شیخ صدوق به سند معتبره روایت کرده از حضرت امام رضاعلیه السلام از پدران بزرگواران خود از حضرت امیرالمؤمنین علیه و علی اولاده السلام که فرمود خطبهای خواند برای ما روزی حضرت رسول خداصلی الله علیه وآله پس فرمود اَیُّها النَّاس بدرستیکه رو کرده است به سوی شما ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش ماهی است که نزد خدا بهترین ماهها است و روزهایش بهترین روزها است و شبهایش بهترین شبها است و ساعتهایش بهترین ساعتها است و آن ماهیست که خواندهاند شما را در آن بسوی ضیافت خدا و گردیدهاید در آن از اهل کرامت خدا نَفَسهای شما در آن ثواب تسبیح دارد و خواب شما ثواب عبادت دارد و عملهای شما در آن مقبولست و دعاهای شما در آن مستجابست پس سؤال کنید از پروردگار خود به نیّتهای درست و دلهای پاکیزه از گناهان و صفات ذمیمه که توفیق دهد شما را برای روزه داشتن آن و تلاوت کردن قرآن در آن بدرستیکه شقی و بد عاقبت کسی است که محروم گردد از آمرزش خدا در این ماه عظیم و یاد کنید به گرسنگی و تشنگی شما در این ماه تشنگی و گرسنگی روز قیامت را و تَصدّق کنید بر فقیران و مسکینان خود و تعظیم نمائید پیران خود را و رحم کنید کودکان خود را و نوازش نمائید خویشان خود را و نگاه دارید زبانهای خود را از آنچه نباید گفت و بپوشید دیدهای خود را از آنچه حلال نیست شما را نظر کردن بسوی آن و بازدارید گوشهای خود را از آنچه حلال نیست شما را شنیدن آن و مهربانی کنید با یتیمان مردم تا مهربانی کنند بعد از شما با یتیمان شما و بازگشت کنید بسوی خدا از گناهان خود و بلند کنید دستهای خود را به دعا در اوقات نمازهای خود زیرا که وقت نمازها بهترین ساعتها است نظر میکند حق تعالی در این اوقات به رحمت به سوی بندگان خود و جواب میگوید ایشان را هرگاه او را مناجات کند و لبّیک میگوید ایشان را هرگاه او را ندا کنند و مستجاب میگرداند هرگاه او را بخوانند ای گروه مردمان بدرستیکه جانهای شما در گرو کردههای شما است پس از گرو بدر آورید به طلب آمرزش از خدا و پشتهای شما گران بار است از گناهان شما پس سبک گردانید آنها را به طول دادن سجدهها و بدانید که حق تعالی سوگند یاد کرده است به عزّت و جلال خود که عذاب نکند نمازگذارندگان و سجده کنندگان در این ماه را و نترساند ایشان را به آتش جهنم در روز قیامت ایُّها النَّاس هر که از شما افطار دهد روزهدار مؤمنی را در این ماه از برای او خواهد بود نزد خدا ثواب بنده آزاد کردن و آمرزش گناهان گذشته پس بعضی از اصحاب گفتند یا رسولالله همه ما قدرت بر آن نداریم حضرت فرمود بپرهیزید از آتش جهنم به افطار فرمودن روزهداران اگرچه به نصف دانه خرما باشد و اگر چه به یک شربت آبی باشد بدرستیکه خدا این ثواب را میدهد کسی را که چنین کند اگر قادر بر زیاده از این نباشد اَیُّها النَّاسُ هر که خُلْق خود را در این ماه نیکو گرداند بر صراط آسان بگذرد در روزی که قدمها بر آن لغزد و هر که سبک گرداند در این ماه خدمت غلام و کنیز خود را خدا در قیامت حساب او را آسان گرداند و هر که در این ماه شرّ خود را از مردم باز دارد حق تعالی غضب خود را در قیامت از او باز دارد و هر که در این ماه یتیم بیپدری را گرامی دارد خدا او را در قیامت گرامی دارد و هر که در این ماه صله و احسان کند با خویشان خود خدا وَصل کند او را به رحمت خود در قیامت و هر که در این ماه قطع احسان خود از خویشان خود بکند خدا در قیامت قطع رحمت خود از او بکند و هر که نماز سنتی در این ماه بکند خدا برای او برات بیزاری از آتش جهنم بنویسد و هر که در این ماه نماز واجبی را ادا کند خدا عطا کند به او ثواب هفتاد نماز واجب که در ماههای دیگر کرده شود و هر که در این ماه بسیار بر من صلوات فرستد خدا سنگین گرداند ترازوی عمل او را در روزی که ترازوهای اعمال سبک باشد و کسیکه یک آیه از قرآن در این ماه بخواند ثواب کسی دارد که در ماههای دیگر ختم قرآن کرده باشد اَیُّها النَّاسُ بدرستیکه درهای بهشت در این ماه گشاده است پس سؤال کنید از پروردگار خود که بروی شما نهبندد و درهای جهنّم در این ماه بسته است پس سؤال کنید از پروردگار خود که بر روی شما نگشاید و شیاطین را در این ماه غُلّ کردهاند پس سؤال کنید از خدا که ایشان را بر شما مسلط نگرداند الخ و شیخ صدوق روایت کرده که چون ماه رمضان داخل میشد حضرت رسولصلی الله علیه وآله آزاد میکرد هر اسیری که بود و عطا مینمود هر سائلی را مؤلف گوید که ماه رمضان ماه خداوند عالمیان است و شریفترین ماهها است و ماهیست که درهای آسمان و درهای بهشت و رحمت گشوده میشود و درهای جهنّم بسته میشود و در آن شبی است که عبادت در آن بهتر است از عبادت هزار ماه پس تأمّل نما که چگونه خواهی بود در شب و روز خود و چگونه نگاه میداری اعضاء و جواح خود را از معصیتهای پروردگار خود و مبادا شبها در خواب باشی و روزها غافل از یاد خدا همانا در خبر است که در آخر هر روز از روزهای ماه رمضان در وقت افطار حق تعالی هزار هزار کس را از آتش جهنّم آزاد میکند و چون شب جمعه و روز جمعه میشود در هر ساعتی هزار هزار کس را از آتش جهنم آزاد میکند که هر یک مستوجب عذاب شده باشند و در شب و روز آخر ماه به عدد آنچه در تمام ماه آزاد کرده است آزاد میکند پس ای عزیز مبادا بیرون رود ماه رمضان و گناهان تو باقی مانده باشد و در هنگامی که روزهداران مزدهای خود را بگیرند تو از جمله محرومان و زیانکاران باشی و تقرب بجوی بسوی خداوند تبارک و تعالی به تلاوت کردن قرآن مجید در شبها و روزهای این ماه و به ایستادن به نماز و جِدّ و جَهد کردن در عبادت و بجا آوردن نمازها در اوقات فضیلت و کثرت استغفار و دعا فَعَنِ الصَّادِقِعلیه السلام اَنَّهُ مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فی شَهْرِ امام صادقعلیه السلام فرمود: هر که در ماه رمضان آمرزیده نشودرَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلی قابِلٍ اِلاَّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ و نگاه دارد خود را ازتا سال آینده آمرزیده نشود مگر آنکه در عرفات حاضر شود چیزهایی خدا حرام کرده است و از افطار کردن بر چیزهای حرام و رفتار کن به نحوی که مولای ما حضرت صادقعلیه السلام وصیّت نموده و فرموده که هرگاه روزهداری میباید که روزه دارد گوش و چشم و مو و پوست و جمیع اعضای تو یعنی از محرّمات بلکه از مکروهات و فرمود باید که روز روزه تو مانند روز افطار تو نباشد و نیز فرموده که روزه نه همین از خوردن و آشامیدن است تنها بلکه باید در روز روزه نگاه دارید زبان خود را از دروغ و بپوشانید دیدههای خود را از حرام و با یکدیگر نزاع مکنید و حَسَد مبرید و غیبت مکنید و مجادله مکنید و سوگند دروغ مخورید بلکه سوگند راست نیز و دشنام مدهید و فحش مگوئید و ستم مکنید و بیخردی مکنید و دلتنگ مشوید و غافل مشوید از یاد خدا و از نماز و خاموش باشید از آنچه نباید گفت و صبر کنید و راستگو باشید و دوری کنید از اهل شرّ و اجتناب کنید از گفتار بد و دروغ و افتراء و خصومت کردن با مردم و گمان بد بردن و غیبت کردن و سخنچینی کردن و خود را مُشْرِف به آخرت دانید و منتظر فَرَج و ظُهور قائم آل محمّدعلیه السلام باشید و آرزومند ثوابهای آخرت باشید و توشه اعمال صالحه برای سفر آخرت بردارید و بر شما باد به آرام دل و آرام تن و خضوع و خشوع و شکستگی و مذلّت مانند بندهای که از آقای خود ترسد و ترسان باشید از عذاب خدا و امیدوار باشید رحمت او را و باید پاک باشد ای روزهدار دل تو از عیبها و باطن تو از حیلهها و مکرها و پاکیزه باشد بدن تو از کثافتها و بیزاری بجوی بسوی خدا از آنچه غیر اوست و در روزه ولایت خود را خالص گردانی از برای او و خاموش باشی از آنچه حق تعالی نهی کرده است تو را از آن در آشکارا و پنهان و بترسی از خداوند قهار آنچه سزاوار ترسیدن او است در پنهان و آشکار و ببخشی روح و بدن خود را به خدای عزّوجلّ در ایّام روزه خود و فارغ گردانی دل خود را از برای محبّت او و یاد او و بدن خود را به کارفرمائی در آنچه خدا تو را امر کرده است به آن و خوانده است بسوی آن اگر همه اینها را به عمل آوری آنچه سزاوار روزه داشتن است به عمل آوردهای و فرموده خدا را اطاعت کردهای و آنچه کم کنی از آنها که بیان کردم از برای تو به قدر آن از روزه تو کم میشود از فضل آن و ثواب آن بدرستی که پدرم گفت رسول خداصلی الله علیه وآله شنید که زنی در روز روزهای جاریه خود را دشنام داد حضرت طعامی طلبید آن زن را گفت بخور زن گفت من روزهام فرمود چگونه روزهای که جاریه خود را دشنام دادی روزه از خوردن و آشامیدن تنها نیست بدرستیکه حق تعالی روزه را حجابی گردانیده است از سایر امور قبیحه از کردار بد و گفتار بد چه بسیار کمند روزهداران و چه بسیارند گرسنگی کشندگان و حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام فرمود که چه بسیار روزهداری که بهرهای نیست او را از روزه به غیر از تشنگی و گرسنگی و چه بسیار عبادت کنندهای که نیست او را بهرهای از عبادت به غیر تَعَب ای خوشا خواب زیرکان که بهتر از بیداری و عبادت احمقان است و خوشا افطار کردن زیرکان که بهتر از روزه داشتن بیخردان است و روایت شده از جابربن یزید از حضرت امام محمد باقرعلیه السلام که حضرت رسولصلی الله علیه وآله به جابر بن عبدالله فرمود ای جابر این ماه رمضانست هر که روزه بدارد روز آن را و بایستد به عبادت پارهای از شبش را و باز دارد از حرام شکم و فَرْج خود را و نگاه دارد زبان خود را بیرون رود از گناهان خود مثل بیرون رفتن او از ماه جابر گفت یا رسولاللّه چه نیکو است این حدیث که فرمودی فرمود ای جابر و چقدر سخت است این شرطهایی که نمودم وبالجمله اعمال این ماه شریف در دو مطلب و یک خاتمه ذکر میشود.
مطلب اوّل
در اَعْمال مُشترکه این ماه است و آن بر چهار قِسْم است
قسم اوّل اعمالی است که در هر شب و روز این ماه بجا آورده میشود سیّد بن طاوس روایت کرده از حضرت امام جعفر صادق و امام موسی کاظمعلیهما السلام که فرمودند میگوئی در ماه رَمَضان
از اوّل تا به آخر آن بعد از هر فریضه: اَللّهُمَّ ارْزُقْنی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ فی خدایا روزیم گردان حج خانه کعبه را درعامی هذا وَفی کُلِّ عامٍ ما اَبْقَیْتَنی فی یُسْرٍ مِنْکَ وَعافِیَةٍ وَسَعَةِاین سال و در هر سال تا زنده هستم در آسایش و تندرستی از جانب تو و وسعت رِزْقٍ وَلا تُخْلِنی مِنْ تِلْکَ الْمواقِفِ الْکَریمَةِ وَالْمَشاهِدِ الشَّریفَةِ روزی و دورم مکن از این اماکن گرامی و مشاهد شریفهوَزِیارَةِ قَبْرِ نَبِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَفی جَمیعِ حَوائِجِ الدُّنْیاو زیارت قبر پیامبرت که درود تو بر او و آلش باد در همه حاجتهای دنیاوَالأخِرَةِ فَکُنْ لی اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ فیما تَقْضی وَتُقَدِّرُ مِنَ الأَمْرِو آخرتم پشتیبان من باش خدایا از تو خواهم در آنچه بنا هست دربارهاش حکم فرمائی و مقدر کنی در آن فرمانالْمَحْتُومِ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مِنَ الْقَضآءِ الَّذی لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْحتمی و مسلم در شب قدر از آن تقدیری که برگشت ندارد و تغییر نپذیرد کهتَکْتُبَنی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُمرا از حاجیان خانه محترم کعبهات ثبت فرمایی آن حاجیانی که حجشان درست و سعیشان مورد تقدیر و سپاس استالْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ وَاجْعَلْ فیما تَقْضیو گناهانشان آمرزیده و کارهای بدشان بخشیده شده است و قرار ده در همان قضاوَتُقَدِّرُ اَنْ تُطیلَ عُمْری وَتُوَسِّعَ عَلَیَّ رِزْقی وَتُؤدِّی عَنّی اَمانَتیو تقدیراتت که عمر مرا طولانی گردانی و روزیم را فراخ کنی و امانت و قرضم راوَدَیْنی آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ و میخوانی عقب نمازهای فریضه: یا عَلِیُّ یااداء فرمائی، اجابت فرما ای پروردگار جهانیان ای والا ایعَظیمُ یا غَفُورُ یا رَحیمُ اَنْتَ الرَّبُّ الْعَظیمُ الَّذی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیءٌبزرگ ای آمرزنده ای مهربان تویی پروردگار بزرگی که نیست مانند او چیزیوَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ وَهذا شَهْرٌ عَظَّمْتَهُ وَکَرَّمْتَهُ وَشَرَّفْتَهُ وَفَضَّلْتَهُو او شنوا و بینا است و این ماهی است که آنرا بزرگ و گرامی داشته و او را شرافت و برتری دادهایعَلَی الشُّهُورِ وَهُوَ الشَّهْرُ الَّذی فَرَضْتَ صِیامَهُ عَلَیَّ وَهُوَ شَهْرُبر ماههای دیگر و این ماهی است که روزه آن را بر من واجب کرده و این ماهرَمَضانَ الَّذی اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ هُدیً لِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدیرمضان است همان ماهی که قرآن را در آن فرو فرستادی آن قرآنی که راهنمای مردم و نشانههای روشنی از هدایت وَالْفُرْقانِ وَجَعَلْتَ فیهِ لَیْلَةَ الْقَدْرِ وَجَعَلْتَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ فَیا و جدا ساختن (میان حق و باطل) است و قراردادی در این ماه شب قدر را و آن را بهتر از هزار ماه کردی پس ایذَالْمَنِّ وَلا یُمَنُّ عَلَیْکَ مُنَّ عَلَیَّ بِفَکاکِ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ فیمَنْ تَمُنُمنت داری که کسی بر تو منت ندارد منت نه بر من به آزاد ساختنم از آتش در میان آنانکهعَلَیْهِ وَاَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ وشیخ کفعمی درمصباحبر آنها منت نهی و داخل بهشتم گردان برحمتت ای مهربانترین مهربانان و بلد الأمین و شیخ شهید در مجموعه خود از حضرت رسولصلی الله علیه وآله نقل کردهاند که آن حضرت فرمود هرکه این دعا را در ماه رَمَضان بعد از هر نماز واجبی بخواند حقّ تعالی بیامرزد گناهان
او را تا روز قیامت و دعا این است: اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلی اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ خدایا بفرست بر خفتگان در گور نشاط و سروراَللَّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ اَللّهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جایِعٍ اَللّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیانٍخدایا دارا کن هر نداری را خدایا سیر کن هر گرسنهای را خدایا بپوشان هر برهنه رااَللّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدینٍ اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوبٍ اَللّهُمَّ رُدَّخدایا ادا کن قرض هر قرضداری را خدایا بگشا اندوه هر غمزده را خدایا به وطن بازگردان هرکُلَّ غَریبٍ اَللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیرٍ اَللّهُمَّ اَصْلِحْ کُلَّ فاسِدٍ مِنْ اُمُورِدور از وطنی را خدایا آزاد کن هر اسیری را خدایا اصلاح کن هر فسادی را از کارالْمُسْلِمینَ اَللّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَریضٍ اَللّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناکَ اَللّهُمَمسلمین خدایا درمان کن هر بیماری را خدایا ببند رخنه فقر ما را به وسیله دارائی خود خدایاغَیِّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِکَ اَللّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَاَغْنِنا مِنَبدی حال ما را بخوبی حال خودت مبدل کن خدایا ادا کن از ما قرض و بدهیمان را و بینیازمان کن از الْفَقْرِ اِنَّکَ عَلی کُلِّشَیءٍ قَدیرٌ و شیخ کلینی در کافی روایت کرده از ابو بصیر که نداری که راستی تو بر هر چیز توانائی حضرت صادقعلیه السلام در ماه رمضان این دعا رامیخواند اَللّهُمَّ اِنّی بِکَ وَمِنْکَ اَطْلُبُ خدایامن بوسیله تو و از شخص تو میجویم حاجَتی وَمَنْ طَلَبَ حاجَةً اِلیَ النَّاسِ فَاِنّی لا اَطْلُبُ حاجَتی اِلاَّ حاجتم را و هر که حاجت خویش از مردم میجوید ولی من نجویم حاجتم را جزمِنْکَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ وَاَسْئَلُکَ بِفَضْلِکَ وَرِضْوانِکَ اَنْ تُصَلِّیَاز تو تنها که شریکی نداری و از تو خواهم به حق فضل و خوشنودیت که درود فرستیعَلی مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ وَاَنْ تَجْعَلَ لی فی عامی هذا اِلی بَیْتِکَبر محمد و خاندان او و اینکه در این سال برای رسیدن من به خانهالْحَرامِ سَبیلاً حِجَّةً مَبْرُورَةً مُتَقبَّلَةً زاکِیَةً خالِصَةً لَکَ تَقَرُّ بِها عَیْنیمحترمت کعبه راهی قرار دهی که حجی صحیح و پذیرفته و پاکیزه و خالص برای تو انجام دهم آن چنانکه دیدهاموَتَرْفَعُ بِها دَرَجَتی وَتَرْزُقَنی اَنْ اَغُضَّ بَصَری وَاَنْ اَحْفَظَ فَرْجیبدان روشن شود و درجهام بدان بالا رود و روزیم کن که دیدهام را بپوشانم و عورتم را (از گناه) نگهدارموَاَنْ اَکُفَّ بِها عَنْ جَمیعِ مَحارِمِکَ حَتّی لایَکُونَ شَیءٌ آثَرَ عِنْدیو خود را از همه کارهای حرام تو باز دارم تا بدان حد که هیچ چیزی در پیش من محبوبترمِنْ طاعَتِکَ وَخَشْیَتِکَ وَالْعَمَلِ بِما اَحْبَبْتَ وَالتَّرْکِ لِما کَرِهْتَاز اطاعت و ترس از تو و انجام آنچه دوست داری و نکردن آنچه را ناخوش داریوَنَهَیْتَ عَنْهُ وَاجْعَلْ ذلِکَ فی یُسْرٍ وَیَسارٍ وَعافِیَةٍ وَما اَنْعَمْتَ بِهِو آنرا قدغن کردهای نباشد و قرار ده همه اینها را در گشایش و آسودگی و تندرستی با هر چه نعمت کهعَلَیَّ وَاَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ وَفاتی قَتْلاً فی سَبیلِکَ تَحْتَ رایَةِ نَبِیِّکَبه من دادهای و از تو خواهم که مرگ مرا کشته شدن در راهت قرار دهی که در زیر پرچم پیغمبرتمَعَ اَوْلِیآئِکَ وَاَسْئَلُکَ اَنْ تَقْتُلَ بی اَعْدآئَکَ وَاَعْدآءَ رَسُولِکَ وَاَسْئَلُکَبا دوستانت کشته شوم و از تو خواهم که دشمنان خود و دشمنان پیامبرت را بدست من بکشی و از تو خواهماَنْ تُکْرِمَنی بِهَوانِ مَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِکَ وَلا تُهِنّی بِکَرامَةِ اَحَدٍ مِنْکه مرا گرامی داری بخوار کردن هر یک از خلق خود که خواهی ولی خوارم نکنی به گرامی داشتن هیچیک ازاَوْلِیآئِکَ اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً حَسْبِیَ اللَّهُ ما شآءَ اللَّهُدوستانت خدایا قرار ده برای من با پیامبرت راهی خدا مرا بس است و آنچه خواهد شود مؤلف گوید: کهاین دعاء موسوم به دعای حجّ است سیّد در اقبال از حضرت صادقعلیه السلام روایت کرده خواندن آن را در شبهای ماه رمضان بعد از مغرب و کفعمی در بلدالأمین گفته که مستحب است خواندن آن در هر روز از ماه رمضان و در شب اوّل نیز و شیخ مفید در مقنعه برای خصوص شب اوّل نقل کرده بعد از نماز مغرب و بدانکه بهترین اعمال در شبها و روزهای ماه مبارک رمضان خواندن قرآن است و بسیار باید خواند چه آنکه قرآن در این ماه نازل شده است و وارد شده که هر چیزی را بهاریست و بهار قرآن ماه رمضانست و در ماههای دیگر هر ماهی یک ختم سنت است و اقلّش شش روز است و در ماه رمضان در هر سه روز یک ختم سنّت است و اگر روزی یک ختم تواند بکند خوبست علامه مجلسیرحمه الله فرموده که در حدیث است که بعضی از ائمّهعلیهم السلام در این ماه چهل ختم قرآن و زیاده میکردند و اگر هر ختم قرآنی را ثوابش را به روح مقدّس یکی از چهارده معصومعلیهم السلام هدیّه کند ثوابش مضاعف گردد و از روایتی ظاهر میشود که اجر چنین کسی آن است که با ایشان باشد در روز قیامت و دراینماه دعا وصلوات و استغفار بسیار باید نمود و لااِلهَ اِلَّا اللَّهُ بسیار باید گفت و روایت شده که جناب امام زینالعابدینعلیه السلام چون ماه رمضان داخل میشد تکلّم نمیکرد مگر به دعاء و تسبیح و استغفار و تکبیر و باید اهتمام بسیار نمود به عبادت و نافلههای شب و روز قسم دویّم اعمالیست که در شبهای ماه رمضان باید بجا آورد و آن چند امر است اوّل افطار است و مستحب است که بعد از نماز شام افطار کند مگر آنکه ضعف بر او غلبه کرده باشد یا جمعی منتظر او باشند دوّم آنکه افطار کند با چیز پاکیزه از حرام و شُبهات و بهتر آنست که به خرمای حلال افطار کند تا ثواب نمازش چهارصد برابر گردد و به خرما و آب و به رطب و به لبن و به حلوا و به نبات و به آب گرم به هر کدام که افطار کند نیز خوبست سیّم آنکه در وقت افطار دعاهای وارده آنرا بخواند از جمله آنکه بگوید: اَللّهُمَّ لَکَ صُمْتُ وَعَلی خدایا برای تو روزه گرفتم و بارِزْقِکَ اَفْطَرْتُ وَعَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ تا خدا عطا کند به او ثواب هر کسی را که در اینروزی تو افطار کنم و بر تو توکل کنم روز روزه داشته و اگر دعای اَللّهُمَّ رَبَّ النّورِ الْعَظیمِ را که سیّد و کفعمی روایت کردهاند بخواند فضیلت بسیار یابد و روایت شده که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام هرگاه میخواست افطار کند میگفت: بِسْمِ اللَّهِ اَللّهُمَّ لَکَ صُمْنا وَعَلی رِزْقِکَ خدایا برای تو روزه گرفتیم و با روزی تواَفْطَرْنا فَتَقَبَّلْ مِنَّا اِنَّکَ اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ چهارم در لقمه اوّل بگوید بِسْمِ اللَّهِافطار کنیم پس از ما بپذیر که براستی تو شنوا و دانایی الرَّحْمنِ الرّحَیمِ یا واسِعَ الْمَغْفِرَةِ اِغْفِرْ لی تا خدا او را بیامرزد و در خبر است که در آخر هر روز از روزهای ماه رمضان خدا هزار هزار کس را از آتش جهنّم آزاد میکند پس از حق تعالی بخواه که تو را یکی از آنها قرار دهد پنجم در وقت افطار سوره قدر بخواند ششم در وقت افطار تصدّق کند و افطار دهد روزهداران را اگر چه به چند دانه خرما یا شربتی آب باشد و از حضرت رسولصلی الله علیه وآله مرویست که کسی که افطار دهد روزه داری را از برای او خواهد بود مثل اَجرِ آن روزهدار بدون آنکه از اجر او چیزی کم شود و هم از برای او خواهد بود مثل آن عمل نیکویی که بجا آورد آن افطار کننده به قوه آن طعام و آیةالله علامه حلّی در رساله سَعدِیَّه از حضرت صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود هر مؤمنی که اطعام کند مؤمنی را لقمهای در ماه رمضان بنویسد حق تعالی برای او اجر کسی که سی بنده مؤمن آزاد کرده باشد و از برای او باشد نزد حقتعالی یک دعای مستجاب هفتم در هر شب خواندن هزار مرتبه اِنّا اَنزَلْناهُ وارد است هشتم در هر شب صد مرتبه حم دُخان را بخواند اگر میسّر شود نهم سیّد روایت کرده که هر که این دعا را بخواند در هر شب ماه رمضان آمرزیده شود گناهان چهل سال او
اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذی اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ علی خدایا ای پروردگار ماه رمضان که در آن قرآن را فرستادی و برعِبادِکَ فیهِ الصِّیامَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنی حَجَّ بَیْتِکَبندگان روزه را در این ماه واجب کردی درود فرست بر محمد و آل محمد و روزیم گردان حج خانهالْحَرامِ فی عامی هذا وَفی کُلِّ عامٍ وَاغْفِرْ لی تِلْکَ الذُّنُوبَ الْعِظامَمحترم خود کعبه را در این سال و در هر سال و بیامرز برایم این گناهان بزرگ را فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُها غَیْرُکَ یا رَحْمنُ یا عَلاَّمُ دهم در هر شب بخواند بعد از مغرب که براستی نیامرزد آنها را جز تو ای بخشاینده و ای بسیار دانا دعای حجّ را که در قسم اوّل گذشت یازدهم بخواند در هر شب از ماه رمضان اَللّهُمَّ اِنّی خدایا من ستایشرااَفْتَتِحُ الثَّنآءَ بِحَمْدِکَ وَاَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوابِ بِمَّنِکَ وَاَیْقَنْتُ اَنَّکَ اَنْتَبوسیله حمد تو میگشایم و تویی که به نعمتبخشی خود بندگان را به درستی واداری و یقین دارم که براستی تواَرْحَمُ الرَّاحِمینَ فی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَاَشَدُّ الْمُعاقِبینَ فیمهربانترین مهربانانی اما در جای گذشت و مهربانی ولی سختترین کیفرکنندهای درمَوْضِعِ النَّکالِ وَالنَّقِمَةِ وَاَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرینَ فی مَوْضِعِ الْکِبْریآءِجای شکنجه و انتقام و بزرگترین جبارانی در جای بزرگی ووَالْعَظَمَةِ اَللّهُمَّ اَذِنْتَ لی فی دُعآئِکَ وَمَسْئَلَتِکَ فَاسْمَعْ یا سَمیعُعظمت خدایا تو به من اجازه دادی در این که بخوانمت و از تو درخواست کنم پس ای خدای شنوامِدْحَتی وَاَجِبْ یا رَحیمُ دَعْوَتی وَاَقِلْ یا غَفُورُ عَثْرَتی فَکَمْ یآمدح و ثنایم را بشنو و پاسخ ده ای مهربان خواستهام را و نادیدهگیر ای آمرزنده لغزشم را ایاِلهی مِنْ کُرْبَةٍ قَدْ فَرَّجْتَها وَهُمُومٍ قَدْ کَشَفْتَها وَعَثْرَةٍ قَدْ اَقَلْتَهامعبود من چه بسیار گرفتاری که برطرف کردی و چه بسیار اندوه که زدودی و لغزشها که چشم پوشیدیوَرَحْمَةٍ قَدْ نَشَرْتَها وَحَلْقَةِ بَلاءٍ قَدْ فَکَکْتَها اَلْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی لَمْ یَتَّخِذْو مهر و رحمت که گستردی و زنجیر بلا که از هم باز کردی ستایش خاص خدایی است که نگیردصاحِبَةً وَلا وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فی الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌهمسری و نه فرزندی و نیست برایش شریکی در فرمانروایی و نیست برایش یاوریمِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً اَلْحَمْدُ للَّهِِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِاز خواری و به کمال بزرگی او را یاد کن ستایش خدای را به همه ستودگیهایش یکسر بر همهنِعَمِهِ کُلِّها اَلْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی لا مُضآدَّ لَهُ فی مُلْکِهِ وَلا مُنازِعَ لَهُ فینعمتهایش یکسر ستایش برای خدایی است که ضد و دشمنی در پادشاهی او و ستیزهجویی در اَمْرِهِ اَلْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی لا شَریکَ لَهُ فی خَلْقِهِ وَلا شَبیهَ لَهُ فی عَظَمَتِهِ فرمانش نیست ستایش خدایی را است که شریکی در خلقتش ندارد و شبیهی در عظمت او نیستاَلْحَمْدُ للَّهِِ الْفاشی فِی الْخَلْقِ اَمْرُهُ وَ حَمْدُهُ الظَّاهِرِ بِالْکَرَمِ مَجْدُهُستایش خاص خدایی است که هویدا است در میان خلق کارش و ستایشش و آشکار است به بزرگواری شوکتشالْباسِطِ بِالْجُودِ یَدَهُ الَّذی لا تَنْقُصُ خَزآئِنُهُ وَلا تَزیدُهُ کَثْرَةُ الْعَطآءِو گشاده است دستش آنکه نقصان نپذیرد خزینههایش و نیفزایدش بسیاری عطااِلاَّ جُوداً وَ کَرَماً اِنَّهُ هُوَ الْعَزیزُ الْوَهَّابُ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ قَلیلاً مِنْمگر جود و بزرگواری براستی که او عزیز و بسیار بخشنده است خدایا از تو خواهم اندکی ازکَثیرٍ مَعَ حاجَةٍ بی اِلَیْهِ عَظیمَةٍ وَغِناکَ عَنْهُ قَدیمٌ وَ هُوَ عِنْدی کَثیرٌبسیار با اینکه نیازمندیم بدان بزرگ است و بینیازی تو از آن قدیم و ازلی است و آن درخواست پیش من بسیاروَهُوَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسیرٌ اَللّهُمَّ اِنَّ عَفْوَکَ عَنْ ذَنْبی وَتَجاوُزَکَ عَنْولی در نزد تو اندک و آسان است خدایا براستی گذشت تو از گناهم و چشمپوشیت ازخَطیئَتی وَصَفْحَکَ عَنْ ظُلْمی