدین‏علیه السلام چون ماه رمضان داخل می‏شد تکلّم نمی‏کرد مگر به دعاء و تسبیح و استغفار و تکبیر و باید اهتمام بسیار نمود به عبادت و نافله‏های شب و روز قسم دویّم اعمالیست که در شبهای ماه رمضان باید بجا آورد و آن چند امر است اوّل افطار است و مستحب است که بعد از نماز شام افطار کند مگر آنکه ضعف بر او غلبه کرده باشد یا جمعی منتظر او باشند دوّم آنکه افطار کند با چیز پاکیزه از حرام و شُبهات و بهتر آنست که به خرمای حلال افطار کند تا ثواب نمازش چهارصد برابر گردد و به خرما و آب و به رطب و به لبن و به حلوا و به نبات و به آب گرم به هر کدام که افطار کند نیز خوبست سیّم آنکه در وقت افطار دعاهای وارده آنرا بخواند از جمله آنکه بگوید: اَللّهُمَّ لَکَ صُمْتُ وَعَلی‏ خدایا برای تو روزه گرفتم و بارِزْقِکَ اَفْطَرْتُ وَعَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ تا خدا عطا کند به او ثواب هر کسی را که در این‏روزی تو افطار کنم و بر تو توکل کنم روز روزه داشته و اگر دعای اَللّهُمَّ رَبَّ النّورِ الْعَظیمِ را که سیّد و کفعمی روایت کرده‏اند بخواند فضیلت بسیار یابد و روایت شده که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام هرگاه می‏خواست افطار کند می‏گفت: بِسْمِ اللَّهِ اَللّهُمَّ لَکَ صُمْنا وَعَلی‏ رِزْقِکَ خدایا برای تو روزه گرفتیم و با روزی تواَفْطَرْنا فَتَقَبَّلْ مِنَّا اِنَّکَ اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ چهارم در لقمه اوّل بگوید بِسْمِ اللَّهِ‏افطار کنیم پس از ما بپذیر که براستی تو شنوا و دانایی الرَّحْمنِ الرّحَیمِ یا واسِعَ الْمَغْفِرَةِ اِغْفِرْ لی‏ تا خدا او را بیامرزد و در خبر است که در آخر هر روز از روزهای ماه رمضان خدا هزار هزار کس را از آتش جهنّم آزاد می‏کند پس از حق تعالی بخواه که تو را یکی از آنها قرار دهد پنجم در وقت افطار سوره قدر بخواند ششم در وقت افطار تصدّق کند و افطار دهد روزه‏داران را اگر چه به چند دانه خرما یا شربتی آب باشد و از حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله مرویست که کسی که افطار دهد روزه داری را از برای او خواهد بود مثل اَجرِ آن روزه‏دار بدون آنکه از اجر او چیزی کم شود و هم از برای او خواهد بود مثل آن عمل نیکویی که بجا آورد آن افطار کننده به قوه آن طعام و آیةالله علامه حلّی در رساله سَعدِیَّه از حضرت صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود هر مؤمنی که اطعام کند مؤمنی را لقمه‏ای در ماه رمضان بنویسد حق تعالی برای او اجر کسی که سی بنده مؤمن آزاد کرده باشد و از برای او باشد نزد حق‏تعالی یک دعای مستجاب هفتم در هر شب خواندن هزار مرتبه اِنّا اَنزَلْناهُ وارد است هشتم در هر شب صد مرتبه حم دُخان را بخواند اگر میسّر شود نهم سیّد روایت کرده که هر که این دعا را بخواند در هر شب ماه رمضان آمرزیده شود گناهان چهل سال او
اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذی‏ اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ علی‏ خدایا ای پروردگار ماه رمضان که در آن قرآن را فرستادی و برعِبادِکَ فیهِ الصِّیامَ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنی‏ حَجَّ بَیْتِکَ‏بندگان روزه را در این ماه واجب کردی درود فرست بر محمد و آل محمد و روزیم گردان حج خانه‏الْحَرامِ فی‏ عامی‏ هذا وَفی‏ کُلِّ عامٍ وَاغْفِرْ لی‏ تِلْکَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ‏محترم خود کعبه را در این سال و در هر سال و بیامرز برایم این گناهان بزرگ را فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُها غَیْرُکَ یا رَحْمنُ یا عَلاَّمُ دهم در هر شب بخواند بعد از مغرب که براستی نیامرزد آنها را جز تو ای بخشاینده و ای بسیار دانا دعای حجّ را که در قسم اوّل گذشت یازدهم بخواند در هر شب از ماه رمضان اَللّهُمَّ اِنّی‏ خدایا من ستایش‏رااَفْتَتِحُ الثَّنآءَ بِحَمْدِکَ وَاَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوابِ بِمَّنِکَ وَاَیْقَنْتُ اَنَّکَ اَنْتَ‏بوسیله حمد تو می‏گشایم و تویی که به نعمت‏بخشی خود بندگان را به درستی واداری و یقین دارم که براستی تواَرْحَمُ الرَّاحِمینَ فی‏ مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَاَشَدُّ الْمُعاقِبینَ فی‏مهربانترین مهربانانی اما در جای گذشت و مهربانی ولی سخت‏ترین کیفرکننده‏ای درمَوْضِعِ النَّکالِ وَالنَّقِمَةِ وَاَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرینَ فی‏ مَوْضِعِ الْکِبْریآءِجای شکنجه و انتقام و بزرگترین جبارانی در جای بزرگی ووَالْعَظَمَةِ اَللّهُمَّ اَذِنْتَ لی‏ فی‏ دُعآئِکَ وَمَسْئَلَتِکَ فَاسْمَعْ یا سَمیعُ‏عظمت خدایا تو به من اجازه دادی در این که بخوانمت و از تو درخواست کنم پس ای خدای شنوامِدْحَتی‏ وَاَجِبْ یا رَحیمُ دَعْوَتی‏ وَاَقِلْ یا غَفُورُ عَثْرَتی‏ فَکَمْ یآمدح و ثنایم را بشنو و پاسخ ده ای مهربان خواسته‏ام را و نادیده‏گیر ای آمرزنده لغزشم را ای‏اِلهی‏ مِنْ کُرْبَةٍ قَدْ فَرَّجْتَها وَهُمُومٍ قَدْ کَشَفْتَها وَعَثْرَةٍ قَدْ اَقَلْتَهامعبود من چه بسیار گرفتاری که برطرف کردی و چه بسیار اندوه که زدودی و لغزشها که چشم پوشیدی‏وَرَحْمَةٍ قَدْ نَشَرْتَها وَحَلْقَةِ بَلاءٍ قَدْ فَکَکْتَها اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ لَمْ یَتَّخِذْو مهر و رحمت که گستردی و زنجیر بلا که از هم باز کردی ستایش خاص خدایی است که نگیردصاحِبَةً وَلا وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فی‏ الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌ‏همسری و نه فرزندی و نیست برایش شریکی در فرمانروایی و نیست برایش یاوری‏مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی‏ جَمیعِ‏از خواری و به کمال بزرگی او را یاد کن ستایش خدای را به همه ستودگیهایش یکسر بر همه‏نِعَمِهِ کُلِّها اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ لا مُضآدَّ لَهُ فی‏ مُلْکِهِ وَلا مُنازِعَ لَهُ فی‏نعمتهایش یکسر ستایش برای خدایی است که ضد و دشمنی در پادشاهی او و ستیزه‏جویی در اَمْرِهِ اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ لا شَریکَ لَهُ فی‏ خَلْقِهِ وَلا شَبیهَ لَهُ فی‏ عَظَمَتِهِ فرمانش نیست ستایش خدایی را است که شریکی در خلقتش ندارد و شبیهی در عظمت او نیست‏اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الْفاشی‏ فِی الْخَلْقِ اَمْرُهُ وَ حَمْدُهُ الظَّاهِرِ بِالْکَرَمِ مَجْدُهُ‏ستایش خاص خدایی است که هویدا است در میان خلق کارش و ستایشش و آشکار است به بزرگواری شوکتش‏الْباسِطِ بِالْجُودِ یَدَهُ الَّذی‏ لا تَنْقُصُ خَزآئِنُهُ وَلا تَزیدُهُ کَثْرَةُ الْعَطآءِو گشاده است دستش آنکه نقصان نپذیرد خزینه‏هایش و نیفزایدش بسیاری عطااِلاَّ جُوداً وَ کَرَماً اِنَّهُ هُوَ الْعَزیزُ الْوَهَّابُ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ قَلیلاً مِنْ‏مگر جود و بزرگواری براستی که او عزیز و بسیار بخشنده است خدایا از تو خواهم اندکی ازکَثیرٍ مَعَ حاجَةٍ بی‏ اِلَیْهِ عَظیمَةٍ وَغِناکَ عَنْهُ قَدیمٌ وَ هُوَ عِنْدی‏ کَثیرٌبسیار با اینکه نیازمندیم بدان بزرگ است و بی‏نیازی تو از آن قدیم و ازلی است و آن درخواست پیش من بسیاروَهُوَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسیرٌ اَللّهُمَّ اِنَّ عَفْوَکَ عَنْ ذَنْبی‏ وَتَجاوُزَکَ عَنْ‏ولی در نزد تو اندک و آسان است خدایا براستی گذشت تو از گناهم و چشم‏پوشیت ازخَطیئَتی‏ وَصَفْحَکَ عَنْ ظُلْمی‏ وَسَِتْرَکَ عَلی‏ قَبیحِ عَمَلی‏ وَحِلْمَکَ‏خطایم و نادیده گیریت از ستمم و پرده‏پوشیت بر کار زشتم و بردباریت‏عَنْ کَثیرِ جُرْمی‏ عِنْدَ ما کانَ مِنْ خَطأی‏ وَعَمْدی‏ اَطْمَعَنی‏ فی‏ اَنْ‏در برابر جنایت و جرم بسیارم که به خطا یا از روی تعمد کردم مرا به طمع انداخت تا از تواَسْئَلَکَ ما لا اَسْتَوْجِبُهُ مِنْکَ الَّذی‏ رَزَقْتَنی‏ مِنْ رَحْمَتِکَ وَاَرَیْتَنی‏درخواست کنم چیزی را که مستحق آن نیستم، درخواست کنم آنچه را که از رحمتت روزی من کردی ومَنْ قُدْرَتِکَ وَعَرَّفْتَنی‏ مِنْ اِجابَتِکَ فَصِرْتُ اَدْعُوکَ آمِناً وَاَسْئَلُکَ‏از قدرتت به من نمایاندی و از اجابت دعایت به من شناساندی و این سبب شد که من از روی اطمینان تو را بخوانم‏مِسْتَأنِساً لا خآئِفاً وَلا وَجِلاً مُدِلاًّ عَلَیْکَ فیما قَصَدْتُ فیهِ اِلَیْکَ‏و با تو انس گرفته بدون ترس و واهمه از تو حاجت بخواهم و تازه در مطلوب و مقصود خود با ناز و عشوه به درگاهت آیم‏فَاِنْ اَبْطَاَ عَنّی‏ عَتَبْتُ بِجَهْلی‏ عَلَیْکَ وَلَعَلَّ الَّذی‏ اَبْطَاَعَنّی‏ هُوَ خَیْرٌ لی‏و اگر حاجتم دیر برآید بواسطه نادانیم بر تو اعتراض کنم در صورتی که شاید دیر کردن آن برای من بهتر باشد زیرا لِعِلْمِکَ بِعاقِبَةِ الْأُمُورِ فَلَمْ اَرَ مَوْلاً کَریماً اَصْبَرَ عَلی‏ عَبْدٍ لَئیمٍ مِنْکَ تو دانای به سرانجام کارها هستی و از اینرو من ندیدم مولای بزرگواری را که بر بنده پست خود شکیباتر از تو باشدعَلَیَّ یا رَبِّ اِنَّکَ تَدْعُونی‏ فَاُوَلّی‏ عَنْکَ وَتَتَحَبَّبُ اِلَیَّ فَاَتَبَغَّضُ اِلَیْکَ‏بر من ای پروردگارم تو مرا می‏خوانی ولی من از تو رومی‏گردانم و تو به من دوستی می‏کنی ولی من با تودشمنی می‏کنم و تووَتَتَوَدَّدُ اِلَیَّ فَلا اَقْبَلُ مِنْکَ کَاَنَّ لِیَ التَّطَوُّلَ عَلَیْکَ فَلَمْ یَمْنَعْکَ ذلِکَ‏به من محبت کنی و من نپذیرم گویا من منتی بر تو دارم و باز این احوال بازندارد تو را ازمِنَ الرَّحْمَةِ لی‏ وَالْأِحْسانِ اِلَیَّ وَالتَّفَضُّلِ عَلَیَّ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ‏مهر به من و و احسان بر من و بزرگواریت نسبت به من از روی بخشندگی و بزرگواریت‏فَارْحَمَ عَبْدَکَ الْجاهِلَ وَجُدْ عَلَیْهِ بِفَضْلِ اِحْسانِکَ اِنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ‏پس بر بنده نادانت رحم کن و از زیادی احسانت بر او ببخش که براستی تو بخشنده و بزرگواری‏اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی‏ الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الْأِصْباحِ‏ستایش خاص خدا است که مالک سلطنت و روان کننده کشتی (وجود) و مسخرکننده بادها و شکافنده سپیده صبح‏دَیَّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ عَلی‏ حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُو حکمفرمای روز جزا و پروردگار جهانیان است ستایش خدای‏را است که بردباریش پس از دانستن و ستایش‏للَّهِ‏ِ عَلی‏ عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ للَّهِ‏ِ عَلی‏ طُولِ اَناتِهِ فی‏ غَضَبِهِ‏برای خدا است بر گذشتش با اینکه نیرومند است و ستایش برای خدا است بر زیادی تحمل و بردباریش در عین خشم‏وَهُوَ قادِرٌ عَلی‏ ما یُریدُ اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ خالِقِ الْخَلْقِ باسِطِ الرِّزْقِ فاِلقِ‏او با اینکه او بر هرچه بخواهد تواناست ستایش خدای‏را است که آفریننده خلق و گسترنده روزی و شکافنده‏اَلْأِصْباحِ ذِی الْجَلالِ وَالْأِکْرامِ وَالْفَضْلِ وَالْأِنْعامِ الَّذی‏ بَعُدَ فَلاصبح صاحب جلال و بزرگواری و فضل و نعمت‏بخشی آنکه دور است پس‏یُری‏ وَقَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوی‏ تَبارَکَ وَتَعالی‏ اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ لَیْسَ لَهُ‏دیده نشود و نزدیک است که مطلع از گفتگوهای سری است برتر و والا است ستایش خدایی را که نیست برای اومُنازِ عٌ یُعادِلُهُ وَلا شَبیهٌ یُشاکِلُهُ وَلا ظَهیرٌ یُعاضِدُهُ قَهَرَ بِعِزَّتِهِ‏ستیزه‏جویی که با او برابری کند و نه شبیهی که هم‏شکل او باشد و نه پشتیبانی که کمکش کند به عزت خویش الْأَعِزَّآءَ وَتَواضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمآءُ فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ ما یَشآءُ اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ چیره دستان را مقهور ساخته و در مقابل عظمتش بزرگان فروتنی کرده پس بوسیله نیرویش بهرجا که خواهد رسیده ستایش خدایی راالَّذی‏ یُجیبُنی‏ حینَ اُنادیهِ وَیَسْتُرُ عَلَیَّ کُلَّ عُورَةٍ وَاَنَا اَعْصیهِ وَکه پاسخم دهد هرگاه بخوانمش و بپوشاند بر من هر زشتی را و من نافرمانیش کنم ویُعَظِّمُ الْنِّعْمَةَ عَلَیَّ فَلا اُجازیهِ فَکَمْ مِنْ مَوْهِبَةٍ هَنیئَةٍ قَدْ اَعْطانی‏بزرگ گرداند بر من نعمتش را ولی من پاداشش ندهم پس چه بسیار بخششهای جانبخشی که به من عطا فرمودوَعَظیمَةٍ مَخُوفَةٍ قَدْ کَفانی‏ وَبَهْجَةٍ مُونِقَةٍ قَدْ اَرانی‏ فَاُثْنی‏ عَلَیْهِ‏و چه پیش آمدهای بزرگ و هولناکی را که از من دور کرد و چه خوشیهای شگفت‏انگیزی که به من نمایاند او راحامِداً وَاَذْکُرُهُ مُسَبِّحاً اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ لا یُهْتَکُ حِجابُهُ وَلا یُغْلَقُ‏ستایش کنان ثنا گویم و تسبیح گویان یادش کنم ستایش خاص خدایی است که پرده‏اش دریده نشود و در خانه‏اش‏بابُهُ وَلا یُرَدُّ سآئِلُهُ وَلا یُخَیَّبُ آمِلُهُ اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ یُؤْمِنُ الْخآئِفینَ‏بسته نگردد و خواهنده‏اش رد نشود و آرزومندش نومید نگردد ستایش خاص خدایی است که هراسناکان را امان بخشدوَیُنَجِّی الصَّالِحینَ وَیَرْفَعُ‏الْمُسْتَضْعَفینَ وَیَضَعُ الْمُسْتَکْبِرینَ وَو شایستگان‏را نجات دهد و ناتوان شمردگان‏را بلند کند و گردنکشان‏را زبون کند ویُهْلِکُ مُلُوکاً وَیَسْتَخْلِفُ آخَرینِ وَالْحَمْدُ للَّهِ‏ِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِشاهان را نابود کند و به جایشان دسته دیگری نشاند ستایش خدای‏را در هم‏شکننده سرکشان و نابودکننده‏الظَّالِمینَ مُدْرِکِ الْهارِبینَ نَکالِ الظَّالِمینَ صَریخِ الْمُسْتَصْرِخینَ‏ستمکاران دریابنده گریختگان کیفردهنده ظالمان فریادرس فریادخواهان‏مَوْضِع ِ حاجاتِ الطَّالِبینَ مُعْتَمَدِ الْمُؤْمِنینَ اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ مِنْ‏جایگاه حاجتهای جویندگان تکیه‏گاه مؤمنان ستایش خدایی را است که‏خَشْیَتِهِ تَرْعَدُ السَّمآءُ وَ سُکَّانُها وَتَرْجُفُ الْأَرْضُ وَعُمَّارُهااز ترس او آسمان و ساکنانش غرش کنند و زمین و آباد کنندگانش بر خود بلرزندوَتَمُوجُ الْبِحارُ وَمَنْ یَسْبَحُ فی‏ غَمَراتِها اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ هَدانا لِهذاو دریاها و آنانکه در قعر آنها شناوری کنند به جنبش و موج درآید ستایش خاص خدایی است که ما را به این (دین) هدایت فرمود وَما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا اَنْ هَدانَا اللَّهُ اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ یَخْلُقُ وَلَمْ یُخْلَقْ و اگر او ما را هدایت نکرده بود ما بدان هدایت نمی‏شدیم ستایش خدایی را است که آفرید و خود آفریده نشده‏وَیَرْزُقُ وَلا یُرْزَقُ وَیُطْعِمُ وَلا یُطْعَمُ وَیُمیتُ الْأَحیآءَ وَیُحْیِی‏روزی دهد و کسی او را روزی ندهد و بخوراند و خود بی‏نیاز از خوراک است و بمیراند زندگان را و زنده کندالْمَوْتی‏ وَهُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلی‏ کُلِّشَیْ‏ءٍ قَدیرٌمردگان‏را و او است زنده‏ای که نمیرد هرچه خیر است به‏دست او است و او برای هرچیز توانا است‏اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ وَاَمینِکَ وَصَفِیِّکَ‏خدایا درود فرست بر محمد بنده‏ات و پیامبرت و امین بر وحیت و پسندیده‏ات‏وَحَبیبِکَ وَخِیَرَتِکَ مَنْ خَلْقِکَ وَحافِظِ سِرِّکَ وَمُبَلِّغِ رِسالاتِکَ اَفْضَلَ‏و حبیبت و برگزیده‏ات از میان خلق و نگهدار رازت و رساننده پیامهایت برترین درودوَاَحْسَنَ وَاَجْمَلَ وَاَکْمَلَ وَاَزْکی‏ وَاَنْمی‏ وَاَطْیَبَ وَاَطْهَرَ وَاَسْنی‏و بهترین و زیباترین و کاملترین و پاکیزه‏ترین و پررشدترین و خوشترین و پاکترین و بلندترین‏وَاَکْثَرَ ما صَلَّیْتَ وَبارَکْتَ وَتَرَحَّمْتَ وَتَحَنَّنْتَ وَسَلَّمْتَ عَلی‏ اَحَدٍو بیشترین درودی که فرستادی و برکتی که دادی و ترحمی که کردی و عطوفتی که ورزیدی و تحیتی‏که فرستادی بر هر یکی‏مِن عِبادِکَ وَاَنْبِیآئِکَ وَرُسُلِکَ وَصِفْوَتِکَ وَاَهْلِ الْکَرامَةِ عَلَیْکَ مِن‏از بندگانت و پیمبرانت و رسولانت و برگزیدگانت و گرامیان تو از میان‏خَلْقِکَ اَللّهُمَّ وَصَلِّ عَلی‏ عَلیٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَوَصِیِّ رَسوُلِ رَبِ‏خلقت خدایا و درود فرست بر علی امیر مؤمنان و وصی فرستاده پروردگارالْعالَمینَ عَبْدِکَ وَوَلیِّکَ وَاَخی‏ رَسُولِکَ وَحُجَّتِکَ عَلی‏ خَلْقِکَ‏جهانیان بنده تو و ولی تو و برادر پیامبر تو و حجت تو بر خلقت‏وَآیَتِکَ الْکُبْری‏ وَالنَّبأِ الْعَظیمِ وَصَلِّ عَلَی الصِّدّیقَةِ الطَّاهِرَةِ فاطِمَةَو نشانه بزرگت و نبأ عظیم (آن خبر بزرگ) و درود فرست بر صدیقه طاهره فاطمه (زهرا)سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ وَصَلِّ عَلی‏ سِبْطَیِ الرَّحْمَةِ وَاِمامَیِ الْهُدی‏بانوی زنان جهانیان و درود فرست بر دو سبط (پیامبر) رحمت و دو پیشوای هدایت الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَّنَةِ وَصَلِّ عَلی‏ اَئِمَّةِ حسن و حسین دو آقای جوانان اهل‏بهشت و درود فرست بر پیشوایان‏الْمُسْلِمینَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍمسلمانان علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمدوَمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِیِّ بْنِ مُوسی‏ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَعَلِیِّ بْنِ‏و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی‏مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَالْخَلَفِ الْهادی‏ الْمَهْدِیِّ حُجَجِکَ عَلی‏بن محمد و حسن بن علی و یادگار شایسته و راهنمایش حضرت مهدی که اینها حجتهای تو برعِبادِکَ وَاُمَنآئِکَ فی‏ بِلادِکَ صَلَوةً کَثیرَةً دآئِمَةً اَللّهُمَّ وَصَلِّ عَلی‏بندگانت هستند و امینهای تو در شهرها و بلاد تواند درودی فرست که بسیار و همیشگی باشد خدایا و بالخصوص درود فرست‏وَلِیِّ اَمْرِکَ الْقآئِمِ الْمُؤَمَّلِ وَالْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ وَحُفَّهُ بِمَلائِکَتِکَ‏برسرپرست دستورت آن امام‏قائم که مایه امید است وآن عدل ودادی که همه چشم‏براهش هستند و فراگیر او را به فرشتگان‏الْمُقَرَّبینَ وَاَیِّدْهُ بِروُحِ الْقُدُسِ یا رَبَّ الْعالَمینَ اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ‏مقربت حلقه‏وار و به روح القدس یاریش کن ای پروردگار جهانیان خدایا (وسائل آمدنش را) آماده کن‏الدَّاعِیَ اِلی‏ کِتابِکَ وَالْقآئِمَ بِدینِکَ اسْتَخْلِفْهُ فی‏ الْأَرْضِ کَمَاتا او به کتابت دعوت کند و به دین تو قیام کند و او را روی زمین جایگزین گردان چنانچه‏اسْتَخْلَفْتَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِ مَکِّنْ لَهُ دینَهُ الَّذِی ارْتَضَیْتَهُ لَهُ اَبْدِلْهُ مِنْ‏جایگزین کردی آنانکه پیش از او بودند و آن دینی را که برایش پسندیده‏ای بدست او پابرجا کن و پس ازبَعْدِ خَوْفِهِ اَمْناً یَعْبُدُکَ لا یُشْرِکُ بِکَ شَیْئاً اَللّهُمَّ اَعِزَّهُ وَاَعْزِزْ بِهِ‏ترس و خوفی که داشته آسایش خاطری به او بده که با کمال خلوص تو را پرستش کند خدایا عزیزش گردان و دیگران را به او عزیز کن‏وَانْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ وَانْصُرْهُ نَصْراً عَزیزاً وَافْتَحْ لَهُ فَتْحاً یَسیراًیاریش کن و بوسیله او دیگران را یاری کن و بطور پیروزمندانه‏ای او را یاری کن و گشایش آسانی‏وَاجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصیراً اَللّهُمَّ اَظْهِرْ بِهِ دینَکَ وَسُنَّةَبهره‏اش کن و قرار ده برایش از نزد خود حکومتی نصرت‏آور خدایا بدو دین خود و روش نَبِیِّکَ حَتّی‏ لا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ‏الْحَقِّ مَخافَةَ اَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ پیامبرت را آشکار ساز بطوری که چیزی از امور حقه نماند که ناچار باشد از ترس مردم پنهانش کنداَللّهُمَّ اِنَّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فی‏ دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْأِسْلامَ وَاَهْلَهُ‏خدایا ما با تضرع و زاری به درگاهت از تو خواستاریم دولتی گرامی را که به‏وسیله آن اسلام و مسلمین‏وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ‏الدُّعاةِ اِلی‏ طاعَتِکَ‏را عزت بخشی و نفاق و منافقین را منکوب سازی و ما را در آن دولت از زمره خوانندگان مردم بسوی اطاعت تووَالْقادَةِ اِلی‏ سَبیلِکَ وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ اَللّهُمَّ ماو از برندگان بسوی راه خود قرارمان دهی و بدان وسیله بزرگواری دنیا و آخرت را نصیب ما گرداندی خدایا آنچه را که‏عَرَّفْتَنا مِنَ الْحَقِّ فَحَمِّلْناهُ وَما قَصُرْنا عَنْهُ فَبَلِّغْناهُ اَللّهُمَّ الْمُمْ بِهِ‏از حق به‏ما شناسانده‏ای تاب تحملش را نیز به ما بده و آنچه را که از رسیدن بدان کوتاه آمدیم تو ما را بدان برسان خدایا بدان‏حضرت‏شَعَثَنا وَاشْعَبْ بِهِ صَدْعَنا وَارْتُقْ بِهِ فَتْقَنا وَکَثِّرْبِهِ قِلَّتَنا وَاَعْزِزْ بِهِ‏پراکندگیمان را برطرف کن و گسیختگیمان‏را دور کن و پریشانی ما را بدو پیوست کن و کمی ما را بدو زیاد کن‏ذِلَّتَنا وَاَغْنِ بِهِ عآئِلَنا وَاقْضِ بِهِ عَنْ مَُغْرَمِنا وَاجْبُرْبِهِ فَقْرَنا وَسُدَّ بِهِ‏وخواری ما را بدو عزت بخش و نداری ما را بدو توانگری بخش و بدهی ما را بوسیله‏اش بپرداز و فقر ما را بدو جبران کن‏خَلَّتَنا وَیَسِّرْ بِهِ عُسْرَنا وَبَیِّضْ بِهِ وُجُوهَنا وَفُکَّ بِهِ اَسْرَنا وَاَنْجِحْ بِهِ‏و شکاف و تفرقه ما را بدو برطرف کن و سختی ما را بدو آسان کن و چهره‏های ما را بدو سفید گردان و گرفتاران ما را بدو آزادطَلِبَتَنا وَاَنْجِزْ بِهِ مَواعیدَنا وَاسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنا وَاَعْطِنا بِهِ سُؤْلَناکن و خواسته‏های ما را بدو روا کن و وعده‏های ما را به او تحقق بخش و دعای ما را بدو مستجاب کن وخواهشهای ما راوَبَلِّغْنا بِهِ مِنَ الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ آمالَنا وَاَعْطِنا بِهِ فُوْقَ رَغْبَتِنا یا خَیْرَبوسیله او عطا کن و بوسیله او ما را به آرزوهای دنیا و آخرت برسان و بوسیله او بیش از آنچه ما خواهانیم به ما بده ای‏بهترین‏الْمَسْئُولینَ وَاَوْسَعَ الْمُعْطینَ اِشْفِ بِهِ صُدُورَنا وَاَذْهِبْ بِهِ غَیْظَدرخواست‏شدگان و دست‏بازترین عطاکنندگان سینه‏های ما را با ظهورش شفا بخش و بوسیله او عقده‏قُلُوبِنا وَاهْدِنا بِهِ لِمَا اخْتُلِفَ فیهِ مِنَ الْحَقِّ بِاِذْنِکَ اِنَّکَ تَهْدی‏ مَنْ‏دلهای ما را برطرف کن و بدو ما را بدان حقی که مورد اختلاف است به اذن خود راهنمایی کن که براستی تو هرکه تَشآءُ اِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ وَانْصُرْنا بِهِ عَلی‏ عَدُوِّکَ وَعَدُوِّنآ اِلهَ را بخواهی به راه راست هدایت فرمایی و بدست او ما را بر دشمنانت و دشمنان ما نصرت ده ای معبودالْحَقِّ آمینَ اَللّهُمَّ اِنَّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِهِ‏برحق - آمین - خدایا ما به تو شکایت کنیم از نبودن پیامبرمان که درودهای تو بر او و آلش بادوَغَیْبَةَ وَلِیِّنا وَکَثْرَةَ عَدُوِّنا وَقِلَّةَ عَدَدِنا وَشِدّةَ الْفِتَنِ بِنا وَتَظاهُرَو از غیبت مولایمان و از بسیاری دشمنان و کمی افرادمان و از سختی آشوبها و از کمک دادن اوضاع‏الزَّمانِ عَلَیْنا فَصَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ وَاَعِنَّا عَلی‏ ذلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ‏زمانه به زیان ما پس درود فرست بر محمد و آلش و کمک‏ده ما را بر این اوضاع به گشایش‏تُعَجِّلُهُ وَبِضُرٍّ تَکْشِفُهُ وَنَصْرٍ تُعِزُّهُ وَسُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَرَحْمَةٍفوری از طرف خود و برطرف کردن رنج وناراحتی و یاری با عزت و ظاهر ساختن سلطنت حقه و رحمتی‏مِنْکَ تَجَلِّلُناها وَعافِیَةٍ مِنْکَ تُلْبِسُناها بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ‏از جانب تو که ما را فراگیرد و تندرستی از طرف تو که ما را بپوشاند به رحمتت ای مهربانترین مهربانان دوازدهم در هر شب بخواند: اَللّهُمَّ بِرَحْمَتِکَ فِی الصَّالِحینَ فَاَدْخِلْنا وَفی‏ خدایا بوسیله رحمتت ما را در جرگه شایستگان وارد کن و درعِلِّیّینَ فَارْفَعْنا وِبَکَاْسٍ مِنْ مَعینٍ مِنْ عَیْنٍ سَلْسَبیلٍ فَاسْقِنا وَمِنَ‏علیین بهشت بالا بر و جامی از آب خوشگوار چشمه سلسبیل به ما بنوشان و ازالْحُورِ الْعینِ بِرَحْمَتِکَ فَزَوِّجْنا وَمِنَ الْوِلْدانِ الْمُخَلَّدینَ کَاَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌحوریان بهشتی به رحمت خود به ازدواج ما درآور و از پسران جاویدان که همچون مرواریدانی‏مَکْنُونٌ فَاَخْدِمْنا وَمِنْ ثِمارِ الْجَنَّةِ وَلُحُومِ الطَّیْرِ فَاَطْعِمْنا وَ مِنْ‏در صدفند به خدمت ما بگمار و از میوه‏های بهشتی و گوشت پرندگان به ما بخوران و ازثِیابِ السُّنْدُسِ وَالْحَریرِ وَالْأِسْتَبْرَقِ فَاَ لْبِسْنا وَلَیْلَةَ الْقَدْرِ وَحَجَ‏جامه‏های زربفت و ابریشم و دیبا به ما بپوشان و بدرک فضیلت شب قدر و حج‏بَیْتِکَ الْحرامِ وَقَتْلاً فی‏ سَبیلِکَ فَوَفِّقْ لَنا وَصالِحَ الدُّعآءِ وَالْمَسْئَلةِخانه کعبه و کشته شدن در راه خود ما را موفق بدار و دعای شایسته و خواهش ما را فَاسْتَجِبْ لَنا وَاِذا جَمَعْتَ الأَوَّلینَ وَالأخِرینَ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَارْحَمْنا برآور و چون اولین و آخرین را در روز قیامت گردآوردی در آن هنگام به ما ترحم کن ووَبَرآئَةً مِنَ النَّارِ فَاکْتُبْ لَنا وَفی‏ جَهَنَّمَ فَلا تَغُلَّنا وَفی‏ عَذابِکَ‏منشور رهایی ما را از آتش بر ایمان بنویس و در دوزخ ما را به زنجیر مبند و در شکنجه‏وَهَوانِکَ فَلا تَبْتَلِنا وَمِنَ الزَّقُّومِ وَالضَّریعِ فَلا تُطْعِمْنا وَمَعَ‏و خواریت ما را مبتلا مکن و از درخت زقوم و ضریع به ما مخوران و باالشَّیاطینِ فَلا تَجْعَلْنَا وَفِی النَّارِ عَلی‏ وُجُوهِنا فَلا تَکْبُبْنا وَمِنْ‏شیاطین ما را در یک‏جا قرار مده و برو در آتش دوزخ ما را مینداز و ازثِیابِ النَّارِ وَسَرابیلِ الْقَطِرانِ فَلا تُلْبِسْنا وَمِنْ کُلِّ سُوءٍ یا لا اِلهَ اِلاَّجامه‏های آتشین و پیراهنهای آتش‏زای قطران (آهن آب‏شده) به ما مپوشان و از هر بدی ای خدایی‏که جز تو معبودی نیست‏اَنْتَ بِحَقِّ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ فَنَجِّنا سیزدهم از حضرت صادق علیه السلام روایت است که دربه حق کلمه «لا اله الاّ أنت» ما را نجات بخش هر شب ماه رمضان می‏خوانی اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ فیما تَقْضی‏ خدایا از تو خواهم که در قضاءوَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ فِی الْأَمْرِ الْحَکیمِ مِنَ الْقَضآءِ الَّذی‏ لاو قدر حتمی و فرمان حکیمانه خود از آن قضایی که برگشت نداردیُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْ تَکْتُبَنی‏ مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ‏و تغییرپذیر نیست چنان مقرر داری که ثبت کنی نام مرا از حاجیان کعبه‏ات که حجشان قبول شده و سعیشان‏الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْ سَیِّئاتِهِمْ وَاَنْ تَجْعَلَ‏پذیرفته گردیده و گناهانشان آمرزیده شده و از بدیهاشان صرفنظر گردیده وفیما تَقْضی‏ وَتُقَدِّرُ اَنْ تُطیلَ عُمْری‏ فی‏ خَیْرٍ وَعافِیَةٍ وَتُوَسِّعَ فی‏نیز در قضا و قدر خود مقرر داری که عمر مرا در خوبی و تندرستی طولانی کنی ورِزْقی‏ َوَتَجْعَلَنی‏ مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدینِکَ وَلا تَسْتَبْدِلْ بی‏ غَیْری‏روزیم توسعه دهی و بگردانی مرا از آن کسانی‏که بوسیله آنان دینت را یاری کنی و مرا با دیگری عوض نکنی چهاردهم در انیس الصّالحین است که در هر شب از شبهای ماه رمضان بخواند اَعُوذُ پناه می‏برم‏بِجَلالِ وَجْهِکَ الْکَریمِ اَنْ یَنْقَضِیَ عَنّی‏ شَهْرُ رَمَضانَ اَوْ یَطْلُعَ‏به جلال ذات بزرگوارت از اینکه ماه رمضان از من بگذرد یا سپیده‏دم امشب‏الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتی‏ هذِهِ وَلَکَ قِبَلی‏ تَبِعَةٌ اَوْ ذَنْبٌ تُعَذِّبُنی‏ عَلَیْهِ پانزدهم‏بزند و هنوز از تو در پیش من بازخواست یا گناهی مانده باشد که مرا بدان عذاب کنی شیخ کفعمی در حاشیه بلد الأمین از سیّد بن باقی نقل کرده که فرموده مستحبّ است در هر شب ماه رَمَضان دو رکعت نماز در هر رکعت حمد و توحید سه مرتبه و چون سلام داد بگوید:
سُبْحانَ مَنْ هُوَ حَفیظٌ لا یَغْفُلُ سُبحانَ مَنْ هُوَ رَحیمٌ لا یَعْجَلُ منزه است آن خدای نگهبانی که غفلت نکند منزه است آن خدای مهربانی که شتاب نکندسُبْحانَ مَنْ هُوَ قآئِمٌ لا یَسْهُو سُبْحانَ مَنْ هُوَ دائِمٌ لا یَلْهُو پس بگویدمنزه است آن خدای پابرجایی که کسی را از یاد نبرد منزه است آن خدای جاویدانی که به چیزی سرگرم نشود تسبیحات اربع را هفت مرتبه پس بگوید سُبْحانَکَ سُبْحانَکَ سُبْحانَکَ یا عَظیمُ منزّهی تو منزّهی منزّهی ای خدای بزرگ‏اغْفِرْ لِیَ الذَّنْبَ الْعَظیمَ پس ده مرتبه صلوات بفرستد بر پیغمبر و آل او علیهم‏السلام‏بیامرز گناهان بزرگم را کسی که این دو رکعت نماز را بجا آورد بیامرزد حق تعالی از برای او هفتاد هزار گناه الخ شانزدهم در خبر است که هر که در هر شب از ماه رمضان سوره اِنَّا فَتَحْنا در نماز مستحبّی بخواند آن سال محفوظ بماند و بدان که از اعمالی که در شبهای ماه رمضان مستحب است بجا آورده شود هزار رکعت نماز است در مجموع این ماه که مَشایِخ و اَعاظِم علماء در کتب خود که در فقه یا عبادات نوشته‏اند به آن اشاره نموده‏اند و اما کیفیّت بجا آوردن آن پس احادیث در باب آن مختلف است و آنچه موافق روایت ابن ابی قرّه است از حضرت جوادعلیه السلام و مختار شیخ مفید در کتاب غریّه و اشراف بلکه مختار مشهور است آنست که در دهه اوّل و دهه دویّم ماه رمضان در هر شبی بیست رکعت خوانده شود هر دو رکعت به یک سلام به این طریق که هشت رکعت آن‏را بعد از نماز مغرب بخواند و دوازده رکعت دیگر را بعد از نماز عشاء و در دهه آخر در هر شب سی رکعت بخواند باز هشت رکعت آن‏را بعد از نماز مغرب و بیست و دو رکعت دیگر را بعد از نماز عشاء و مجموع این نمازها هفتصد رکعت می‏شود و باقیمانده را که سیصد رکعت است در شبهای قدر بخواند یعنی شب نوزدهم صد رکعت و شب بیست و یکم صد رکعت و شب بیست و سیّم صد رکعت پس مجموع هزار رکعت شود و به ترتیب دیگر نیز وارد شده و تفصیل کلام در جای دیگر است و این مقام را گنجایش بسط نیست و امید که اهل خیر در عمل به این هزار رکعت نماز مسامحه و سهل‏انگاری نکرده از فیض آن خود را بهره‏مند نمایند و روایت شده که می‏خوانی بعد از هر دو رکعت از نافله‏های ماه رمضان اَللّهُمَّ اجْعَلْ فیما تَقْضی‏ وَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَفیما تَفْرُقُ خدایا مقرر دار در آن قضا و قدر حتمی و در آنچه جدا کنی‏مِنَ الْأَمْرِ الْحَکیمِ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْرِ اَنْ تَجْعَلَنی‏ مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ‏از دستور حکیمانه‏ات در شب قدر که مرا از حاجیان خانه‏الْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنوُبُهُمْ وَاَسْئَلُکَ‏محترم کعبه‏ات قرار دهی آنان که حجشان قبول و کوششان پذیرفته و گناهانشان آمرزیده شده و از تو خواهم‏اَنْ‏تُطیلَ عُمْری‏ فی‏طاعَتِکَ وَتُوَسِّعَ لی‏فی‏رِزْقی‏ یااَرْحَمَ‏الرَّاحِمینَ‏که عمرم را در اطاعت خود طولانی گردانی و در روزیم وسعت دهی ای مهربانترین مهربانان قِسْم سیّم در اعمال سحرهای ماه مبارک رمضان است و آن چند امر است اوّل سُحُور خوردن و ترک نکند سحور را اگر چه به یک دانه خرمای زبون یا شربت آب باشد و بهترین سُحُورها سَویق یعنی قاوُت و خرما است و وارد شده که حق‏تعالی و ملائکه صلوات می‏فرستد بر آنها که استغفار می‏کنند در سَحَرها و سُحُور می‏خورند دوّم سوره اِنّا انْزَلناهُ در وقت سحور بخواند که هر که این سوره مبارکه را در وقت افطار کردن و سُحور بخواند در مابین این دو وقت ثواب کسی داشته باشد که در راه خدا در خون خود بغلطد سیّم بخواند دعای عظیم‏الشأنی راکه ازحضرت‏امام رضاعلیه السلام نقل شده که فرموده این دعایی‏است که حضرت امام‏
محمد باقرعلیه السلام در سحرهای ماه رمضان می‏خواندند اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ بَهآئِکَ خدایا از تو خواهم به درخشنده‏ترین مراتب‏بِاَبْهاهُ وَکُلُّ بَهآئِکَ بَهِیٌّ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِبَهآئِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی‏درخشندگیت با اینکه تمام مراتب آن درخشنده است خدایا درخواست کنم به همه مراتب درخشندگیت خدایا ازاَسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاَجْمَلِهِ وَکُلُّ جَمالِکَ جَمیلٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ‏تو خواهم به زیباترین مراتب جمالت با اینکه تمام مراتب جمالت زیبا است خدایا از تو خواهم‏بِجَمالِکَ کُلِّهِ‏اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ جَلالِکَ بِاَجَلِّهِ وَکُلُّ جَلالِکَ‏به همه مراتب جمالت خدایا از تو خواهم به باشکوهترین مراتب جلالت با اینکه تمام مراتب جلال توجَلیلٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِجَلالِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی‏اَسْئَلُکَ مِنْ‏باشکوه است خدایا از تو خواهم به همه مراتب جلالت خدایا از تو خواهم به‏عَظَمَتِکَ بِاَعْظَمِها وَکُلُّ عَظَمَتِکَ عَظَیمَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ‏بزرگترین مرتبه عظمتت با اینکه تمام مراتب عظمتت بزرگ است خدایا از تو خواهم‏بِعَظَمَتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسَئَلُکَ مِنْ نُورِکَ بِاَنْوَرِهِ وَکُلُّ نُورِکَ نَیِّرٌبه همه مراتب عظمتت خدایا از تو خواهم به نورانی‏ترین مراتب روشنیت با اینکه تمام مراتب روشنیت نورانی است‏اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِنُورِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ رَحْمَتِکَ‏خدایا از تو خواهم به همه مراتب نورت خدایا از تو خواهم به وسیعترین مراتب رحمتت با اینکه تمام مراتب رحمتت‏بِاَوْسَعِها وَکُلُّ رَحْمَتِکَ واسِعَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ کُلِّهاوسیع است خدایا از تو خواهم به همه مراتب رحمتت‏اَللّهُمَّ اِنّی‏اَسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاَتَمِّها وَکُلُّ کَلِماتِکَ تآمَّةٌ اَللّهُمَ‏خدایا از تو خواهم به تمامترین کلمات (و سخنانت) با اینکه همه سخنانت تمام است خدایااِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِکَلِماتِکَ کُلِّهَا اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ کَمالِکَ بِاَکْمَلِهِ‏از تو خواهم به همه سخنانت خدایا از تو خواهم به کاملترین مرتبه کمالت با اینکه وَکُلُّ کَمالِکَ کامِلٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِکَمالِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی‏تمام مراتب کمالت کامل است خدایا از تو خواهم به همه مراتب کمالت خدایا از تو اَسْئَلُکَ مِنْ اَسمآئِکَ بِاَکْبَرِها وَکُلُّ اَسْمآئِکَ کَبیرَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ خواهم به بزرگترین نامهایت با اینکه تمام نامهایت بزرگ است خدایا از تو خواهم به همه‏بِاَسْمآئِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ عِزَّتِکَ باَعَزِّها وَکُلُّ عِزَّتِکَ‏نامهایت خدایا از تو خواهم به عزیزترین مقام عزتت گرچه همه مراتب عزتت‏عَزیزَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِعِزَّتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ‏عزیز است خدایا از تو خواهم به همه مراتب عزتت خدایا از تو خواهم به حق گذراترین‏مَشِیَّتِکَ بِاَمْضاها وَکُلُّ مَشِیَّتِکَ ماضِیَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِمَشِیَّتِکَ‏مشیتت گرچه تمام مراتب مشیتت گذرا است خدایا از تو خواهم‏کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی‏اَسْئَلُکَ مِنْ قُدْرَتِکَ بِالْقُدْرَةِ الَّتی‏ اسْتَطَلْتَ بِها عَلی‏تمام مراتب مشیتت خدایا از تو خواهم به حق آن قدرتت که احاطه پیدا کردی بدان برکُلِّشَیْ‏ءٍ وَکُلُّ قُدْرَتِکَ مُسْتَطیلَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ کُلِّهاهر چیز گرچه تمام مراتب قدرتت چنین است خدایا از تو خواهم به همه مراتب قدرتت‏اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ عِلْمِکَ بِاَنْفَذِهِ وَکُلُّ عِلْمِکَ نافِذٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏خدایا از تو خواهم به حق نافذترین مراتب دانشت گرچه تمام مراتب دانشت نافذ است خدایا از تواَسْئَلُکَ بِعِلْمِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ قَوْلِکَ بِاَرْضاهُ وَکُلُّ قَوْلِکَ‏خواهم به تمام مراتب دانشت خدایا از تو خواهم به حق پسندیده‏ترین سخنانت با اینکه همه سخنانت‏رَضِیٌّ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِقَوْلِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ‏پسندیده است خدایا از تو خواهم به حق همه سخنانت خدایا از تو خواهم به حق‏مَسآئِلِکَ بِاَحَبِّها اِلَیْکَ وَکُلُّ مَسآئِلِکَ اِلَیْکَ حَبیبَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ‏محبوبترین خواسته‏هایت پیش تو گرچه همه خواسته‏هایت پیش تو محبوب است خدایا از تو خواهم به حق‏بِمَسآئِلِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ شَرَفِکَ بِاَشْرَفِهِ وَکُلُّ شَرَفِکَ‏همه خواسته‏هایت خدایا از تو خواهم به‏حق شریفترین مراتب شرفت با اینکه تمام مراتب آن‏شَریفٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِشَرَفِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ‏شریف است خدایا از تو خواهم به همه مراتب شرفت خدایا از تو خواهم به حق سُلْطانِکَ بِاَدْوَمِهِ وَکُلُّ سُلطانِکَ دآئِمٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِسُلْطانِکَ ابدی ترین مراتب سلطنت گرچه تمام مراتب سلطنتت جاویدان است خدایا از تو خواهم به حق تمام مراتب سلطنتت‏کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ مُلْکِکَ بِاَفْخَرِهِ وَکُلُّ مُلْکِکَ فاخِرٌ اَللّهُمَ‏خدایا از تو خواهم به حق گرانمایه‏ترین مراتب فرمانرواییت گرچه تمام مراتب فرمانرواییت گرانمایه است خدایااِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِمُلْکِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ عُلُوِّکَ بِاَعْلاهُ وَکُلُ‏از تو خواهم به همه مراتب فرمانرواییت خدایا از تو خواهم به والاترین مقام بلندت گرچه همه‏عُلُوِّکَ عالٍ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِعُلُوِّکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ‏مراتب آن والاست خدایا از تو خواهم به همه مراتب بلندیت خدایا از تو خواهم به حق‏مَنِّکَ بِاَقْدَمِهِ وَکُلُّ مَنِّکَ قَدیمٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِمَنِّکَ کُلِّهِ اَللّهُمَ‏قدیمترین نعمتت گرچه همه نعمتهایت قدیم است خدایا از تو خواهم به حق نعمتهایت خدایااِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ آیاتِکَ بِاَکْرَمِها وَکُلُّ آیاتِکَ کَریمَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏از تو خواهم به حق گرامی‏ترین آیاتت گرچه همه آیات تو گرامی است خدایا از تو اَسْئَلُکَ بِآیاتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِما اَنْتَ فیهِ مِنَ الشَّاْنِ خواهم به حق همه آیاتت خدایا از تو خواهم بدانچه در آنی از شأن‏وَالْجَبَرُوتِ وَاَسْئَلُکَ بِکُلِّ شَاْنٍ وَحْدَهُ وَ جَبَرُوتٍ وَحْدَها اَللّهُمَّ اِنّی‏و مقام و بزرگی واز تو خواهم به هر شأن و مقامی جدا و بهر بزرگی جداگانه خدایا از تواَسْئَلُکَ بِما تُجیبُنی‏ [بِهِ‏] حینَ اَسْئَلُکَ فَاَجِبْنی‏ یا اَللَّهُ پس هر حاجت که‏خواهم به آنچه اجابت کنی دعایم را هنگامی که از تو خواهم که اجابت کنی ای خدا داری‏از خدا بطلب‏که البتّه برآورده است چهارم در مصباح شیخ است که روایت کرده ابو حمزه ثمالی‏که حضرت‏امام زین‏العابدین‏علیه السلام درماه رمضان بیشتر از شب را نماز می‏کرد و چون سحر
می‏شد این دعا را می‏خواند: اِلهی‏ لا تُؤَدِّبْنی‏ بِعُقوُبَتِکَ وَلا تَمْکُرْ بی‏ فی‏ خدایا مرا به مجازات و عقوبتت ادب مکن و مکر مکن به من‏حیلَتِکَ مِنْ اَیْنَ لِیَ الْخَیْرُ یا رَبِّ وَلا یوُجَدُ اِلاَّ مِنْ عِنْدِکَ وَمِنْ اَیْنَ‏با حیله‏ات از کجا خیری بدست آورم ای پروردگار من با اینکه خیری یافت نشود جز در پیش تو و از کجا لِیَ النَّجاةُ وَلا تُسْتَطاعُ اِلاَّ بِکَ لاَ الَّذی‏ اَحْسَنَ اسْتَغْنی‏ عَنْ عَوْنِکَ نجاتی برایم باشد با اینکه نجاتی نتوان یافت جز به کمک تو نه آن‏کس که نیکی کند بی‏نیاز است از کمک تووَرَحْمَتِکَ وَلاَ الَّذی‏ اَسآءَ وَاجْتَرَءَ عَلَیْکَ وَلَمْ یُرْضِکَ خَرَجَ عَنْ‏و رحمتت و نه آنکس که بد کند و دلیری بر تو کند و خوشنودیت نجوید از تحت قدرت تو بیرون رودقُدْرَتِکَ یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ بگوید تا آنکه نفس قطع شود [بِکَ‏] عَرَفْتُکَ‏ای پروردگار من ... بوسیله خودت من ترا شناختم‏وَاَنْتَ دَلَلْتَنی‏ عَلَیْکَ وَدَعَوْتَنی‏ اِلَیْکَ وَلَوْلا اَنْتَ لَمْ اَدْرِ ما اَنْتَ‏و تو مرا برخود راهنمایی کردی و بسوی خود خواندی و اگر تو نبودی من ندانستم که تو کسیتی‏اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ اَدْعوُهُ فَیُجیبُنی‏ وَاِنْ کُنْتُ بَطیئاً حینَ یَدْعوُنی‏ستایش خدایی‏را که می‏خوانمش و او پاسخم دهد و اگرچه وقتی می‏خواندم بکندی به درگاهش روم‏وَالْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ اَسْئَلُهُ فَیُعْطینی‏ وَاِنْ کُنْتُ بَخیلاً حینَ یَسْتَقْرِضُنی‏و ستایش خدایی را که می‏خواهم از او و به من عطا می‏کند و اگرچه در هنگامی که او از من چیزی قرض خواهد من بخل کنم‏وَالْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ اُنادیهِ کُلَّما شِئْتُ لِحاجَتی‏ وَاَخْلوُ بِهِ حَیْثُ شِئْتُ‏و ستایش خدایی را که هرگاه برای حاجتی بخواهم او را ندا کنم و هر زمان بخواهم برای‏لِسِرِّی‏ بِغَیْرِ شَفیعٍ فَیَقْضی‏ لی‏ حاجَتی‏ اَلْحَمْدُللَّهِ‏ِ الَّذی‏ لا اَدْعُو غَیْرَهُ‏راز و نیاز بدون واسطه با او خلوت کنم و او حاجتم را برآورد ستایش خدایی را که جز اووَلَوْ دَعَوْتُ غَیْرَهُ لَمْ یَسْتَجِبْ لی‏ دُعآئی‏ وَالْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ لا اَرْجُوکسی را نخوانم و اگر غیر او دیگری را می‏خواندم دعایم را مستجاب نمی‏کرد و ستایش خدایی را که بجز اوغَیْرَهُ وَلَوْ رَجَوْتُ غَیْرَهُ لَأَخْلَفَ رَجآئی‏ وَالْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ وَکَلَنی‏امید ندارم و اگر به غیر او امیدی داشتم ناامیدم می‏کرد و ستایش خدایی‏را که مرا به حضرت خوداِلَیْهِ فَاَکْرَمَنی‏ وَلَمْ یَکِلْنی‏ اِلَی النَّاسِ فَیُهینُونی‏ وَالْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏واگذار کرده و از این‏رو به من اکرام کرده و به مردم واگذارم نکرده که مرا خوارکنند و ستایش خدایی را که‏تَحَبَّبَ اِلَیَّ وَهُوَ غَنِیٌّ عَنّی‏ وَالْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ یَحْلُمُ عَنّی‏ حَتّی‏ کَاَ نّی‏با من دوستی کند در صورتی که از من بی‏نیاز است و ستایش خدایی را که نسبت به من بردباری کند تا به جایی که لا ذَنْبَ لی‏ فَرَبّی‏ اَحْمَدُ شَی‏ءٍ عِنْدی‏ وَاَحَقُّ بِحَمْدی‏ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَجِدُ گویا گناهی ندارم پس پروردگار من ستوده‏ترین چیزها است نزد من و به ستایش من سزاوارتر است خدایا من همه راههای‏سُبُلَ الْمَطالِبِ اِلَیْکَ مُشْرَعَةً وَمَناهِلَ الرَّجآءِ اِلَیْکَ مُتْرَعَةًمقاصد را به سوی تو باز می‏بینم و چشمه‏های امید را بسویت سرشار می‏یابم‏وَالْأِسْتِعانَةَ بِفَضْلِکَ لِمَنْ اَمَّلَکَ مُباحَةً وَاَبْوابَ الدُّعآءِ اِلَیْکَ‏و یاری جستن به فضل تو برای آرزومندانت مباح و بی‏مانع است و درهای دعای بسوی تو برای‏لِلصَّارِخینَ مَفْتوُحَةً وَاَعْلَمُ اَنَّکَ لِلرَّاجی‏ بِمَوْضِعِ اِجابَةٍ وَلِلْمَلْهوُفینَ‏فریادکنندگان باز است و به خوبی می‏دانم که تو برای اجابت شخص امیدوار آماده‏ای و برای فریادرسی اندوهگینان‏بِمَرْصَدِ اِغاثَةٍ وَاَنَّ فِی اللَّهْفِ اِلی‏ جوُدِکَ وَالرِّضا بِقَضآئِکَ عِوَضاًمهیای فریادرسی هستی و براستی می‏دانم که در پناهندگی به جود و کرمت و خوشنودی به قضا و قدرت عوضی است‏مِنْ مَنْعِ الْباخِلینَ وَمَنْدوُحَةً عَمَّا فی‏ اَیْدِی الْمُسْتَاْثِرینَ وَاَنَ‏از جلوگیری کردن بخیلان و گشایشی است از احتیاج بدانچه در دست دنیاطلبان است و براستی‏الرَّاحِلَ اِلَیْکَ قَریبُ الْمَسافَةِ وَاَنَّکَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ اِلاَّ اَنْ‏کوچ‏کننده به درگاهت راهش نزدیک است و مسلماً تو از خلق خود در حجاب نشوی مگر آنکه‏تَحْجُبَهُمُ الْأَعمالُ دوُنَکَ وَقَدْ قَصَدْتُ اِلَیْکَ بِطَلِبَتی‏ وَتَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ‏کردارشان میان آنها و تو حاجب شود و من با مطلبی که دارم قصد تو را کرده‏بِحاجَتی‏ وَجَعَلْتُ بِکَ اسْتِغاثَتی‏ وَبِدُعآئِکَ تَوَسُّلی‏ مِنْ غَیْرِو با حاجت خود رو به‏درگاه تو آوردم و استغاثه‏ام را به‏درگاه تو قرار دادم و دعای تو را دست‏آویز خود کردم بی‏آنکه من‏اسْتِحْقاقٍ لاِسْتِماعِکَ مِنّی‏ وَلاَ اسْتیجابٍ لِعَفْوِکَ عَنّی‏ بَلْ لِثِقَتی‏استحقاق داشته باشم که تو از من بشنوی و نه مستوجب آنم که از من بگذری بلکه بدان اعتمادی که من‏بِکَرَمِکَ وَسُکوُنی‏ اِلی‏ صِدْقِ وَعْدِکَ وَلَجَائ‏ اِلیَ الْإیمانِ‏به کرم تو دارم و آن اطمینانی که به درستی وعده‏ات دارم و به خاطر پناهندگیم به ایمان‏بِتَوْحیدِکَ وَیَقینی‏ بِمَعْرِفَتِکَ مِنّی‏ اَنْ لا رَبَّ [لی‏] غَیْرُکَ وَلا اِلهَ اِلاَّو اعتقادی که بر یگانگی تو دارم و یقینی که به معرفت و شناسایی تو دارم که می‏دانم پروردگاری غیر اَنْتَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ اَللّهُمَّ اَنْتَ الْقائِلُ وَقَوْلُکَ حَقٌّ وَوَعْدُکَ تو نیست و معبودی جز تو وجود ندارد یگانه‏ای که شریکی برایت نیست خدایا تو فرمودی و گفتارت حق و وعده‏ات‏صِدْقٌ وَاسْئَلوُا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ اِنَ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحیماً وَلَیْسَ مِنْ‏راست است (که فرمودی) «و درخواست کنید خدا را از فضلش که براستی او به شما مهربان است» و رسم تو چنان نیست‏صِفاتِکَ یا سَیِّدی‏ اَنْ تَاْمُرَ بِالسُّؤالِ وَتَمْنَعَ الْعَطِیَّةَ وَاَنْتَ الْمَنّانُ‏ای آقای من که دستور سؤال بدهی ولی از عطا و بخشش دریغ نموده و خودداری کنی و تویی بخشاینده‏بِالْعَطِیَّاتِ عَلی‏ اَهْلِ مَمْلَکَتِکَ وَالْعائِدُ عَلَیْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَاْفَتِکَ اِلهی‏به عطایا بر اهل کشور خود و متوجه بدانها به مهربانی و رأفتت خدایارَبَّیْتَنی‏ فی‏ نِعَمِکَ وَاِحْسانِکَ صَغیراً وَنَوَّهْتَ بِاسْمی‏ کَبیراً فَیامَنْ‏مرا در خردسالی در نعمتها و احسان خویش پروریدی و در بزرگی نامم را بر سر زبانها بلند کردی پس ای که‏رَبَّانی‏ فِی الدُّنْیا بِاِحْسانِهِ وَتَفَضُّلِهِ وَنِعَمِهِ وَاَشارَ لی‏ فِی الْأخِرَةِدر دنیا مرا به احسان و فضل و نعمتهای خود پروریدی و برای آخرتم‏اِلی‏ عَفْوِهِ وَکَرَمِهِ مَعْرِفَتی‏ یا مَوْلایَ دَلیلی‏ عَلَیْکَ وَحُبّی‏ لَکَ شَفیعی‏به‏عفو وکرم اشارت فرمودی ای‏مولای من شناساییم به‏تو راهنمای‏من بسوی‏تو است و محبتی که به تو دارم شفیع من است‏اِلَیْکَ وَاَنَا واثِقٌ مِنْ دَلیلی‏ بِدَلالَتِکَ وَساکِنٌ مِنْ شَفیعی‏ اِلی‏به درگاهت و من از راهنمایی کردن این دلیلم بسوی تو مطمئنم و از پذیرفتن شفیعم از جانب توشَفاعَتِکَ اَدْعوُکَ یا سَیِّدی‏ بِلِسانٍ قَدْ اَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ رَبِّ اُناجیکَ‏آسوده خاطرم می‏خوانمت ای آقای من به زبانی که گناه لالش کرده پروردگارا با تو راز گویم‏بِقَلْبٍ قَدْ اَوْبَقَهُ جُرْمُهُ اَدْعوُکَ یا رَبِّ راهِباً راغِباً راجِیاً خآئِفاً اِذابوسیله دلی که جنایت به هلاکتش کشانده می‏خوانمت ای پروردگار من هراسان و خواهان‏و امیدوار و ترسان،رَاَیْتُ مَوْلایَ ذُنوُبی‏ فَزِعْتُ وَاِذا رَاَیْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ فَاِنْ عَفَوْتَ‏ای مولای من هنگامی‏که گناهانم را مشاهده می‏کنم هراسان شوم و چون بزرگواری تو را بینم به طمع افتم خدایا اگر بگذری‏فَخَیْرُ راحِمٍ وَاِنْ عَذَّبْتَ فَغَیْرُ ظالِمٍ حُجَّتی‏ یا اَللَّهُ فی‏ جُرْاَتی‏ عَلی‏بهترین مهرورزی و اگر عذاب کنی ستم نکرده‏ای، دلیل و بهانه من ای خدا در اینکه دلیری کنم مَسْئَلَتِکَ مَعَ اِتْیانی‏ ما تَکْرَهُ جُودُکَ وَکَرَمُکَ وَعُدَّتی‏ فی‏ شِدَّتی‏ مَعَ در سؤال کردن از تو با اینکه رفتارم خوشایند تو نیست همان جود و کرم تو است و ذخیره من در سختیم باقِلَّةِ حَیائی‏ رَاْفَتُکَ وَرَحْمَتُکَ وَقَدْ رَجَوْتُ اَنْ لا تَخیبَ بَیْنَ ذَیْنِ‏بی‏شرمی من همان رأفت و مهربانی تو است و براستی امیدوارم که نومید مکنی میان این وآ ن آروزیم راوَذَیْنِ مُنْیَتی‏ فَحَقِّقْ رَجآئی‏ وَاسْمَعْ دُعآئی‏ یا خَیْرَ مَنْ دَعاهُ داعٍ‏پس امیدم را صورت عمل ده و دعایم را شنیده گیر ای بهترین کسی که خوانندگان بخوانندش‏وَاَفْضَلَ مَنْ رَجاهُ راجٍ عَظُمَ یا سَیِّدی‏ اَمَلی‏ وَسآءَ عَمَلی‏ فَاَعْطِنی‏و برتر کسی که امیدواران بدو امید دارند ای آقایم آرزویم بزرگ و عملم زشت است پس تومِنْ عَفْوِکَ بِمِقْدارِ اَمَلی‏ وَلا تُؤاخِذْنی‏ بِاَسْوَءِ عَمَلی‏ فَاِنَّ کَرَمَکَ‏از عفو خویش به اندازه آرزویم به‏من بده و مرا به بدترین عملم مؤاخذه مکن زیرا کرم تو برتر است‏یَجِلُّ عَنْ مُجازاةِ الْمُذْنِبینَ وَحِلْمَکَ یَکْبُرُ عَنْ مُکافاةِ الْمُقَصِّرینَ‏از مجازات گنهکاران و بردباریت بزرگتر است از مکافات تقصیرکاران‏وَاَ نَا یاسَیِّدی‏ عائِذٌ بِفَضْلِکَ هارِبٌ مِنْکَ اِلَیْکَ مُتَنَجِّزٌ ما وَعَدْتَ مِنَ‏و من ای آقایم به فضلت پناهنده گشته و از تو بسوی خودت گریخته‏ام و خواستارم آنچه را وعده کردی ازالصَّفْحِ عَمَّنْ اَحْسَنَ بِکَ ظَنّاً وَما اَ نَا یا رَبِّ وَما خَطَری‏ هَبْنی‏چشم‏پوشی نسبت به کسی که خوش‏گمان به تو است، من چه‏ام پروردگارا؟ و چه اهمیتی دارم؟ مرابِفَضْلِکَ وَتَصَدَّقْ عَلَیَّ بِعَفْوِکَ اَیْ رَبِّ جَلِّلْنی‏ بِسَِتْرِکَ وَاعْفُ عَنْ‏به فضل خویش ببخش با عفو خود بر من نیکی کن و منت‏گذار، پروردگارا مرا به پوشش خود بپوشان‏تَوْبیخی‏ بِکَرَمِ وَجْهِکَ فَلَوِ اطَّلَعَ الْیَوْمَ عَلی‏ ذَنْبی‏ غَیْرُکَ ما فَعَلْتُهُ‏و به کرم ذاتت از سرزنش کردن من درگذر پس اگر دیگری جز تو بر گناهم آگاه می‏شد آن گناه را انجام نمی‏دادم‏وَلَوْ خِفْتُ تَعْجیلَ الْعُقوُبَةِ لاَ اجْتَنَبْتُهُ لا لِأَنَّکَ اَهْوَنُ النَّاظِرینَ وَاَخَفُ‏و اگر از زود به کیفر رسیدن می‏ترسیدم باز هم خودداری می‏کردم و اینکه با این وصف گناه کردم نه برای آن بود که تو سبکترین بینندگانی‏الْمُطَّلِعینَ‏[ عَلَیَّ ]بَلْ لِأَنَّکَ یارَبِّ خَیْرُ السَّاتِرینَ وَاَحْکَمُ الْحاکِمینَ‏و یا بی‏مقدارترین مطلعین هستی بلکه برای آن بود که تو ای پروردگار من بهترین پوشندگان و حکم‏کننده‏ترین حاکمان وَاَکْرَمُ الْأَکْرَمینَ سَتَّارُ الْعُیوُبِ غَفَّارُ الذُّنوُبِ عَلاَّمُ الْغُیوُبِ تَسْتُرُ و گرامی‏ترین گرامیان و پوشاننده عیوب و آمرزنده گناهانی گناه را به کرمت می‏پوشانی‏الذَّنْبَ بِکَرَمِکَ وَتُؤَخِّرُ الْعُقوُبَةَ بِحِلْمِکَ فَلَکَ الْحَمْدُ عَلی‏ حِلْمِکَ بَعْدَو کیفر را به واسطه بردباریت به تأخیر اندازی پس تو را ستایش سزا است بر بردباریت پس‏عِلْمِکَ وَعَلی‏ عَفْوِکَ بَعْدَ قُدْرَتِکَ وَیَحْمِلُنی‏ وَیُجَرِّئُنی‏ عَلی‏از دانستن و بر گذشتت پس از توانایی داشتن و همین گذشت تو از من مرا وادار کرده و دلیر ساخته برمَعْصِیَتِکَ حِلْمُکَ عَنّی‏ وَیَدْعوُنی‏ اِلی‏ قِلَّةِ الْحَیآءِ سَِتْرُکَ عَلَیَ‏نافرمانیت و همان پرده پوشیت بر من مرا به بی‏شرمی واداشته‏وَیُسْرِعُنی‏ اِلَی التَّوَثُّبِ عَلی‏ مَحارِمِکَ مَعْرِفَتی‏ بِسَعَةِ رَحْمَتِکَ‏و همان معرفتی که من به فراخی رحمتت دارم و بزرگی عفوت مرا بدست زدن به کارهای حرام شتابان می‏کندوَعَظیمِ عَفْوِکَ یا حَلیمُ یا کَریمُ یا حَیُّ یا قَیُّومُ یا غافِرَ الذَّنْبِ یاای بردبار ای بزرگوار ای زنده و ای پاینده ای آمرزنده گناه ای‏قابِلَ التَّوْبِ یا عَظیمَ الْمَنِّ یا قَدیمَ الْأِحسانِ اَیْنَ سَِتْرُکَ الْجَمیلُ‏پزیرنده گناه ای بزرگ نعمت ای دیرینه احسان کجاست پرده‏پوشی زیبایت؟اَیْنَ عَفْوُکَ الْجَلیلُ اَیْنَ فَرَجُکَ الْقَریبُ اَیْنَ غِیاثُکَ السَّریعُ اَیْنَ‏کجاست گذشت بزرگت؟ کجاست گشایش نزدیکت؟ کجاست فریادرسی فوریت؟ کجاست‏رَحْمَتُکَ الْواسِعَةُ اَیْنَ عَطایاکَ الْفاضِلَةُ اَیْنَ مَواهِبُکَ الْهَنیئَةُ اَیْنَ‏رحمت وسیعت؟ کجاست عطاهای برجسته‏ات؟ کجاست بخششهای دلچسبت؟ کجاست‏صَنائِعُکَ السَّنِیَّةُ اَیْنَ فَضْلُکَ الْعَظیمُ اَیْنَ مَنُّکَ الْجَسیمُ اَیْنَ‏نیکی‏های شایانت؟ کجاست فضل عظیمت؟ کجاست نعمت بزرگت؟ کجاست‏اِحْسانُکَ الْقَدیمُ اَیْنَ کَرَمُکَ یا کَریمُ بِهِ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ فَاسْتَنْقِذْنی‏ وَبِرَحْمَتِکَ‏احسان دیرینه‏ات؟ کجاست کرمت؟ ای کریم بدان(چه گفتم) و به محمد و آل محمد مرا نجات ده و به رحمتت‏فَخَلِّصْنی‏ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ لَسْتُ اَتَّکِلُ فِی‏خلاصم کن ای نیکو ای نیکو بخش ای نعمت‏ده ای زیاده‏بخش چنان نیست که من برای النَّجاةِ مِنْ عِقابِکَ عَلی‏ اَعْمالِنا بَلْ بِفَضْلِکَ عَلَیْنا لِأَنَّکَ اَهْلُ التَّقْوی‏ نجات از عقاب تو به کارهامان تکیه کنم بلکه به فضلی که بر ما داری تکیه زنم زیرا تو اهل تقوی‏وَاَهْلُ الْمَغْفِرَةِ تُبْدِئُ بِالْأِحْسانِ نِعَماً وَتَعْفوُ عَنِ الذَّنْبِ کَرَماً فَماو شایسته آمرزشی آغاز کنی به احسان از روی نعمت‏بخشی و گذشت کنی از گناه از روی کرم و بزرگواری و با این وضع‏نَدْری‏ ما نَشْکُرُ اَجَمیلَ ما تَنْشُرُ اَمْ قَبیحَ ما تَسْتُرُ اَمْ عَظیمَ ما اَبْلَیْتَ‏ما ندانیم کدامیک را سپاس گوییم: آن نیکیها که پراکنده‏کنی یا زشتیها که بپوشانی یا بزرگ آزمایشت‏وَاَوْلَیْتَ اَمْ کَثیرَ ما مِنْهُ نَجَّیْتَ وَعافَیْتَ یا حَبیبَ مَنْ تَحَبَّبَ اِلَیْکَ‏و شایستگی نعمتت یا آن همه چیزهایی که ما را از آن نجات داده و عافیت دادی ای دوست کسی که با تو دوستی کندوَیا قُرَّةَ عَیْنِ مَنْ لاذَبِکَ وَانْقَطَعَ اِلَیْکَ اَنْتَ الْمُحْسِنُ وَنَحْنُ‏و ای نور دیده کسی که پناه به تو آرد و از دیگران ببرد تویی نیکوکار و ماییم‏الْمُسیئوُنَ فَتَجاوَزْ یا رَبِّ عَنْ قَبیحِ ما عِنْدَنا بِجَمیلِ ما عِنْدَکَ وَاَیُ‏گنهکار پس درگذر ای پروردگار از زشتیهای ما به نیکیهای خود و کدام‏جَهْلٍ یا رَبِّ لا یَسَعُهُ جوُدُکَ اَوْ اَیُّ زَمانٍ اَطْوَلُ مِنْ اَناتِکَ وَما قَدْرُنادانی است ای پروردگار که جود تو فرایش نگیرد و چه روزگاری درازتر از زمان بردباری تو است و چه ارزشی دارداَعْمالِنا فی‏ جَنْبِ نِعَمِکَ وَکَیْفَ نَسْتَکْثِرُ اَعْمالاً نُقابِلُ بِها کَرَمَکَ بَلْ‏اعمال ما در جنب نعمتهایت و چگونه زیاد بشمریم اعمال (بدمان) را که بتوانیم آنها را برابر با کرم تو کنیم بلکه‏کَیْفَ یَضیقُ عَلَی الْمُذْنِبینَ ما وَسِعَهُمْ مِنْ رَحْمَتِکَ یا واسِعَ‏چگونه ممکن است میدان بر گنهکاران تنگ شود با آن رحمت وسیعت‏الْمَغْفِرَةِ یا باسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ فَوَ عِزَّتِکَ یا سَیِّدی‏ لَوْ نَهَرْتَنی‏که ایشان را فراگرفته ای وسیع آمرزش ای دو دستت به رحمت باز سوگند به عزتت ای آقای من اگرچه برانیم‏ما بَرِحْتُ مِنْ بابِکَ وَلا کَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِکَ لِمَا انْتَهی اِلَیَّ مِنَ‏من از در خانه‏ات برنخیزم و از تملق و چاپلوسیت دست برندارم چون‏الْمَعْرِفَةِ بِجوُدِکَ وَکَرَمِکَ وَاَنْتَ الْفاعِلُ لِما تَشآءُ تُعَذِّبُ مَنْ تَشآءُاطلاع از جود و کرمت پیدا کرده‏ام و تویی کننده هرچه بخواهی عذاب کنی هرکه را خواهی بِما تَشآءُ کَیْفَ تَشآءُ وَتَرْحَمُ مَنْ تَشآءُ بِما تَشآءُ کَیْفَ تَشآءُ لا بهرچه خواهی بهرطور که خواهی و رحم کنی هر که را خواهی بهرچه خواهی هرطور که خواهی‏تُسْئَلُ عَنْ فِعْلِکَ وَلا تُنازَعُ فی‏ مُلْکِکَ وَلا تُشارَکُ فی‏ اَمْرِکَ وَلابازپرسی از کار تو نشود و نزاعی در فرمانرواییت رخ ندهد و شریکی در کارت نباشدتُضآدُّ فی‏ حُکْمِکَ وَلا یَعْتَرِضُ عَلَیْکَ اَحَدٌ فی‏ تَدْبیرِکَ لَکَ الْخَلْقُ‏و ضدّیتی در حکمت نباشد و کسی نیست که در تدبیر تو بر تو اعتراض کند آفرینش‏وَالْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ یا رَبِّ هذا مَقامُ مَنْ لاذَبِکَ‏و دستور از تو است برتر است خدا پروردگار جهانیان پروردگارا این جایگاه کسی است که به تووَاسْتَجارَ بِکَرَمِکَ وَاَلِفَ اِحْسانَکَ وَنِعَمَکَ وَاَنْتَ الْجَوادُ الَّذی‏روی آورده و به کرمت پناه جسته و به احسان و نعمتت خو گرفته و تویی بخشاینده ای که‏لایَضیقُ عَفْوُکَ وَلا یَنْقُصُ فَضْلُکَ وَلا تَقِلُّ رَحْمَتُکَ وَقَدْ تَوَثَّقْناتنگ ناید عفوت و کاهش نیابد فضل و بخششت و کم نگردد مهر و رحمتت و مامِنْکَ بِالصَّفْحِ الْقَدیمِ وَالْفَضْلِ الْعَظیمِ وَالرَّحْمَةِ الْواسِعَةِ اَفَتَُراکَ یابدان چشم‏پوشی دیرینه و فضل عظیمت و رحمت پهناورت اعتماد کرده‏ایم آیا چنان می‏بینی‏رَبِّ تُخْلِفُ ظُنوُنَنا اَوْ تُخَیِّبُ آمالَنا کَلاَّ یا کَریمُ فَلَیْسَ هذا ظَنُّنا بِکَ‏پروردگارا که برخلاف گمانهای ما رفتار کنی یا آرزوهایمان نومید کنی؟ هرگز! ای کریم چون ما چنین گمانی به تو نداریم‏وَلا هذا فیکَ طَمَعُنا یا رَبِّ اِنَّ لَنا فیکَ اَمَلاً طَویلاً کَثیراً اِنَّ لَنا فیکَ‏و طمع ما درباره تو اینگونه نیست پروردگارا براستی ما درباره تو آرزوی دراز و بسیاری داریم براستی ما نسبت به تورَجآءً عَظیماً عَصَیْناکَ وَنَحْنُ نَرْجوُ اَنْ تَسْتُرَ عَلَیْنا وَدَعَوْناکَ وَنَحْنُ‏امید بزرگ و زیادی داریم، تو را نافرمانی کردیم ولی امیدواریم که تو بپوشانی بر ما و خواندیم تو را و امیدواریم‏نَرْجوُ اَنْ تَسْتَجیبَ لَنا فَحَقِّقْ رَجآئَنا مَوْلانا فَقَدْ عَلِمْنا ما نَسْتَوْجِبُ‏که‏تو اجابت کنی مارا پس امید ما را تحقق بخش ای مولای ما که براستی ما می‏دانیم که به اعمالمان مستوجب چه(پاداشی)بِاَعْمالِنا وَلکِنْ عِلْمُکَ فینا وَعِلْمُنا بِاَنَّکَ لا تَصْرِفُنا عَنْکَ وَاِنْ کُنَّاهستیم ولی علم تو درباره ما و علم ما درباره تو این است که ما را از درگاهت نرانی و اگرچه ما غَیْرَ مُسْتَوْجِبینَ لِرَحْمَتِکَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجوُدَ عَلَیْنا وَعَلَی الْمُذْنِبینَ مستوجب رحمت تو نیستیم ولی تو شایسته آنی که بر ما بخشش کنی و بر گنهکاران‏بِفَضْلِ سَعَتِکَ فَامْنُنْ عَلَیْنا بِما اَنْتَ اَهْلُهُ وَجُدْ عَلَیْنا فَاِنَّا مُحْتاجوُنَ‏به فضل وسیعت توجه فرمایی پس بر ما منت‏گذار بدانچه تو شایسته آنی و بر ما جود کن که ما نیازمنداِلی‏ نَیْلِکَ یا غَفَّارُ بِنوُرِکَ اهْتَدَیْنا وَبِفَضْلِکَ اسْتَغْنَیْنا وَبِنِعْمَتِکَ‏عطای توییم ای آمرزنده به نور تو راه یافتیم و به فضل تو بی‏نیازی جستیم و به نعمت تواَصْبَحْنا وَاَمْسَیْنا ذُنوُبُنا بَیْنَ یَدَیْکَ نَسْتَغْفِرُکَ الَّلهُمَّ مِنْها وَنَتوُبُ‏صبح و شام کردیم گناهان ما پیش روی تو است که ما از آنها آمرزش خواهیم و بسویت توبه کنیم‏اِلَیْکَ تَتَحَبَّبُ اِلَیْنا بِالنِّعَمِ وَنُعارِضُکَ بِالذُّنوُبِ خَیْرُکَ اِلَیْنا نازِلٌ‏تو با نعمتهایت بر ما دوستی کنی و ما به گناهان با تو معارضه و برابری کنیم خیر تو بر ما نازل گرددوَشَّرُنا اِلَیْکَ صاعِدٌ وَلَمْ یَزَلْ وَلا یَزالُ مَلَکٌ کَریمٌ یَاْتیکَ عَنَّا بِعَمَلٍ‏و در برابر شرّ ما بسوی تو بالا آید و تو همیشه تا بوده و هست پادشاه بزرگوار و کریمی بوده ای که از جانب ما کارهای‏قَبیحٍ فَلا یَمْنَعُکَ ذلِکَ مِنْ اَنْ تَحوُطَنا بِنِعَمِکَ وَتَتَفَضَّلَ عَلَیْنا بِآلآئِکَ‏زشت بسوی تو آید ولی آنها جلوگیریت نکند از اینکه ما را به نعمتهای خود فراگیری و خود بر ما تفضل کنی‏فَسُبْحانَکَ ما اَحْلَمَکَ وَاَعْظَمَکَ وَاَکْرَمَکَ مُبْدِئاً وَمُعیداً تَقَدَّسَتْ‏پس منزهی تو که چقدر بردباری و چه بزرگ و کریمی چه در آغاز (نعمت) و چه در ادامه آن نامهایت مقدس‏اَسْمآئُکَ وَجَلَّ ثَناؤُکَ وَکَرُمَ صَنائِعُکَ وَفِعالُکَ اَنْتَ اِلهی‏ اَوْسَعُ‏و ستایشت ارجمند است و کارها و رفتارت گرانبها است فضل تو ای معبود من‏فَضْلاً وَاَعْظَمُ حِلْماً مِنْ اَنْ تُقایِسَنی‏ بِفِعْلی‏ وَخَطیئَتی‏ فَالْعَفْوَ الْعَفْوَوسیعتر و بردباریت بزرگتر از آنست که مرا به کردار و گناهم بسنجی از من درگذر درگذرالْعَفْوَ سَیِّدی‏ سَیِّدی‏ سَیِّدی‏ اَللّهُمَّ اشْغَلْنا بِذِکْرِکَ وَاَعِذْنا مِنْ‏درگذر ای آقای من... آقای من... آقای من خدایا ما را به ذکر خود مشغول کن و ازسَخَطِکَ وَاَجِرْنا مِنْ عَذابِکَ وَارْزُقْنا مِنْ مَواهِبِکَ وَاَنْعِمْ عَلَیْنا مِنْ‏خشمت پناهمان ده و از عذابت امانمان ده و از بخششهایت روزیمان گردان و از فَضْلِکَ وَارْزُقْنا حَجَّ بَیْتِکَ وَزِیارَةَ قَبْرِ نَبِیِّکَ صَلَواتُکَ وَرَحْمَتُکَ فضل خود بر ما انعام کن و روزی ما کن حج خانه‏ات و زیارت قبر پیامبرت را که درود تو و رحمت‏وَمَغْفِرَتُکَ وَرِضْوانُکَ عَلَیْهِ وَعَلی‏ اَهْلِ بَیْتِهِ اِنَّکَ قَریبٌ مُجیبٌ‏و آمرزش و خوشنودیت بر او و بر خاندانش باد که براستی تو به خلق نزدیکی و اجابت کننده دعایی‏وَارْزُقْنا عَمَلاً بِطاعَتِکَ وَتَوَفَّنا عَلی‏ مِلَّتِکَ وَسُنَّةِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللَّهُ‏و عمل به طاعتت را روزی ما گردان و بر کیش خودت و روش پیامبرت - که درود توعَلَیْهِ وَالِهِ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لی‏ وَلِوالِدَیَّ وَارْحَمْهُما کَما رَبَّیانی‏ صَغیراًبر او و آلش باد - ما را بمیران خدایا بیامرز مرا و پدر و مادرم را و برایشان رحم کن چنانچه مرا در کودکی پروریدنداِجْزِهما بِالْأِحسانِ اِحْساناً وَبِالسَّیِّئاتِ غُفْراناً اَللّهُمَّ اغْفِرْو پاداششان بده در برابر نیکی به نیکی و در مقابل بدیها به آمرزش خدایا بیامرزلِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ الْأَحیآءِ مِنْهُمْ وَالْأَمواتِ وَتابِعْ بَیْنَنا وَبَیْنَهُمْ‏مردان و زنان باایمان را چه زندگانشان و چه مردگانشان را و پیوند ده میان ما و ایشان رابِالْخَیْراتِ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِحَیِّنا وَمَیِّتِنا وَشاهِدِنا وَغآئِبِنا ذَکَرِنا وَاُنْثانادر نیکیها خدایا بیامرز زنده ما و مرده ما و حاضر ما و غائب ما، مرد ما و زن ما را؛صَغیرِنا وَکَبیرِنا حُرِّنا وَمَمْلوُکِنا کَذَبَ الْعادِلوُنَ بِاللَّهِ وَضَلّوُا ضَلالاًکوچک ما و بزرگ ما را، آزاد ما و برده ما را، دروغ گفتند برگشتگان از خدا و گمراه شدند گمراهی‏بَعیداً وَخَسِروُا خُسْراناً مُبیناً اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍدوری و زیان کردند زیان آشکاری خدایا درود فرست بر محمد و آل محمدوَاخْتِمْ لی‏ بِخَیْرٍ وَاکْفِنی‏ ما اَهَمَّنی‏ مِنْ اَمْرِ دُنْیایَ وَآخِرَتی‏و کارم را ختم به خیر کن و کفایت کن آنچه اندیشه‏ام را به خود مشغول کرده از کار دنیا و آخرتم‏وَلاتُسَلِّطْ عَلَیَّ مَنْ لا یَرْحَمُنی‏ وَاجْعَلْ عَلَیَّ مِنْکَ واقِیَةً باقِیَةً وَلاو مسلط مکن بر من کسی را که به من رحم نکند و بنه بر من از نزد خود نگهبانی همیشگی وتَسْلُبْنی‏ صالِحَ ما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ وَارْزُقْنی‏ مِنْ فَضْلِکَ رِزْقاً واسِعاًاز من نعمتهای شایسته خود را که به من داده‏ای سلب مفرما و از فضل خویش روزی فراخ حَلالاً طَیِّباً اَللّهُمَّ احْرُسْنی‏ بِحَراسَتِکَ وَاحْفَظْنی‏ بِحِفْظِکَ وَاکْلَأْنی‏ و حلال و پاکی برای من روزی گردان خدایا به نگهبانی خود مرا نگهبانی فرما و به حفظ خود حفظم کن و در حمایت خودبِکِلائَتِکَ وَارْزُقْنی‏ حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ فی‏ عامِنا هذا وَفی‏ کُلِّ عامٍ‏نگاهداریم کن و روزی من کن حج خانه محترمت را در این سال و در هر سال‏وَزِیارَةَ قَبْرِ نَبِیِّکَ وَالْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ وَلا تُخْلِنی‏ یا رَبَّ مِنْ‏و زیارت قبر پیغمبرت و قبور ائمه علیهم‏السلام را و محرومم مکن پروردگارا ازتِلْکَ الْمَشاهِدِ الشَّریفَةِ وَالْمَواقِفِ الْکَریمَةِ اَللّهُمَّ تُبْ عَلَیَّ حَتّی‏زیارت این مشاهد شریفه و زیارتگاههای گرامی خدایا توبه‏ام ده تالا اَعْصِیَکَ وَاَلْهِمْنِی الْخَیْرَ وَالْعَمَلَ بِهِ وَخَشْیَتَکَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ مانافرمانیت نکنم و به دلم انداز کار نیک را و عمل بدان و ترست را در شب و روز تا هنگامی که‏اَبْقَیْتَنی‏ یا رَبَّ الْعالَمینَ اَللّهُمَّ اِنّی‏ کُلَّما قُلْتُ قَدْ تَهَیَّاْتُ وَتَعَبَّاْتُ‏در این دنیا زنده‏ام داری ای پروردگار جهانیان خدایا من هر زمان پیش خود گفتم که دیگر مهیا و مجهز شده‏ام‏وَقُمْتُ لِلصَّلوةِ بَیْنَ یَدَیْکَ وَناجَیْتُکَ اَلْقَیْتَ عَلَیَّ نُعاساً اِذا اَنَاو برخاستم برای خواندن نماز در برابرت و با تو به راز پرداختم تو بر من چُرت و پینکی را مسلط کردی در آن هنگامی که‏صَلَّیْتُ وَسَلَبْتَنی‏ مُناجاتَکَ اِذا اَ نَا ناجَیْتُ مالی‏ کُلَّما قُلْتُ قَدْداخل نماز شدم و حال مناجات را از من گرفتی در آن وقتی که به راز و نیاز پرداختم، مرا چه شده است که هرگاه با خود گفتم‏صَلَُحَتْ سَریرَتی‏ وَقَرُبَ مِنْ مَجالِسِ التَّوَّابینَ مَجْلِسی‏ عَرَضَتْ‏باطن و درونم نیکو شده و نزدیک شده از مجالس توبه‏کنندگان مجلس من، گرفتاری‏لی‏ بَلِیَّةٌ اَزالَتْ قَدَمی‏ وَحالَتْ بَیْنی‏ وَبَیْنَ خِدْمَتِکَ سَیِّدی‏ لَعَلَّکَ عَنْ‏و پیش‏آمدی برایم رخ داده که پایم لغزش پیدا کرده و میان من و خدمتگذاریت حائل گشته ای آقای من شاید مرا از دَرِبابِکَ طَرَدْتَنی‏ وَعَنْ خِدْمَتِکَ نَحَّیْتَنی‏ اَوْ لَعَلَّکَ رَاَیْتَنی‏ مُسْتَخِفّاًخانه‏ات رانده‏ای و از خدمتت دورم کرده‏ای یا شاید دیده‏ای سبک شمارم‏بِحَقِّکَ فَاَقْصَیْتَنی‏ اَوْ لَعَلَّکَ رَاَیْتَنی‏ مُعْرِضاً عَنْکَ فَقَلَیْتَنی‏ اَوْ لَعَلَّکَ‏حقّت را پس دورم کرده‏ای یا شاید دیده‏ای از تو رو گردانده‏ام پس خشمم کرده‏ای یا شاید مرا وَجَدْتَنی‏ فی‏ مَقامِ الْکاذِبینَ فَرَفَضْتَنی‏ اَوْ لَعَلَّکَ رَاَیْتَنی‏ غَیْرَ شاکِرٍ در جایگاه دروغگویانم دیده‏ای پس رهایم کرده‏ای یا شاید دیده‏ای سپاسگزارلِنَعْمآئِکَ فَحَرَمْتَنی‏ اَوْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنی‏ مِنْ مَجالِسِ الْعُلَمآءِ فَخَذَلْتَنی‏نعمتهایت نیستم پس محرومم ساخته‏ای یا شاید مرا در مجلس علماء نیافته‏ای پس خوارم کرده‏ای‏اَوْ لَعَلَّکَ رَاَیْتَنی‏ فِی الْغافِلینَ فَمِنْ رَحْمَتِکَ آیَسْتَنی‏ اَوْ لَعَلَّکَ‏یا شاید مرا در زمره غافلانم دیده‏ای پس از رحمت خویش بی‏بهره‏ام کرده‏ای یا شایدرَاَیْتَنی‏ آلِفَ مَجالِسِ الْبَطَّالینَ فَبَیْنی‏ وَبَیْنَهُمْ خَلَّیْتَنی‏ اَوْ لَعَلَّکَ لَمْ‏مرا مأنوس با مجالس بیهوده گذرانم دیده‏ای پس مرا به آنها واگذاشته‏ای یا شایدتُحِبَّ اَنْ تَسْمَعَ دُعآئی‏ فَباعَدْتَنی‏ اَوْ لَعَلَّکَ بِجُرْمی‏ وَجَریرَتی‏دوست نداشتی دعایم را بشنوی پس از درگاهت دورم کرده‏ای یا شاید به جرم و گناهم کیفرم داده‏ای‏کافَیْتَنی‏ اَوْ لَعَلَّکَ بِقِلَّةِ حَیآئی‏ مِنْکَ جازَیْتَنی‏ فَاِنْ عَفَوْتَ یا رَبِ‏یا شاید به بی‏شرمیم مجازاتم کرده‏ای پس اگر از من بگذری پروردگارافَطالَ ما عَفَوْتَ عَنِ الْمُذْنِبینَ قَبْلی‏ لِأَنَّ کَرَمَکَ اَیْ رَبِّ یَجِلُّ عَنْ‏بجاست چون بسیار اتفاق افتاده که از گنهکاران پیش از من گذشته‏ای زیرا کرم تو پروردگارا برتر ازمُکافاتِ الْمُقَصِّرینَ وَاَ نَا عائِذٌ بِفَضْلِکَ هارِبٌ مِنْکَ اِلَیْکَ مُتَنَجِّزٌ ماکیفر کردن تقصیرکاران است و من پناهنده به فضل توام و از ترس تو بسوی خودت گریخته‏ام و درخواست‏وَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ عَمَّنْ اَحْسَنَ بِکَ ظَنّاً اِلهی‏ اَنْتَ اَوْسَعُ فَضْلاًانجام وعده‏ات را در چشم‏پوشی از کسی‏که خوش‏گمان به تو است دارم خدایا تو فضلت و سیعتروَاَعْظَمُ حِلْماً مِنْ اَنْ تُقایِسَنی‏ بِعَمَلی‏ اَوْ اَنْ تَسْتَزِلَّنی‏ بِخَطیئَتی‏ وَماو بردباریت بزرگتر از آنست که مرا به کردارم بسنجی یا اینکه مرا به خطایم بلغزانی و چه‏اَ نَا یا سَیِّدی‏ وَما خَطَری‏ هَبْنی‏ بِفَضْلِکَ سَیِّدی‏ وَتَصَدَّقْ عَلَیَ‏هستم من ای آقای من و چه ارزشی دارم؟ مرا به فضل خویش ببخش ای آقای من و بر من‏بِعَفْوِکَ وَجَلِّلْنی‏ بِسَِتْرِکَ وَاعْفُ عَنْ تَوْبیخی‏ بِکَرَمِ وَجْهِکَ سَیِّدی‏با عفو خود نیکی کن و با پرده‏پوشیت بپوشانم و درگذر از سرزنش کردنم به بزرگواری ذاتت آقای من اَنَا الصَّغیرُ الَّذی‏ رَبَّیْتَهُ وَاَ نَا الْجاهِلُ الَّذی‏ عَلَّمْتَهُ وَاَ نَا الضَّآلُّ الَّذی‏ من همان بنده خردسالی هستم که پروریدی و همان نادانی هستم که دانایش کردی و همان گمراهی هستم که‏هَدَیْتَهُ وَاَ نَاالْوَضیعُ الَّذی‏ رَفَعْتَهُ وَاَ نَا الْخآئِفُ‏الَّذی‏ آمَنْتَهُ وَالْجایِعُ‏راهنماییش کردی و همان پستی هستم که بلندش کردی و همان ترسانی هستم که امانش دادی و گرسنه‏ای هستم‏الَّذی‏ اَشْبَعْتَهُ وَالْعَطْشانُ الَّذی‏ اَرْوَیْتَهُ وَالْعارِی الَّذی‏ کَسَوْتَهُ‏که سیرش کردی و تشنه‏ای هستم که سیرابش کردی و برهنه‏ای هستم که پوشاندیش‏وَالْفَقیرُ الَّذی‏ اَغْنَیْتَهُ وَالضَّعیفُ الَّذی‏ قَوَّیْتَهُ وَالذَّلیلُ الَّذی‏ اَعْزَزْتَهُ‏و نداری هستم که دارایش کردی و ناتوانی هستم که نیرومندش کردی و خواری هستم که عزیزش کردی‏وَالسَّقیمُ الَّذی‏ شَفَیْتَهُ وَالسَّآئِلُ الَّذی‏ اَعْطَیْتَهُ وَالْمُذْنِبُ الَّذی‏و دردمندی هستم که درمانش کردی و خواهنده‏ای هستم که عطایش کردی و گنهکاری هستم که‏سَتَرْتَهُ وَالْخاطِئُ الَّذی‏ اَقَلْتَهُ وَاَ نَاالْقَلیلُ الَّذی‏ کَثَّرْتَهُ وَالْمُسْتَضْعَفُ‏گناهانش را پوشاندی و خطاکاری هستم که از او گذشتی و اندکی هستم که بسیارش کردی و خوارشمرده‏ای هستم‏الَّذی‏ نَصَرْتَهُ وَاَ نَا الطَّریدُالَّذی‏ آوَیْتَهُ اَ نَا یا رَبِّ الَّذی‏ لَمْ اَسْتَحْیِکَ‏که یاریش کردی و آواره‏ای هستم که جا و مأوایش دادی منم پروردگارا آن کسی‏که در خلوت از تو شرم نکردم‏فِی الْخَلاءِ وَلَمْ اُراقِبْکَ فِی الْمَلاءِ اَ نَا صاحِبُ الدَّواهِی الْعُظْمی‏ اَ نَاو در آشکارا هم رعایت تو را نکردم منم صاحب مصیبتها و ماجراهای بزرگ منم‏الَّذی‏ عَلی‏ سَیِّدِهِ اجْتَری‏ اَ نَا الَّذی‏ عَصَیْتُ جَبَّارَ السَّمآءِ اَ نَا الَّذی‏کسی که بر آقای خود دلیری کرده منم کسی‏که نافرمانی برپادارنده آسمانها را کرده‏ام منم کسی که‏اَعْطَیْتُ عَلی‏ مَعاصِی الْجَلیلِ الرُّشا اَ نَا الَّذی‏ حینَ بُشِّرْتُ بِهابرای نافرمانیهای بزرگی که کرده‏ام رشوه داده‏ام منم آن کسی‏که هرگاه نوید گناهی رابه من می‏دادندخَرَجْتُ اِلَیْها اَسْعی اَنَا الَّذی‏ اَمْهَلْتَنی‏ فَمَا ارْعَوَیْتُ وَسَتَرْتَ عَلیَ‏بسویش شتابان می‏رفتم منم که مهلتم دادی ولی من به خود نیامدم و بر من پوشاندی‏فَمَا اسْتَحْیَیْتُ وَعَمِلْتُ بِالْمَعاصی‏ فَتَعَدَّیْتُ وَاَسْقَطْتَنی‏ مِنْ عَیْنِکَ‏ولی من شرم نکردم و نافرمانیها کردم و از حدّ گذراندم و از چشم خود مرا انداختی و من اعتنا نکردم فَما بالَیْتُ فَبِحِلْمِکَ اَمْهَلَتْنی‏ وَبِسِتْرِکَ سَتَرْتَنی‏ حَتَّی کَاَنَّکَ اَغْفَلْتَنی‏ پس باز هم به بردباریت مهلتم دادی و به پرده‏پوشیت مرا پوشاندی تا بدانجا که گویا از یاد من بیرون رفتی‏وَمِنْ عُقوُباتِ الْمَعاصی‏ جَنَّبْتَنی‏ حَتَّی کَاَنَّکَ اسْتَحْیَیْتَنی‏ اِلهی‏ لَمْ‏و از کیفرهای گناهان مرا دور داشتی تا به حدی که گویا از من شرم کردی خدایا دراَعْصِکَ حینَ عَصَیْتُکَ وَاَ نَا بِرُبوُبِیَّتِکَ جاحِدٌ وَلا بِاَمْرِکَ مُسْتَخِفٌ‏هنگام گناه که من نافرمانیت کردم نه از باب این بود که پروردگاریت را منکر بودم و یا دستورت را سبک شمردم‏وَلا لِعُقوُبَتِکَ مُتَعَرِّضٌ وَلا لِوَعیدِکَ مُتَهاوِنٌ لکِنْ خَطیئَةٌ عَرَضَتْ‏و یا خود را در معرض کیفرت درآوردم و یا تهدیدهای تو را بی‏ارزش فرض کردم بلکه گناهی بود که پیش آمدوَسَوَّلَتْ لی‏ نَفْسی‏ وَغَلَبَنی‏ هَوایَ وَاَعانَنی‏ عَلَیْها شِقْوَتی‏ وَغَرَّنی‏و نفس سرکش نیز آنرا آراست و هوای نفس نیز چیره شد و بدبختی هم کمک کرد و پرده آویخته‏سِتْرُکَ الْمُرْخی‏ عَلَیَّ فَقَدْ عَصَیْتُکَ وَخالَفْتُکَ بِجَُهْدی‏ فَالْانَ مِنْ(پرده‏پوشی تو) هم مرا مغرور کرد و در نتیجه تا آنجا که می‏توانستم در نافرمانی و مخالفت تو کوشیدم ولی اکنون کیست که‏عَذابِکَ مَنْ یَسْتَنْقِذُنی‏ وَمِنْ اَیْدِی الْخُصَمآءِ غَداً مَنْ یُخَلِّصُنی‏از عذاب تو مرا نجات دهد و از دست دشمنان در فردای قیامت چه کسی خلاصم کندوَبِحَبْلِ مَنْ اَتَّصِلُ اِنْ اَنْتَ قَطَعْتَ حَبْلَکَ عَنّی‏ فَواسَوْ اَتا عَلی‏ ماو به ریسمان چه کسی چنگ زنم اگر تو رشته خود را از من قطع کنی پس چه رسوایی است برای من‏اَحْصی‏ کِتابُکَ مِنْ عَمَلِی الَّذی‏ لَوْلا ما اَرْجوُ مِنْ کَرَمِکَ وَسَعَةِبر آنچه نامه تو از عمل من شماره و احصاء کرده که اگر امید من به کرمت و وسعت‏رَحْمَتِکَ وَنَهْیِکَ اِیَّایَ عَنِ الْقُنوُطِ لَقَنَطْتُ عِنْدَما اَتَذَکَّرُها یا خَیْرَرحمتت نبود و از ناامید شدن بازم نمی‏داشتی به محض آنکه به یاد آنها می‏افتادم یکسره ناامید می‏شدم ای بهترین‏مَنْ دَعاهُ داع ٍ وَاَفْضَلَ مَنْ رَجاهُ راجٍ اَللّهُمَّ بِذِمَّةِ الْأِسْلامِ اَتَوَسَّلُ‏کسی که خواندش خواننده‏ای و برترین کسی که امیدش دارد امیدواری خدایا به پیمان اسلام به درگاهت توسل جویم‏اِلَیْکَ وَبِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ اَعْتَمِدُ اِلَیْکَ وَبِحُبِّی النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الْقُرَشِیَ‏و به حرمت قرآن بر تو اعتماد کنم و به دوستی و محبتی که به پیامبر امّی قرشی الْهاشِمِیَّ الْعَرَبِیَّ التِّهامِیَّ الْمَکِّیَّ الْمَدَنِیَّ اَرْجوُ الزُّلْفَةَ لَدَیْکَ فَلا هاشمی عربی تهامی مکی مدنی دارم امید تقرب به تو را دارم پس تو انس ایمانی مرا مبدّل به‏توُحِشِ اسْتیناسَ ایمانی‏ وَلا تَجْعَلْ ثَوابی‏ ثَوابَ مَنْ عَبَدَ سِواکَ‏وحشت مکن و پاداشم را پاداش آن‏کس که جز تو را پرستیده قرار مده‏فَاِنَّ قَوْماً آمَنوُا بِاَلْسِنَتِهِمْ لِیَحْقِنوُا بِهِ دِمآئَهُمْ فَاَدْرَکوُا ما اَمَّلوُا وَاِنَّازیرا مردمی بودند که به زبان ایمان آوردند تا بدان‏وسیله خون خود را حفظ کنند و بدین مقصود هم رسیدند ولی ماآمَنَّا بِکَ بِاَلْسِنَتِنا وَقُلوُبِنا لِتَعْفُوَ عَنَّا فَاَدْرِکْنا ما اَمَّلْنا وَثَبِّتْ رَجائَکَ‏به دل و زبان به تو ایمان آوردیم تا از ما بگذری پس ما را هم به مقصودمان برسان و امیدت رافی‏ صُدوُرِنا وَلا تُزِغْ قُلوُبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ‏در دلهای ما ثابت و محکم فرما و منحرف مساز دلهای ما را پس از آنکه هدایتمان کردی و ببخش بما از نزد خودرَحْمَةً اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهَّابُ فَوَعِزَّتِکَ لَوِ انْتَهَرْتَنی‏ ما بَرِحْتُ مِنْ بابِکَ‏رحمتی که براستی تویی بسیار بخشنده به عزتت سوگند اگر برانیم من هرگز از در خانه‏ات برنخیزم‏وَلا کَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِکَ لِما اُلْهِمَ قَلْبی‏ مِنَ الْمَعْرِفَةِ بِکَرَمِکَ وَسَعَةِو دست از تملق و چاپلوسیت برندارم چون شناسایی کرمت و رحمت وسیعت به‏دلم الهام شده،رَحْمَتِکَ اِلی‏ مَنْ یَذْهَبُ الْعَبْدُ اِلاَّ اِلی‏ مَوْلاهُ وَاِلی‏ مَنْ یَلْتَجِئُ‏بنده به نزد چه کسی رود جز به درگاه مولایش والْمَخْلوُقُ اِلاَّ اِلی‏ خالِقِهِ اِلهی‏ لَوْ قَرَنْتَنی‏ بِالْأَصْفادِ وَمَنَعْتَنی‏ سَیْبَکَ‏مخلوق به که پناهنده شود جز به خالقش خدایا اگر مرا به زنجیر و بند گرفتارم کنی‏مِنْ بَیْنِ الْأَشْهادِ وَدَلَلْتَ عَلی‏ فَضایِحی‏ عُیوُنَ الْعِبادِ وَاَمَرْتَ بی‏و بازداری از من عطایت را در میان انظار مردم و رسواییهایم را به چشم بندگانت آری و دستور بردنم رااِلَی النَّارِ وَحُلْتَ بَیْنی‏ وَبَیْنَ الْأَبْرارِ ما قَطَعْتُ رَجآئی‏ مِنْکَ وَمابسوی دوزخ صادر کنی و میان من و نیکان حائل گردی من هرگز امیدم را از تو قطع نخواهم کرد وصَرَفْتُ تَاْمیلی‏ لِلْعَفْوِ عَنْکَ وَلا خَرَجَ حُبُّکَ مِنْ قَلْبی‏ اَ نَا لا اَنْسی‏آرزومندیم را از عفو تو بازنگردانم و بیرون نرود محبتت از دلم و من اَیادِیَکَ عِنْدی‏ وَسَِتْرَکَ عَلَیَّ فی‏ دارِ الدُّنْیا سَیِّدی‏ اَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیا نعمتهایی که در دنیا به من دادی و پرده‏پوشیهایت را فراموش نمی‏کنم ای آقای من محبت دنیا رامِنْ قَلْبی‏ وَاجْمَعْ بَیْنی‏ وَبَیْنَ الْمُصْطَفی‏ وَآلِهِ خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ‏از دلم بیرون کن و جمع کن میان من و میان (پیامبرت حضرت) مصطفی و آلش برگزیدگان خلقت‏وَخاتَمِ النَّبِیّینَ مُحَمَّدٍ صَلَّی‏اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَانْقُلْنی‏ اِلی‏ دَرَجَةِ الَّتوْبَةِو خاتم پیمبران محمد صلی‏الله علیه و آله و مرا به درجه توبه و بازگشت‏اِلَیْکَ وَاَعِنّی‏ بِالْبُکآءِ عَلی‏ نَفْسی‏ فَقَدْ اَفْنَیْتُ بِالتَّسْویفِ وَالْأمالِ‏بسویت برسان و یاریم ده به گریه کردن بر خویشتن زیرا که من عمرم را به امروز و فردا کردن و آرزوهاعُمْری‏ وَقَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَةَ الْأیِسینَ مِنْ خَیْری‏ فَمَنْ یَکوُنُ اَسْوَءَ حالاًگذراندم و درآمده‏ام در جایگاه ناامیدان از خیر خودم پس کیست که بدحال‏تر از من باشدمِنّی‏ اِنْ اَ نَا نُقِلْتُ عَلی‏ مِثْلِ حالی‏ اِلی‏ قَبْری‏ لَمْ اُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتی‏ وَلَمْ‏اگر من بر این حال بسوی قبرم منتقل گردم زیرا که آماده‏اش نکرده‏ام برای خوابیدنم‏اَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ لِضَجْعَتی‏ وَمالی‏ لا اَبْکی‏ وَلا اَدْری‏ اِلی‏ ماو فرش نکرده‏ام آنرا به عمل صالح برای آرمیدنم و چرا گریه نکنم در صورتی‏که نمی‏دانم به چه سرنوشتی‏یَکوُنُ مَصیری‏ وَاَری‏ نَفْسی‏ تُخادِعُنی‏ وَاَیَّامی‏ تُخاتِلُنی‏ وَقَدْدچار گردم من نفس خود را چنان بینم که با من نیرنگ زند و روزگارم را که مرا بفریبدخَفَقَتْ عِنْدَ رَاْسی‏ اَجْنِحَةُ الْمَوْتِ فَمالی‏ لا اَبْکی‏ اَبْکی‏ لِخُروُجِ‏در حالی که مرگ بالهای خود را بر سرم گسترده پس چرا گریه نکنم؟ گریه کنم برای جان دادنم‏نَفْسی‏ اَبْکی‏ لِظُلْمَةِ قَبْری‏ اَبْکی‏ لِضیقِ لَحَدی‏ اَبْکی‏ لِسُؤالِ مُنْکَرٍگریه کنم برای تاریکی قبرم گریه کنم برای تنگی لحدم گریه کنم برای سؤال نکیروَنَکیرٍ اِیَّایَ اَبْکی‏ لِخُروُجی‏ مِنْ قَبْری‏ عُرْیاناً ذَلیلاً حامِلاً ثِقْلی‏و منکر از من گریه کنم برای بیرون آمدنم از قبر برهنه و خوار که بار سنگینم راعَلی‏ ظَهْری‏ اَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ یَمینی‏ وَاُخْری‏ عَنْ شِمالی‏ اِذِ الْخَلائِقُ‏به پشتم بار کرده یکبار از طرف راستم بنگرم و بار دیگر از طرف چپ و هریک از خلایق را فی‏ شَاْنٍ غَیْرِ شَاْنی‏ لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَاْنٌ یُغْنیهِ وُجوُهٌ در کاری غیر از کار خود ببینم برای هر یک از آنها در آن‏روز کاری است که به خود مشغولش دارد چهره‏هایی‏یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَوُجوُهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْها غَبَرَةٌدر آن روز گشاده و خندان و شادمانند و چهره‏هایی در آن‏روز غبارآلود است و سیاهی و خواری آنها راتَرْهَقُها قَتَرَةٌ وَذِلَّةٌ سَیِّدی‏ عَلَیْکَ مُعَوَّلی‏ وَمُعْتَمَدی‏ وَرَجآئی‏فراگرفته ای آقای من بر تو است تکیه و اعتماد و امیدوَتَوَکُّلی‏ وَبِرَحْمَتِکَ تَعَلُّقی‏ تُصیبُ بِرَحْمَتِکَ مَنْ تَشآءُ وَتَهْدی‏و توکلم و به رحمت تو آویخته‏ام، به رحمت خود رسانی هرکه را خواهی و به کرامتت راهنمایی کنی‏بِکَرامَتِکَ مَنْ تُحِبُّ فَلَکَ الْحَمْدُ عَلی‏ ما نَقَّیْتَ مِنَ الشِّرْکِ قَلْبی‏هر که را دوست داری پس ستایش تو را است بر اینکه دلم را از آلودگی شرک پاک کردی‏وَلَکَ الْحَمْدُ عَلی‏ بَسْطِ لِسانی‏ اَفَبِلِسانی‏ هذَا الْکالِّ اَشْکُرُکَ اَمْ‏و برای تو است ستایش برای باز کردنت زبانم را، آیا به این زبان کُندم سپاس تو را گویم یابِغایَةِ جَُهْدی‏ فی‏ عَمَلی‏ اُرْضیکَ وَما قَدْرُ لِسانی‏ یا رَبِّ فی‏ جَنْبِ‏با نهایت کوششم در کردارم تو را خوشنود سازم؟ و چه ارزشی دارد زبانم پروردگارا در برابرشُکْرِکَ وَما قَدْرُ عَمَلی‏ فی‏جَنْبِ نِعَمِکَ وَاِحْسانِکَ [اِلَیَ‏] اِلهی‏ اِنَ‏جوُدَکَ‏سپاس تو و چه ارزشی دارد کردارم در کنار نعمتهایت و احسانی که به من کردی خدایا براستی بخشش توبَسَطَ اَمَلی‏ وَشُکْرَکَ قَبِلَ عَمَلی‏ سَیِّدی‏ اِلَیْکَ رَغْبَتی‏ وَاِلَیْکَ رَهْبَتی‏آرزویم را گسترانید و شکر تو کردارم را پذیرفت آقای من اشتیاق من بسوی تو است و هراسم از تو است‏وَاِلَیْکَ تَاْمیلی‏ وَقَدْ ساقَنی‏ اِلَیْکَ اَمَلی‏ وَعَلَیْکَ یا واحِدی‏ عَکَفَتْ‏و آرزو و امیدم بسوی تو است و آرزویم مرا بسوی تو کشانده و همتم ای خدای یگانه من بدرگاه تو نشیمن کرده‏هِمَّتی‏ وَفیما عِنْدَکَ انْبَسَطَتْ رَغْبَتی‏ وَلَکَ خالِصُ رَجآئی‏ وَخَوْفی‏و در آنچه پیش تو است (جامه) شوقم (دامن) گسترده و امید خالص و ترسم‏وَبِکَ اَنَِسَتْ مَحَبَّتی‏ وَاِلَیْکَ اَلْقَیْتُ بِیَدی‏ وَبِحَبْلِ طاعَتِکَ مَدَدْتُ‏تنها از تو است و به تو محبتم انس گرفته و دست به جانب تو انداخته‏ام و به ریسمان اطاعت تو بند کردم رَهْبَتی‏ [یا] مَوْلایَ بِذِکْرِکَ عاشَ قَلْبی‏ وَبِمُناجاتِکَ بَرَّدْتُ اَ لَمَ ترسم را ای مولای من به یاد تو دلم زنده است و به راز و نیاز تو سوزش‏الْخَوْفِ عَنّی‏ فَیا مَوْلایَ وَیا مُؤَمَّلی‏ وَیا مُنْتَهی‏ سُؤْلی‏ فَرِّقْ بَیْنی‏ترسم را تسکین بخشم پس ای مولای من و ای آرزویم و ای آخرین سرحد خواسته‏ام میان‏وَبَیْنَ ذَنْبِیَ الْمانِعِ لی‏ مِنْ لُزُومِ طاعَتِکَ فَاِنَّما اَسْئَلُکَ لِقَدیمِ الرَّجآءِمن و گناهم را که مانع از ملازمت اطاعت تو است جدایی بینداز و این خواهشی که من از تو می‏کنم به خاطر همان امید دیرینه ایست‏فیکَ وَعَظیمِ الطَّمَعِ مِنْکَ الَّذی‏ اَوْجَبْتَهُ عَلی‏ نَفْسِکَ مِنَ الرَّاْفَةِکه به تو دارم و برای آن طمع بزرگی است که درباره‏ات دارم که تو رأفت و مهربانی را برای بندگانت بر خود فرض کرده‏ای‏وَالرَّحْمَةِ فَالْأَمْرُ لَکَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ وَالْخَلْقُ کُلُّهُمْ عِیالُکَ‏پس امر و فرمان از آن تو است یگانه‏ای که شریک نداری و خلائق همگی جیره‏خوار تووَفی‏ قَبْضَتِکَ وَکُلُّشَیْ‏ءٍ خاضِعٌ لَکَ تَبارَکْتَ یا رَبَّ الْعالَمینَ اِلهی‏و در قبضه اقتدار تو و خاضع درگاه توأند برتری ای پروردگار جهانیان خدایاارْحَمْنی‏ اِذَاانْقَطَعَتْ حُجَّتی‏ وَکَّلَّ عَنْ جَوابِکَ لِسانی‏ وَطاشَ عِنْدَبه من رحم کن در آن هنگامی که حجت و دلیلم قطع شود و زبانم از پاسخ تو لال گردد و هوش در هنگام‏سُؤالِکَ اِیَّایَ لُبّی‏ فَیا عَظیمَ رَجآئی‏ لا تُخَیِّبْنی‏ اِذَااشْتَدَّتْ فاقَتی‏بازپرسیت از سرم بپرد پس ای بزرگ امیدم مرا نومید مکن در آن‏هنگام که سخت نیازمندم و به‏خاطروَلا تَرُدَّنی‏ لِجَهْلی‏ وَلا تَمْنَعْنی‏ لِقِلَّةِ صَبْری‏ اَعْطِنی‏ لِفَقْری‏نادانیم مرا از درگاهت مران و برای کم‏طاقتیم مهرت را از من بازمدار به خاطر نیازی که دارم به من بده و برای ناتوانیم‏وَارْحَمْنی‏ لِضَعْفی‏ سَیِّدی‏ عَلَیْکَ مُعْتَمَدی‏ وَمُعَوَّلی‏ وَرَجآئی‏به من رحم کن ای آقای من بر تو است اعتماد و تکیه و امیدوَتَوَکُّلی‏ وَبِرَحْمَتِکَ تَعَلُّقی‏ وَبِفِنائِکَ اَحُطُّ رَحْلی‏ وَبِجوُدِکَ اَقْصِدُو توکل من و مهر تو است دستاویزم و به آستان تو بار (حاجت) اندازم و به جود تو خواهشم راطَلِبَتی‏ وَبِکَرَمِکَ اَیْ رَبِّ اَسْتَفْتِحُ دُعآئی‏ وَلَدَیْکَ اَرْجوُ فاقَتی‏جویم و به کرم تو ای پروردگار من دعایم را آغاز کنم و از پیش تو امید رفع نیاز و احتیاج خود را دارم وَبِغِناکَ اَجْبُرُ عَیْلَتی‏ وَتَحْتَ ظِلِّ عَفْوِکَ قِیامی‏ وَاِلی‏ جوُدِکَ وَکَرَمِکَ به توانگری تو جبران نداریم کنم و زیر سایه عفو تو بپا ایستم و به جود و کرم تواَرْفَعُ بَصَری‏ وَاِلی‏ مَعْروُفِکَ اُدیمُ نَظَری‏ فَلا تُحْرِقْنی‏ بِالنَّارِ وَاَنْتَ‏دیده بگشایم و به نیکی تو چشم دوزم پس مرا به آتش مسوزان با اینکه مرکز آرزوی منی و در دوزخم‏مَوْضِعُ اَمَلی‏ وَلا تُسْکِنِّی الْهاوِیَةَ فَاِنَّکَ قُرَّةُ عَیْنی‏ یا سَیِّدی‏ لاسکونت مده که تو نور چشم منی ای آقای من‏تُکَذِّبْ ظَنّی‏ بِاِحْسانِکَ وَمَعْروُفِکَ فَاِنَّکَ ثِقَتی‏ وَلا تَحْرِمْنی‏ ثَوابَکَ‏گمان مرا به احسان و نیکیت دروغ و بی‏اصل مکن زیرا تو مورد اطمینان محکم منی و از پاداش نیکیت محرومم مساز که‏فَاِنَّکَ الْعارِفُ بِفَقْری‏ اِلهی‏ اِنْ کانَ قَدْ دَنا اَجَلی‏ وَلَمْ یُقَرِّبْنی‏ مِنْکَ‏تو به نداری من آشنایی خدایا اگر مرگم نزدیک شده ولی کردارم مرا به تو نزدیک نکرده‏عَمَلی‏ فَقَدْ جَعَلْتُ الْأِعْتِرافَ اِلَیْکَ بِذَنْبی‏ وَسآئِلَ عِلَلی‏ اِلهی‏ اِنْ‏من اعتراف به گناهم را وسیله عذر خویش به درگاهت قرار دهم خدایا اگر درگذری کیست که سزاوارتر از توعَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلی‏ مِنْکَ بِالْعَفْوِ وَاِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ اَعْدَلُ مِنْکَ فِی‏به گذشت باشد و اگر عذاب کنی پس کیست که در حکم عادل‏تر از تو باشدالْحُکْمِ ارْحَمْ فی‏ هذِهِ الدُّنْیا غُرْبَتی‏ وَعِنْدَ الْمَوْتِ کُرْبَتی‏ وَفِی الْقَبْرِرحم کن در این دنیا به غربتم و هنگام مرگ به غمزدگیم و در قبر به‏وَحْدَتی‏ وَفِی اللَّحْدِ وَحْشَتی‏ وَاِذا نُشِرْتُ لِلْحِسابِ بَیْنَ یَدَیْکَ ذُلَ‏تنهاییم و در لحد به وحشت و بی‏کسیم و هنگامی که در برابرت به‏پای حسابم آورند به خواری‏مَوْقِفی‏ وَاغْفِرْ لی‏ ما خَفِیَ عَلَی الْآدَمِیّینَ مِنْ عَمَلی‏ وَاَدِمْ لی‏ ما بِهِ‏جایگاهم رحم کن و بیامرز برای من آنچه از کردارم که بر مردم پوشیده مانده و ادامه بده برایم آنچه را که بدان مراسَتَرْتَنی‏ وَارْحَمْنی‏ صَریعاً عَلَی الْفِراشِ تُقَلِّبُنی‏ اَیْدی‏ اَحِبَّتی‏پوشاندی و در آن حال که در بستر مرگ افتاده و دستهای یاران مرا به این سو و آن‏سو کنندوَتَفَضَّلْ عَلَیَّ مَمْدوُداً عَلَی الْمُغْتَسَلِ یُقَلِّبُنی‏ صالِحُ جیرَتی‏ وَتَحَنَّنْ‏بر من رحم کن و در آن حال که روی سنگ غسالخانه دراز کشیده‏ام و همسایگان شایسته‏ام به اینطرف و آنطرف می‏گردانند عَلَیَّ مَحْموُلاً قَدْ تَناوَلَ الْأَقْرِبآءُ اَطْرافَ جَِنازَتی‏ وَجُدْ عَلَیَّ مَنْقوُلاً بر من تفضل کن و هنگامی که خویشان اطراف جنازه‏ام را بر دوش گرفته‏اند با من مهربانی فرماقَدْ نَزَلْتُ بِکَ وَحیداً فی‏ حُفْرَتی‏ وَارْحَمْ فی‏ ذلِکَ الْبَیْتِ الْجَدیدِوهنگامی که تک و تنها در میان گودال قبر بر تو وارد شوم بر من بخشش کن و به غربت من در آن خانه تازه و نوغُرْبَتی‏ حَتّی‏ لا اَسْتَاْنِسَ بِغَیْرِکَ یا سَیِّدی‏ اِنْ وَکَلْتَنی‏ اِلی‏ نَفْسی‏رحم کن بطوری که بجز تو انس نگیرم ای آقای من اگر مرا به خودم واگذاری‏هَلَکْتُ سَیِّدی‏ فَبِمَنْ اَسْتَغیثُ اِنْ لَمْ تُقِلْنی‏ عَثَرْتی‏ فَاِلی‏ مَنْ اَفْزَعُ اِنْ‏هلاک گردم آقای من پس به که استغاثه کنم اگر تو لغزشم را نادیده نگیری و به که پناه برم‏فَقَدْتُ عِنایَتَکَ فی‏ ضَجْعَتی‏ وَاِلی‏ مَنْ اَلْتَجِئُ اِنْ لَمْ تُنَفِّسْ کُرْبَتی‏اگر عنایت تو را در آرامگاهم از دست بدهم و به که ملتجی گردم اگر تو غمم را برطرف نکنی،سَیِّدی‏ مَنْ لی‏ وَمَنْ یَرْحَمُنی‏ اِنْ لَمْ تَرْحَمْنی‏ وَفَضْلَ مَنْ اُؤَمِّلُ اِنْ‏آقای من که را دارم و که بر من رحم کند اگر تو بر من رحم نکنی و فضل که را آرزو کنم‏عَدِمْتُ فَضْلَکَ یَوْمَ فاقَتی‏ وَاِلی‏ مَنِ الْفِرارُ مِنَ الذُّنوُبِ اِذَاانْقَضی‏در روز نیازمندیم اگر فضل تو را گم کنم و بسوی چه کسی از گناهانم بگریزم در آن هنگام که عمرم‏اَجَلی‏ سَیِّدی‏ لا تُعَذِّبْنی‏ وَاَ نَا اَرْجوُکَ اِلهی‏ حَقِّقْ رَجآئی‏ وَآمِنْ‏بسر رسد ای آقای من مرا با اینکه به تو امیدوارم معذب مفرما خدایا امید مرا تحقق بخش‏خَوْفی‏ فَاِنَّ کَثْرَةَ ذُنوُبی‏ لا اَرْجوُ فیها اِلاَّ عَفْوَکَ سَیِّدی‏ اَ نَا اَسْئَلُکَ ماو ترسم را امان بخش زیرا در این گناهان بسیار امیدی جز به عفو تو ندارم ای آقای من از تو خواهم چیزی رالا اَسْتَحِقُّ وَاَنْتَ اَهْلُ التَّقْوی‏ وَاَهْلُ الْمَغْفِرَةِ فَاغْفِرْ لی‏ وَاَلْبِسْنی‏ مِنْ‏که شایسته آن نیستم و تو شایسته پرهیزکاری هستی و اهل آمرزشی پس بیامرز مرا و از نظر مرحمت خود جامه‏ای برنَظَرِکَ ثَوْباً یُغَطّی‏ عَلَیَّ التَّبِعاتِ وَتَغْفِرُها لی‏ وَلا اُطالَبُ بِها اِنَّکَ ذوُمن بپوشان که گناهانم را بپوشاند و آنها را برایم بیامرز و مورد مؤاخذه قرارم مده که تو دارای‏مَنٍّ قَدیمٍ وَصَفْحٍ عَظیمٍ وَتَجاوُزٍ کَریمٍ اِلهی‏ اَنْتَ الَّذی‏ تُفیضُ‏منتی دیرینه و چشم‏پوشی بزرگ و گذشت بزرگواری هستی خدایا تویی که فیض خود را سَیْبَکَ عَلی‏ مَنْ لا یَسْئَلُکَ وَعَلَی الْجاحِدینَ بِرُبوُبِیَّتِکَ فَکَیْفَ حتی بر آنکه درخواست نکند و بر منکران پروردگاریت فروریزی پس چگونه نسبت به کسی‏که‏سَیِّدی‏ بِمَنْ سَئَلَکَ وَاَیْقَنَ اَنَّ الْخَلْقَ لَکَ وَالْأَمْرَ اِلَیْکَ تَبارَکْتَ‏از تو درخواست کند و یقین داند که جهان خلقت از تو و کار بدست تو است؟ برتری‏وَتَعالَیْتَ یا رَبَّ الْعالَمینَ سَیِّدی‏ عَبْدُکَ بِبابِکَ اَقامَتْهُ الْخَصاصَةُو والایی ای پروردگار جهانیان، ای آقای من بنده‏ات به درگاهت آمده و تنگدستی او را پیش روی توبَیْنَ یَدَیْکَ یَقْرَعُ بابَ اِحْسانِکَ بِدُعآئِهِ فَلا تُعْرِضْ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ‏واداشته و به وسیله دعای خود در خانه احسان تو را می‏کوبد پس آن روی بزرگوارت را از من‏عَنّی‏ وَاقْبَلْ مِنّی‏ ما اَقوُلُ فَقَدْ دَعَوْتُ بِهذَا الدُّعاءِ وَاَ نَا اَرْجوُ اَنْ لابر مگردان و آنچه گویم از من بپذیر زیرا من به این دعا تو را خواندم و امیدوارم که بازم مگردانی چون‏تَرُدَّنی‏ مَعْرِفَةً مِنّی‏ بِرَاْفَتِکَ وَرَحْمَتِکَ اِلهی‏ اَنْتَ الَّذی‏ لا یُحْفیکَ‏آشنایی کاملی به مهر و رأفت تو دارم خدایا تویی که درمانده و سؤال‏پیچت نکندسآئِلٌ وَلا یَنْقُصُکَ نآئِلٌ اَنْتَ کَما تَقوُلُ وَفَوْقَ ما نَقوُلُ اَللّهُمَّ اِنّی‏سائلی و بخشش و عطا از تو نکاهد تو چنانی که خود گویی و بالاتر از آنی که ما گوییم خدایا من از تواَسْئَلُکَ صَبْراً جَمیلاً وَفَرَجاً قَریباً وَقَولاً صادِقاً وَاَجْراً عَظیماًخواهم صبری نیکو و گشایشی نزدیک و گفتاری راست و پاداشی بزرگ‏اَسْئَلُکَ یا رَبِّ مِنَ الْخَیْرِ کُلِّهِ ما عَلِمْتُ مِنْهُ وَما لَمْ اَعْلَمْ اَسْئَلُکَ‏از تو خواهم پروردگارا هرچه خیر و خوبی است چه آنچه می‏دانم و چه آنچه را نمی‏دانم خواهم از تواللَّهُمَّ مِنْ خَیْرِ ما سَئَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصَّالِحوُنَ یا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ‏خدایا از بهترین چیزی که بندگان شایسته‏ات خواهند ای بهترین درخواست شدگان‏وَاَجْوَدَ مَنْ اَعْطی‏ اَعْطِنی‏ سُؤْلی‏ فی‏ نَفْسی‏ وَاَهْلی‏ وَوالِدیَ‏و ای بخشنده‏ترین عطابخش عطاکن به من خواسته‏ام را در مورد خود و خانواده و پدروَ وَُلَْدی‏ وَاَهْلِ حُزانَتی‏ وَاِخْوانی‏ فیکَ وَاَرْغِدْ عَیْشی‏ وَاَظْهِرْو مادر و فرزندان و بستگان و برادران دینیم و زندگیم را خوش و فراخ گردان مُرُوَّتی‏ وَاَصْلِحْ جَمیعَ اَحْوالی‏ وَاجْعَلْنی‏ مِمَّنْ اَطَلْتَ عُمْرَهُ و مردانگیم را آشکار ساز و تمام حالات مرا اصلاح کن و بگردانم از کسانی که عمرش را طولانی‏وَحَسَّنْتَ عَمَلَهُ وَاَتْمَمْتَ عَلَیْهِ نِعْمَتَکَ وَرَضیتَ عَنْهُ وَاَحْیَیْتَهُ حَیوةًو کردارش را نیکو و نعمتت را بر او تمام کرده و از او خوشنود گشته‏ای و زندگی‏طَیِّبَةً فی‏ اَدْوَمِ السُّروُرِ وَاَسْبَغِ الْکَرامَةِ وَاَتَمِّ الْعَیْشِ اِنَّکَ تَفْعَلُ ماپاکیزه‏ای به او بخشیده‏ای که در میان پابرجاترین خوشی و وسیعترین کرامت و کاملترین زندگانی روزگار بسر می‏بردتَشآءُ وَلا تَفْعَلُ ما یَشآءُ غَیْرُکَ اَللّهُمَّ خُصَّنی‏ مِنْکَ بِخاصَّةِ ذِکْرِکَ‏و براستی تو هرچه را بخواهی انجام دهی ولی جز تو کسی نتواند هرچه خدا خواهد انجام دهد خدایا مرا به ذکر مخصوص‏وَلا تَجْعَلْ شَیْئاً مِمَّا اَتَقَرَّبُ بِهِ فی‏ آناءِ اللَّیْلِ وَاَطْرافِ النَّهارِ رِیآءًخود مخصوصم دار و آنچه را من بوسیله آن در تمام ساعات و دقایق روز و شب وسیله تقرب درگاهت قرار دهم خودنمایی‏وَلا سُمْعَةً وَلا اَشَراً وَلا بَطَراً وَاجْعَلْنی‏ لَکَ مِنَ الْخاشِعینَ اَللّهُمَ‏و شهرت‏طلبی و سرکشی و گردن فرازی قرار مده و مرا از فروتنان درگاهت قرارم بده خدایااَعْطِنی‏ السِّعَةَ فِی الرِّزْقِ وَالْأَمْنَ فِی الْوَطَنِ وَقُرَّةَ الْعَیْنِ فِی الْأَهْلِ‏به من عطا فرما وسعت در روزی، و امنیت در وطن، و چشم‏روشنی در خاندان‏وَالْمالِ وَالْوَلَدِ وَالْمُقامَ فی‏ نِعَمِکَ عِنْدی‏ وَالصِّحَّةَ فِی الْجِسْمِ‏و مال و اولاد و پایدار ماندن نعمتهایی که در پیش من داری و تندرستی و نیرویی در بدن‏وَالْقُوَّةَ فِی الْبَدَنِ وَالسَّلامَةَ فِی الدّینِ وَاسْتَعْمِلْنی‏ بِطاعَتِکَ‏و سلامتی در دین و همیشه تا زنده‏ام مرا به طاعت خود و اطاعت‏وَطاعَةِ رَسوُلِکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَبَداً مَا اسْتَعْمَرْتَنی‏پیامبرت محمد صلی‏الله علیه وآله وادار کن‏وَاجْعَلْنی‏ مِنْ اَوْفَرِ عِبادِکَ عِنْدَکَ نَصیباً فی‏ کُلِّ خَیْرٍ اَنْزَلْتَهُ وَتُنْزِلُهُ‏و بگردانم از پرنصیب‏ترین بندگانت در هر خیری که نازل کرده وفی‏ شَهْرِ رَمَضانَ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَما اَنْتَ مُنْزِلُهُ فی‏ کُلِّ سَنَةٍ مِنْ‏در ماه رمضان در شب قدر نازل گردانی و آنچه را در هر سال نازل گردانی از رَحْمَةٍ تَنْشُرُها وَعافِیَةٍ تُلْبِسُها وَبَلِیَّةٍ تَدْفَعُها وَحَسَناتٍ تَتَقَبَّلُها مهری که بگسترانی و تندرستی که بپوشانی و بلاهایی که بازگردانی و کارهای خیری که بپذیری‏وَسَیِّئاتٍ تَتَجاوَزُ عَنْها وَارْزُقْنی‏ حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ فی‏ عامِنا هذاو زشتیهایی را که از آنها درگذری و روزیم کن حج خانه کعبه را در این سال‏وَفی‏ کُلِّ عامٍ وَارْزُقْنی‏ رِزْقاً واسِعاً مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ وَاصْرِفْ‏و در هر سال و روزیم ده روزی فراخی از فضل وسیع خود و بدیها راعَنّی‏ یا سَیِّدی‏ الْأَسْوآءَ وَاقْضِ عَنِّی الدَّیْنَ وَالظُّلاماتِ حَتّی‏ لاای آقایم از من دور کن و بدهی‏ها و مظلمه‏هایی که به گردن دارم از من ادا فرما بطوری که‏اَتَاَذّی‏ بِشَیْ‏ءٍ مِنْهُ وَخُذْ عَنّی‏ بِاَسْماعِ وَاَبْصارِ اَعْدائی‏ وَحُسَّادی‏به خاطر چیزی از آنها ناراحت نباشم و گوش و چشم دشمنان و حسودان‏وَالْباغینَ عَلَیَّ وَانْصُرْنی‏ عَلَیْهِمْ وَاَقِرَّ عَیْنی‏ وَفَرِّحْ قَلْبی‏ وَاجْعَلْ لی‏و ستمکارانم را بر من ببند و بر ایشان یاریم ده و دیده‏ام را روشن کن و دلم را شاد گردان و برایم ازمِنْ هَمّی‏ وَکَرْبی‏ فَرَجاً وَمَخْرَجاً وَاجْعَلْ مَنْ اَرادَنی‏ بِسُوءٍ مِنْ‏اندوه و غمم فرج و گشایشی قرار ده و هرکه را از تمامی خلقت که اراده سوئی نسبت به من داردجَمیعِ خَلْقِکَ تَحْتَ قَدَمَیَّ وَاکْفِنی‏ شَرَّ الشَّیْطانِ وَشَرَّ السُّلْطانِ‏زیر پای من قرارش ده و کفایت کن مرا از شرّ شیطان و شرّ سلطان‏وَسَیِّئاتِ عَمَلی‏ وَطَهِّرْنی‏ مِنَ الذُّنوُبِ کُلِّها وَاَجِرْنی‏ مِنَ النَّارِو بدیهای کردارم و پاکم کن از گناهان همگی، و از آتش دوزخ‏بِعَفْوِکَ وَاَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ وَزَوِّجْنی‏ مِنَ الْحوُرِ الْعینِ بِفَضْلِکَ‏بوسیله عفو خود پناهم ده و به رحمت خویش داخل بهشتم گردان و از حوریه‏های بهشتی به فضل خود به همسریم درآوروَاَ لْحِقْنی‏ بِاَوْلِیآئِکَ الصَّالِحینَ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الْأَبْرارِ الطَّیِّبینَ‏و ملحقم کن به دوستان شایسته‏ات محمد و آلش آن نیکان پاک‏الطَّاهِرینَ الْأَخْیارِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ وَعَلی‏ اَجْسادِهِمْ وَاَرْواحِهِمْ‏پاکیزه و برگزیده درودهای تو بر ایشان و بر جسدهاشان و بر ارواحشان وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اِلهی‏ وَسَیِّدی‏ وَعِزَّتِکَ وَجَلالِکَ لَئِنْ طالَبْتَنی‏و رحمت خدا و برکاتش ای خدای من و آقای من سوگند به عزت و جلالت اگر مرا در موردبِذُنوُبی‏ لَأُطالِبَنَّکَ بِعَفْوِکَ وَلَئِنْ طالَبْتَنی‏ بِلُؤْمی‏ لَأُطالِبَنَّکَ بِکَرَمِکَ‏گناهان بازخواست کنی من نیز تو را به عفو و گذشتت مطالبه می‏کنم و اگر به پستی‏ام مرا مؤاخذه کنی من هم به کرمت‏وَلَئِنْ اَدْخَلْتَنِی النَّارَ لَأُخْبِرَنَّ اَهْلَ النَّارِ بِحُبّی‏ لَکَ اِلهی‏ وَسَیِّدی‏ اِنْ‏تو را مطالبه می‏کنم و اگر به دوزخم ببری به دوزخیان گزارش می‏دهم که دوستت دارم ای خدای من و آقای من‏کُنْتَ لا تَغْفِرُ اِلاَّ لِأَوْلِیآئِکَ وَاَهْلِ طاعَتِکَ فَاِلی‏ مَنْ یَفْزَعُ الْمُذْنِبوُنَ‏اگر نیامرزی مگر دوستانت و پیروانت را پس به که پناه برند گناهکاران‏وَاِنْ کُنْتَ لا تُکْرِمُ اِلاَّ اَهْلَ الْوَفآءِ بِکَ فَبِمَنْ یَسْتَغیثُ الْمُسْیئوُنَ‏و اگر اکرام نکنی مگر نسبت به وفادارانت پس به که استغاثه کنند بدکرداران‏اِلهی‏ اِنْ اَدْخَلْتَنِی النَّارَ فَفی‏ ذلِکَ سُرُورُ عَدُوِّکَ وَاِنْ اَدْخَلْتَنِی الْجَنَّةَخدایا اگر به دوزخم ببری این کار موجب خوشحالی دشمنت گردد و اگر به بهشتم ببری‏فَفی‏ ذلِکَ سُرُورُ نَبِیِّکَ وَاَ نَا وَاللَّهِ اَعْلَمُ اَنَّ سُرُورَنَبِیِّکَ اَحَبُّ اِلَیْکَ مِنْ‏موجب خوشحالی پیامبرت بشود و من به خدا سوگند مسلّماً می‏دانم که خوشحال شدن پیامبرت را بیشتر ازسُرُورِ عَدُوِّکَ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ اَنْ تَمْلَأَ قَلْبی‏ حُبّاً لَکَ وَخَشْیَةًخوشحال شدن دشمنت دوست داری خدایا از تو می‏خواهم که دلم را پرکنی از محبت و ترس ازمِنْکَ وَتَصْدیقاً بِکِتابِکَ وَایماناً بِکَ وَفَرَقاً مِنْکَ وَشَوْقاً اِلَیْکَ یاخودت و تصدیق به کتابت و ایمان به خودت و هراس و اندیشه از خود و اشتیاق بسوی خودذَاالْجَلالِ وَالْأِکْرامِ حَبِّبْ اِلَیَّ لِقائَکَ وَاَحْبِبْ لِقآئی‏ وَاجْعَلْ لی‏ فی‏ای صاحب جلال و بزرگواری مرا دوستدار لقای خویش کن و نیز لقای مرا دوست بدار و درلِقآئِکَ الرَّاحَةَ وَالْفَرَجَ وَالْکَرامَةَ اَللّهُمَّ اَلْحِقْنی‏ بِصالِحِ مَنْ مَضی‏لقاء خود برای من آرامش و گشایش و کرامتی قرار ده خدایا مرا به شایستگان از مردم گذشته ملحق کن و از شایستگان باقیمانده‏وَاجْعَلْنی‏ مِنْ صالِحِ مَنْ بَقِیَ وَخُذْ بی‏ سَبیلَ الصَّالِحینَ وَاَعِنّی‏ عَلی‏قرارم ده و به راه شایستگانم ببر و کمکم ده بر مخالفت با نَفْسی‏ بِما تُعینُ بِهِ الصَّالِحینَ عَلی‏ اَنْفُسِهِمْ وَاخْتِمْ عَمَلی‏ بِاَحْسَنِهِ هوای نفسم بدانچه کمک دادی شایستگان را بر مخالفتشان با هوای نفس و ختم کن کارم را به نیکوترین کارهایم‏وَاجْعَلْ ثَوابی‏ مِنْهُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ وَاَعِنّی‏ عَلی‏ صالِحِ ما اَعْطَیْتَنی‏و پاداشم را از آن کار به رحمت خود بهشت قرار ده و کمکم ده در آنچه به من داده‏ای که در کار صالح بکار بندم‏وَثَبِّتْنی‏ یا رَبِّ وَلا تَرُدَّنی‏ فی‏ سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنی‏ مِنْهُ یا رَبَ‏و ثابت‏قدمم دار و بازم مگردان به بدیهایی که از آن نجاتم داده‏ای ای پروردگارالْعالَمینَ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ ایماناً لا اَجَلَ لَهُ دوُنَ لِقائِکَ اَحْیِنی‏ ماجهانیان خدایا از تو خواهم ایمانی که انتهایش ملاقات تو باشد و تا زنده‏ام داری به همان ایمان‏اَحْیَیْتَنی‏ عَلَیْهِ وَتَوَفَّنی‏ اِذا تَوَفَّیْتَنی‏ عَلَیْهِ وَابْعَثْنی‏ اِذا بَعَثْتَنی‏ عَلَیْهِ‏زنده‏ام‏دار و چون بمیرانیم بر همان ایمان بمیرانم و چون برانگیزیم بر همان ایمان برانگیزم‏وَاَبْرِءْ قَلْبی‏ مِنَ الرِّیآءِ وَالشَّکِّ وَالسُّمْعَةِ فی‏ دینِکَ حَتّی‏ یَکوُنَ‏و پاک کن دلم را از ریاء و شک و خودنمایی در دینت تا در نتیجه‏عَمَلی‏ خالِصاً لَکَ اَللّهُمَّ اَعْطِنی‏ بَصیرَةً فی‏ دینِکَ وَفَهْماً فی‏عملم خالص برای تو باشد خدایا به من عنایت کن بصیرتی در دینت و فهمی (در شناختن)حُکْمِکَ وَفِقْهاً فی‏ عِلْمِکَ وَکِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِکَ وَوَرَعاً یَحْجُزُنی‏حکمت و درک خاصی در فهم علمت و دو سهم از رحمتت و پرهیزکاری آنچنانی که مراعَنْ مَعاصیکَ وَبَیِّضْ وَجْهی‏ بِنوُرِکَ وَاجْعَلْ رَغْبَتی‏ فیما عِنْدَکَ‏از گناهانت بازدارد و رویم را به نور خود سفید گردان و شوقم را بدانچه پیش تو است قرار ده‏وَتَوَفَّنی‏ فی‏ سَبیلِکَ وَعَلی‏ مِلَّةَ رَسوُلِکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ اَللّهُمَ‏و در راه خود و بر کیش پیامبرت صلی‏الله علیه وآله بمیرانم خدایااِنّی‏ اَعوُذُ بِکَ مِنَ الْکَسَلِ وَالْفَشَلِ وَالْهَمِّ وَالْجُبْنِ وَالْبُخْلِ وَالْغَفْلَةِبه تو پناه می‏برم از کسالت و سستی و اندوه و ترس و بِخالَت و بی‏خبری‏وَالْقَسْوَةِ وَالْمَسْکَنَةِ وَالْفَقْرِ وَالْفاقَةِ وَکُلِّ بَلِیَّةٍ وَالْفَواحِشِ ما ظَهَرَو سنگدلی و بیچارگی و فقر و نداری و از هر بلا و هرزگی هر چه آشکار باشد مِنْها وَما بَطَنَ وَاَعوُذُ بِکَ مِنْ نَفْسٍ لا تَقْنَعْ وَبَطْنٍ لا یَشْبَعُ وَقَلْبٍ لا از آنها و هر چه پنهان و پناه می‏برم به تو از نفسی که قانع نباشد و شکمی که سیر نشود و دلی که‏یَخْشَعُ وَدُعاءٍ لا یُسْمَعُ وَعَمَلٍ لا یَنْفَعُ وَاَعوُذُ بِکَ یا رَبِّ عَلی‏نهراسد و دعایی که پذیرفته نشود و کاری که سود ندهد و پناه می‏برم ای پروردگارم در موردنَفْسی‏ وَدینی‏ وَمالی‏ وَعَلی‏ جَمیعِ ما رَزَقْتَنی‏ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ‏خویشتن و دین و مال و همه آنچه به من روزی کرده‏ای از شیطان رانده درگاهت‏اِنَّکَ اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ اَللّهُمَّ اِنَّهُ لا یُجیرُنی‏ مِنْکَ اَحَدٌ وَلا اَجِدُکه براستی تو شنوای دانایی خدایا کسی نیست که مرا از تو درپناه خود گیرد و جز تو پناهگاهی‏مِنْ دوُنِکَ مُلْتَحَداً فَلا تَجْعَلْ نَفْسی‏ فی‏ شَیْ‏ءٍ مِنْ عَذابِکَ وَلانیابم پس مرا در چیزی از عذاب خود قرارم مده و مرا به هلاکت و عذاب دردناک‏تَرُدَّنی‏ بِهَلَکَةٍ وَلا تَرُدَّنی‏ بِعَذابٍ اَلیمٍ اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّی‏ وَاَعْلِ‏بازمگردان خدایا عملم را بپذیر و نامم را بلند کن وذِکْری‏ وَارْفَعْ دَرَجَتی‏ وَحُطَّ وِزْری‏ وَلا تَذْکُرْنی‏ بِخَطیئَتی‏ وَاجْعَلْ‏درجه‏ام را بالا بر و گناهم را بریز و به خطایم مرا یاد مکن وثَوابَ مَجْلِسی‏ وَثَوابَ مَنْطِقی‏ وَثَوابَ دُعآئی‏ رِضاکَ وَالْجَنَّةَپاداش این مجلس مرا و پاداش گفتارم را و پاداش دعایم را خوشنودی خودت و بهشت قرار ده‏وَاَعْطِنی‏ یا رَبِّ جَمیعَ ما سَاَلْتُکَ وَزِدْنی‏ مِنْ فَضْلِکَ اِنّی‏ اِلَیْکَ‏و بده به من ای پروردگار من تمام آنچه را از تو خواستم و از فضل خویش بر من بیفزا که من براستی بسویت‏راغِبٌ یا رَبَّ الْعالَمینَ اَللّهُمَّ اِنَّکَ اَنْزَلْتَ فی‏ کِتابِکَ اَنْ نَعْفُوَ عَمَّنْ‏مشتاقم ای پروردگار جهانیان خدایا تو خود در کتابت قرآن برای ما نازل فرمودی که ما گذشت کنیم از کسی‏که‏ظَلَمَنا وَقَدْ ظَلَمْنا اَنْفُسَنا فَاعْفُ عَنَّا فَاِنَّکَ اَوْلی‏ بِذلِکَ مِنَّا وَاَمَرْتَنابه ما ستم کرده و ما به خودمان ستم کردیم پس از ما درگذر که تو از ما سزاوارتر بدین کار هستی و به ما دستور دادی‏اَنْ لا نَرُدَّ سائِلاً عَنْ اَبْوابِنا وَقَدْ جِئْتُکَ سائِلاً فَلا تَرُدَّنی‏ اِلاَّ بِقَضآءِکه هیچ خواهنده‏ای را از دَرِ خانه‏مان بازنگردانیم و من بصورت خواهندگی به درگاهت آمده‏ام و بازم مگردان جز با روا شدن حاجَتی‏ وَاَمَرْتَنا بِالْأِحْسانِ اِلی‏ ما مَلَکَتْ اَیْمانُنا وَنَحْنُ اَرِقَّآءُکَ حاجتم و به ما دستور دادی که نسبت به بردگانمان احسان و نیکی کنیم و ما بردگان توییم‏فَاَعْتِقْ رِقابَنا مِنَ النَّارِ یا مَفْزَعی‏ عِنْدَ کُرْبَتی‏ وَیا غَوْثی‏ عِنْدَپس ما را از آتش دوزخ آزاد فرما ای پناهم در هنگام اندوه و غم ای فریادرسم در هنگام‏شِدَّتی‏ اِلَیْکَ فَزِعْتُ وَبِکَ اسْتَغَثْتُ وَلُذْتُ لا اَلوُذُ بِسِواکَ وَلا اَطْلُبُ‏سختی به درگاه تو زاری کنم و به تو استغاثه کنم و به تو پناه آرم و به دیگری پناه نبرم و گشایش نخواهم‏الْفَرَجَ اِلاَّ مِنْکَ فَاَغِثْنی‏ وَفَرِّجْ عَنّی‏ یا مَنْ یَفُکُّ الْأَسیرَ وَیَعْفوُ عَنِ‏جز از تو پس تو به فریادم برس و گشایشی در کارم بده ای که اسیر و گرفتار را آزاد کنی و از گناه‏الْکَثیرِ اِقْبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ وَاعْفُ عَنِّی الْکَثیرَ اِنَّکَ اَنْتَ الرَّحیمُ‏بسیار بگذری طاعت اندک را از من بپذیر و از گناه بسیارم بگذر که براستی تو مهربان‏الْغَفوُرُ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ ایماناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی‏ وَیَقیناً صادِقاً حَتّی‏ اَعْلَمَ‏آمرزنده‏ای خدایا از تو خواهم ایمانی که همیشه دلم با آن همراه گردد و یقینی راست و کامل که بدانم‏اَ نَّهُ لَنْ یُصیبَنی‏ اِلاَّ ما کَتَبْتَ لی‏ وَرَضِّنی‏ مِنَ الْعَیْشِ بِما قَسَمْتَ لی‏مسلماً چیزی به من نرسد جز آنکه بر من نوشته‏ای و خوشنودم کن در زندگی به همانکه نصیبم کرده‏ای یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ پنجم و نیز شیخ فرموده که در سحر این دعا را می‏خوانی ای مهربانترین مهربانان یا عُدَّتی‏ فی‏ کُرْبَتی‏ وَیا صاحِبی‏ فی‏ شِدَّتی‏ وَیا وَلِیّی‏ فی‏ نِعْمَتی‏ای ذخیره‏ام در گرفتاریم و ای یار همرهم در سختی وای سرپرستم در نعمت‏وَیا غایَتی‏ فی‏ رَغْبَتی‏ اَنْتَ السَّاتِرُ عَوْرَتی‏ وَالْمُؤْمِنُ رَوْعَتی‏و ای منتهای رغبت و شوقم تویی پوشاننده زشتیم و امنیت بخش هراسم و نادیده گیروَالْمُقیلُ عَثْرَتی‏ فَاغْفِرْ لی‏ خَطیئَتی‏ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ خُشُوعَ‏لغزشم پس بیامرز برای من خطایم را خدایا از تو خواهم فروتنی‏الْإیمانِ قَبْلَ خُشُوعِ الذُّلِّ فِی النّارِ یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ‏ایمان به تو را پیش از آنکه خواری در دوزخ فروتنم گرداند ای یگانه ای یکتا ای بی‏نیاز لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفْواً اَحَدٌ یا مَنْ یُعْطی‏ مَنْ سَئَلَهُ تَحَنُّناً ای که فرزند ندارد و فرزند کسی نیست و برایش همتایی نیست هیچکس ای که هرکس از او درخواست کند از روی عطوفت‏مِنْهُ وَرَحْمَةً وَیَبْتَدِئُ بِالْخَیْرِ مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ تَفَضُّلاً مِنْهُ وَکَرَماًو مهر به او می‏دهد و آغاز به نیکی کند از روی فضل و کرم نسبت به کسی‏که از او درخواست نکرده (خدایا) به حق‏بِکَرَمِکَ الّدائِمِ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَهَبْ لی‏ رَحْمَةً واسِعَةًکرم همیشگیت درود فرست بر محمد و آل محمد و ببخش به من رحمتی وسیع‏جامِعَةً اَبْلُغُ بِها خَیْرَ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْتَغْفِرُکَ لِما تُبْتُ‏و جامع که بوسیله آن به خیر دنیا و آخرت نائل گردم خدایا من از تو آمرزش خواهم برای گناهانی که پس از توبه‏اِلَیْکَ مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فیهِ وَاَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ خَیْرٍ اَرَدْتُ بِهِ وَجْهَکَ‏کردن دوباره دست بدانها زده‏ام و از تو آمرزش خواهم برای هر کار خیری که در انجام آن ذات تو را قصد کردم‏فَخالَطَنی‏ فیهِ ما لَیْسَ لَکَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍولی چیزهای دیگری هم در آن مخلوط گشت خدایا درود فرست بر محمد و آل محمدوَاعْفُ عَنْ ظُلْمی‏ وَجُرْمی‏ بِحِلْمِکَ وَجُودِکَ یا کَریمُ یا مَنْ لاو بگذر از ظلم و جنایت من به بردباری و بخشش خود ای بزرگوار ای که‏یَخیبُ سآئِلُهُ وَلا یَنْفَدُ نائِلُهُ یا مَنْ عَلا فَلا شَیْ‏ءَ فَوْقَهُ وَدَنی‏ فَلانومید نکند خواهنده‏اش را و تمام شدنی نیست عطایش ای که والا است و چیزی فوق او نیست و نزدیک آمدشَی‏ءَ دُونَهُ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْنی‏ یا فالِقَ الْبَحْرِو چیزی از او نزدیکتر نیست درود فرست بر محمد و آل محمد و به من رحم کن ای شکافنده دریالِمُوسَی اللَّیْلَةَ اللَّیْلَةَ اللَّیْلَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ اَللّهُمَّ طَهِّرْبرای حضرت موسی، در همین امشب، امشب، امشب، همین ساعت، همین ساعت، همین ساعت خدایا پاک کن‏قَلْبی‏ مِنَ النِّفاقِ وَعَمَلی‏ مِنَ الرِّیآءِ وَلِسانی‏ مِنَ الْکِذْبِ وَعَیْنی‏ مِنَ‏دلم را از نفاق و کارم را از ریاء و زبانم را از دروغ و چشمم را ازالْخِیانَةِ فَاِنَّکَ تَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَما تُخْفِی الصُّدُورُ یا رَبِّ هذاخیانت زیرا تویی که خیانت‏های چشم‏ها و آنچه را سینه‏ها در خود پنهان کنند می‏دانی پروردگارا اینجاست مَقامُ الْعائِذِ بِکَ مِنَ النَّارِ هذا مَقامُ الْمُسْتَجیرِ بِکَ مِنَ النَّارِ هذا مَقامُ جایگاه پناه برنده به تو از آتش این است جایگاه پناه خواهنده تو از آتش‏الْمُسْتَغیثِ بِکَ مِنَ النَّارِ هذا مَقامُ الْهارِبِ اِلَیْکَ مِنَ النَّارِ هذا مَقامُ‏این است جایگاه فریادخواه تو از آتش این است جایگاه گریزان بدرگاهت از آتش این است جایگاه‏مَنْ یَبُوءُ لَکَ بِخَطیئَتِهِ وَیَعْتَرِفُ بِذَنْبِهِ وَیَتُوبُ اِلی‏ رَبِّهِ هذا مَقامُ‏کسی که بازگشته بسوی تو از خطاکاریش و معترف است به گناهش و بسوی پروردگارش توبه کند این است جایگاه‏الْبآئِسِ الْفَقیرِ هذا مَقامُ الْخآئِفِ الْمُسْتَجیرِ هذا مَقامُ الْمَحْزُونِ‏مستمند بینوا این است جایگاه ترسان پناهنده این است جایگاه اندوهناک‏الْمَکْرُوبِ هذا مَقامُ الْمَغْمُومِ الْمَهْمُومِ هذا مَقامُ الْغَریبِ الْغَریقِ‏غمزده این است جایگاه دلگیر افسرده این است جایگاه دور از وطن غرق شده‏هذا مَقامُ الْمُسْتَوْحِشِ الْفَرِقِ هذا مَقامُ مَنْ لا یَجِدُ لِذَنْبِهِ غافِراًاین است جایگاه وحشت زده هراسان این است جایگاه کسی که نیابد جز تو آمرزنده‏ای‏غَیْرَکَ وَلا لِضَعْفِهِ مُقَوِّیاً اِلاَّ اَنْتَ وَلا لِهَمِّهِ مُفَرِّجاً سِواکَ یا اَللَّهُ یابرای گناهش و نه توانا بخشی برای ناتوانیش جز تو و نه غمزدایی برای اندوهش جز تو ای خدا ای‏کَریمُ لا تُحْرِقْ وَجْهی‏ بِالنّارِ بَعْدَ سُجُودی‏ لَکَ وَتَعْفیری‏ بِغَیْرِ مَنٍ‏کریم مسوزان رویم را به آتش پس از آنکه برای تو سجده کرده و بدون آنکه منتی بر تو داشته باشم‏مِنّی‏ عَلَیْکَ بَلْ لَکَ الْحَمْدُ وَالْمَنُّ وَالتَّفَضُّلُ عَلَیَّ ارْحَمْ اَیْ رَبِّ اَیْ‏آنرا به خاک مالیده‏ام بلکه برای تو است ستایش و منت‏گذاری و زیاده‏بخشی بر من رحم کن ای پروردگارم ...