وَسَِتْرَکَ عَلی قَبیحِ عَمَلی وَحِلْمَکَخطایم و نادیده گیریت از ستمم و پردهپوشیت بر کار زشتم و بردباریتعَنْ کَثیرِ جُرْمی عِنْدَ ما کانَ مِنْ خَطأی وَعَمْدی اَطْمَعَنی فی اَنْدر برابر جنایت و جرم بسیارم که به خطا یا از روی تعمد کردم مرا به طمع انداخت تا از تواَسْئَلَکَ ما لا اَسْتَوْجِبُهُ مِنْکَ الَّذی رَزَقْتَنی مِنْ رَحْمَتِکَ وَاَرَیْتَنیدرخواست کنم چیزی را که مستحق آن نیستم، درخواست کنم آنچه را که از رحمتت روزی من کردی ومَنْ قُدْرَتِکَ وَعَرَّفْتَنی مِنْ اِجابَتِکَ فَصِرْتُ اَدْعُوکَ آمِناً وَاَسْئَلُکَاز قدرتت به من نمایاندی و از اجابت دعایت به من شناساندی و این سبب شد که من از روی اطمینان تو را بخوانممِسْتَأنِساً لا خآئِفاً وَلا وَجِلاً مُدِلاًّ عَلَیْکَ فیما قَصَدْتُ فیهِ اِلَیْکَو با تو انس گرفته بدون ترس و واهمه از تو حاجت بخواهم و تازه در مطلوب و مقصود خود با ناز و عشوه به درگاهت آیمفَاِنْ اَبْطَاَ عَنّی عَتَبْتُ بِجَهْلی عَلَیْکَ وَلَعَلَّ الَّذی اَبْطَاَعَنّی هُوَ خَیْرٌ لیو اگر حاجتم دیر برآید بواسطه نادانیم بر تو اعتراض کنم در صورتی که شاید دیر کردن آن برای من بهتر باشد زیرا لِعِلْمِکَ بِعاقِبَةِ الْأُمُورِ فَلَمْ اَرَ مَوْلاً کَریماً اَصْبَرَ عَلی عَبْدٍ لَئیمٍ مِنْکَ تو دانای به سرانجام کارها هستی و از اینرو من ندیدم مولای بزرگواری را که بر بنده پست خود شکیباتر از تو باشدعَلَیَّ یا رَبِّ اِنَّکَ تَدْعُونی فَاُوَلّی عَنْکَ وَتَتَحَبَّبُ اِلَیَّ فَاَتَبَغَّضُ اِلَیْکَبر من ای پروردگارم تو مرا میخوانی ولی من از تو رومیگردانم و تو به من دوستی میکنی ولی من با تودشمنی میکنم و تووَتَتَوَدَّدُ اِلَیَّ فَلا اَقْبَلُ مِنْکَ کَاَنَّ لِیَ التَّطَوُّلَ عَلَیْکَ فَلَمْ یَمْنَعْکَ ذلِکَبه من محبت کنی و من نپذیرم گویا من منتی بر تو دارم و باز این احوال بازندارد تو را ازمِنَ الرَّحْمَةِ لی وَالْأِحْسانِ اِلَیَّ وَالتَّفَضُّلِ عَلَیَّ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَمهر به من و و احسان بر من و بزرگواریت نسبت به من از روی بخشندگی و بزرگواریتفَارْحَمَ عَبْدَکَ الْجاهِلَ وَجُدْ عَلَیْهِ بِفَضْلِ اِحْسانِکَ اِنَّکَ جَوادٌ کَریمٌپس بر بنده نادانت رحم کن و از زیادی احسانت بر او ببخش که براستی تو بخشنده و بزرگواریاَلْحَمْدُ للَّهِِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الْأِصْباحِستایش خاص خدا است که مالک سلطنت و روان کننده کشتی (وجود) و مسخرکننده بادها و شکافنده سپیده صبحدَیَّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ للَّهِِ عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُو حکمفرمای روز جزا و پروردگار جهانیان است ستایش خدایرا است که بردباریش پس از دانستن و ستایشللَّهِِ عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ للَّهِِ عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِبرای خدا است بر گذشتش با اینکه نیرومند است و ستایش برای خدا است بر زیادی تحمل و بردباریش در عین خشموَهُوَ قادِرٌ عَلی ما یُریدُ اَلْحَمْدُ للَّهِِ خالِقِ الْخَلْقِ باسِطِ الرِّزْقِ فاِلقِاو با اینکه او بر هرچه بخواهد تواناست ستایش خدایرا است که آفریننده خلق و گسترنده روزی و شکافندهاَلْأِصْباحِ ذِی الْجَلالِ وَالْأِکْرامِ وَالْفَضْلِ وَالْأِنْعامِ الَّذی بَعُدَ فَلاصبح صاحب جلال و بزرگواری و فضل و نعمتبخشی آنکه دور است پسیُری وَقَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوی تَبارَکَ وَتَعالی اَلْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی لَیْسَ لَهُدیده نشود و نزدیک است که مطلع از گفتگوهای سری است برتر و والا است ستایش خدایی را که نیست برای اومُنازِ عٌ یُعادِلُهُ وَلا شَبیهٌ یُشاکِلُهُ وَلا ظَهیرٌ یُعاضِدُهُ قَهَرَ بِعِزَّتِهِستیزهجویی که با او برابری کند و نه شبیهی که همشکل او باشد و نه پشتیبانی که کمکش کند به عزت خویش الْأَعِزَّآءَ وَتَواضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمآءُ فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ ما یَشآءُ اَلْحَمْدُ للَّهِِ چیره دستان را مقهور ساخته و در مقابل عظمتش بزرگان فروتنی کرده پس بوسیله نیرویش بهرجا که خواهد رسیده ستایش خدایی راالَّذی یُجیبُنی حینَ اُنادیهِ وَیَسْتُرُ عَلَیَّ کُلَّ عُورَةٍ وَاَنَا اَعْصیهِ وَکه پاسخم دهد هرگاه بخوانمش و بپوشاند بر من هر زشتی را و من نافرمانیش کنم ویُعَظِّمُ الْنِّعْمَةَ عَلَیَّ فَلا اُجازیهِ فَکَمْ مِنْ مَوْهِبَةٍ هَنیئَةٍ قَدْ اَعْطانیبزرگ گرداند بر من نعمتش را ولی من پاداشش ندهم پس چه بسیار بخششهای جانبخشی که به من عطا فرمودوَعَظیمَةٍ مَخُوفَةٍ قَدْ کَفانی وَبَهْجَةٍ مُونِقَةٍ قَدْ اَرانی فَاُثْنی عَلَیْهِو چه پیش آمدهای بزرگ و هولناکی را که از من دور کرد و چه خوشیهای شگفتانگیزی که به من نمایاند او راحامِداً وَاَذْکُرُهُ مُسَبِّحاً اَلْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی لا یُهْتَکُ حِجابُهُ وَلا یُغْلَقُستایش کنان ثنا گویم و تسبیح گویان یادش کنم ستایش خاص خدایی است که پردهاش دریده نشود و در خانهاشبابُهُ وَلا یُرَدُّ سآئِلُهُ وَلا یُخَیَّبُ آمِلُهُ اَلْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی یُؤْمِنُ الْخآئِفینَبسته نگردد و خواهندهاش رد نشود و آرزومندش نومید نگردد ستایش خاص خدایی است که هراسناکان را امان بخشدوَیُنَجِّی الصَّالِحینَ وَیَرْفَعُالْمُسْتَضْعَفینَ وَیَضَعُ الْمُسْتَکْبِرینَ وَو شایستگانرا نجات دهد و ناتوان شمردگانرا بلند کند و گردنکشانرا زبون کند ویُهْلِکُ مُلُوکاً وَیَسْتَخْلِفُ آخَرینِ وَالْحَمْدُ للَّهِِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِشاهان را نابود کند و به جایشان دسته دیگری نشاند ستایش خدایرا در همشکننده سرکشان و نابودکنندهالظَّالِمینَ مُدْرِکِ الْهارِبینَ نَکالِ الظَّالِمینَ صَریخِ الْمُسْتَصْرِخینَستمکاران دریابنده گریختگان کیفردهنده ظالمان فریادرس فریادخواهانمَوْضِع ِ حاجاتِ الطَّالِبینَ مُعْتَمَدِ الْمُؤْمِنینَ اَلْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی مِنْجایگاه حاجتهای جویندگان تکیهگاه مؤمنان ستایش خدایی را است کهخَشْیَتِهِ تَرْعَدُ السَّمآءُ وَ سُکَّانُها وَتَرْجُفُ الْأَرْضُ وَعُمَّارُهااز ترس او آسمان و ساکنانش غرش کنند و زمین و آباد کنندگانش بر خود بلرزندوَتَمُوجُ الْبِحارُ وَمَنْ یَسْبَحُ فی غَمَراتِها اَلْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی هَدانا لِهذاو دریاها و آنانکه در قعر آنها شناوری کنند به جنبش و موج درآید ستایش خاص خدایی است که ما را به این (دین) هدایت فرمود وَما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا اَنْ هَدانَا اللَّهُ اَلْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی یَخْلُقُ وَلَمْ یُخْلَقْ و اگر او ما را هدایت نکرده بود ما بدان هدایت نمیشدیم ستایش خدایی را است که آفرید و خود آفریده نشدهوَیَرْزُقُ وَلا یُرْزَقُ وَیُطْعِمُ وَلا یُطْعَمُ وَیُمیتُ الْأَحیآءَ وَیُحْیِیروزی دهد و کسی او را روزی ندهد و بخوراند و خود بینیاز از خوراک است و بمیراند زندگان را و زنده کندالْمَوْتی وَهُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلی کُلِّشَیْءٍ قَدیرٌمردگانرا و او است زندهای که نمیرد هرچه خیر است بهدست او است و او برای هرچیز توانا استاَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ وَاَمینِکَ وَصَفِیِّکَخدایا درود فرست بر محمد بندهات و پیامبرت و امین بر وحیت و پسندیدهاتوَحَبیبِکَ وَخِیَرَتِکَ مَنْ خَلْقِکَ وَحافِظِ سِرِّکَ وَمُبَلِّغِ رِسالاتِکَ اَفْضَلَو حبیبت و برگزیدهات از میان خلق و نگهدار رازت و رساننده پیامهایت برترین درودوَاَحْسَنَ وَاَجْمَلَ وَاَکْمَلَ وَاَزْکی وَاَنْمی وَاَطْیَبَ وَاَطْهَرَ وَاَسْنیو بهترین و زیباترین و کاملترین و پاکیزهترین و پررشدترین و خوشترین و پاکترین و بلندترینوَاَکْثَرَ ما صَلَّیْتَ وَبارَکْتَ وَتَرَحَّمْتَ وَتَحَنَّنْتَ وَسَلَّمْتَ عَلی اَحَدٍو بیشترین درودی که فرستادی و برکتی که دادی و ترحمی که کردی و عطوفتی که ورزیدی و تحیتیکه فرستادی بر هر یکیمِن عِبادِکَ وَاَنْبِیآئِکَ وَرُسُلِکَ وَصِفْوَتِکَ وَاَهْلِ الْکَرامَةِ عَلَیْکَ مِناز بندگانت و پیمبرانت و رسولانت و برگزیدگانت و گرامیان تو از میانخَلْقِکَ اَللّهُمَّ وَصَلِّ عَلی عَلیٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَوَصِیِّ رَسوُلِ رَبِخلقت خدایا و درود فرست بر علی امیر مؤمنان و وصی فرستاده پروردگارالْعالَمینَ عَبْدِکَ وَوَلیِّکَ وَاَخی رَسُولِکَ وَحُجَّتِکَ عَلی خَلْقِکَجهانیان بنده تو و ولی تو و برادر پیامبر تو و حجت تو بر خلقتوَآیَتِکَ الْکُبْری وَالنَّبأِ الْعَظیمِ وَصَلِّ عَلَی الصِّدّیقَةِ الطَّاهِرَةِ فاطِمَةَو نشانه بزرگت و نبأ عظیم (آن خبر بزرگ) و درود فرست بر صدیقه طاهره فاطمه (زهرا)سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ وَصَلِّ عَلی سِبْطَیِ الرَّحْمَةِ وَاِمامَیِ الْهُدیبانوی زنان جهانیان و درود فرست بر دو سبط (پیامبر) رحمت و دو پیشوای هدایت الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَّنَةِ وَصَلِّ عَلی اَئِمَّةِ حسن و حسین دو آقای جوانان اهلبهشت و درود فرست بر پیشوایانالْمُسْلِمینَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍمسلمانان علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمدوَمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِیِّ بْنِ مُوسی وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَعَلِیِّ بْنِو موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علیمُحَمَّدٍ وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَالْخَلَفِ الْهادی الْمَهْدِیِّ حُجَجِکَ عَلیبن محمد و حسن بن علی و یادگار شایسته و راهنمایش حضرت مهدی که اینها حجتهای تو برعِبادِکَ وَاُمَنآئِکَ فی بِلادِکَ صَلَوةً کَثیرَةً دآئِمَةً اَللّهُمَّ وَصَلِّ عَلیبندگانت هستند و امینهای تو در شهرها و بلاد تواند درودی فرست که بسیار و همیشگی باشد خدایا و بالخصوص درود فرستوَلِیِّ اَمْرِکَ الْقآئِمِ الْمُؤَمَّلِ وَالْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ وَحُفَّهُ بِمَلائِکَتِکَبرسرپرست دستورت آن امامقائم که مایه امید است وآن عدل ودادی که همه چشمبراهش هستند و فراگیر او را به فرشتگانالْمُقَرَّبینَ وَاَیِّدْهُ بِروُحِ الْقُدُسِ یا رَبَّ الْعالَمینَ اَللّهُمَّ اجْعَلْهُمقربت حلقهوار و به روح القدس یاریش کن ای پروردگار جهانیان خدایا (وسائل آمدنش را) آماده کنالدَّاعِیَ اِلی کِتابِکَ وَالْقآئِمَ بِدینِکَ اسْتَخْلِفْهُ فی الْأَرْضِ کَمَاتا او به کتابت دعوت کند و به دین تو قیام کند و او را روی زمین جایگزین گردان چنانچهاسْتَخْلَفْتَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِ مَکِّنْ لَهُ دینَهُ الَّذِی ارْتَضَیْتَهُ لَهُ اَبْدِلْهُ مِنْجایگزین کردی آنانکه پیش از او بودند و آن دینی را که برایش پسندیدهای بدست او پابرجا کن و پس ازبَعْدِ خَوْفِهِ اَمْناً یَعْبُدُکَ لا یُشْرِکُ بِکَ شَیْئاً اَللّهُمَّ اَعِزَّهُ وَاَعْزِزْ بِهِترس و خوفی که داشته آسایش خاطری به او بده که با کمال خلوص تو را پرستش کند خدایا عزیزش گردان و دیگران را به او عزیز کنوَانْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ وَانْصُرْهُ نَصْراً عَزیزاً وَافْتَحْ لَهُ فَتْحاً یَسیراًیاریش کن و بوسیله او دیگران را یاری کن و بطور پیروزمندانهای او را یاری کن و گشایش آسانیوَاجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصیراً اَللّهُمَّ اَظْهِرْ بِهِ دینَکَ وَسُنَّةَبهرهاش کن و قرار ده برایش از نزد خود حکومتی نصرتآور خدایا بدو دین خود و روش نَبِیِّکَ حَتّی لا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْءٍ مِنَالْحَقِّ مَخافَةَ اَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ پیامبرت را آشکار ساز بطوری که چیزی از امور حقه نماند که ناچار باشد از ترس مردم پنهانش کنداَللّهُمَّ اِنَّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فی دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْأِسْلامَ وَاَهْلَهُخدایا ما با تضرع و زاری به درگاهت از تو خواستاریم دولتی گرامی را که بهوسیله آن اسلام و مسلمینوَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فیها مِنَالدُّعاةِ اِلی طاعَتِکَرا عزت بخشی و نفاق و منافقین را منکوب سازی و ما را در آن دولت از زمره خوانندگان مردم بسوی اطاعت تووَالْقادَةِ اِلی سَبیلِکَ وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ اَللّهُمَّ ماو از برندگان بسوی راه خود قرارمان دهی و بدان وسیله بزرگواری دنیا و آخرت را نصیب ما گرداندی خدایا آنچه را کهعَرَّفْتَنا مِنَ الْحَقِّ فَحَمِّلْناهُ وَما قَصُرْنا عَنْهُ فَبَلِّغْناهُ اَللّهُمَّ الْمُمْ بِهِاز حق بهما شناساندهای تاب تحملش را نیز به ما بده و آنچه را که از رسیدن بدان کوتاه آمدیم تو ما را بدان برسان خدایا بدانحضرتشَعَثَنا وَاشْعَبْ بِهِ صَدْعَنا وَارْتُقْ بِهِ فَتْقَنا وَکَثِّرْبِهِ قِلَّتَنا وَاَعْزِزْ بِهِپراکندگیمان را برطرف کن و گسیختگیمانرا دور کن و پریشانی ما را بدو پیوست کن و کمی ما را بدو زیاد کنذِلَّتَنا وَاَغْنِ بِهِ عآئِلَنا وَاقْضِ بِهِ عَنْ مَُغْرَمِنا وَاجْبُرْبِهِ فَقْرَنا وَسُدَّ بِهِوخواری ما را بدو عزت بخش و نداری ما را بدو توانگری بخش و بدهی ما را بوسیلهاش بپرداز و فقر ما را بدو جبران کنخَلَّتَنا وَیَسِّرْ بِهِ عُسْرَنا وَبَیِّضْ بِهِ وُجُوهَنا وَفُکَّ بِهِ اَسْرَنا وَاَنْجِحْ بِهِو شکاف و تفرقه ما را بدو برطرف کن و سختی ما را بدو آسان کن و چهرههای ما را بدو سفید گردان و گرفتاران ما را بدو آزادطَلِبَتَنا وَاَنْجِزْ بِهِ مَواعیدَنا وَاسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنا وَاَعْطِنا بِهِ سُؤْلَناکن و خواستههای ما را بدو روا کن و وعدههای ما را به او تحقق بخش و دعای ما را بدو مستجاب کن وخواهشهای ما راوَبَلِّغْنا بِهِ مِنَ الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ آمالَنا وَاَعْطِنا بِهِ فُوْقَ رَغْبَتِنا یا خَیْرَبوسیله او عطا کن و بوسیله او ما را به آرزوهای دنیا و آخرت برسان و بوسیله او بیش از آنچه ما خواهانیم به ما بده ایبهترینالْمَسْئُولینَ وَاَوْسَعَ الْمُعْطینَ اِشْفِ بِهِ صُدُورَنا وَاَذْهِبْ بِهِ غَیْظَدرخواستشدگان و دستبازترین عطاکنندگان سینههای ما را با ظهورش شفا بخش و بوسیله او عقدهقُلُوبِنا وَاهْدِنا بِهِ لِمَا اخْتُلِفَ فیهِ مِنَ الْحَقِّ بِاِذْنِکَ اِنَّکَ تَهْدی مَنْدلهای ما را برطرف کن و بدو ما را بدان حقی که مورد اختلاف است به اذن خود راهنمایی کن که براستی تو هرکه تَشآءُ اِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ وَانْصُرْنا بِهِ عَلی عَدُوِّکَ وَعَدُوِّنآ اِلهَ را بخواهی به راه راست هدایت فرمایی و بدست او ما را بر دشمنانت و دشمنان ما نصرت ده ای معبودالْحَقِّ آمینَ اَللّهُمَّ اِنَّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِهِبرحق - آمین - خدایا ما به تو شکایت کنیم از نبودن پیامبرمان که درودهای تو بر او و آلش بادوَغَیْبَةَ وَلِیِّنا وَکَثْرَةَ عَدُوِّنا وَقِلَّةَ عَدَدِنا وَشِدّةَ الْفِتَنِ بِنا وَتَظاهُرَو از غیبت مولایمان و از بسیاری دشمنان و کمی افرادمان و از سختی آشوبها و از کمک دادن اوضاعالزَّمانِ عَلَیْنا فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِهِ وَاَعِنَّا عَلی ذلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَزمانه به زیان ما پس درود فرست بر محمد و آلش و کمکده ما را بر این اوضاع به گشایشتُعَجِّلُهُ وَبِضُرٍّ تَکْشِفُهُ وَنَصْرٍ تُعِزُّهُ وَسُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَرَحْمَةٍفوری از طرف خود و برطرف کردن رنج وناراحتی و یاری با عزت و ظاهر ساختن سلطنت حقه و رحمتیمِنْکَ تَجَلِّلُناها وَعافِیَةٍ مِنْکَ تُلْبِسُناها بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَاز جانب تو که ما را فراگیرد و تندرستی از طرف تو که ما را بپوشاند به رحمتت ای مهربانترین مهربانان دوازدهم در هر شب بخواند: اَللّهُمَّ بِرَحْمَتِکَ فِی الصَّالِحینَ فَاَدْخِلْنا وَفی خدایا بوسیله رحمتت ما را در جرگه شایستگان وارد کن و درعِلِّیّینَ فَارْفَعْنا وِبَکَاْسٍ مِنْ مَعینٍ مِنْ عَیْنٍ سَلْسَبیلٍ فَاسْقِنا وَمِنَعلیین بهشت بالا بر و جامی از آب خوشگوار چشمه سلسبیل به ما بنوشان و ازالْحُورِ الْعینِ بِرَحْمَتِکَ فَزَوِّجْنا وَمِنَ الْوِلْدانِ الْمُخَلَّدینَ کَاَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌحوریان بهشتی به رحمت خود به ازدواج ما درآور و از پسران جاویدان که همچون مرواریدانیمَکْنُونٌ فَاَخْدِمْنا وَمِنْ ثِمارِ الْجَنَّةِ وَلُحُومِ الطَّیْرِ فَاَطْعِمْنا وَ مِنْدر صدفند به خدمت ما بگمار و از میوههای بهشتی و گوشت پرندگان به ما بخوران و ازثِیابِ السُّنْدُسِ وَالْحَریرِ وَالْأِسْتَبْرَقِ فَاَ لْبِسْنا وَلَیْلَةَ الْقَدْرِ وَحَجَجامههای زربفت و ابریشم و دیبا به ما بپوشان و بدرک فضیلت شب قدر و حجبَیْتِکَ الْحرامِ وَقَتْلاً فی سَبیلِکَ فَوَفِّقْ لَنا وَصالِحَ الدُّعآءِ وَالْمَسْئَلةِخانه کعبه و کشته شدن در راه خود ما را موفق بدار و دعای شایسته و خواهش ما را فَاسْتَجِبْ لَنا وَاِذا جَمَعْتَ الأَوَّلینَ وَالأخِرینَ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَارْحَمْنا برآور و چون اولین و آخرین را در روز قیامت گردآوردی در آن هنگام به ما ترحم کن ووَبَرآئَةً مِنَ النَّارِ فَاکْتُبْ لَنا وَفی جَهَنَّمَ فَلا تَغُلَّنا وَفی عَذابِکَمنشور رهایی ما را از آتش بر ایمان بنویس و در دوزخ ما را به زنجیر مبند و در شکنجهوَهَوانِکَ فَلا تَبْتَلِنا وَمِنَ الزَّقُّومِ وَالضَّریعِ فَلا تُطْعِمْنا وَمَعَو خواریت ما را مبتلا مکن و از درخت زقوم و ضریع به ما مخوران و باالشَّیاطینِ فَلا تَجْعَلْنَا وَفِی النَّارِ عَلی وُجُوهِنا فَلا تَکْبُبْنا وَمِنْشیاطین ما را در یکجا قرار مده و برو در آتش دوزخ ما را مینداز و ازثِیابِ النَّارِ وَسَرابیلِ الْقَطِرانِ فَلا تُلْبِسْنا وَمِنْ کُلِّ سُوءٍ یا لا اِلهَ اِلاَّجامههای آتشین و پیراهنهای آتشزای قطران (آهن آبشده) به ما مپوشان و از هر بدی ای خداییکه جز تو معبودی نیستاَنْتَ بِحَقِّ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ فَنَجِّنا سیزدهم از حضرت صادق علیه السلام روایت است که دربه حق کلمه «لا اله الاّ أنت» ما را نجات بخش هر شب ماه رمضان میخوانی اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ فیما تَقْضی خدایا از تو خواهم که در قضاءوَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ فِی الْأَمْرِ الْحَکیمِ مِنَ الْقَضآءِ الَّذی لاو قدر حتمی و فرمان حکیمانه خود از آن قضایی که برگشت نداردیُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْ تَکْتُبَنی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُو تغییرپذیر نیست چنان مقرر داری که ثبت کنی نام مرا از حاجیان کعبهات که حجشان قبول شده و سعیشانالْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْ سَیِّئاتِهِمْ وَاَنْ تَجْعَلَپذیرفته گردیده و گناهانشان آمرزیده شده و از بدیهاشان صرفنظر گردیده وفیما تَقْضی وَتُقَدِّرُ اَنْ تُطیلَ عُمْری فی خَیْرٍ وَعافِیَةٍ وَتُوَسِّعَ فینیز در قضا و قدر خود مقرر داری که عمر مرا در خوبی و تندرستی طولانی کنی ورِزْقی َوَتَجْعَلَنی مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدینِکَ وَلا تَسْتَبْدِلْ بی غَیْریروزیم توسعه دهی و بگردانی مرا از آن کسانیکه بوسیله آنان دینت را یاری کنی و مرا با دیگری عوض نکنی چهاردهم در انیس الصّالحین است که در هر شب از شبهای ماه رمضان بخواند اَعُوذُ پناه میبرمبِجَلالِ وَجْهِکَ الْکَریمِ اَنْ یَنْقَضِیَ عَنّی شَهْرُ رَمَضانَ اَوْ یَطْلُعَبه جلال ذات بزرگوارت از اینکه ماه رمضان از من بگذرد یا سپیدهدم امشبالْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتی هذِهِ وَلَکَ قِبَلی تَبِعَةٌ اَوْ ذَنْبٌ تُعَذِّبُنی عَلَیْهِ پانزدهمبزند و هنوز از تو در پیش من بازخواست یا گناهی مانده باشد که مرا بدان عذاب کنی شیخ کفعمی در حاشیه بلد الأمین از سیّد بن باقی نقل کرده که فرموده مستحبّ است در هر شب ماه رَمَضان دو رکعت نماز در هر رکعت حمد و توحید سه مرتبه و چون سلام داد بگوید:
سُبْحانَ مَنْ هُوَ حَفیظٌ لا یَغْفُلُ سُبحانَ مَنْ هُوَ رَحیمٌ لا یَعْجَلُ منزه است آن خدای نگهبانی که غفلت نکند منزه است آن خدای مهربانی که شتاب نکندسُبْحانَ مَنْ هُوَ قآئِمٌ لا یَسْهُو سُبْحانَ مَنْ هُوَ دائِمٌ لا یَلْهُو پس بگویدمنزه است آن خدای پابرجایی که کسی را از یاد نبرد منزه است آن خدای جاویدانی که به چیزی سرگرم نشود تسبیحات اربع را هفت مرتبه پس بگوید سُبْحانَکَ سُبْحانَکَ سُبْحانَکَ یا عَظیمُ منزّهی تو منزّهی منزّهی ای خدای بزرگاغْفِرْ لِیَ الذَّنْبَ الْعَظیمَ پس ده مرتبه صلوات بفرستد بر پیغمبر و آل او علیهمالسلامبیامرز گناهان بزرگم را کسی که این دو رکعت نماز را بجا آورد بیامرزد حق تعالی از برای او هفتاد هزار گناه الخ شانزدهم در خبر است که هر که در هر شب از ماه رمضان سوره اِنَّا فَتَحْنا در نماز مستحبّی بخواند آن سال محفوظ بماند و بدان که از اعمالی که در شبهای ماه رمضان مستحب است بجا آورده شود هزار رکعت نماز است در مجموع این ماه که مَشایِخ و اَعاظِم علماء در کتب خود که در فقه یا عبادات نوشتهاند به آن اشاره نمودهاند و اما کیفیّت بجا آوردن آن پس احادیث در باب آن مختلف است و آنچه موافق روایت ابن ابی قرّه است از حضرت جوادعلیه السلام و مختار شیخ مفید در کتاب غریّه و اشراف بلکه مختار مشهور است آنست که در دهه اوّل و دهه دویّم ماه رمضان در هر شبی بیست رکعت خوانده شود هر دو رکعت به یک سلام به این طریق که هشت رکعت آنرا بعد از نماز مغرب بخواند و دوازده رکعت دیگر را بعد از نماز عشاء و در دهه آخر در هر شب سی رکعت بخواند باز هشت رکعت آنرا بعد از نماز مغرب و بیست و دو رکعت دیگر را بعد از نماز عشاء و مجموع این نمازها هفتصد رکعت میشود و باقیمانده را که سیصد رکعت است در شبهای قدر بخواند یعنی شب نوزدهم صد رکعت و شب بیست و یکم صد رکعت و شب بیست و سیّم صد رکعت پس مجموع هزار رکعت شود و به ترتیب دیگر نیز وارد شده و تفصیل کلام در جای دیگر است و این مقام را گنجایش بسط نیست و امید که اهل خیر در عمل به این هزار رکعت نماز مسامحه و سهلانگاری نکرده از فیض آن خود را بهرهمند نمایند و روایت شده که میخوانی بعد از هر دو رکعت از نافلههای ماه رمضان اَللّهُمَّ اجْعَلْ فیما تَقْضی وَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَفیما تَفْرُقُ خدایا مقرر دار در آن قضا و قدر حتمی و در آنچه جدا کنیمِنَ الْأَمْرِ الْحَکیمِ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ اَنْ تَجْعَلَنی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَاز دستور حکیمانهات در شب قدر که مرا از حاجیان خانهالْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنوُبُهُمْ وَاَسْئَلُکَمحترم کعبهات قرار دهی آنان که حجشان قبول و کوششان پذیرفته و گناهانشان آمرزیده شده و از تو خواهماَنْتُطیلَ عُمْری فیطاعَتِکَ وَتُوَسِّعَ لیفیرِزْقی یااَرْحَمَالرَّاحِمینَکه عمرم را در اطاعت خود طولانی گردانی و در روزیم وسعت دهی ای مهربانترین مهربانان قِسْم سیّم در اعمال سحرهای ماه مبارک رمضان است و آن چند امر است اوّل سُحُور خوردن و ترک نکند سحور را اگر چه به یک دانه خرمای زبون یا شربت آب باشد و بهترین سُحُورها سَویق یعنی قاوُت و خرما است و وارد شده که حقتعالی و ملائکه صلوات میفرستد بر آنها که استغفار میکنند در سَحَرها و سُحُور میخورند دوّم سوره اِنّا انْزَلناهُ در وقت سحور بخواند که هر که این سوره مبارکه را در وقت افطار کردن و سُحور بخواند در مابین این دو وقت ثواب کسی داشته باشد که در راه خدا در خون خود بغلطد سیّم بخواند دعای عظیمالشأنی راکه ازحضرتامام رضاعلیه السلام نقل شده که فرموده این دعاییاست که حضرت امام