رَبِّ اَیْ رَبِّ بگوید تا آنکه نفس قطع شود ضَعْفی‏ وَقِلَّةَ حیلَتی‏ وَرِقَّةَ جِلْدی‏ وَتَبَدُّدَ.... به ناتوانی و بیچارگی من و نازکی پوست بدنم و گسیختن‏اَوْصالی‏ وَتَناثُرَ لَحْمی‏ وَجِسْمی‏ وَجَسَدی‏ وَوَحْدَتی‏ وَوَحْشَتی‏بند بند اعضایم و فرو ریختن گوشت تنم و پیکرم و تنهائیم و وحشت‏فی‏ قَبْری‏ وَجَزَعی‏ مِنْ صَغیرِ الْبَلآءِ اَسْئَلُکَ یا رَبِّ قُرَّةَ الْعَیْنِ‏قبرم و بی‏تابیم از بلای کوچک از تو خواهم پروردگارا روشنی دیده وَالإِغْتِباطَ یَومَ الْحَسْرَةِ وَالنَّدامَةِ بَیِّضْ وَجْهِی‏ یا رَبِّ یَوْمَ تَسْوَدُّ و شادمانی در روز حسرت و پشیمانی، سفید گردان رویم را پروردگارا در روزی که روها سیاه گردندالْوُجُوهُ آمِنّی‏ مِنَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ اَسْئَلُکَ الْبُشْری‏ یَوْمَ تُقَلَّبُ الْقُلُوبُ‏امانم بخش از هراس بزرگ از تو خواهم مژده در روزی که دلها و دیده‏ها زیر و رو گردندوَالْأَبْصارُ وَالْبُشْری‏ عِنْدَ فِراقِ الدُّنْیا اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ اَرْجُوهُ عَوْناًو مژده در وقت جدایی از این دنیا ستایش خاص خدایی است که امید کمک او را در دوران‏لی‏ فی‏ حَیاتی‏ وَاُعِدُّهُ ذُخْراً لِیَوْمِ فاقَتی‏ اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ اَدْعُوهُ وَلااَدْعُوزندگی دارم و برای روز بینوائیم او را ذخیره کرده‏ام ستایش خدایی را است که او را بخوانم و جز اوغَیْرَهُ وَلَوْ دَعَوْتُ غَیْرَهُ لَخَیَّبَ دُعائی‏ اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ اَرْجُوهُ وَلاکسی را نخوانم و اگر هم غیر او را بخوانم دعایم به اجابت نرسد ستایش از آن خدایی است که امیدم به او است و جزاَرْجُو غَیْرَهُ وَلَوْ رَجَوْتُ غَیْرَهُ لَأَخْلَفَ رَجائی‏ اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الْمُنْعِمِ‏او به کسی امید ندارم و اگر به دیگری امید داشته باشم ناامید گردم ستایش خاص خدای نعمت بخش‏الْمُحْسِنِ المُجْمِلِ الْمُفْضِلِ ذِی الْجَلالِ والْإِکْرامِ وَلِیُّ کُلِّ نِعْمَةٍنیکوده زیبا کردار زیاده بخش است که صاحب جلال و بزرگواری است و سرپرست هر نعمت‏وَصاحِبُ کُلِّ حَسَنَةٍ وَمُنْتَهی‏ کُلِّ رَغْبَةٍ وَقاضی‏ کُلِّ حاجَةٍ اَللّهُمَ‏و صاحب هر خوبی و سرحد نهایی هر شوق و رغبت و برآرنده هر حاجتی است خدایاصَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنِی الْیَقینَ وَ حُسْنَ الظَّنِّ بِکَ‏درود فرست بر محمد و آل محمد و روزیم کن یقین و خوش گمانی به خودت‏وَاَثْبِتْ رَجآئَکَ فی‏ قَلْبی‏ وَاقْطَعْ رَجآئی‏ عَمَّنْ سِواکَ حَتّی‏ لا اَرْجُوو محکم کن امیدت را در دلم و قطع کن امیدم را از غیر خود تا اینکه جز تو به کسی امیدغَیْرَکَ وَلا اَثِقَ اِلاَّ بِکَ یا لَطیفاً لِما تَشآءُ اُلْطُفْ لی‏ فی‏ جَمیعِ‏نداشته و بجز تو به کسی اعتماد نکنم ای لطف کننده به هر چه خواهی به من لطف فرما در تمام‏اَحْوالی‏ بِما تُحِبُّ وَتَرْضی‏ یا رَبِّ اِنّی‏ ضَعیفٌ عَلَی النَّارِ فَلاحالاتم بدانچه دوست داری و خوشنود شوی پروردگارا من بر تحمل آتش ناتوانم پس تُعَذِّبْنی‏ بالنّارِ یا رَبِّ ارْحَمْ دُعآئی‏ وَتَضَرُّعی‏ وَخَوْفی‏ وَذُلّی‏ به آتش عذابم مکن پروردگارا به دعا و تضرع و ترس و خواری‏وَمَسْکَنَتی‏ وَتَعْویذی‏ وَتَلْویذی‏ یا رَبِّ اِنّی‏ ضَعیفٌ عَنْ طَلَبِ‏و بیچارگی و پناهندگی و پناه خواهیم رحم کن، پروردگارا من از طلب‏الدُّنْیا وَاَنْتَ واسِعٌ کَریمٌ اَسْئَلُکُ یا رَبِّ بِقُوَّتِکَ عَلی‏ ذلِکَ وَقُدْرَتِکَ‏دنیا ناتوانم و تو گشایش ده بزرگواری از تو خواهم پروردگارا به نیرویت بر این کار و قدرتی که‏عَلَیْهِ وَغِناکَ عَنْهُ وَحاجَتی‏ اِلَیْهِ اَنْ تَرْزُقَنی‏ فی‏ عامی‏ هذا وَشَهْری‏بر آن داری و بی‏نیازیت از آن و نیاز من بدان که روزیم کن در این سال و در این ماه‏هذا وَیَوْمی‏ هذا وَساعَتی‏ هذِهِ رِزْقاً تُغْنینی‏ بِهِ عَنْ تَکَلُّفِ ما فی‏و در همین امروز و همین ساعت یک چنان روزیی که بوسیله آن مرا از به زحمت درآوردن آنچه دراَیْدی‏ النَّاسِ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ الطَّیِّبِ اَیْ رَبِّ مِنْکَ اَطْلُبُ وَاِلَیْکَ‏دست مردم است بی‏نیاز کنی از آن روزی حلال و پاکیزه‏ات، پروردگارا از تو می‏جویم و به درگاه‏اَرْغَبُ وِایَّاکَ اَرْجُو وَاَنْتَ اَهْلُ ذلِکَ لا اَرْجُو غَیْرَکَ وَلا اَثِقُ اِلاَّ بِکَ‏تو رغبت کنم و از تو امیدوارم و تو شایسته آنی به جز تو به کسی امید ندارم و بجز تو به کسی اعتماد ندارم‏یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ اَیْ رَبِّ ظَلَمْتُ نَفْسی‏ فَاْغفِرْ لی‏ وَارْحَمْنی‏ای مهربانترین مهربانان پروردگارا من به خویشتن ستم کرده پس مرا بیامرز و به من رحم کن‏وَعافِنی‏ یا سامِعَ کُلِّ صَوْتٍ وَیا جامِعَ کُلِّ فَوْتٍ وَیا بارِئَ النُّفُوسِ‏و عافیتم ده ای شنوای هر صدا و ای گردآرنده هر چه از دست رفته و ای آفریننده جانهابَعْدَ الْمَوْتِ یا مَنْ لا تَغْشاهُ الظُّلُماتُ وَلا تَشْتَبِهُ عَلَیْهِ الْأَصْواتُ‏پس از مرگ ای که نپوشانندش تاریکیها و مشتبه نشود بر او صداهاوَلا یَشْغَلُهُ شَی‏ءٌ عَنْ شَی‏ءٍ اَعْطِ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وآلِهِ اَفْضَلَ‏و سرگرمش نکند چیزی از چیز دیگر عطا کن بر محمد صلی الله علیه و آله بهترین چیزی راما سَئَلَکَ وَاَفْضَلَ ما سُئِلْتَ لَهُ وَاَفْضَلَ ما اَنْتَ مَسْؤُولٌ لَهُ اِلی‏ یَوْمِ‏که او از تو خواسته و بهتر چیزی که برای او از تو درخواست شده و بهتر چیزی که از تو تا روز الْقِیامَةِ وَهَبْ لِیَ الْعافِیَةَ حَتّی‏ تُهَنِّئَنِی الْمَعیشَةَُ وَاخْتِمْ لی‏ بِخَیْرٍ قیامت برای او درخواست کنند و تندرستی به من عنایت کن تا اینکه زندگی بر من گوارا شود و کارم راحَتّی‏ لا تَضُرَّنیِ الذُّنُوبُ اَللّهُمَّ رَضِّنی‏ بِما قَسَمْتَ لی‏ حَتّی‏ لاختم بخیر فرما تا گناهان زیانم نرساند خدایا خوشنودم گردان بدانچه روزیم کرده‏ای که دیگراَسْئَلَ اَحَداً شَیْئاً اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْتَحْ لی‏از هیچکس چیزی نخواهم خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و خزینه‏های رحمتت را بر من‏خَزآئِنَ رَحْمَتِکَ وَارْحَمْنی‏ رَحْمَةً لا تُعَذِّبُنی‏ بَعْدَها اَبَداً فِی الدُّنْیابگشا و رحمتی به من بده که پس از آن هرگز در دنیاوَالأخِرَةِ وَارْزُقْنی‏ مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ رِزْقاً حَلالاً طَیِّباً لا تُفْقِرُنی‏و آخرت مرا عذاب نفرمائی و روزیم ده از فضل وسیع خود روزی حلال پاکیزه‏ای که مرا جز بدرگاهت فقیر و نیازمنداِلی‏ اَحَدٍ بَعْدَهُ سِواکَ تَزیدُنی‏ بِذلِکَ شُکْراً وَاِلَیْکَ فاقَةً وَفَقْراً وَبِکَ‏درگاه دیگری نکنی و سپاسگزاری مرا در برابرش افزون و نیاز و احتیاجم را به درگاه خود زیاده گردانی‏عَمَّنْ سِواکَ غِناً وَتَعفُّفاً یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یاو بوسیله خود مرا از دیگران بی‏نیاز و خویشتن‏دار گردانی ای نیکوکار و ای زیباکردار ای نعمت بخش ای زیاده بخش ای‏مَلیکُ یا مُقْتَدِرُ صَلِ‏ّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاکْفِنِی الْمُهِمَّ کُلَّهُ‏پادشاه ای نیرومند درود فرست بر محمد و آل محمد و مهمات کارم را کفایت فرما و بخوبی حاجت روایم‏وَاقْضِ لی‏ بِالْحُسْنی‏ وَبارِکْ لی‏ فی‏ جَمیعِ اُمُوری‏ وَاقْضِ لی‏ جَمیعَ‏کن و در تمام کارهایم برکت ده و همه حاجاتم را برآورحَوائِجی‏ اَللّهُمَّ یَسِّرْ لی‏ ما اَخافُ تَعْسیرَهُ فَاِنَّ تَیْسیرَ ما اَخافُ‏خدایا آسان گردان برایم آنچه را از دشواریش می‏ترسم زیرا آسان کردن آنچه من از دشواریش می‏ترسم‏تَعْسیرَهُ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسیرٌ وَسَهِّلْ لی‏ ما اَخافُ حُزُونَتَهُ وَنَفِّسْ عَنّی‏بر تو آسان و کوچک است و هموار ساز برایم آنچه را از ناهمواریش می‏ترسم و برطرف کن از من‏ما اَخافُ ضیقَهُ وَکُفَّ عَنّی‏ ما اَخافُ هَمَّهُ وَاصْرِفْ عَنّی‏ ما اَخافُ‏آنچه را از فشار و تنگیش ترسم و باز دار از من آنچه را از اندوهش ترسم و دور ساز از بَلِیَّتَهُ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ اَللّهُمَّ امْلاَءْ قَلْبی‏ حُبّاً لَکَ وَخَشْیَةً مِنْکَ من آنچه را ترس گرفتاریش را دارم ای مهربانترین مهربانان خدایا دلم را پرکن از دوستی و ترس خود ووَتَصْدیقاً لَکَ وَایماناً بِکَ وَفَرَقاً مِنْکَ وَشَوْقاً اِلَیْکَ یا ذَاالْجَلالِ‏تصدیق کردنت و ایمان به تو و هراس و شوق به سویت ای صاحب جلال‏وَالْإِکْرامِ اَللّهُمَّ اِنَّ لَکَ حُقُوقاً فَتَصَدَّقْ بِها عَلَیَّ وَلِلنَّاسِ قِبَلی‏و بزرگواری خدایا براستی برای تو به گردن من حقوقی است پس آنها را بر من ببخش و برای مردم نیزتَبِعاتٌ فَتَحَمَّلْها عَنّی‏ وَقَدْ اَوْجَبْتَ لِکُلِّ ضَیْفٍ قِریً وَاَ نَا ضَیْفُکَ‏به عهده من حقوقی است که تو آنها را ادا فرما و تو برای هر میهمانی پذیرایی مقرر فرمودی و من نیز میهمان توام‏فَاْجعَلْ قِرایَ اللَّیْلَةَ الْجَنَّةَ یا وَهَّابَ الْجَنَّةِ یا وَهَّابَ الْمَغْفِرَةِ وَلاو پذیرائیم را در این شب بهشت قرار ده ای بخشاینده بهشت ای بخشاینده آمرزش‏حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِکَ ششم می‏خوانی دعای ادریس را که شیخ و سیّد روایت کرده‏اندجنبش و نیرویی نیست جز به تو طالب آن رجوع بمصباح یا اقبال نماید هفتم می‏خوانی این دعا را که مختصرترین دعاهای سحر است و در اقبال است: یا مَفْزَعی‏ عِنْدَ کُرْبَتی‏ وَیا غَوْثی‏ عِنْدَ شِدَّتی‏ ای پناهگاهم در هنگام غمزدگی و ای دادرسم در هنگام سختی و دشواری‏اِلَیْکَ فَزِعْتُ وَبِکَ اسْتَغَثْتُ وَبِکَ لُذْتُ لا اَلُوذُ بِسِواکَ وَلا اَطْلُبُ‏به درگاهت زاری کنم و به تو استغاثه کنم و به تو پناه آرم و بجز تو به دیگری پناه نبرم و گشایش‏الْفَرَجَ اِلاَّ مِنْکَ فَاَغِثْنی‏ وَفَرِّجْ عَنّی‏ یا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسیرَ وَیَعْفُو عَنِ‏را جز از تو نخواهم پس بدادم برس و گشایشی به من ده ای که بپذیری (طاعت) اندک را و بگذری از (گناه)الْکَثیرِ اِقْبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ وَاعْفُ عَنِّی الْکَثیرَ اِنَّکَ اَنْتَ الْغَفُورُبسیار بپذیر از من (طاعت) اندک را و بگذر از (گناه) بسیار که براستی تو آمرزنده‏الرَّحیمُ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ ایماناً تُباشِرُبِهِ قَلْبی‏ وَیَقیناً حَتّی‏ اَعْلَمَ‏و مهربانی خدایا از تو ایمانی خواهم که همیشه دلم با آن همراه باشد و یقینی خواهم که (بدان وسیله) بدانم اَنَّهُ لَنْ یُصیَبنی‏ اِلاَّ ما کَتَبْتَ لی‏ وَرَضِّنی‏ مِنَ الْعَیْشِ بِما قَسَمْتَ لی‏ که چیزی به من نرسد جز آنچه برایم نوشته‏ای و خوشنودم کن از زندگی به همان که نصیبم کرده‏ای‏یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ یا عُدَّتی‏ فی‏ کُرْبَتی‏ وَیا صاحِبی‏ فی‏ شِدَّتی‏ وَیاای مهربانترین مهربانان ای ذخیره‏ام در غمندگی و ای یار همراهم در سختی و ای‏وَلِیّی‏ فی‏ نِعْمَتی‏ وَیا غایَتی‏ فی‏ رَغْبَتی‏ اَنْتَ السَّاتِرُ عَوْرَتی‏سرپرستم در نعمت و ای منتهای شوق و رغبتم تویی پوشاننده زشتیهایم‏وَالْأمِنُ رَوْعَتی‏ وَالْمُقیلُ عَثْرَتی‏ فَاغْفِرْ لی‏ خَطیئَتی‏ یا اَرْحَمَ‏و امان بخش هراس و دلهره‏ام و چشم‏پوش لغزشم پس بیامرز خطایم را ای مهربانترین‏الرَّاحِمینَ هشتم می‏خوانی این تسبیحات راکه دراقبال‏است‏نیز سُبْحانَ مَنْ یَعْلَمُ‏مهربانان منزه است آنکه‏جَوارِحَ الْقُلُوبِ سُبْحانَ مَنْ یُحْصی‏ عَدَدَ الذُّنُوبِ سُبْحانَ مَنْ لامصیبات و تأثرات دلها را داند منزه است آنکه شماره گناهان را دارد منزه است آنکه‏یَخْفی‏ عَلَیْهِ خافِیَةٌ فِی السَّماواتِ وَالْأَرَضینَ سُبْحانَ الرَّبِ‏چیزی در آسمانها و زمینها بر او پنهان نماند منزه است پروردگارالْوَدُودِ سُبْحانَ الْفَرْدِ الْوِتْرِ سُبْحانَ الْعَظیمِ الْأَعْظَمِ سُبْحانَ مَنْ‏مهرپیشه منزه است یکتای یگانه منزه است خدای بزرگ و بزرگتر منزه است آنکه‏لا یَعْتَدی‏ عَلی‏ اَهْلِ مَمْلَکَتِهِ سُبْحانَ مَنْ لا یُؤاخِذُ اَهْلَ الْأَرْضِ‏ستم بر اهل کشور خود نکند منزه است آنکه نگیرد زمینیان رابِاَ لْوانِ الْعَذابِ سُبْحانَ الْحَنَّانِ الْمَنَّانِ سُبْحانَ الرَّؤُفِ الرَّحیمِ‏به عذاب رنگارنگ منزه است احسان بخش پرنعمت منزه است خدای رؤف مهربان‏سُبْحانَ الْجَبَّارِ الْجَوادِ سُبْحانَ الْکَریمِ الْحَلیمِ سُبْحانَ الْبَصیرِمنزه است خدای مقتدر بخشنده منزه است (خدای) بزرگوار بردبار منزه است (خدای) بینای‏الْعَلیمِ سُبْحانَ الْبَصیرِ الْواسِعِ سُبْحانَ اللَّهِ عَلی‏ اِقْبالِ النَّهارِدانا منزه است بینای وسعت بخش منزه است خدا هنگام آمدن روز سُبْحانَ اللَّهِ عَلی‏ اِدْبارِ النَّهارِ سُبْحانَ اللَّهِ عَلی‏ اِدْبارِ اللَّیْلِ واِقْبالِ منزه است خدا هنگام رفتن روز منزه است خدا در وقت رفتن شب و آمدن‏النَّهارِ وَلَهُ الْحَمْدُ وَالْمَجْدُ وَالْعَظَمةُ وَالْکِبرِیآءُ مَعَ کُلِّ نَفَسٍ وَکُلِ‏روز و از آن او است ستایش و شوکت و بزرگی و کبریاء با هر نفس کشیدن و هرطَرْفَةِ عَیْنٍ وَکُلِّ لَمْحَةٍ سَبَقَ فی‏ عِلْمِهِ سُبْحانَکَ مِلأَ ما اَحْصی‏چشم به هم زدن و هر اشاره‏ای که در علم او گذشته است منزهی تو به پُری آنچه کتاب‏کِتابُکَ سُبْحانَکَ زِنَةَ عَرْشِکَ سُبْحانَکَ سُبْحانَکَ سُبْحانَکَ وبدان‏که علماتو احصاء کند منزهی تو هموزن عرشت منزهی تو . . . . . . . . . . . . فرموده‏اند که اگر نیّت روزه را بعد از سُحُور بکند بهتر است و از اوّل شب تا به آخر شب نیّت می‏توان کرد و همین که می‏داند و قصد دارد که فردا از برای خدا روزه می‏گیرد وامساک از مفطرات می‏کند بس است و شایسته است که در سَحَرها نماز شب را ترک نکند و تهجّد بعمل آورد.
قِسْم چهارم‏
در اعمال روزهای ماه رمضان است‏
و آن چند چیز است اوّل بخواند هر روز این دعا را که شیخ و سیّد نقل کرده‏اند اَللّهُمَّ هذا خدایا این‏شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی‏ اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرآنَ هُدیً لِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ‏ماه رمضانی است که در آن قرآن را نازل فرمودی قرآنی که راهنمای مردم و حجت‏هایی است ازالْهُدی‏ وَالْفُرقانِ وَ هذا شَهْرُ الصِّیامِ وَهذا شَهْرُ الْقِیامِ وَهذا شَهْرُهدایت و تمیز و این ماه روزه است و ماه شب زنده‏داری است و ماه‏الْإِنابَةِ وَهذا شَهْرُ التَّوْبَةِ وَهذا شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ وَهذا شَهْرُبازگشت است و ماه توبه و ماه آمرزش و رحمت است و ماه‏الْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَالْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ وَهذا شَهْرٌ فیهِ لَیْلَةُ الْقَدْرِ الَّتی‏ هِیَ‏آزادی از آتش و رسیدن به بهشت است و ماهی است که در آن شب قدری است که آن شب خَیْرٌ مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ اَللّهُمَّ فَصَلِ‏ّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاَعّنی‏ بهتر است از هزار ماه خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و کمک ده مراعَلی‏ صِیامِهِ وَقِیامِهِ وَسَلِّمْهُ لی‏ وَسَلِّمْنی‏ فیهِ وَاَعِنّی‏ عَلَیْهِ بِاَفْضَلِ‏بر روزه و شب زنده‏داریش و آن را برای من سالمش دار و مرا در آن سالم بدارو کمکم ده بر انجام وظائف آن به بهترین‏عَوْنِکَ وَوَفِّقْنی‏ فیهِ لِطاعَتِکَ وَطاعَةِ رَسُولِکَ وَاَوْلِیآئِکَ صَلَّی اللَّهُ‏کمک خود و موفّقم دار در این ماه برای اطاعت خودت و پیروی پیامبرت و اولیائت درود توعَلَیْهِمْ وَفَرِّغْنی‏ فیهِ لِعِبادَتِکَ وَدُعآئِکَ وَتِلاوَةِ کِتابِکَ وَاَعْظِمْ لی‏بر ایشان باد و فارغم ساز دراین ماه برای عبادت و دعا و تلاوت قرآنت و برکتم را در این ماه زیادفیهِ الْبَرَکَةَ وَاَحْسِنْ لی‏ فیهِ الْعافِیَةَ وَاَصِحَّ فیهِ بَدَنی‏ وَاَوْسِعْ لی‏ فیهِ‏گردان و نیکو کن در آن تندرستیم را و سالم دار در آن بدنم را و فراخ گردان در آن‏رِزْقی‏ وَاکْفِنی‏ فیهِ ما اَهَمَّنی‏ وَاسْتَجِبْ فیهِ دُعآئی‏ وَبَلِّغْنی‏ فیهِ رَجآئی‏روزیم را و کفایت فرما در این ماه مهمات مرا و مستجاب گردان در آن دعایم را و به امید و آرزویم برسان‏اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَذْهِبْ عَنّی‏ فیهِ النُّعاسَ‏خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و دور کن از من در این ماه چُرت‏وَالْکَسَلَ وَالسَّاْمَةَ وَالْفَتْرَةَ وَالْقَسْوَةَ وَالْغَفْلَةَ وَالْغِرَّةَ وَجَنِّبْنی‏ فیهِ‏و بی‏حالی و خستگی و سستی و سنگدلی و بی‏خبری و غرور و امراض‏الْعِلَلَ وَالْأَسْقامَ وَالْهُمُومَ وَالْأَحْزانَ وَالْأَعْراضَ وَالْأَمْراضَ‏و دردها و اندوهها و غمها و عوارض دیگر و بیماریهاوَالْخَطایا وَالذُّنُوبَ وَاصْرِفْ عَنّی‏ فیهِ السُّوءَ وَالْفَحشآءَ وَالْجَهْدَو خطاها و گناهان را و باز دار از من در این ماه بدی و هرزگی و رنج و بلاء و مشقت ووَالْبَلاءَ وَالتَّعَبَ وَالْعَنآءَ اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍزحمت را که براستی تو شنوای دعا هستی خدایا درود فرست بر محمدوَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَعِذْنی‏ فیهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ وَهَمْزِهِ وَلَمْزِهِ وَنَفْثِهِ‏و آل محمد و پناهم ده در این ماه از شیطان رانده درگاهت و اشاره‏اش و چشمک زدنش و پُفیدن وَنَفْخِهِ وَوَسْوَسَتِهِ وَتَثْبیطِهِ وَکَیْدِهِ وَمَکْرِهِ وَحَبآئِلِهِ وَخُدَعِهِ و دمیدنش و وسوسه و تعویق انداختنش و نیرنگ و حیله‏اش و دامهایش و فریبهایش‏وَاَمانِیِّهِ وَغُرُورِهِ وَفِتْنَتِهِ وَشَرَکِهِ وَاَحْزابِهِ وَاَتْباعِهِ واَشْیاعِهِ‏و دروغهایش و گولهایش و فتنه‏اش و شبکه‏های دامش و همراهانش و پیروانش و دنباله‏هاوَاَوْلِیآئِهِ وَشُرَکآئِهِ وَجَمیعِ مَکائِدِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ‏و دوستان و شریکانش و همه اسباب حیله و کیدش خدایا درود فرست بر محمد و آل‏مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنا قِیامَهُ وَصِیامَهُ وَبُلُوغَ الْأَمَلِ فیهِ وَفی‏ قِیامِهِ‏محمد و روزی ما گردان شب‏زنده‏داری و روزه این ماه را و به رسیدن آرزویمان در این ماه‏وَاسْتِکْمالَ ما یُرْضیکَ عَنّی‏ صَبْراً وَاحْتِساباً وَایماناً وَیَقیناً ثُمَ‏و در پایداری و انجام کامل چیزهایی که تو را از من خوشنود گرداند از نظر شکیبایی و چشمداشت ایشان و ایمان و یقین‏تَقَبَّلْ ذلِکَ مِنّی‏ بِالْأَضْعافِ الْکَثیرَةِ والْأَجْرِ الْعَظیمِ یا رَبَّ الْعالَمینَ‏سپس بپذیر آنرا از من به چند برابر زیادتر و پاداشی بزرگ ای پروردگار جهانیان‏اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنی‏ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَخدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و روزیم کن حج و عمره‏وَالْإِجْتِهادَ وَالْقُوَّةَ وَالنَّشاطَ وَالْإِنابَةَ وَالتَّوْبَةَ وَالْقُرْبَةَ وَالْخَیْرَو کوشش و نیرو و نشاط و انابه و توبه و تقرب به خودت و کار خیرالْمَقْبُولَ وَالرَّغْبَةَ وَالرَّهْبَةَ وَالتَّضَرُّعَ وَالْخُشُوعَ وَالرِّقَّةَ وَالنِّیَّةَپذیرفته و شوق و ترس و زاری و فروتنی و دل‏نازکی و نیت‏الصَّادِقَهَ وَصِدْقَ اللِّسانِ وَالْوَجَلَ مِنْکَ وَالرَّجآءَ لَکَ وَالتَّوَکُّلَ عَلَیْکَ‏راست و راستگویی زبان و بیم از خودت و امید و توکل بر خودت‏وَالثِّقَةَ بِکَ وَالْوَرَعَ عَنْ مَحارِمِکَ مَعَ صالِحِ الْقَوْلِ وَمَقْبُولِ السَّعْیِ‏و اعتماد به تو و پرهیزکاری از حرامهای تو با گفتار شایسته و کوشش پذیرفته‏وَمَرْفُوعِ الْعَمَلِ وَمُسْتَجابِ الدَّعْوَةِ وَلا تَحُلْ بَیْنی‏ وَبَیْنَ شیْ‏ءٍ مِنْ‏و عمل بالا رفته و دعای مستجاب شده و میان من و هر یک از اینها (که گفتم) جدایی مینداز ذلِکَ بَعَرَضٍ وَلا مَرَضٍ وَلا هَمٍّ وَلا غَمٍّ وَلا سُقْمٍ وَلا غَفْلَةٍ وَلا بواسطه پیشامدها و بیماری و اندوه و غم و درد و غفلت ونِسْیانٍ بَلْ بِالتَّعاهُدِ وَالتَّحَفُّظِ لَکَ وَفیکَ وَالرِّعایَةِ لِحَقِّکَ وَالْوَفآءِ فراموشی بلکه (موفقم بدار که) به هم پیمانی و خودداری بخاطر تو و درباره تو مراعات حق تو و وفاءبَعَهْدِکَ وَوَعْدِکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏به پیمان و وعده تو (کارهایم انجام شود) به رحمتت ای مهربانترین مهربانان خدایا درود فرست برمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاقْسِمْ لی‏ فیهِ اَفْضَلَ ما تَقْسِمُهُ لِعبادِکَ‏محمد و آل محمد و نصیبم کن در این ماه بهتر چیزی را که نصیب بندگان‏الصَّالِحینَ وَاَعْطِنی‏ فیهِ اَفْضَلَ ما تُعْطی‏ اَوْلِیآئَکَ الْمُقَرَّبینَ مِنَ‏شایسته‏ات کردی و بده بمن در این ماه بهتر چیزی را که عطا کردی به اولیاء مقرب خود ازالرَّحْمَةِ وَالْمَغْفِرَةِ وَالتَّحَنُّنِ وَالْإِجابَةِ وَالْعَفْوِ وَالْمَغْفِرَةِ الدَّائِمَةِرحمت و آمرزش و مهرورزی و اجابت دعا و گذشت و آمرزش همیشگی‏وَالْعافِیَةِ وَالْمُعافاةِ وَالْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَالْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ وَخَیْرِ الدُّنْیاو تندرستی و آسایش و آزادی از آتش و رسیدن به بهشت و خیر دنیاوَالْأخِرَةِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْ دُعآئی‏ فیهِ‏و آخرت خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و دعایم را در این ماه‏اِلَیْکَ واصِلاً وَرَحْمَتَکَ وَخَیْرَکَ اِلَیَّ فیهِ نازِلاً وَعَمَلی‏ فیهِ مَقْبُولاًبسوی خود برسان و رحمت و خیر خود را در این ماه بسوی من نازل فرما و عملم را پذیرفته گردان‏وَسَعْیی‏ فیهِ مَشْکُوراً وَذَنْبی‏ فیهِ مَغْفُوراً حَتّی‏ یَکُونَ نَصیبی‏ فیهِ‏و کوششم را در آن سپاس شده و گناهم را آمرزیده قرار ده تا اینکه سهمم در آن‏الْأَکْثَرَ وَحَظِّی‏ فیهِ الْأَوْفَرَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍبیشتر و بهره‏ام کاملتر باشد خدایا درود فرست بر محمد و آل محمدوَوَفِّقْنی‏ فیهِ لِلَیْلَةِ الْقَدْرِ عَلی‏ اَفْضَلِ حالٍ تُحِبُّ اَنْ یَکُونَ عَلَیْها اَحَدٌو موفقم دار برای شب قدر به بهترین حالی که دوست داری یکی مِنْ اَوْلِیآئِکَ وَاَرْضاها لَکَ ثُمَّ اجْعَلْها لی‏ خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ از اولیائت در آن حال باشد و خوشنودترین حالات پیش تو باشد سپس آن شب را برای من بهتر از هزار ماه کن‏وَارْزُقْنی‏ فیها اَفْضَلَ ما رَزَقْتَ اَحَداً مِمَّنْ بَلَّغْتَهُ اِیَّاها وَاَکْرَمْتَهُ بِهاو روزیم ده در آن شب به بهترین روزیهایی که به کسی دادی و به آن روزی او را رسانیدی و بدان گرامیش داشتی‏وَاْجعَلْنی‏ فیها مِنْ عُتَقآئِکَ مِنْ جَهَنَّمَ وطُلَقآئِکَ مِنَ النَّارِ وَسُعَداءِو مرا در آن شب از آزاد شدگان از جهنم و رها شدگان از دوزخ و سعادتمندان‏خَلْقِکَ بِمَغْفِرَتِکَ وَرِضْوانِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏خلقت قرار ده بحق آمرزش و خوشنودیت ای مهربانترین مهربانان خدایا درود فرست برمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنا فی‏ شَهْرِنا هذَا الْجِدَّ وَالْإِجْتِهادَ وَالْقُوَّةَمحمد و آل محمد و روزی ما کن در این ماه کوشش و تلاش و نیرووَالنَّشاطَ وَما تُحِبُّ وَتَرْضی‏ اَللّهُمَّ رَبَّ الْفَجْرِ وَلَیالٍ عَشْرٍو نشاط و آنچه دوست داری و خوشنود شوی خدایا ای پروردگار سپیده‏دم و شبهای ده‏گانه‏وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ وَربَّ شَهْرِ رَمَضانَ وَما اَنْزَلْتَ فیهِ مِنَ الْقُرآنِ‏و شفع و وتر و پروردگار ماه رمضان و آنچه در آن فرو فرستادی از قرآن‏وَرَبَّ جَبْرَئیلَ وَمیکآئیلَ وَاِسْرافیلَ وَعِزْرآئیلَ وَجَمیعِ الْمَلائِکَةِو پروردگار جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و همه فرشتگان‏الْمُقَرَّبینَ وَربَّ اِبْراهیمَ وَاِسْماعیلَ وَاِسْحقَ وَیَعْقُوبَ وَربَ‏مقرب و پروردگار ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پروردگارمُوسی‏ وَ عیسی‏ وَ جمیعِ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ وَربَّ مُحَمَّدٍ خاتَمِ‏موسی و عیسی و همه پیمبران و فرستادگان و پروردگار حضرت محمد خاتم‏النَّبِیِّینَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ وَاَسْئَلُکَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ‏پیمبران درودهای تو بر او و بر ایشان همگی و از تو خواهم به حقی که تو بر ایشان داری‏وَبِحَقِّهِمْ عَلَیْکَ وَبِحَقِّکَ الْعَظیمِ لَمَّا صَلَّیْتَ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَعَلَیْهِمْ‏و به حقی که ایشان بر تو دارند و به آن حق بزرگ خودت که درود فرستی بر او و آلش و بر ایشان اَجْمَعینَ وَنَظَرْتَ اِلَیَّ نَظْرَةً رَحیمَةً تَرْضی‏ بِها عَنّی‏ رِضیً لا سَخَطَ همگی و نظری به من کنی نظری مهربانانه که بدان از من خوشنود گردی خشنودیی که هرگزعَلَیَّ بَعْدَهُ اَبَداً وَاَعْطَیْتَنی‏ جَمیعَ سُؤْلی‏ وَرَغْبَتی‏ وَاُمْنِیَّتی‏ وَاِرادَتی‏پس از آن خشمی بر من نداشته باشی و همه خواسته‏هایم و میل و آرزو و درخواستم راوَصَرَفْتَ عَنّی‏ ما اَکْرَهُ وَاَحْذَرُ وَاَخافُ عَلی‏ نَفْسی‏ وَما لا اَخافُ‏به من بدهی و بگردانی از من آنچه را خوش ندارم و از آن نگران و ترسان بر خویشتن هستم و آنچه را که نمی‏ترسم‏وَعَنْ اَهْلی‏ وَمالی‏ وَاِخْوانی‏ وَذُرِّیَّتی‏ اَللّهُمَّ اِلَیْکَ فَرَرْنا مِنْ ذُنُوبِناو نیز از خانواده و مال و برادران و فرزندانم آنها را بگردانی خدایا بسوی تو گریختیم از گناهانمان‏فَاوِنا تآئِبینَ وَتُبْ عَلَیْنا مُسْتَغْفِرینَ وَاغْفِرْ لَنا مُتَعوِّذینَ وَاَعِذْناپس ما را جای ده به حال توبه و توبه‏مان بپذیر در حال آمرزش‏خواهی و بیامرزمان در حال پناهندگی و پناهمان ده‏مُسْتَجیرینَ وَاَجِرْنا مُسْتَسْلِمینَ وَلا تَخْذُلْنا راهِبینَ وَآمِنَّا راغِبینَ‏در حال پناه‏جویی و زنهارمان ده در حال تسلیم شدگی و خوارمان مکن در حال هراسناکی و امانمان ده در حال امیدواری‏وَشَفِّعْنا سآئِلینَ وَاَعْطِنا اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ قَریبٌ مُجیبٌ اَللّهُمَ‏و شفاعتمان را بپذیر در حال خواهندگی و به ما بده که براستی تو شنوای دعائی و نزدیک و اجابت کننده‏ای خدایااَنْتَ رَبِّی‏ وَاَنَا عَبْدُکَ وَاَحَقُّ مَنْ سَئَلَ الْعَبْدُ رَبُّهُ وَلَمْ یَسْئَلِ الْعْبادُتو پروردگار منی و من بنده تو و سزاوارترین کسی که بنده از او درخواست کند پروردگار او است و درخواست نکنند بندگان‏مِثْلَکَ کَرَماً وَجُوداً یا مَوْضِعَ شَکْویَ السَّائِلینَ وَیا مُنْتَهی‏ حاجَةِکسی را چون تو در کرم و جود ای مرجع شکایت درخواست‏کنندگان و ای منتهای حاجت‏الرَّاغِبینَ وَیا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ وَیا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ وَیامشتاقان و ای فریادرس فریادخواهان و ای پاسخ دهنده دعای درماندگان و ای‏مَلْجَاَ الْهارِبینَ وَیا صَریخَ الْمُسْتَصْرِخینَ وَیا رَبَّ الْمُسْتَضْعَفینَ‏پناهگاه گریختگان و ای دادرس دادخواهان و ای پروردگار ناتوان شمردگان‏وَیا کاشِفَ کَرْبِ الْمَکْرُوبینَ وَیا فارِجَ هَمِّ الْمَهْمُومینَ وَیا کاشِفَ‏و ای غمزدای غم غمزدگان و ای غمگشای ماتم‏زدگان و ای برطرف کننده الْکَرْبِ الْعَظیمِ یااَللَّهُ یارَحْمنُ یارَحیمُ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ صَلِّ عَلی‏ اندوه بزرگ ای خدا ای بخشاینده ای مهربان ای مهربانترین مهربانان درود فرست برمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لی‏ ذُنُوبی‏ وَعُیُوبی‏ وَاِسآئَتی‏ وَظُلْمی‏محمد و آل محمد و بیامرز گناهانم و زشتیهایم و بدیم و ستمم‏وَجُرْمی‏ وَاِسْرافی‏ عَلی‏ نَفْسی‏ وَارْزُقْنی‏ مِنْ فَضْلِکَ وَرَحْمَتِکَ فَاِنَّهُ‏و جنایتم و زیاده رویم را بر نفسم و روزیم کن از فضل و رحمت خویش زیرا که‏لا یَمْلِکُها غَیْرُکَ وَاعْفُ عَنّی‏ وَاغْفِرْ لی‏ کُلَّ ما سَلَفَ مِنْ ذُنُوبی‏مالک آنها نیست کسی جز تو و بگذر از من و بیامرز برایم گناهان گذشته‏ام راوَاعْصِمْنی‏ فیما بَقِیَ مِنْ عُمْری‏ وَاسْتُرْ عَلَیَّ وَعَلی‏ والِدیَ‏و نگاهم دار در باقیمانده از عمرم و بپوشان بر من و بر پدر و مادرم‏وَ وَُلَْدی‏ وَقَرابَتی‏ وَاَهْلِ حُزانَتی‏ وَ [کُلُّ ]مَنْ کانَ مِنّی‏ بِسَبیْلٍ مِنَ‏و فرزندانم و خویشانم و بستگانم و هرکس که براه من می‏رود ازالْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فی‏ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ فَاِنَّ ذلِکَ کُلَّهُ بِیَدِکَ وَاَنْتَ‏مردان مؤمن و زنان با ایمان در دنیا و آخرت زیرا تمام اینها بدست تو است و توواسِعُ الْمَغْفِرَةِ فَلا تُخَیِّبْنی‏ یا سَیِّدی‏ وَلا تَرُدَّ دُعآئی‏ وَلا یَدی‏ اِلی‏وسیع آمرزشی پس نومیدم مکن ای آقایم و دعایم را برمگردان و نه دستم را (خالی) بسوی‏نَحْری‏ حَتّی‏ تَفْعَلَ ذلِکَ بی‏ وَتَسْتَجیبَ لی‏ جَمیعَ ما سَئَلْتُکَ‏سینه‏ام تا انجام دهی آنچه را گفتم درباره‏ام و اجابت کنی برایم تمام آنچه را درخواست کردم‏وَتَزیدَنی‏ مِنْ فَضْلِکَ فَاِنَّکَ عَلی‏ کُلِّشَیْ‏ءٍ قَدیرٌ وَنَحْنُ اِلَیْکَ راغِبُونَ‏و بیفزائی بر من از فضل خویش که تو بر هر چیز توانائی و ما بسوی تو مشتاقیم‏اَللّهُمَّ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی‏ وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُخدایا از تو است نامهای نیکو و نمونه‏های والا و کبریاء و انواع نعمتهااَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ اِنْ کُنْتَ قَضَیْتَ فی‏ هذِهِ‏از تو خواهم به حق نامت در «بسم اللَّه الرحمن الرحیم» اگر مقدر فرموده‏ای در این اللَّیْلَةِ تَنَزُّلَ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ فیها اَنْ تُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ‏شب فرود آمدن فرشتگان و روح را (یعنی امشب را شب قدر قرار داده‏ای) که درود فرستی بر محمد و آل‏مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی‏ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی‏ مَعَ الشُّهَدآءِمحمد و قرار دهی نام مرا در زمره سعادتمندان و روحم را با شهیدان‏وَاِحْسانی‏ فی‏ عِلِّیّینَ وَاِسآئَتی‏ مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی‏ یَقیناً تُباشِرُو کار نیکم را در علیین (بلندترین مقام بهشت) و گناهانم را آمرزیده و ببخشی به من یقینی که دلم همیشه‏بِهِ قَلْبی‏ وَایماناً لا یَشُوبُهُ شَکٌّ وَرِضیً بِما قَسَمْتَ لی‏ وَآتِنی‏ فی‏همراه آن باشد و ایمانی به من بدهی که به شک آلوده نگردد و خوشنودی در آنچه قسمتم کرده‏ای و درالدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الأخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنی‏ عَذابَ النَّارِ وَاِنْ لَمْ تَکُنْ‏دنیا خوبی و خوشی به من ده و در آخرت نیز خوبی بده و از عذاب دوزخ نگاهمان دار و اگر مقدرقَضَیْتَ فی‏ هذِهِ اللَّیْلَةِ تَنَزُّلَ الْمَلئِکَةِ وَالرُّوحِ فیها فَاَخِّرْنی‏ اِلی‏نفرموده‏ای در این شب فرود آمدن فرشتگان و روح را پس مرا تا بدان شب باقی بدار وذلِکَ وَارْزُقْنی‏ فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ وَطاعَتَکَ وَحُسْنَ عِبادَتِکَ‏روزی من کن در آن شب ذکر خود و شکر و اطاعتت و نیکو پرستش کردنت راوصَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍبِاَفْضَلِ صَلَواتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ‏و درود فرست بر محمد و آل محمد به بهترین درودهایت ای مهربانترین مهربانان‏یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا رَبَّ مُحَمَّدٍ اغْضَبِ الْیَوْمَ لِمُحَمَّدٍ وَلِأَبْرارِ عِتْرَتِهِ‏ای یگانه ای بی‏نیاز ای پروردگار محمد خشم خود را در امروز بخاطر محمد و نیکان از عترتش (بر دشمنانشان)واقْتُلْ اَعْدائَهُمْ بَدَداً وَاَحْصِهِمْ عَدَداً وَلا تَدَعْ عَلی‏ ظَهْرِ الأَرْضِ‏فروبار و درنتیجه بکُش دشمنانشان را یکی پس ازدیگری و به‏شمارشان درآر جدا جدا و یک تن از ایشان را بر روی زمین باقی مگذارمِنْهُمْ اَحَداً وَلا تَغْفِرْ لَهُمْ اَبَداً یا حَسَنَ الصُّحْبَةِ یا خَلیفَةَ النَّبِیّینَ اَنْتَ‏و هرگز آنها را نیامرز ای نیکو رفاقت ای تکیه‏گاه پیمبران توئی‏اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ الْبَدی‏ءُ الْبَدیعُ الَّذی‏ لَیْسَ کَمِثْلِکَ شَی‏ءٌ وَالدَّآئِمُ‏مهربانترین مهربانان آفریننده پدید آرنده ای که چیزی مانند تو نیست و خدای جاویدانی غَیْرُ الْغافِلِ وَالْحَیُّ الَّذی‏ لا یَمُوتُ اَنْتَ کُلَّ یَوْمٍ فی‏ شَاْنٍ اَنْتَ خَلیفَةُ که غفلت نورزد و زنده‏ای که هرگز نمیرد تو هر روز در کاری هستی تو تکیه‏گاه‏مُحَمَّدٍ وَناصِرُ مُحَمَّدٍ وَمُفَضِّلُ مُحَمَّدٍ اَسْئَلُکَ اَنْ تَنْصُرَ وَصِیَّ مُحَمَّدٍمحمد و یاور محمد و برتری دهنده محمد هستی از تو خواهم که یاری دهی وصی محمدوَخَلیفَةَ مُحَمَّدٍ وَالْقآئِمَ بِالْقِسْطِ مِنْ اَوْصِیآءِمُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ‏و جانشین محمد و قیام کننده به عدل از اوصیاء محمد را که درود تو بر اووَعَلَیْهِمْ اِعْطِفْ عَلَیْهِمْ نَصْرَکَ یا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ بِحَقِّ لا اِلهَ إلاَّ اَنْتَ‏و ایشان باد متوجه کن بر ایشان یاریت را ای که نیست معبودی جز تو بحق کلمه «لا اله الا انت»صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنی‏ مَعَهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِدرود فرست بر محمد و آل محمد و مرا در دنیا و آخرت با ایشان قرار ده‏وَاجْعَلْ عاقِبَةَ اَمْری‏ اِلی‏ غُفْرانِکَ وَرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ‏و پایان کارم را به آمرزش و رحمت خود بکشان ای مهربانترین مهربانان‏وَکَذلِکَ نَسَبْتَ نَفْسَکَ یا سَیِّدی‏ بِاللَّطیفِ بَلی‏ اِنَّکَ لَطیفٌ فَصَلِ‏و این چنین خود را معرفی کرده‏ای ای آقای من به اینکه لطف داری آری براستی تو لطف داری پس درودعَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَالْطُفْ بی‏ لِما تَشآءُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏فرست بر محمد و آل محمد و لطف فرما به من بدان چه خواهی خدایا درود فرست بر محمد ومُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنِی الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ فی‏ عامِنا هذا وَتَطَوَّلْ‏محمد و آل محمد و روزیم گردان حج و عمره را در این سال و تفضّل فرما برعَلَیَّ بِجَمیعِ حَوآئِجی‏ لِلْأخِرَةِ وَالدُّنْیا پس سه مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ‏من به برآوردن همه حاجتهای دنیا و آخرتم آمرزش خواهم از خدارَبِّی‏ وَاَتُوبُ اِلَیْهِ اِنَّ رَبِّی‏ قَریبٌ مُجیبٌ اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی‏ وَاَتُوبُ‏پروردگارم و بسویش توبه کنم که براستی پروردگار من نزدیک و اجابت کننده است آمرزش خواهم از خدا پروردگارم و بسویش‏اِلَیْهِ اِنَّ رَبّی‏ رَحیمٌ وَدُودٌ اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی‏ وَاَتُوبُ اِلَیْهِ اِنَّهُ کانَ غَفَّاراًتوبه کنم براستی پروردگارم مهربان و با محبت است آمرزش خواهم از خدا پروردگارم وبسویش توبه‏کنم که‏براستی بسیار آمرزنده است اَللّهُمَّ اغْفِرْ لی‏ اِنَّکَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ رَبِّ اِنّی‏ عَمِلْتُ سُوءاً وَظَلَمْتُ خدایا مرا بیامرز که تو مهربانترین مهربانانی پروردگارا من بد کردم و به خویشتن ستم کردم‏نَفْسی‏ فَاغْفِرْ لی‏ اِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اَنْتَ اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذی‏ لاپس بیامرز مرا که نیامرزد گناهان را جز تو آمرزش خواهم از خدائی که معبودی جز اواِلهَ اِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ الْحَلیمُ الْعَظیمُ الْکَریمُ الْغَفَّارُ لِلذَّنْبِ الْعَظیمِ‏نیست زنده و پاینده و بردبار و بزرگ و کریم و بسیار آمرزنده گناه بزرگ است‏وَاَتُوبُ اِلَیْهِ اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ اِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحیماً پس این دعا را بخواندو به سویش توبه کنم آمرزش خواهم از خدا که براستی او آمرزنده و مهربان است اَللّهُمَّ إنّی‏ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ‏خدایا از تو خواهم که درود فرستی بر محمد و آل محمد و قرار ده‏فیما تَقْضی‏ وَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْعَظیمِ الْمَحْتُومِ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْرِ مِنَ‏در آنچه حکم فرموده و مقدّر کرده‏ای از فرمان بزرگ حتمی و مسلّمت در شب قدر ازالْقَضآءِ الَّذی‏ لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْ تَکْتُبَنی‏ مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ‏آن حکمی که بازگشت و تغییری در آن نیست که نامم را در زمره حاجیان خانه محترم کعبه‏ات‏الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ‏بنویسی آنانکه حجّشان پذیرفته و سعیشان مورد تقدیر و گناهانشان آمرزیده وسَیِّئاتُهُمْ وَاَنْ تَجْعَلَ فیما تَقْضی‏ وَتُقَدِّرُ اَنْ تُطیلَ عُمْری‏ وَتُوَسِّعَ‏بدیهایشان جبران شده است و در قضا و قدرت مقدر فرمائی که عمرم را طولانی کنی و روزیم‏فی‏ رِزْقی‏ وَتُؤَدِّیَ عَنّی‏ اَمانَتی‏ وَدَیْنی‏ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ اَللّهُمَ‏را فراخ و امانت و قرضم را بپردازی آمین ای پروردگار جهانیان خدایااجْعَلْ لی‏ مِنْ اَمْری‏ فَرَجاً وَمَخْرَجاً وَارْزُقْنی‏ مِنْ حَیْثُ اَحْتَسِبُ‏قرار ده در کارم گشایش و راهی و روزیم ده از آنجا که گمان دارم‏وَمِنْ حَیْثُ لا اَحْتَسِبُ وَاحْرُسْنی‏ مِنْ حَیْثُ اَحْتَرِسُ وَمِنْ حَیْثُ لاو از آنجا که گمان ندارم و محافظتم کن از آنجا که من خود را محافظت کنم و از آنجا که اَحْتَرِسُ وَصَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَسَلِّمْ کَثیراً دویّم و فرموده‏اند محافظت نکنم و درود فرست بر محمد و آل محمد و سلام فرست بسیار می‏خوانی‏این تسبیحات را در هر روز ماه رمضان از اوّل تا به آخر و آن ده جزء است هر جزء آن مشتمل بر ده سُبْحانَ اللَّهِ (1) سُبْحانَ اللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ منزه است خدا آفریننده هر دم زنی منزه است خداالمُصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ‏صورت ده منزه است خدا آفریننده همه موجودات جُفت منزه است خدا مقرر کننده‏الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی‏ سُبْحانَ اللَّهِ‏تاریکیها و روشنی منزه است خدا شکافنده دانه و هسته منزه است خداخالِقِ کُلِّشَی‏ءٍ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری‏ وَما لا یُری‏ سُبْحانَ اللَّهِ‏آفریننده هر چیز منزه است خدا آفریننده آنچه دیده شود و آنچه دیده نشود منزه است خدامِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ سُبْحانَ اللَّهِ السَّمیعِ الَّذی‏به مقدار کلمات نامنتهایش منزه است خدا پروردگار جهانیان منزه است خدای شنوایی که چیزی‏لَیْسَ شَیْ‏ءٌ اَسْمَعَ مِنْهُ یَسْمَعُ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ ما تَحْتَ سَبْعِ اَرَضینَ‏شنواتر از او نیست می‏شنود از بالای عرش خود آنچه را در زیر هفت زمین است‏وَیَسْمَعُ ما فی‏ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَیَسْمَعُ الْأَنینَ وَالشَّکْوی‏و می‏شنود آنچه را در تاریکیهای بیابان و دریا است و می‏شنود ناله و شکایت راوَیَسْمَعُ السِّرَّ وَاَخْفی‏ وَیَسْمَعُ وَساوِسَ الصُّدُورِ وَلا یُصِمُّ سَمْعَهُ‏و می‏شنود پنهان و پنهان‏تر از پنهان را و می‏شنود وسوسه‏های سینه‏ها را و کر نکند شنوائیش راصَوْتٌ (2) سُبْحانَ اللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ الُمصَوِّرِصدایی (2) منزه است خدا آفریننده هر دم زنی منزه است خدای صورت بخش‏سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ‏منزه است خدا آفریننده همه موجودات جُفت منزه است خدا مقرر دارنده تاریکیها وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی‏ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ کُلِّشَی‏ءٍ و روشنی منزه است خدا شکافنده دانه و هسته منزه است خدا آفریننده هر چیزسُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری‏ وَما لا یُری‏ سُبْحانَ اللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ‏منزه است خدا آفریننده آنچه دیده شود و آنچه دیده نشود منزه است خدا به مقدار کلمات نامنتهایش‏سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ سُبْحانَ اللَّهِ الْبَصیرِ الَّذی‏ لَیْسَ شَی‏ءٌمنزه است خدا پروردگار جهانیان منزه است خدای بینائی که چیزی بیناتر از او نیست‏اَبْصَرَ مِنْهُ یُبْصِرُ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ ما تَحْتَ سَبْعِ اَرَضینَ وَیُبْصِرُ مامی‏بیند از بالای عرش خود آنچه در زیر هفت زمین است و می‏بیند آنچه‏فی‏ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ لا تُدْرِکُهُ الْأبْصارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَرا در تاریکیهای خشکی و دریا است دیدگان او را درک نکند ولی او درک کند دیدگان راوَهُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ لا تُغْشی‏ بَصَرَهُ الظُّلْمَةُ وَلا یُسْتَتَرُ مِنْهُ بِسِتْرٍو او است دقیق و کاردان دیده‏اش را تاریکی نپوشاند و بوسیله پرده چیزی از او مستور نماندوَلا یُواری‏ مِنْهُ جِدارٌ وَلا یَغیبُ عَنْهُ بَرٌّ وَلا بَحْرٌ وَلا یَکِنُّ مِنْهُ جَبَلٌ‏و دیوار چیزی را از او پنهان نکند و نادیده نماند ازد ید او هیچ خشکی و نه دریایی و هیچ کوهی نتواند مخفی کند از اوما فی‏ اَصْلِهِ وَلا قَلْبٌ ما فیهِ وَلا جَنْبٌ ما فی‏ قَلْبِهِ وَلا یَسْتَتِرُ مِنْهُ‏آنچه را در ریشه و در زیر خود دارد و نه دلی آنچه را در خود دارد و نه پهلویی آنچه را در دل دارد و نتواند بپوشاند خود را از اوصَغیرٌ وَلا کَبیرٌ وَلا یَسْتَخْفی‏ مِنْهُ صَغیرٌ لِصِغَرِهِ وَلا یَخْفی‏ عَلَیْهِ‏کوچکی و نه بزرگی، و پنهانی نتواند جست از او کوچکی بخاطر خردیش و مخفی نماند بر اوشَی‏ءٌ فِی الْأَرْضِ وَلا فِی السَّمآءِ هُوَ الَّذی‏ یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحامِ‏چیزی در زمین و نه در آسمان او است که صورت بندد شما را در رحمهاکَیْفَ یَشآءُ لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ (3) سُبْحانَ اللَّهِ بارِئِ‏هر طور که خواهد معبودی جز او نیست که نیرومند و فرزانه است (3) منزه است خدا پدیدآرنده‏النَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّهاهر دم زنی منزه است خدای صورت بخش منزه است خدا آفریننده همه موجودات جفت سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ منزه است خدا مقرر کننده تاریکیها و روشنی منزه است خدا شکافنده دانه‏وَالنَّوی‏ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ کُلِّشَی‏ءٍ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری‏ وَماو هسته منزه است خدا آفریننده هر چیز منزه است خدا آفریننده آنچه دیدنی و آنچه‏لا یُری‏ سُبْحانَ اللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ‏نادیدنی است منزه است خدا به مقدار کلمات نامنتهایش منزه است خدا پروردگار جهانیان‏سُبْحانَ اللَّهِ الَّذی‏ یُنْشِئُ السَّحابَ الثِّقالَ وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ‏منزه است خدائی که بوجود آورد ابرهای سنگین را و تسبیح گوید رعد به حمد اووَالْمَلائِکَةُ مِنْ خیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّواعِقَ فَیُصیبُ بِها مَنْ یَشآءُو فرشتگان از بیم او و بفرستد صاعقه‏ها را و دچار سازد بدان هر که را خواهدوَیُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَی‏ رَحْمَتِهِ وَیُنَزِّلُ الْمآءَ مِنَ السَّمآءِو بادها را نویدی از پیشاپیش رحمت خود فرستد و آب باران را از آسمان‏بِکَلِمَتِهِ وَیُنْبِتُ النَّباتَ بِقُدْرَتِهِ وَیَسْقُطُ الْوَرَقُ بِعِلْمِهِ سُبْحانَ اللَّهِ‏بوسیله امر خود فرو فرستد و گیاه را به قدرت کامله خویش برویاند و برگ درختان را به‏علم خود فروریزد منزه است خدائی‏الَّذی‏ لا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَلا فِی السَّمآءِ وَلاکه پنهان نماند از او هموزن ذره‏ای در زمین و نه در آسمان و نه‏اَصْغَرُ مِنْ ذلِکَ وَلا اَکْبَرُ اِلاَّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ (4) سُبْحانَ اللَّهِ بارِئِ‏کوچکتر از آن و نه بزرگتر جز آنکه در دفتری روشن است (4) منزه است خدا پدید آرنده‏النَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّهاهر دم زنی منزه است خدای صورت بخش منزه است خدا آفریننده همه موجودات جفت‏سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِ‏منزه است خدا مقرر دارنده تاریکیها و روشنی منزه است خدا شکافنده دانه‏وَالنَّوی‏ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ کُلِّشَی‏ءٍ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری‏ وَماو هسته منزه است خدا آفریننده هر چیز منزه است خدا آفریننده هر چه دیدنی است و هر چه لا یُری‏ سُبْحانَ اللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ نادیدنی است منزه است خدا به مقدار کلمات نامنتهایش منزه است خدا پروردگار جهانیان‏سُبْحانَ اللَّهِ الَّذی‏ یَعْلَمُ ما تَحْمِلُ کُلُّ اُنْثی‏ وَما تَغیْضُ الْأَرْحامُ وَمامنزه است خدائی که می‏داند آنچه بار دارد هر حیوان ماده‏ای و آنچه در رحمها کم شود و آنچه‏تَزْدادُ وَکُلُّشَیْ‏ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ عالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ الْکَبیْرُ الْمُتَعالِ‏بیفزاید و هر چیزی را نزد او اندازه‏ای است دانای غیب و شهود و بزرگ و والاست‏سَوآءٌ مِنْکُمْ مَنْ اَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَنْ جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیْلِ‏برای او یکسان است هر که از شما سخن آهسته کند یا بلند کند و هر که به شب‏وَسارِبٌ بِالنَّهارِ لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ‏پنهان گردد و یا رهرو شود در روز برای خدا فرشتگانی پیاپی است از جلوی روی انسان و از پشت سرش که او رااَمْرِ اللَّهِ سُبْحانَ اللَّهِ الَّذی‏ یُمیتُ الْأَحْیآءَ وَیُحْیِی الْمَوْتی‏ وَیَعْلَمُ مابه فرمان خدا محافظت کنند منزه است خدائی که بمیراند زندگان را و زنده کند مردگان را و می‏داند آنچه‏تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَیُقِرُّ فِی الْأَرْحامِ ما یَشآءُ اِلی‏ اَجَلٍ مُسَمّیً‏را زمین از ایشان بکاهد و مستقر کند در رحمها آنچه را خواهد تا مدتی معین(5) سُبْحانَ اللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ(5) منزه است خدا پدید آرنده هر دم زنی منزه است خدای صورت بخش منزه است خداخالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ‏آفریننده موجودات جفت همگی، منزه است خدا مقرر دارنده تاریکیها و روشنی منزه است‏اللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی‏ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ کُلِّشَی‏ءٍ سُبْحانَ اللَّهِ‏خدا شکافنده دانه و هسته منزه است خدا آفریننده هر چیزی منزه است‏خالِقِ ما یُری‏ وَما لا یُری‏ سُبْحانَ اللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ‏خدا آفریننده هر چه دیدنی است و هر چه نادیدنی است منزه است خدا به مقدار کلماتش منزه است خدارَبِّ الْعالَمینَ سُبْحانَ اللَّهِ مالِکِ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشآءُپروردگار جهانیان منزه است خدا مالک پادشاهی، بدهی سلطنت را به هر که خواهی وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشآءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشآءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشآءُ بِیَدِکَ و بگیری آن را از هرکه خواهی و عزت بخشی هر که را خواهی و خوار کنی هر که را خواهی هر چه خیرالْخَیْرُ اِنَّکَ عَلی‏ کُلِّشَی‏ءٍ قَدیرٌ تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَتُولِجُ النَّهارَاست بدست تو است و تو بر هر چیز توانایی درآوری شب را در روز و درآوری روزفِی اللَّیْلِ تُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَتَرْزُقُ‏را در شب بیرون آوری زنده را از مرده و برون آوری مرده را از زنده و روزی دهی‏مَنْ تَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ (6) سُبْحانَ اللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ‏هر که را خواهی بی‏حساب (6) منزه است خدا آفریننده هر دم زنی منزه است خدای‏الْمُصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ‏صورت بخش منزه است خدا آفریننده موجودات جفت همگی منزه است خدا مقرر کننده‏الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی‏ سُبْحانَ اللَّهِ‏تاریکیها و روشنی منزه است خدا شکافنده دانه و هسته منزه است خداخالِقِ کُلِّشَی‏ءٍ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری‏ وَما لا یُری‏ سُبْحانَ اللَّهِ‏آفریننده هر چیز منزه است خدا آفریننده هر دیدنی و نادیدنی منزه است خدامِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ سُبْحانَ اللَّهِ الَّذی‏ عِنْدَهُ‏به مقدار کلمات نامنتهایش منزه است خدا پروردگار جهانیان‏منزه است خدائی که نزد او است‏مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها اِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَما تَسْقُطُکلیدهای غیب و نمی‏داند آنها را جز او و می‏داند هر چه در خشکی و دریا است و نیفتدمِنْ وَرَقَةٍ اِلاَّ یَعْلَمُها وَلا حَبَّةٍ فی‏ ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَلا رَطْبٍ وَلابرگی از درخت جز آنکه بداند آنرا و نیست دانه‏ای در تاریکیهای زمین و نه تر و نه‏یابِسٍ اِلاَّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ (7) سُبْحانَ اللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ‏خشکی جز اینکه در نامه‏ای روشن است (7) منزه است خدا پدید آرنده هر دم زنی منزه است‏اللَّهِ الْمُصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ‏خدای صورت بخش منزه است خدا آفریننده هر موجود جفت همگی منزه است خدا مقرر دارنده الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی‏ سُبْحانَ اللَّهِ تاریکیها و روشنی منزه است خدا شکافنده دانه و هسته منزه است خداخالِقِ کُلِّشَی‏ءٍ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری‏ وَما لا یُری‏ سُبْحانَ اللَّهِ‏آفریننده هر چیز منزه است خدا آفریننده هر دیدنی و هر نادیدنی منزه است خدامِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ سُبْحانَ اللَّهِ الَّذی‏ لابه مقدار کلمات نامتناهیش منزه است خدا پروردگار جهانیان منزه است خدائی که‏یُحْصی‏ مِدْحَتَهُ الْقآئِلُونَ وَلا یَجْزی‏ بِالائِهِ الشَّاکِرُونَ الْعابِدُونَ‏شماره نتوانند کرد مدحش را گویندگان و پاداش ندهند نعمتهایش را سپاسگزاران پرستش کننده‏وَهُوَ کَما قالَ وَفَوْقَ ما نَقُولُ وَاللَّهُ سُبْحانَهُ کَما اَثْنی‏ عَلی‏ نَفْسِهِ وَلاو او چنانست که گفته و برتر از آنست که ما گوئیم و خدای سبحان چنان است که خودش خویشتن را ستوده ویُحیطُونَ بِشَیْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ اِلاَّ بِما شآءَوَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ‏رسائی ندارند به چیزی از دانشش جز بدانچه خود او خواهد قلمرو او آسمانهاوَالْأَرْضَ وَلا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ (8) سُبْحانَ اللَّهِ‏و زمین را فراگرفته و سنگینی نمی‏کند بر او نگهداشتن آن دو و او والا و بزرگ است (8) منزه است خدابارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّهاپدیدآرنده هر دم زنی منزه است خدای صورت بخش منزه است خدا آفریننده هر جفت همگی‏سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِ‏منزه است خدا مقرر دارنده تاریکیها و روشنی منزه است خدا شکافنده دانه‏وَالنَّوی‏ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ کُلِّشَی‏ءٍ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری‏ وَماو هسته منزه است خدا آفریننده هر چیز منزه است خدا آفریننده هر دیدنی و هرلا یُری‏ سُبْحانَ اللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ‏نادیدنی منزه است خدا به مقدار کلماتش منزه است خدا پروردگار جهانیان‏سُبْحانَ اللَّهِ الَّذی‏ یَعْلَمُ ما یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَما یَخْرُجُ مِنْها وَمامنزه است آن خدائی که می‏داند آنچه فرو رود در زمین و آنچه بیرون آید از آن و آنچه یَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ وَما یَعْرُجُ فیها وَلا یَشْغَلُهُ ما یَلِجُ فِی الْأَرْضِ فرو ریزد از آسمان و آنچه بالا رود در آن و سرگرمش نکند آنچه فرو رود در زمین‏وَمایَخْرُجُ مِنْها عَمَّا یَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ وَما یَعْرُجُ فیها وَلا یَشْغَلُهُ ماو آنچه بیرون آید از آن از آنچه فرود آید از آسمان و آنچه بالا رود در آن و سرگرمش نکند آنچه‏یَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ وَما یَعْرُجُ فیها عَمَّا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَما یَخْرُجُ‏فرود آید از آسمان و آنچه بالا رود در آن از آنچه فرو رود در زمین و آنچه بیرون آید از آن‏مِنْها وَلا یَشْغَلُهُ عِلْمُ شَیْ‏ءٍ عَنْ عِلْمِ شَیْ‏ءٍ وَلا یَشْغَلُهُ خَلْقُ شَیْ‏ءٍ عَنْ‏و سرگرمش نکند علم به چیزی از علم به چیز دیگر و سرگرمش نکند آفریدن چیزی ازخَلْقِ شَیْ‏ءٍ وَلا حِفْظُ شَیْ‏ءٍ عَنْ حِفْظِ شَیْ‏ءٍ وَلا یُساویهِ شَیْ‏ءٌ وَلاآفریدن چیز دیگر و نه نگهداری چیزی از نگهداری چیز دیگر و چیزی با او مساوی نیست و چیزی‏یَعْدِلُهُ شَیْ‏ءٌ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ وَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ (9) سُبْحانَ اللَّهِ‏معادل او نیست و چیزی مانند او نیست و او شنوا و بینا است (9) منزه است خدابارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّهاپدید آرنده هر دم زن منزه است خدای صورت بخش منزه است خدا آفریننده هر موجود جفت‏سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِ‏منزه است خدا مقرّر دارنده تاریکیها و روشنی منزه است خدا شکافنده دانه‏وَالنَّوی‏ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ کُلِّشَی‏ءٍ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری‏ وَماو هسته منزه است خدا آفریننده هر چیز منزه است خدا آفریننده هر دیدنی و هرلا یُری‏ سُبْحانَ اللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ‏نادیدنی منزه است خدا به مقدار کلمات نامتناهیش منزه است خدا پروردگار جهانیان‏سُبْحانَ اللَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلاًمنزه است خدا خالق آسمانها و زمین آنکه فرشتگان را فرستادگانی مقرر فرموداُولی‏ اَجْنِحَةٍ مَثْنی‏ وَثُلاثَ وَرُباعَ یَزیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشآءُ اِنَّ اللَّهَ‏که آنها دارای بالهایند دوتا دوتا و سه تا سه‏تا و چهارتا چهارتا و بیفزاید در خلقت هر چه بخواهد و براستی خدا عَلی‏کُلِّشَیْ‏ءٍ قَدیرٌ ما یَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِکَ لَها وَما بر هر چیز توانا است هر رحمتی را که خدا گشاید کسی بستن آن نتواند و هر چه رایُمْسِکْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ (10) سُبْحانَ‏خدا بندد پس از او کسی آنرا نگشاید و او است نیرومند فرزانه (10) منزه است اللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ‏خدا آفریننده هر دم زن منزه است خدای صورت بخش منزه است خدا آفریننده هر موجود جفت‏کُلِّها سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِ‏همگی منزه است خدا مقرر دارنده تاریکیها و روشنی منزه است خدا شکافنده دانه‏وَالنَّوی‏ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ کُلِّشَی‏ءٍ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری‏ وَماو هسته منزه است خدا آفریننده هر چیز منزه است خدا آفریننده دیدنیها ولا یُری‏ سُبْحانَ اللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ‏نادیدنیها منزه است خدا به مقدار کلمات نامنتهایش منزه است خدا پروردگار جهانیان‏سُبْحانَ اللَّهِ الَّذی‏ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَما فِی الْأَرْضِ ما یَکوُنُ‏منزه است خدائی که می‏داند آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است، نباشدمِنْ نَجْوی‏ ثَلاثَةٍ اِلاَّ هُوَ رابِعُهُمْ وَلا خَمْسَةٍ اِلاَّ هُوَ سادِسُهُمْ وَلاگفتگوی سرّی و رازگوئی سه نفری جز اینکه او چهارمین آنها است و نه پنج‏نفری جز اینکه او ششمین آنها است و نه‏اَدْنی‏ مِنْ ذلِکَ وَلا اَکْثَرَ اِلاَّ هُوَ مَعَهُمْ اَیْنَما کانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُواکمتر از این و نه بیشتر از این جز اینکه او با آنها است هر کجا که باشند سپس آگاهشان کندیَوْمَ الْقِیامَةِ اِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ سیّم ونیز فرموده‏اندمی‏خوانی این صلوات‏در روز قیامت بدانچه کرده‏اند براستی خدا بهر چیز دانا است را در هر روز ماه رمضان اِنَّ اللَّهَ وَمَلائِکَتَةُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا اَیُّهَا الَّذینَ همانا خدا و فرشتگانش درود فرستند بر پیامبر ای کسانی‏که‏آمَنُوا صَلّوُا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلیماً لَبَّیْکَ یا رَبِّ وَسَعْدَیْکَ‏ایمان آورده‏اید شما هم درود فرستید بر او و سلام کنید سلام کامل، پروردگارا من هم دستورت را اجابت کردم و پی‏درپی وَسُبْحانَکَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَبارِکَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ از تو سعادت می‏خواهم و منزهی تو خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و برکت ده بر محمدوَآلِ مُحَمَّدٍ کَما صَلَّیْتَ وَبارَکْتَ عَلی‏ اِبْراهیمَ وَآلِ اِبْراهیمَ اِنَّکَ‏و آل محمد چنانچه درود فرستادی و برکت دادی بر ابراهیم و آل ابراهیم براستی‏حَمیدٌ مَجیدٌ اَللّهُمَّ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ کَما رَحِمْتَ اِبْراهیمَ‏تو ستوده و بزرگواری خدایا مهرورز بر محمد و آل محمد چنانچه مهر ورزیدی بر ابراهیم‏وآلَ اِبْراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ اَللّهُمَّ سَلِّمْ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍو آل ابراهیم براستی تو ستوده و بزرگواری خدایا تحیت و سلام فرست بر محمد و آل محمدکَما سَلَّمْتَ عَلی‏ نُوحٍ فِی الْعالَمینَ اَللّهُمَّ امْنُنْ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ‏چنانچه تحیت فرستادی بر حضرت نوح در میان جهانیان خدایا نعمت بخش بر محمد و آل‏مُحَمَّدٍ کَما مَنَنْتَ عَلی‏مُوسی‏ وَهرُونَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ‏محمد چنانچه نعمت بخشیدی بر موسی و هارون خدایا درود فرست بر محمد و آل‏مُحَمَّدٍ کَما شَرَّفْتَنا بِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ کَمامحمد چنانچه ما را بدو شرافت دادی خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد چنانچه ما راهَدَیْتَنا بِهِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداًبدو راهنمایی کردی خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و به مقام ستوده‏ای برانگیزانش‏یَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلوُنَ وَالْأخِرُونَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ السَّلامُ کُلَّما طَلَعَتْ‏که اولین و آخرین بر او غبطه خورند، بر محمد و آلش سلام باد هر زمان که برآیدشَمْسٌ اَوْ غَرَبَتْ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ السَّلامُ کُلَّما طَرَفَتْ عَیْنٌ اَوْخورشید یا غروب کند بر محمد و آلش سلام باد هر زمان که پلک چشمی بهم خورد یابَرَقَتْ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ السَّلامُ کُلَّما ذُکِرَ السَّلامُ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ‏برقی زند، بر محمد و آلش سلام باد هر زمان که ذکر سلامی شود، بر محمد و آلش سلام بادالسَّلامُ کُلَّما سَبَّحَ اللَّهَ مَلَکٌ اَوْ قَدَّسَهُ السَّلامُ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِی‏هر زمان که تسبیح خدا کند فرشته‏ای یا تقدیسش کند سلام بر محمد و آلش در میان الْأَوَّلینَ وَالسَّلامُ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِی الْأخِرینَ وَالسَّلامُ عَلی‏ اولین و سلام بر محمد و آلش در آخرین و سلام برمُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِی الدُّنْیا وَالأخِرَةِ اَللّهُمَّ رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرامِ وَرَبَ‏محمد و آلش در دنیا و آخرت خدایا ای پروردگار شهر محترم مکه و پروردگارالرُّکْنِ وَالْمَقامِ وَرَبَّ الْحِلِّ وَالْحَرامِ اَبْلِغْ مُحَمَّداً نَبیَّکَ عَنَّا السَّلامَ‏رکن و مقام و پروردگار حل و حرم از ما به محمد پیامبرت سلام برسان‏اَللّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً مِنَ الْبَهآءِ وَالنَّضْرَةِ وَالسُّرُورِ وَالْکَرامَةِخدایا عطا کن به محمد از جلوه و درخشندگی و شادی و بزرگواری و خوش‏حالی‏وَالْغِبْطَةِ وَالْوَسیلَةِ وَالْمَنْزِلَةِ وَالْمَقامِ وَالشَّرَفِ وَالرِّفْعَةِ وَالشَّفاعَةِو وسیله و منزلت و مقام و شرافت و بلندی مقام و شفاعت‏عِنْدَکَ یَوْمَ الْقِیامَةِ اَفْضَلَ ما تُعْطی‏ اَحَداً مِنْ خَلْقِکَ وَاَعْطِ مُحَمَّداًنزد تو در روز رستاخیز بهترین چیزی را که عطا کنی به یکی از خلق خود و عطا کن به محمدفَوْقَ ما تُعْطِی الْخَلائِقَ مِنَ الْخَیْرِ اَضْعافاً کَثیرَةً لا یُحْصیها غَیْرُکَ‏بالاترین خیری را که به خلایق عطا می‏کنی به چندین برابر که شماره‏اش نتواند کسی جز تواَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَطْیَبَ وَاَطْهَرَ وَاَزْکی‏ وَاَنْمی‏خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد پاکترین و پاکیزه‏ترین و نیکوترین و فزاینده‏ترین‏وَاَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلی‏ اَحَدٍ مِنَ الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ وَعَلی‏ اَحَدٍ مِنْ‏و بهترین درودی که بر یکی از اولین و آخرین و بطور کلی بر یکی ازخَلْقِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ عَلیٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ‏خلق خود فرستی ای مهربانترین مهربانان خدایا درود فرست بر علی‏علیه السلام امیرمؤمنان‏وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی‏ مَنْ شَرِکَ‏و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر آنکس که در ریختن‏فی‏ دَمِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ فاطِمَةَ بِنْتِ نَبیِّکَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَآلِهِ‏خونش شرکت کرد خدایا درود فرست بر فاطمه دختر پیامبرت محمد بر او و آلش السَّلامُ وَالْعَنْ مَنْ آذی‏ نَبِیَّکَ فیها اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیَ الْحَسَنِ سلام باد و لعنت کن کسی که پیامبرت را در مورد دخترش آزرده کرد خدایا درود فرست بر حسن‏وَالْحُسَیْنِ اِمامَیِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُما وَعادِ مَنْ عاداهُماو حسین دو پیشوای مسلمانان و دوست بدار هر که دوستشان داردو دشمن دار هر که دشمنشان داردوَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی‏ مَنْ شَرِکَ فی‏ دِمائِهِما اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏و دو چندان کن عذابت را برهرکس که در ریختن خونشان شرکت کرد خدایا درود فرست برعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ‏علی بن الحسین پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش داردوَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی‏ مَنْ ظَلَمَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍ‏و دو چندان کن عذابت را بر هر که به او ستم کرد خدایا درود فرست بر محمد بن علی‏اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ‏پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت راعَلی‏ مَنْ ظَلَمَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ اِمامِ الْمُسْلِمینَ‏بر هر که بدو ستم کرد خدایا درود فرست بر جعفر بن محمد پیشوای مسلمانان‏وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی‏ مَنْ ظَلَمَهُ‏و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر هر که به او ستم کرداَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ‏خدایا درود فرست بر موسی بن جعفر پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش داردوَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی‏ مَنْ شَرِکَ فی‏ دَمِهِ اَللّهُمَ‏و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر هر کس که در ریختن خونش شرکت کرد خدایاصَلِّ عَلی‏ عَلِیِّ بْنِ مُوسی‏ اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ‏درود فرست بر علی بن موسی پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دارعاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی‏ مَنْ شَرِکَ فی‏ دَمِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر هر کس که در ریختن خونش شرکت کرد خدایا درود فرست بر مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ محمد بن علی پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش داردوَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی‏ مَنْ ظَلَمَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍو دو چندان کن عذابت را بر هر کس که بدو ستم کرد خدایا درود فرست بر علی بن محمداِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ‏پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت راعَلی‏ مَنْ ظَلَمَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ اِمامِ الْمُسْلِمینَ‏بر هر کس که بدو ستم کرد خدایا درود فرست بر حسن بن علی پیشوای مسلمانان‏وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی‏ مَنْ ظَلَمَهُ‏و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر هر کس که بدو ستم کرده‏اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ‏خدایا درود فرست بر یادگار پس از او پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش داردوَعادِ مَنْ عاداهُ وَعَجِّلْ فَرَجَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْقاسِمِ وَالطَّاهِرِو دشمن دار هر که دشمنش دارد و در فرجش شتاب فرما خدایا درود فرست بر قاسم و طاهراِبْنَیْ نَبِیِّکَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی رُقَیَّةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَالْعَنْ مَنْ آذی‏ نَبِیَّکَ‏پسران پیامبرت خدایا درود فرست بر رقیه دختر پیامبرت و لعنت کن بر آن کس که پیامبرت را در مورد اوفیها اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی اُمِّ کُلْثُومَ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَالْعَنْ مَنْ آذی‏ نَبِیَّکَ فیهاآزرد خدایا درود فرست بر ام کلثوم دختر پیامبرت و لعنت کن کسی را که پیامبرت را در مورد او آزرداَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی ذُرِّیَّةِ نَبِیِّکَ اَللّهُمَّ اخْلُفْ نَبِیَّکَ فی‏ اَهْلِ بَیْتِهِ‏خدایا درود فرست بر فرزندان پیغمبرت خدایا بجای پیامبرت سرپرستی خاندانش را به عهده گیراَللّهُمَّ مَکِّنْ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنْ عَدَدِهِمْ وَمَدَدِهِمْ‏خدایا پابرجا کن حکومتشان را در زمین خدایا ما را در زمره عدّه و کمک‏کاران و یاران‏وَاَنْصارِهِمْ عَلیَ الْحَقِّ فِی السِّرِّ وَالْعَلانِیَةِ اَللّهُمَّ اطْلُبْ بِذَحْلِهِمْ‏آنها برحق قرارمان ده چه در پنهانی و چه آشکارا خدایا بِسِتان انتقام وَوِتْرِهِمْ وَدِمآئِهِمْ وَکُفَّ عَنَّا وَعَنْهُمْ وَعَنْ کُلِّ مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ بَاْسَ و قصاص و خونشان را و باز دار از ما و از ایشان و از هر مرد مؤمن و زن با ایمانی شرکُلِّ باغٍ وَطاغٍ وَکُلِّ دآبَّةٍ اَنْتَ آخِذٌ بِناصِیَتِها اِنَّکَ اَشَدُّ بَاْساً وَاَشَدُّهر ستمگر و سرکش و هر جانوری را که مهارش بدست تو است زیرا تو در سخت‏گیری از همه سخت‏تر ومجازات عقوبتت‏تَنْکیلاً سید بن طاوس فرموده و می‏گوئی یا عُدَّتی‏ فی‏ کُرْبَتی‏ وَیا صاحِبی‏از همه شدیدتر است ای ذخیره‏ام در حال غمزدگی و ای همدمم‏فی‏ شِدَّتی‏ وَیا وَلِیّی‏ فی‏ نِعْمَتی‏ وَیا غایَتی‏ فی‏ رَغْبَتی‏ اَنْتَ السَّاتِرُدر سختی و ای سرپرستم در نعمت و ای منتهای شوق و رغبت من توئی پوشاننده‏عَوْرَتی‏ وَالْمُؤْمِنُ رَوْعَتی‏ وَالْمُقیلُ عَثْرَتی‏ فَاغْفِرْ لی‏ خَطیئَتی‏ یازشتیم و امان‏بخش ترس و بیمم و نادیده‏گیر لغزشم بیامرز خطای مرا ای‏اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ و می‏گوئی اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَدْعُوکَ لِهَمٍّ لا یُفَرِّجُهُ غَیْرُکَ‏مهربانترین مهربانان خدایا تو را بخوانم در مورد اندوهی که برطرفش نکند کسی جز تووَلِرَحْمَةٍ لا تُنالُ اِلاَّ بِکَ وَلِکَرْبٍ لا یَکْشِفُهُ اِلاَّ اَنْتَ وَلِرَغْبَةٍ لا تُبْلَغُ‏و در مورد رحمتی که نرسد جز بوسیله تو و برای گرفتگی که برطرفش نکند جز تو و در مورد شوقی که بدان نتوان رسیداِلّا بِکَ وَلِحاجَةٍ لا یَقْضیها اِلاَّ اَنْتَ اَللّهُمَّ فَکَما کانَ مِنْ شَاْنِکَ ماجز به توفیق تو و در مورد حاجتی که کسی آن را برنیاورد جز تو خدایا هم‏چنانکه شأن تو بود که به من‏اَذِنْتَ لی‏ بِهِ مِنْ مَسْئَلَتِکَ وَرَحِمْتَنی‏ بِهِ مِنْ ذِکْرِکَ فَلْیَکُنْ مِنْ شَاْنِکَ‏اجازه فرمودی از تو درخواست کنم و بوسیله یادآوریت به من مهر ورزیدی پس ای آقای من از شأن توسَیِّدِی الْإِجابَةُ لی‏ فیما دَعَوْتُکَ وَعَوآئِدُ الْإِفْضالِ فیما رَجَوْتُکَ‏باید چنین باشد که در آنچه تو را خواندم اجابتم فرمائی و در آنچه امید به تو دارم عایدات فزون بخشی باشدوَالنَّجاةُ مِمَّا فَزِعْتُ اِلَیْکَ فیهِ فَاِنْ لَمْ اَکُنْ اَهْلاً اَنْ اَبْلُغَ رَحْمَتَکَ فَاِنَ‏و نجاتم دهی از آنچه درباره‏اش به تو پناه آوردم و اگر من شایستگی ندارم که به رحمت ورَحْمَتَکَ اَهْلٌ اَنْ تَبْلُغَنی‏ وَتَسَعَنی‏ وَاِنْ لَمْ اَکُنْ لِلْإِجابَةِ اَهْلاً فَاَنْتَ‏مهر تو برسم مسلماً رحمت تو شایسته است که به من برسد و مرا فراگیرد و اگر من شایستگی اجابت دعا را ندارم اَهْلُ الْفَضْلِ وَرَحْمَتُکَ وَسِعَتْ کُلَّشَیْ‏ءٍ فَلْتَسَعْنی‏ رَحْمَتُکَ یا اِلهی‏ ولی تو اهل فضلی و رحمتت همه چیز را شامل گردد پس باید مرا هم شامل شود ای خدای من‏یا کَریمُ اَسْئَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ‏ای خدای کریم از تو خواهم به حق ذات بزرگوارت که درود فرستی بر محمد و خاندانش‏وَاَنْ تُفَرِّجَ هَمّی‏ وَتَکْشِفَ کَرْبی‏ وَغَمّی‏ وَتَرْحَمَنی‏ بِرَحْمَتِکَ‏و اینکه اندوه دلم را بگشائی و گرفتاری و غصه‏ام را برطرف کنی و به رحمت خود به من رحم کنی‏وَتَرْزُقَنی‏ مِنْ فَضْلِکَ اِنَّکَ سَمیعُ‏الدُّعآءِ قَریبٌ مُجیبٌ چهارم ونیزشیخ‏و از فضل خود روزیم گردانی که براستی تو شنوای دعائی و نزدیک و پاسخ دهنده هستی و سیّد فرموده‏اند در هر روز بخوان اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ فَضْلِکَ بِاَفْضَلِهِ وَکُلُّ خدایا از تو خواهم از فضلت از برترین آن و همه‏فَضْلِکَ فاضِلٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِفَضْلِکَ کُلِّه اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ‏فضل تو برتر است خدایا از تو خواهم به حق فضل تو همگی خدایا از تو خواهم ازرِزْقِکَ بِاَعَمِّهِ وَکُلُّ رِزْقِکَ عآمٌّ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِرِزْقِکَ کُلِّهِ‏روزیت از عمومی‏ترین آنها (که شامل همه می‏شود) گرچه تمام روزی تو عمومی است خدایا از تو خواهم به همه اقسام روزیت‏اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ عَطآئِکَ بِاَهْنَأِهِ وَکُلُّ عَطآئِکَ هَنی‏ءٌ اَللّهُمَ‏خدایا از تو خواهم از عطایت از گواراترین عطاها با اینکه همه انواع عطای تو گوارا است خدایااِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِعَطآئِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ خَیْرِکَ بِاَعْجَلِهِ وَکُلُ‏از تو خواهم به همه اقسام عطای تو خدایا از تو خواهم از خیر و نیکیت به زود رس‏ترین آنها در صورتی‏که تمام‏خَیْرِکَ عاجِلٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِخَیْرِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ مِنْ‏نیکیهایت زودرس است خدایا از تو خواهم به همه انواع نیکیت خدایا از تو خواهم‏اِحْسانِکَ بِاَحْسَنِهِ وَکُلُّ اِحْسانِکَ حَسَنٌ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ‏بهترین احسانت و همه احسان تو نیکو است خدایا از تو خواهم‏بِاِحْسانِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِما تُجیبُنی‏ بِهِ حینَ اَسْئَلُکَ‏تمام انواع احسانت را خدایا از تو خواهم بدانچه اجابتم کنی هنگامی که از تو خواهم فَاَجِبْنی‏ یا اَللَّهُ وَصَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُرْتَضی‏ پس اجابتم کن ای خدا و درود فرست بر محمد بنده پسندیده‏ات‏وَرسُولِکَ الْمُصْطَفی‏ وَاَمینِکَ وَنَجِیِّکَ دُونَ خَلْقِکَ وَنَجیبِکَ مِنْ‏و فرستاده برگزیده‏ات و امین بر وحیت و محرم رازت از میان خلق و نیک گوهرت ازعِبادِکَ وَنَبِیِّکَ بِالصِّدْقِ وَحَبیبِکَ وَصَلِّ عَلی‏ رَسُولِکَ وَخِیَرَتِکَ مِنَ‏بندگان تو و پیامبرت براستی و دوستت و دورد فرست بر رسول و برگزیده‏ات ازالْعالَمینَ الْبَشیرِ النَّذیرِ السِّراجِ الْمُنیرِ وَعلی‏ اَهْلِ بَیْتِهِ الْأَبْرارِجهانیان نوید دهنده و ترساننده آن چراغ تابناک و بر خاندان نیکوالطَّاهِرینَ وَعَلی‏ مَلائِکَتِکَ الَّذینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَحَجَبْتَهُمْ‏و پاکیزه‏اش و بر فرشتگانت که خالص گرداندی آنها را برای خویش و آنها را از خلق خود مستورعَنْ خَلْقِکَ وَعَلی‏ اَنْبِیآئِکَ الَّذینَ یُنْبِئُونَ عَنْکَ بِالصِّدْقِ وَعَلی‏داشتی و بر پیامبرانت که از تو براستی خبر دهند و بررُسُلِکَ الَّذینَ خَصَصْتَهُمْ بِوَحْیِکَ وَفَضَّلْتَهُمْ عَلَی الْعالَمینَ‏رسولانت که به وحی خویش مخصوصشان داشتی و بوسیله رسالتهای خویش بر جهانیان برتریشان‏بِرِسالاتِکَ وَعَلی‏ عِبادِکَ الصَّالِحینَ الَّذینَ اَدْخَلْتَهُمْ فی‏ رَحْمَتِکَ‏دادی و بر بندگان شایسته‏ات که داخلشان کردی در رحمتت آن‏الْأَئِمَّةِ الْمُهْتَدینَ الرَّاشِدینَ وَاَوْلِیآئِکَ الْمُطَهَّرینَ وَعَلی‏ جَبْرَئیلَ‏پیشوایان راهنمائی شده و رهبر و دوستان پاکیزه‏ات و بر جبرئیل‏وَمیکآئیلَ وَاِسْرافیلَ وَمَلَکِ الْمَوْتِ وَعَلی‏رِضْوانَ خازِنِ الْجِنانِ‏و میکائل و اسرافیل و فرشته مرگ و بر «رضوان» خزینه‏دار بهشت‏وَعَلی‏ مالِکٍ خازِنِ النَّارِ وَرُوحِ الْقُدُسِ وَالرُّوحِ الْأَمینِ وَحَمَلَةِو بر «مالک» خزینه‏دار دوزخ و روح‏القدس و روح‏الامین و حاملین‏عَرْشِکَ الْمُقَرَّبینَ وَعَلی الْمَلَکَیْنِ الْحافِظَیْنِ عَلَیَّ بِالصَّلاةِ الَّتی‏مقرب عرش تو و بر دو فرشته نگهبان من درودی که تُحِبُّ اَنْ یُصَلِّیَ بِها عَلَیْهِمْ اَهْلُ السَّماواتِ وَاَهْلُ الْأَرَضینَ صَلوةً دوست داری که درود فرستند بدان آسمانیان و زمینیان بر ایشان درودی‏طَیِّبَةً کَثیرةً مُبارَکَةً زاکِیَةً نامِیَةً ظاهِرَةً باطِنَةً شَریفَةً فاضِلَةً تُبَیِّنُ‏پاک و بسیار و مبارک و پاکیزه و فزاینده و آشکار و پنهان و شریف و برتری که آشکار سازی‏بِها فَضْلَهُمْ عَلَی الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ اَللّهُمَّ وَاَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسیلَةَبدان درود برتری ایشان را بر اولین و آخرین خدایا و عطا کن به محمد وسیله‏وَالشَّرَفَ وَالْفَضیلَةَ وَاجْزِهِ خَیْرَ ما جَزَیْتَ نَبِیّاً عَنْ اُمَّتِهِ اَللّهُمَ‏و شرف و فضیلت را و پاداشش بده به بهتر چیزی که پاداش دهی پیمبری را از امتش خدایاوَاَعْطِ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ مَعَ کُلِّ زُلْفَةٍ زُلْفَةً وَمَعَ کُلِ‏و عطا کن به محمد صلی الله علیه و آله با هر مقام و رتبه‏ای مقام و رتبه‏ای دیگر و با هروَسیلَةٍ وَسیلَةً وَمَعَ کُلِّ فَضیلَةٍ فَضیلَةً وَمَعَ کُلِّ شَرَفٍ شَرَفاً تُعْطی‏وسیله‏ای وسیله‏ای دیگر و با هر فضیلتی فضیلتی دیگر و با هر شرافتی شرافتی دیگر بدهی‏مُحَمَّداً وَ الَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ اَفْضَلَ ما اَعْطَیْتَ اَحَداً مِنَ الْأَوَّلینَ‏به محمد و آلش در روز قیامت بهترین چیزی که عطا کنی به احدی از اولین‏وَالْأخِرینَ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَدْنَی‏و آخرین خدایا و قرار ده محمد صلی الله علیه و آله را نزدیکترین‏الْمُرْسَلینَ مِنْکَ مَجْلِساً وَاَفْسَحَهُمْ فِی الْجَنَّةِ عِنْدَکَ مَنْزِلاً وَاَقْرَبَهُمْ‏رسولان بخود در مجلس و منزلش را در بهشت وسیع‏ترین منازل در پیش خود گردان و نزدیکترین‏اِلَیْکَ وَسیلَةً وَاجْعَلْهُ اَوَّلَ شافِعٍ وَاَوَّلَ مُشَفَّعٍ وَاَوَّلَ قآئِلٍ وَاَنْجَحَ‏افراد از نظر وسیله در نزد خود و قرارش ده نخستین شفیع و هم نخستین کسی که شفاعتش پذیرفته است و نخستین‏سائِلٍ وَابْعَثْهُ الْمَقامَ الْمَحْمُودَ الَّذی‏ یَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْأخِرُونَ‏گوینده و حاجت‏رواترین خواهنده و برانگیزش به مقامی شایسته که غبطه برند به او اولین و آخرین‏یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ وَاَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ‏ای مهربانترین مهربانان و از تو خواهم که درود فرستی بر محمد و آل محمد و اینکه تَسْمَعَ صَوْتی‏ وَتُجیبَ دَعْوَتی‏ وَتَجاوَزَ عَنْ خَطیئَتی‏ وَتَصْفَحَ عَنْ صدایم بشنوی و دعایم را اجابت کنی و از خطایم بگذری و از ستمم چشم‏پوشی‏ظُلْمی‏ وَتُنْجِحَ طَلِبَتی‏ وَتَقْضِیَ حاجَتی‏ وَتُنْجِزَ لی‏ ما وَعَدْتَنی‏کنی و حاجت روایم کنی و خواسته‏ام بدهی و بدانچه وعده‏ام کرده‏ای وفا کنی‏وَتُقیلَ عَثْرَتی‏ وَتَغْفِرَ ذُنُوبی‏ وَتَعْفُوَ عَنْ جُرْمی‏ وَتُقْبِلَ عَلَیَ‏و لغزشم را نادیده گیری و گناهم را بیامرزی و از جرمم بگذری و به من رو کنی‏وَلاتُعْرِضَ عَنّی‏ وَتَرْحَمَنی‏ وَلا تُعَذِّبَنی‏ وَتُعافِیَنی‏ وَلا تَبْتَلِیَنی‏و رو از من نگردانی و به من رحم کنی و عذابم نکنی و تندرستم کنی و مبتلایم نسازی‏وَتَرْزُقَنی‏ مِنَ الرِّزْقِ اَطْیَبَهُ وَاَوْسَعَهُ وَلا تَحْرِمَنی‏ یا رَبِّ وَاقْضِ‏و روزیم ده از پاک‏ترین و فراخ‏ترین روزیها و محرومم نکنی ای پروردگار و قرضم‏عَنّی‏ دَیْنی‏ وَضَعْ عَنّی‏ وِزْری‏ وَلا تُحَمِّلْنی‏ ما لا طاقَةَ لی‏ بِهِ‏را اداء کنی و بار گناهم را از دوشم برداری و باری بر دوشم ننهی که طاقتش را ندارم‏یامَوْلایَ وَاَدْخِلْنی‏ فی‏ کُلِّ خَیْرٍ اَدْخَلْتَ فیهِ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍای سرور من و داخل گردانی مرا در هر خیری که داخل کردی در آن محمد و آل محمد راوَاَخْرِجْنی‏ مِنْ کُلِّ سُوءٍ اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ‏و بیرونم آوری از هر بدی (و شری) که برون آوردی از آن محمد و آل محمد را که درودهای توعَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ وَالسَّلامُ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ پس سه‏بر او و بر ایشان باد و سلام بر او و بر ایشان و رحمت خدا و برکاتش مرتبه بگو: اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنی‏ فَاسْتَجِبْ لی‏ کَما وَعَدْتَنی‏ خدایا تو را خوانم چنانکه دستورم دادی پس به اجابت رسان دعایم را چنانچه وعده‏ام فرمودی‏پس بگو: اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ قَلیلاً مِنْ کَثیرٍ مَعَ حاجَةٍ بی‏ اِلَیْهِ عَظیمَةٍ خدایا از تو خواهم اندکی از بسیار با نیاز بس بزرگی که من بدان دارم‏وَغِناکَ عَنْهُ قَدیمٌ وَهُوَ عِنْدی‏ کَثیرٌ وَهُوَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسیرٌ فَامْنُنْ‏ولی تو از قدیم بی‏نیاز بدان بوده‏ای و آن حاجت پیش من بسیار ولی برای تو سهل و آسان است پس عَلَیَّ بِهِ اِنَّکَ عَلی‏ کُلِّشَیْ‏ءٍ قَدیرٌ امینَ رَبَّ الْعالَمینَ پنجم خواندن این بر من بدان حاجت منت نه که تو بر هر چیز توانایی اجابت کن ای پروردگار جهانیان دعا است: اَللّهُمَّ اِنِّی‏ اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنی‏ فَاسْتَجِبْ لی‏ کَما وَعَدْتَنی‏ خدایا تو را خوانم چنانچه دستورم دادی پس دعایم را به اجابت رسان چنانچه وعده‏ام کردی وچون طولانی است بجهت اختصار آنرا ذکر نکردیم هر که طالب است به اقبال یا زادالمعاد رجوع‏کند ششم شیخ مفید درکتاب مُقنعه روایت‏کرده از ثِقِه جلیل علیّ بن مهزیار از حضرت امام محمّد تقی‏علیه السلام که مستحب است آنکه بسیار بگوئی در هر وقت از شب و روز ماه رمضان‏
از اوّل ماه تا آخر یا ذَاالَّذی‏ کانَ قَبْلَ کُلِّشَیْ‏ءٍ ثُمَّ خَلَقَ کُلَّشَیْ‏ءٍ ثُمَّ یَبْقی‏ ای که بوده‏ای پیش از هر چیز و آفرید هر چیز را و سپس تنها او باقی ماندوَیَفْنی‏ کُلُّشَیْ‏ءٍ یا ذَا الَّذی‏ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَی‏ءٌ وَیا ذَاالَّذی‏ لَیْسَ فِی‏و هر چه هست فانی شود ای که نیست مانندش چیزی ای که معبودی جز او درالسَّماواتِ الْعُلی‏ وَلا فِی الْأَرَضینَ السُفْلی‏ وَلا فَوقَهُنَّ وَلا تَحْتَهُنَ‏آسمانهای بالا و نه در زمینهای پائین و نه فوق آنها و نه زیر آنهاوَلا بَیْنَهُنَّ اِلهٌ یُعْبَدُ غَیْرُهُ لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً لا یَقْوی‏ عَلی‏ اِحْصآئِهِ‏و نه در مابین آنها نیست خاص تو است ستایش آن ستایشی که توانائی ندارد بر شماره‏اش‏اِلاّ اَنْتَ فَصَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمِّدٍ صَلوةً لا یَقْوی‏ عَلی‏کسی جز تو درود فرست بر محمد و آل محمد درودی که توانائی نداشته باشد براِحْصآئِها اِلّااَنْتَ هفتم شیخ کفعمی در بلدالأمین ومصباح از اختیار سیّدبن‏باقی نقل‏شماره‏اش کسی جز تو کرده که هر که بخواند این دعا را در هر روز ماه رمضان بیامرزد حقّ تعالی گناهان چهل ساله او را: اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذی‏ اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ خدایا ای پروردگار ماه رمضانی که فرود آوردی در آن قرآن را و واجب کردی عَلی‏ عِبادِکَ فیهِ الصِّیامَ ارْزُقْنی‏ حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ فی‏ هذَا الْعامِ بر بندگانت در این ماه روزه را روزی من کن حج خانه محترمت (کعبه) را در این سال‏وَفی‏ کُلِّ عامٍ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُها غَیْرُکَ یاو در هر سال و بیامرز برایم گناهان بزرگ را که براستی نیامرزد آنها را کسی جز تو ای‏ذَاالْجَلالِ وَالْأِکْرامِ هشتم در هر روز صدمرتبه این ذکر رابگوید که محدّث فیض درصاحب جلالت و بزرگواری خلاصة الأذکار ذکر فرموده: سُبْحانَ الضَّآرِّ النَّافِعِ سُبْحانَ الْقاضی‏ بالْحَقِّ منزه است خدای زیان رسان و سودرسان منزه است خدای داور بر حق‏سُبْحانَ الْعَلِیِّ الْأَعْلی‏ سُبْحانَهُ وَبِحَمْدِهِ سُبْحانَهُ وَتَعالی‏ نهم شیخ مفیدمنزه است خدای والای برتر منزه است او و به حمد او مشغولم منزه است او و برتر در مُقنعه فرموده و از سُنَنِ ماه رمضان صلوات فرستادن بر رسول خداصلی الله علیه وآله است در هر روز صد مرتبه و اگر زیادتر فرستاد افضل است.

مطلب دویّم‏
در اَعْمال مخصوصه شب و روز ماه مُبارک رمضان است‏
شب اوّل در آن چند عمل است اوّل آنکه طلب هلال کند و بعضی استهلال این ماه را واجب دانسته‏اند دویّم چون رؤیت هلال کرد اشاره به هلال نکند بلکه رو به قبله کند و دستها را به آسمان بلند کند و خطاب کند هلال را و بگوید:
رَبّی‏ وَرَبُّکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ اَللّهُمَّ اَهِلَّهُ عَلَیْنا بِالْأَمْنِ پروردگار من و پروردگار تو خدا پروردگار جهانیان است خدایا این ماه را بر ما نو کن با امنیت‏وَالْأِیمانِ وَالسَّلامَةِ وَالْإِسْلامِ وَالْمُسارَعَةِ اِلی‏ ما تُحِبُّ وَتَرْضی‏و ایمان و سلامتی و اسلام و پیشی گرفتن بدانچه تو دوست داری و خوشنود شوی‏اَللّهُمَّ بارِکَ لَنا فی‏ شَهْرِنا هذا وَارْزُقْنا خَیْرَهُ وَعَوْنَهُ وَاصْرِفْ عَنَّاخدایا برکت ده به ما در این ماه و خیر و خوبی و کمک آن را روزی ما کن و بگردان از ما ضُرَّهُ وَشَرَّهُ وَبَلائَهُ وَفِتْنَتَهُ و روایت شده که حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله چون رؤیت می‏کرد زیان این ماه و شر و بلا و فتنه‏اش را هلال ما رمضان را روی شریف را به جانب قبله می‏فرمود و می‏گفت اَللّهُمَّ اَهِلَّهُ عَلَیْنا خدایا این ماه را بر ما نو کن‏بِالْأَمْنِ والْإِیمانِ وَالسَّلامَةِ وَالْإِسْلامِ وَالْعافِیَةِ الْمُجَلَّلَةِ وَدِفاعِ‏به امنیت و ایمان و تندرستی و اسلام و عافیت کامل و دفاع ازالْأَسْقامِ وَالْعَوْنِ عَلَی الصَّلاةِ وَالصِّیامِ وَالْقِیامِ وَتِلاوَةِ الْقُر انِ‏دردها و کمک بر نماز و روزه و شب زنده‏داری و تلاوت قرآن‏اَللّهُمَّ سَلِّمْنا لِشَهْرِ رَمَضانَ وَتَسَلَّمْهُ مِّنا وَسَلِّمْنا فیهِ حَتّی‏ یَنْقَضِیَ‏خدایا سالم کن ما را برای ماه رمضان و سالم از ما دریافتش کن و ما را در آن سالم بدار تا بگذردعَنَّا شَهْرُ رَمَضانَ وَقَدْ عَفَوْتَ عَنَّا وَغَفَرْتَ لَنا وَرَحِمْتَنا و از حضرت‏از ما ماه رمضان و تو از ما گذشته باشی و ما را آمرزیده و مورد مهر خویش قرار داده باشی صادق‏علیه السلام منقول است که چون رؤیت هلال نمودی بگو: اَللّهُمَّ قَدْ حَضَرَ شَهْرُ خدایا ماه‏رَمَضانَ وَقَدِ افْتَرَضْتَ عَلَیْنا صِیامَهُ وَاَنْزَلْتَ فیهِ الْقُر انَ هُدیً‏رمضان آمد و تو واجب کرده‏ای بر ما روزه این ماه را و فرو فرستادی در آن قرآن را که راهنمای‏لِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی‏ وَالْفُرْقانِ اَللّهُمَّ اَعِنَّا عَلی‏ صِیامِهِ‏مردم است و حجتهائی از هدایت و تمیز حق و باطل است خدایا کمک خده ما را بر روزه آن‏وَتَقَبَّلْهُ مِنَّا وَسَلِّمْنا فیهِ وَسَلِّمْنا مِنْهُ وَسَلِّمْهُ لَنا فی‏ یُسْرٍ مِنْکَ‏و آن را از ما بپذیر و سالم بدار ما را در این ماه و از این ماه و آن را نیز برای ما سالم گردان در آسانی‏وَعافِیَةٍ اِنَّکَ عَلی‏ کُلِّشَیْ‏ءٍ قَدیرٌ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ سیّم بخواند دعاءو تندرستی که براستی تو بر هر چیز قادری ای بخشاینده ای مهربان چهل و سیّم صحیفه کامله را در وقت رؤیت هلال سیّد بن طاوس روایت کرده که روزی حضرت امام‏زین‏العابدین‏علیه السلام در راهی‏می‏گذشت‏که نظرکردبه‏هلال ماه‏رمضان پس آنحضرت‏
ایستاد و گفت: اَیُّهَا الْخَلْقُ الْمُطیعُ الدَّائِبُ السَّریعُ الْمُتَرَدِّدُ فی‏ مَنازِلِ ای مخلوق فرمانبردار پیوسته (در حرکت) و شتابان و رفت و آمد کننده در منزلهای‏التَّقْدیرِ الْمُتَصَرِّفُ فی‏ فَلَکِ التَّدْبیرِ امَنْتُ بِمَنْ نَوَّرَ بِکَ الظُّلَمَ‏معیّن و گردش کننده در مدار تدبیر ایمان دارم به آن خدائی که تاریکیهاوَاَوْضَحَ بِکَ الْبُهَمَ وجَعَلَکَ ایَةً مِنْ ایاتِ مُلْکِهِ وَعَلامَةً مِنْ‏را به تو روشن کرد و راههای ناپیدا و مبهم را به تو آشکار کرده و تو را نشانه‏ای از نشانه‏های فرمانروائیش و علامتی‏عَلاماتِ سُلْطانِهِ فَحَدَّ بِکَ الزَّمانَ وَامْتَهَنَکَ بِالْکَمالِ وَالنُّقْصانِ‏از علامات سلطنتش قرار داده و زمان را به تو محدود ساخت و تو را واداشت به کمال و نقصان‏وَالطُّلُوعِ والْأُفُولِ وَالْإِنارَةِ وَالْکُسُوفِ فی‏ کُلِّ ذلِکَ اَنْتَ لَهُ مُطیعٌ‏و طلوع و غروب و پرتوافکنی و گرفتن و در تمام آنها تو در تحت فرمان او فرمانبرداری‏وَاِلی‏ اِرادَتِهِ سَریعٌ سُبْحانَهُ ما اَعْجَبَ ما دَبَّرَ مِنْ اَمْرِکَ وَاَلْطَفَ ماو بسوی اراده‏اش شتابان منزه است خدا که چه شگفت‏انگیز تدبیری در امر تو بکار برد و چه دقیق است‏صَنَعَ فی‏ شَاْنِکَ جَعَلَک مِفْتاحَ شَهْرٍ حادِثٍ لِأَمْرٍ حادِثٍ فَاَسْئَلُ اللَّهَ‏صنعتی که در کار تو انجام داده تو را کلید ماه نوی قرار داده برای کاری نو از خدارَبِّی‏ وَرَبَّکَ وَخالِقی‏ وَخالِقَکَ وَمُقَدِّری‏ وَمُقَدِّرَکَ وَمُصَوِّری‏پروردگار خود و پروردگار تو و آفریدگار خود و آفریدگار تو و تقدیر کننده خود و تقدیرکننده تو و صورت‏بخش خودوَمُصَوِّرَکَ اَنْ یُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ یَجْعَلَکَ هِلالَ‏و صورت‏گر تو خواهم که درود فرستد بر محمد و آل محمد و قرار دهد تو را ماه‏بَرَکةٍ لا تَمْحَقُهَا الْأَیَّامُ وَطَهارَةٍ لا تُدَنِّسُهَا الْأثامُ هِلالَ اَمْنٍ مِنَ‏برکتی که روزگار از بینَش نبرد و ماه پاکیزه‏ای که آلوده‏اش نکند گناهان ماه امنیت ازالأفاتِ وَسَلامَةٍ مِنَ السَّیِّئاتِ هِلالَ سَعْدٍ لا نَحْسَ فیهِ وَیُمْنٍ لاآفات و سلامتی از بدیها ماه خجسته و مسعودی که نحسی در آن نباشد و ماه میمونی که‏نَکَدَ مَعَهُ وَیُسْرٍ لا یُمازِجُهُ عُسْرٌ وَخَیْرٍ لا یَشُوبُهُ شَرٌّ هِلالَ اَمْنٍ‏ملالی با آن نباشد و ماه آسانی که با دشواری مخلوط نشود و ماه خیری که به شرّی آلوده نگردد ماه امنیت وَایمانٍ وَنِعْمَةٍ وَاِحْسانٍ وَسَلامَةٍ وَاِسْلامٍ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ و ایمان و نعمت و احسان و سلامتی و اسلام خدایا درود فرست بر محمدوَ الِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنا مِنْ اَرْضی‏ مَنْ طَلَعَ عَلَیْهِ وَاَزْکی‏ مَنْ نَظَرَ اِلَیْهِ‏و آل محمد و قرار ده ما را از خوشنودترین مردمی که این ماه بر او طلوع کرده و پاکیزه‏ترین کسانی که بدان نگاه کرده‏وَاَسْعَدَ مَنْ تَعَبَّدَ لَکَ فیهِ وَوَفِّقْنَا اللّهُمَّ فیهِ لِلطَّاعَةِ وَالتَّوْبَةِو سعادتمندترین کسی که پرستش تو را در آن کرده و موفق دار ما را خدایا در این ماه به فرمانبرداری و توبه‏وَاعْصِمْنا فیهِ مِنَ الاثامِ وَالْحَوبَةِ وَاَوْزِعْنا فیهِ شُکْرَ النِّعْمَةِ وَاَلْبِسْناو نگاهمان دار در آن از گناهان و خطا و الهام کن به ما در این ماه شکر نعمتت را و بپوشان به مافیهِ جُنَنَ الْعافِیَةِ وَاَتْمِمْ عَلَیْنا بِاسْتِکْمالِ طاعَتِکَ فیهِ الْمِنَّةَ اِنَّکَ اَنْتَ‏در این ماه سپرهای تندرستی و منّت خود را بوسیله انجام کامل اطاعتت بر ما تمام کن که براستی توئی‏الْمَنَّانُ الْحَمیدُ وَصَلَّی اللَّهُ عَلی‏ مُحَمَّدٍ و الِهِ الطَیِّبینَ وَاجْعَلْ لَنا فیهِ‏پر نمعت ستوده و درود خدا بر محمد و آل پاکش و مقرر دار برای ما در این ماه عَوناً مِنْکَ عَلی‏ ما نَدَبْتَنا اِلَیْهِ مِنْ مُفْتَرَضِ طاعَتِکَ وَتَقَبَّلْها اِنَّکَ کمکی از جانب خود برای انجام آنچه ما را بدان خواندی و طاعت واجب خود و بپذیر آن را که توالْأَکْرَمُ مِنْ کُلِّ کَریمٍ وَالْأَرْحَمُ مِنْ کُلِّ رَحیمٍ امینَ امینَ رَبَ‏کریم‏ترین همه کریمانی و مهربانتر از هر مهربانی آمین . . . . . . ای پروردگارالْعالَمینَ چهارم مجامعت با حلال خود کند و این از خصوصیّات این ماه است والاَّ درجهانیان در ماههای دیگر جماع در شب اوّل مکروه است پنجم غسل شب اوّل ماه کند و روایت شده که هر که در شب اوّل ماه رمضان غسل کند خارش بدن به او نرسد تا ماه رمضان آینده ششم در نهر جاری غسل کند و سی کف آب بر سر بریزد تا با طهارت معنوی باشد تا ماه رمضان آینده هفتم زیارت قبر امام حسین‏علیه السلام کند تا گناهانش ریخته شود و ثواب حجّاج و معتمرین آن سال را دریابد هشتم از این شب ابتدا کند به خواندن هزار رکعت نماز این ماه به‏
نحوی که در آخر قسم دوّم ذکر شد نهم دو رکعت نماز کند در این شب در هر رکعت حمد و سوره انعام بخواند و سؤال کند که حقّ تعالی کفایت کند او را و نگاه دارد او را از آنچه می‏ترسد و از دردها دهم بخواند دعای اللَّهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَکَ که در شب آخر ماه شعبان گذشت یازدهم بعد از نماز مغرب دستها را بلند کند و بخواند این دعاء وارده از حضرت جوادعلیه السلام را که‏
در اقبالست: اَللّهُمَّ یا مَنْ یَمْلِکُ التَّدْبیرَ وَهُوَ عَلی‏ کُلِّشَیْ‏ءٍ قَدیرٌ یا مَنْ خدایا ای که تدبیر امور بدست او است و او بر هر چیز قادر است ای که‏یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَما تُخْفِی الصُّدُورُ وَتُجِنُّ الضَّمیرُ وَهُوَمی‏داند خیانت چشمها را و آنچه را سینه‏ها پنهان کنند و دلها در خویش مستور دارند و او است‏اللَّطیفُ الْخَبیرُ اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مِمَّنْ نَوی‏ فَعَمِلَ وَلاتَجْعَلْنا مِمَّنْ شَقِیَ‏دقیق آگاه خدایا قرار ده ما را از کسانی که نیت کنند و بدنبالش عمل کنند و قرارمان مده از کسانی که بدبخت شده‏فَکَسِلَ وَلا مِمَّنْ هُوَ عَلی‏ غَیْرِ عَمَلٍ یَتَّکِلُ اَللّهُمَّ صَحِّحْ اَبْدانَنا مِنَ‏و تنبلی کرد و نه از کسانی که بر غیر کار و کوشش اعتماد کنند خدایا سالم گردان بدنهامان را ازالْعِلَلِ وَاَعِنَّا عَلی‏ مَا افْتَرَضْتَ عَلَیْنا مِنَ الْعَمَلِ حَتّی‏ یَنْقَضِیَ عَنَّابیماریها و کمکمان ده بر آنچه واجب کرده‏ای بر ما از عمل تا بگذرد از ما این ماه تو در حالیکه‏شَهْرُکَ هذا وَقَدْ اَدَّیْنا مَفْرُوضَکَ فیهِ عَلَیْنا اَللّهُمَّ اَعِنَّا عَلی‏ صِیامِهِ‏آنچه را بر ما واجب فرموده بودی انجام داده باشیم خدایا ما را بر روزه این ماه کمک ده وَوَفِّقْنا لِقِیامِهِ وَنَشِّطْنا فیهِ لِلصَّلاةِ وَلا تَحْجُبْنا مِنَ الْقِرآئَةِ وَسَهِّلْ و به شب زنده‏داریش موفقمان دار و برای خواندن نماز در این ماه نشاطی بما بده و از قرائت قرآن محروممان مدار و آسان‏لَنا فیهِ ایتآءَ الزَّکوةِ اَللّهُمَّ لا تُسَلِّطْ عَلَیْنا وَصَباً وَلا تَعَباً وَلا سَقَماًگردان بر ما پرداختن زکوة را خدایا چیره مگردان بر ما خستگی و سستی و نه رنج و نه بیماری‏وَلا عَطَباً اَللّهُمَّ ارْزُقْنا الْإِفْطارَ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ اَللّهُمَّ سَهِّلْ لَناو نه هلاکت را خدایا روزی ما کن افطار کردن از روزی حلال خدایا سهل کن بر مافیهِ ما قَسَمْتَهُ مِنْ رِزْقِکَ وَیَسِّرْ ما قَدَّرْتَهُ مِنْ اَمْرِکَ وَاجْعَلْهُ حَلالاًدر این ماه آن سهمی را که از روزیت نصیب ما کرده‏ای و آسان گردان آنچه را طبق فرمانت مقرر داشته‏ای و قرارش ده حلال طَیِّباً نَقِیّاً مِنَ الْأثامِ خالِصاً مِنَ الْأصارِ وَالْأَجْرامِ اَللّهُمَّ لا تُطْعِمْنا و پاک و پاکیزه از گناهان و خالص از معاصی و جنایات خدایا بر ما مخوران‏اِلاَّ طَیِّباً غَیْرَ خَبیثٍ وَلا حَرامٍ وَاجْعَلْ رِزْقَکَ لَنا حَلالاً لا یَشُوبُهُ‏جز خوراکی پاک که نه پلید باشد و نه حرام و قرار ده روزیت را برای ما حلال که آلوده به چرکی‏دَنَسٌ وَلا اَسْقامٌ یا مَنْ عِلْمُهُ بِالسِّرِّ کَعِلْمِهِ باِلْأَعْلانِ یا مُتَفَضِّلاً عَلی‏و بیماریها نباشد ای که دانائیش به نهان همانند دانائیش به آشکار است ای که‏عِبادِهِ بِالْإِحْسانِ یا مَنْ هُوَ عَلی‏ کُلِّشَیْ‏ءٍ قَدیرٌ وَبِکُلِّشَیْ‏ءٍ عَلیمٌ‏بر بندگانش به احسان تفضل فرمود ای که او بر هر چیز توانا است و به هر چیز داناخَبیرٌ اَلْهِمْنا ذِکْرَکَ وَجَنِّبْنا عُسْرَکَ وَاَنِلْنا یُسْرَکَ وَاهْدِنا لِلرَّشادِو آگاه است ذکر خود را به‏ما الهام‏کن واز دشواریت ما را برکنار دار و به دستورات آسانت برسانمان و به کارهای صواب راهنمائیمان کن‏وَوَفِّقْنا لِلسَّدادِ وَاعْصِمْنا مِنَ الْبَلایا وَصُنَّا مِنَ الْأَوْزارِ وَالْخَطایاو به کارهای محکم و درست موفقمان بدار و از بلاها محفوظمان دار و از گناهان و خطاها نگاهمان داریا مَنْ لا یَغْفِرُ عَظیمَ الذُّنُوبِ غَیْرُهُ وَلا یَکْشِفُ السُّوءَ اِلاَّ هُوَ یاای که نیامرزد گناهان بزرگ را جز او و برطرف نکند بدیها را جز او ای‏اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ وَاَکْرَمَ الْأَکْرَمینَ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ‏مهربانترین مهربانان و کریمترین کریمان درود فرست بر محمد و خاندان‏الطَّیِّبینَ وَاجْعَلْ صِیامَنا مَقْبُولاً وَبِالْبِرِّ وَالتَّقْوی‏ مَوْصُولاً وَکَذلِکَ‏پاکش و روزه ما را مقبول درگاهت فرما و به نیکی و پرهیزکاری پیوندش ده و هم‏چنین‏فَاجْعَلْ سَعْیَنا مَشْکُوراً وَقِیامَنا مَبْرُوراً وَقُرْ انَنا مَرْفُوعاً وَدُعآئَناکوشش ما را مورد تقدیر و شب زنده داریمان را نیک پذیرفته و قرآن ما را (که خوانده‏ایم) بالا رفته و دعامان رامَسْمُوعاً وَاهْدِنا لِلْحُسْنی‏ وَجَنِّبْنَا الْعُسْری‏ وَیَسِّرْنا لِلْیُسْری‏ وَاَعْلِ‏مقرون به اجابت فرما و ما را به کار نیک هدایت فرما و از دشواریها برکنارمان دار و مهیامان بدار برای آسانهالَنَا الدَّرَجاتِ وَضاعِفْ لَنا الْحَسَناتِ وَاقْبَلْ مِنَّا الصَّوْمَ وَالصَّلاةَو درجات ما را بالابر و حسنات ما را دو چندان کن و روزه و نماز ما را بپذیر وَاسْمَعْ مِنَّا الدَّعَواتِ وَاغْفِرْ لَنَا الْخَطیئاتِ وَتَجاوَزْ عَنَّا السَّیِّئاتِ و دعاهای ما را بشنو و خطاهای ما را بیامرز و از گناهان ما درگذروَاجْعَلْنا مِنَ الْعامِلینَ الْفائِزینَ وَلا تَجْعَلْنا مِنَ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ‏و قرار ده ما را از عمل کنندگان کامیاب و قرارمان مده از غضب شدگان و نه ازوَلاَ الضَّآلّینَ حَتّی‏ یَنْقَضِیَ شَهْرُ رَمَضانَ عَنَّا وَقَدْ قَبِلْتَ فیهِ صِیامَناگمراهان تا بگذرد از ما ماه رمضان و تو روزه و شب زنده‏داریمان را پذیرفته باشی‏وَقِیامَنا وَزَکَّیْتَ فیهِ اَعْمالَنا وَغَفَرْتَ فیهِ ذُنوبَنا وَاَجْزَلْتَ فیهِ مِنْ‏و اعمال ما را پاک و پاکیزه کرده و گناهانمان را آمرزیده باشی و بهره ما را در این‏کُلِّ خَیْرٍ نَصیبَنا فَاِنَّکَ الْإِلهُ الْمُجیبُ وَالرَّبُّ الْقَریبُ وَاَنْتَ بِکُلِ‏ماه از هر خیر و نیکی به حد کامل داده باشی که براستی توئی معبود اجابت کننده و پروردگار نزدیک و تو بر هرشَیْ‏ءٍ مُحیطٌ دوازدهم بخواند در این شب این دعای مأثور از حضرت صادق‏علیه السلام را که‏چیز احاطه داری در اقبال است: اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ مُنَزِّلَ الْقُرْآنِ هذا شَهْرُ رَمَضانَ خدایا ای پروردگار ماه رمضان و فرو فرستنده قرآن این ماه رمضان است‏الَّذی‏ اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ وَاَنْزَلْتَ فیهِ آیاتٍ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی‏که در آن قرآن را نازل فرموده‏ای و در آن آیه‏هائی است که آنها حجتهای هدایت‏وَالْفُرْقانِ اَللّهُمَّ ارْزُقْنا صِیامَهُ وَاَعِنَّا عَلی‏ قِیامِهِ اَللّهُمَّ سَلِّمْهُ لَناو تمیز حق و باطل است خدایا روزه‏اش را روزی ما گردان و بر شب زنده‏داریش به ما کمک کن خدایا این ماه را برای ما سالم‏وَسَلِّمْنا فیهِ وَتَسَلَّمْهُ مِنَّا فی‏ یُسْرٍ مِنْکَ وَمُعافاةٍ وَاجْعَلْ فیمابدار و ما را در آن به سلامت دارو آن را در آسانی و تندرستی کاملی از جانب خود از ماتَقْضی‏ وَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَکیمِ‏دریافتش کن و قرار ده در آن قضا و قدر حتمی خود و در آن دستور حکیمانه که جدا کنی‏فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْرِ مِنَ الْقَضآءِ الَّذی‏ لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْ تَکْتُبَنی‏ مِنْ‏در شب قدر از آن قضا و قدر حتمی و مسلّمی که برگشت ندارد و تغییرپذیر نیست که نام ما را بنویسی در حُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِزمره حاجیان خانه محترمت (کعبه) آنانکه حجشان پذیرفته و سعیشان مورد تقدیرذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ وَاجْعَلْ فیما تَقْضی‏ وَتُقَدِّرُ اَنْ‏و گناهانشان آمرزیده و بدیهاشان جبران شده است و قرار ده در آنچه مقدر فرمائی که‏تُطیلَ عُمْری‏ وَتُوَسِّعَ عَلیَّ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ سیزدهم‏بخوانددعای چهل‏عمرم را طولانی فرموده و از روزی حلال خود بر من توسعه دهی وچهارم‏صحیفه کامله را چهاردهم بخواند: اَللّهُمَّ اِنَّ هذا شَهْرُ رَمَضانَ الخ‏که سید خدایا این ماه رمضان است در اقبال نقل فرموده و بسیار طولانی است پانزدهم بخواند اَللّهُمَّ اِنَّهُ قَدْ دَخَلَ شَهْرُ خدایا براستی ماه رمضان آمدرَمَضانَ اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذی‏ اَنزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ وَجَعَلْتَهُ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی‏آن ماهی که قرآن را در آن نازل فرمودی و آن را حجتهائی از هدایت و تمیزوَالْفُرْقانِ اَللّهُمَّ فَبارِکْ لَنا فی‏ شَهْرِ رَمَضانَ وَاَعِنَّا عَلی‏ صِیامِهِ(حق و باطل) قرار دادی خدایا پس برکت ده به ما در ماه رمضان و بر روزه‏وَصَلَواتِهِ وَتَقَبَّلْهُ مِنَّا روایت است که حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله چون ماه رمضان داخل‏و نمازهایش ما را یاری ده و آن را از ما بپذیر می‏شد این دعا را می‏خواند شانزدهم ونیز روایت است که حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله در شب اوّل ماه رمضان این دعا را می‏خواندند اَلْحَمْدَ للَّهِ‏ِ الَّذی‏ اَکْرَمَنا بِکَ اَیُّهَا الشَّهرُ سپاس خدائی را که ما را بوسیله تو گرامی داشت ای ماه‏الْمُبارَکُ اَللّهُمَّ فَقَوِّنا عَلی‏ صِیامِنا وَقِیامِنا وَثبِّتْ اَقْدامَنا وَانْصُرْنامبارک خدایا به ما نیرو ده بر روزه‏مان و شب زنده‏داریمان و گامهای ما را پابرجا کن‏عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرینَ اَللّهُمَّ اَنْتَ الْواحِدُ فَلا وَلَدَ لَکَ وَاَنْتَ الصَّمَدُو بر مردمان کافر یاریمان ده خدایا توئی یگانه که فرزند نداری و توئی بی‏نیازی فلا شِبْهَ لَکَ وَاَنْتَ الْعَزیزُ فَلا یُعِزُّکَ شَیْ‏ءٌ وَاَنْتَ الْغَنِیُّ وَاَ نَا الْفَقیرُ که شبیه نداری و توئی عزیزی که چیزی به تو عزت نبخشد و توئی بی‏نیاز و منم نیازمندوَاَنْتَ الْمَوْلی‏ وَاَ نَا الْعَبْدُ وَاَنْتَ الْغَفُورُ وَاَ نَا الْمُذْنِبُ وَاَنْتَ الرَّحیمُ‏و توئی سرور و منم بنده و توئی آمرزنده و منم گنهکار و توئی مهربان‏وَاَ نَا الْمُخْطِئُ وَاَنْتَ الْخالِقُ وَاَ نَا الْمَخْلُوقُ وَاَنْتَ الْحَیُّ وَاَ نَا الْمَیِّتُ‏و منم خطاکار و توئی آفریننده و منم آفریده و توئی زنده و منم مرده‏اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ اَنْ تَغْفِرَ لی‏ وَتَرْحَمَنی‏ وَتَجاوَزَ عَنّی‏ اِنَّکَ عَلی‏از تو خواهم به رحمتت که مرا بیامرزی و از من درگذری که براستی تو بر هرکُلِّشَیْ‏ءٍ قَدیرٌ هفدهم درباب اوّل گذشت ذکر استحباب خواندن دعای جوشن کبیر درچیز توانائی اوّل ماه رمضان هیجدهم بخواند دعاء حجّ را که در اوّل ماه گذشت نوزدهم چون ماه رمضان شروع شود سزاوار است تکثیر تلاوت قرآن ومروی است که حضرت صادق‏علیه السلام در وقت تلاوت‏
قرآن قبل از قرائت این دعا را می‏خواندند: اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَشْهَدُ اَنَّ هذا کِتابُکَ خدایا من گواهی دهم که این کتابی است‏الْمُنْزَلُ مِنْ عِنْدِکَ عَلی‏ رَسُولِکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ‏که نازل شده از نزد تو بر فرستاده‏ات محمد بن عبداللّه صلی الله علیه‏وَ الِهِ وَکَلامُکَ النَّاطِقُ عَلی‏ لِسانِ نَبِیِّکَ جَعَلْتَهُ هادِیاً مِنْکَ اِلی‏و آله و کلام گویای تو است که بر زبان پیغمبرت جاری گشته و آن را راهنمای خود برخَلْقِکَ وَحَبْلاً مُتَّصِلاً فیما بَیْنَکَ وَبَیْنَ عِبادِکَ اَللّهُمَّ اِنّی‏ نَشَرْتُ‏خلق خویش قرار دادی و رشته پیوسته‏ای در مابین خود و مابین بندگانت گردانیدی خدایا من باز کردم (پیش‏عَهْدَکَ وَکِتابَکَ اَللّهُمَّ فَاجْعَلْ نَظَری‏ فیهِ عِبادَةً وَقِرآئَتی‏ فیهِ فِکْراًرویم) عهد و کتاب تو را خدایا پس قرار ده نظر مرا در آن عبادت و قرائتم را در آن از روی اندیشه‏وَفِکْری‏ فیهِ اعْتِباراً وَاجْعَلْنی‏ مِمَّنْ اتَّعَظَ بِبَیانِ مَواعِظِکَ فیهِ‏و فکرم را در آن عبرت آور و بگردانم از کسانی‏که پند گیرد به بیان پندهای تو در آن وَاجْتَنَبَ مَعاصیکَ وَلا تَطْبَعْ عِنْدَ قِرائَتی‏ عَلی‏ سَمْعی‏ وَلا تَجْعَلْ و از معصیتهایت دوری کند و مُهر مَزَن هنگام خواندنم بر گوش من و میندازعَلی‏ بَصَری‏ غِشاوَةً وَلا تَجْعَلْ قِرائَتی‏ قِرائَةً لا تَدَبُّرَ فیها بَلِ‏بر دیده‏ام پرده و مگردان خواندنم را خواندنی که تدبر در آن نباشد بلکه‏اجْعَلْنی‏ اَتَدَبَّرُ ایاتِهِ وَاَحْکامَهُ آخِذاً بِشَرایِعِ دینِکَ وَلا تَجْعَلْ‏چنانم کن که تدبر کنم در آیات واحکامش و در برگیرم دستورات دین تو را و قرار مده‏نَظَری‏ فیهِ غَفْلَةً وَلا قِرائَتی‏ هَذَراً اِنَّکَ اَنْتَ الرَّؤُفُ الرَّحیمُ وبعد ازنظر مرا در آن نظر بی‏خبری و نه قرائتم را بیهوده که براستی تو رؤوف و مهربانی قرائت قرآن مجید این دعا را می‏خواندند: اَللّهُمَّ اِنّی‏ قَدْ قَرَاْتُ ما قَضَیْتَ مِنْ خدایا من خواندم آنچه را حکم کرده بودی ازکِتابِکَ الَّذی‏ اَنْزَلْتَهُ عَلی‏ نَبِیِّکَ الصَّادِقِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ فَلَکَ‏کتابت همان کتابی که نازل فرمودی بر پیامبر راستگویت درود تو بر او و آلش پس الْحَمْدُ رَبَّنا اَللّهُمَّ اجْعَلْنی‏ مِمَّنْ یُحِلُّ حَلالَهُ وَیُحَرِّمُ حَرامَهُ وَیُؤْمِنُ حمد خاص تو است ای پروردگار ما خدایا بگردانم از کسانی که حلال می‏شمرد حلالش را و حرام داند حرامش را و ایمان‏بِمُحْکَمِهِ وَمُتَشابِهِهِ وَاجْعَلْهُ لی‏ اُنْساً فی‏ قَبْری‏ وَاُنْساً فی‏ حَشْری‏دارد به محکم و متشابه آن و آن را همدم من در قبرم و همدمم در روز محشرم قرار ده‏وَاجْعَلْنی‏ مِمَّنْ تُرْقیهِ بِکُلِّ ایَةٍ قَرَاَها دَرَجَةً فی‏ اَعْلا عِلِّیّینَ امینَ‏و قرار ده مرا از کسانی‏که بالا بری او را به هر آیه از آن که بخواند به درجه‏ای در بالاترین جایگاههای بهشت اجابت فرما رَبَّ الْعالَمینَ‏
ای پروردگار جهانیان‏
روز اوّل‏
و در آن چند عملست اوّل غسل کردن در آب جاری و ریختن سی کف آب بر سر که باعث ایمنی از جمیع دردها و بیماریها است در تمام سال دوّم کفی از گلاب بر رُو بزند تا از خواری و پریشانی نجات یابد و قدری هم بر سر خود بزند تا در آن سال از سرسام ایمن شود سیّم دو رکعت نماز اوّل ماه و تصدّق را به عمل آورد چهارم دو رکعت نماز کند در رکعت اوّل حمد و اِنَّا فَتَحْنا و در رکعت دوّم حَمْد و هر سوره که خواهد بخواند تا حق تعالی جمیع بدیها را در آن سال از او دور گرداند و در حفظ خدا باشد تا سال آینده پنجم بعد از طلوع فجر این دعا بخواند:
اَللّهُمَّ قَدْ حَضَرَ شَهْرُ رَمَضانَ وَقَدِ افْتَرَضْتَ عَلَیْنا صِیامَهُ وَاَنْزَلْتَ‏خدایا ماه رمضان آمد و تو روزه آن را بر ما واجب کرده‏ای و نازل فرموده‏ای‏فیهِ الْقُرآنَ هُدیً لِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی‏ وَالْفُرْقانِ اَللّهُمَّ اَعِنَّادر آن قرآن را که راهنمای مردم و حجتهائی از هدایت و تمیز (میان حق و باطل) است خدایا کمک ده ما راعَلی‏ صِیامِهِ وَتَقَبَّلْهُ مِنَّا وَتَسَلَّمْهُ مِنَّا وَسَلِّمْهُ لَنا فی‏ یُسْرٍ مِنَکَ‏بر گرفتن روزه‏اش و آن را از ما بپذیر و بخوبی از ما دریافتش کن و سالمش گردان برای ما در آسودگی‏وَعافِیَةٍ اِنَّکَ عَلی‏ کُلِّشَیْ‏ءٍ قَدیرٌ ششم بخواند دعاء چهل و چهارم صحیفه کامله‏و عافیت خودت که همانا تو بر هر چیز توانائی را اگر در شب نخوانده هفتم علامه مجلسی در زادالمعاد فرموده کلینی و شیخ طوسی و دیگران به سند صحیح روایت کرده‏اند که حضرت امام موسی کاظم‏علیه السلام فرمود که در ماه مبارک رمضان در اوّل سال یعنی روز اوّل ماه چنانچه عُلماء فهمیده‏اند این دعا را بخوان و فرمود که هر که این دعا را برای رضای خدا و بی‏شائبه اغراض فاسده و ریا بخواند در آن سال به او نرسد فتنه و گمراهی و نه آفتی که ضرر رساند بدین او یا بدن او و حق تعالی او را حفظ
کند از شرّ آنچه در آن سال واقع می‏شود از بلاها و دعا این است: اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ خدایا من از تو خواهم‏بِاسْمِکَ الَّذی‏ دانَ لَهُ کُلُّشَیْ‏ءٍ وَبِرَحْمَتِکَ الَّتی‏ وَسِعَتْ کُلَّشَیْ‏ءٍبه حق آن نامت که گردن نهاد در برابرش هر چیز و بدان رحمتت که فراگرفت هر چیز راوَبِعَظَمَتِکَ الَّتی‏ تَواضَعَ لَها کُلُّشَیْ‏ءٍ وَبِعِزَّتِکَ الَّتی‏ قَهَرْتَ کُلَّشَیْ‏ءٍو بدان بزرگیت که فروتن شد در برابرش هر چیز و بدان عزتت که مقهور کرد هر چیز راوَبِقُوَّتِکَ الَّتی‏ خَضَعَ لَها کُلُّشَیْ‏ءٍ وَبِجَبَرُوتِکَ الَّتی‏ غَلَبَتْ کُلَّشَیْ‏ءٍو بدان نیرویت که خاضع شد در برابرش هر چیز و به جبروتت که غالب آمد بر هر چیز وَبِعِلْمِکَ الَّذی‏ اَحاطَ بِکُلِّشَیْ‏ءٍ یا نُورُ یا قُدُّوسُ یا اَوَّلُ قبْلَ و بدانشت که هر چیز را احاطه کرده‏ای نور و ای منزه از هر عیب ای نخست پیش ازکُلِّشَیْ‏ءٍ [وَیا باقِیاً بَعْدَ کُلِّشَیْ‏ءٍ] یااَللَّهُ یارَحْمنُ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ‏هر چیز و ای باقی پس از هر چیز ای بخشاینده درود فرست بر محمد و آل‏مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی‏ تُغَیِّرُ النِّعَمَ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی‏محمد و بیامرز از من گناهانی را که نعمتها را تغییر دهد و بیامرز از من گناهانی را که‏تُنْزِلُ النِّقَمَ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی‏ تَقْطَعُ الرَّجآءَ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ‏رنج و عذاب فرو ریزد و بیامرز از من گناهانی را که امید را قطع کند و بیامرز از من گناهانی راالَّتی‏ تُدیلُ الْأَعْدآءَ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَرُدُّ الدُّعآءَ وَاغْفِرْ لِیَ‏که دشمنان را چیره کند و بیامرز از من گناهانی را که دعا را باز گرداند و بیامرز از من‏الذُّنُوبَ الَّتی‏ یُسْتَحَقُّ بِها نُزُولُ الْبَلاءِ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی‏گناهانی که مردم را مستحق نزول بلا گرداند و بیامرز از من گناهانی را که‏تَحْبِسُ غَیْثَ السَّمآءِ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی‏ تَکْشِفُ الْغِطآءَ وَاغْفِرْباران آسمان را جلوگیری کند و بیامرز از من گناهانی را که پرده را بالا زند و بیامرزلِیَ الذُّنُوبَ الَّتی‏ تُعَجِّلُ الْفَنآءَ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی‏ تُورِثُ النَّدَمَ‏از من گناهانی را که در نابودی شتاب کند و بیامرز از من گناهانی را که پشیمانی آردوَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی‏ تَهْتِکُ الْعِصَمَ وَاَلْبِسْنی‏ دِرْعَکَ الْحَصینَةَو بیامرز از من گناهانی را که پرده‏ها را بدرد و زره محکمت را که پاره شدنی نیست‏الَّتی‏ لا تُرامُ وَعافِنی‏ مِنْ شَرِّ ما اُحاذِرُ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ فی‏ مُسْتَقْبَلِ‏بر من بپوشان و سلامتم بدار از شر آنچه حذر می‏کنم از آن در شب و روز در روزهای آینده‏سَنَتی‏ هذِهِ اَللّهُمَّ رَبَّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَرَبَّ الْأَرَضینَ السَّبْعِ وَماامسال من خدایا ای پروردگار آسمانهای هفتگانه و ای پروردگار زمینهای هفتگانه و آنچه‏فیهِنَّ وَما بَیْنَهُنَّ وَرَبَّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ وَرَبَّ السْبْعِ الْمَثانی‏در آنها و آنچه مابین آنها است و ای پروردگار عرش عظیم و پروردگار هفت آیه (یعنی سوره حمد یا هفت سوره) وَالْقُرْآنِ الْعَظیمِ وَرَبَّ اِسْرافیلَ وَمیکآئیلَ وَجَبْرَئیلَ وَرَبَّ مُحَمَّدٍ و قرآن بزرگ و پروردگار اسرافیل و میکائیل و جبرئیل و پروردگار محمدصَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلینَ وَخاتَِمِ النَّبِیّینَ اَسْئَلُکَ بِکَ وَبِماصلی الله علیه و آله آقای رسولان و خاتم پیمبران از تو خواهم به حق خودت و به حق آنچه‏سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ یا عَظیمُ اَنْتَ الَّذی‏ تَمُنُّ بِالْعَظیمِ وَتَدْفَعُ کُلَ‏خود را بدان نام نهاده‏ای ای خدای بزرگ توئی که به نعمت عظیم منت نهی و هر محذور را دفع کنی‏مَحْذُورٍ وَتُعْطی‏ کُلَّ جَزِیلٍ وَتُضاعِفُ الْحَسَناتِ بِالْقَلیلِ وَبِالْکَثیرِو هر عطای شایانی را تو عطا کنی و دو چندان کنی کارهای نیک را به کم و زیادوَتَفْعَلُ ما تَشآءُ یا قَدیرُ یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ‏و می‏کنی هر کاری را بخواهی ای توانا ای خدا ای بخشاینده درود فرست بر محمد و خاندانش‏وَاَلْبِسْنی‏ فی‏ مُسْتَقْبَلِ سَنَتی‏ هذِهِ سِتْرَکَ وَنَضِّرْ وَجْهی‏ بِنُورِکَ‏و بپوشان بر من در آینده این سال پرده خویش را و چهره‏ام را به نور خویش منور گردان‏وَاَحِبَّنی‏ بِمَحبَّتِکَ وَبَلِّغْنی‏ رِضْوانَکَ وَشَریفَ کَرامَتِکَ وَجَسیمَ‏و به محبت خویش دوستم بدار و مرا به مقام خوشنودی خود و بزرگواری شریفت و عطای بزرگت‏عَطِیَّتِکَ وَاَعْطِنی‏ مِنْ خَیْرِ ما عِنْدَکَ وَمِنْ خَیْرِ ما اَنْتَ مُعْطیهِ اَحَداًنائل گردان و عطا کن به من از بهترین چیزی که نزد تو است و از بهتر چیزی که عطا می‏کنی بر یکی‏مِنْ خَلْقِکَ وَاَلْبِسْنی‏ مَعَ ذلِکَ عافِیَتَکَ یا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوی‏ وَیااز خلق خویش و با آنها لباس عافیتت را هم بر من بپوشان ای مرجع هر شکایت و ای‏شاهِدَ کُلِّ نَجْوی‏ وَیا عالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ وَیا دافِعَ ما تَشآءُ مِنْ بَلِیَّةٍ یاگواه بر هر راز و ای دانای هر پنهان و ای جلوگیرنده از هر بلا که خواهی ای‏کَریمَ الْعَفْوِ یا حَسَنَ التَّجاوُزِ تَوَفَّنی‏ عَلی‏ مِلَّةِ اِبْراهیمَ وَفِطْرَتِهِ‏بزرگوار گذشت ای نیکو درگذر بمیران مرا بر کیش ابراهیم و فطرت اووَعَلی‏ دینِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ و الِهِ وَسُنَّتِهِ وَعَلی‏ خَیْرِ الْوَفاةِو بر دین محمد صلی الله علیه و آله و طریقه‏اش و بر بهترین مردنها فَتَوَفَّنی‏ مُوالِیاً لِأَولِیآئِکَ وَمُعادِیاً لِأَعْدآئِکَ اَللّهُمَّ وَجَنِّبْنی‏ فی‏ هذِهِ پس بمیرانم در آن حال که دوست دار دوستانت و دشمن دشمنانت باشم خدایا و مرا در این‏السَّنَةِ کُلَّ عَمَلٍ اَوْ قَوْلٍ اَوْ فِعْلٍ یُباعِدُنی‏ مِنْکَ وَاَجْلُِبْنی‏ اِلَی‏ کُلِ‏سال از هر کاری یا گفتاری یا عملی که مرا از تو دور کند دورم بدار و بسوی کار یا گفتار یاعَمَلٍ اَوْ قَوْلٍ اَوْ فِعْلٍ یُقَرِّبُنی‏ مِنْکَ فی‏ هذِهِ السَّنَةِ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ‏عملی که مرا در این سال به تو نزدیک سازد بکشانم ای مهربانترین مهربانان‏وَامْنَعْنی‏ مِنْ کُلِّ عَمَلٍ اَوْ قَوْلٍ اَوْ فِعْلٍ یَکُونُ مِنّی‏ اَخافُ ضَرَرَو بازم دار از هر کاری یا گفتاری یا کرداری که از من سر زند و از سرانجام زیان‏آورش‏عاقِبَتِهِ وَاَخافُ مَقْتَکَ اِیَّایَ عَلَیْهِ حِذارَ اَنْ تَصْرِفَ وَجْهَکَ الْکَریمَ‏بیمناک باشم و از خشمت بخاطر آن بر خویش بترسم، بترسم از اینکه توجه کریمانه‏ات‏عَنّی‏ فَاَسْتَوجِبَ بِهِ نَقْصاً مِنْ حَظٍّ لی‏ عِنْدَکَ یا رَؤُفُ یا رَحیمُ‏را از من بگردانی و بدان جهت مستوجب نقصانی از بهره‏ای که پیش تو دارم گردم ای با عطوفت ای مهربان‏اَللّهُمَّ اجْعَلْنی‏ فی‏ مُسْتَقْبَلِ سَنَتی‏ هذِهِ فی‏ حِفْظِکَ َوفی‏ جِوارِکَ‏خدایا در آینده امسال مرا در حفظ و پناه‏وَفی‏ کَنَفِکَ وَجَلِّلْنی‏ سِتْرَ عافِیَتِکَ وَهَبْ لی‏ کَرامَتَکَ عَزَّ جارُکَ وَجَلَ‏و کنف خودت قرارم ده و پرده عافیت خود را بر من بپوشان و از بزرگواری خویش بر من ببخش عزیز است پناهنده به توثَنآؤُکَ وَلا اِلهَ غَیْرُکَ اَللّهُمَّ اجْعَلْنی‏ تابِعاً لِصالِحی‏ مَنْ مَضی‏ مِنْ‏و والا است ستایشت و معبودی جز تو نیست خدایا مرا پیرو شایستگان از اولیاء گذشته‏ات قرارم ده‏اَوْلِیآئِکَ وَاَلْحِقْنی‏ بِهِمْ وَاجْعَلْنی‏ مُسَلِّماً لِمَنْ قالَ بِالصِّدْقِ عَلَیْکَ‏و بدانها ملحقم کن و چنانم کن که برای آنانکه از جانب تو به حقیقت سخن گفتندمِنْهُمْ وَاَعُوذُ بِکَ اللّهُمَّ اَنْ تُحیطَ بی‏ خَطیئَتی‏ وَظُلْمی‏ وَاِسْرافی‏تسلیم باشم و پناه می‏برم به تو خدایا از اینکه فرا گیردم خطا و ستم و زیاده‏رویم‏عَلی‏ نَفْسی‏ وَاتِّباعی‏ لِهَوایَ وَاشْتِغالی‏ بِشَهَواتی‏ فَیَحُولُ ذلِکَ‏بر خویشتن و پیرویم از هوای نفس و سرگرمیم به شهوات و در نتیجه آنها میان من بَیْنی‏ وَبَیْنَ رَحْمَتِکَ وَرِضْوانِکَ فَاَکُونُ مَنْسِیّاً عِنْدَکَ مُتَعَرِّضاً و رحمت و خوشنودی تو حائل گردد و کار بدانجا کشد که فراموش درگاهت شوم و بدانچه موجب خشم‏لِسَخَطِکَ وَنِقْمَتِکَ اَللّهُمَّ وَفِّقْنی‏ لِکُلِّ عَمَلٍ صالِحٍ تَرْضی‏ بِهِ عَنّی‏و عقوبت تو است دست زنم خدایا موفقم بدار برای هر عمل شایسته‏ای که به وسیله آن از من خشنودوَقَرِّبْنی‏ اِلَیْکَ زُلْفی‏ اَللّهُمَّ کَما کَفَیْتَ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ‏شوی و مرا به مقام قرب خویش نزدیک کن خدایا چنانچه هراس دشمن را از پیامبرت محمد صلی الله علیه‏وَ الِهِ هَوْلَ عَدُوِّهِ وَفَرَّجْتَ هَمَّهُ وَکَشَفْتَ غَمَّهُ وَصَدَقْتَهُ وَعْدَکَ‏و آله کفایت فرمودی و اندوهش را برطرف کردی و غمش را زدودی و به وعده‏ات درباره‏اش وفا کردی‏وَاَنْجَزْتَ لَهُ عَهْدَکَ اَللّهُمَّ فَبِذلِکَ فَاکْفِنی‏ هَوْلَ هذِهِ السَّنَةِ وَآفاتِهاو پیمانت را با او به پایان رساندی خدایا به همان ترتیب هراس این سال و آفات‏وَاَسْقامَها وَفِتْنَتَها وَشُرُورَها وَاَحزانَها وَضیقَ الْمَعاشِ فیهاو امراض و بلاها و شرور و اندوهها و تنگی و فشار زندگی را از من دور فرماوَبَلِّغْنی‏ بِرَحْمَتِکَ کَمالَ الْعافِیَةِ بِتَمامِ دَوامِ النِّعْمَةِ عِنْدی‏ اِلی‏ مُنْتَهی‏و به رحمت خویش برسان مرا به کمال عافیت بوسیله ادامه نعمتت که پیش من داری تا پایان‏اَجَلی‏ اَسْئَلُکَ سُؤالَ مَنْ اَسآءَ وَظَلَمَ وَاسْتَکانَ وَاعْتَرَفَ وَاَسْئَلُکَ اَنْ‏عمرم، و از تو خواهم خواستن کسی که گناه کرده و بر خویش ستم کرده و به حال بیچارگی افتاده و به گناه خویش معترف است از تو خواهم‏تَغْفِرَ لی‏ ما مَضی‏ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتی‏ حَصَرَتْها حَفَظَتُکَ وَاَحْصَتْهاکه بیامرزی گناهان گذشته مرا آنها را که نگهبانانت ثبت کرده و فرشتگان‏کِرامُ مَلائِکَتِکَ عَلَیَّ وَاَنْ تَعْصِمَنی‏ اِلهی‏ مِنَ الذُّنُوبِ فیما بَقِیَ‏بزرگوارت شماره کرده‏اند و نگاهم داری خدایا از گناهان در آینده‏مِنْ عُمْری‏ اِلی‏ مُنْتَهی‏اَجَلی‏ یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ صَلِّ عَلَی‏عمرم تا پایان عمرم ای خدا ای بخشاینده ای مهربان درود فرست برمُحمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَ اتِنی‏ کُلَّ ما سَئَلْتُکَ وَرَغِبْتُ اِلَیْکَ فیهِ‏محمد و خاندان محمد و بده به من همه آنچه را از تو خواستم و درباره‏اش مشتاقانه به درگاهت آمدم فَاِنَّکَ اَمَرْتَنی‏ بِالدُّعاءِ وَتَکَفَّلْتَ لی‏ بِالْإِجابَةِ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ زیرا تو خود دستور دعایم دادی و اجابت آن را نیز برایم به عهده گرفتی ای مهربانترین مهربانان فقیر گوید که سیّد این دعا را در شب اوّل ماه ذکر فرموده روز ششم سنه دویست و یک مردم بیعت کردند با حضرت امام رضاعلیه السلام و سیّد روایت کرده که برای شکرانه این نعمت دو رکعت نماز در این روز بگذارند در هر رکعت بعد از حمد بیست و پنج مرتبه توحید بخوانند شب سیزدهم اوّل لیالی بیض است و در آن سه عملست اول غسل دوم چهار رکعت نماز در هر رکعت حمد و بیست و پنج مرتبه توحید سیّم دو رکعت نماز که در شب سیزدهم رجب و شعبان نیز خوانده می‏شود در هر رکعت بعد از حمد یس و تَبارَکَ الْمُلْک و توحید بخواند و در شب چهاردهم این نماز خوانده می‏شود به چهار رکعت به دو سلام و در سابق در شرح دعای مجیر گذشت که هر که آن را در ایّام البیض ماه رمضان بخواند گناهانش آمرزیده شود اگرچه به عدد قطرات باران و برگ درختان و ریگ بیابان باشد شب پانزدهم از لیالی متبرکه است و در آن چند عملست: اوّل غسل دوّم زیارت امام حسین‏علیه السلام سیّم شش رکعت نماز به حمد و یس و تبارک و توحید چهارم صد رکعت نماز در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند شیخ مفید در مقنعه از حضرت امیرالمؤمنین‏علیه السلام روایت کرده که هر که این عمل را بجا آورد حق تعالی بفرستد بسوی او ده ملائکه که دفع کنند از او دشمنان او را از جنّ و انس و بفرستد سی فرشته نزد مَوْت او که او را ایمن کنند از آتش پنجم روایت شده که از حضرت صادق‏علیه السلام سؤال کردند که چه می‏فرمائی در حق کسی‏که حاضر شود نزد قبر حسین‏علیه السلام در شب نیمه ماه رمضان فرمود بَه بَه کسی‏که نماز گذارد نزد قبر آن حضرت در شب نیمه ماه رمضان ده رکعت بعد از نماز عشاء و این نماز غیر از نافله شب باشد و بخواند در هر رکعت بعد از حمد قُلْ هُوَاللَّهُ اَحَدٌ ده مرتبه و پناه ببرد به خداوند تعالی از آتش جهنّم حق تعالی او را آزاد از آتش ثبت فرماید و از دنیا نرود تا در خواب به‏بیند ملائکه‏ای که بشارت دهند او را به بهشت و ملائکه‏ای که ایمن گردانند او را از آتش روز نیمه سنه دوّم ولادت با سعادت حضرت امام حسن مجتبی‏علیه السلام واقع شد و شیخ مفید فرموده که تولّد امام محمد تقی‏علیه السلام در سنه صد و نود و پنج در این روز بوده لکن مشهور در غیر این روز است بهرحال روز بسیار شریفی است و صدقات و مَبَرّات در آن فضلیت بسیار دارد شب هفدهم شب بسیار مبارکیست و در آن شب لشکر حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله با لشکر کفّار قریش ملاقات کردند در بدر و در روزش جنگ بدر واقع شد و حق تعالی لشکر آن حضرت را بر مشرکین ظفر داد و آن اعظم فتوحات اسلام بود لهذا علماء فرموده‏اند که در آن روز مستحب است صدقه و شکر خدا بسیار نمودن و غسل و عبادت در شبش نیز فضیلت عظیم دارد مؤلف گوید که روایات بسیار وارد شده که در آن شب بَدْر حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله با اصحاب فرمود کیست امشب برای ما برود از چاه آب بکشد بیاورد اصحاب سُکوت کردند و هیچکدام اِقدام بر این کار نکردند حضرت امیرالمؤمنین‏علیه السلام مشکی برداشت به طلب آب بیرون رفت و آن شب شبی بود سرد و باد می‏آمد و ظلمت داشت پس رسید به چاه آب و آن چاهی بود بسیار گود و تاریک و آن حضرت دَلْوی نیافت تا از چاه آب کشد لاجَرَم به چاه پایین رفت و مشک را پر کرد و بیرون آمد رو کرد به آمدن که ناگاه باد سختی برخورد به آن حضرت که آن جناب از سختی آن نشست تا برطرف شد پس برخاست و حرکت فرمود که ناگاه باد سختی دیگر مانند آن آمد آن حضرت نشست تا او نیز ردّ شد دیگر باره برخواست برود برود مرتبه سیّم نیز همان نحو بادی رسید و آن حضرت نشست و چون ردّ شد برخاست و خود را به حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله رسانید حضرت پرسید که یا اَبَاالحسن برای چه دیرآمدی عرض کرد که سه مرتبه بادی به من رسید که بسیار سخت بود و مرا لرزه فراگرفت و مَکْثَم به جهت برطرف شدن آن بادها بود فرمود آیا دانستی آنها چه بود یا علیّ عرض کردنه فرمود آن اوّل جبرئیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند و دیگری میکائیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند و پس از آن اسرافیل بود با هزار ملائکه که سلام کرد بر تو و سلام کردند و اینها فرود آمدند به جهت مَدَدِ ما فقیر گوید که اشاره به همین است قول آن کسی که گفته که از برای امیرالمؤمنین‏علیه السلام در یک شب سه هزار و سه منقبت بوده و اشاره به همین نموده سیّد حمیری در شعر خود در مدح آن حضرت اُقسِمُ بِاللَّهِ وَ الآئِهِ‏وَالْمَرْءُ عَمَّا قالَ مَسْؤُولٌ‏سوگند خورم به خدا و نعمتهایش‏و انسان از هر چه گوید بازخواست شوداِنَّ عَلِی‏َّ بْنَ اَبیطالِبٍ‏علیه السلام‏عَلَی التُّقی‏ وَالْبِرِّ مَجْبُولٌ‏براستی علی بن ابیطالب‏فطرتش به پرهیزکاری و نیکی سرشته شده کانَ اِذَا الْحَربُ مَرَتْهَا الْقَنا وَاَحْجَمَتْ عَنْهَا البَها لیلُ‏چنان بود که هنگامی که نیزه‏ها تنور جنگ را می‏افروخت‏و دلیران از آن گریزان بودندیَمْشی‏ اِلَی الْقِرْنِ وَفی‏ کَفِّهِ‏اَبْیَضُ ماضِی الْحَدِّ مَصْقُولٌ‏بسوی هماورد خویش می‏رفت و در دستش‏شمشیر بَراق و بُران و صیقلی شده بودمَشْیَ الْعَفَرْنا بَیْنَ اَشْبالِهِ‏اَبْرَزَهُ لِلْقَنَصِ الْغیلُ‏چنانچه شیر در میان بچه‏های خود راه می‏روددر آن حال که بیشه برای شکار او را بیرون فرستدذاکَ الَّذی‏ سَلَّمَ فی‏ لَیْلَةٍعَلَیْهِ میکالٌ وَجِبْریلٌ‏علی همان کسی است که در یکشب بر اوسلام کرد میکائیل و جبرئیل‏میکالُ فی‏ اَلْفٍ وَجِبْریلُ فی‏اَلْفٍ وَیَتْلُوهُمْ سَرافیلُ‏میکائیل با هزار فرشته و جبرئیل نیز باهزار فرشته و پشت سر آنها نیز اسرافیل آمدلَیْلَةَ بَدْرٍ مَدَداً اُنْزِلُواکَاَنَّهُمْ طَیْرٌ اَبابیلُ‏در شب بدر که برای کمک فرود آمدندهمانند مرغهای ابابیل (که به مکه آمدند) شب نوزدهم، اوّل شبهای قدر است و شب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی به خوبی و فضیلت آن نمی‏رسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدیر امور سال می‏شود و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل می‏شوند و به خدمت امام زمان‏علیه السلام مشرّف می‏شوند و آنچه برای هرکس مقدّر شده است بر امام زمان‏علیه السلام عرض می‏کنند و اعمال شبهای قدر بر دو نوع است یکی آنکه در هر سه شب باید کرد و دیگر آنکه مخصوص است به هر شبی امّا اوّل پس آن چند چیز است اوّل غسل است علاّمه مجلسی فرموده که غسل این شبها را مقارن غروب آفتاب کردن بهتر است‏که نماز شام را باغسل بکند دوّم دو رکعت نماز است در هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه توحید بخواند و بعد از فراغ هفتاد مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَاَتُوبُ اِلَیْهِ بگوید در روایت نبوی‏صلی الله علیه وآله است‏که از جای خود برنخیزد تا حقّ تعالی او را و پدر و مادرش را بیامرزد «الخبر» سیّم قرآن‏
مجید را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید: اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ خدایا از تو خواهم به حق کتاب الْمُنْزَلِ وَما فیهِ وَفیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ وَاَسْمآؤُکَ الْحُسْنی‏ وَما یُخافُ فرستاده شده‏ات و آنچه در آنست که در آن است نام بزرگت و نامهای نیکویت و آنچه بدانها ترس‏وَیُرْجی‏ اَنْ تَجْعَلَنی‏ مِنْ عُتَقآئِکَ مِنَ النَّارِ پس هر حاجت که دارد بخواهدو امید شود که قرارم دهی از زمره آزاد شدگانت از دوزخ چهارم آنکه مُصحَف شریف رابگیرد وبر سر بگذارد وبگوید: اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ خدایا به حق این قرآن‏وَبِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ‏و به حق آنکس که او را بدان فرستادی و به حق هر مؤمنی که در این قرآن مدحش کرده‏ای و به حقی که تو بر ایشان‏فَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ پس ده مرتبه بگوید بِکَ یا اَللَّهُ و ده مرتبه بِمُحَمَّدٍداری زیرا کسی نیست که حق تو را بهتر از خودت بشناسد به حق خودت ای خدا به حق محمدصلی الله علیه وآله‏و ده مرتبه بِعَلیٍّ و ده مرتبه بِفاطِمَةَ و ده مرتبه بِالْحَسَنِ و ده مرتبه بِالْحُسَیْنِ و ده به حق علی‏علیه السلام به حق فاطمه‏علیها السلام به حق حسن‏علیه السلام به حق حسین‏علیه السلام مرتبه بِعَلِیّ بْنِ الْحُسَیْنِ و ده مرتبه بُمَحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ و ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ به حق علی بن الحسین‏علیه السلام به حق محمد بن علی‏علیه السلام به حق جعفر بن‏مُحَمَّدٍ و ده مرتبه بِمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ و ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُوسی‏ و ده مرتبه‏محمدعلیه السلام به حق موسی بن جعفرعلیه السلام به حق علی بن موسی‏علیه السلام بِمُحَمَّدِبْنِ عَلِیٍّ و ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ و ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍ‏به حق محمد بن علی‏علیه السلام به حق علی بن محمدعلیه السلام به حق حسن به علی‏علیه السلام و ده مرتبه بِالْحُجَّةِ پس هر حاجت که داری طلب کن پنجم زیارت‏کند امام حسین‏علیه السلام به حق حضرت حجت‏علیه السلام را در خبر است که چون شب قدر می‏شود منادی از آسمان هفتم ندا می‏کند از بُطنان عرش که حقّ تعالی آمرزیده هر که را که به زیارت قبر حُسین علیه السلام آمده ششم احیا بدارد این شبها را همانا روایت شده هرکه احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هرچند به عدد ستارگان آسمان و سنگینی کوهها وکیل دریاها باشد هفتم صد رکعت نماز کند که فضیلت بسیار دارد و افضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند هشتم بخواند: اَللّهُمَّ خدایااِنّی‏ اَمْسَیْتُ لَکَ عَبْداً داخِراً لا اَمْلِکُ لِنَفْسی‏ نَفْعاً وَلا ضَرّاً وَلامن شام کردم در حالی که بنده خواری هستم که مالک سود و زیانی برای خویش نیستم و نتوانم‏اَصْرِفُ عَنْها سُوءاً اَشْهَدُ بِذلِکَ عَلی‏ نَفْسی‏ وَاَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ‏از خویشتن پیش‏آمد ناگواری را بازگردانم و این مطلبی است که من آن‏را بر خویش گواهی دهم و به ناتوانی‏قُوَّتی‏ وَقِلَّةِ حیلَتی‏ فَصَلِّ عَلی‏مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْجِزْ لی‏ ماخود و بیچارگیم در برابرت اعتراف دارم پس درود فرست بر محمد و آل محمد و وفا کن برایم بدانچه‏وَعَدْتَنی‏ وَجَمیعَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ فی‏ هذِهِ اللَّیْلَةِبر من و همه مؤمنین و مؤمنات وعده فرمودی از آمرزش در این شب‏وَاَتْمِمْ عَلَیَّ ما اتَیْتَنی‏ فَاِنّی‏ عَبْدُکَ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ الضَّعیفُ‏و تمام کن بر من آنچه را به من دادی زیرا که من بنده بینوای مستمند ناتوان تهیدست الْفَقیرُ الْمَهینُ اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْنی‏ ناسِیاً لِذِکْرِکَ فیما اَوْلَیْتَنی‏ وَلا[ غافِلاً ]خوار توام خدایا قرار مده مرا فراموشکار از یاد خویش در آنچه به من انعام فرمودی و نه غافل ازلِإِحْسانِکَ فیما اَعْطَیْتَنی‏ وَلا ایِساً مِنْ اِجابَتِکَ وَاِنْ اَبْطَاَتْ عَنّی‏احسانت در آنچه به من عطا کردی و قرارم مده ناامید از اجابت خویش و اگرچه دیرزمانی طول کشدفی‏ سَرَّآءَ اَوْ ضَرَّآءَ اَوْ شِدَّةٍ اَوْ رَخآءٍ اَوْ عافِیَةٍ اَوْ بَلاءٍ اَوْ بُؤْسٍ اَوْچه در خوشی و چه در سختی در دشواری یا در آسایش در تندرستی یا گرفتاری در تنگدستی یانَعْمآءَ اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ و این دعا را کفعمی از امام زین العابدین‏علیه السلام‏در نعمت براستی تو شنوای دعایی روایت کرده که در این شبها می‏خوانده در حال قیام و قعود و رکوع و سجود و علاّمه مجلسی(ره) فرموده که بهترین اعمال در این شبها طلب آمرزش و دعا از برای مطالب دنیا و آخرت خود و پدر و مادر و خویشان خود و برادران مؤمن زنده و مرده ایشان است و اَذْکار و صلوات بر محمد و آل محمدعلیهم السلام آنچه مقدور شود و در بعضی از روایات وارد شده است که دعاء جوشن کبیر را در این سه شب بخوانند فقیر گوید که دعاء جوشن در سابِقْ گذشت و روایت شده که خدمت حضرت رسول صلی الله علیه وآله عرض شد که اگر من درک کنم شب قدر را چه از خداوند خودبخواهم‏فرمود عافیت را و امّا دویّم یعنی اعمال مخصوصه این شبها پس اعمال شب نوزدهم چند چیز است اوّل صد مرتبه اَسْتَغْفِرُاللَّهَ رَبّی‏ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ دویّم صد مرتبه اَللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ سیّم بخواند دعاء یا ذَاالَّذی‏ کانَ را که در قسم چهارم گذشت.
چهارم بخواند: اَللّهُمَّ اْجْعَلْ فیما تَقْضی‏ وَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ خدایا قرار ده در آنچه حکم کرده و مقدر فرموده‏ای از سرنوشت حتمی‏وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الحَکیمِ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَفِی الْقَضآءِ الَّذی‏ لاو در آنچه جدا کنی از فرمان حکیمانه‏ات در شب قدر و در آن قضا و قدری که برگشت ویُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْ تَکْتُبَنی‏ مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ‏تغییر و تبدیلی ندارد که نام مرا در زمره حاجیان خانه محترمت (کعبه) بنویسی آنان که حجشان‏الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ وَاجْعَلْ‏مقبول و سعیشان مورد تقدیر و گناهانشان آمرزیده و کردار بدشان بخشوده شده است و قرار ده‏فیما تَقْضی‏ وَتُقَدِّرُ اَنْ تُطیلَ عُمْری‏ وَتُوَسِّعَ عَلَیَّ فی‏ رِزْقی‏در آنچه مقدر فرموده‏ای که عمر مرا طولانی کرده و روزیم را وسیع گردانی‏وَتَفْعَلَ بی‏ کَذا وَکَذا و به جای این کلمه حاجت خود را ذکر کند و شب بیست وو درباره‏ام چنین و چنان کنی یکم فضیلتش زیادتر از شب نوزدهم است و باید اعمال آن شب را از غسل و احیاء و زیارت و نماز هفت قُل هُوَاللَّه و قرآن بر سر گرفتن و صد رکعت نماز و دعای جوشن کبیر و غیرها در این شب به عمل آورد و در روایات تأکید شده در غسل و احیاء و جدّ و جهد در عبادت در این شب و شب بیست و سیّم و آنکه شب قدر یکی از این دو شبست و در چند روایتست که از معصوم سؤال کردند که معیّن فرمایید که شب قدر کدامیک از این دو شب است تعیین نکردند بلکه فرمودند ما اَیْسَرَ لَیْلَتَیْنِ فیما تَطْلُبُ یا آنکه فرمودند ما عَلیْکَ اَنْ تَفعَلَ خیراً فی‏ لَیلَتَیْنِ و نَحْوُ ذلِکَ وَقالَ شَیْخُنَا الصَّدُوق فیما اَمْلی‏ عَلَی الْمَشایِخِ فی مَجْلِسٍ واحِدٍ مِنْ مَذْهَبِ الْأِمامِیَّةِ وَ مَنْ اَحْیی‏هاتَیْنِ اللَّیْلَتَیْنِ بِمُذاکَرَةِ الْعِلْمِ فَهُوَ اَفْضَلُ وبالجمله از این شب شروع کند به دعاهای شبهای دهه آخر که از جُمله این دعا است که شیخ کلینی در کافی از حضرت صادق‏علیه السلام روایت کرده که فرمود می‏گویی در دهه آخر ماه رمضان در هر شب:
اَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِکَ الْکَریمِ أنْ یَنْقَضِیَ عَنّی‏ شَهْرُ رَمَضانَ اَوْ یَطْلُعَ پناه می‏برم به جلال ذات بزرگوارت از اینکه ماه رمضان از من بگذرد یا سپیده امشب بر من‏الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتی‏ هذِهِ وَلَکَ قِبَلی‏ ذَنْبٌ اَوْ تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنی‏ عَلَیْهِ و کفعمی درطلوع کند و باز هم از من در پیش تو گناه یا چیزی که پاداشش بد است مانده باشد که بدان عذابم کنی حاشیه بلد الأمین نقل کرده که حضرت صادق‏علیه السلام در هر شب از دهه آخر بعد از فرایض و نوافل می‏خواند: اَللّهُمَّ اَدِّعَنَّا حَقَّ ما مَضی‏ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ وَاغْفِرْ لَنا خدایا اداء کن از ما حق ایام گذشته ماه رمضان را و بیامرزتَقْصیرَنا فیهِ وَتَسَلَّمْهُ مِنَّا مَقْبُولاً وَلا تُؤاخِذْنا بِاِسْرافِنا عَلی‏ اَنْفُسِناتقصیر ما را در این ماه و آن‏را پذیرفته از ما دریافت کن و مگیر ما را به زیاده‏رویهایی که بر نفس خویش کردیم‏وَاجْعَلْنا مِنَ الْمَرْحُومینَ وَلا تَجْعَلْنا مِنَ الْمَحْرُومینَ و فرمود هر که بگویدو قرارمان ده از رحمت شدگان و قرارمان مده از محرومان این را بیامرزد حقّ تعالی تقصیری‏که از او سرزده درایّام گذشته از ماه رمضان ونگه دارد او را از معاصی در بقیّه ماه و از جمله سید بن طاوس در اقبال از ابن اَبی‏ عُمَیْر از مُرازِم نقل کرده که‏
حضرت صادق‏علیه السلام در هر شب از دهه آخر می‏خواند: اَللّهُمَّ اِنَّکَ قُلْتَ فی‏ کِتابِکَ خدایا تو فرمودی در قرآنت‏الْمُنْزَلِ شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی‏ اُنْزِلَ فیهِ الْقُرْ انُ هُدیً لِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍ‏که از آسمان نازل گشته «ماه رمضانی که قرآن در آن نازل گشته که آن قرآن راهنمای مردم وحجتهایی است‏مِنَ الْهُدی‏ وَالْفُرْقانِ فَعَظَّمْتَ حُرْمَةَ شَهْرِ رَمَضانَ بِما اَنْزَلْتَ فیهِ‏از هدایت و تمیز» و بدین ترتیب حرمت ماه رمضان را با نازل فرمودن قرآن بزرگ کردی مِنَ الْقُر انِ وَخَصَصْتَهُ بِلَیْلَةِ الْقَدْرِ وَجَعَلْتَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ و به شب قدر مخصوصش داشتی و آن شب را بهتر از هزار ماه گرداندی‏اَللّهُمَّ وَهذِهِ اَیَّامُ شَهْرِ رَمَضانَ قَدِ انْقَضَتْ وَلَیالیهِ قَدْ تَصَرَّمَتْ‏خدایا این روزهای ماه رمضان بود که بر من گذشت و این شبهای آن است که آن نیزوَقَدْ صِرْتُ یا اِلهی‏ مِنْهُ اِلی‏ ما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّی‏ وَاَحْصی‏ لِعَدَدِهِ‏گذشت و من ای معبودم از این ماه به حالی درآمده‏ام که تو خود بهتر از من می‏دانی و شماره‏اش رامِنَ الْخَلْقِ اَجْمَعینَ فَاَسْئَلُکَ بِما سَئَلَکَ بِهِ مَلائِکَتُکَ الْمُقَرَّبُونَ‏از همه مردم بهتر داری پس از تو خواهم بدانچه فرشتگان مقربت‏وَاَنْبِیآؤُکَ الْمُرْسَلُونَ وَعِبادُکَ الصَّالِحُونَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍو پیامبران فرستاده‏ات و بندگان شایسته‏ات تو را بدان خواستند که درود فرستی بر محمدوَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَفُکَّ رَقَبَتی‏ مِنَ النَّارِ وَتُدْخِلَنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ‏و آل محمد و اینکه مرا از آتش دوزخ آزاد کنی و به رحمت خویش به بهشتم ببری‏وَاَنْ تَتَفَضَّلَ عَلیَّ بِعَفْوِکَ وَکَرَمِکَ وَتَتَقَبَّلَ تَقَرُّبی‏ وَتَسْتَجیبَ دُعآئی‏و به عفو و بزرگواری خویش بر من تفضل کنی و تقرب‏جویی مرا بپذیری و دعایم را مستجاب گردانی‏وَتَمُنَّ عَلَیَّ بِالْأَمْنِ یَوْمَ الْخَوْفِ مِنْ کُلِّ هَوْلٍ اَعْدَدْتَهُ لِیَومِ الْقِیامَةِو در آن‏روز ترس و وحشت با امان دادنم از هر هراسی که برای روز قیامتم آماده کرده‏ای بر من منت نهی‏اِلهی‏ وَاَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ وَبِجَلالِکَ الْعَظیمِ اَنْ یَنْقَضِیَ اَیَّامُ‏خدایا پناه می‏برم به ذات بزرگوارت و به جلال و شوکت عظیمت که بگذرد روزهاشَهْرِ رَمَضانَ وَلَیالیهِ وَلَکَ قِبَلی‏ تَبِعَةٌ اَوْ ذَنْبٌ تُؤاخِذُنی‏ بِهِ اَوْو شبهای ماه رمضان و از تو در نزد من گناه یا پاداش بدی باشد که مرا بدان مؤاخذه کنی یاخَطیئَةٌ تُریدُ اَنْ تَقْتَصَّهَا مِنّی‏ لَمْ تَغْفِرْها لی‏ سَیِّدی‏ سَیِّدی‏ سَیِّدی‏خطایی باشد که بخواهی آن‏را از من تقاص کنی و نیامرزیده باشی ای آقای من آقای من آقای من‏اَسْئَلُکَ یا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ اِذْ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ اِنْ کُنْتَ رَضیتَ عَنی‏ فی‏از تو خواهم ای که معبودی جز تو نیست زیرا معبودی جز تو نیست که اگر در این ماه از من خوشنود گشته‏ای بر هذَا الشَّهْرِ فَاْزدَدْ عَنّی‏ رِضاً وَاِنْ لَمْ تَکُنْ رَضیتَ عَّنی‏ فَمِنَ الْأنَ خوشنودی خویش از من بیفزا و اگر هنوز خوشنود نشده‏ای از هم‏اکنون از من‏فَارْضَ عَنّی‏ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ یا اَللَّهُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یَلِدْخوشنود شو ای مهربانترین مهربانان ای خدا ای یکتا ای بی‏نیاز ای که فرزند نداردوَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ و بسیار بگو: یا مُلَیِّنَ الْحَدیدِ لِداوُدَو فرزند کسی نیست و برای او همتایی نباشد هیچکس ای نرم‏کننده آهن برای حضرت داودعَلَیْهِ السَّلامُ یا کاشِفَ الضُّرِّ وَالْکُرَبِ الْعِظامِ عَنْ اَیُّوبَ عَلَیْهِ‏علیه‏السلام ای برطرف‏کننده گرفتاری و ناراحتی بزرگ از ایوب علیه‏السَّلامُ اَیْ مُفَرِّجَ هَمِّ یَعْقُوبَ عَلَیْهِ السَّلامُ اَیْ مُنَفِّسَ غَمِّ یُوسُفَ‏السلام ای گشاینده اندوه یعقوب علیه‏السلام ای زداینده غم یوسف‏عَلَیْهِ السَّلامُ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ کَما اَنْتَ اَهْلُهُ اَنْ تُصَلِّیَ‏علیه‏السلام درود فرست بر محمد و آل محمد بدانسان که تو شایسته آنی که درود فرستی‏عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ وَافْعَلْ بی‏ ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَلا تَفْعَلْ بی‏ ما اَنَا اَهْلُهُ و ازبر ایشان همگی و انجام ده درباره من آنچه را تو شایسته آنی و انجام مده درباره‏ام آنچه من سزاوارم جمله این دعاها است که در کافی مسنداً و در مقنعه و مصباح مُرْسَلاً نقل شده که می‏گوئی در لیله اولی یعنی در شب بیست ویکم: یا مُولِجَ اللَّیْلِ فِی النَّهارِ وَمُولِجَ النَّهارِ ای فروبرنده شب در روز و ای فروبرنده روزفِی اللَّیْلِ وَمُخْرِجَ الْحَیِّ مِنَ الْمَیِّتِ وَمُخْرِجَ الْمَیِّتِ مِنْ الْحَیِّ یادر شب و ای بیرون آورنده زنده از مرده و بیرون آورنده مرده از زنده ای‏رازِقَ مَنْ یَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا اَللَّهُ یا رَحیمُ یا اَللَّهُ‏روزی دهنده هرکه را خواهی بی‏حساب ای خدا، ای بخشاینده، ای خدا ای مهربان ای خدایا اَللَّهُ یا اَللَّهُ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی‏ وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُای خدا... از آن تو است نامهای نیکو و نمونه‏های والا و بزرگی و نعمتها از تو اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی‏ فی‏ هذِهِ خواهم درود فرستی بر محمد و آل محمد و نام مرا در این‏اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی‏ مَعَ الشُّهَدآءِ وَاِحْسانی‏ فی‏ عِلِّیّینَ‏شب در زمره سعادتمندان قرار دهی و روحم را با شهداء مقرون سازی و احسان و نیکوکاریم را در بلندترین درجه‏وَاِسآئَتی‏ مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی‏ یَقینَاً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی‏ وَاِیماناً یُذْهِبُ‏بهشت و گناهانم را آمرزیده کنی و به من یقینی عطا کنی که همیشه با دلم همراه باشد و ایمانی به من بدهی‏الشَّکَّ عَنّی‏ وَتُرْضِیَنی‏ بِما قَسَمْتَ لی‏ وَآتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی‏که شک و تردید را از من دور سازد و بدانچه روزیم کرده‏ای خوشنودم سازی و بدهی به من در دنیا نعمت نیک و درالْأخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنی‏ فیها ذِکْرَکَ‏آخرت نعمت نیک و نگهداری ما را از عذاب آتش سوزان و روزیم کنی در این شب ذکر خودوَشُکْرَکَ وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ وَالتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداًو سپاسگزاریت و اشتیاق و بازگشت بسویت و توفیق برای انجام آنچه را موفق داشتی بدان محمد وَ الِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ السَّلامُ‏
و آل محمد را که بر او و بر ایشان سلام باد

دعای شب بیست و دویّم‏
یا سالِخَ النَّهارِ مِنَ اللَّیْلِ فَاِذا نَحْنُ مُظْلِمُونَ وَمُجْرِیَ الشَّمْسِ‏ای که روز (روشن) را از شب (تار) برکنی و ناگهان ما در تاریکی فرو رویم و ای روان‏کننده خورشیدلِمُسْتَقَرِّها بِتَقْدیرِکَ یا عَزیزُ یا عَلیمُ وَمُقَدِّرَ الْقَمَرِ مَنازِلَ‏روی مدارش به تقدیری که فرمودی ای نیرومند ای دانا و ای اندازه‏گیر ماه در منزلهای معین‏حَتّی‏ عادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدیمِ یا نُورَ کُلِّ نُورٍ وَمُنْتَهی‏ کُلِّ رَغْبَةٍتا بازگردد چون شاخه خرمای لاغر خشک ای روشنی هر نور و آخرین سرحد هر شوق‏وَوَلِیَّ کُلِّ نِعْمَةٍ یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا اَللَّهُ یا قُدُّوسُ یا اَحَدُ یا واحِدُو سرپرست هر نعمت ای خدا ای بخشاینده ای خدا ای منزه از هر عیب ای یگانه ای یکتا یا فَرْدُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی‏ وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا ای فرد ای خدا... از آن تو است نامهای نیک و نمونه‏های والاوَالْکِبْرِیاءُ وَالْألاءُ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ‏و بزرگی و نعمتها از تو خواهم که درود فرستی بر محمد و خاندانش‏وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی‏ فی‏ هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی‏ مَعَ الشُّهَدآءِو قرار دهی نامم را در این شب در زمره سعادتمندان و روحم را با شهیدان‏وَاِحْسانی‏ فی‏ عِلِّیّینَ وَاِسآئَتی‏ مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی‏ یَقیناً تُباشِرُو احسان و نیکیم را در بلندترین درجات و گناهم را آمرزیده و دیگر اینکه یقینی به من بدهی‏بِهِ قَلْبی‏ وَایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی‏ وَتُرْضِیَنی‏ بِما قَسَمْتَ لی‏که همیشه با دلم همراه باشد و ایمانی به من عطا کنی که شک و تردید را یکسره از من دور سازد و بدانچه نصیبم کرده‏ای خوشنودم سازوَ اتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنةً وَفِی الْاخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِو بده به ما در دنیا نعمت نیک و در آخرت نیز نعمت نیک و نگهدار ما را از عذاب آتش الْحَریقِ وَارْزُقْنی‏ فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ وَالرَّغَبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ سوزان و روزیم گردان در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت و اشتیاق و بازگشت بسویت را وَالتَّوفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ‏
و موفق داری مرا برای انجام آنچه را موفق داشتی بدان محمد وآل محمد علیهم‏السلام را

دعای شب بیست و سیّم‏
یا رَبَّ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَجاعِلَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ وَرَبَّ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ ای پروردگار شب قدر و قرار دهنده آن بهتر از هزار ماه و پروردگار شب و روزوَالْجِبالِ وَالْبِحارِ وَالظُّلَمِ والْأَنْوارِ وَالْأَرْضِ وَالسَّمآءِ یا بارِئُ یاو کوهها و دریاها و تاریکی‏ها و روشنیها و زمین و آسمان ای پدیدآرنده ای‏مُصَوِّرُ یا حَنَّانُ یا مَنَّانُ یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا اَللَّهُ یا قَیُّومُ یا اَللَّهُ یا بَدیعُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یاصورت بخش ای عطابخش ای نعمت‏ده ای خدا ای بخشاینده ای خدا ای پاینده ای خدا ای نوآفرین ای خدا ای خدا اَللَّهُ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی‏ وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُ اَسْئَلُکَ ای خدا از آن توست نامهای نیک و نمونه‏های والا و بزرگی و نعمتها از تو خواهم که‏اَنْ تُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی‏ فی‏ هذِهِ اللَّیْلَةِدرود فرستی بر محمد و آل محمد و قرار دهی نام مرا در این شب در زمره‏فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی‏ مَعَ الشُّهَدآءِ وَاِحْسانی‏ فی‏ عِلِّیّینَ وَاِسائَتی‏سعادتمندان و روحم را با شهیدان و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات و گناهم رامَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی‏ یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی‏ وَایماناً یُذهِبُ الشَّکَ‏آمرزیده و یقینی به من ببخشی که همیشه با دلم همراه باشد و ایمانی به من بدهی که یکسره شک و تردید راعَنّی‏ وَتُرْضِیَنی‏ بِما قَسَمْتَ لی‏ وَ اتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الْأخِرَةِاز من دور کنی و بدانچه نصیبم کرده‏ای خوشنودم سازی و بده به ما در دنیا نیکی و نعمت و در آخرت نیزحَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنی‏ فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ‏نیکی و نگاهمان دار از عذاب آتش سوزان و روزیم کن در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ والتَّوبَةَ والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَ الَ و شوق و بازگشت و توبه بسوی خودت را و موفقم بدار بدانچه موفق داشتی بدان محمد و آل‏مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ و روایت کرده محمّد بن عیسی به سند خود از صالحین‏علیهم السلام که‏محمد علیهم‏السلام فرمودند مکرّر می‏کنی در شب بیست و سیّم از ماه رمضان این دعا را در حال سجود و قیام و قعود و بر هر حالی که هستی در تمام ماه و هر چه ممکنت شود و هر زمانی که حاضر شود تو را یعنی یادت آید این دعا در روزگار حیاتت می‏گوئی بعد از ستایش کردن حقّ تعالی به‏
بزرگواری و فرستادن صلوات بر پیغمبرصلی الله علیه وآله اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ فلان بن فلان و بجای خدایا باش برای ولی خود (فلان پسر فلان) فلان بن فلان بگو الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی‏ ابآئِهِ فی‏ حضرت حجت فرزند امام حسن عسکری درودهای تو بر او و بر پدرانش باد در هذِهِ السَّاعَةِ وَفی‏ کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقآئِداً وَناصِراً وَدَلیلاً این ساعت و در هر ساعت یار و مددکار و نگهبان و رهبر و یاور و راهنماوَعَیْناً حَتّی‏ تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً و می‏خوانی نیزو دیده‏بان تا او را از روی میل و رغبت مردم در روی زمین سکونت دهی و بهره‏مندش سازی زمانی دراز یا مُدَبِّرَ الْأُمُورِ یا باعِثَ مَنْ فِی الْقُبُورِ یا مُجْرِیَ الْبُحُورِ یا مُلَیِّنَ‏ای تدبیرکننده کارها ای برانگیزنده هرکه در گورها است ای روان‏کننده دریاها ای نرم‏کننده‏الْحَدیدِ لِداوُدَ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمدٍ وَافْعَلْ بی‏ کَذا وَکَذا و به‏آهن برای حضرت داود درود فرست بر محمد و آل محمد و بکن نسبت به من چنین و چنان جای این کلمه حاجات خود را بخواهد اللَّیْلَةَ اللَّیْلَةَ و بلند کن دستهای خود را به سوی همین امشب همین امشب آسمان یعنی در وقت گفتن یا مُدَبِّرَ الْاُمُورِ تا آخر و بگو این دعا را در حال رکوع و سجود ای تدبیر کننده کارها و ایستاده و نشسته و مکرّر کن آنرا و بگو آنرا نیز در شب آخر ماه رَمَضان.
دعای شب بیست و چهارم‏
یا فالِقَ الْإِصْباحِ وَجاعِلَ اللَّیْلِ سَکَناً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْباناً یا ای شکافنده سپیده صبح و ای قرار دهنده شب را وسیله آرامش و خورشید و ماه را وسیله حساب کردن ای‏عَزیزُ یا عَلیمُ یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ وَالْقُوَّةِ وَالْحَوْلِ وَالْفَضْلِ والْإِنْعامِ‏نیرومند ای دانا ای صاحب نعمت و بخشش و نیرو و جنبش و فضل و نعمت‏بخشی‏وَالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا اَللَّهُ یا فَرْدُ یا وِتْرُ یا اَللَّهُ یاو جلالت و بزرگواری ای خدا ای بخشاینده ای خدا ای یگانه یکتا ای خدا ای‏ظاهِرُ یا باطِنُ یا حَیُّ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی‏ وَالْأَمْثالُ‏آشکار و ای نهان ای زنده‏ای که معبودی جز تو نیست از آن تو است نامهای نیک و نمونه‏های الْعُلْیا وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ والا و بزرگی و نعمتها از تو خواهم که درود فرستی بر محمد و آل محمد و دیگر آنکه‏وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی‏ فی‏ هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی‏ مَعَ الشُّهَدآءِقرار دهی نام مرا در این شب در زمره سعادتمندان و روحم را با شهیدان‏وَاِحْسانی‏ فی‏ عِلِّیّینَ وَاِسائَتی‏ مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی‏ یَقیناً تُباشِرُو احسان و نیکیم را در بلندترین درجات و گناهم را آمرزیده و یقینی به من ببخشی که همواره‏بِهِ قَلْبی‏ وَایماناً یَذْهَبُ بِالشَّکِّ عَنّی‏ وَرِضیً بِما قَسَمْتَ لی‏ وَ اتِنابا دلم مقرون باشد و ایمانی بدهی که شک و تردید را از من دور سازد و خوشنودی بدانچه نصیبم کرده‏ای و بده به مافِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الْأخِرَةِ حَسَنَهً وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ‏در دنیا نیکی و نعمت و در آخرت نیز نیکی و نعمت و بازمان‏دار از عذاب آتش سوزان‏وَارْزُقْنی‏ فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالإنابَةَ وَالتَّوْبَهَ‏و روزیم کن در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت را و میل و رغبت و بازگشت و توبه کردن بسویت را وَالتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ و موفقم بدار بدانچه موفق داشتی بدان محمد و آل محمد را درودهای تو و بر او و بر ایشان باد
دعای شب بیست و پنجم‏
یا جاعِلَ اللَّیْلِ لِباساً وَالنَّهارِ مَعاشاً وَالْأَرْضِ مِهاداً وَالْجِبالِ اَوْتاداً ای‏که شب‏را پوشش قراردادی و روز را وسیله درآوردن روزی‏وزمین را گهواره (یا بستر گسترده) و کوهها را چون میخ قراردادی‏یا اَللَّهُ یا قاهِرُ یا اَللَّهُ یا جَبَّارُ یا اَللَّهُ یا سَمیعُ یا اَللَّهُ یا قَریبُ یا اَللَّهُ یاای خدا ای چیره ای با جبروت ای خدا ای شنوا ای خدا ای نزدیک ای خدا ای‏مُجیبُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی‏ وَالْأَمْثالُ الْعُلْیاپاسخ‏ده ای خدا... از آن تو است نامهای نیک و نمونه‏های والاوَالْکِبْرِیاءُ وَالْألاءُ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ‏و بزرگی و نعمتها از تو خواهم که درود فرستی بر محمد و آل محمد و تَجْعَلَ اسْمی‏ فی‏ هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی‏ مَعَ الشُّهَدآءِقرار دهی نامم را در این شب در زمره سعادتمندان و روحم را با شهیدان‏وَاِحْسانی‏ فی‏ عِلِّیّینَ وَاِسائَتی‏ مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی‏ یَقیناً تُباشِرُو احسان و نیکیم را در بلندترین درجات و گناهم را آمرزیده و یقینی به من بدهی که همیشه ملازم‏بِهِ قَلْبی‏ وَایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی‏ وَرِضیً بِما قَسَمْتَ لی‏ وَ اتِنادل من باشد و ایمانی به من عطا کنی که شک و تردید را از من دور سازد و خوشنودم سازی بدانچه نصیبم کرده‏ای وبدهی به‏فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الْأخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ‏من در دنیا نیکی و در آخرت نیکی و نگاهم داری از آتش سوزان دوزخ‏وَارْزُقْنی‏ فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ وَالتَّوْبَةَو روزیم کنی در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت را و شوق و رغبت و بازگشت و توبه به درگاهت والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مَحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ‏
و موفقم دار بدانچه موفق داشتی بدان محمد و آل محمد علیهم السلام را

دعای شب بیست و ششم‏
یا جاعِلَ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ ایَتَیْنِ یا مَنْ مَحا ایَةَ اللَّیْلِ وَجَعَلَ ایَةَ ای قرار دهنده شب و روز را دو نشانه (بر قدرتت) ای که نشانه شب را سیاه و نشانه‏النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْهُ وَرِضْواناً یا مُفَصِّلَ کُلِّشَیْ‏ءٍروز را روشنی‏بخش کردی تا فزونی جویند از فضل و خوشنودی پروردگار ای جداکننده هر چیزتَفْصیلاً یا ماجِدُ یا وَهَّابُ‏یا اَللَّهُ یا جَوادُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ لَکَ‏بخوبی ای صاحب مجد و شوکت ای پربخشش ای خدا ای بخشنده ای خدا... از آن تو است‏الْأَسْمآءُ الْحُسْنی‏ وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُ اَسْئَلُکَ اَنْ‏نامهای نیک و نمونه‏های والا و بزرگ و نعمتها از تو خواهم‏تُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی‏ فی‏ هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی‏درود فرستی بر محمد و آل محمد و دیگر آنکه نامم را در این شب در زمره السُّعَدآءِ وَرُوحی‏ مَعَ الشُّهَدآءِ وَاِحْسانی‏ فی‏ عِلِّیّینَ وَاِسآئَتی‏ سعادتمندان قرار دهی و روحم را با شهیدان و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات و گناهم رامَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی‏ یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی‏ وَایماناً یُذْهِبُ الشَّکَ‏آمرزیده و ببخشی بر من یقینی که همواره ملازم قلبم باشد و ایمانی که یکسره شک و تردید راعَنّی‏ وَتُرضِیَنی‏ بِما قَسَمْتَ لی‏ وَ اتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الْأخِرَةِاز من دور سازد و خوشنودم سازی بدانچه نصیبم کرده‏ای و بدهی به من در دنیا نیکی و نعمت و در آخرت نیزحَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنی‏ فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ‏نیکی و نگاهمان داری از عذاب آتش سوزان و روزیم کنی در این شب ذکرت و سپاسگزاریت راوَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ [وَالتَّوْبَةَ] وَالتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداًو شوق و رغبت و بازگشت و توبه بسویت و موفقم داری بدانچه موفق داشتی بدان محمد وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ‏
و آل محمد را که درود تو بر او و برایشان باد

دعای شب بیست و هفتم‏
یا مآدَّ الظِّلِّ وَلَوْ شِئْتَ لَجَعَلْتَهُ ساکِناً وَجَعَلْتَ الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلیلاً ثُمَ‏ای امتداد دهنده سایه که اگر می‏خواستی آن را در یکجا ساکن می‏کردی و قراردادی خورشید را بر آن سایه رهبر سپس‏قَبَضْتَهُ [اِلَیْکَ‏] قَبْضاً یَسیراً یا ذَاالْجُودِ وَالطَّوْلِ وَالْکِبْرِیآءِ وَالْألاءِ لاآن را به آسانی تدریجاً دربرگرفتی ای صاحب جود و عطا و کبریاء و نعمتهامعبودی جز تواِلهَ إلاَّ اَنْتَ عالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ لا إلهَ إلاَّ اَنْتَ یانیست که دانای غیب و شهود و بخشاینده و مهربانی معبودی جز تو نیست ای‏قُدُّوسُ یا سَلامُ یا مُؤْمِنُ یامُهَیْمِنُ یا عَزیزُ یاجَبَّارُ یا مُتَکَبِّرُ یا اَللَّهُ‏منزه از هر عیب ای بی‏خلل ای ایمنی بخش ای مراقب بندگان ای نیرومند ای مقتدر ای بزرگوار ای خدایا خالِقُ یا بارِئُ یا مُصَوِّرُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی‏ای آفریننده ای ایجاد کننده ای صورتگر ای خدا ای خدا ای خدا از آن تو است نامهای نیکو وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیاءُ وَالْألاءُ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ و نمونه‏های والا و کبریاء و نعمتها از تو خواهم که درود فرستی بر محمدوَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی‏ فی‏ هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی‏و آل محمد و اینکه نامم را در این شب در زمره سعادتمندان قرار دهی و روحم رامَعَ الشُّهَدآءِ وَاِحْسانی‏ فی‏ عِلِّیّینَ وَاِسآئَتی‏ مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی‏با شهیدان و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات و گناهم را آمرزیده و ببخشی بر من‏یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی‏ وَایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی‏ وَتُرْضِیَنی‏ بِمایقینی که همواره ملازم قلب من باشد و ایمانی که شک و تردید را یکسره از من دور سازد و خوشنودم سازی بدانچه‏قَسَمْتَ لی‏ وَ اتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الْأخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ‏نصیبم کرده‏ای و بده به من در دنیا نیکی و در آخرت نیکی و نگاهم‏دار از عذاب‏النَّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنی‏ فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَآتش سوزان و روزیم گردان در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت را و شوق و رغبت بسویت و بازگشت وَالتَّوْبَةَ والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مَحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ و توبه به درگاهت و موفقم بدار بدانچه موفق داشتی بدان محمد و آل محمد را درود تو بر او وَعَلَیْهِمْ.
و بر ایشان باد.