محمد باقرعلیه السلام در سحرهای ماه رمضان میخواندند اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ بَهآئِکَ خدایا از تو خواهم به درخشندهترین مراتببِاَبْهاهُ وَکُلُّ بَهآئِکَ بَهِیٌّ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِبَهآئِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّیدرخشندگیت با اینکه تمام مراتب آن درخشنده است خدایا درخواست کنم به همه مراتب درخشندگیت خدایا ازاَسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاَجْمَلِهِ وَکُلُّ جَمالِکَ جَمیلٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَتو خواهم به زیباترین مراتب جمالت با اینکه تمام مراتب جمالت زیبا است خدایا از تو خواهمبِجَمالِکَ کُلِّهِاَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ جَلالِکَ بِاَجَلِّهِ وَکُلُّ جَلالِکَبه همه مراتب جمالت خدایا از تو خواهم به باشکوهترین مراتب جلالت با اینکه تمام مراتب جلال توجَلیلٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِجَلالِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّیاَسْئَلُکَ مِنْباشکوه است خدایا از تو خواهم به همه مراتب جلالت خدایا از تو خواهم بهعَظَمَتِکَ بِاَعْظَمِها وَکُلُّ عَظَمَتِکَ عَظَیمَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَبزرگترین مرتبه عظمتت با اینکه تمام مراتب عظمتت بزرگ است خدایا از تو خواهمبِعَظَمَتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسَئَلُکَ مِنْ نُورِکَ بِاَنْوَرِهِ وَکُلُّ نُورِکَ نَیِّرٌبه همه مراتب عظمتت خدایا از تو خواهم به نورانیترین مراتب روشنیت با اینکه تمام مراتب روشنیت نورانی استاَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِنُورِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ رَحْمَتِکَخدایا از تو خواهم به همه مراتب نورت خدایا از تو خواهم به وسیعترین مراتب رحمتت با اینکه تمام مراتب رحمتتبِاَوْسَعِها وَکُلُّ رَحْمَتِکَ واسِعَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ کُلِّهاوسیع است خدایا از تو خواهم به همه مراتب رحمتتاَللّهُمَّ اِنّیاَسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاَتَمِّها وَکُلُّ کَلِماتِکَ تآمَّةٌ اَللّهُمَخدایا از تو خواهم به تمامترین کلمات (و سخنانت) با اینکه همه سخنانت تمام است خدایااِنّی اَسْئَلُکَ بِکَلِماتِکَ کُلِّهَا اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ کَمالِکَ بِاَکْمَلِهِاز تو خواهم به همه سخنانت خدایا از تو خواهم به کاملترین مرتبه کمالت با اینکه وَکُلُّ کَمالِکَ کامِلٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِکَمالِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّیتمام مراتب کمالت کامل است خدایا از تو خواهم به همه مراتب کمالت خدایا از تو اَسْئَلُکَ مِنْ اَسمآئِکَ بِاَکْبَرِها وَکُلُّ اَسْمآئِکَ کَبیرَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ خواهم به بزرگترین نامهایت با اینکه تمام نامهایت بزرگ است خدایا از تو خواهم به همهبِاَسْمآئِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عِزَّتِکَ باَعَزِّها وَکُلُّ عِزَّتِکَنامهایت خدایا از تو خواهم به عزیزترین مقام عزتت گرچه همه مراتب عزتتعَزیزَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِعِزَّتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْعزیز است خدایا از تو خواهم به همه مراتب عزتت خدایا از تو خواهم به حق گذراترینمَشِیَّتِکَ بِاَمْضاها وَکُلُّ مَشِیَّتِکَ ماضِیَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمَشِیَّتِکَمشیتت گرچه تمام مراتب مشیتت گذرا است خدایا از تو خواهمکُلِّها اَللّهُمَّ اِنّیاَسْئَلُکَ مِنْ قُدْرَتِکَ بِالْقُدْرَةِ الَّتی اسْتَطَلْتَ بِها عَلیتمام مراتب مشیتت خدایا از تو خواهم به حق آن قدرتت که احاطه پیدا کردی بدان برکُلِّشَیْءٍ وَکُلُّ قُدْرَتِکَ مُسْتَطیلَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ کُلِّهاهر چیز گرچه تمام مراتب قدرتت چنین است خدایا از تو خواهم به همه مراتب قدرتتاَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عِلْمِکَ بِاَنْفَذِهِ وَکُلُّ عِلْمِکَ نافِذٌ اَللّهُمَّ اِنّیخدایا از تو خواهم به حق نافذترین مراتب دانشت گرچه تمام مراتب دانشت نافذ است خدایا از تواَسْئَلُکَ بِعِلْمِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ قَوْلِکَ بِاَرْضاهُ وَکُلُّ قَوْلِکَخواهم به تمام مراتب دانشت خدایا از تو خواهم به حق پسندیدهترین سخنانت با اینکه همه سخنانترَضِیٌّ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِقَوْلِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْپسندیده است خدایا از تو خواهم به حق همه سخنانت خدایا از تو خواهم به حقمَسآئِلِکَ بِاَحَبِّها اِلَیْکَ وَکُلُّ مَسآئِلِکَ اِلَیْکَ حَبیبَةٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَمحبوبترین خواستههایت پیش تو گرچه همه خواستههایت پیش تو محبوب است خدایا از تو خواهم به حقبِمَسآئِلِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ شَرَفِکَ بِاَشْرَفِهِ وَکُلُّ شَرَفِکَهمه خواستههایت خدایا از تو خواهم بهحق شریفترین مراتب شرفت با اینکه تمام مراتب آنشَریفٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِشَرَفِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْشریف است خدایا از تو خواهم به همه مراتب شرفت خدایا از تو خواهم به حق سُلْطانِکَ بِاَدْوَمِهِ وَکُلُّ سُلطانِکَ دآئِمٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِسُلْطانِکَ ابدی ترین مراتب سلطنت گرچه تمام مراتب سلطنتت جاویدان است خدایا از تو خواهم به حق تمام مراتب سلطنتتکُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ مُلْکِکَ بِاَفْخَرِهِ وَکُلُّ مُلْکِکَ فاخِرٌ اَللّهُمَخدایا از تو خواهم به حق گرانمایهترین مراتب فرمانرواییت گرچه تمام مراتب فرمانرواییت گرانمایه است خدایااِنّی اَسْئَلُکَ بِمُلْکِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عُلُوِّکَ بِاَعْلاهُ وَکُلُاز تو خواهم به همه مراتب فرمانرواییت خدایا از تو خواهم به والاترین مقام بلندت گرچه همهعُلُوِّکَ عالٍ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِعُلُوِّکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْمراتب آن والاست خدایا از تو خواهم به همه مراتب بلندیت خدایا از تو خواهم به حقمَنِّکَ بِاَقْدَمِهِ وَکُلُّ مَنِّکَ قَدیمٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِمَنِّکَ کُلِّهِ اَللّهُمَقدیمترین نعمتت گرچه همه نعمتهایت قدیم است خدایا از تو خواهم به حق نعمتهایت خدایااِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ آیاتِکَ بِاَکْرَمِها وَکُلُّ آیاتِکَ کَریمَةٌ اَللّهُمَّ اِنّیاز تو خواهم به حق گرامیترین آیاتت گرچه همه آیات تو گرامی است خدایا از تو اَسْئَلُکَ بِآیاتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِما اَنْتَ فیهِ مِنَ الشَّاْنِ خواهم به حق همه آیاتت خدایا از تو خواهم بدانچه در آنی از شأنوَالْجَبَرُوتِ وَاَسْئَلُکَ بِکُلِّ شَاْنٍ وَحْدَهُ وَ جَبَرُوتٍ وَحْدَها اَللّهُمَّ اِنّیو مقام و بزرگی واز تو خواهم به هر شأن و مقامی جدا و بهر بزرگی جداگانه خدایا از تواَسْئَلُکَ بِما تُجیبُنی [بِهِ] حینَ اَسْئَلُکَ فَاَجِبْنی یا اَللَّهُ پس هر حاجت کهخواهم به آنچه اجابت کنی دعایم را هنگامی که از تو خواهم که اجابت کنی ای خدا داریاز خدا بطلبکه البتّه برآورده است چهارم در مصباح شیخ است که روایت کرده ابو حمزه ثمالیکه حضرتامام زینالعابدینعلیه السلام درماه رمضان بیشتر از شب را نماز میکرد و چون سحر
میشد این دعا را میخواند: اِلهی لا تُؤَدِّبْنی بِعُقوُبَتِکَ وَلا تَمْکُرْ بی فی خدایا مرا به مجازات و عقوبتت ادب مکن و مکر مکن به منحیلَتِکَ مِنْ اَیْنَ لِیَ الْخَیْرُ یا رَبِّ وَلا یوُجَدُ اِلاَّ مِنْ عِنْدِکَ وَمِنْ اَیْنَبا حیلهات از کجا خیری بدست آورم ای پروردگار من با اینکه خیری یافت نشود جز در پیش تو و از کجا لِیَ النَّجاةُ وَلا تُسْتَطاعُ اِلاَّ بِکَ لاَ الَّذی اَحْسَنَ اسْتَغْنی عَنْ عَوْنِکَ نجاتی برایم باشد با اینکه نجاتی نتوان یافت جز به کمک تو نه آنکس که نیکی کند بینیاز است از کمک تووَرَحْمَتِکَ وَلاَ الَّذی اَسآءَ وَاجْتَرَءَ عَلَیْکَ وَلَمْ یُرْضِکَ خَرَجَ عَنْو رحمتت و نه آنکس که بد کند و دلیری بر تو کند و خوشنودیت نجوید از تحت قدرت تو بیرون رودقُدْرَتِکَ یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ بگوید تا آنکه نفس قطع شود [بِکَ] عَرَفْتُکَای پروردگار من ... بوسیله خودت من ترا شناختموَاَنْتَ دَلَلْتَنی عَلَیْکَ وَدَعَوْتَنی اِلَیْکَ وَلَوْلا اَنْتَ لَمْ اَدْرِ ما اَنْتَو تو مرا برخود راهنمایی کردی و بسوی خود خواندی و اگر تو نبودی من ندانستم که تو کسیتیاَلْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی اَدْعوُهُ فَیُجیبُنی وَاِنْ کُنْتُ بَطیئاً حینَ یَدْعوُنیستایش خداییرا که میخوانمش و او پاسخم دهد و اگرچه وقتی میخواندم بکندی به درگاهش روموَالْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی اَسْئَلُهُ فَیُعْطینی وَاِنْ کُنْتُ بَخیلاً حینَ یَسْتَقْرِضُنیو ستایش خدایی را که میخواهم از او و به من عطا میکند و اگرچه در هنگامی که او از من چیزی قرض خواهد من بخل کنموَالْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی اُنادیهِ کُلَّما شِئْتُ لِحاجَتی وَاَخْلوُ بِهِ حَیْثُ شِئْتُو ستایش خدایی را که هرگاه برای حاجتی بخواهم او را ندا کنم و هر زمان بخواهم برایلِسِرِّی بِغَیْرِ شَفیعٍ فَیَقْضی لی حاجَتی اَلْحَمْدُللَّهِِ الَّذی لا اَدْعُو غَیْرَهُراز و نیاز بدون واسطه با او خلوت کنم و او حاجتم را برآورد ستایش خدایی را که جز اووَلَوْ دَعَوْتُ غَیْرَهُ لَمْ یَسْتَجِبْ لی دُعآئی وَالْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی لا اَرْجُوکسی را نخوانم و اگر غیر او دیگری را میخواندم دعایم را مستجاب نمیکرد و ستایش خدایی را که بجز اوغَیْرَهُ وَلَوْ رَجَوْتُ غَیْرَهُ لَأَخْلَفَ رَجآئی وَالْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی وَکَلَنیامید ندارم و اگر به غیر او امیدی داشتم ناامیدم میکرد و ستایش خداییرا که مرا به حضرت خوداِلَیْهِ فَاَکْرَمَنی وَلَمْ یَکِلْنی اِلَی النَّاسِ فَیُهینُونی وَالْحَمْدُ للَّهِِ الَّذیواگذار کرده و از اینرو به من اکرام کرده و به مردم واگذارم نکرده که مرا خوارکنند و ستایش خدایی را کهتَحَبَّبَ اِلَیَّ وَهُوَ غَنِیٌّ عَنّی وَالْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی یَحْلُمُ عَنّی حَتّی کَاَ نّیبا من دوستی کند در صورتی که از من بینیاز است و ستایش خدایی را که نسبت به من بردباری کند تا به جایی که لا ذَنْبَ لی فَرَبّی اَحْمَدُ شَیءٍ عِنْدی وَاَحَقُّ بِحَمْدی اَللّهُمَّ اِنّی اَجِدُ گویا گناهی ندارم پس پروردگار من ستودهترین چیزها است نزد من و به ستایش من سزاوارتر است خدایا من همه راههایسُبُلَ الْمَطالِبِ اِلَیْکَ مُشْرَعَةً وَمَناهِلَ الرَّجآءِ اِلَیْکَ مُتْرَعَةًمقاصد را به سوی تو باز میبینم و چشمههای امید را بسویت سرشار مییابموَالْأِسْتِعانَةَ بِفَضْلِکَ لِمَنْ اَمَّلَکَ مُباحَةً وَاَبْوابَ الدُّعآءِ اِلَیْکَو یاری جستن به فضل تو برای آرزومندانت مباح و بیمانع است و درهای دعای بسوی تو برایلِلصَّارِخینَ مَفْتوُحَةً وَاَعْلَمُ اَنَّکَ لِلرَّاجی بِمَوْضِعِ اِجابَةٍ وَلِلْمَلْهوُفینَفریادکنندگان باز است و به خوبی میدانم که تو برای اجابت شخص امیدوار آمادهای و برای فریادرسی اندوهگینانبِمَرْصَدِ اِغاثَةٍ وَاَنَّ فِی اللَّهْفِ اِلی جوُدِکَ وَالرِّضا بِقَضآئِکَ عِوَضاًمهیای فریادرسی هستی و براستی میدانم که در پناهندگی به جود و کرمت و خوشنودی به قضا و قدرت عوضی استمِنْ مَنْعِ الْباخِلینَ وَمَنْدوُحَةً عَمَّا فی اَیْدِی الْمُسْتَاْثِرینَ وَاَنَاز جلوگیری کردن بخیلان و گشایشی است از احتیاج بدانچه در دست دنیاطلبان است و براستیالرَّاحِلَ اِلَیْکَ قَریبُ الْمَسافَةِ وَاَنَّکَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ اِلاَّ اَنْکوچکننده به درگاهت راهش نزدیک است و مسلماً تو از خلق خود در حجاب نشوی مگر آنکهتَحْجُبَهُمُ الْأَعمالُ دوُنَکَ وَقَدْ قَصَدْتُ اِلَیْکَ بِطَلِبَتی وَتَوَجَّهْتُ اِلَیْکَکردارشان میان آنها و تو حاجب شود و من با مطلبی که دارم قصد تو را کردهبِحاجَتی وَجَعَلْتُ بِکَ اسْتِغاثَتی وَبِدُعآئِکَ تَوَسُّلی مِنْ غَیْرِو با حاجت خود رو بهدرگاه تو آوردم و استغاثهام را بهدرگاه تو قرار دادم و دعای تو را دستآویز خود کردم بیآنکه مناسْتِحْقاقٍ لاِسْتِماعِکَ مِنّی وَلاَ اسْتیجابٍ لِعَفْوِکَ عَنّی بَلْ لِثِقَتیاستحقاق داشته باشم که تو از من بشنوی و نه مستوجب آنم که از من بگذری بلکه بدان اعتمادی که منبِکَرَمِکَ وَسُکوُنی اِلی صِدْقِ وَعْدِکَ وَلَجَائ اِلیَ الْإیمانِبه کرم تو دارم و آن اطمینانی که به درستی وعدهات دارم و به خاطر پناهندگیم به ایمانبِتَوْحیدِکَ وَیَقینی بِمَعْرِفَتِکَ مِنّی اَنْ لا رَبَّ [لی] غَیْرُکَ وَلا اِلهَ اِلاَّو اعتقادی که بر یگانگی تو دارم و یقینی که به معرفت و شناسایی تو دارم که میدانم پروردگاری غیر اَنْتَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ اَللّهُمَّ اَنْتَ الْقائِلُ وَقَوْلُکَ حَقٌّ وَوَعْدُکَ تو نیست و معبودی جز تو وجود ندارد یگانهای که شریکی برایت نیست خدایا تو فرمودی و گفتارت حق و وعدهاتصِدْقٌ وَاسْئَلوُا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ اِنَ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحیماً وَلَیْسَ مِنْراست است (که فرمودی) «و درخواست کنید خدا را از فضلش که براستی او به شما مهربان است» و رسم تو چنان نیستصِفاتِکَ یا سَیِّدی اَنْ تَاْمُرَ بِالسُّؤالِ وَتَمْنَعَ الْعَطِیَّةَ وَاَنْتَ الْمَنّانُای آقای من که دستور سؤال بدهی ولی از عطا و بخشش دریغ نموده و خودداری کنی و تویی بخشایندهبِالْعَطِیَّاتِ عَلی اَهْلِ مَمْلَکَتِکَ وَالْعائِدُ عَلَیْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَاْفَتِکَ اِلهیبه عطایا بر اهل کشور خود و متوجه بدانها به مهربانی و رأفتت خدایارَبَّیْتَنی فی نِعَمِکَ وَاِحْسانِکَ صَغیراً وَنَوَّهْتَ بِاسْمی کَبیراً فَیامَنْمرا در خردسالی در نعمتها و احسان خویش پروریدی و در بزرگی نامم را بر سر زبانها بلند کردی پس ای کهرَبَّانی فِی الدُّنْیا بِاِحْسانِهِ وَتَفَضُّلِهِ وَنِعَمِهِ وَاَشارَ لی فِی الْأخِرَةِدر دنیا مرا به احسان و فضل و نعمتهای خود پروریدی و برای آخرتماِلی عَفْوِهِ وَکَرَمِهِ مَعْرِفَتی یا مَوْلایَ دَلیلی عَلَیْکَ وَحُبّی لَکَ شَفیعیبهعفو وکرم اشارت فرمودی ایمولای من شناساییم بهتو راهنمایمن بسویتو است و محبتی که به تو دارم شفیع من استاِلَیْکَ وَاَنَا واثِقٌ مِنْ دَلیلی بِدَلالَتِکَ وَساکِنٌ مِنْ شَفیعی اِلیبه درگاهت و من از راهنمایی کردن این دلیلم بسوی تو مطمئنم و از پذیرفتن شفیعم از جانب توشَفاعَتِکَ اَدْعوُکَ یا سَیِّدی بِلِسانٍ قَدْ اَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ رَبِّ اُناجیکَآسوده خاطرم میخوانمت ای آقای من به زبانی که گناه لالش کرده پروردگارا با تو راز گویمبِقَلْبٍ قَدْ اَوْبَقَهُ جُرْمُهُ اَدْعوُکَ یا رَبِّ راهِباً راغِباً راجِیاً خآئِفاً اِذابوسیله دلی که جنایت به هلاکتش کشانده میخوانمت ای پروردگار من هراسان و خواهانو امیدوار و ترسان،رَاَیْتُ مَوْلایَ ذُنوُبی فَزِعْتُ وَاِذا رَاَیْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ فَاِنْ عَفَوْتَای مولای من هنگامیکه گناهانم را مشاهده میکنم هراسان شوم و چون بزرگواری تو را بینم به طمع افتم خدایا اگر بگذریفَخَیْرُ راحِمٍ وَاِنْ عَذَّبْتَ فَغَیْرُ ظالِمٍ حُجَّتی یا اَللَّهُ فی جُرْاَتی عَلیبهترین مهرورزی و اگر عذاب کنی ستم نکردهای، دلیل و بهانه من ای خدا در اینکه دلیری کنم مَسْئَلَتِکَ مَعَ اِتْیانی ما تَکْرَهُ جُودُکَ وَکَرَمُکَ وَعُدَّتی فی شِدَّتی مَعَ در سؤال کردن از تو با اینکه رفتارم خوشایند تو نیست همان جود و کرم تو است و ذخیره من در سختیم باقِلَّةِ حَیائی رَاْفَتُکَ وَرَحْمَتُکَ وَقَدْ رَجَوْتُ اَنْ لا تَخیبَ بَیْنَ ذَیْنِبیشرمی من همان رأفت و مهربانی تو است و براستی امیدوارم که نومید مکنی میان این وآ ن آروزیم راوَذَیْنِ مُنْیَتی فَحَقِّقْ رَجآئی وَاسْمَعْ دُعآئی یا خَیْرَ مَنْ دَعاهُ داعٍپس امیدم را صورت عمل ده و دعایم را شنیده گیر ای بهترین کسی که خوانندگان بخوانندشوَاَفْضَلَ مَنْ رَجاهُ راجٍ عَظُمَ یا سَیِّدی اَمَلی وَسآءَ عَمَلی فَاَعْطِنیو برتر کسی که امیدواران بدو امید دارند ای آقایم آرزویم بزرگ و عملم زشت است پس تومِنْ عَفْوِکَ بِمِقْدارِ اَمَلی وَلا تُؤاخِذْنی بِاَسْوَءِ عَمَلی فَاِنَّ کَرَمَکَاز عفو خویش به اندازه آرزویم بهمن بده و مرا به بدترین عملم مؤاخذه مکن زیرا کرم تو برتر استیَجِلُّ عَنْ مُجازاةِ الْمُذْنِبینَ وَحِلْمَکَ یَکْبُرُ عَنْ مُکافاةِ الْمُقَصِّرینَاز مجازات گنهکاران و بردباریت بزرگتر است از مکافات تقصیرکارانوَاَ نَا یاسَیِّدی عائِذٌ بِفَضْلِکَ هارِبٌ مِنْکَ اِلَیْکَ مُتَنَجِّزٌ ما وَعَدْتَ مِنَو من ای آقایم به فضلت پناهنده گشته و از تو بسوی خودت گریختهام و خواستارم آنچه را وعده کردی ازالصَّفْحِ عَمَّنْ اَحْسَنَ بِکَ ظَنّاً وَما اَ نَا یا رَبِّ وَما خَطَری هَبْنیچشمپوشی نسبت به کسی که خوشگمان به تو است، من چهام پروردگارا؟ و چه اهمیتی دارم؟ مرابِفَضْلِکَ وَتَصَدَّقْ عَلَیَّ بِعَفْوِکَ اَیْ رَبِّ جَلِّلْنی بِسَِتْرِکَ وَاعْفُ عَنْبه فضل خویش ببخش با عفو خود بر من نیکی کن و منتگذار، پروردگارا مرا به پوشش خود بپوشانتَوْبیخی بِکَرَمِ وَجْهِکَ فَلَوِ اطَّلَعَ الْیَوْمَ عَلی ذَنْبی غَیْرُکَ ما فَعَلْتُهُو به کرم ذاتت از سرزنش کردن من درگذر پس اگر دیگری جز تو بر گناهم آگاه میشد آن گناه را انجام نمیدادموَلَوْ خِفْتُ تَعْجیلَ الْعُقوُبَةِ لاَ اجْتَنَبْتُهُ لا لِأَنَّکَ اَهْوَنُ النَّاظِرینَ وَاَخَفُو اگر از زود به کیفر رسیدن میترسیدم باز هم خودداری میکردم و اینکه با این وصف گناه کردم نه برای آن بود که تو سبکترین بینندگانیالْمُطَّلِعینَ[ عَلَیَّ ]بَلْ لِأَنَّکَ یارَبِّ خَیْرُ السَّاتِرینَ وَاَحْکَمُ الْحاکِمینَو یا بیمقدارترین مطلعین هستی بلکه برای آن بود که تو ای پروردگار من بهترین پوشندگان و حکمکنندهترین حاکمان وَاَکْرَمُ الْأَکْرَمینَ سَتَّارُ الْعُیوُبِ غَفَّارُ الذُّنوُبِ عَلاَّمُ الْغُیوُبِ تَسْتُرُ و گرامیترین گرامیان و پوشاننده عیوب و آمرزنده گناهانی گناه را به کرمت میپوشانیالذَّنْبَ بِکَرَمِکَ وَتُؤَخِّرُ الْعُقوُبَةَ بِحِلْمِکَ فَلَکَ الْحَمْدُ عَلی حِلْمِکَ بَعْدَو کیفر را به واسطه بردباریت به تأخیر اندازی پس تو را ستایش سزا است بر بردباریت پسعِلْمِکَ وَعَلی عَفْوِکَ بَعْدَ قُدْرَتِکَ وَیَحْمِلُنی وَیُجَرِّئُنی عَلیاز دانستن و بر گذشتت پس از توانایی داشتن و همین گذشت تو از من مرا وادار کرده و دلیر ساخته برمَعْصِیَتِکَ حِلْمُکَ عَنّی وَیَدْعوُنی اِلی قِلَّةِ الْحَیآءِ سَِتْرُکَ عَلَیَنافرمانیت و همان پرده پوشیت بر من مرا به بیشرمی واداشتهوَیُسْرِعُنی اِلَی التَّوَثُّبِ عَلی مَحارِمِکَ مَعْرِفَتی بِسَعَةِ رَحْمَتِکَو همان معرفتی که من به فراخی رحمتت دارم و بزرگی عفوت مرا بدست زدن به کارهای حرام شتابان میکندوَعَظیمِ عَفْوِکَ یا حَلیمُ یا کَریمُ یا حَیُّ یا قَیُّومُ یا غافِرَ الذَّنْبِ یاای بردبار ای بزرگوار ای زنده و ای پاینده ای آمرزنده گناه ایقابِلَ التَّوْبِ یا عَظیمَ الْمَنِّ یا قَدیمَ الْأِحسانِ اَیْنَ سَِتْرُکَ الْجَمیلُپزیرنده گناه ای بزرگ نعمت ای دیرینه احسان کجاست پردهپوشی زیبایت؟اَیْنَ عَفْوُکَ الْجَلیلُ اَیْنَ فَرَجُکَ الْقَریبُ اَیْنَ غِیاثُکَ السَّریعُ اَیْنَکجاست گذشت بزرگت؟ کجاست گشایش نزدیکت؟ کجاست فریادرسی فوریت؟ کجاسترَحْمَتُکَ الْواسِعَةُ اَیْنَ عَطایاکَ الْفاضِلَةُ اَیْنَ مَواهِبُکَ الْهَنیئَةُ اَیْنَرحمت وسیعت؟ کجاست عطاهای برجستهات؟ کجاست بخششهای دلچسبت؟ کجاستصَنائِعُکَ السَّنِیَّةُ اَیْنَ فَضْلُکَ الْعَظیمُ اَیْنَ مَنُّکَ الْجَسیمُ اَیْنَنیکیهای شایانت؟ کجاست فضل عظیمت؟ کجاست نعمت بزرگت؟ کجاستاِحْسانُکَ الْقَدیمُ اَیْنَ کَرَمُکَ یا کَریمُ بِهِ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ فَاسْتَنْقِذْنی وَبِرَحْمَتِکَاحسان دیرینهات؟ کجاست کرمت؟ ای کریم بدان(چه گفتم) و به محمد و آل محمد مرا نجات ده و به رحمتتفَخَلِّصْنی یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ لَسْتُ اَتَّکِلُ فِیخلاصم کن ای نیکو ای نیکو بخش ای نعمتده ای زیادهبخش چنان نیست که من برای النَّجاةِ مِنْ عِقابِکَ عَلی اَعْمالِنا بَلْ بِفَضْلِکَ عَلَیْنا لِأَنَّکَ اَهْلُ التَّقْوی نجات از عقاب تو به کارهامان تکیه کنم بلکه به فضلی که بر ما داری تکیه زنم زیرا تو اهل تقویوَاَهْلُ الْمَغْفِرَةِ تُبْدِئُ بِالْأِحْسانِ نِعَماً وَتَعْفوُ عَنِ الذَّنْبِ کَرَماً فَماو شایسته آمرزشی آغاز کنی به احسان از روی نعمتبخشی و گذشت کنی از گناه از روی کرم و بزرگواری و با این وضعنَدْری ما نَشْکُرُ اَجَمیلَ ما تَنْشُرُ اَمْ قَبیحَ ما تَسْتُرُ اَمْ عَظیمَ ما اَبْلَیْتَما ندانیم کدامیک را سپاس گوییم: آن نیکیها که پراکندهکنی یا زشتیها که بپوشانی یا بزرگ آزمایشتوَاَوْلَیْتَ اَمْ کَثیرَ ما مِنْهُ نَجَّیْتَ وَعافَیْتَ یا حَبیبَ مَنْ تَحَبَّبَ اِلَیْکَو شایستگی نعمتت یا آن همه چیزهایی که ما را از آن نجات داده و عافیت دادی ای دوست کسی که با تو دوستی کندوَیا قُرَّةَ عَیْنِ مَنْ لاذَبِکَ وَانْقَطَعَ اِلَیْکَ اَنْتَ الْمُحْسِنُ وَنَحْنُو ای نور دیده کسی که پناه به تو آرد و از دیگران ببرد تویی نیکوکار و ماییمالْمُسیئوُنَ فَتَجاوَزْ یا رَبِّ عَنْ قَبیحِ ما عِنْدَنا بِجَمیلِ ما عِنْدَکَ وَاَیُگنهکار پس درگذر ای پروردگار از زشتیهای ما به نیکیهای خود و کدامجَهْلٍ یا رَبِّ لا یَسَعُهُ جوُدُکَ اَوْ اَیُّ زَمانٍ اَطْوَلُ مِنْ اَناتِکَ وَما قَدْرُنادانی است ای پروردگار که جود تو فرایش نگیرد و چه روزگاری درازتر از زمان بردباری تو است و چه ارزشی دارداَعْمالِنا فی جَنْبِ نِعَمِکَ وَکَیْفَ نَسْتَکْثِرُ اَعْمالاً نُقابِلُ بِها کَرَمَکَ بَلْاعمال ما در جنب نعمتهایت و چگونه زیاد بشمریم اعمال (بدمان) را که بتوانیم آنها را برابر با کرم تو کنیم بلکهکَیْفَ یَضیقُ عَلَی الْمُذْنِبینَ ما وَسِعَهُمْ مِنْ رَحْمَتِکَ یا واسِعَچگونه ممکن است میدان بر گنهکاران تنگ شود با آن رحمت وسیعتالْمَغْفِرَةِ یا باسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ فَوَ عِزَّتِکَ یا سَیِّدی لَوْ نَهَرْتَنیکه ایشان را فراگرفته ای وسیع آمرزش ای دو دستت به رحمت باز سوگند به عزتت ای آقای من اگرچه برانیمما بَرِحْتُ مِنْ بابِکَ وَلا کَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِکَ لِمَا انْتَهی اِلَیَّ مِنَمن از در خانهات برنخیزم و از تملق و چاپلوسیت دست برندارم چونالْمَعْرِفَةِ بِجوُدِکَ وَکَرَمِکَ وَاَنْتَ الْفاعِلُ لِما تَشآءُ تُعَذِّبُ مَنْ تَشآءُاطلاع از جود و کرمت پیدا کردهام و تویی کننده هرچه بخواهی عذاب کنی هرکه را خواهی بِما تَشآءُ کَیْفَ تَشآءُ وَتَرْحَمُ مَنْ تَشآءُ بِما تَشآءُ کَیْفَ تَشآءُ لا بهرچه خواهی بهرطور که خواهی و رحم کنی هر که را خواهی بهرچه خواهی هرطور که خواهیتُسْئَلُ عَنْ فِعْلِکَ وَلا تُنازَعُ فی مُلْکِکَ وَلا تُشارَکُ فی اَمْرِکَ وَلابازپرسی از کار تو نشود و نزاعی در فرمانرواییت رخ ندهد و شریکی در کارت نباشدتُضآدُّ فی حُکْمِکَ وَلا یَعْتَرِضُ عَلَیْکَ اَحَدٌ فی تَدْبیرِکَ لَکَ الْخَلْقُو ضدّیتی در حکمت نباشد و کسی نیست که در تدبیر تو بر تو اعتراض کند آفرینشوَالْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ یا رَبِّ هذا مَقامُ مَنْ لاذَبِکَو دستور از تو است برتر است خدا پروردگار جهانیان پروردگارا این جایگاه کسی است که به تووَاسْتَجارَ بِکَرَمِکَ وَاَلِفَ اِحْسانَکَ وَنِعَمَکَ وَاَنْتَ الْجَوادُ الَّذیروی آورده و به کرمت پناه جسته و به احسان و نعمتت خو گرفته و تویی بخشاینده ای کهلایَضیقُ عَفْوُکَ وَلا یَنْقُصُ فَضْلُکَ وَلا تَقِلُّ رَحْمَتُکَ وَقَدْ تَوَثَّقْناتنگ ناید عفوت و کاهش نیابد فضل و بخششت و کم نگردد مهر و رحمتت و مامِنْکَ بِالصَّفْحِ الْقَدیمِ وَالْفَضْلِ الْعَظیمِ وَالرَّحْمَةِ الْواسِعَةِ اَفَتَُراکَ یابدان چشمپوشی دیرینه و فضل عظیمت و رحمت پهناورت اعتماد کردهایم آیا چنان میبینیرَبِّ تُخْلِفُ ظُنوُنَنا اَوْ تُخَیِّبُ آمالَنا کَلاَّ یا کَریمُ فَلَیْسَ هذا ظَنُّنا بِکَپروردگارا که برخلاف گمانهای ما رفتار کنی یا آرزوهایمان نومید کنی؟ هرگز! ای کریم چون ما چنین گمانی به تو نداریموَلا هذا فیکَ طَمَعُنا یا رَبِّ اِنَّ لَنا فیکَ اَمَلاً طَویلاً کَثیراً اِنَّ لَنا فیکَو طمع ما درباره تو اینگونه نیست پروردگارا براستی ما درباره تو آرزوی دراز و بسیاری داریم براستی ما نسبت به تورَجآءً عَظیماً عَصَیْناکَ وَنَحْنُ نَرْجوُ اَنْ تَسْتُرَ عَلَیْنا وَدَعَوْناکَ وَنَحْنُامید بزرگ و زیادی داریم، تو را نافرمانی کردیم ولی امیدواریم که تو بپوشانی بر ما و خواندیم تو را و امیدواریمنَرْجوُ اَنْ تَسْتَجیبَ لَنا فَحَقِّقْ رَجآئَنا مَوْلانا فَقَدْ عَلِمْنا ما نَسْتَوْجِبُکهتو اجابت کنی مارا پس امید ما را تحقق بخش ای مولای ما که براستی ما میدانیم که به اعمالمان مستوجب چه(پاداشی)بِاَعْمالِنا وَلکِنْ عِلْمُکَ فینا وَعِلْمُنا بِاَنَّکَ لا تَصْرِفُنا عَنْکَ وَاِنْ کُنَّاهستیم ولی علم تو درباره ما و علم ما درباره تو این است که ما را از درگاهت نرانی و اگرچه ما غَیْرَ مُسْتَوْجِبینَ لِرَحْمَتِکَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجوُدَ عَلَیْنا وَعَلَی الْمُذْنِبینَ مستوجب رحمت تو نیستیم ولی تو شایسته آنی که بر ما بخشش کنی و بر گنهکارانبِفَضْلِ سَعَتِکَ فَامْنُنْ عَلَیْنا بِما اَنْتَ اَهْلُهُ وَجُدْ عَلَیْنا فَاِنَّا مُحْتاجوُنَبه فضل وسیعت توجه فرمایی پس بر ما منتگذار بدانچه تو شایسته آنی و بر ما جود کن که ما نیازمنداِلی نَیْلِکَ یا غَفَّارُ بِنوُرِکَ اهْتَدَیْنا وَبِفَضْلِکَ اسْتَغْنَیْنا وَبِنِعْمَتِکَعطای توییم ای آمرزنده به نور تو راه یافتیم و به فضل تو بینیازی جستیم و به نعمت تواَصْبَحْنا وَاَمْسَیْنا ذُنوُبُنا بَیْنَ یَدَیْکَ نَسْتَغْفِرُکَ الَّلهُمَّ مِنْها وَنَتوُبُصبح و شام کردیم گناهان ما پیش روی تو است که ما از آنها آمرزش خواهیم و بسویت توبه کنیماِلَیْکَ تَتَحَبَّبُ اِلَیْنا بِالنِّعَمِ وَنُعارِضُکَ بِالذُّنوُبِ خَیْرُکَ اِلَیْنا نازِلٌتو با نعمتهایت بر ما دوستی کنی و ما به گناهان با تو معارضه و برابری کنیم خیر تو بر ما نازل گرددوَشَّرُنا اِلَیْکَ صاعِدٌ وَلَمْ یَزَلْ وَلا یَزالُ مَلَکٌ کَریمٌ یَاْتیکَ عَنَّا بِعَمَلٍو در برابر شرّ ما بسوی تو بالا آید و تو همیشه تا بوده و هست پادشاه بزرگوار و کریمی بوده ای که از جانب ما کارهایقَبیحٍ فَلا یَمْنَعُکَ ذلِکَ مِنْ اَنْ تَحوُطَنا بِنِعَمِکَ وَتَتَفَضَّلَ عَلَیْنا بِآلآئِکَزشت بسوی تو آید ولی آنها جلوگیریت نکند از اینکه ما را به نعمتهای خود فراگیری و خود بر ما تفضل کنیفَسُبْحانَکَ ما اَحْلَمَکَ وَاَعْظَمَکَ وَاَکْرَمَکَ مُبْدِئاً وَمُعیداً تَقَدَّسَتْپس منزهی تو که چقدر بردباری و چه بزرگ و کریمی چه در آغاز (نعمت) و چه در ادامه آن نامهایت مقدساَسْمآئُکَ وَجَلَّ ثَناؤُکَ وَکَرُمَ صَنائِعُکَ وَفِعالُکَ اَنْتَ اِلهی اَوْسَعُو ستایشت ارجمند است و کارها و رفتارت گرانبها است فضل تو ای معبود منفَضْلاً وَاَعْظَمُ حِلْماً مِنْ اَنْ تُقایِسَنی بِفِعْلی وَخَطیئَتی فَالْعَفْوَ الْعَفْوَوسیعتر و بردباریت بزرگتر از آنست که مرا به کردار و گناهم بسنجی از من درگذر درگذرالْعَفْوَ سَیِّدی سَیِّدی سَیِّدی اَللّهُمَّ اشْغَلْنا بِذِکْرِکَ وَاَعِذْنا مِنْدرگذر ای آقای من... آقای من... آقای من خدایا ما را به ذکر خود مشغول کن و ازسَخَطِکَ وَاَجِرْنا مِنْ عَذابِکَ وَارْزُقْنا مِنْ مَواهِبِکَ وَاَنْعِمْ عَلَیْنا مِنْخشمت پناهمان ده و از عذابت امانمان ده و از بخششهایت روزیمان گردان و از فَضْلِکَ وَارْزُقْنا حَجَّ بَیْتِکَ وَزِیارَةَ قَبْرِ نَبِیِّکَ صَلَواتُکَ وَرَحْمَتُکَ فضل خود بر ما انعام کن و روزی ما کن حج خانهات و زیارت قبر پیامبرت را که درود تو و رحمتوَمَغْفِرَتُکَ وَرِضْوانُکَ عَلَیْهِ وَعَلی اَهْلِ بَیْتِهِ اِنَّکَ قَریبٌ مُجیبٌو آمرزش و خوشنودیت بر او و بر خاندانش باد که براستی تو به خلق نزدیکی و اجابت کننده دعاییوَارْزُقْنا عَمَلاً بِطاعَتِکَ وَتَوَفَّنا عَلی مِلَّتِکَ وَسُنَّةِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللَّهُو عمل به طاعتت را روزی ما گردان و بر کیش خودت و روش پیامبرت - که درود توعَلَیْهِ وَالِهِ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لی وَلِوالِدَیَّ وَارْحَمْهُما کَما رَبَّیانی صَغیراًبر او و آلش باد - ما را بمیران خدایا بیامرز مرا و پدر و مادرم را و برایشان رحم کن چنانچه مرا در کودکی پروریدنداِجْزِهما بِالْأِحسانِ اِحْساناً وَبِالسَّیِّئاتِ غُفْراناً اَللّهُمَّ اغْفِرْو پاداششان بده در برابر نیکی به نیکی و در مقابل بدیها به آمرزش خدایا بیامرزلِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ الْأَحیآءِ مِنْهُمْ وَالْأَمواتِ وَتابِعْ بَیْنَنا وَبَیْنَهُمْمردان و زنان باایمان را چه زندگانشان و چه مردگانشان را و پیوند ده میان ما و ایشان رابِالْخَیْراتِ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِحَیِّنا وَمَیِّتِنا وَشاهِدِنا وَغآئِبِنا ذَکَرِنا وَاُنْثانادر نیکیها خدایا بیامرز زنده ما و مرده ما و حاضر ما و غائب ما، مرد ما و زن ما را؛صَغیرِنا وَکَبیرِنا حُرِّنا وَمَمْلوُکِنا کَذَبَ الْعادِلوُنَ بِاللَّهِ وَضَلّوُا ضَلالاًکوچک ما و بزرگ ما را، آزاد ما و برده ما را، دروغ گفتند برگشتگان از خدا و گمراه شدند گمراهیبَعیداً وَخَسِروُا خُسْراناً مُبیناً اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍدوری و زیان کردند زیان آشکاری خدایا درود فرست بر محمد و آل محمدوَاخْتِمْ لی بِخَیْرٍ وَاکْفِنی ما اَهَمَّنی مِنْ اَمْرِ دُنْیایَ وَآخِرَتیو کارم را ختم به خیر کن و کفایت کن آنچه اندیشهام را به خود مشغول کرده از کار دنیا و آخرتموَلاتُسَلِّطْ عَلَیَّ مَنْ لا یَرْحَمُنی وَاجْعَلْ عَلَیَّ مِنْکَ واقِیَةً باقِیَةً وَلاو مسلط مکن بر من کسی را که به من رحم نکند و بنه بر من از نزد خود نگهبانی همیشگی وتَسْلُبْنی صالِحَ ما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ وَارْزُقْنی مِنْ فَضْلِکَ رِزْقاً واسِعاًاز من نعمتهای شایسته خود را که به من دادهای سلب مفرما و از فضل خویش روزی فراخ حَلالاً طَیِّباً اَللّهُمَّ احْرُسْنی بِحَراسَتِکَ وَاحْفَظْنی بِحِفْظِکَ وَاکْلَأْنی و حلال و پاکی برای من روزی گردان خدایا به نگهبانی خود مرا نگهبانی فرما و به حفظ خود حفظم کن و در حمایت خودبِکِلائَتِکَ وَارْزُقْنی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ فی عامِنا هذا وَفی کُلِّ عامٍنگاهداریم کن و روزی من کن حج خانه محترمت را در این سال و در هر سالوَزِیارَةَ قَبْرِ نَبِیِّکَ وَالْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ وَلا تُخْلِنی یا رَبَّ مِنْو زیارت قبر پیغمبرت و قبور ائمه علیهمالسلام را و محرومم مکن پروردگارا ازتِلْکَ الْمَشاهِدِ الشَّریفَةِ وَالْمَواقِفِ الْکَریمَةِ اَللّهُمَّ تُبْ عَلَیَّ حَتّیزیارت این مشاهد شریفه و زیارتگاههای گرامی خدایا توبهام ده تالا اَعْصِیَکَ وَاَلْهِمْنِی الْخَیْرَ وَالْعَمَلَ بِهِ وَخَشْیَتَکَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ مانافرمانیت نکنم و به دلم انداز کار نیک را و عمل بدان و ترست را در شب و روز تا هنگامی کهاَبْقَیْتَنی یا رَبَّ الْعالَمینَ اَللّهُمَّ اِنّی کُلَّما قُلْتُ قَدْ تَهَیَّاْتُ وَتَعَبَّاْتُدر این دنیا زندهام داری ای پروردگار جهانیان خدایا من هر زمان پیش خود گفتم که دیگر مهیا و مجهز شدهاموَقُمْتُ لِلصَّلوةِ بَیْنَ یَدَیْکَ وَناجَیْتُکَ اَلْقَیْتَ عَلَیَّ نُعاساً اِذا اَنَاو برخاستم برای خواندن نماز در برابرت و با تو به راز پرداختم تو بر من چُرت و پینکی را مسلط کردی در آن هنگامی کهصَلَّیْتُ وَسَلَبْتَنی مُناجاتَکَ اِذا اَ نَا ناجَیْتُ مالی کُلَّما قُلْتُ قَدْداخل نماز شدم و حال مناجات را از من گرفتی در آن وقتی که به راز و نیاز پرداختم، مرا چه شده است که هرگاه با خود گفتمصَلَُحَتْ سَریرَتی وَقَرُبَ مِنْ مَجالِسِ التَّوَّابینَ مَجْلِسی عَرَضَتْباطن و درونم نیکو شده و نزدیک شده از مجالس توبهکنندگان مجلس من، گرفتاریلی بَلِیَّةٌ اَزالَتْ قَدَمی وَحالَتْ بَیْنی وَبَیْنَ خِدْمَتِکَ سَیِّدی لَعَلَّکَ عَنْو پیشآمدی برایم رخ داده که پایم لغزش پیدا کرده و میان من و خدمتگذاریت حائل گشته ای آقای من شاید مرا از دَرِبابِکَ طَرَدْتَنی وَعَنْ خِدْمَتِکَ نَحَّیْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ رَاَیْتَنی مُسْتَخِفّاًخانهات راندهای و از خدمتت دورم کردهای یا شاید دیدهای سبک شمارمبِحَقِّکَ فَاَقْصَیْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ رَاَیْتَنی مُعْرِضاً عَنْکَ فَقَلَیْتَنی اَوْ لَعَلَّکَحقّت را پس دورم کردهای یا شاید دیدهای از تو رو گرداندهام پس خشمم کردهای یا شاید مرا وَجَدْتَنی فی مَقامِ الْکاذِبینَ فَرَفَضْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ رَاَیْتَنی غَیْرَ شاکِرٍ در جایگاه دروغگویانم دیدهای پس رهایم کردهای یا شاید دیدهای سپاسگزارلِنَعْمآئِکَ فَحَرَمْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنی مِنْ مَجالِسِ الْعُلَمآءِ فَخَذَلْتَنینعمتهایت نیستم پس محرومم ساختهای یا شاید مرا در مجلس علماء نیافتهای پس خوارم کردهایاَوْ لَعَلَّکَ رَاَیْتَنی فِی الْغافِلینَ فَمِنْ رَحْمَتِکَ آیَسْتَنی اَوْ لَعَلَّکَیا شاید مرا در زمره غافلانم دیدهای پس از رحمت خویش بیبهرهام کردهای یا شایدرَاَیْتَنی آلِفَ مَجالِسِ الْبَطَّالینَ فَبَیْنی وَبَیْنَهُمْ خَلَّیْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ لَمْمرا مأنوس با مجالس بیهوده گذرانم دیدهای پس مرا به آنها واگذاشتهای یا شایدتُحِبَّ اَنْ تَسْمَعَ دُعآئی فَباعَدْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ بِجُرْمی وَجَریرَتیدوست نداشتی دعایم را بشنوی پس از درگاهت دورم کردهای یا شاید به جرم و گناهم کیفرم دادهایکافَیْتَنی اَوْ لَعَلَّکَ بِقِلَّةِ حَیآئی مِنْکَ جازَیْتَنی فَاِنْ عَفَوْتَ یا رَبِیا شاید به بیشرمیم مجازاتم کردهای پس اگر از من بگذری پروردگارافَطالَ ما عَفَوْتَ عَنِ الْمُذْنِبینَ قَبْلی لِأَنَّ کَرَمَکَ اَیْ رَبِّ یَجِلُّ عَنْبجاست چون بسیار اتفاق افتاده که از گنهکاران پیش از من گذشتهای زیرا کرم تو پروردگارا برتر ازمُکافاتِ الْمُقَصِّرینَ وَاَ نَا عائِذٌ بِفَضْلِکَ هارِبٌ مِنْکَ اِلَیْکَ مُتَنَجِّزٌ ماکیفر کردن تقصیرکاران است و من پناهنده به فضل توام و از ترس تو بسوی خودت گریختهام و درخواستوَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ عَمَّنْ اَحْسَنَ بِکَ ظَنّاً اِلهی اَنْتَ اَوْسَعُ فَضْلاًانجام وعدهات را در چشمپوشی از کسیکه خوشگمان به تو است دارم خدایا تو فضلت و سیعتروَاَعْظَمُ حِلْماً مِنْ اَنْ تُقایِسَنی بِعَمَلی اَوْ اَنْ تَسْتَزِلَّنی بِخَطیئَتی وَماو بردباریت بزرگتر از آنست که مرا به کردارم بسنجی یا اینکه مرا به خطایم بلغزانی و چهاَ نَا یا سَیِّدی وَما خَطَری هَبْنی بِفَضْلِکَ سَیِّدی وَتَصَدَّقْ عَلَیَهستم من ای آقای من و چه ارزشی دارم؟ مرا به فضل خویش ببخش ای آقای من و بر منبِعَفْوِکَ وَجَلِّلْنی بِسَِتْرِکَ وَاعْفُ عَنْ تَوْبیخی بِکَرَمِ وَجْهِکَ سَیِّدیبا عفو خود نیکی کن و با پردهپوشیت بپوشانم و درگذر از سرزنش کردنم به بزرگواری ذاتت آقای من اَنَا الصَّغیرُ الَّذی رَبَّیْتَهُ وَاَ نَا الْجاهِلُ الَّذی عَلَّمْتَهُ وَاَ نَا الضَّآلُّ الَّذی من همان بنده خردسالی هستم که پروریدی و همان نادانی هستم که دانایش کردی و همان گمراهی هستم کههَدَیْتَهُ وَاَ نَاالْوَضیعُ الَّذی رَفَعْتَهُ وَاَ نَا الْخآئِفُالَّذی آمَنْتَهُ وَالْجایِعُراهنماییش کردی و همان پستی هستم که بلندش کردی و همان ترسانی هستم که امانش دادی و گرسنهای هستمالَّذی اَشْبَعْتَهُ وَالْعَطْشانُ الَّذی اَرْوَیْتَهُ وَالْعارِی الَّذی کَسَوْتَهُکه سیرش کردی و تشنهای هستم که سیرابش کردی و برهنهای هستم که پوشاندیشوَالْفَقیرُ الَّذی اَغْنَیْتَهُ وَالضَّعیفُ الَّذی قَوَّیْتَهُ وَالذَّلیلُ الَّذی اَعْزَزْتَهُو نداری هستم که دارایش کردی و ناتوانی هستم که نیرومندش کردی و خواری هستم که عزیزش کردیوَالسَّقیمُ الَّذی شَفَیْتَهُ وَالسَّآئِلُ الَّذی اَعْطَیْتَهُ وَالْمُذْنِبُ الَّذیو دردمندی هستم که درمانش کردی و خواهندهای هستم که عطایش کردی و گنهکاری هستم کهسَتَرْتَهُ وَالْخاطِئُ الَّذی اَقَلْتَهُ وَاَ نَاالْقَلیلُ الَّذی کَثَّرْتَهُ وَالْمُسْتَضْعَفُگناهانش را پوشاندی و خطاکاری هستم که از او گذشتی و اندکی هستم که بسیارش کردی و خوارشمردهای هستمالَّذی نَصَرْتَهُ وَاَ نَا الطَّریدُالَّذی آوَیْتَهُ اَ نَا یا رَبِّ الَّذی لَمْ اَسْتَحْیِکَکه یاریش کردی و آوارهای هستم که جا و مأوایش دادی منم پروردگارا آن کسیکه در خلوت از تو شرم نکردمفِی الْخَلاءِ وَلَمْ اُراقِبْکَ فِی الْمَلاءِ اَ نَا صاحِبُ الدَّواهِی الْعُظْمی اَ نَاو در آشکارا هم رعایت تو را نکردم منم صاحب مصیبتها و ماجراهای بزرگ منمالَّذی عَلی سَیِّدِهِ اجْتَری اَ نَا الَّذی عَصَیْتُ جَبَّارَ السَّمآءِ اَ نَا الَّذیکسی که بر آقای خود دلیری کرده منم کسیکه نافرمانی برپادارنده آسمانها را کردهام منم کسی کهاَعْطَیْتُ عَلی مَعاصِی الْجَلیلِ الرُّشا اَ نَا الَّذی حینَ بُشِّرْتُ بِهابرای نافرمانیهای بزرگی که کردهام رشوه دادهام منم آن کسیکه هرگاه نوید گناهی رابه من میدادندخَرَجْتُ اِلَیْها اَسْعی اَنَا الَّذی اَمْهَلْتَنی فَمَا ارْعَوَیْتُ وَسَتَرْتَ عَلیَبسویش شتابان میرفتم منم که مهلتم دادی ولی من به خود نیامدم و بر من پوشاندیفَمَا اسْتَحْیَیْتُ وَعَمِلْتُ بِالْمَعاصی فَتَعَدَّیْتُ وَاَسْقَطْتَنی مِنْ عَیْنِکَولی من شرم نکردم و نافرمانیها کردم و از حدّ گذراندم و از چشم خود مرا انداختی و من اعتنا نکردم فَما بالَیْتُ فَبِحِلْمِکَ اَمْهَلَتْنی وَبِسِتْرِکَ سَتَرْتَنی حَتَّی کَاَنَّکَ اَغْفَلْتَنی پس باز هم به بردباریت مهلتم دادی و به پردهپوشیت مرا پوشاندی تا بدانجا که گویا از یاد من بیرون رفتیوَمِنْ عُقوُباتِ الْمَعاصی جَنَّبْتَنی حَتَّی کَاَنَّکَ اسْتَحْیَیْتَنی اِلهی لَمْو از کیفرهای گناهان مرا دور داشتی تا به حدی که گویا از من شرم کردی خدایا دراَعْصِکَ حینَ عَصَیْتُکَ وَاَ نَا بِرُبوُبِیَّتِکَ جاحِدٌ وَلا بِاَمْرِکَ مُسْتَخِفٌهنگام گناه که من نافرمانیت کردم نه از باب این بود که پروردگاریت را منکر بودم و یا دستورت را سبک شمردموَلا لِعُقوُبَتِکَ مُتَعَرِّضٌ وَلا لِوَعیدِکَ مُتَهاوِنٌ لکِنْ خَطیئَةٌ عَرَضَتْو یا خود را در معرض کیفرت درآوردم و یا تهدیدهای تو را بیارزش فرض کردم بلکه گناهی بود که پیش آمدوَسَوَّلَتْ لی نَفْسی وَغَلَبَنی هَوایَ وَاَعانَنی عَلَیْها شِقْوَتی وَغَرَّنیو نفس سرکش نیز آنرا آراست و هوای نفس نیز چیره شد و بدبختی هم کمک کرد و پرده آویختهسِتْرُکَ الْمُرْخی عَلَیَّ فَقَدْ عَصَیْتُکَ وَخالَفْتُکَ بِجَُهْدی فَالْانَ مِنْ(پردهپوشی تو) هم مرا مغرور کرد و در نتیجه تا آنجا که میتوانستم در نافرمانی و مخالفت تو کوشیدم ولی اکنون کیست کهعَذابِکَ مَنْ یَسْتَنْقِذُنی وَمِنْ اَیْدِی الْخُصَمآءِ غَداً مَنْ یُخَلِّصُنیاز عذاب تو مرا نجات دهد و از دست دشمنان در فردای قیامت چه کسی خلاصم کندوَبِحَبْلِ مَنْ اَتَّصِلُ اِنْ اَنْتَ قَطَعْتَ حَبْلَکَ عَنّی فَواسَوْ اَتا عَلی ماو به ریسمان چه کسی چنگ زنم اگر تو رشته خود را از من قطع کنی پس چه رسوایی است برای مناَحْصی کِتابُکَ مِنْ عَمَلِی الَّذی لَوْلا ما اَرْجوُ مِنْ کَرَمِکَ وَسَعَةِبر آنچه نامه تو از عمل من شماره و احصاء کرده که اگر امید من به کرمت و وسعترَحْمَتِکَ وَنَهْیِکَ اِیَّایَ عَنِ الْقُنوُطِ لَقَنَطْتُ عِنْدَما اَتَذَکَّرُها یا خَیْرَرحمتت نبود و از ناامید شدن بازم نمیداشتی به محض آنکه به یاد آنها میافتادم یکسره ناامید میشدم ای بهترینمَنْ دَعاهُ داع ٍ وَاَفْضَلَ مَنْ رَجاهُ راجٍ اَللّهُمَّ بِذِمَّةِ الْأِسْلامِ اَتَوَسَّلُکسی که خواندش خوانندهای و برترین کسی که امیدش دارد امیدواری خدایا به پیمان اسلام به درگاهت توسل جویماِلَیْکَ وَبِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ اَعْتَمِدُ اِلَیْکَ وَبِحُبِّی النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الْقُرَشِیَو به حرمت قرآن بر تو اعتماد کنم و به دوستی و محبتی که به پیامبر امّی قرشی الْهاشِمِیَّ الْعَرَبِیَّ التِّهامِیَّ الْمَکِّیَّ الْمَدَنِیَّ اَرْجوُ الزُّلْفَةَ لَدَیْکَ فَلا هاشمی عربی تهامی مکی مدنی دارم امید تقرب به تو را دارم پس تو انس ایمانی مرا مبدّل بهتوُحِشِ اسْتیناسَ ایمانی وَلا تَجْعَلْ ثَوابی ثَوابَ مَنْ عَبَدَ سِواکَوحشت مکن و پاداشم را پاداش آنکس که جز تو را پرستیده قرار مدهفَاِنَّ قَوْماً آمَنوُا بِاَلْسِنَتِهِمْ لِیَحْقِنوُا بِهِ دِمآئَهُمْ فَاَدْرَکوُا ما اَمَّلوُا وَاِنَّازیرا مردمی بودند که به زبان ایمان آوردند تا بدانوسیله خون خود را حفظ کنند و بدین مقصود هم رسیدند ولی ماآمَنَّا بِکَ بِاَلْسِنَتِنا وَقُلوُبِنا لِتَعْفُوَ عَنَّا فَاَدْرِکْنا ما اَمَّلْنا وَثَبِّتْ رَجائَکَبه دل و زبان به تو ایمان آوردیم تا از ما بگذری پس ما را هم به مقصودمان برسان و امیدت رافی صُدوُرِنا وَلا تُزِغْ قُلوُبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَدر دلهای ما ثابت و محکم فرما و منحرف مساز دلهای ما را پس از آنکه هدایتمان کردی و ببخش بما از نزد خودرَحْمَةً اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهَّابُ فَوَعِزَّتِکَ لَوِ انْتَهَرْتَنی ما بَرِحْتُ مِنْ بابِکَرحمتی که براستی تویی بسیار بخشنده به عزتت سوگند اگر برانیم من هرگز از در خانهات برنخیزموَلا کَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِکَ لِما اُلْهِمَ قَلْبی مِنَ الْمَعْرِفَةِ بِکَرَمِکَ وَسَعَةِو دست از تملق و چاپلوسیت برندارم چون شناسایی کرمت و رحمت وسیعت بهدلم الهام شده،رَحْمَتِکَ اِلی مَنْ یَذْهَبُ الْعَبْدُ اِلاَّ اِلی مَوْلاهُ وَاِلی مَنْ یَلْتَجِئُبنده به نزد چه کسی رود جز به درگاه مولایش والْمَخْلوُقُ اِلاَّ اِلی خالِقِهِ اِلهی لَوْ قَرَنْتَنی بِالْأَصْفادِ وَمَنَعْتَنی سَیْبَکَمخلوق به که پناهنده شود جز به خالقش خدایا اگر مرا به زنجیر و بند گرفتارم کنیمِنْ بَیْنِ الْأَشْهادِ وَدَلَلْتَ عَلی فَضایِحی عُیوُنَ الْعِبادِ وَاَمَرْتَ بیو بازداری از من عطایت را در میان انظار مردم و رسواییهایم را به چشم بندگانت آری و دستور بردنم رااِلَی النَّارِ وَحُلْتَ بَیْنی وَبَیْنَ الْأَبْرارِ ما قَطَعْتُ رَجآئی مِنْکَ وَمابسوی دوزخ صادر کنی و میان من و نیکان حائل گردی من هرگز امیدم را از تو قطع نخواهم کرد وصَرَفْتُ تَاْمیلی لِلْعَفْوِ عَنْکَ وَلا خَرَجَ حُبُّکَ مِنْ قَلْبی اَ نَا لا اَنْسیآرزومندیم را از عفو تو بازنگردانم و بیرون نرود محبتت از دلم و من اَیادِیَکَ عِنْدی وَسَِتْرَکَ عَلَیَّ فی دارِ الدُّنْیا سَیِّدی اَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیا نعمتهایی که در دنیا به من دادی و پردهپوشیهایت را فراموش نمیکنم ای آقای من محبت دنیا رامِنْ قَلْبی وَاجْمَعْ بَیْنی وَبَیْنَ الْمُصْطَفی وَآلِهِ خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَاز دلم بیرون کن و جمع کن میان من و میان (پیامبرت حضرت) مصطفی و آلش برگزیدگان خلقتوَخاتَمِ النَّبِیّینَ مُحَمَّدٍ صَلَّیاللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَانْقُلْنی اِلی دَرَجَةِ الَّتوْبَةِو خاتم پیمبران محمد صلیالله علیه و آله و مرا به درجه توبه و بازگشتاِلَیْکَ وَاَعِنّی بِالْبُکآءِ عَلی نَفْسی فَقَدْ اَفْنَیْتُ بِالتَّسْویفِ وَالْأمالِبسویت برسان و یاریم ده به گریه کردن بر خویشتن زیرا که من عمرم را به امروز و فردا کردن و آرزوهاعُمْری وَقَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَةَ الْأیِسینَ مِنْ خَیْری فَمَنْ یَکوُنُ اَسْوَءَ حالاًگذراندم و درآمدهام در جایگاه ناامیدان از خیر خودم پس کیست که بدحالتر از من باشدمِنّی اِنْ اَ نَا نُقِلْتُ عَلی مِثْلِ حالی اِلی قَبْری لَمْ اُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتی وَلَمْاگر من بر این حال بسوی قبرم منتقل گردم زیرا که آمادهاش نکردهام برای خوابیدنماَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ لِضَجْعَتی وَمالی لا اَبْکی وَلا اَدْری اِلی ماو فرش نکردهام آنرا به عمل صالح برای آرمیدنم و چرا گریه نکنم در صورتیکه نمیدانم به چه سرنوشتییَکوُنُ مَصیری وَاَری نَفْسی تُخادِعُنی وَاَیَّامی تُخاتِلُنی وَقَدْدچار گردم من نفس خود را چنان بینم که با من نیرنگ زند و روزگارم را که مرا بفریبدخَفَقَتْ عِنْدَ رَاْسی اَجْنِحَةُ الْمَوْتِ فَمالی لا اَبْکی اَبْکی لِخُروُجِدر حالی که مرگ بالهای خود را بر سرم گسترده پس چرا گریه نکنم؟ گریه کنم برای جان دادنمنَفْسی اَبْکی لِظُلْمَةِ قَبْری اَبْکی لِضیقِ لَحَدی اَبْکی لِسُؤالِ مُنْکَرٍگریه کنم برای تاریکی قبرم گریه کنم برای تنگی لحدم گریه کنم برای سؤال نکیروَنَکیرٍ اِیَّایَ اَبْکی لِخُروُجی مِنْ قَبْری عُرْیاناً ذَلیلاً حامِلاً ثِقْلیو منکر از من گریه کنم برای بیرون آمدنم از قبر برهنه و خوار که بار سنگینم راعَلی ظَهْری اَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ یَمینی وَاُخْری عَنْ شِمالی اِذِ الْخَلائِقُبه پشتم بار کرده یکبار از طرف راستم بنگرم و بار دیگر از طرف چپ و هریک از خلایق را فی شَاْنٍ غَیْرِ شَاْنی لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَاْنٌ یُغْنیهِ وُجوُهٌ در کاری غیر از کار خود ببینم برای هر یک از آنها در آنروز کاری است که به خود مشغولش دارد چهرههایییَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَوُجوُهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْها غَبَرَةٌدر آن روز گشاده و خندان و شادمانند و چهرههایی در آنروز غبارآلود است و سیاهی و خواری آنها راتَرْهَقُها قَتَرَةٌ وَذِلَّةٌ سَیِّدی عَلَیْکَ مُعَوَّلی وَمُعْتَمَدی وَرَجآئیفراگرفته ای آقای من بر تو است تکیه و اعتماد و امیدوَتَوَکُّلی وَبِرَحْمَتِکَ تَعَلُّقی تُصیبُ بِرَحْمَتِکَ مَنْ تَشآءُ وَتَهْدیو توکلم و به رحمت تو آویختهام، به رحمت خود رسانی هرکه را خواهی و به کرامتت راهنمایی کنیبِکَرامَتِکَ مَنْ تُحِبُّ فَلَکَ الْحَمْدُ عَلی ما نَقَّیْتَ مِنَ الشِّرْکِ قَلْبیهر که را دوست داری پس ستایش تو را است بر اینکه دلم را از آلودگی شرک پاک کردیوَلَکَ الْحَمْدُ عَلی بَسْطِ لِسانی اَفَبِلِسانی هذَا الْکالِّ اَشْکُرُکَ اَمْو برای تو است ستایش برای باز کردنت زبانم را، آیا به این زبان کُندم سپاس تو را گویم یابِغایَةِ جَُهْدی فی عَمَلی اُرْضیکَ وَما قَدْرُ لِسانی یا رَبِّ فی جَنْبِبا نهایت کوششم در کردارم تو را خوشنود سازم؟ و چه ارزشی دارد زبانم پروردگارا در برابرشُکْرِکَ وَما قَدْرُ عَمَلی فیجَنْبِ نِعَمِکَ وَاِحْسانِکَ [اِلَیَ] اِلهی اِنَجوُدَکَسپاس تو و چه ارزشی دارد کردارم در کنار نعمتهایت و احسانی که به من کردی خدایا براستی بخشش توبَسَطَ اَمَلی وَشُکْرَکَ قَبِلَ عَمَلی سَیِّدی اِلَیْکَ رَغْبَتی وَاِلَیْکَ رَهْبَتیآرزویم را گسترانید و شکر تو کردارم را پذیرفت آقای من اشتیاق من بسوی تو است و هراسم از تو استوَاِلَیْکَ تَاْمیلی وَقَدْ ساقَنی اِلَیْکَ اَمَلی وَعَلَیْکَ یا واحِدی عَکَفَتْو آرزو و امیدم بسوی تو است و آرزویم مرا بسوی تو کشانده و همتم ای خدای یگانه من بدرگاه تو نشیمن کردههِمَّتی وَفیما عِنْدَکَ انْبَسَطَتْ رَغْبَتی وَلَکَ خالِصُ رَجآئی وَخَوْفیو در آنچه پیش تو است (جامه) شوقم (دامن) گسترده و امید خالص و ترسموَبِکَ اَنَِسَتْ مَحَبَّتی وَاِلَیْکَ اَلْقَیْتُ بِیَدی وَبِحَبْلِ طاعَتِکَ مَدَدْتُتنها از تو است و به تو محبتم انس گرفته و دست به جانب تو انداختهام و به ریسمان اطاعت تو بند کردم رَهْبَتی [یا] مَوْلایَ بِذِکْرِکَ عاشَ قَلْبی وَبِمُناجاتِکَ بَرَّدْتُ اَ لَمَ ترسم را ای مولای من به یاد تو دلم زنده است و به راز و نیاز تو سوزشالْخَوْفِ عَنّی فَیا مَوْلایَ وَیا مُؤَمَّلی وَیا مُنْتَهی سُؤْلی فَرِّقْ بَیْنیترسم را تسکین بخشم پس ای مولای من و ای آرزویم و ای آخرین سرحد خواستهام میانوَبَیْنَ ذَنْبِیَ الْمانِعِ لی مِنْ لُزُومِ طاعَتِکَ فَاِنَّما اَسْئَلُکَ لِقَدیمِ الرَّجآءِمن و گناهم را که مانع از ملازمت اطاعت تو است جدایی بینداز و این خواهشی که من از تو میکنم به خاطر همان امید دیرینه ایستفیکَ وَعَظیمِ الطَّمَعِ مِنْکَ الَّذی اَوْجَبْتَهُ عَلی نَفْسِکَ مِنَ الرَّاْفَةِکه به تو دارم و برای آن طمع بزرگی است که دربارهات دارم که تو رأفت و مهربانی را برای بندگانت بر خود فرض کردهایوَالرَّحْمَةِ فَالْأَمْرُ لَکَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ وَالْخَلْقُ کُلُّهُمْ عِیالُکَپس امر و فرمان از آن تو است یگانهای که شریک نداری و خلائق همگی جیرهخوار تووَفی قَبْضَتِکَ وَکُلُّشَیْءٍ خاضِعٌ لَکَ تَبارَکْتَ یا رَبَّ الْعالَمینَ اِلهیو در قبضه اقتدار تو و خاضع درگاه توأند برتری ای پروردگار جهانیان خدایاارْحَمْنی اِذَاانْقَطَعَتْ حُجَّتی وَکَّلَّ عَنْ جَوابِکَ لِسانی وَطاشَ عِنْدَبه من رحم کن در آن هنگامی که حجت و دلیلم قطع شود و زبانم از پاسخ تو لال گردد و هوش در هنگامسُؤالِکَ اِیَّایَ لُبّی فَیا عَظیمَ رَجآئی لا تُخَیِّبْنی اِذَااشْتَدَّتْ فاقَتیبازپرسیت از سرم بپرد پس ای بزرگ امیدم مرا نومید مکن در آنهنگام که سخت نیازمندم و بهخاطروَلا تَرُدَّنی لِجَهْلی وَلا تَمْنَعْنی لِقِلَّةِ صَبْری اَعْطِنی لِفَقْرینادانیم مرا از درگاهت مران و برای کمطاقتیم مهرت را از من بازمدار به خاطر نیازی که دارم به من بده و برای ناتوانیموَارْحَمْنی لِضَعْفی سَیِّدی عَلَیْکَ مُعْتَمَدی وَمُعَوَّلی وَرَجآئیبه من رحم کن ای آقای من بر تو است اعتماد و تکیه و امیدوَتَوَکُّلی وَبِرَحْمَتِکَ تَعَلُّقی وَبِفِنائِکَ اَحُطُّ رَحْلی وَبِجوُدِکَ اَقْصِدُو توکل من و مهر تو است دستاویزم و به آستان تو بار (حاجت) اندازم و به جود تو خواهشم راطَلِبَتی وَبِکَرَمِکَ اَیْ رَبِّ اَسْتَفْتِحُ دُعآئی وَلَدَیْکَ اَرْجوُ فاقَتیجویم و به کرم تو ای پروردگار من دعایم را آغاز کنم و از پیش تو امید رفع نیاز و احتیاج خود را دارم وَبِغِناکَ اَجْبُرُ عَیْلَتی وَتَحْتَ ظِلِّ عَفْوِکَ قِیامی وَاِلی جوُدِکَ وَکَرَمِکَ به توانگری تو جبران نداریم کنم و زیر سایه عفو تو بپا ایستم و به جود و کرم تواَرْفَعُ بَصَری وَاِلی مَعْروُفِکَ اُدیمُ نَظَری فَلا تُحْرِقْنی بِالنَّارِ وَاَنْتَدیده بگشایم و به نیکی تو چشم دوزم پس مرا به آتش مسوزان با اینکه مرکز آرزوی منی و در دوزخممَوْضِعُ اَمَلی وَلا تُسْکِنِّی الْهاوِیَةَ فَاِنَّکَ قُرَّةُ عَیْنی یا سَیِّدی لاسکونت مده که تو نور چشم منی ای آقای منتُکَذِّبْ ظَنّی بِاِحْسانِکَ وَمَعْروُفِکَ فَاِنَّکَ ثِقَتی وَلا تَحْرِمْنی ثَوابَکَگمان مرا به احسان و نیکیت دروغ و بیاصل مکن زیرا تو مورد اطمینان محکم منی و از پاداش نیکیت محرومم مساز کهفَاِنَّکَ الْعارِفُ بِفَقْری اِلهی اِنْ کانَ قَدْ دَنا اَجَلی وَلَمْ یُقَرِّبْنی مِنْکَتو به نداری من آشنایی خدایا اگر مرگم نزدیک شده ولی کردارم مرا به تو نزدیک نکردهعَمَلی فَقَدْ جَعَلْتُ الْأِعْتِرافَ اِلَیْکَ بِذَنْبی وَسآئِلَ عِلَلی اِلهی اِنْمن اعتراف به گناهم را وسیله عذر خویش به درگاهت قرار دهم خدایا اگر درگذری کیست که سزاوارتر از توعَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلی مِنْکَ بِالْعَفْوِ وَاِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ اَعْدَلُ مِنْکَ فِیبه گذشت باشد و اگر عذاب کنی پس کیست که در حکم عادلتر از تو باشدالْحُکْمِ ارْحَمْ فی هذِهِ الدُّنْیا غُرْبَتی وَعِنْدَ الْمَوْتِ کُرْبَتی وَفِی الْقَبْرِرحم کن در این دنیا به غربتم و هنگام مرگ به غمزدگیم و در قبر بهوَحْدَتی وَفِی اللَّحْدِ وَحْشَتی وَاِذا نُشِرْتُ لِلْحِسابِ بَیْنَ یَدَیْکَ ذُلَتنهاییم و در لحد به وحشت و بیکسیم و هنگامی که در برابرت بهپای حسابم آورند به خواریمَوْقِفی وَاغْفِرْ لی ما خَفِیَ عَلَی الْآدَمِیّینَ مِنْ عَمَلی وَاَدِمْ لی ما بِهِجایگاهم رحم کن و بیامرز برای من آنچه از کردارم که بر مردم پوشیده مانده و ادامه بده برایم آنچه را که بدان مراسَتَرْتَنی وَارْحَمْنی صَریعاً عَلَی الْفِراشِ تُقَلِّبُنی اَیْدی اَحِبَّتیپوشاندی و در آن حال که در بستر مرگ افتاده و دستهای یاران مرا به این سو و آنسو کنندوَتَفَضَّلْ عَلَیَّ مَمْدوُداً عَلَی الْمُغْتَسَلِ یُقَلِّبُنی صالِحُ جیرَتی وَتَحَنَّنْبر من رحم کن و در آن حال که روی سنگ غسالخانه دراز کشیدهام و همسایگان شایستهام به اینطرف و آنطرف میگردانند عَلَیَّ مَحْموُلاً قَدْ تَناوَلَ الْأَقْرِبآءُ اَطْرافَ جَِنازَتی وَجُدْ عَلَیَّ مَنْقوُلاً بر من تفضل کن و هنگامی که خویشان اطراف جنازهام را بر دوش گرفتهاند با من مهربانی فرماقَدْ نَزَلْتُ بِکَ وَحیداً فی حُفْرَتی وَارْحَمْ فی ذلِکَ الْبَیْتِ الْجَدیدِوهنگامی که تک و تنها در میان گودال قبر بر تو وارد شوم بر من بخشش کن و به غربت من در آن خانه تازه و نوغُرْبَتی حَتّی لا اَسْتَاْنِسَ بِغَیْرِکَ یا سَیِّدی اِنْ وَکَلْتَنی اِلی نَفْسیرحم کن بطوری که بجز تو انس نگیرم ای آقای من اگر مرا به خودم واگذاریهَلَکْتُ سَیِّدی فَبِمَنْ اَسْتَغیثُ اِنْ لَمْ تُقِلْنی عَثَرْتی فَاِلی مَنْ اَفْزَعُ اِنْهلاک گردم آقای من پس به که استغاثه کنم اگر تو لغزشم را نادیده نگیری و به که پناه برمفَقَدْتُ عِنایَتَکَ فی ضَجْعَتی وَاِلی مَنْ اَلْتَجِئُ اِنْ لَمْ تُنَفِّسْ کُرْبَتیاگر عنایت تو را در آرامگاهم از دست بدهم و به که ملتجی گردم اگر تو غمم را برطرف نکنی،سَیِّدی مَنْ لی وَمَنْ یَرْحَمُنی اِنْ لَمْ تَرْحَمْنی وَفَضْلَ مَنْ اُؤَمِّلُ اِنْآقای من که را دارم و که بر من رحم کند اگر تو بر من رحم نکنی و فضل که را آرزو کنمعَدِمْتُ فَضْلَکَ یَوْمَ فاقَتی وَاِلی مَنِ الْفِرارُ مِنَ الذُّنوُبِ اِذَاانْقَضیدر روز نیازمندیم اگر فضل تو را گم کنم و بسوی چه کسی از گناهانم بگریزم در آن هنگام که عمرماَجَلی سَیِّدی لا تُعَذِّبْنی وَاَ نَا اَرْجوُکَ اِلهی حَقِّقْ رَجآئی وَآمِنْبسر رسد ای آقای من مرا با اینکه به تو امیدوارم معذب مفرما خدایا امید مرا تحقق بخشخَوْفی فَاِنَّ کَثْرَةَ ذُنوُبی لا اَرْجوُ فیها اِلاَّ عَفْوَکَ سَیِّدی اَ نَا اَسْئَلُکَ ماو ترسم را امان بخش زیرا در این گناهان بسیار امیدی جز به عفو تو ندارم ای آقای من از تو خواهم چیزی رالا اَسْتَحِقُّ وَاَنْتَ اَهْلُ التَّقْوی وَاَهْلُ الْمَغْفِرَةِ فَاغْفِرْ لی وَاَلْبِسْنی مِنْکه شایسته آن نیستم و تو شایسته پرهیزکاری هستی و اهل آمرزشی پس بیامرز مرا و از نظر مرحمت خود جامهای برنَظَرِکَ ثَوْباً یُغَطّی عَلَیَّ التَّبِعاتِ وَتَغْفِرُها لی وَلا اُطالَبُ بِها اِنَّکَ ذوُمن بپوشان که گناهانم را بپوشاند و آنها را برایم بیامرز و مورد مؤاخذه قرارم مده که تو دارایمَنٍّ قَدیمٍ وَصَفْحٍ عَظیمٍ وَتَجاوُزٍ کَریمٍ اِلهی اَنْتَ الَّذی تُفیضُمنتی دیرینه و چشمپوشی بزرگ و گذشت بزرگواری هستی خدایا تویی که فیض خود را سَیْبَکَ عَلی مَنْ لا یَسْئَلُکَ وَعَلَی الْجاحِدینَ بِرُبوُبِیَّتِکَ فَکَیْفَ حتی بر آنکه درخواست نکند و بر منکران پروردگاریت فروریزی پس چگونه نسبت به کسیکهسَیِّدی بِمَنْ سَئَلَکَ وَاَیْقَنَ اَنَّ الْخَلْقَ لَکَ وَالْأَمْرَ اِلَیْکَ تَبارَکْتَاز تو درخواست کند و یقین داند که جهان خلقت از تو و کار بدست تو است؟ برتریوَتَعالَیْتَ یا رَبَّ الْعالَمینَ سَیِّدی عَبْدُکَ بِبابِکَ اَقامَتْهُ الْخَصاصَةُو والایی ای پروردگار جهانیان، ای آقای من بندهات به درگاهت آمده و تنگدستی او را پیش روی توبَیْنَ یَدَیْکَ یَقْرَعُ بابَ اِحْسانِکَ بِدُعآئِهِ فَلا تُعْرِضْ بِوَجْهِکَ الْکَریمِواداشته و به وسیله دعای خود در خانه احسان تو را میکوبد پس آن روی بزرگوارت را از منعَنّی وَاقْبَلْ مِنّی ما اَقوُلُ فَقَدْ دَعَوْتُ بِهذَا الدُّعاءِ وَاَ نَا اَرْجوُ اَنْ لابر مگردان و آنچه گویم از من بپذیر زیرا من به این دعا تو را خواندم و امیدوارم که بازم مگردانی چونتَرُدَّنی مَعْرِفَةً مِنّی بِرَاْفَتِکَ وَرَحْمَتِکَ اِلهی اَنْتَ الَّذی لا یُحْفیکَآشنایی کاملی به مهر و رأفت تو دارم خدایا تویی که درمانده و سؤالپیچت نکندسآئِلٌ وَلا یَنْقُصُکَ نآئِلٌ اَنْتَ کَما تَقوُلُ وَفَوْقَ ما نَقوُلُ اَللّهُمَّ اِنّیسائلی و بخشش و عطا از تو نکاهد تو چنانی که خود گویی و بالاتر از آنی که ما گوییم خدایا من از تواَسْئَلُکَ صَبْراً جَمیلاً وَفَرَجاً قَریباً وَقَولاً صادِقاً وَاَجْراً عَظیماًخواهم صبری نیکو و گشایشی نزدیک و گفتاری راست و پاداشی بزرگاَسْئَلُکَ یا رَبِّ مِنَ الْخَیْرِ کُلِّهِ ما عَلِمْتُ مِنْهُ وَما لَمْ اَعْلَمْ اَسْئَلُکَاز تو خواهم پروردگارا هرچه خیر و خوبی است چه آنچه میدانم و چه آنچه را نمیدانم خواهم از تواللَّهُمَّ مِنْ خَیْرِ ما سَئَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصَّالِحوُنَ یا خَیْرَ مَنْ سُئِلَخدایا از بهترین چیزی که بندگان شایستهات خواهند ای بهترین درخواست شدگانوَاَجْوَدَ مَنْ اَعْطی اَعْطِنی سُؤْلی فی نَفْسی وَاَهْلی وَوالِدیَو ای بخشندهترین عطابخش عطاکن به من خواستهام را در مورد خود و خانواده و پدروَ وَُلَْدی وَاَهْلِ حُزانَتی وَاِخْوانی فیکَ وَاَرْغِدْ عَیْشی وَاَظْهِرْو مادر و فرزندان و بستگان و برادران دینیم و زندگیم را خوش و فراخ گردان مُرُوَّتی وَاَصْلِحْ جَمیعَ اَحْوالی وَاجْعَلْنی مِمَّنْ اَطَلْتَ عُمْرَهُ و مردانگیم را آشکار ساز و تمام حالات مرا اصلاح کن و بگردانم از کسانی که عمرش را طولانیوَحَسَّنْتَ عَمَلَهُ وَاَتْمَمْتَ عَلَیْهِ نِعْمَتَکَ وَرَضیتَ عَنْهُ وَاَحْیَیْتَهُ حَیوةًو کردارش را نیکو و نعمتت را بر او تمام کرده و از او خوشنود گشتهای و زندگیطَیِّبَةً فی اَدْوَمِ السُّروُرِ وَاَسْبَغِ الْکَرامَةِ وَاَتَمِّ الْعَیْشِ اِنَّکَ تَفْعَلُ ماپاکیزهای به او بخشیدهای که در میان پابرجاترین خوشی و وسیعترین کرامت و کاملترین زندگانی روزگار بسر میبردتَشآءُ وَلا تَفْعَلُ ما یَشآءُ غَیْرُکَ اَللّهُمَّ خُصَّنی مِنْکَ بِخاصَّةِ ذِکْرِکَو براستی تو هرچه را بخواهی انجام دهی ولی جز تو کسی نتواند هرچه خدا خواهد انجام دهد خدایا مرا به ذکر مخصوصوَلا تَجْعَلْ شَیْئاً مِمَّا اَتَقَرَّبُ بِهِ فی آناءِ اللَّیْلِ وَاَطْرافِ النَّهارِ رِیآءًخود مخصوصم دار و آنچه را من بوسیله آن در تمام ساعات و دقایق روز و شب وسیله تقرب درگاهت قرار دهم خودنماییوَلا سُمْعَةً وَلا اَشَراً وَلا بَطَراً وَاجْعَلْنی لَکَ مِنَ الْخاشِعینَ اَللّهُمَو شهرتطلبی و سرکشی و گردن فرازی قرار مده و مرا از فروتنان درگاهت قرارم بده خدایااَعْطِنی السِّعَةَ فِی الرِّزْقِ وَالْأَمْنَ فِی الْوَطَنِ وَقُرَّةَ الْعَیْنِ فِی الْأَهْلِبه من عطا فرما وسعت در روزی، و امنیت در وطن، و چشمروشنی در خاندانوَالْمالِ وَالْوَلَدِ وَالْمُقامَ فی نِعَمِکَ عِنْدی وَالصِّحَّةَ فِی الْجِسْمِو مال و اولاد و پایدار ماندن نعمتهایی که در پیش من داری و تندرستی و نیرویی در بدنوَالْقُوَّةَ فِی الْبَدَنِ وَالسَّلامَةَ فِی الدّینِ وَاسْتَعْمِلْنی بِطاعَتِکَو سلامتی در دین و همیشه تا زندهام مرا به طاعت خود و اطاعتوَطاعَةِ رَسوُلِکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَبَداً مَا اسْتَعْمَرْتَنیپیامبرت محمد صلیالله علیه وآله وادار کنوَاجْعَلْنی مِنْ اَوْفَرِ عِبادِکَ عِنْدَکَ نَصیباً فی کُلِّ خَیْرٍ اَنْزَلْتَهُ وَتُنْزِلُهُو بگردانم از پرنصیبترین بندگانت در هر خیری که نازل کرده وفی شَهْرِ رَمَضانَ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَما اَنْتَ مُنْزِلُهُ فی کُلِّ سَنَةٍ مِنْدر ماه رمضان در شب قدر نازل گردانی و آنچه را در هر سال نازل گردانی از رَحْمَةٍ تَنْشُرُها وَعافِیَةٍ تُلْبِسُها وَبَلِیَّةٍ تَدْفَعُها وَحَسَناتٍ تَتَقَبَّلُها مهری که بگسترانی و تندرستی که بپوشانی و بلاهایی که بازگردانی و کارهای خیری که بپذیریوَسَیِّئاتٍ تَتَجاوَزُ عَنْها وَارْزُقْنی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ فی عامِنا هذاو زشتیهایی را که از آنها درگذری و روزیم کن حج خانه کعبه را در این سالوَفی کُلِّ عامٍ وَارْزُقْنی رِزْقاً واسِعاً مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ وَاصْرِفْو در هر سال و روزیم ده روزی فراخی از فضل وسیع خود و بدیها راعَنّی یا سَیِّدی الْأَسْوآءَ وَاقْضِ عَنِّی الدَّیْنَ وَالظُّلاماتِ حَتّی لاای آقایم از من دور کن و بدهیها و مظلمههایی که به گردن دارم از من ادا فرما بطوری کهاَتَاَذّی بِشَیْءٍ مِنْهُ وَخُذْ عَنّی بِاَسْماعِ وَاَبْصارِ اَعْدائی وَحُسَّادیبه خاطر چیزی از آنها ناراحت نباشم و گوش و چشم دشمنان و حسودانوَالْباغینَ عَلَیَّ وَانْصُرْنی عَلَیْهِمْ وَاَقِرَّ عَیْنی وَفَرِّحْ قَلْبی وَاجْعَلْ لیو ستمکارانم را بر من ببند و بر ایشان یاریم ده و دیدهام را روشن کن و دلم را شاد گردان و برایم ازمِنْ هَمّی وَکَرْبی فَرَجاً وَمَخْرَجاً وَاجْعَلْ مَنْ اَرادَنی بِسُوءٍ مِنْاندوه و غمم فرج و گشایشی قرار ده و هرکه را از تمامی خلقت که اراده سوئی نسبت به من داردجَمیعِ خَلْقِکَ تَحْتَ قَدَمَیَّ وَاکْفِنی شَرَّ الشَّیْطانِ وَشَرَّ السُّلْطانِزیر پای من قرارش ده و کفایت کن مرا از شرّ شیطان و شرّ سلطانوَسَیِّئاتِ عَمَلی وَطَهِّرْنی مِنَ الذُّنوُبِ کُلِّها وَاَجِرْنی مِنَ النَّارِو بدیهای کردارم و پاکم کن از گناهان همگی، و از آتش دوزخبِعَفْوِکَ وَاَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ وَزَوِّجْنی مِنَ الْحوُرِ الْعینِ بِفَضْلِکَبوسیله عفو خود پناهم ده و به رحمت خویش داخل بهشتم گردان و از حوریههای بهشتی به فضل خود به همسریم درآوروَاَ لْحِقْنی بِاَوْلِیآئِکَ الصَّالِحینَ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الْأَبْرارِ الطَّیِّبینَو ملحقم کن به دوستان شایستهات محمد و آلش آن نیکان پاکالطَّاهِرینَ الْأَخْیارِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ وَعَلی اَجْسادِهِمْ وَاَرْواحِهِمْپاکیزه و برگزیده درودهای تو بر ایشان و بر جسدهاشان و بر ارواحشان وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اِلهی وَسَیِّدی وَعِزَّتِکَ وَجَلالِکَ لَئِنْ طالَبْتَنیو رحمت خدا و برکاتش ای خدای من و آقای من سوگند به عزت و جلالت اگر مرا در موردبِذُنوُبی لَأُطالِبَنَّکَ بِعَفْوِکَ وَلَئِنْ طالَبْتَنی بِلُؤْمی لَأُطالِبَنَّکَ بِکَرَمِکَگناهان بازخواست کنی من نیز تو را به عفو و گذشتت مطالبه میکنم و اگر به پستیام مرا مؤاخذه کنی من هم به کرمتوَلَئِنْ اَدْخَلْتَنِی النَّارَ لَأُخْبِرَنَّ اَهْلَ النَّارِ بِحُبّی لَکَ اِلهی وَسَیِّدی اِنْتو را مطالبه میکنم و اگر به دوزخم ببری به دوزخیان گزارش میدهم که دوستت دارم ای خدای من و آقای منکُنْتَ لا تَغْفِرُ اِلاَّ لِأَوْلِیآئِکَ وَاَهْلِ طاعَتِکَ فَاِلی مَنْ یَفْزَعُ الْمُذْنِبوُنَاگر نیامرزی مگر دوستانت و پیروانت را پس به که پناه برند گناهکارانوَاِنْ کُنْتَ لا تُکْرِمُ اِلاَّ اَهْلَ الْوَفآءِ بِکَ فَبِمَنْ یَسْتَغیثُ الْمُسْیئوُنَو اگر اکرام نکنی مگر نسبت به وفادارانت پس به که استغاثه کنند بدکرداراناِلهی اِنْ اَدْخَلْتَنِی النَّارَ فَفی ذلِکَ سُرُورُ عَدُوِّکَ وَاِنْ اَدْخَلْتَنِی الْجَنَّةَخدایا اگر به دوزخم ببری این کار موجب خوشحالی دشمنت گردد و اگر به بهشتم ببریفَفی ذلِکَ سُرُورُ نَبِیِّکَ وَاَ نَا وَاللَّهِ اَعْلَمُ اَنَّ سُرُورَنَبِیِّکَ اَحَبُّ اِلَیْکَ مِنْموجب خوشحالی پیامبرت بشود و من به خدا سوگند مسلّماً میدانم که خوشحال شدن پیامبرت را بیشتر ازسُرُورِ عَدُوِّکَ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَمْلَأَ قَلْبی حُبّاً لَکَ وَخَشْیَةًخوشحال شدن دشمنت دوست داری خدایا از تو میخواهم که دلم را پرکنی از محبت و ترس ازمِنْکَ وَتَصْدیقاً بِکِتابِکَ وَایماناً بِکَ وَفَرَقاً مِنْکَ وَشَوْقاً اِلَیْکَ یاخودت و تصدیق به کتابت و ایمان به خودت و هراس و اندیشه از خود و اشتیاق بسوی خودذَاالْجَلالِ وَالْأِکْرامِ حَبِّبْ اِلَیَّ لِقائَکَ وَاَحْبِبْ لِقآئی وَاجْعَلْ لی فیای صاحب جلال و بزرگواری مرا دوستدار لقای خویش کن و نیز لقای مرا دوست بدار و درلِقآئِکَ الرَّاحَةَ وَالْفَرَجَ وَالْکَرامَةَ اَللّهُمَّ اَلْحِقْنی بِصالِحِ مَنْ مَضیلقاء خود برای من آرامش و گشایش و کرامتی قرار ده خدایا مرا به شایستگان از مردم گذشته ملحق کن و از شایستگان باقیماندهوَاجْعَلْنی مِنْ صالِحِ مَنْ بَقِیَ وَخُذْ بی سَبیلَ الصَّالِحینَ وَاَعِنّی عَلیقرارم ده و به راه شایستگانم ببر و کمکم ده بر مخالفت با نَفْسی بِما تُعینُ بِهِ الصَّالِحینَ عَلی اَنْفُسِهِمْ وَاخْتِمْ عَمَلی بِاَحْسَنِهِ هوای نفسم بدانچه کمک دادی شایستگان را بر مخالفتشان با هوای نفس و ختم کن کارم را به نیکوترین کارهایموَاجْعَلْ ثَوابی مِنْهُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ وَاَعِنّی عَلی صالِحِ ما اَعْطَیْتَنیو پاداشم را از آن کار به رحمت خود بهشت قرار ده و کمکم ده در آنچه به من دادهای که در کار صالح بکار بندموَثَبِّتْنی یا رَبِّ وَلا تَرُدَّنی فی سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنی مِنْهُ یا رَبَو ثابتقدمم دار و بازم مگردان به بدیهایی که از آن نجاتم دادهای ای پروردگارالْعالَمینَ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ ایماناً لا اَجَلَ لَهُ دوُنَ لِقائِکَ اَحْیِنی ماجهانیان خدایا از تو خواهم ایمانی که انتهایش ملاقات تو باشد و تا زندهام داری به همان ایماناَحْیَیْتَنی عَلَیْهِ وَتَوَفَّنی اِذا تَوَفَّیْتَنی عَلَیْهِ وَابْعَثْنی اِذا بَعَثْتَنی عَلَیْهِزندهامدار و چون بمیرانیم بر همان ایمان بمیرانم و چون برانگیزیم بر همان ایمان برانگیزموَاَبْرِءْ قَلْبی مِنَ الرِّیآءِ وَالشَّکِّ وَالسُّمْعَةِ فی دینِکَ حَتّی یَکوُنَو پاک کن دلم را از ریاء و شک و خودنمایی در دینت تا در نتیجهعَمَلی خالِصاً لَکَ اَللّهُمَّ اَعْطِنی بَصیرَةً فی دینِکَ وَفَهْماً فیعملم خالص برای تو باشد خدایا به من عنایت کن بصیرتی در دینت و فهمی (در شناختن)حُکْمِکَ وَفِقْهاً فی عِلْمِکَ وَکِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِکَ وَوَرَعاً یَحْجُزُنیحکمت و درک خاصی در فهم علمت و دو سهم از رحمتت و پرهیزکاری آنچنانی که مراعَنْ مَعاصیکَ وَبَیِّضْ وَجْهی بِنوُرِکَ وَاجْعَلْ رَغْبَتی فیما عِنْدَکَاز گناهانت بازدارد و رویم را به نور خود سفید گردان و شوقم را بدانچه پیش تو است قرار دهوَتَوَفَّنی فی سَبیلِکَ وَعَلی مِلَّةَ رَسوُلِکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ اَللّهُمَو در راه خود و بر کیش پیامبرت صلیالله علیه وآله بمیرانم خدایااِنّی اَعوُذُ بِکَ مِنَ الْکَسَلِ وَالْفَشَلِ وَالْهَمِّ وَالْجُبْنِ وَالْبُخْلِ وَالْغَفْلَةِبه تو پناه میبرم از کسالت و سستی و اندوه و ترس و بِخالَت و بیخبریوَالْقَسْوَةِ وَالْمَسْکَنَةِ وَالْفَقْرِ وَالْفاقَةِ وَکُلِّ بَلِیَّةٍ وَالْفَواحِشِ ما ظَهَرَو سنگدلی و بیچارگی و فقر و نداری و از هر بلا و هرزگی هر چه آشکار باشد مِنْها وَما بَطَنَ وَاَعوُذُ بِکَ مِنْ نَفْسٍ لا تَقْنَعْ وَبَطْنٍ لا یَشْبَعُ وَقَلْبٍ لا از آنها و هر چه پنهان و پناه میبرم به تو از نفسی که قانع نباشد و شکمی که سیر نشود و دلی کهیَخْشَعُ وَدُعاءٍ لا یُسْمَعُ وَعَمَلٍ لا یَنْفَعُ وَاَعوُذُ بِکَ یا رَبِّ عَلینهراسد و دعایی که پذیرفته نشود و کاری که سود ندهد و پناه میبرم ای پروردگارم در موردنَفْسی وَدینی وَمالی وَعَلی جَمیعِ ما رَزَقْتَنی مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِخویشتن و دین و مال و همه آنچه به من روزی کردهای از شیطان رانده درگاهتاِنَّکَ اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ اَللّهُمَّ اِنَّهُ لا یُجیرُنی مِنْکَ اَحَدٌ وَلا اَجِدُکه براستی تو شنوای دانایی خدایا کسی نیست که مرا از تو درپناه خود گیرد و جز تو پناهگاهیمِنْ دوُنِکَ مُلْتَحَداً فَلا تَجْعَلْ نَفْسی فی شَیْءٍ مِنْ عَذابِکَ وَلانیابم پس مرا در چیزی از عذاب خود قرارم مده و مرا به هلاکت و عذاب دردناکتَرُدَّنی بِهَلَکَةٍ وَلا تَرُدَّنی بِعَذابٍ اَلیمٍ اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّی وَاَعْلِبازمگردان خدایا عملم را بپذیر و نامم را بلند کن وذِکْری وَارْفَعْ دَرَجَتی وَحُطَّ وِزْری وَلا تَذْکُرْنی بِخَطیئَتی وَاجْعَلْدرجهام را بالا بر و گناهم را بریز و به خطایم مرا یاد مکن وثَوابَ مَجْلِسی وَثَوابَ مَنْطِقی وَثَوابَ دُعآئی رِضاکَ وَالْجَنَّةَپاداش این مجلس مرا و پاداش گفتارم را و پاداش دعایم را خوشنودی خودت و بهشت قرار دهوَاَعْطِنی یا رَبِّ جَمیعَ ما سَاَلْتُکَ وَزِدْنی مِنْ فَضْلِکَ اِنّی اِلَیْکَو بده به من ای پروردگار من تمام آنچه را از تو خواستم و از فضل خویش بر من بیفزا که من براستی بسویتراغِبٌ یا رَبَّ الْعالَمینَ اَللّهُمَّ اِنَّکَ اَنْزَلْتَ فی کِتابِکَ اَنْ نَعْفُوَ عَمَّنْمشتاقم ای پروردگار جهانیان خدایا تو خود در کتابت قرآن برای ما نازل فرمودی که ما گذشت کنیم از کسیکهظَلَمَنا وَقَدْ ظَلَمْنا اَنْفُسَنا فَاعْفُ عَنَّا فَاِنَّکَ اَوْلی بِذلِکَ مِنَّا وَاَمَرْتَنابه ما ستم کرده و ما به خودمان ستم کردیم پس از ما درگذر که تو از ما سزاوارتر بدین کار هستی و به ما دستور دادیاَنْ لا نَرُدَّ سائِلاً عَنْ اَبْوابِنا وَقَدْ جِئْتُکَ سائِلاً فَلا تَرُدَّنی اِلاَّ بِقَضآءِکه هیچ خواهندهای را از دَرِ خانهمان بازنگردانیم و من بصورت خواهندگی به درگاهت آمدهام و بازم مگردان جز با روا شدن حاجَتی وَاَمَرْتَنا بِالْأِحْسانِ اِلی ما مَلَکَتْ اَیْمانُنا وَنَحْنُ اَرِقَّآءُکَ حاجتم و به ما دستور دادی که نسبت به بردگانمان احسان و نیکی کنیم و ما بردگان توییمفَاَعْتِقْ رِقابَنا مِنَ النَّارِ یا مَفْزَعی عِنْدَ کُرْبَتی وَیا غَوْثی عِنْدَپس ما را از آتش دوزخ آزاد فرما ای پناهم در هنگام اندوه و غم ای فریادرسم در هنگامشِدَّتی اِلَیْکَ فَزِعْتُ وَبِکَ اسْتَغَثْتُ وَلُذْتُ لا اَلوُذُ بِسِواکَ وَلا اَطْلُبُسختی به درگاه تو زاری کنم و به تو استغاثه کنم و به تو پناه آرم و به دیگری پناه نبرم و گشایش نخواهمالْفَرَجَ اِلاَّ مِنْکَ فَاَغِثْنی وَفَرِّجْ عَنّی یا مَنْ یَفُکُّ الْأَسیرَ وَیَعْفوُ عَنِجز از تو پس تو به فریادم برس و گشایشی در کارم بده ای که اسیر و گرفتار را آزاد کنی و از گناهالْکَثیرِ اِقْبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ وَاعْفُ عَنِّی الْکَثیرَ اِنَّکَ اَنْتَ الرَّحیمُبسیار بگذری طاعت اندک را از من بپذیر و از گناه بسیارم بگذر که براستی تو مهربانالْغَفوُرُ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ ایماناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی وَیَقیناً صادِقاً حَتّی اَعْلَمَآمرزندهای خدایا از تو خواهم ایمانی که همیشه دلم با آن همراه گردد و یقینی راست و کامل که بدانماَ نَّهُ لَنْ یُصیبَنی اِلاَّ ما کَتَبْتَ لی وَرَضِّنی مِنَ الْعَیْشِ بِما قَسَمْتَ لیمسلماً چیزی به من نرسد جز آنکه بر من نوشتهای و خوشنودم کن در زندگی به همانکه نصیبم کردهای یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ پنجم و نیز شیخ فرموده که در سحر این دعا را میخوانی ای مهربانترین مهربانان یا عُدَّتی فی کُرْبَتی وَیا صاحِبی فی شِدَّتی وَیا وَلِیّی فی نِعْمَتیای ذخیرهام در گرفتاریم و ای یار همرهم در سختی وای سرپرستم در نعمتوَیا غایَتی فی رَغْبَتی اَنْتَ السَّاتِرُ عَوْرَتی وَالْمُؤْمِنُ رَوْعَتیو ای منتهای رغبت و شوقم تویی پوشاننده زشتیم و امنیت بخش هراسم و نادیده گیروَالْمُقیلُ عَثْرَتی فَاغْفِرْ لی خَطیئَتی اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ خُشُوعَلغزشم پس بیامرز برای من خطایم را خدایا از تو خواهم فروتنیالْإیمانِ قَبْلَ خُشُوعِ الذُّلِّ فِی النّارِ یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْایمان به تو را پیش از آنکه خواری در دوزخ فروتنم گرداند ای یگانه ای یکتا ای بینیاز لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفْواً اَحَدٌ یا مَنْ یُعْطی مَنْ سَئَلَهُ تَحَنُّناً ای که فرزند ندارد و فرزند کسی نیست و برایش همتایی نیست هیچکس ای که هرکس از او درخواست کند از روی عطوفتمِنْهُ وَرَحْمَةً وَیَبْتَدِئُ بِالْخَیْرِ مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ تَفَضُّلاً مِنْهُ وَکَرَماًو مهر به او میدهد و آغاز به نیکی کند از روی فضل و کرم نسبت به کسیکه از او درخواست نکرده (خدایا) به حقبِکَرَمِکَ الّدائِمِ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَهَبْ لی رَحْمَةً واسِعَةًکرم همیشگیت درود فرست بر محمد و آل محمد و ببخش به من رحمتی وسیعجامِعَةً اَبْلُغُ بِها خَیْرَ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْتَغْفِرُکَ لِما تُبْتُو جامع که بوسیله آن به خیر دنیا و آخرت نائل گردم خدایا من از تو آمرزش خواهم برای گناهانی که پس از توبهاِلَیْکَ مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فیهِ وَاَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ خَیْرٍ اَرَدْتُ بِهِ وَجْهَکَکردن دوباره دست بدانها زدهام و از تو آمرزش خواهم برای هر کار خیری که در انجام آن ذات تو را قصد کردمفَخالَطَنی فیهِ ما لَیْسَ لَکَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍولی چیزهای دیگری هم در آن مخلوط گشت خدایا درود فرست بر محمد و آل محمدوَاعْفُ عَنْ ظُلْمی وَجُرْمی بِحِلْمِکَ وَجُودِکَ یا کَریمُ یا مَنْ لاو بگذر از ظلم و جنایت من به بردباری و بخشش خود ای بزرگوار ای کهیَخیبُ سآئِلُهُ وَلا یَنْفَدُ نائِلُهُ یا مَنْ عَلا فَلا شَیْءَ فَوْقَهُ وَدَنی فَلانومید نکند خواهندهاش را و تمام شدنی نیست عطایش ای که والا است و چیزی فوق او نیست و نزدیک آمدشَیءَ دُونَهُ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْنی یا فالِقَ الْبَحْرِو چیزی از او نزدیکتر نیست درود فرست بر محمد و آل محمد و به من رحم کن ای شکافنده دریالِمُوسَی اللَّیْلَةَ اللَّیْلَةَ اللَّیْلَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ اَللّهُمَّ طَهِّرْبرای حضرت موسی، در همین امشب، امشب، امشب، همین ساعت، همین ساعت، همین ساعت خدایا پاک کنقَلْبی مِنَ النِّفاقِ وَعَمَلی مِنَ الرِّیآءِ وَلِسانی مِنَ الْکِذْبِ وَعَیْنی مِنَدلم را از نفاق و کارم را از ریاء و زبانم را از دروغ و چشمم را ازالْخِیانَةِ فَاِنَّکَ تَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَما تُخْفِی الصُّدُورُ یا رَبِّ هذاخیانت زیرا تویی که خیانتهای چشمها و آنچه را سینهها در خود پنهان کنند میدانی پروردگارا اینجاست مَقامُ الْعائِذِ بِکَ مِنَ النَّارِ هذا مَقامُ الْمُسْتَجیرِ بِکَ مِنَ النَّارِ هذا مَقامُ جایگاه پناه برنده به تو از آتش این است جایگاه پناه خواهنده تو از آتشالْمُسْتَغیثِ بِکَ مِنَ النَّارِ هذا مَقامُ الْهارِبِ اِلَیْکَ مِنَ النَّارِ هذا مَقامُاین است جایگاه فریادخواه تو از آتش این است جایگاه گریزان بدرگاهت از آتش این است جایگاهمَنْ یَبُوءُ لَکَ بِخَطیئَتِهِ وَیَعْتَرِفُ بِذَنْبِهِ وَیَتُوبُ اِلی رَبِّهِ هذا مَقامُکسی که بازگشته بسوی تو از خطاکاریش و معترف است به گناهش و بسوی پروردگارش توبه کند این است جایگاهالْبآئِسِ الْفَقیرِ هذا مَقامُ الْخآئِفِ الْمُسْتَجیرِ هذا مَقامُ الْمَحْزُونِمستمند بینوا این است جایگاه ترسان پناهنده این است جایگاه اندوهناکالْمَکْرُوبِ هذا مَقامُ الْمَغْمُومِ الْمَهْمُومِ هذا مَقامُ الْغَریبِ الْغَریقِغمزده این است جایگاه دلگیر افسرده این است جایگاه دور از وطن غرق شدههذا مَقامُ الْمُسْتَوْحِشِ الْفَرِقِ هذا مَقامُ مَنْ لا یَجِدُ لِذَنْبِهِ غافِراًاین است جایگاه وحشت زده هراسان این است جایگاه کسی که نیابد جز تو آمرزندهایغَیْرَکَ وَلا لِضَعْفِهِ مُقَوِّیاً اِلاَّ اَنْتَ وَلا لِهَمِّهِ مُفَرِّجاً سِواکَ یا اَللَّهُ یابرای گناهش و نه توانا بخشی برای ناتوانیش جز تو و نه غمزدایی برای اندوهش جز تو ای خدا ایکَریمُ لا تُحْرِقْ وَجْهی بِالنّارِ بَعْدَ سُجُودی لَکَ وَتَعْفیری بِغَیْرِ مَنٍکریم مسوزان رویم را به آتش پس از آنکه برای تو سجده کرده و بدون آنکه منتی بر تو داشته باشممِنّی عَلَیْکَ بَلْ لَکَ الْحَمْدُ وَالْمَنُّ وَالتَّفَضُّلُ عَلَیَّ ارْحَمْ اَیْ رَبِّ اَیْآنرا به خاک مالیدهام بلکه برای تو است ستایش و منتگذاری و زیادهبخشی بر من رحم کن ای پروردگارم ...رَبِّ اَیْ رَبِّ بگوید تا آنکه نفس قطع شود ضَعْفی وَقِلَّةَ حیلَتی وَرِقَّةَ جِلْدی وَتَبَدُّدَ.... به ناتوانی و بیچارگی من و نازکی پوست بدنم و گسیختناَوْصالی وَتَناثُرَ لَحْمی وَجِسْمی وَجَسَدی وَوَحْدَتی وَوَحْشَتیبند بند اعضایم و فرو ریختن گوشت تنم و پیکرم و تنهائیم و وحشتفی قَبْری وَجَزَعی مِنْ صَغیرِ الْبَلآءِ اَسْئَلُکَ یا رَبِّ قُرَّةَ الْعَیْنِقبرم و بیتابیم از بلای کوچک از تو خواهم پروردگارا روشنی دیده وَالإِغْتِباطَ یَومَ الْحَسْرَةِ وَالنَّدامَةِ بَیِّضْ وَجْهِی یا رَبِّ یَوْمَ تَسْوَدُّ و شادمانی در روز حسرت و پشیمانی، سفید گردان رویم را پروردگارا در روزی که روها سیاه گردندالْوُجُوهُ آمِنّی مِنَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ اَسْئَلُکَ الْبُشْری یَوْمَ تُقَلَّبُ الْقُلُوبُامانم بخش از هراس بزرگ از تو خواهم مژده در روزی که دلها و دیدهها زیر و رو گردندوَالْأَبْصارُ وَالْبُشْری عِنْدَ فِراقِ الدُّنْیا اَلْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی اَرْجُوهُ عَوْناًو مژده در وقت جدایی از این دنیا ستایش خاص خدایی است که امید کمک او را در دورانلی فی حَیاتی وَاُعِدُّهُ ذُخْراً لِیَوْمِ فاقَتی اَلْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی اَدْعُوهُ وَلااَدْعُوزندگی دارم و برای روز بینوائیم او را ذخیره کردهام ستایش خدایی را است که او را بخوانم و جز اوغَیْرَهُ وَلَوْ دَعَوْتُ غَیْرَهُ لَخَیَّبَ دُعائی اَلْحَمْدُ للَّهِِ الَّذی اَرْجُوهُ وَلاکسی را نخوانم و اگر هم غیر او را بخوانم دعایم به اجابت نرسد ستایش از آن خدایی است که امیدم به او است و جزاَرْجُو غَیْرَهُ وَلَوْ رَجَوْتُ غَیْرَهُ لَأَخْلَفَ رَجائی اَلْحَمْدُ للَّهِِ الْمُنْعِمِاو به کسی امید ندارم و اگر به دیگری امید داشته باشم ناامید گردم ستایش خاص خدای نعمت بخشالْمُحْسِنِ المُجْمِلِ الْمُفْضِلِ ذِی الْجَلالِ والْإِکْرامِ وَلِیُّ کُلِّ نِعْمَةٍنیکوده زیبا کردار زیاده بخش است که صاحب جلال و بزرگواری است و سرپرست هر نعمتوَصاحِبُ کُلِّ حَسَنَةٍ وَمُنْتَهی کُلِّ رَغْبَةٍ وَقاضی کُلِّ حاجَةٍ اَللّهُمَو صاحب هر خوبی و سرحد نهایی هر شوق و رغبت و برآرنده هر حاجتی است خدایاصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنِی الْیَقینَ وَ حُسْنَ الظَّنِّ بِکَدرود فرست بر محمد و آل محمد و روزیم کن یقین و خوش گمانی به خودتوَاَثْبِتْ رَجآئَکَ فی قَلْبی وَاقْطَعْ رَجآئی عَمَّنْ سِواکَ حَتّی لا اَرْجُوو محکم کن امیدت را در دلم و قطع کن امیدم را از غیر خود تا اینکه جز تو به کسی امیدغَیْرَکَ وَلا اَثِقَ اِلاَّ بِکَ یا لَطیفاً لِما تَشآءُ اُلْطُفْ لی فی جَمیعِنداشته و بجز تو به کسی اعتماد نکنم ای لطف کننده به هر چه خواهی به من لطف فرما در تماماَحْوالی بِما تُحِبُّ وَتَرْضی یا رَبِّ اِنّی ضَعیفٌ عَلَی النَّارِ فَلاحالاتم بدانچه دوست داری و خوشنود شوی پروردگارا من بر تحمل آتش ناتوانم پس تُعَذِّبْنی بالنّارِ یا رَبِّ ارْحَمْ دُعآئی وَتَضَرُّعی وَخَوْفی وَذُلّی به آتش عذابم مکن پروردگارا به دعا و تضرع و ترس و خواریوَمَسْکَنَتی وَتَعْویذی وَتَلْویذی یا رَبِّ اِنّی ضَعیفٌ عَنْ طَلَبِو بیچارگی و پناهندگی و پناه خواهیم رحم کن، پروردگارا من از طلبالدُّنْیا وَاَنْتَ واسِعٌ کَریمٌ اَسْئَلُکُ یا رَبِّ بِقُوَّتِکَ عَلی ذلِکَ وَقُدْرَتِکَدنیا ناتوانم و تو گشایش ده بزرگواری از تو خواهم پروردگارا به نیرویت بر این کار و قدرتی کهعَلَیْهِ وَغِناکَ عَنْهُ وَحاجَتی اِلَیْهِ اَنْ تَرْزُقَنی فی عامی هذا وَشَهْریبر آن داری و بینیازیت از آن و نیاز من بدان که روزیم کن در این سال و در این ماههذا وَیَوْمی هذا وَساعَتی هذِهِ رِزْقاً تُغْنینی بِهِ عَنْ تَکَلُّفِ ما فیو در همین امروز و همین ساعت یک چنان روزیی که بوسیله آن مرا از به زحمت درآوردن آنچه دراَیْدی النَّاسِ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ الطَّیِّبِ اَیْ رَبِّ مِنْکَ اَطْلُبُ وَاِلَیْکَدست مردم است بینیاز کنی از آن روزی حلال و پاکیزهات، پروردگارا از تو میجویم و به درگاهاَرْغَبُ وِایَّاکَ اَرْجُو وَاَنْتَ اَهْلُ ذلِکَ لا اَرْجُو غَیْرَکَ وَلا اَثِقُ اِلاَّ بِکَتو رغبت کنم و از تو امیدوارم و تو شایسته آنی به جز تو به کسی امید ندارم و بجز تو به کسی اعتماد ندارمیا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ اَیْ رَبِّ ظَلَمْتُ نَفْسی فَاْغفِرْ لی وَارْحَمْنیای مهربانترین مهربانان پروردگارا من به خویشتن ستم کرده پس مرا بیامرز و به من رحم کنوَعافِنی یا سامِعَ کُلِّ صَوْتٍ وَیا جامِعَ کُلِّ فَوْتٍ وَیا بارِئَ النُّفُوسِو عافیتم ده ای شنوای هر صدا و ای گردآرنده هر چه از دست رفته و ای آفریننده جانهابَعْدَ الْمَوْتِ یا مَنْ لا تَغْشاهُ الظُّلُماتُ وَلا تَشْتَبِهُ عَلَیْهِ الْأَصْواتُپس از مرگ ای که نپوشانندش تاریکیها و مشتبه نشود بر او صداهاوَلا یَشْغَلُهُ شَیءٌ عَنْ شَیءٍ اَعْطِ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وآلِهِ اَفْضَلَو سرگرمش نکند چیزی از چیز دیگر عطا کن بر محمد صلی الله علیه و آله بهترین چیزی راما سَئَلَکَ وَاَفْضَلَ ما سُئِلْتَ لَهُ وَاَفْضَلَ ما اَنْتَ مَسْؤُولٌ لَهُ اِلی یَوْمِکه او از تو خواسته و بهتر چیزی که برای او از تو درخواست شده و بهتر چیزی که از تو تا روز الْقِیامَةِ وَهَبْ لِیَ الْعافِیَةَ حَتّی تُهَنِّئَنِی الْمَعیشَةَُ وَاخْتِمْ لی بِخَیْرٍ قیامت برای او درخواست کنند و تندرستی به من عنایت کن تا اینکه زندگی بر من گوارا شود و کارم راحَتّی لا تَضُرَّنیِ الذُّنُوبُ اَللّهُمَّ رَضِّنی بِما قَسَمْتَ لی حَتّی لاختم بخیر فرما تا گناهان زیانم نرساند خدایا خوشنودم گردان بدانچه روزیم کردهای که دیگراَسْئَلَ اَحَداً شَیْئاً اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْتَحْ لیاز هیچکس چیزی نخواهم خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و خزینههای رحمتت را بر منخَزآئِنَ رَحْمَتِکَ وَارْحَمْنی رَحْمَةً لا تُعَذِّبُنی بَعْدَها اَبَداً فِی الدُّنْیابگشا و رحمتی به من بده که پس از آن هرگز در دنیاوَالأخِرَةِ وَارْزُقْنی مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ رِزْقاً حَلالاً طَیِّباً لا تُفْقِرُنیو آخرت مرا عذاب نفرمائی و روزیم ده از فضل وسیع خود روزی حلال پاکیزهای که مرا جز بدرگاهت فقیر و نیازمنداِلی اَحَدٍ بَعْدَهُ سِواکَ تَزیدُنی بِذلِکَ شُکْراً وَاِلَیْکَ فاقَةً وَفَقْراً وَبِکَدرگاه دیگری نکنی و سپاسگزاری مرا در برابرش افزون و نیاز و احتیاجم را به درگاه خود زیاده گردانیعَمَّنْ سِواکَ غِناً وَتَعفُّفاً یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یاو بوسیله خود مرا از دیگران بینیاز و خویشتندار گردانی ای نیکوکار و ای زیباکردار ای نعمت بخش ای زیاده بخش ایمَلیکُ یا مُقْتَدِرُ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاکْفِنِی الْمُهِمَّ کُلَّهُپادشاه ای نیرومند درود فرست بر محمد و آل محمد و مهمات کارم را کفایت فرما و بخوبی حاجت روایموَاقْضِ لی بِالْحُسْنی وَبارِکْ لی فی جَمیعِ اُمُوری وَاقْضِ لی جَمیعَکن و در تمام کارهایم برکت ده و همه حاجاتم را برآورحَوائِجی اَللّهُمَّ یَسِّرْ لی ما اَخافُ تَعْسیرَهُ فَاِنَّ تَیْسیرَ ما اَخافُخدایا آسان گردان برایم آنچه را از دشواریش میترسم زیرا آسان کردن آنچه من از دشواریش میترسمتَعْسیرَهُ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسیرٌ وَسَهِّلْ لی ما اَخافُ حُزُونَتَهُ وَنَفِّسْ عَنّیبر تو آسان و کوچک است و هموار ساز برایم آنچه را از ناهمواریش میترسم و برطرف کن از منما اَخافُ ضیقَهُ وَکُفَّ عَنّی ما اَخافُ هَمَّهُ وَاصْرِفْ عَنّی ما اَخافُآنچه را از فشار و تنگیش ترسم و باز دار از من آنچه را از اندوهش ترسم و دور ساز از بَلِیَّتَهُ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ اَللّهُمَّ امْلاَءْ قَلْبی حُبّاً لَکَ وَخَشْیَةً مِنْکَ من آنچه را ترس گرفتاریش را دارم ای مهربانترین مهربانان خدایا دلم را پرکن از دوستی و ترس خود ووَتَصْدیقاً لَکَ وَایماناً بِکَ وَفَرَقاً مِنْکَ وَشَوْقاً اِلَیْکَ یا ذَاالْجَلالِتصدیق کردنت و ایمان به تو و هراس و شوق به سویت ای صاحب جلالوَالْإِکْرامِ اَللّهُمَّ اِنَّ لَکَ حُقُوقاً فَتَصَدَّقْ بِها عَلَیَّ وَلِلنَّاسِ قِبَلیو بزرگواری خدایا براستی برای تو به گردن من حقوقی است پس آنها را بر من ببخش و برای مردم نیزتَبِعاتٌ فَتَحَمَّلْها عَنّی وَقَدْ اَوْجَبْتَ لِکُلِّ ضَیْفٍ قِریً وَاَ نَا ضَیْفُکَبه عهده من حقوقی است که تو آنها را ادا فرما و تو برای هر میهمانی پذیرایی مقرر فرمودی و من نیز میهمان توامفَاْجعَلْ قِرایَ اللَّیْلَةَ الْجَنَّةَ یا وَهَّابَ الْجَنَّةِ یا وَهَّابَ الْمَغْفِرَةِ وَلاو پذیرائیم را در این شب بهشت قرار ده ای بخشاینده بهشت ای بخشاینده آمرزشحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِکَ ششم میخوانی دعای ادریس را که شیخ و سیّد روایت کردهاندجنبش و نیرویی نیست جز به تو طالب آن رجوع بمصباح یا اقبال نماید هفتم میخوانی این دعا را که مختصرترین دعاهای سحر است و در اقبال است: یا مَفْزَعی عِنْدَ کُرْبَتی وَیا غَوْثی عِنْدَ شِدَّتی ای پناهگاهم در هنگام غمزدگی و ای دادرسم در هنگام سختی و دشواریاِلَیْکَ فَزِعْتُ وَبِکَ اسْتَغَثْتُ وَبِکَ لُذْتُ لا اَلُوذُ بِسِواکَ وَلا اَطْلُبُبه درگاهت زاری کنم و به تو استغاثه کنم و به تو پناه آرم و بجز تو به دیگری پناه نبرم و گشایشالْفَرَجَ اِلاَّ مِنْکَ فَاَغِثْنی وَفَرِّجْ عَنّی یا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسیرَ وَیَعْفُو عَنِرا جز از تو نخواهم پس بدادم برس و گشایشی به من ده ای که بپذیری (طاعت) اندک را و بگذری از (گناه)الْکَثیرِ اِقْبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ وَاعْفُ عَنِّی الْکَثیرَ اِنَّکَ اَنْتَ الْغَفُورُبسیار بپذیر از من (طاعت) اندک را و بگذر از (گناه) بسیار که براستی تو آمرزندهالرَّحیمُ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ ایماناً تُباشِرُبِهِ قَلْبی وَیَقیناً حَتّی اَعْلَمَو مهربانی خدایا از تو ایمانی خواهم که همیشه دلم با آن همراه باشد و یقینی خواهم که (بدان وسیله) بدانم اَنَّهُ لَنْ یُصیَبنی اِلاَّ ما کَتَبْتَ لی وَرَضِّنی مِنَ الْعَیْشِ بِما قَسَمْتَ لی که چیزی به من نرسد جز آنچه برایم نوشتهای و خوشنودم کن از زندگی به همان که نصیبم کردهاییا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ یا عُدَّتی فی کُرْبَتی وَیا صاحِبی فی شِدَّتی وَیاای مهربانترین مهربانان ای ذخیرهام در غمندگی و ای یار همراهم در سختی و ایوَلِیّی فی نِعْمَتی وَیا غایَتی فی رَغْبَتی اَنْتَ السَّاتِرُ عَوْرَتیسرپرستم در نعمت و ای منتهای شوق و رغبتم تویی پوشاننده زشتیهایموَالْأمِنُ رَوْعَتی وَالْمُقیلُ عَثْرَتی فَاغْفِرْ لی خَطیئَتی یا اَرْحَمَو امان بخش هراس و دلهرهام و چشمپوش لغزشم پس بیامرز خطایم را ای مهربانترینالرَّاحِمینَ هشتم میخوانی این تسبیحات راکه دراقبالاستنیز سُبْحانَ مَنْ یَعْلَمُمهربانان منزه است آنکهجَوارِحَ الْقُلُوبِ سُبْحانَ مَنْ یُحْصی عَدَدَ الذُّنُوبِ سُبْحانَ مَنْ لامصیبات و تأثرات دلها را داند منزه است آنکه شماره گناهان را دارد منزه است آنکهیَخْفی عَلَیْهِ خافِیَةٌ فِی السَّماواتِ وَالْأَرَضینَ سُبْحانَ الرَّبِچیزی در آسمانها و زمینها بر او پنهان نماند منزه است پروردگارالْوَدُودِ سُبْحانَ الْفَرْدِ الْوِتْرِ سُبْحانَ الْعَظیمِ الْأَعْظَمِ سُبْحانَ مَنْمهرپیشه منزه است یکتای یگانه منزه است خدای بزرگ و بزرگتر منزه است آنکهلا یَعْتَدی عَلی اَهْلِ مَمْلَکَتِهِ سُبْحانَ مَنْ لا یُؤاخِذُ اَهْلَ الْأَرْضِستم بر اهل کشور خود نکند منزه است آنکه نگیرد زمینیان رابِاَ لْوانِ الْعَذابِ سُبْحانَ الْحَنَّانِ الْمَنَّانِ سُبْحانَ الرَّؤُفِ الرَّحیمِبه عذاب رنگارنگ منزه است احسان بخش پرنعمت منزه است خدای رؤف مهربانسُبْحانَ الْجَبَّارِ الْجَوادِ سُبْحانَ الْکَریمِ الْحَلیمِ سُبْحانَ الْبَصیرِمنزه است خدای مقتدر بخشنده منزه است (خدای) بزرگوار بردبار منزه است (خدای) بینایالْعَلیمِ سُبْحانَ الْبَصیرِ الْواسِعِ سُبْحانَ اللَّهِ عَلی اِقْبالِ النَّهارِدانا منزه است بینای وسعت بخش منزه است خدا هنگام آمدن روز سُبْحانَ اللَّهِ عَلی اِدْبارِ النَّهارِ سُبْحانَ اللَّهِ عَلی اِدْبارِ اللَّیْلِ واِقْبالِ منزه است خدا هنگام رفتن روز منزه است خدا در وقت رفتن شب و آمدنالنَّهارِ وَلَهُ الْحَمْدُ وَالْمَجْدُ وَالْعَظَمةُ وَالْکِبرِیآءُ مَعَ کُلِّ نَفَسٍ وَکُلِروز و از آن او است ستایش و شوکت و بزرگی و کبریاء با هر نفس کشیدن و هرطَرْفَةِ عَیْنٍ وَکُلِّ لَمْحَةٍ سَبَقَ فی عِلْمِهِ سُبْحانَکَ مِلأَ ما اَحْصیچشم به هم زدن و هر اشارهای که در علم او گذشته است منزهی تو به پُری آنچه کتابکِتابُکَ سُبْحانَکَ زِنَةَ عَرْشِکَ سُبْحانَکَ سُبْحانَکَ سُبْحانَکَ وبدانکه علماتو احصاء کند منزهی تو هموزن عرشت منزهی تو . . . . . . . . . . . . فرمودهاند که اگر نیّت روزه را بعد از سُحُور بکند بهتر است و از اوّل شب تا به آخر شب نیّت میتوان کرد و همین که میداند و قصد دارد که فردا از برای خدا روزه میگیرد وامساک از مفطرات میکند بس است و شایسته است که در سَحَرها نماز شب را ترک نکند و تهجّد بعمل آورد.
قِسْم چهارم
در اعمال روزهای ماه رمضان است
و آن چند چیز است اوّل بخواند هر روز این دعا را که شیخ و سیّد نقل کردهاند اَللّهُمَّ هذا خدایا اینشَهْرُ رَمَضانَ الَّذی اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرآنَ هُدیً لِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَماه رمضانی است که در آن قرآن را نازل فرمودی قرآنی که راهنمای مردم و حجتهایی است ازالْهُدی وَالْفُرقانِ وَ هذا شَهْرُ الصِّیامِ وَهذا شَهْرُ الْقِیامِ وَهذا شَهْرُهدایت و تمیز و این ماه روزه است و ماه شب زندهداری است و ماهالْإِنابَةِ وَهذا شَهْرُ التَّوْبَةِ وَهذا شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ وَهذا شَهْرُبازگشت است و ماه توبه و ماه آمرزش و رحمت است و ماهالْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَالْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ وَهذا شَهْرٌ فیهِ لَیْلَةُ الْقَدْرِ الَّتی هِیَآزادی از آتش و رسیدن به بهشت است و ماهی است که در آن شب قدری است که آن شب خَیْرٌ مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاَعّنی بهتر است از هزار ماه خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و کمک ده مراعَلی صِیامِهِ وَقِیامِهِ وَسَلِّمْهُ لی وَسَلِّمْنی فیهِ وَاَعِنّی عَلَیْهِ بِاَفْضَلِبر روزه و شب زندهداریش و آن را برای من سالمش دار و مرا در آن سالم بدارو کمکم ده بر انجام وظائف آن به بهترینعَوْنِکَ وَوَفِّقْنی فیهِ لِطاعَتِکَ وَطاعَةِ رَسُولِکَ وَاَوْلِیآئِکَ صَلَّی اللَّهُکمک خود و موفّقم دار در این ماه برای اطاعت خودت و پیروی پیامبرت و اولیائت درود توعَلَیْهِمْ وَفَرِّغْنی فیهِ لِعِبادَتِکَ وَدُعآئِکَ وَتِلاوَةِ کِتابِکَ وَاَعْظِمْ لیبر ایشان باد و فارغم ساز دراین ماه برای عبادت و دعا و تلاوت قرآنت و برکتم را در این ماه زیادفیهِ الْبَرَکَةَ وَاَحْسِنْ لی فیهِ الْعافِیَةَ وَاَصِحَّ فیهِ بَدَنی وَاَوْسِعْ لی فیهِگردان و نیکو کن در آن تندرستیم را و سالم دار در آن بدنم را و فراخ گردان در آنرِزْقی وَاکْفِنی فیهِ ما اَهَمَّنی وَاسْتَجِبْ فیهِ دُعآئی وَبَلِّغْنی فیهِ رَجآئیروزیم را و کفایت فرما در این ماه مهمات مرا و مستجاب گردان در آن دعایم را و به امید و آرزویم برساناَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَذْهِبْ عَنّی فیهِ النُّعاسَخدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و دور کن از من در این ماه چُرتوَالْکَسَلَ وَالسَّاْمَةَ وَالْفَتْرَةَ وَالْقَسْوَةَ وَالْغَفْلَةَ وَالْغِرَّةَ وَجَنِّبْنی فیهِو بیحالی و خستگی و سستی و سنگدلی و بیخبری و غرور و امراضالْعِلَلَ وَالْأَسْقامَ وَالْهُمُومَ وَالْأَحْزانَ وَالْأَعْراضَ وَالْأَمْراضَو دردها و اندوهها و غمها و عوارض دیگر و بیماریهاوَالْخَطایا وَالذُّنُوبَ وَاصْرِفْ عَنّی فیهِ السُّوءَ وَالْفَحشآءَ وَالْجَهْدَو خطاها و گناهان را و باز دار از من در این ماه بدی و هرزگی و رنج و بلاء و مشقت ووَالْبَلاءَ وَالتَّعَبَ وَالْعَنآءَ اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍزحمت را که براستی تو شنوای دعا هستی خدایا درود فرست بر محمدوَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَعِذْنی فیهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ وَهَمْزِهِ وَلَمْزِهِ وَنَفْثِهِو آل محمد و پناهم ده در این ماه از شیطان رانده درگاهت و اشارهاش و چشمک زدنش و پُفیدن وَنَفْخِهِ وَوَسْوَسَتِهِ وَتَثْبیطِهِ وَکَیْدِهِ وَمَکْرِهِ وَحَبآئِلِهِ وَخُدَعِهِ و دمیدنش و وسوسه و تعویق انداختنش و نیرنگ و حیلهاش و دامهایش و فریبهایشوَاَمانِیِّهِ وَغُرُورِهِ وَفِتْنَتِهِ وَشَرَکِهِ وَاَحْزابِهِ وَاَتْباعِهِ واَشْیاعِهِو دروغهایش و گولهایش و فتنهاش و شبکههای دامش و همراهانش و پیروانش و دنبالههاوَاَوْلِیآئِهِ وَشُرَکآئِهِ وَجَمیعِ مَکائِدِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِو دوستان و شریکانش و همه اسباب حیله و کیدش خدایا درود فرست بر محمد و آلمُحَمَّدٍ وَارْزُقْنا قِیامَهُ وَصِیامَهُ وَبُلُوغَ الْأَمَلِ فیهِ وَفی قِیامِهِمحمد و روزی ما گردان شبزندهداری و روزه این ماه را و به رسیدن آرزویمان در این ماهوَاسْتِکْمالَ ما یُرْضیکَ عَنّی صَبْراً وَاحْتِساباً وَایماناً وَیَقیناً ثُمَو در پایداری و انجام کامل چیزهایی که تو را از من خوشنود گرداند از نظر شکیبایی و چشمداشت ایشان و ایمان و یقینتَقَبَّلْ ذلِکَ مِنّی بِالْأَضْعافِ الْکَثیرَةِ والْأَجْرِ الْعَظیمِ یا رَبَّ الْعالَمینَسپس بپذیر آنرا از من به چند برابر زیادتر و پاداشی بزرگ ای پروردگار جهانیاناَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنی الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَخدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و روزیم کن حج و عمرهوَالْإِجْتِهادَ وَالْقُوَّةَ وَالنَّشاطَ وَالْإِنابَةَ وَالتَّوْبَةَ وَالْقُرْبَةَ وَالْخَیْرَو کوشش و نیرو و نشاط و انابه و توبه و تقرب به خودت و کار خیرالْمَقْبُولَ وَالرَّغْبَةَ وَالرَّهْبَةَ وَالتَّضَرُّعَ وَالْخُشُوعَ وَالرِّقَّةَ وَالنِّیَّةَپذیرفته و شوق و ترس و زاری و فروتنی و دلنازکی و نیتالصَّادِقَهَ وَصِدْقَ اللِّسانِ وَالْوَجَلَ مِنْکَ وَالرَّجآءَ لَکَ وَالتَّوَکُّلَ عَلَیْکَراست و راستگویی زبان و بیم از خودت و امید و توکل بر خودتوَالثِّقَةَ بِکَ وَالْوَرَعَ عَنْ مَحارِمِکَ مَعَ صالِحِ الْقَوْلِ وَمَقْبُولِ السَّعْیِو اعتماد به تو و پرهیزکاری از حرامهای تو با گفتار شایسته و کوشش پذیرفتهوَمَرْفُوعِ الْعَمَلِ وَمُسْتَجابِ الدَّعْوَةِ وَلا تَحُلْ بَیْنی وَبَیْنَ شیْءٍ مِنْو عمل بالا رفته و دعای مستجاب شده و میان من و هر یک از اینها (که گفتم) جدایی مینداز ذلِکَ بَعَرَضٍ وَلا مَرَضٍ وَلا هَمٍّ وَلا غَمٍّ وَلا سُقْمٍ وَلا غَفْلَةٍ وَلا بواسطه پیشامدها و بیماری و اندوه و غم و درد و غفلت ونِسْیانٍ بَلْ بِالتَّعاهُدِ وَالتَّحَفُّظِ لَکَ وَفیکَ وَالرِّعایَةِ لِحَقِّکَ وَالْوَفآءِ فراموشی بلکه (موفقم بدار که) به هم پیمانی و خودداری بخاطر تو و درباره تو مراعات حق تو و وفاءبَعَهْدِکَ وَوَعْدِکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیبه پیمان و وعده تو (کارهایم انجام شود) به رحمتت ای مهربانترین مهربانان خدایا درود فرست برمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاقْسِمْ لی فیهِ اَفْضَلَ ما تَقْسِمُهُ لِعبادِکَمحمد و آل محمد و نصیبم کن در این ماه بهتر چیزی را که نصیب بندگانالصَّالِحینَ وَاَعْطِنی فیهِ اَفْضَلَ ما تُعْطی اَوْلِیآئَکَ الْمُقَرَّبینَ مِنَشایستهات کردی و بده بمن در این ماه بهتر چیزی را که عطا کردی به اولیاء مقرب خود ازالرَّحْمَةِ وَالْمَغْفِرَةِ وَالتَّحَنُّنِ وَالْإِجابَةِ وَالْعَفْوِ وَالْمَغْفِرَةِ الدَّائِمَةِرحمت و آمرزش و مهرورزی و اجابت دعا و گذشت و آمرزش همیشگیوَالْعافِیَةِ وَالْمُعافاةِ وَالْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَالْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ وَخَیْرِ الدُّنْیاو تندرستی و آسایش و آزادی از آتش و رسیدن به بهشت و خیر دنیاوَالْأخِرَةِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْ دُعآئی فیهِو آخرت خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و دعایم را در این ماهاِلَیْکَ واصِلاً وَرَحْمَتَکَ وَخَیْرَکَ اِلَیَّ فیهِ نازِلاً وَعَمَلی فیهِ مَقْبُولاًبسوی خود برسان و رحمت و خیر خود را در این ماه بسوی من نازل فرما و عملم را پذیرفته گردانوَسَعْیی فیهِ مَشْکُوراً وَذَنْبی فیهِ مَغْفُوراً حَتّی یَکُونَ نَصیبی فیهِو کوششم را در آن سپاس شده و گناهم را آمرزیده قرار ده تا اینکه سهمم در آنالْأَکْثَرَ وَحَظِّی فیهِ الْأَوْفَرَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍبیشتر و بهرهام کاملتر باشد خدایا درود فرست بر محمد و آل محمدوَوَفِّقْنی فیهِ لِلَیْلَةِ الْقَدْرِ عَلی اَفْضَلِ حالٍ تُحِبُّ اَنْ یَکُونَ عَلَیْها اَحَدٌو موفقم دار برای شب قدر به بهترین حالی که دوست داری یکی مِنْ اَوْلِیآئِکَ وَاَرْضاها لَکَ ثُمَّ اجْعَلْها لی خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ از اولیائت در آن حال باشد و خوشنودترین حالات پیش تو باشد سپس آن شب را برای من بهتر از هزار ماه کنوَارْزُقْنی فیها اَفْضَلَ ما رَزَقْتَ اَحَداً مِمَّنْ بَلَّغْتَهُ اِیَّاها وَاَکْرَمْتَهُ بِهاو روزیم ده در آن شب به بهترین روزیهایی که به کسی دادی و به آن روزی او را رسانیدی و بدان گرامیش داشتیوَاْجعَلْنی فیها مِنْ عُتَقآئِکَ مِنْ جَهَنَّمَ وطُلَقآئِکَ مِنَ النَّارِ وَسُعَداءِو مرا در آن شب از آزاد شدگان از جهنم و رها شدگان از دوزخ و سعادتمندانخَلْقِکَ بِمَغْفِرَتِکَ وَرِضْوانِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیخلقت قرار ده بحق آمرزش و خوشنودیت ای مهربانترین مهربانان خدایا درود فرست برمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنا فی شَهْرِنا هذَا الْجِدَّ وَالْإِجْتِهادَ وَالْقُوَّةَمحمد و آل محمد و روزی ما کن در این ماه کوشش و تلاش و نیرووَالنَّشاطَ وَما تُحِبُّ وَتَرْضی اَللّهُمَّ رَبَّ الْفَجْرِ وَلَیالٍ عَشْرٍو نشاط و آنچه دوست داری و خوشنود شوی خدایا ای پروردگار سپیدهدم و شبهای دهگانهوَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ وَربَّ شَهْرِ رَمَضانَ وَما اَنْزَلْتَ فیهِ مِنَ الْقُرآنِو شفع و وتر و پروردگار ماه رمضان و آنچه در آن فرو فرستادی از قرآنوَرَبَّ جَبْرَئیلَ وَمیکآئیلَ وَاِسْرافیلَ وَعِزْرآئیلَ وَجَمیعِ الْمَلائِکَةِو پروردگار جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و همه فرشتگانالْمُقَرَّبینَ وَربَّ اِبْراهیمَ وَاِسْماعیلَ وَاِسْحقَ وَیَعْقُوبَ وَربَمقرب و پروردگار ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پروردگارمُوسی وَ عیسی وَ جمیعِ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ وَربَّ مُحَمَّدٍ خاتَمِموسی و عیسی و همه پیمبران و فرستادگان و پروردگار حضرت محمد خاتمالنَّبِیِّینَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ وَاَسْئَلُکَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْپیمبران درودهای تو بر او و بر ایشان همگی و از تو خواهم به حقی که تو بر ایشان داریوَبِحَقِّهِمْ عَلَیْکَ وَبِحَقِّکَ الْعَظیمِ لَمَّا صَلَّیْتَ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَعَلَیْهِمْو به حقی که ایشان بر تو دارند و به آن حق بزرگ خودت که درود فرستی بر او و آلش و بر ایشان اَجْمَعینَ وَنَظَرْتَ اِلَیَّ نَظْرَةً رَحیمَةً تَرْضی بِها عَنّی رِضیً لا سَخَطَ همگی و نظری به من کنی نظری مهربانانه که بدان از من خوشنود گردی خشنودیی که هرگزعَلَیَّ بَعْدَهُ اَبَداً وَاَعْطَیْتَنی جَمیعَ سُؤْلی وَرَغْبَتی وَاُمْنِیَّتی وَاِرادَتیپس از آن خشمی بر من نداشته باشی و همه خواستههایم و میل و آرزو و درخواستم راوَصَرَفْتَ عَنّی ما اَکْرَهُ وَاَحْذَرُ وَاَخافُ عَلی نَفْسی وَما لا اَخافُبه من بدهی و بگردانی از من آنچه را خوش ندارم و از آن نگران و ترسان بر خویشتن هستم و آنچه را که نمیترسموَعَنْ اَهْلی وَمالی وَاِخْوانی وَذُرِّیَّتی اَللّهُمَّ اِلَیْکَ فَرَرْنا مِنْ ذُنُوبِناو نیز از خانواده و مال و برادران و فرزندانم آنها را بگردانی خدایا بسوی تو گریختیم از گناهانمانفَاوِنا تآئِبینَ وَتُبْ عَلَیْنا مُسْتَغْفِرینَ وَاغْفِرْ لَنا مُتَعوِّذینَ وَاَعِذْناپس ما را جای ده به حال توبه و توبهمان بپذیر در حال آمرزشخواهی و بیامرزمان در حال پناهندگی و پناهمان دهمُسْتَجیرینَ وَاَجِرْنا مُسْتَسْلِمینَ وَلا تَخْذُلْنا راهِبینَ وَآمِنَّا راغِبینَدر حال پناهجویی و زنهارمان ده در حال تسلیم شدگی و خوارمان مکن در حال هراسناکی و امانمان ده در حال امیدواریوَشَفِّعْنا سآئِلینَ وَاَعْطِنا اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ قَریبٌ مُجیبٌ اَللّهُمَو شفاعتمان را بپذیر در حال خواهندگی و به ما بده که براستی تو شنوای دعائی و نزدیک و اجابت کنندهای خدایااَنْتَ رَبِّی وَاَنَا عَبْدُکَ وَاَحَقُّ مَنْ سَئَلَ الْعَبْدُ رَبُّهُ وَلَمْ یَسْئَلِ الْعْبادُتو پروردگار منی و من بنده تو و سزاوارترین کسی که بنده از او درخواست کند پروردگار او است و درخواست نکنند بندگانمِثْلَکَ کَرَماً وَجُوداً یا مَوْضِعَ شَکْویَ السَّائِلینَ وَیا مُنْتَهی حاجَةِکسی را چون تو در کرم و جود ای مرجع شکایت درخواستکنندگان و ای منتهای حاجتالرَّاغِبینَ وَیا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ وَیا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ وَیامشتاقان و ای فریادرس فریادخواهان و ای پاسخ دهنده دعای درماندگان و ایمَلْجَاَ الْهارِبینَ وَیا صَریخَ الْمُسْتَصْرِخینَ وَیا رَبَّ الْمُسْتَضْعَفینَپناهگاه گریختگان و ای دادرس دادخواهان و ای پروردگار ناتوان شمردگانوَیا کاشِفَ کَرْبِ الْمَکْرُوبینَ وَیا فارِجَ هَمِّ الْمَهْمُومینَ وَیا کاشِفَو ای غمزدای غم غمزدگان و ای غمگشای ماتمزدگان و ای برطرف کننده الْکَرْبِ الْعَظیمِ یااَللَّهُ یارَحْمنُ یارَحیمُ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ صَلِّ عَلی اندوه بزرگ ای خدا ای بخشاینده ای مهربان ای مهربانترین مهربانان درود فرست برمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لی ذُنُوبی وَعُیُوبی وَاِسآئَتی وَظُلْمیمحمد و آل محمد و بیامرز گناهانم و زشتیهایم و بدیم و ستمموَجُرْمی وَاِسْرافی عَلی نَفْسی وَارْزُقْنی مِنْ فَضْلِکَ وَرَحْمَتِکَ فَاِنَّهُو جنایتم و زیاده رویم را بر نفسم و روزیم کن از فضل و رحمت خویش زیرا کهلا یَمْلِکُها غَیْرُکَ وَاعْفُ عَنّی وَاغْفِرْ لی کُلَّ ما سَلَفَ مِنْ ذُنُوبیمالک آنها نیست کسی جز تو و بگذر از من و بیامرز برایم گناهان گذشتهام راوَاعْصِمْنی فیما بَقِیَ مِنْ عُمْری وَاسْتُرْ عَلَیَّ وَعَلی والِدیَو نگاهم دار در باقیمانده از عمرم و بپوشان بر من و بر پدر و مادرموَ وَُلَْدی وَقَرابَتی وَاَهْلِ حُزانَتی وَ [کُلُّ ]مَنْ کانَ مِنّی بِسَبیْلٍ مِنَو فرزندانم و خویشانم و بستگانم و هرکس که براه من میرود ازالْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ فَاِنَّ ذلِکَ کُلَّهُ بِیَدِکَ وَاَنْتَمردان مؤمن و زنان با ایمان در دنیا و آخرت زیرا تمام اینها بدست تو است و توواسِعُ الْمَغْفِرَةِ فَلا تُخَیِّبْنی یا سَیِّدی وَلا تَرُدَّ دُعآئی وَلا یَدی اِلیوسیع آمرزشی پس نومیدم مکن ای آقایم و دعایم را برمگردان و نه دستم را (خالی) بسوینَحْری حَتّی تَفْعَلَ ذلِکَ بی وَتَسْتَجیبَ لی جَمیعَ ما سَئَلْتُکَسینهام تا انجام دهی آنچه را گفتم دربارهام و اجابت کنی برایم تمام آنچه را درخواست کردموَتَزیدَنی مِنْ فَضْلِکَ فَاِنَّکَ عَلی کُلِّشَیْءٍ قَدیرٌ وَنَحْنُ اِلَیْکَ راغِبُونَو بیفزائی بر من از فضل خویش که تو بر هر چیز توانائی و ما بسوی تو مشتاقیماَللّهُمَّ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُخدایا از تو است نامهای نیکو و نمونههای والا و کبریاء و انواع نعمتهااَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ اِنْ کُنْتَ قَضَیْتَ فی هذِهِاز تو خواهم به حق نامت در «بسم اللَّه الرحمن الرحیم» اگر مقدر فرمودهای در این اللَّیْلَةِ تَنَزُّلَ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ فیها اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِشب فرود آمدن فرشتگان و روح را (یعنی امشب را شب قدر قرار دادهای) که درود فرستی بر محمد و آلمُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی مَعَ الشُّهَدآءِمحمد و قرار دهی نام مرا در زمره سعادتمندان و روحم را با شهیدانوَاِحْسانی فی عِلِّیّینَ وَاِسآئَتی مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی یَقیناً تُباشِرُو کار نیکم را در علیین (بلندترین مقام بهشت) و گناهانم را آمرزیده و ببخشی به من یقینی که دلم همیشهبِهِ قَلْبی وَایماناً لا یَشُوبُهُ شَکٌّ وَرِضیً بِما قَسَمْتَ لی وَآتِنی فیهمراه آن باشد و ایمانی به من بدهی که به شک آلوده نگردد و خوشنودی در آنچه قسمتم کردهای و درالدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الأخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنی عَذابَ النَّارِ وَاِنْ لَمْ تَکُنْدنیا خوبی و خوشی به من ده و در آخرت نیز خوبی بده و از عذاب دوزخ نگاهمان دار و اگر مقدرقَضَیْتَ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ تَنَزُّلَ الْمَلئِکَةِ وَالرُّوحِ فیها فَاَخِّرْنی اِلینفرمودهای در این شب فرود آمدن فرشتگان و روح را پس مرا تا بدان شب باقی بدار وذلِکَ وَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ وَطاعَتَکَ وَحُسْنَ عِبادَتِکَروزی من کن در آن شب ذکر خود و شکر و اطاعتت و نیکو پرستش کردنت راوصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍبِاَفْضَلِ صَلَواتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَو درود فرست بر محمد و آل محمد به بهترین درودهایت ای مهربانترین مهربانانیا اَحَدُ یا صَمَدُ یا رَبَّ مُحَمَّدٍ اغْضَبِ الْیَوْمَ لِمُحَمَّدٍ وَلِأَبْرارِ عِتْرَتِهِای یگانه ای بینیاز ای پروردگار محمد خشم خود را در امروز بخاطر محمد و نیکان از عترتش (بر دشمنانشان)واقْتُلْ اَعْدائَهُمْ بَدَداً وَاَحْصِهِمْ عَدَداً وَلا تَدَعْ عَلی ظَهْرِ الأَرْضِفروبار و درنتیجه بکُش دشمنانشان را یکی پس ازدیگری و بهشمارشان درآر جدا جدا و یک تن از ایشان را بر روی زمین باقی مگذارمِنْهُمْ اَحَداً وَلا تَغْفِرْ لَهُمْ اَبَداً یا حَسَنَ الصُّحْبَةِ یا خَلیفَةَ النَّبِیّینَ اَنْتَو هرگز آنها را نیامرز ای نیکو رفاقت ای تکیهگاه پیمبران توئیاَرْحَمُ الرَّاحِمینَ الْبَدیءُ الْبَدیعُ الَّذی لَیْسَ کَمِثْلِکَ شَیءٌ وَالدَّآئِمُمهربانترین مهربانان آفریننده پدید آرنده ای که چیزی مانند تو نیست و خدای جاویدانی غَیْرُ الْغافِلِ وَالْحَیُّ الَّذی لا یَمُوتُ اَنْتَ کُلَّ یَوْمٍ فی شَاْنٍ اَنْتَ خَلیفَةُ که غفلت نورزد و زندهای که هرگز نمیرد تو هر روز در کاری هستی تو تکیهگاهمُحَمَّدٍ وَناصِرُ مُحَمَّدٍ وَمُفَضِّلُ مُحَمَّدٍ اَسْئَلُکَ اَنْ تَنْصُرَ وَصِیَّ مُحَمَّدٍمحمد و یاور محمد و برتری دهنده محمد هستی از تو خواهم که یاری دهی وصی محمدوَخَلیفَةَ مُحَمَّدٍ وَالْقآئِمَ بِالْقِسْطِ مِنْ اَوْصِیآءِمُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِو جانشین محمد و قیام کننده به عدل از اوصیاء محمد را که درود تو بر اووَعَلَیْهِمْ اِعْطِفْ عَلَیْهِمْ نَصْرَکَ یا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ بِحَقِّ لا اِلهَ إلاَّ اَنْتَو ایشان باد متوجه کن بر ایشان یاریت را ای که نیست معبودی جز تو بحق کلمه «لا اله الا انت»صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنی مَعَهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِدرود فرست بر محمد و آل محمد و مرا در دنیا و آخرت با ایشان قرار دهوَاجْعَلْ عاقِبَةَ اَمْری اِلی غُفْرانِکَ وَرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَو پایان کارم را به آمرزش و رحمت خود بکشان ای مهربانترین مهربانانوَکَذلِکَ نَسَبْتَ نَفْسَکَ یا سَیِّدی بِاللَّطیفِ بَلی اِنَّکَ لَطیفٌ فَصَلِو این چنین خود را معرفی کردهای ای آقای من به اینکه لطف داری آری براستی تو لطف داری پس درودعَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَالْطُفْ بی لِما تَشآءُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیفرست بر محمد و آل محمد و لطف فرما به من بدان چه خواهی خدایا درود فرست بر محمد ومُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنِی الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ فی عامِنا هذا وَتَطَوَّلْمحمد و آل محمد و روزیم گردان حج و عمره را در این سال و تفضّل فرما برعَلَیَّ بِجَمیعِ حَوآئِجی لِلْأخِرَةِ وَالدُّنْیا پس سه مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُ اللَّهَمن به برآوردن همه حاجتهای دنیا و آخرتم آمرزش خواهم از خدارَبِّی وَاَتُوبُ اِلَیْهِ اِنَّ رَبِّی قَریبٌ مُجیبٌ اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَاَتُوبُپروردگارم و بسویش توبه کنم که براستی پروردگار من نزدیک و اجابت کننده است آمرزش خواهم از خدا پروردگارم و بسویشاِلَیْهِ اِنَّ رَبّی رَحیمٌ وَدُودٌ اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَاَتُوبُ اِلَیْهِ اِنَّهُ کانَ غَفَّاراًتوبه کنم براستی پروردگارم مهربان و با محبت است آمرزش خواهم از خدا پروردگارم وبسویش توبهکنم کهبراستی بسیار آمرزنده است اَللّهُمَّ اغْفِرْ لی اِنَّکَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ رَبِّ اِنّی عَمِلْتُ سُوءاً وَظَلَمْتُ خدایا مرا بیامرز که تو مهربانترین مهربانانی پروردگارا من بد کردم و به خویشتن ستم کردمنَفْسی فَاغْفِرْ لی اِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اَنْتَ اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذی لاپس بیامرز مرا که نیامرزد گناهان را جز تو آمرزش خواهم از خدائی که معبودی جز اواِلهَ اِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ الْحَلیمُ الْعَظیمُ الْکَریمُ الْغَفَّارُ لِلذَّنْبِ الْعَظیمِنیست زنده و پاینده و بردبار و بزرگ و کریم و بسیار آمرزنده گناه بزرگ استوَاَتُوبُ اِلَیْهِ اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ اِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحیماً پس این دعا را بخواندو به سویش توبه کنم آمرزش خواهم از خدا که براستی او آمرزنده و مهربان است اَللّهُمَّ إنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تُصلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَخدایا از تو خواهم که درود فرستی بر محمد و آل محمد و قرار دهفیما تَقْضی وَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْعَظیمِ الْمَحْتُومِ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مِنَدر آنچه حکم فرموده و مقدّر کردهای از فرمان بزرگ حتمی و مسلّمت در شب قدر ازالْقَضآءِ الَّذی لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْ تَکْتُبَنی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِآن حکمی که بازگشت و تغییری در آن نیست که نامم را در زمره حاجیان خانه محترم کعبهاتالْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْبنویسی آنانکه حجّشان پذیرفته و سعیشان مورد تقدیر و گناهانشان آمرزیده وسَیِّئاتُهُمْ وَاَنْ تَجْعَلَ فیما تَقْضی وَتُقَدِّرُ اَنْ تُطیلَ عُمْری وَتُوَسِّعَبدیهایشان جبران شده است و در قضا و قدرت مقدر فرمائی که عمرم را طولانی کنی و روزیمفی رِزْقی وَتُؤَدِّیَ عَنّی اَمانَتی وَدَیْنی آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ اَللّهُمَرا فراخ و امانت و قرضم را بپردازی آمین ای پروردگار جهانیان خدایااجْعَلْ لی مِنْ اَمْری فَرَجاً وَمَخْرَجاً وَارْزُقْنی مِنْ حَیْثُ اَحْتَسِبُقرار ده در کارم گشایش و راهی و روزیم ده از آنجا که گمان دارموَمِنْ حَیْثُ لا اَحْتَسِبُ وَاحْرُسْنی مِنْ حَیْثُ اَحْتَرِسُ وَمِنْ حَیْثُ لاو از آنجا که گمان ندارم و محافظتم کن از آنجا که من خود را محافظت کنم و از آنجا که اَحْتَرِسُ وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَسَلِّمْ کَثیراً دویّم و فرمودهاند محافظت نکنم و درود فرست بر محمد و آل محمد و سلام فرست بسیار میخوانیاین تسبیحات را در هر روز ماه رمضان از اوّل تا به آخر و آن ده جزء است هر جزء آن مشتمل بر ده سُبْحانَ اللَّهِ (1) سُبْحانَ اللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ منزه است خدا آفریننده هر دم زنی منزه است خداالمُصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِصورت ده منزه است خدا آفریننده همه موجودات جُفت منزه است خدا مقرر کنندهالظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی سُبْحانَ اللَّهِتاریکیها و روشنی منزه است خدا شکافنده دانه و هسته منزه است خداخالِقِ کُلِّشَیءٍ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری وَما لا یُری سُبْحانَ اللَّهِآفریننده هر چیز منزه است خدا آفریننده آنچه دیده شود و آنچه دیده نشود منزه است خدامِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ سُبْحانَ اللَّهِ السَّمیعِ الَّذیبه مقدار کلمات نامنتهایش منزه است خدا پروردگار جهانیان منزه است خدای شنوایی که چیزیلَیْسَ شَیْءٌ اَسْمَعَ مِنْهُ یَسْمَعُ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ ما تَحْتَ سَبْعِ اَرَضینَشنواتر از او نیست میشنود از بالای عرش خود آنچه را در زیر هفت زمین استوَیَسْمَعُ ما فی ظُلُماتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَیَسْمَعُ الْأَنینَ وَالشَّکْویو میشنود آنچه را در تاریکیهای بیابان و دریا است و میشنود ناله و شکایت راوَیَسْمَعُ السِّرَّ وَاَخْفی وَیَسْمَعُ وَساوِسَ الصُّدُورِ وَلا یُصِمُّ سَمْعَهُو میشنود پنهان و پنهانتر از پنهان را و میشنود وسوسههای سینهها را و کر نکند شنوائیش راصَوْتٌ (2) سُبْحانَ اللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ الُمصَوِّرِصدایی (2) منزه است خدا آفریننده هر دم زنی منزه است خدای صورت بخشسُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِمنزه است خدا آفریننده همه موجودات جُفت منزه است خدا مقرر دارنده تاریکیها وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ کُلِّشَیءٍ و روشنی منزه است خدا شکافنده دانه و هسته منزه است خدا آفریننده هر چیزسُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری وَما لا یُری سُبْحانَ اللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِمنزه است خدا آفریننده آنچه دیده شود و آنچه دیده نشود منزه است خدا به مقدار کلمات نامنتهایشسُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ سُبْحانَ اللَّهِ الْبَصیرِ الَّذی لَیْسَ شَیءٌمنزه است خدا پروردگار جهانیان منزه است خدای بینائی که چیزی بیناتر از او نیستاَبْصَرَ مِنْهُ یُبْصِرُ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ ما تَحْتَ سَبْعِ اَرَضینَ وَیُبْصِرُ مامیبیند از بالای عرش خود آنچه در زیر هفت زمین است و میبیند آنچهفی ظُلُماتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ لا تُدْرِکُهُ الْأبْصارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَرا در تاریکیهای خشکی و دریا است دیدگان او را درک نکند ولی او درک کند دیدگان راوَهُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ لا تُغْشی بَصَرَهُ الظُّلْمَةُ وَلا یُسْتَتَرُ مِنْهُ بِسِتْرٍو او است دقیق و کاردان دیدهاش را تاریکی نپوشاند و بوسیله پرده چیزی از او مستور نماندوَلا یُواری مِنْهُ جِدارٌ وَلا یَغیبُ عَنْهُ بَرٌّ وَلا بَحْرٌ وَلا یَکِنُّ مِنْهُ جَبَلٌو دیوار چیزی را از او پنهان نکند و نادیده نماند ازد ید او هیچ خشکی و نه دریایی و هیچ کوهی نتواند مخفی کند از اوما فی اَصْلِهِ وَلا قَلْبٌ ما فیهِ وَلا جَنْبٌ ما فی قَلْبِهِ وَلا یَسْتَتِرُ مِنْهُآنچه را در ریشه و در زیر خود دارد و نه دلی آنچه را در خود دارد و نه پهلویی آنچه را در دل دارد و نتواند بپوشاند خود را از اوصَغیرٌ وَلا کَبیرٌ وَلا یَسْتَخْفی مِنْهُ صَغیرٌ لِصِغَرِهِ وَلا یَخْفی عَلَیْهِکوچکی و نه بزرگی، و پنهانی نتواند جست از او کوچکی بخاطر خردیش و مخفی نماند بر اوشَیءٌ فِی الْأَرْضِ وَلا فِی السَّمآءِ هُوَ الَّذی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحامِچیزی در زمین و نه در آسمان او است که صورت بندد شما را در رحمهاکَیْفَ یَشآءُ لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ (3) سُبْحانَ اللَّهِ بارِئِهر طور که خواهد معبودی جز او نیست که نیرومند و فرزانه است (3) منزه است خدا پدیدآرندهالنَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّهاهر دم زنی منزه است خدای صورت بخش منزه است خدا آفریننده همه موجودات جفت سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ منزه است خدا مقرر کننده تاریکیها و روشنی منزه است خدا شکافنده دانهوَالنَّوی سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ کُلِّشَیءٍ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری وَماو هسته منزه است خدا آفریننده هر چیز منزه است خدا آفریننده آنچه دیدنی و آنچهلا یُری سُبْحانَ اللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَنادیدنی است منزه است خدا به مقدار کلمات نامنتهایش منزه است خدا پروردگار جهانیانسُبْحانَ اللَّهِ الَّذی یُنْشِئُ السَّحابَ الثِّقالَ وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِمنزه است خدائی که بوجود آورد ابرهای سنگین را و تسبیح گوید رعد به حمد اووَالْمَلائِکَةُ مِنْ خیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّواعِقَ فَیُصیبُ بِها مَنْ یَشآءُو فرشتگان از بیم او و بفرستد صاعقهها را و دچار سازد بدان هر که را خواهدوَیُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَی رَحْمَتِهِ وَیُنَزِّلُ الْمآءَ مِنَ السَّمآءِو بادها را نویدی از پیشاپیش رحمت خود فرستد و آب باران را از آسمانبِکَلِمَتِهِ وَیُنْبِتُ النَّباتَ بِقُدْرَتِهِ وَیَسْقُطُ الْوَرَقُ بِعِلْمِهِ سُبْحانَ اللَّهِبوسیله امر خود فرو فرستد و گیاه را به قدرت کامله خویش برویاند و برگ درختان را بهعلم خود فروریزد منزه است خدائیالَّذی لا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَلا فِی السَّمآءِ وَلاکه پنهان نماند از او هموزن ذرهای در زمین و نه در آسمان و نهاَصْغَرُ مِنْ ذلِکَ وَلا اَکْبَرُ اِلاَّ فی کِتابٍ مُبینٍ (4) سُبْحانَ اللَّهِ بارِئِکوچکتر از آن و نه بزرگتر جز آنکه در دفتری روشن است (4) منزه است خدا پدید آرندهالنَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّهاهر دم زنی منزه است خدای صورت بخش منزه است خدا آفریننده همه موجودات جفتسُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِمنزه است خدا مقرر دارنده تاریکیها و روشنی منزه است خدا شکافنده دانهوَالنَّوی سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ کُلِّشَیءٍ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری وَماو هسته منزه است خدا آفریننده هر چیز منزه است خدا آفریننده هر چه دیدنی است و هر چه لا یُری سُبْحانَ اللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ نادیدنی است منزه است خدا به مقدار کلمات نامنتهایش منزه است خدا پروردگار جهانیانسُبْحانَ اللَّهِ الَّذی یَعْلَمُ ما تَحْمِلُ کُلُّ اُنْثی وَما تَغیْضُ الْأَرْحامُ وَمامنزه است خدائی که میداند آنچه بار دارد هر حیوان مادهای و آنچه در رحمها کم شود و آنچهتَزْدادُ وَکُلُّشَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ عالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ الْکَبیْرُ الْمُتَعالِبیفزاید و هر چیزی را نزد او اندازهای است دانای غیب و شهود و بزرگ و والاستسَوآءٌ مِنْکُمْ مَنْ اَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَنْ جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیْلِبرای او یکسان است هر که از شما سخن آهسته کند یا بلند کند و هر که به شبوَسارِبٌ بِالنَّهارِ لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْپنهان گردد و یا رهرو شود در روز برای خدا فرشتگانی پیاپی است از جلوی روی انسان و از پشت سرش که او رااَمْرِ اللَّهِ سُبْحانَ اللَّهِ الَّذی یُمیتُ الْأَحْیآءَ وَیُحْیِی الْمَوْتی وَیَعْلَمُ مابه فرمان خدا محافظت کنند منزه است خدائی که بمیراند زندگان را و زنده کند مردگان را و میداند آنچهتَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَیُقِرُّ فِی الْأَرْحامِ ما یَشآءُ اِلی اَجَلٍ مُسَمّیًرا زمین از ایشان بکاهد و مستقر کند در رحمها آنچه را خواهد تا مدتی معین(5) سُبْحانَ اللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ(5) منزه است خدا پدید آرنده هر دم زنی منزه است خدای صورت بخش منزه است خداخالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَآفریننده موجودات جفت همگی، منزه است خدا مقرر دارنده تاریکیها و روشنی منزه استاللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ کُلِّشَیءٍ سُبْحانَ اللَّهِخدا شکافنده دانه و هسته منزه است خدا آفریننده هر چیزی منزه استخالِقِ ما یُری وَما لا یُری سُبْحانَ اللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِخدا آفریننده هر چه دیدنی است و هر چه نادیدنی است منزه است خدا به مقدار کلماتش منزه است خدارَبِّ الْعالَمینَ سُبْحانَ اللَّهِ مالِکِ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشآءُپروردگار جهانیان منزه است خدا مالک پادشاهی، بدهی سلطنت را به هر که خواهی وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشآءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشآءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشآءُ بِیَدِکَ و بگیری آن را از هرکه خواهی و عزت بخشی هر که را خواهی و خوار کنی هر که را خواهی هر چه خیرالْخَیْرُ اِنَّکَ عَلی کُلِّشَیءٍ قَدیرٌ تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَتُولِجُ النَّهارَاست بدست تو است و تو بر هر چیز توانایی درآوری شب را در روز و درآوری روزفِی اللَّیْلِ تُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَتَرْزُقُرا در شب بیرون آوری زنده را از مرده و برون آوری مرده را از زنده و روزی دهیمَنْ تَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ (6) سُبْحانَ اللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِهر که را خواهی بیحساب (6) منزه است خدا آفریننده هر دم زنی منزه است خدایالْمُصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِصورت بخش منزه است خدا آفریننده موجودات جفت همگی منزه است خدا مقرر کنندهالظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی سُبْحانَ اللَّهِتاریکیها و روشنی منزه است خدا شکافنده دانه و هسته منزه است خداخالِقِ کُلِّشَیءٍ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری وَما لا یُری سُبْحانَ اللَّهِآفریننده هر چیز منزه است خدا آفریننده هر دیدنی و نادیدنی منزه است خدامِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ سُبْحانَ اللَّهِ الَّذی عِنْدَهُبه مقدار کلمات نامنتهایش منزه است خدا پروردگار جهانیانمنزه است خدائی که نزد او استمَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها اِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَما تَسْقُطُکلیدهای غیب و نمیداند آنها را جز او و میداند هر چه در خشکی و دریا است و نیفتدمِنْ وَرَقَةٍ اِلاَّ یَعْلَمُها وَلا حَبَّةٍ فی ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَلا رَطْبٍ وَلابرگی از درخت جز آنکه بداند آنرا و نیست دانهای در تاریکیهای زمین و نه تر و نهیابِسٍ اِلاَّ فی کِتابٍ مُبینٍ (7) سُبْحانَ اللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَخشکی جز اینکه در نامهای روشن است (7) منزه است خدا پدید آرنده هر دم زنی منزه استاللَّهِ الْمُصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِخدای صورت بخش منزه است خدا آفریننده هر موجود جفت همگی منزه است خدا مقرر دارنده الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوی سُبْحانَ اللَّهِ تاریکیها و روشنی منزه است خدا شکافنده دانه و هسته منزه است خداخالِقِ کُلِّشَیءٍ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری وَما لا یُری سُبْحانَ اللَّهِآفریننده هر چیز منزه است خدا آفریننده هر دیدنی و هر نادیدنی منزه است خدامِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ سُبْحانَ اللَّهِ الَّذی لابه مقدار کلمات نامتناهیش منزه است خدا پروردگار جهانیان منزه است خدائی کهیُحْصی مِدْحَتَهُ الْقآئِلُونَ وَلا یَجْزی بِالائِهِ الشَّاکِرُونَ الْعابِدُونَشماره نتوانند کرد مدحش را گویندگان و پاداش ندهند نعمتهایش را سپاسگزاران پرستش کنندهوَهُوَ کَما قالَ وَفَوْقَ ما نَقُولُ وَاللَّهُ سُبْحانَهُ کَما اَثْنی عَلی نَفْسِهِ وَلاو او چنانست که گفته و برتر از آنست که ما گوئیم و خدای سبحان چنان است که خودش خویشتن را ستوده ویُحیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ اِلاَّ بِما شآءَوَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِرسائی ندارند به چیزی از دانشش جز بدانچه خود او خواهد قلمرو او آسمانهاوَالْأَرْضَ وَلا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ (8) سُبْحانَ اللَّهِو زمین را فراگرفته و سنگینی نمیکند بر او نگهداشتن آن دو و او والا و بزرگ است (8) منزه است خدابارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّهاپدیدآرنده هر دم زنی منزه است خدای صورت بخش منزه است خدا آفریننده هر جفت همگیسُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِمنزه است خدا مقرر دارنده تاریکیها و روشنی منزه است خدا شکافنده دانهوَالنَّوی سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ کُلِّشَیءٍ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری وَماو هسته منزه است خدا آفریننده هر چیز منزه است خدا آفریننده هر دیدنی و هرلا یُری سُبْحانَ اللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَنادیدنی منزه است خدا به مقدار کلماتش منزه است خدا پروردگار جهانیانسُبْحانَ اللَّهِ الَّذی یَعْلَمُ ما یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَما یَخْرُجُ مِنْها وَمامنزه است آن خدائی که میداند آنچه فرو رود در زمین و آنچه بیرون آید از آن و آنچه یَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ وَما یَعْرُجُ فیها وَلا یَشْغَلُهُ ما یَلِجُ فِی الْأَرْضِ فرو ریزد از آسمان و آنچه بالا رود در آن و سرگرمش نکند آنچه فرو رود در زمینوَمایَخْرُجُ مِنْها عَمَّا یَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ وَما یَعْرُجُ فیها وَلا یَشْغَلُهُ ماو آنچه بیرون آید از آن از آنچه فرود آید از آسمان و آنچه بالا رود در آن و سرگرمش نکند آنچهیَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ وَما یَعْرُجُ فیها عَمَّا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَما یَخْرُجُفرود آید از آسمان و آنچه بالا رود در آن از آنچه فرو رود در زمین و آنچه بیرون آید از آنمِنْها وَلا یَشْغَلُهُ عِلْمُ شَیْءٍ عَنْ عِلْمِ شَیْءٍ وَلا یَشْغَلُهُ خَلْقُ شَیْءٍ عَنْو سرگرمش نکند علم به چیزی از علم به چیز دیگر و سرگرمش نکند آفریدن چیزی ازخَلْقِ شَیْءٍ وَلا حِفْظُ شَیْءٍ عَنْ حِفْظِ شَیْءٍ وَلا یُساویهِ شَیْءٌ وَلاآفریدن چیز دیگر و نه نگهداری چیزی از نگهداری چیز دیگر و چیزی با او مساوی نیست و چیزییَعْدِلُهُ شَیْءٌ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ (9) سُبْحانَ اللَّهِمعادل او نیست و چیزی مانند او نیست و او شنوا و بینا است (9) منزه است خدابارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّهاپدید آرنده هر دم زن منزه است خدای صورت بخش منزه است خدا آفریننده هر موجود جفتسُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِمنزه است خدا مقرّر دارنده تاریکیها و روشنی منزه است خدا شکافنده دانهوَالنَّوی سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ کُلِّشَیءٍ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری وَماو هسته منزه است خدا آفریننده هر چیز منزه است خدا آفریننده هر دیدنی و هرلا یُری سُبْحانَ اللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَنادیدنی منزه است خدا به مقدار کلمات نامتناهیش منزه است خدا پروردگار جهانیانسُبْحانَ اللَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلاًمنزه است خدا خالق آسمانها و زمین آنکه فرشتگان را فرستادگانی مقرر فرموداُولی اَجْنِحَةٍ مَثْنی وَثُلاثَ وَرُباعَ یَزیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشآءُ اِنَّ اللَّهَکه آنها دارای بالهایند دوتا دوتا و سه تا سهتا و چهارتا چهارتا و بیفزاید در خلقت هر چه بخواهد و براستی خدا عَلیکُلِّشَیْءٍ قَدیرٌ ما یَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِکَ لَها وَما بر هر چیز توانا است هر رحمتی را که خدا گشاید کسی بستن آن نتواند و هر چه رایُمْسِکْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ (10) سُبْحانَخدا بندد پس از او کسی آنرا نگشاید و او است نیرومند فرزانه (10) منزه است اللَّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللَّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ الْأَزْواجِخدا آفریننده هر دم زن منزه است خدای صورت بخش منزه است خدا آفریننده هر موجود جفتکُلِّها سُبْحانَ اللَّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللَّهِ فالِقِ الْحَبِهمگی منزه است خدا مقرر دارنده تاریکیها و روشنی منزه است خدا شکافنده دانهوَالنَّوی سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ کُلِّشَیءٍ سُبْحانَ اللَّهِ خالِقِ ما یُری وَماو هسته منزه است خدا آفریننده هر چیز منزه است خدا آفریننده دیدنیها ولا یُری سُبْحانَ اللَّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَنادیدنیها منزه است خدا به مقدار کلمات نامنتهایش منزه است خدا پروردگار جهانیانسُبْحانَ اللَّهِ الَّذی یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَما فِی الْأَرْضِ ما یَکوُنُمنزه است خدائی که میداند آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است، نباشدمِنْ نَجْوی ثَلاثَةٍ اِلاَّ هُوَ رابِعُهُمْ وَلا خَمْسَةٍ اِلاَّ هُوَ سادِسُهُمْ وَلاگفتگوی سرّی و رازگوئی سه نفری جز اینکه او چهارمین آنها است و نه پنجنفری جز اینکه او ششمین آنها است و نهاَدْنی مِنْ ذلِکَ وَلا اَکْثَرَ اِلاَّ هُوَ مَعَهُمْ اَیْنَما کانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُواکمتر از این و نه بیشتر از این جز اینکه او با آنها است هر کجا که باشند سپس آگاهشان کندیَوْمَ الْقِیامَةِ اِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ سیّم ونیز فرمودهاندمیخوانی این صلواتدر روز قیامت بدانچه کردهاند براستی خدا بهر چیز دانا است را در هر روز ماه رمضان اِنَّ اللَّهَ وَمَلائِکَتَةُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا اَیُّهَا الَّذینَ همانا خدا و فرشتگانش درود فرستند بر پیامبر ای کسانیکهآمَنُوا صَلّوُا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلیماً لَبَّیْکَ یا رَبِّ وَسَعْدَیْکَایمان آوردهاید شما هم درود فرستید بر او و سلام کنید سلام کامل، پروردگارا من هم دستورت را اجابت کردم و پیدرپی وَسُبْحانَکَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَبارِکَ عَلی مُحَمَّدٍ از تو سعادت میخواهم و منزهی تو خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و برکت ده بر محمدوَآلِ مُحَمَّدٍ کَما صَلَّیْتَ وَبارَکْتَ عَلی اِبْراهیمَ وَآلِ اِبْراهیمَ اِنَّکَو آل محمد چنانچه درود فرستادی و برکت دادی بر ابراهیم و آل ابراهیم براستیحَمیدٌ مَجیدٌ اَللّهُمَّ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ کَما رَحِمْتَ اِبْراهیمَتو ستوده و بزرگواری خدایا مهرورز بر محمد و آل محمد چنانچه مهر ورزیدی بر ابراهیموآلَ اِبْراهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ اَللّهُمَّ سَلِّمْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍو آل ابراهیم براستی تو ستوده و بزرگواری خدایا تحیت و سلام فرست بر محمد و آل محمدکَما سَلَّمْتَ عَلی نُوحٍ فِی الْعالَمینَ اَللّهُمَّ امْنُنْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِچنانچه تحیت فرستادی بر حضرت نوح در میان جهانیان خدایا نعمت بخش بر محمد و آلمُحَمَّدٍ کَما مَنَنْتَ عَلیمُوسی وَهرُونَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِمحمد چنانچه نعمت بخشیدی بر موسی و هارون خدایا درود فرست بر محمد و آلمُحَمَّدٍ کَما شَرَّفْتَنا بِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ کَمامحمد چنانچه ما را بدو شرافت دادی خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد چنانچه ما راهَدَیْتَنا بِهِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداًبدو راهنمایی کردی خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و به مقام ستودهای برانگیزانشیَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلوُنَ وَالْأخِرُونَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ السَّلامُ کُلَّما