دعای شب بیست و هشتم‏
یا خازِنَ اللَّیْلِ فِی الْهَوآءِ وَخازِنَ النُّورِ فِی السَّمآءِ وَمانِعَ السَّمآءِ ای جا دهنده تاریکی شب را در هوا و جا دهنده روشنی (روز) را در آسمان و جلوگیرنده آسمان از اینکه‏أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إلاَّ بِاِذْنِهِ وَحابِسَهُما اَنْ تَزُولا یا عَلیمُ یا [عَظیمُ‏]بر زمین افتد مگر به اذن او و نگهدارنده آسمان و زمین از اینکه از جای خود بدر روند ای دانای بزرگ‏یا غَفُورُ یا دائِمُ یا اَللَّهُ یا وارِثُ یا باعِثَ مَنْ فِی الْقُبُورِ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ‏ای آمرزنده ای جاویدان ای خدا ای ارث برنده ای برانگیزنده مردگان در میان گورها ای خدا ای خدا یا اَللَّهُ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی‏ وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُای خدا از آن تو است نامهای نیکو و نمونه‏های والا و کبریاء و نعمتها از تواَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی‏ فی‏ هذِهِ‏خواهم که درود فرستی بر محمد و آل محمد و اینکه قرار دهی نامم را در این‏اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی‏ مَعَ الشُّهَدآءِ وَاِحْسانی‏ فی‏ عِلِّیّینَ‏شب در زمره سعادتمندان و روحم را با شهیدان و احسانم را در بلندترین درجات‏وَاِسآئَتی‏ مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی‏ یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی‏ وَایماناً یُذْهِبُ‏و گناهم را آمرزیده و ببخش بر من یقینی که پیوسته همراه و ملازم دلم باشد و ایمانی به من ده که یکسره‏الشَّکَّ عَنّی‏ وَتُرْضِیَنی‏ بِما قَسَمْتَ لی‏ وَ اتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی‏شک و تردید را از من دور سازد و خوشنودم سازی بدانچه نصیبم کرده‏ای و بده به ما در دنیا نیکی و درالْأخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنی‏ فیها ذِکْرَکَ‏آخرت نیکی و نگاهمان دار از آتش سوزان دوزخ و روزیمان گردان در این شب یاد خود وَشُکْرَکَ وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ [وَالتَّوْبَةَ] والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ و سپاسگزاریت را و شوق و رغبت و بازگشت و توبه به سویت و موفقم دار بدانچه موفق داشتی بدان مَحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ‏
محمد و آل محمد را درود خدا بر او و بر ایشان باد

دعای شب بیست و نهم‏
یا مُکَوِّرَ اللَّیْلِ عَلَی النَّهارِ وَمُکَوِّرَ النَّهارِ عَلَی اللَّیْلِ یا عَلیمُ یاای خدائی که شب را به روز پیچانی و روز را بر شب بپیچانی ای دانا ای‏حَکیمُ یا رَبَّ الْأَرْبابِ وَسَیِّدَ الساداتِ لا اِلهَ إلاَّ اَنْتَ یا اَقْرَبَ اِلَیَ‏فرزانه ای پروردگار همه پروردگاران و آقای همه بزرگان معبودی جز تو نیست ای که نزدیکتری به من‏مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی‏ وَالْأَمْثالُ‏از رگ گردن ای خدا ای خدا ای خدا از آن تو است نامهای نیکو و نمونه‏های الْعُلْیا وَالْکِبْرِیاءُ وَالْألاءُ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ والا و بزرگی و نعمتها از تو خواهم که درود فرستی بر محمد و آل محمدوَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی‏ فی‏ هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی‏ مَعَ الشُّهَدآءِو قرار دهی نام مرا در این شب در زمره سعادتمندان و روحم را با شهیدان‏وَاِحْسانی‏ فی‏ عِلِّیّیِنَ وَاِسآئَتی‏ مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی‏ یَقیناً تُباشِرُو احسان و نیکیم را در بلندترین درجات و گناهم را آمرزیده و ببخشی بر من یقینی که پیوسته ملازم‏بِهِ قَلْبی‏ وَایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی‏ وَتُرْضِیَنی‏ بِما قَسَمْتَ لی‏ وَ اتِنادل من باشد و ایمانی که یکسره شک و تردید را از من دور سازد و خوشنودم سازی بدانچه بهره‏ام کرده‏ای و به مافِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الأخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ‏عطا فرما در دنیا نیکی و در آخرت نیکی و نگاهمان دار از عذاب آتش سوزان‏وَارْزُقْنی‏ فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ وَالتَّوْبَةَو روزیم گردان در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت و شوق و رغبت بسویت و بازگشت و توبه وَالتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مَحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ‏به درگاهت را و موفقم دار بدانچه موفق داشتی بدان محمد و آل محمد را که درود خدا بر او و بر ایشان باد
دعای شب سی‏اُم‏
اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ لا شَریکَ لَهُ اَلْحَمْدُ للَّهِ‏ِ کَما یَنْبَغی‏ لِکَرَمِ وَجْهِهِ وَعِزِّ جَلالِهِ ستایش مخصوص خدایی است که شریک ندارد ستایش خاص خدا چنانچه شایسته بزرگواری ذات و شوکت جلال او است‏وَکَما هُوَ اَهْلُهُ یا قُدُّوسُ یا نُورُ یا نُورَ الْقُدْسِ یا سُبُّوحُ یا مُنْتَهَی‏و چنانچه سزاوار آن است ای منزه ای روشنی ده ای روشنی مقدس ای پاکیزه از هر عیب ای آخرین حدالتَّسْبیحِ یا رَحْمنُ یا فاعِلَ الرَّحْمَةِ یا اَللَّهُ یا عَلیمُ یا کَبیرُ یا اَللَّهُ یاپاکیزگی ای بخشاینده ای مهر پیشه ای خدا ای دانا ای بزرگوار ای خدا ای‏لَطیفُ یا جَلیلُ یا اَللَّهُ یا سَمیعُ یا بَصیرُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ لَکَ‏با لطف ای برجسته ای خدا ای شنوا ای بینا ای خدا ای خدا ای خدا از آن الْأَسْمآءُ الْحُسْنی‏ وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُ اَسْئَلُکَ تو است نامهای نیکو و نمونه‏های والا و بزرگی و نعمتها از تو خواهم‏اَنْ تُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی‏ فی‏که درود فرستی بر محمد و خاندانش و قرار دهی نامم را درهذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی‏ مَعَ الشُّهَدآءِ وَاِحْسانی‏ فی‏ عِلِّیّینَ‏این شب در زمره سعادتمندان و روحم را با شهیدان و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات‏وَاِسآئَتی‏ مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی‏ یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی‏ وَایماناً یُذْهِبُ‏و گناهم را آمرزیده و ببخشی به من یقینی که پیوسته ملازم دل من باشد و ایمانی که یکسره‏الشَّکَّ عَنّی‏ وَتُرْضِیَنی‏ بِما قَسَمْتَ لی‏ وَآتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی‏شک و تردید را از من دور سازد و خوشنودم سازی بدانچه نصیبم کرده‏ای و بدهی به من در دنیا نیکی و درالْأخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنی‏ فیها ذِکْرَکَ‏آخرت نیکی و نگاهم داری از عذاب آتش سوزان و روزیم کنی در این شب ذکر خود وَشُکْرَکَ وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ وَالتَّوْبَةَ والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ و سپاسگزاریت و شوق و رغبت بسویت و بازگشت و توبه بدرگاهت و موفقم بداری بدانچه موفق داشتی بدان مَحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ‏
محمد و آل محمد را درود خدا بر او و بر ایشان باد

بقیه اعمال شب بیست و یکم‏
کفعمی از سید بن باقی نقل کرده که در شب بیست و یکم می‏خوانی: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ خدایا درود فرست برمُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاقْسِمْ لی‏ حِلْماً یَسُدُّ عَنّی‏ بابَ الْجَهْلِ وَهُدیً‏محمد و آل محمد و چنان بردباریی بهره‏ام کن که ببندد بر من دَرِ نادانی را و هدایتی‏تَمُنُّ بِهِ عَلَیَّ مِنْ کُلِّ ضَلالَةٍ وَغِنیً تَسُدُّ بِهِ عَنّی‏ بابَ کُلِّ فَقْرٍ وَقُوَّةًبه من ده که بر من منت نهد از رهانیدن از هر گمراهی و بی‏نیازیی به من بده که درهای انواع فقر را به تمامی بر من ببندد و نیرویی تَرُدُّ بِها عَنّی‏ کُلَّ ضَعْفٍ وَعِزّاً تُکْرِمُنی‏ بِهِ عَنْ کُلِّ ذُلٍّ وَرِفْعَةً به من ده که هرگونه سستی را از من بازگرداند و عزتی که از هر خواری مرا گرامی داری و رفعت مقامی که بدان وسیله مراتَرْفَعُنی‏ بِها عَنْ کُلِّ ضَعَةٍ وَاَمْناً تَرُدُّ بِهِ عَنّی‏ کُلَّ خَوْفٍ وَعافِیَةًاز هر پستی بلند کنی و امنیتی که بوسیله آن هر ترسی را از من دور کنی و تندرستی که بدان وسیله مرا ازتَسْتُرُنی‏ بِها عَنْ کُلِّ بَلاءٍ وَعِلْماً تَفْتَحُ لی‏ بِهِ کُلَّ یَقینٍ وَیَقیناً تُذْهِبُ‏هر بلایی بپوشانی و دانشی که به آن هر یقینی را بر من مفتوح گردانی و یقینی که بدان وسیله‏بِهِ عَنّی‏ کُلَّ شَکٍّ وَدُعآءً تَبْسُطُ لی‏ بِهِ الْإِجابَةَ فی‏ هذِهِ اللَّیْلَةِ وَفی‏هر شک و تردیدی را از من دور سازی و دعائی که اجابتش را بر من بگسترانی در همین امشب و درهذِهِ السَّاعَةِ السَّاعَةِ السَّاعَةِ السَّاعَةِ یا کَریمُ وَخَوْفاً تَنْشُرُ لی‏ بِهِ‏همین ساعت ... ... ... ... ای بزرگوار و ترسی به من بده که‏کُلَّ رَحْمَةٍ وَعِصْمَةً تَحُولُ بِها بَیْنی‏ وَبَیْنَ الذُّنُوبِ حَتّی‏ اُفْلِحَ بِهاهر رحمتی را بدان وسیله بر من بگسترانی و مرا چنان خودنگهدار کن که همان حالت میان من و گناهان حائل شود عِنْدَ الْمَعْصُومینَ عِنْدَکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ و روایت شده که در و بدان وسیله در پیشگاه معصومین (و خود نگهداران) درگاهت رستگار باشم ای مهربانترین مهربانان شب بیست و یکم حمّاد بن عثمان بر حضرت صادق‏علیه السلام وارد شد حضرت سؤال کرد که غسل کرده‏ای عرض کرد بلی فدایت شوم پس حضرت حصیری طلبید و حمّاد را نزدیک خود طلبید و مشغول نماز شد و پیوسته آن حضرت نماز خواند و حمّاد نیز خود را به آن حضرت چسبانیده بود و نماز می‏خواند تا از نمازهای خویش فارغ شدند پس آن حضرت دعا کرد و حمّاد آمین گفت تا صبح طلوع کرد آن جناب اذان و اقامه گفت و بعض از غِلْمان خود را طلبید و پیش ایستاد و نماز صبح خواند در رکعت اوّل حمد و قدر و در دویّم حمد و توحید خواند و بعد از نماز مشغول به تسبیح و تحمید و تقدیس و ثنای بر خدا و صلوات بر پیغمبرصلی الله علیه وآله و دعا برای مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات شد پس سر به سجده نهاد و مقدار یک ساعت بجز نفس چیزی از آن جناب شنیده نشد پس از آن این دعا را خواند لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْاَبْصارِ تا آخر دعا که در اقبالست و شیخ کلینی روایت کرده که حضرت باقرعلیه السلام در شب بیست و یکم و بیست و سیّم دعا می‏خواند تا نیمه شب و بعد از آن شروع می‏نمود به نماز خواندن و بدانکه در هر شب از شبهای این دهه غسل مستحب است و روایت شده که حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله در هر شب این دهه غسل می‏کرد و اعتکاف در این دهه مستحب است و فضیلت بسیار دارد و افضل اوقات اعتکاف است و روایت شده که مقابل دو حجّ و دو عمره است: وَکانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ اِذا کانَ رسم رسول خدا صلی اللّه علیه و آله چنان بود که چون‏الْعَشْرُ الْأَواخِرَ اعْتَکَفَ فِی‏الْمَسْجِدِ وَضُرِبَتْ لَهُ قُبَّةٌ مِنْ شَعْرٍ وَشَمَّرَدهه آخر ماه رمضان می‏شد در مسجد معتکف می‏شد و چادری موئین برایش می‏زدند و کمر را محکم‏الْمیزَرَ وَطَوی‏ فِراشَهُ و بدانکه در این شب در سنه چهلم واقع شد شهادت مولای‏می‏بست و بستر خواب را جمع می‏کرد ما حضرت امیرالمؤمنین‏علیه السلام و در این شب تجدید می‏شود احزان آل محمّدعلیهم السلام و اشیاع ایشان و روایت شده که در آن شب مانند شب شهادت امام حسین‏علیه السلام برداشته نشد سنگی از روی زمین مگر آنکه در زیر آن خون تازه بود شیخ مفید فرموده که در این شب صلوات بسیار بفرستد و سعی و کوشش کند در نفرین بر ظالمان آل محمدعلیهم السلام و لعن بر قاتل امیرالمؤمنین‏علیه السلام روز بیست و یکم روز قتل حضرت امیرالمؤمنین‏علیه السلام و مناسبست زیارت آن جناب و کلمات حضرت خضرعلیه السلام که به منزله زیارت آن حضرتست در این روز. شب بیست و سیّم در هَدِیّة الزَّائر ذکر شده از دو شب قدر سابق افضل است و از احادیث بسیار مُستَفاد می‏شود که شب قدر همین است و این شب جهنی است و در این شب جمیع امور بر وفق حکمت مقدّر می‏گردد وازبرای این شب غیر از اعمالی‏که با دو شب سابق شریکست چند عمل‏دیگر است اوّل خواندن سوره عنکبوت و رُوم که حضرت صادق‏علیه السلام قَسم یاد فرموده که خواننده این دو سوره دراین شب از اهل‏بهشت است دوّم خواندن حم دُخان سیّم خواندن سوره قَدر هزار مرتبه چهارم آنکه تکرار کند در این شب بلکه در تمام اوقات این دعا را اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ «الخ» و ذکر آن در ضمن ادعیه شبهای دهه آخر بعد از دعاء شب بیست و سیّم گذشت پنجم بخواند: اَللّهُمَّ امْدُدْ لی‏ فی‏ عُمْری‏ وَاَوْسِعْ لی‏ فی‏ رِزْقی‏ خدایا دراز کن عمرم را و فراخ کن روزیم راوَاَصِحَّ لی‏ جِسْمی‏ وَبَلِّغْنی‏ اَمَلی‏ وَاِنْ کُنْتُ مِنَ الْأَشْقِیآءِ فَاْمحُنی‏و سالم گردان تنم را و برسانم به آرزویم و اگر در زمره بدبختان هستم تو نامم را ازمِنَ الْأَشْقِیآءِ وَاْکتُبْنی‏ مِنَ السُّعَدآءِ فَاِنَّکَ قُلْتَ فی‏ کِتابِکَ الْمُنْزَلِ‏سلک آنان پاک کن و در زمره سعادتمندانم ثبت کن زیرا تو خودت در کتابی که‏عَلی‏نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ الِهِ یَمْحُو اللَّهُ ما یَشآءُ وَیُثْبِتُ‏بر پیامبر مرسلت‏صلی الله علیه وآله نازل فرمودی چنین گفتی: «خدا هر چه خواهد محو می‏کند و ثبت می‏کندوَعِنْدَهُ اُمُّ الْکِتابِ ششم بخواند: اَللّهُمَّ اجْعَلْ فیما تَقْضی‏ وَفیماو نزد او است اصل کتاب» خدایا قرار ده در آنچه حکم کرده وتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَکیمِ فی‏ لَیْلَةِمقدر فرموده‏ای از فرمان حتمی خود و در آنچه جدا کنی از دستور حکیمانه‏ات در شب‏الْقَدْرِ مِنَ الْقَضآءِ الَّذی‏ لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْ تَکْتُبَنی‏ مِنْ حُجَّاجِ‏قدر از آن حکمی که بازگشت ندارد و تغییر پذیر نیست که بنویسی مرا از حاجیان‏بَیْتِکَ الْحَرامِ فی‏ عامی‏ هذَا الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ‏خانه محترم کعبه‏ات در همین امسال آنانکه حجشان مقبول و سعیشان‏الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ وَاجْعَلْ فیما تَقْضی‏مورد تقدیر و گناهانشان آمرزیده و اعمال بدشان بخشوده شده و مقرر فرما در آنچه‏وَتُقَدِّرُ اَنْ تُطیلَ عُمْری‏ وَتُوَسِّعَ لی‏ فی‏ رِزْقی‏ هفتم بخواند این دعا راکه‏حکم کرده و مقدر فرموده ای که عمرم را طولانی کنی و در روزیم وسعت دهی در اقبال است یا باطِناً فی‏ ظُهُورِهِ وَیا ظاهِراً فی‏ بُطُونِهِ وَیا باطِناً لَیْسَ ای که نهان است در عین آشکاریش و ای که آشکار است در عین نهانیش و ای نهانی که دریَخْفی‏ وَیا ظاهِراً لَیْسَ یُری‏ یا مَوْصُوفاً لا یَبْلُغُ بِکَیْنُونَتِهِ‏خفا نیستی و ای آشکاری که دیده نشوی ای که توصیفت کنند ولی هیچ وصفی به کنه ذات تو نرسد مَوْصُوفٌ وَلا حَدٌّ مَحْدُودٌ وَیا غآئِباً غَیْرَ مَفْقُودٍ وَیا شاهِداً غَیْرَ و هیچ حدی محدودت نکند و ای که پیدائی ولی گم نشده‏ای و ای که حاضری ولی مشهودمَشْهُودٍ یُطْلَبُ فَیُصابُ وَلَمْ یَخْلُ مِنْهُ السَّمواتُ وَالْأَرْضُ‏نشوی تو را طلب کنند و به مقصود نائل گردند، از تو خالی نیست آسمانها و زمین‏وَمابَیْنَهُما طَرْفَةَ عَیْنٍ لا یُدْرَکُ بِکَیْفٍ وَلا یُؤَیَّنُ بِاَیْنٍ وَلا بِحَیْثٍ‏و مابین آندو یک چشم برهم زدن، به چگونگی در نیائی و به جائی و سوئی اندر نشوی‏اَنْتَ نُورُ النُّورِ وَرَبُّ الْأَرْبابِ اَحَطْتَ بِجَمیعِ الْأُمُورِ سُبْحانَ مَنْ‏توئی روشنی نور و پروردگار همه پروردگاران به تمام امور احاطه داری منزه خدائی که‏لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ وَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ سُبْحانَ مَنْ هُوَ هکَذا وَلانیست مانندش چیزی و او است شنوای بینا منزه است آنکه او چنین است و جز او دیگری‏هکَذا غَیْرُهُ پس دعا می‏کنی بدانچه بخواهی هشتم آنکه غیر از غسل اوّل شب غسلی‏چنین نخواهد بود نیز در آخر شب کند و بدانکه از برای غسل و احیاء این شب و زیارت امام حسین‏علیه السلام و صد رکعت نماز فضیلت بسیار و تأکید شده شیخ در تهذیب روایت کرده از ابوبصیر از حضرت صادق‏علیه السلام که فرمود در شبی که امید می‏رود شب قَدر باشد صد رکعت نماز کن بخوان در هر رکعت قُلْ هُوَاللَّهُ اَحَدٌ را ده مرتبه گفتم فدایت شوم اگر قوّت نداشته باشم ایستاده بجا آورم فرمود نشسته بجا آور گفتم اگر قوّت نداشته باشم نشسته بجا آورم فرمود بجا آور به همان حالی‏که به قفا خفته‏ای در فراش خود و از دعائم‏الاسلام روایتست که حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله در دهه آخر ماه رمضان رختخواب خود را جمع می‏کرد و کمر خود را محکم می‏بست برای عبادت و در شب بیست و سیّم اهل خود را بیدار می‏کرد و آنها را که خواب رُبُوده بود آب بصورتشان می‏پاچید و حضرت فاطمه صلوات الله علیها نمی‏گذاشت در این شب احدی از اهلش بخوابد و علاج می‏فرمود خواب آنها را به کمی طعام و مهیّا می‏کرد آنها را برای احیاء آن شب از روز یعنی امر می‏فرمود که روز را خواب و استراحت کنند که شب خوابشان نبرد و احیا بدارندومی‏فرمود محروم‏کسی است‏که ازخیر امشب محروم بماند و روایت شده که حضرت‏
صادق‏علیه السلام سخت مریض شده بود چون شب بیست و سیّم ماه رمضان شد موالی خود را امر فرمود که حرکتش دادند به مسجد بردند و آن شب را در مسجد بود تا به صبح علامه مجلسی(ره) فرموده که هر مقدار قرآن که ممکن باشد در این شب بخواند و دعاهای صحیفه کامله را بخواند خصوصاً دعای مکارم‏الاخلاق و دعای توبه و روزهای این شبها را نیز باید حرمت داشت و به عبادت و تلاوت و دعا به سَر آورد زیرا که در احادیث معتبره وارد شده است که روز قدر در فضیلت مثل شب قدر است شب بیست و هفتم بالخصوص غسل وارد شده و منقولست که حضرت امام زین‏العابدین‏علیه السلام در این شب این دعا را مکرر می‏خواند
از اوّل شب تا به‏آخر شب: اَللّهُمَّ ارْزُقْنِی التَّجافِیَ عَنْ دارِ الغُرُورِ وَالْإِنابَةَ خدایا روزیم کن دوری گزیدن از خانه فریب (ناپایدار) و بازگشت‏اِلی‏ دارِ الْخُلُودِ وَالْإِسْتِعْدادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ‏بسوی خانه جاویدان و آماده شدن برای مرگ پیش از رسیدن آن
شب آخر ماه‏
شب بسیار مبارکی است و ازبرای این شب چند عمل است اوّل غسل دوّم زیارت امام حسین‏علیه السلام سیّم خواندن سوره انعام و کهف و یس و صد مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَاَتُوبُ اِلَیْهِ چهارم بخواند این دعا را که شیخ کلینی از حضرت صادق‏علیه السلام نقل کرده: اَللّهُمَّ هذا خدایا این‏شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی‏ اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْ انَ وَقَدْ تَصَرَّمَ وَاَعُوذُ بِوَجْهِکَ‏ماه رمضانی است که در آن قرآن را نازل فرمودی و اکنون رو برفتن است و پناه می‏برم به ذات‏الْکَریمِ یا رَبِّ اَنْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ مِ‏2نْ لَیْلَتی‏ هذِهِ اَوْ یَتَصَرَّمَ شَهْرُ رَمَضانَ‏بزرگوارت ای پروردگار من که سپیده دم امشب بر من بزند یا ماه رمضان بر من بگذردوَلَکَ قِبَلی‏ تَبِعَةٌ اَوْ ذَنْبٌ تُریدُ اَنْ تُعَذِّبَنی‏ بِهِ یَوْمَ اَلْقاکَ پنجم بخواندو از تو در پیش من پیگرد یا گناهی باشد که بخواهی مرا در روز دیدارت عذاب فرمائی دعاء یا مُدَبِّرَ الْاُمُورِ که در اعمال شب بیست و سیّم گذشت ششم وداع کند ماه رمضان را به دعاهای وداع که شیخ کلینی و صدوق و شیخ مفید و طوسی و سید بن طاووس رضوان‏الله عَلَیهم نقل کرده‏اند و شاید بهترین آنها دعای چهل و پنجم صحیفه کامله باشد و سیّد بن طاووس روایت کرده است از حضرت صادق‏علیه السلام که هر که در شب آخر ماه رمضان وداع کند آن‏
ماه شریف را و بگوید: اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ اخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِیامی‏ لِشَهْرِ خدایا قرارش مده آخرین دیدار از روزه‏ام در ماه‏رَمَضانَ وَاَعُوذُ بِکَ اَنْ یَطْلُعَ فَجْرُ هذِهِ اللَّیْلَةِ اِلاَّ وَقَدْ غَفَرْتَ لی‏رمضان و پناه می‏برم به تو از آنکه سپیده دم امشب بر من بزند جز آنکه مرا آمرزیده باشی بیامرزد حق تعالی او را پیش از آنکه صبح کند و روزی فرماید او را توبه و اِنابه سید و شیخ صدوق از جابربن عبدالله انصاری روایت کرده‏اند که گفت رفتم به خدمت حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله در جمعه آخر ماه رمضان چون نظر آن حضرت بر من افتاد فرمود که ای جابر این آخر جمعه‏ای است از ماه رمضان پس آن را وداع کن و بگو: اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ اخِرَ الْعَهْدِ خدایا قرارش مده آخرین دیدار مامِنْ صِیامِنا اِیَّاهُ فَاِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنی‏ مَرْحُوماً وَلا تَجْعَلنی‏ مَحْرُوماًاز روزه‏مان در ماه رمضان و اگر چنین کرده‏ای پس مرا مورد رحمت قرار ده و قرارم مده در زمره محرومان پس بدرستی که هر که این دعا را در این روز بخواند به یکی از دو خصلت نیکو ظفر می‏یابد یا به رسیدن به ماه رمضان آینده یا به آمرزش خدا و رحمت بی‏انتها و سید بن طاووس و کفعمی نقل کرده‏اند از حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله که فرمود هر که در شب آخر ماه رمضان ده رکعت نماز گذارد بخواند در هر رکعت حمد یک مرتبه و قُلْ هُوَاللَّهُ اَحَدٌ ده مرتبه بگوید در رکوع و سجود ده مرتبه سُبْحانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ للَّهِ‏ِ وَلا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ اَکْبَرُ و بعد از هر دو رکعت تشهّد بخواند و سلام دهد و چون از تمام ده رکعت فارغ شد و سلام داد هزار مرتبه استغفار کند [اَسْتَغْفِرُاللَّهَ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ ]و بعد
از استغفار سر به سجده گذارد و بگوید در حال سجود: یا حِیُّ یا قَیُّومُ یا ذَاالْجَلالِ ای زنده ای پاینده ای صاحب جلالت وَالْإِکْرامِ یا رَحْمنَ الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ وَرَحیمَهُما یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ یا و بزرگواری ای بخشاینده دنیا و آخرت و مهربان آن دو ای مهربانترین مهربانان ای‏اِلهَ الْأَوَّلینَ وَالْاخِرینَ اِغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَتَقَبَّلْ مِنَّا صَلواتَنامعبود پیشینان و پسینیان گناهانمان را بیامرز و نمازها و روزه‏هاوَصِیامَنا وَقِیامَنا قسم به حق آنکه مرا براستی به نبوت مبعوث فرموده که‏جبرئیل مراو شب زنده‏داریهامان را بپذیر خبر داد از اسرافیل از پروردگار خود تبارک و تعالی که سر از سجده برنداشته باشد که بیامرزد خدا او را و قبول فرماید از او ماه رمضان را و بگذرد از گناهان او «الخبر» و این نماز در شب عید فطر نیز روایت شده ولکن در آن روایتست که تسبیح اربع را در رکوع و سجود عوض تسبیح رکوع و سجود بخواند و به جای اِغْفِرْلَنا ذُنُوبَنا تا به آخر دارد اِغْفِرْلی‏ ذُنُوبی‏ وَ تَقَبَّلْ صَوْمی‏ وَ صَلوتی‏ وَ قِیامی‏ روز سی‏ام سید برای روز آخر دعائی نقل کرده که اوّلش این است اَللّهُمَّ اِنَّکَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ و چون در این روز غالب مردم قرآن ختم می‏کنند سزاوار است که بعد از ختم بخوانند دعای چهل و دوّم صحیفه کامله را و اگر خواسته باشند این دعای مختصر را
بخوانند که شیخ از امیرالمؤمنین‏علیه السلام نقل کرده: اَللّهُمَّ اشْرَحْ بِالْقُرْ انِ صَدْری‏ خدایا سینه‏ام را بوسیله قرآن بگشاوَاسْتَعْمِلْ بِالْقُر انِ بَدَنی‏ وَنَوِّرْ بِالْقُر انِ بَصَری‏ وَاَطْلِقْ بِالْقُر انِ‏و به کار انداز به دستورات قرآن بدنم را و روشن گردان بوسیله قرآن دیده‏ام را و باز کن به قرآن‏لِسانی‏ وَاَعِنّی‏ عَلَیْهِ ما اَبْقَیْتَنی‏ فَاِنَّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِکَ و نیززبانم را و کمکم ده به (عمل) بدان تا زنده‏ام داری زیرا هیچ جنبش و نیرویی نیست جز به تو بخواند این دعا را که از حضرت امیرالمؤمنین‏علیه السلام نیز روایت شده: اَللّهُمَّ اِنِّی‏ اَسْئَلُکَ خدایا از تو خواهم‏اِخْباتَ الْمُخْبِتینَ وَاِخْلاصَ الْمُوقِنینَ وَمُرافَقَةَ الْأَبْرارِ وَاسْتِحْقاقَ‏اطمینان و خشوع خاشعان درگاهت را و اخلاص اهل یقین و رفاقت با نیکان و استحقاق پیدا کردن حَقائِقِ الْإیمانِ وَالْغَنیمَةَ مِنْ کُلِّ بِرٍّ وَالسَّلامَةَ مِنْ کُلِّ اِثْمٍ وَوُجُوبَ برای درک حقایق ایمان و نصیبی از هر خیر و سلامتی از هر گناه و لازم شدن‏رَحْمَتِکَ وَعَزآئِمَ مَغْفِرَتِکَ وَالْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ وَالنَّجاةَ مِنَ النَّارِمهر و رحمتت و موجبات آمرزشت و رسیدن به بهشت و رهائی از دوزخ «خاتمه» در بیان نمازهای شبها و دعاهای روزها که مشهور است و علّامه مجلسی(ره) در زادالمعاد در فصل آخر اعمال ماه رمضان ذکر فرموده و احقر در اینجا اکتفا می‏کنم به آنچه که آن بزرگوار نگاشته فرموده نماز شب اوّل چهار رکعت در هر رکعت بعد از حمد پانزده مرتبه توحید دوّم چهار رکعت در هر رکعت بعد از حمد بیست مرتبه اِنَّا اَنْزَلْناهُ سیّم ده رکعت در هر رکعت حمد و پنجاه مرتبه توحید چهارم هشت رکعت در هر رکعت حمد و بیست مرتبه اِنَّا اَنْزَلْناهُ پنجم دو رکعت در هر رکعت حمد و پنجاه مرتبه توحید و بعد از سلام صد مرتبه اَلّلهُمَّ صَلِ‏ّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ ششم چهار رکعت در هر رکعت حمد و سوره تَبارَکَ الَّذی‏ بِیَدِهِ الْمُلْکُ هفتم چهار رکعت در هر رکعت حمد و سیزده مرتبه اِنَّا اَنْزَلْناهُ هشتم دو رکعت در هر رکعت حمد و ده مرتبه توحید و بعد از سلام هزار مرتبه سُبْحانَ اللَّهِ نهمّ شش رکعت میان نماز شام و خفتن در هر رکعت حمد و هفت مرتبه آیةالکرسی و بعد از اتمام پنجاه مرتبه اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ دهم بیست رکعت در هر رکعت حمد و سی مرتبه توحید یازدهم دو رکعت در هر رکعت حمد و بیست مرتبه اِنَّا اَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ دوازدهم هشت رکعت در هر رکعت حمد و سی مرتبه اِنَّا اَنْزَلْناهُ سیزدهم چهار رکعت در هر رکعت حمد و بیست و پنج مرتبه توحید چهاردهم شش رکعت در هر رکعت حمد و سی مرتبه اِذا زُلْزِلَتْ پانزدهم چهار رکعت در دو رکعت اوّل بعد از حمد صد مرتبه توحید و در دو رکعت دیگر پنجاه مرتبه توحید شانزدهم دوازده رکعت در هر رکعت حمد و دوازده مرتبه اَلْهیکُمُ التَّکاثُرُ هفدهم دو رکعت در رکعت اوّل حمد و هر سوره که خواهد و در رکعت دوّم حمد و صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد مرتبه لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ هیجدهم چهار رکعت در هر رکعت حمد و بیست و پنج مرتبه اِنَّا اَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ نوزدهم پنجاه رکعت با حمد و پنجاه مرتبه اِذا زُلْزِلَتْ و گویا مراد آن باشد که در هر رکعت یک مرتبه بخواند زیرا که مشکلست در یک شب دو هزار و پانصد مرتبه اِذا زُلْزِلَتْ خواندن بیستم و بیست و یکم و بیست و دوّم و بیست و سیّم و بیست و چهارم در هر یک هشت رکعت به هر سوره که میسّر شود بیست و پنجم هشت رکعت در هر رکعت حمد و ده مرتبه توحید بیست و ششم هشت رکعت در هر رکعت حمد و صد مرتبه توحید بیست و هفتم چهار رکعت در هر رکعت حمد و تَبارَکَ الَّذی‏ بِیَدِهِ الْمُلْکُ و اگر نتواند بیست و پنج مرتبه توحید بیست و هشتم شش رکعت در هر رکعت حمد و صد مرتبه آیةالکرسی و صد مرتبه توحید و صد مرتبه کَوْثَرْ و بعد از نماز صد مرتبه صلوات بر محمّد و آل محمّد فقیر گوید نماز شب بیست و هشتم موافق آنچه من یافتم بدین کیفیّت است شش رکعت نماز کند به فاتحةالکتاب و ده مرتبه آیةالکرسی و ده مرتبه کوثر و ده مرتبه قل هواللَّه احد و صد مرتبه صلوات بفرستد بر پیغمبرصلی الله علیه وآله بیست و نهم دو رکعت در هر رکعت حمد و بیست مرتبه توحید سی‏ام دوازده رکعت در هر رکعت حمد و بیست مرتبه توحید و بعد از فارغ شدن صد مرتبه صلوات بر محمّد و آل محمّد و این نمازها چنانچه مذکور شد هر دو رکعت به یک سلام است‏

و امّا دعاهای روزهای ماه رمضان
از ابن عباس روایت کرده‏اند که حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله فضیلت بسیار از برای روزه هر روز ماه مبارک رمضان بیان فرمود و از برای هر روز دعای مخصوصی با فضیلت و ثواب بسیار از برای آن دعا ذکر کرده و ما به اصل دعا اکتفا می‏نمائیم.
دعای روز اوّل: اَللّهُمَّ اجْعَلْ صِیامی‏ فیهِ صِیامَ الصَّآئِمینَ وَقِیامی‏ فیهِ خدایا قرار ده روزه‏ام را در این ماه روزه روزه‏داران واقعی و شب‏زنده‏داریم راقیامَ الْقآئِمینَ وَنَبِّهْنی‏ فیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغافِلینَ وَهَبْ لی جُرْمی‏ فیهِ‏نیز همانند شب‏زنده‏داران و بیدارم کن در آن از خواب بیخبران و جنایتم را بر من ببخش‏یا اِلهَ الْعالَمینَ وَاعْفُ عَنّی‏ یا عافِیاً عَنِ الْمُجْرِمینَ روز دوّم اَللّهُمَ‏ای معبود جهانیان و درگذر از من ای درگذرنده از جنایتکاران خدایاقَرِّبْنی‏ فیهِ اِلی‏ مَرْضاتِکَ وَجَنِّبْنی‏ فیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَنَقِماتِکَ‏نزدیکم کن در این ماه بسوی موجبات خوشنودیت و دورم ساز در آن از خشم و عذابت‏وَوَفِّقْنی‏ فیهِ لِقِرآئِةِ ایاتِکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ روز سیّم‏و موفقم دار در این روز بخواندن آیات قرآنیت به رحمت خود ای مهربانترین مهربانان اَللّهُمَّ ارْزُقْنی‏ فیهِ الذِّهْنَ وَالتَّنْبیهَ وَباعِدْنی‏ فیهِ مِنَ السَّفاهَةِ خدایا روزیم کن در این ماه تیزهوشی و بیداری و دورم گردان در آن از بیخردی‏وَالْتَّمْویهِ وَاجْعَلْ لی نَصیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فیهِ بِجُودِکَ یا اَجْوَدَو اشتباه‏کاری و مقرر فرما برایم بهره‏ای از هر خیری که در آن نازل گردانی بجود و کرمت ای باجودترین‏الْأَجْوَدینَ روز چهارم اَللّهُمَّ قَوِّنی‏ فیهِ عَلی‏ اِقامَةِ اَمْرِکَ وَاَذِقْنی‏ فیهِ‏جودمندان خدایا نیرو ده مرا در این ماه برای برپا داشتن فرمان و دستورت و بچشان به من‏حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وَاَوْزِعْنی‏ فیهِ لِأَدآءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ وَاحْفَظْنی‏ فیهِ‏شیرینی ذکرت و به من یاد ده در این ماه طرز بجا آوردن سپاسگزاری خود را به بزرگواریت و نگاهم دار در آن‏بِحِفْظِکَ وَسَِتْرِکَ یا اَبْصَرَ النَّاظِرینَ روز پنجم اَللّهُمَّ اجْعَلْنی‏ فیهِ مِنَ‏به نگهداری و محافظت خود ای بیناترین بینایان خدایا قرارم ده در این ماه ازالْمُسْتَغْفِرینَ وَاجْعَلْنی‏ فیهِ مِنْ عِبادِکَ الصَّالِحینَ اْلقانِتینَ وَاجْعَلنی‏آمرزش خواهان و قرارم ده در آن از بندگان شایسته فرمانبردارت و بگردانم‏فیهِ مِنْ اَوْلِیآئِکَ الْمُقَرَّبینَ بِرَأْفَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ روز ششم اَللّهُمَ‏در این روز از اولیاء مقرب درگاهت به مهرت ای مهربانترین مهربانان خدایالا تَخْذُلْنی‏ فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَلاتَضْرِبْنی‏ بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ‏در این ماه به خاطر دست زدن به نافرمانیت خوارم مساز و تازیانه‏های عذابت را بر من مزن و از موجبات خشمت‏وَزَحْزِحْنی‏ فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَاَیادیکَ یا مُنْتَهی‏بدان نعمت بخشی و الطافی که نسبت به بندگان داری دورم بدار ای آخرین حدرَغْبَةِ الرَّاغِبینَ روز هفتم اَللّهُمَّ اَعِنّی‏ فیهِ عَلی‏ صِیامِهِ وَقِیامِهِ‏اشتیاق مشتاقان خدایا یاریم کن در این ماه بر روزه و شب زنده‏داریش‏وَجَنِّبْنی‏ فیهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ وَارْزُقْنی‏ فیهِ ذِکْرَکَ بِدَوامِهِ‏و دورم بدار در آن از لغزشها و گناهانش و روزیم کن در آن ذکر خود را بطور دوام و یکسره‏بِتَوْفیقِکَ یا هادِیَ الْمُضِلّینَ روز هشتم اَللّهُمَّ ارْزُقْنی‏ فیهِ رَحْمَةَبه توفیق خود ای راهنمای گمراهان خدایا روزیم گردان در این ماه مهرورزی نسبت به الْأَیْتامِ وَاِطْعامَ اْلطَّعامِ وَاِفْشآءَ السَّلامِ وَصُحْبَةَ الْکِرامِ بِطَوْلِکَ یا یتیمان و خوراندن طعام و به آشکار کردن سلام و هم‏نشینی با کریمان به فضل و کرمت ای‏مَلْجَاَ الْأمِلینَ روز نهم اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی‏ فیهِ نَصیباً مِنْ رَحْمَتِکَ‏پناه آرزومندان خدایا قرار ده برایم در این روز بهره‏ای از رحمت‏الْواسِعَةِ وَاهْدِنی‏ فیهِ لِبَراهینِکَ السَّاطِعَةِ وَخُذْ بِناصِیَتی‏ اِلی‏وسیعت و راهنمائیم کن در این ماه بسوی دلیلهای درخشانت و مرا بسوی موجبات‏مَرْضاتِکَ الْجامِعَةِ بِمَحَبَّتِکَ یا اَمَلَ الْمُشْتاقینَ روز دهم اَللّهُمَ‏خوشنودی همه جانبه‏ات سوق ده به حق محبتت ای آرزوی مشتاقان خدایااجْعَلْنی‏ فیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیْکَ وَاجْعَلْنی‏ فیهِ مِنَ الْفآئِزینَ لَدَیْکَ‏قرارم ده در این ماه از توکل کنندگان بر خودت و بگردانم در آن از سعادتمندان درگاهت‏وَاجْعَلْنی‏ فیهِ مِنَ الْمُقَرَّبینَ اِلَیْکَ بِاِحْسانِکَ یا غایَةَ الطَّالِبینَ روزو قرارم ده در آن از مقربان پیشگاهت به حق احسانت ای هدف نهائی جویندگان یازدهم اَللّهُمَّ حَبِّبْ اِلَیَّ فیهِ الْأِحْسانَ وَکَرِّهْ اِلَیَّ فیهِ الْفُسُوقَ خدایادوست گردان نزد من در این ماه احسان و نیکی را و ناخوش دار در پیش من در این روز فسق‏وَالْعِصْیانَ وَحَرِّمْ عَلَیَّ فیهِ السَّخَطَ وَالنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غِیاثَ‏و نافرمانی و گناه را و حرام گردان در این روز بر من خشم کیفربار و آتش (سوزان) را به کمک خودت ای فریادرس‏الْمُسْتَغیثینَ روز دوازدهم اَللّهُمَّ زَیِّنّی‏ فیهِ بِالسَِّتْرِ وَالْعَفافِ وَاسْتُرْنی‏فریادخواهان خدایا در این ماه مرا به زیور پوشش از گناه و پاکدامنی بیارای‏فیهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ وَالْکِفافِ وَاحْمِلْنی‏ فیهِ عَلَی الْعَدْلِ وَالْأِنْصافِ‏و جامه قناعت و اکتفای به مقدار حاجت را به برم کن و وادارم کن در این روز به عدالت و انصاف‏وَ امِنّی‏ فیهِ مِنْ کُلِّ ما اَخافُ بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الْخآئِفینَ روز سیزدهم‏و ایمنیم بخش در آن از هر چه که از آن می‏ترسم به نگهداری خودت ای نگهدارنده ترسناکان اَللّهُمَّ طَهِّرْنی‏ فیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالْأَقْذارِ وَصَبِّرْنی‏ فیهِ عَلی‏ کآئِناتِ‏خدایا پاکم کن در این ماه از چرکی و کثافات و شکیبایم کن بر مقدراتی که الْأَقْدارِ وَوَفِّقْنی‏ فیهِ لِلتُّقی‏ وَصُحْبَةِ الْأَبْرارِ بِعَوْنِکَ یا قُرَّةَ عَیْنِ خواهد شد و موفقم دار در این ماه به پرهیزکاری و هم‏نشینی با نیکان به کمک خودت ای روشنایی دیده‏الْمَساکینَ روز چهاردهم اَللّهُمَّ لا تُؤاخِذْنی‏ فیهِ بِالْعَثَراتِ وَاَقِلْنی‏ فیهِ‏مسکینان خدایا مگیر مرا در این ماه به لغزشها و بازم دار در آن‏مِنَ الْخَطایا وَالْهَفَواتِ وَلا تَجْعَلْنی‏ فیهِ غَرَضاً لِلْبَلایا وَالْأفاتِ‏از خطاها و لغزشها و قرارم مده در این روز هدف بلاها و آفات‏بِعِزَّتِکَ یا عِزَّ الْمُسْلِمینَ روز پانزدهم اَللّهُمَّ ارْزُقْنی‏ فیهِ طاعَةَبه عزتت ای عزت بخش مسلمانان خدایا فرمانبرداری فروتنان را در این ماه‏الْخاشِعینَ وَاشْرَحْ فیهِ صَدْری‏ بِاِنابَةِالْمُخْبِتینَ بِاَمانِکَ یا اَمانَ‏روزی من گردان و بگشا سینه‏ام را برای بازگشتن بسویت همانند بازگشتن خاشعان به امان بخشیت ای امان بخش‏الْخآئِفینَ روز شانزدهم اَللّهُمَّ وَفِّقْنی‏ فیهِ لِمُوافَقَةِ الْأَبْرارِ وَجَنِّبْنی‏ترسناکان خدایا موفقم‏دار در این ماه به همراهی کردن با نیکان و دورم دارفیهِ مُرافَقَةَ الْأَشْرارِ وَآوِنی‏ فیهِ بِرَحْمَتِکَ اِلی‏ دارِ الْقَرارِ بِاِلهِیَّتِکَ‏در آن از رفاقت با اشرار و جایم ده در آن بوسیله رحمت خود به خانه قرار و آرامش به معبودیّت خودیا اِلهَ الْعالَمینَ روز هفدهم اَللّهُمَّ اهْدِنی‏ فیهِ لِصالِحِ الْأَعْمالِ وَاقْضِ‏ای معبود جهانیان خدایا راهنمائیم کن در آن به کارهای شایسته و برآور در آن حاجات‏لی‏ فیهِ الْحَوآئِجَ وَالْأمالَ یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسیرِ وَالسُّؤالِ یاو آرزوهای مرا ای کسی‏که نیازی به شرح حال و درخواست نداری ای‏عالِماً بِما فی‏ صُدُورِ الْعالَمینَ صَلِّ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّاهِرینَ روزدانا و آگاه بدانچه در دل مردم جهانیان است درود فرست بر محمد و آل پاکش هیجدهم اَللّهُمَّ نَبِّهْنی‏ فیهِ لِبَرَکاتِ اَسْحارِهِ وَنَوِّرْ فیهِ قَلْبی‏ بِضیآءِ خدایا آگاهم ساز در این ماه از برکات سحرهای آن و نورانی کن در آن دلم را به پرتواَنْوارِهِ وَخُذْ بِکُلِّ اَعْضآئی‏ اِلیَ اتِّباعِ اثارِهِ بِنُورِکَ یا مُنَوِّرَ قُلُوبِ‏انوار آن و بگمار تمام اعضاء و جوارحم را به پیروی کردن آثارش به نور خود ای روشنی دهنده دلهای الْعارِفینَ روز نوزدهم اَللّهُمَّ وَفِّرْ فیهِ حَظّی‏ مِنْ بَرَکاتِهِ وَسَهِّلْ سَبیلی‏ عارفان خدایا سرشار کن در این ماه بهره‏ام را از برکات آن و هموار ساز راهم رااِلی‏ خَیْراتِهِ وَلا تَحْرِمْنی‏ قَبُولَ حَسَناتِهِ یا هادِیاً اِلَی الْحَقِّ الْمُبینِ‏به سوی خیرات آن و محرومم مساز از پذیرفتن حسناتش ای راهنمای بسوی حقیقت آشکارروز بیستم اَللّهُمَّ افْتَحْ لی‏ فیهِ اَبْوابَ الْجِنانِ وَاَغْلِقْ عَنّی‏ فیهِ اَبْوابَ خدایا بگشا در این ماه برویم درهای بهشت را و ببند برویم در آن درهای‏النّیرانِ وَوَفِّقْنی‏ فیهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْ انِ یا مُنْزِلَ السَّکینَةِ فی قُلُوبِ‏دوزخ را و موفقم دار به تلاوت قرآن ای فرو فرستنده آرامش در دلهای‏الْمُؤْمِنینَ روز بیست و یکم اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فیهِ اِلی‏ مَرْضاتِکَ دَلیلاً وَلامؤمنان خدایا برایم در این ماه دلیلی به موجبات خوشنودی خود مقرر فرما وتَجْعَلْ لِلشَّیْطانِ فیهِ عَلَیَّ سَبیلاً وَاجْعَلِ الْجَنَّةَ لی مَنْزِلاً وَمَقیلاً یاراهی برای تسلط شیطان بر من باقی مگذار و بهشت را منزل و آسایشگاهم قرار ده ای‏قاضِیَ حَوآئِجِ الطَّالِبینَ روز بیست و دویّم اَللّهُمَّ افْتَحْ لی فیهِ اَبْوابَ‏برآرنده حاجات جویندگان خدایا باز کن برویم در این ماه درهای‏فَضْلِکَ وَاَنْزِلْ عَلَیَّ فیهِ بَرَکاتِکَ وَوَفِّقْنی‏ فیهِ لِمُوجِباتِ مَرْضاتِکَ‏فضلت را و برکاتت را در آن بر من نازل فرما و موفقم دار در آن به موجبات خشنودیت‏وَاَسْکِنّی‏ فیهِ بُحْبُوحاتِ جَنَّاتِکَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ روزو مسکنم ده در آن وسطهای بهشتت ای اجابت کننده دعای درماندگان بیست و سیّم اَللّهُمَّ اغْسِلْنی‏ فیهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَطَهِّرْنی‏ فیهِ مِنَ خدایا شستشویم ده در این ماه از گناهان و پاکم کن در آن ازالْعُیُوبِ وَامْتَحِنْ قَلْبی‏ فیهِ بِتَقْوَی الْقُلُوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ‏عیبها و آزمایش کن در آن دلم را به پرهیزکاری دلها ای نادیده گیرنده لغزشهای‏الْمُذْنِبینَ روز بیست و چهارم اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسْئَلُکَ فیهِ ما یُرْضیکَ‏گنهکاران خدایا از تو خواهم در این ماه آنچه تو را خوشنود سازد وَاَعُوذُبِکَ مِمَّا یُؤْذیکَ وَاَسْئَلُکَ التَّوْفیقَ فیهِ لِأَنْ اُطیعَکَ وَلا و پناه برم به تو از آنچه تو را بیازارد و از تو خواهم در آن توفیق برای اینکه پیرویت کنم واَعْصِیَکَ یا جَوادَ السَّآئِلینَ روز بیست و پنجم اَللّهُمَّ اجْعَلْنی‏ فیهِ مُحِبَّاًنافرمانیت نکنم ای بخشنده به خواستاران خدایا قرارم ده در این ماه دوستدارلِأَوْلِیآئِکَ وَمُعادِیاً لِأَعْدآئِکَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خاتَِمِ اَنْبِیآئِکَ یا عاصِمَ‏دوستانت و دشمن دارنده دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیمبرانت ای نگهدارنده‏قُلُوبِ النَّبِیّینَ روز بیست و ششم اَللّهُمَّ اجْعَلْ سَعْیی‏ فیهِ مَشْکُوراًدلهای پیمبران خدایا قرار ده کوششم را در این ماه مورد سپاس و تقدیروَذَنْبی‏ فیهِ مَغْفُوراً وَعَمَلی‏ فیهِ مَقْبُولاً وَعَیْبی‏ فیهِ مَسْتُوراً یا اَسْمَعَ‏و گناهم را در آن آمرزیده و عملم را در آن پذیرفته و عیبم را در آن پوشید ای شنواترین‏السَّامِعینَ روز بیست و هفتم اَللّهُمَّ ارْزُقْنی‏ فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَصَیِّرْشنوایان خدایا فضیلت شب قدر را در این ماه روزیم گردان و بگردان‏اُمُوری‏ فیهِ مِنَ الْعُسْرِ اِلَی الْیُسْرِ وَاقْبَلْ مَعاذیری‏ وَحُطَّ عَنّیِ‏کارهایم را در آن از سختی به آسانی و عذرهایم را بپذیر و ورز والذَّنْبَ وَالْوِزْرَ یا رَؤُفاً بِعِبادِهِ الصَّالِحینَ روز بیست و هشتم اَللّهُمَّ وَفِّرْگناهم را بریز ای مهربان به بندگان شایسته‏ات خدایا سرشار کن بهره‏ام راحَظّی‏ فیهِ مِنَ النَّوافِلِ وَاَکْرِمْنی‏ فیهِ بِاِحْضارِ الْمَسآئِلِ وَقَرِّبْ فیهِ‏در این ماه از انجام مستحبات و نوافل و گرامیم دار به یاد داشتن مسائل و نزدیک گردان در آن‏وَسیلَتی اِلَیْکَ مِنْ بَیْنِ الْوَسآئِلِ یا مَنْ لا یَشْغَلُهُ اِلْحاحُ الْمُلِحّینَ روزوسیله‏ام را بسویت از میان سایر وسائل ای که سرگرمش نکند سماجت سماجت کنندگان بیست و نهم اَللّهُمَّ غَشِّنی‏ فیهِ بِالرَّحْمَةِ وَارْزُقْنی‏ فیهِ التَّوْفیقَ خدایا فراگیر مرا در این ماه به مهر خود و روزیم کن در آن به توفیق‏وَالْعِصْمَةَ وَطَهِّرْ قَلْبی‏ مِنْ غَیاهِبِ التُّهَمَةِ یا رَحیماً بِعِبادِهِ الْمُؤْمِنینَ‏و خودنگهداری و پاک کن دلم را از تیرگیهای تهمت ای مهربان نسبت به بندگان مؤمن خود روز سی‏ام اَللّهُمَّ اجْعَلْ صِیامی فیهِ بِالشُّکْرِ وَالْقَبُولِ عَلی‏ ما تَرْضاهُ خدایا چنان کن روزه‏ام را در این ماه که مورد قدردانی و پذیرش بوده و بر طبق خوشنودی تووَیَرْضاهُ الرَّسُولُ مُحْکَمَةً فُرُوعُهُ بِالْأُصُولِ بِحَقِّ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍو خوشنودی رسولت باشد و محکم باشد فروع آن بوسیله اصول به حق آقای ما محمدوَ الِهِ الطَّاهِرینَ وَالْحَمْدُ للَّهِ‏ِ رَبِّ الْعالَمینَ مؤلّف گوید: که در تقدیم و تأخیرو آل پاکش و ستایش خاص پروردگار جهانیان است دعاها و عبادات هر یک در کتب دعوات مختلف ذکر کرده‏اند چون روایتش را معتبر نمی‏دانم متعرّض ذکر آنها نشدم و دعای روز بیست و هفتم را کفعمی در روز بیست و نهمّ ذکر کرده است و موافق مذهب شیعه در روز بیست و سیّم خواندن دور نیست که اَنسَب باشد انتهی.