طَلَعَتْکه اولین و آخرین بر او غبطه خورند، بر محمد و آلش سلام باد هر زمان که برآیدشَمْسٌ اَوْ غَرَبَتْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ السَّلامُ کُلَّما طَرَفَتْ عَیْنٌ اَوْخورشید یا غروب کند بر محمد و آلش سلام باد هر زمان که پلک چشمی بهم خورد یابَرَقَتْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ السَّلامُ کُلَّما ذُکِرَ السَّلامُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِبرقی زند، بر محمد و آلش سلام باد هر زمان که ذکر سلامی شود، بر محمد و آلش سلام بادالسَّلامُ کُلَّما سَبَّحَ اللَّهَ مَلَکٌ اَوْ قَدَّسَهُ السَّلامُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِیهر زمان که تسبیح خدا کند فرشتهای یا تقدیسش کند سلام بر محمد و آلش در میان الْأَوَّلینَ وَالسَّلامُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِی الْأخِرینَ وَالسَّلامُ عَلی اولین و سلام بر محمد و آلش در آخرین و سلام برمُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِی الدُّنْیا وَالأخِرَةِ اَللّهُمَّ رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرامِ وَرَبَمحمد و آلش در دنیا و آخرت خدایا ای پروردگار شهر محترم مکه و پروردگارالرُّکْنِ وَالْمَقامِ وَرَبَّ الْحِلِّ وَالْحَرامِ اَبْلِغْ مُحَمَّداً نَبیَّکَ عَنَّا السَّلامَرکن و مقام و پروردگار حل و حرم از ما به محمد پیامبرت سلام برساناَللّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً مِنَ الْبَهآءِ وَالنَّضْرَةِ وَالسُّرُورِ وَالْکَرامَةِخدایا عطا کن به محمد از جلوه و درخشندگی و شادی و بزرگواری و خوشحالیوَالْغِبْطَةِ وَالْوَسیلَةِ وَالْمَنْزِلَةِ وَالْمَقامِ وَالشَّرَفِ وَالرِّفْعَةِ وَالشَّفاعَةِو وسیله و منزلت و مقام و شرافت و بلندی مقام و شفاعتعِنْدَکَ یَوْمَ الْقِیامَةِ اَفْضَلَ ما تُعْطی اَحَداً مِنْ خَلْقِکَ وَاَعْطِ مُحَمَّداًنزد تو در روز رستاخیز بهترین چیزی را که عطا کنی به یکی از خلق خود و عطا کن به محمدفَوْقَ ما تُعْطِی الْخَلائِقَ مِنَ الْخَیْرِ اَضْعافاً کَثیرَةً لا یُحْصیها غَیْرُکَبالاترین خیری را که به خلایق عطا میکنی به چندین برابر که شمارهاش نتواند کسی جز تواَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَطْیَبَ وَاَطْهَرَ وَاَزْکی وَاَنْمیخدایا درود فرست بر محمد و آل محمد پاکترین و پاکیزهترین و نیکوترین و فزایندهترینوَاَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلی اَحَدٍ مِنَ الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ وَعَلی اَحَدٍ مِنْو بهترین درودی که بر یکی از اولین و آخرین و بطور کلی بر یکی ازخَلْقِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی عَلیٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَخلق خود فرستی ای مهربانترین مهربانان خدایا درود فرست بر علیعلیه السلام امیرمؤمنانوَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ شَرِکَو دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر آنکس که در ریختنفی دَمِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ بِنْتِ نَبیِّکَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَآلِهِخونش شرکت کرد خدایا درود فرست بر فاطمه دختر پیامبرت محمد بر او و آلش السَّلامُ وَالْعَنْ مَنْ آذی نَبِیَّکَ فیها اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیَ الْحَسَنِ سلام باد و لعنت کن کسی که پیامبرت را در مورد دخترش آزرده کرد خدایا درود فرست بر حسنوَالْحُسَیْنِ اِمامَیِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُما وَعادِ مَنْ عاداهُماو حسین دو پیشوای مسلمانان و دوست بدار هر که دوستشان داردو دشمن دار هر که دشمنشان داردوَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ شَرِکَ فی دِمائِهِما اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیو دو چندان کن عذابت را برهرکس که در ریختن خونشان شرکت کرد خدایا درود فرست برعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُعلی بن الحسین پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش داردوَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ ظَلَمَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍو دو چندان کن عذابت را بر هر که به او ستم کرد خدایا درود فرست بر محمد بن علیاِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَپیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت راعَلی مَنْ ظَلَمَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ اِمامِ الْمُسْلِمینَبر هر که بدو ستم کرد خدایا درود فرست بر جعفر بن محمد پیشوای مسلمانانوَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ ظَلَمَهُو دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر هر که به او ستم کرداَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُخدایا درود فرست بر موسی بن جعفر پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش داردوَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ شَرِکَ فی دَمِهِ اَللّهُمَو دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر هر کس که در ریختن خونش شرکت کرد خدایاصَلِّ عَلی عَلِیِّ بْنِ مُوسی اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْدرود فرست بر علی بن موسی پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دارعاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ شَرِکَ فی دَمِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیهر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر هر کس که در ریختن خونش شرکت کرد خدایا درود فرست بر مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ محمد بن علی پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش داردوَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ ظَلَمَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍو دو چندان کن عذابت را بر هر کس که بدو ستم کرد خدایا درود فرست بر علی بن محمداِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَپیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت راعَلی مَنْ ظَلَمَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ اِمامِ الْمُسْلِمینَبر هر کس که بدو ستم کرد خدایا درود فرست بر حسن بن علی پیشوای مسلمانانوَوالِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَضاعِفِ الْعَذابَ عَلی مَنْ ظَلَمَهُو دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و دو چندان کن عذابت را بر هر کس که بدو ستم کردهاَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ اِمامِ الْمُسْلِمینَ وَوالِ مَنْ والاهُخدایا درود فرست بر یادگار پس از او پیشوای مسلمانان و دوست دار هر که دوستش داردوَعادِ مَنْ عاداهُ وَعَجِّلْ فَرَجَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْقاسِمِ وَالطَّاهِرِو دشمن دار هر که دشمنش دارد و در فرجش شتاب فرما خدایا درود فرست بر قاسم و طاهراِبْنَیْ نَبِیِّکَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی رُقَیَّةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَالْعَنْ مَنْ آذی نَبِیَّکَپسران پیامبرت خدایا درود فرست بر رقیه دختر پیامبرت و لعنت کن بر آن کس که پیامبرت را در مورد اوفیها اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی اُمِّ کُلْثُومَ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَالْعَنْ مَنْ آذی نَبِیَّکَ فیهاآزرد خدایا درود فرست بر ام کلثوم دختر پیامبرت و لعنت کن کسی را که پیامبرت را در مورد او آزرداَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی ذُرِّیَّةِ نَبِیِّکَ اَللّهُمَّ اخْلُفْ نَبِیَّکَ فی اَهْلِ بَیْتِهِخدایا درود فرست بر فرزندان پیغمبرت خدایا بجای پیامبرت سرپرستی خاندانش را به عهده گیراَللّهُمَّ مَکِّنْ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنْ عَدَدِهِمْ وَمَدَدِهِمْخدایا پابرجا کن حکومتشان را در زمین خدایا ما را در زمره عدّه و کمککاران و یارانوَاَنْصارِهِمْ عَلیَ الْحَقِّ فِی السِّرِّ وَالْعَلانِیَةِ اَللّهُمَّ اطْلُبْ بِذَحْلِهِمْآنها برحق قرارمان ده چه در پنهانی و چه آشکارا خدایا بِسِتان انتقام وَوِتْرِهِمْ وَدِمآئِهِمْ وَکُفَّ عَنَّا وَعَنْهُمْ وَعَنْ کُلِّ مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ بَاْسَ و قصاص و خونشان را و باز دار از ما و از ایشان و از هر مرد مؤمن و زن با ایمانی شرکُلِّ باغٍ وَطاغٍ وَکُلِّ دآبَّةٍ اَنْتَ آخِذٌ بِناصِیَتِها اِنَّکَ اَشَدُّ بَاْساً وَاَشَدُّهر ستمگر و سرکش و هر جانوری را که مهارش بدست تو است زیرا تو در سختگیری از همه سختتر ومجازات عقوبتتتَنْکیلاً سید بن طاوس فرموده و میگوئی یا عُدَّتی فی کُرْبَتی وَیا صاحِبیاز همه شدیدتر است ای ذخیرهام در حال غمزدگی و ای همدممفی شِدَّتی وَیا وَلِیّی فی نِعْمَتی وَیا غایَتی فی رَغْبَتی اَنْتَ السَّاتِرُدر سختی و ای سرپرستم در نعمت و ای منتهای شوق و رغبت من توئی پوشانندهعَوْرَتی وَالْمُؤْمِنُ رَوْعَتی وَالْمُقیلُ عَثْرَتی فَاغْفِرْ لی خَطیئَتی یازشتیم و امانبخش ترس و بیمم و نادیدهگیر لغزشم بیامرز خطای مرا ایاَرْحَمَ الرَّاحِمینَ و میگوئی اَللّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ لِهَمٍّ لا یُفَرِّجُهُ غَیْرُکَمهربانترین مهربانان خدایا تو را بخوانم در مورد اندوهی که برطرفش نکند کسی جز تووَلِرَحْمَةٍ لا تُنالُ اِلاَّ بِکَ وَلِکَرْبٍ لا یَکْشِفُهُ اِلاَّ اَنْتَ وَلِرَغْبَةٍ لا تُبْلَغُو در مورد رحمتی که نرسد جز بوسیله تو و برای گرفتگی که برطرفش نکند جز تو و در مورد شوقی که بدان نتوان رسیداِلّا بِکَ وَلِحاجَةٍ لا یَقْضیها اِلاَّ اَنْتَ اَللّهُمَّ فَکَما کانَ مِنْ شَاْنِکَ ماجز به توفیق تو و در مورد حاجتی که کسی آن را برنیاورد جز تو خدایا همچنانکه شأن تو بود که به مناَذِنْتَ لی بِهِ مِنْ مَسْئَلَتِکَ وَرَحِمْتَنی بِهِ مِنْ ذِکْرِکَ فَلْیَکُنْ مِنْ شَاْنِکَاجازه فرمودی از تو درخواست کنم و بوسیله یادآوریت به من مهر ورزیدی پس ای آقای من از شأن توسَیِّدِی الْإِجابَةُ لی فیما دَعَوْتُکَ وَعَوآئِدُ الْإِفْضالِ فیما رَجَوْتُکَباید چنین باشد که در آنچه تو را خواندم اجابتم فرمائی و در آنچه امید به تو دارم عایدات فزون بخشی باشدوَالنَّجاةُ مِمَّا فَزِعْتُ اِلَیْکَ فیهِ فَاِنْ لَمْ اَکُنْ اَهْلاً اَنْ اَبْلُغَ رَحْمَتَکَ فَاِنَو نجاتم دهی از آنچه دربارهاش به تو پناه آوردم و اگر من شایستگی ندارم که به رحمت ورَحْمَتَکَ اَهْلٌ اَنْ تَبْلُغَنی وَتَسَعَنی وَاِنْ لَمْ اَکُنْ لِلْإِجابَةِ اَهْلاً فَاَنْتَمهر تو برسم مسلماً رحمت تو شایسته است که به من برسد و مرا فراگیرد و اگر من شایستگی اجابت دعا را ندارم اَهْلُ الْفَضْلِ وَرَحْمَتُکَ وَسِعَتْ کُلَّشَیْءٍ فَلْتَسَعْنی رَحْمَتُکَ یا اِلهی ولی تو اهل فضلی و رحمتت همه چیز را شامل گردد پس باید مرا هم شامل شود ای خدای منیا کَریمُ اَسْئَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِای خدای کریم از تو خواهم به حق ذات بزرگوارت که درود فرستی بر محمد و خاندانشوَاَنْ تُفَرِّجَ هَمّی وَتَکْشِفَ کَرْبی وَغَمّی وَتَرْحَمَنی بِرَحْمَتِکَو اینکه اندوه دلم را بگشائی و گرفتاری و غصهام را برطرف کنی و به رحمت خود به من رحم کنیوَتَرْزُقَنی مِنْ فَضْلِکَ اِنَّکَ سَمیعُالدُّعآءِ قَریبٌ مُجیبٌ چهارم ونیزشیخو از فضل خود روزیم گردانی که براستی تو شنوای دعائی و نزدیک و پاسخ دهنده هستی و سیّد فرمودهاند در هر روز بخوان اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ فَضْلِکَ بِاَفْضَلِهِ وَکُلُّ خدایا از تو خواهم از فضلت از برترین آن و همهفَضْلِکَ فاضِلٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِفَضْلِکَ کُلِّه اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْفضل تو برتر است خدایا از تو خواهم به حق فضل تو همگی خدایا از تو خواهم ازرِزْقِکَ بِاَعَمِّهِ وَکُلُّ رِزْقِکَ عآمٌّ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِرِزْقِکَ کُلِّهِروزیت از عمومیترین آنها (که شامل همه میشود) گرچه تمام روزی تو عمومی است خدایا از تو خواهم به همه اقسام روزیتاَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ عَطآئِکَ بِاَهْنَأِهِ وَکُلُّ عَطآئِکَ هَنیءٌ اَللّهُمَخدایا از تو خواهم از عطایت از گواراترین عطاها با اینکه همه انواع عطای تو گوارا است خدایااِنّی اَسْئَلُکَ بِعَطآئِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ خَیْرِکَ بِاَعْجَلِهِ وَکُلُاز تو خواهم به همه اقسام عطای تو خدایا از تو خواهم از خیر و نیکیت به زود رسترین آنها در صورتیکه تمامخَیْرِکَ عاجِلٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِخَیْرِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْنیکیهایت زودرس است خدایا از تو خواهم به همه انواع نیکیت خدایا از تو خواهماِحْسانِکَ بِاَحْسَنِهِ وَکُلُّ اِحْسانِکَ حَسَنٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَبهترین احسانت و همه احسان تو نیکو است خدایا از تو خواهمبِاِحْسانِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِما تُجیبُنی بِهِ حینَ اَسْئَلُکَتمام انواع احسانت را خدایا از تو خواهم بدانچه اجابتم کنی هنگامی که از تو خواهم فَاَجِبْنی یا اَللَّهُ وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُرْتَضی پس اجابتم کن ای خدا و درود فرست بر محمد بنده پسندیدهاتوَرسُولِکَ الْمُصْطَفی وَاَمینِکَ وَنَجِیِّکَ دُونَ خَلْقِکَ وَنَجیبِکَ مِنْو فرستاده برگزیدهات و امین بر وحیت و محرم رازت از میان خلق و نیک گوهرت ازعِبادِکَ وَنَبِیِّکَ بِالصِّدْقِ وَحَبیبِکَ وَصَلِّ عَلی رَسُولِکَ وَخِیَرَتِکَ مِنَبندگان تو و پیامبرت براستی و دوستت و دورد فرست بر رسول و برگزیدهات ازالْعالَمینَ الْبَشیرِ النَّذیرِ السِّراجِ الْمُنیرِ وَعلی اَهْلِ بَیْتِهِ الْأَبْرارِجهانیان نوید دهنده و ترساننده آن چراغ تابناک و بر خاندان نیکوالطَّاهِرینَ وَعَلی مَلائِکَتِکَ الَّذینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَحَجَبْتَهُمْو پاکیزهاش و بر فرشتگانت که خالص گرداندی آنها را برای خویش و آنها را از خلق خود مستورعَنْ خَلْقِکَ وَعَلی اَنْبِیآئِکَ الَّذینَ یُنْبِئُونَ عَنْکَ بِالصِّدْقِ وَعَلیداشتی و بر پیامبرانت که از تو براستی خبر دهند و بررُسُلِکَ الَّذینَ خَصَصْتَهُمْ بِوَحْیِکَ وَفَضَّلْتَهُمْ عَلَی الْعالَمینَرسولانت که به وحی خویش مخصوصشان داشتی و بوسیله رسالتهای خویش بر جهانیان برتریشانبِرِسالاتِکَ وَعَلی عِبادِکَ الصَّالِحینَ الَّذینَ اَدْخَلْتَهُمْ فی رَحْمَتِکَدادی و بر بندگان شایستهات که داخلشان کردی در رحمتت آنالْأَئِمَّةِ الْمُهْتَدینَ الرَّاشِدینَ وَاَوْلِیآئِکَ الْمُطَهَّرینَ وَعَلی جَبْرَئیلَپیشوایان راهنمائی شده و رهبر و دوستان پاکیزهات و بر جبرئیلوَمیکآئیلَ وَاِسْرافیلَ وَمَلَکِ الْمَوْتِ وَعَلیرِضْوانَ خازِنِ الْجِنانِو میکائل و اسرافیل و فرشته مرگ و بر «رضوان» خزینهدار بهشتوَعَلی مالِکٍ خازِنِ النَّارِ وَرُوحِ الْقُدُسِ وَالرُّوحِ الْأَمینِ وَحَمَلَةِو بر «مالک» خزینهدار دوزخ و روحالقدس و روحالامین و حاملینعَرْشِکَ الْمُقَرَّبینَ وَعَلی الْمَلَکَیْنِ الْحافِظَیْنِ عَلَیَّ بِالصَّلاةِ الَّتیمقرب عرش تو و بر دو فرشته نگهبان من درودی که تُحِبُّ اَنْ یُصَلِّیَ بِها عَلَیْهِمْ اَهْلُ السَّماواتِ وَاَهْلُ الْأَرَضینَ صَلوةً دوست داری که درود فرستند بدان آسمانیان و زمینیان بر ایشان درودیطَیِّبَةً کَثیرةً مُبارَکَةً زاکِیَةً نامِیَةً ظاهِرَةً باطِنَةً شَریفَةً فاضِلَةً تُبَیِّنُپاک و بسیار و مبارک و پاکیزه و فزاینده و آشکار و پنهان و شریف و برتری که آشکار سازیبِها فَضْلَهُمْ عَلَی الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ اَللّهُمَّ وَاَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسیلَةَبدان درود برتری ایشان را بر اولین و آخرین خدایا و عطا کن به محمد وسیلهوَالشَّرَفَ وَالْفَضیلَةَ وَاجْزِهِ خَیْرَ ما جَزَیْتَ نَبِیّاً عَنْ اُمَّتِهِ اَللّهُمَو شرف و فضیلت را و پاداشش بده به بهتر چیزی که پاداش دهی پیمبری را از امتش خدایاوَاَعْطِ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ مَعَ کُلِّ زُلْفَةٍ زُلْفَةً وَمَعَ کُلِو عطا کن به محمد صلی الله علیه و آله با هر مقام و رتبهای مقام و رتبهای دیگر و با هروَسیلَةٍ وَسیلَةً وَمَعَ کُلِّ فَضیلَةٍ فَضیلَةً وَمَعَ کُلِّ شَرَفٍ شَرَفاً تُعْطیوسیلهای وسیلهای دیگر و با هر فضیلتی فضیلتی دیگر و با هر شرافتی شرافتی دیگر بدهیمُحَمَّداً وَ الَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ اَفْضَلَ ما اَعْطَیْتَ اَحَداً مِنَ الْأَوَّلینَبه محمد و آلش در روز قیامت بهترین چیزی که عطا کنی به احدی از اولینوَالْأخِرینَ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَدْنَیو آخرین خدایا و قرار ده محمد صلی الله علیه و آله را نزدیکترینالْمُرْسَلینَ مِنْکَ مَجْلِساً وَاَفْسَحَهُمْ فِی الْجَنَّةِ عِنْدَکَ مَنْزِلاً وَاَقْرَبَهُمْرسولان بخود در مجلس و منزلش را در بهشت وسیعترین منازل در پیش خود گردان و نزدیکتریناِلَیْکَ وَسیلَةً وَاجْعَلْهُ اَوَّلَ شافِعٍ وَاَوَّلَ مُشَفَّعٍ وَاَوَّلَ قآئِلٍ وَاَنْجَحَافراد از نظر وسیله در نزد خود و قرارش ده نخستین شفیع و هم نخستین کسی که شفاعتش پذیرفته است و نخستینسائِلٍ وَابْعَثْهُ الْمَقامَ الْمَحْمُودَ الَّذی یَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْأخِرُونَگوینده و حاجترواترین خواهنده و برانگیزش به مقامی شایسته که غبطه برند به او اولین و آخرینیا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ وَاَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْای مهربانترین مهربانان و از تو خواهم که درود فرستی بر محمد و آل محمد و اینکه تَسْمَعَ صَوْتی وَتُجیبَ دَعْوَتی وَتَجاوَزَ عَنْ خَطیئَتی وَتَصْفَحَ عَنْ صدایم بشنوی و دعایم را اجابت کنی و از خطایم بگذری و از ستمم چشمپوشیظُلْمی وَتُنْجِحَ طَلِبَتی وَتَقْضِیَ حاجَتی وَتُنْجِزَ لی ما وَعَدْتَنیکنی و حاجت روایم کنی و خواستهام بدهی و بدانچه وعدهام کردهای وفا کنیوَتُقیلَ عَثْرَتی وَتَغْفِرَ ذُنُوبی وَتَعْفُوَ عَنْ جُرْمی وَتُقْبِلَ عَلَیَو لغزشم را نادیده گیری و گناهم را بیامرزی و از جرمم بگذری و به من رو کنیوَلاتُعْرِضَ عَنّی وَتَرْحَمَنی وَلا تُعَذِّبَنی وَتُعافِیَنی وَلا تَبْتَلِیَنیو رو از من نگردانی و به من رحم کنی و عذابم نکنی و تندرستم کنی و مبتلایم نسازیوَتَرْزُقَنی مِنَ الرِّزْقِ اَطْیَبَهُ وَاَوْسَعَهُ وَلا تَحْرِمَنی یا رَبِّ وَاقْضِو روزیم ده از پاکترین و فراخترین روزیها و محرومم نکنی ای پروردگار و قرضمعَنّی دَیْنی وَضَعْ عَنّی وِزْری وَلا تُحَمِّلْنی ما لا طاقَةَ لی بِهِرا اداء کنی و بار گناهم را از دوشم برداری و باری بر دوشم ننهی که طاقتش را ندارمیامَوْلایَ وَاَدْخِلْنی فی کُلِّ خَیْرٍ اَدْخَلْتَ فیهِ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍای سرور من و داخل گردانی مرا در هر خیری که داخل کردی در آن محمد و آل محمد راوَاَخْرِجْنی مِنْ کُلِّ سُوءٍ اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَو بیرونم آوری از هر بدی (و شری) که برون آوردی از آن محمد و آل محمد را که درودهای توعَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ وَالسَّلامُ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ پس سهبر او و بر ایشان باد و سلام بر او و بر ایشان و رحمت خدا و برکاتش مرتبه بگو: اَللّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنی فَاسْتَجِبْ لی کَما وَعَدْتَنی خدایا تو را خوانم چنانکه دستورم دادی پس به اجابت رسان دعایم را چنانچه وعدهام فرمودیپس بگو: اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ قَلیلاً مِنْ کَثیرٍ مَعَ حاجَةٍ بی اِلَیْهِ عَظیمَةٍ خدایا از تو خواهم اندکی از بسیار با نیاز بس بزرگی که من بدان دارموَغِناکَ عَنْهُ قَدیمٌ وَهُوَ عِنْدی کَثیرٌ وَهُوَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسیرٌ فَامْنُنْولی تو از قدیم بینیاز بدان بودهای و آن حاجت پیش من بسیار ولی برای تو سهل و آسان است پس عَلَیَّ بِهِ اِنَّکَ عَلی کُلِّشَیْءٍ قَدیرٌ امینَ رَبَّ الْعالَمینَ پنجم خواندن این بر من بدان حاجت منت نه که تو بر هر چیز توانایی اجابت کن ای پروردگار جهانیان دعا است: اَللّهُمَّ اِنِّی اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنی فَاسْتَجِبْ لی کَما وَعَدْتَنی خدایا تو را خوانم چنانچه دستورم دادی پس دعایم را به اجابت رسان چنانچه وعدهام کردی وچون طولانی است بجهت اختصار آنرا ذکر نکردیم هر که طالب است به اقبال یا زادالمعاد رجوعکند ششم شیخ مفید درکتاب مُقنعه روایتکرده از ثِقِه جلیل علیّ بن مهزیار از حضرت امام محمّد تقیعلیه السلام که مستحب است آنکه بسیار بگوئی در هر وقت از شب و روز ماه رمضان
از اوّل ماه تا آخر یا ذَاالَّذی کانَ قَبْلَ کُلِّشَیْءٍ ثُمَّ خَلَقَ کُلَّشَیْءٍ ثُمَّ یَبْقی ای که بودهای پیش از هر چیز و آفرید هر چیز را و سپس تنها او باقی ماندوَیَفْنی کُلُّشَیْءٍ یا ذَا الَّذی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیءٌ وَیا ذَاالَّذی لَیْسَ فِیو هر چه هست فانی شود ای که نیست مانندش چیزی ای که معبودی جز او درالسَّماواتِ الْعُلی وَلا فِی الْأَرَضینَ السُفْلی وَلا فَوقَهُنَّ وَلا تَحْتَهُنَآسمانهای بالا و نه در زمینهای پائین و نه فوق آنها و نه زیر آنهاوَلا بَیْنَهُنَّ اِلهٌ یُعْبَدُ غَیْرُهُ لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً لا یَقْوی عَلی اِحْصآئِهِو نه در مابین آنها نیست خاص تو است ستایش آن ستایشی که توانائی ندارد بر شمارهاشاِلاّ اَنْتَ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمِّدٍ صَلوةً لا یَقْوی عَلیکسی جز تو درود فرست بر محمد و آل محمد درودی که توانائی نداشته باشد براِحْصآئِها اِلّااَنْتَ هفتم شیخ کفعمی در بلدالأمین ومصباح از اختیار سیّدبنباقی نقلشمارهاش کسی جز تو کرده که هر که بخواند این دعا را در هر روز ماه رمضان بیامرزد حقّ تعالی گناهان چهل ساله او را: اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذی اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ خدایا ای پروردگار ماه رمضانی که فرود آوردی در آن قرآن را و واجب کردی عَلی عِبادِکَ فیهِ الصِّیامَ ارْزُقْنی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ فی هذَا الْعامِ بر بندگانت در این ماه روزه را روزی من کن حج خانه محترمت (کعبه) را در این سالوَفی کُلِّ عامٍ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُها غَیْرُکَ یاو در هر سال و بیامرز برایم گناهان بزرگ را که براستی نیامرزد آنها را کسی جز تو ایذَاالْجَلالِ وَالْأِکْرامِ هشتم در هر روز صدمرتبه این ذکر رابگوید که محدّث فیض درصاحب جلالت و بزرگواری خلاصة الأذکار ذکر فرموده: سُبْحانَ الضَّآرِّ النَّافِعِ سُبْحانَ الْقاضی بالْحَقِّ منزه است خدای زیان رسان و سودرسان منزه است خدای داور بر حقسُبْحانَ الْعَلِیِّ الْأَعْلی سُبْحانَهُ وَبِحَمْدِهِ سُبْحانَهُ وَتَعالی نهم شیخ مفیدمنزه است خدای والای برتر منزه است او و به حمد او مشغولم منزه است او و برتر در مُقنعه فرموده و از سُنَنِ ماه رمضان صلوات فرستادن بر رسول خداصلی الله علیه وآله است در هر روز صد مرتبه و اگر زیادتر فرستاد افضل است.
مطلب دویّم
در اَعْمال مخصوصه شب و روز ماه مُبارک رمضان است
شب اوّل در آن چند عمل است اوّل آنکه طلب هلال کند و بعضی استهلال این ماه را واجب دانستهاند دویّم چون رؤیت هلال کرد اشاره به هلال نکند بلکه رو به قبله کند و دستها را به آسمان بلند کند و خطاب کند هلال را و بگوید:
رَبّی وَرَبُّکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ اَللّهُمَّ اَهِلَّهُ عَلَیْنا بِالْأَمْنِ پروردگار من و پروردگار تو خدا پروردگار جهانیان است خدایا این ماه را بر ما نو کن با امنیتوَالْأِیمانِ وَالسَّلامَةِ وَالْإِسْلامِ وَالْمُسارَعَةِ اِلی ما تُحِبُّ وَتَرْضیو ایمان و سلامتی و اسلام و پیشی گرفتن بدانچه تو دوست داری و خوشنود شویاَللّهُمَّ بارِکَ لَنا فی شَهْرِنا هذا وَارْزُقْنا خَیْرَهُ وَعَوْنَهُ وَاصْرِفْ عَنَّاخدایا برکت ده به ما در این ماه و خیر و خوبی و کمک آن را روزی ما کن و بگردان از ما ضُرَّهُ وَشَرَّهُ وَبَلائَهُ وَفِتْنَتَهُ و روایت شده که حضرت رسولصلی الله علیه وآله چون رؤیت میکرد زیان این ماه و شر و بلا و فتنهاش را هلال ما رمضان را روی شریف را به جانب قبله میفرمود و میگفت اَللّهُمَّ اَهِلَّهُ عَلَیْنا خدایا این ماه را بر ما نو کنبِالْأَمْنِ والْإِیمانِ وَالسَّلامَةِ وَالْإِسْلامِ وَالْعافِیَةِ الْمُجَلَّلَةِ وَدِفاعِبه امنیت و ایمان و تندرستی و اسلام و عافیت کامل و دفاع ازالْأَسْقامِ وَالْعَوْنِ عَلَی الصَّلاةِ وَالصِّیامِ وَالْقِیامِ وَتِلاوَةِ الْقُر انِدردها و کمک بر نماز و روزه و شب زندهداری و تلاوت قرآناَللّهُمَّ سَلِّمْنا لِشَهْرِ رَمَضانَ وَتَسَلَّمْهُ مِّنا وَسَلِّمْنا فیهِ حَتّی یَنْقَضِیَخدایا سالم کن ما را برای ماه رمضان و سالم از ما دریافتش کن و ما را در آن سالم بدار تا بگذردعَنَّا شَهْرُ رَمَضانَ وَقَدْ عَفَوْتَ عَنَّا وَغَفَرْتَ لَنا وَرَحِمْتَنا و از حضرتاز ما ماه رمضان و تو از ما گذشته باشی و ما را آمرزیده و مورد مهر خویش قرار داده باشی صادقعلیه السلام منقول است که چون رؤیت هلال نمودی بگو: اَللّهُمَّ قَدْ حَضَرَ شَهْرُ خدایا ماهرَمَضانَ وَقَدِ افْتَرَضْتَ عَلَیْنا صِیامَهُ وَاَنْزَلْتَ فیهِ الْقُر انَ هُدیًرمضان آمد و تو واجب کردهای بر ما روزه این ماه را و فرو فرستادی در آن قرآن را که راهنمایلِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَالْفُرْقانِ اَللّهُمَّ اَعِنَّا عَلی صِیامِهِمردم است و حجتهائی از هدایت و تمیز حق و باطل است خدایا کمک خده ما را بر روزه آنوَتَقَبَّلْهُ مِنَّا وَسَلِّمْنا فیهِ وَسَلِّمْنا مِنْهُ وَسَلِّمْهُ لَنا فی یُسْرٍ مِنْکَو آن را از ما بپذیر و سالم بدار ما را در این ماه و از این ماه و آن را نیز برای ما سالم گردان در آسانیوَعافِیَةٍ اِنَّکَ عَلی کُلِّشَیْءٍ قَدیرٌ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ سیّم بخواند دعاءو تندرستی که براستی تو بر هر چیز قادری ای بخشاینده ای مهربان چهل و سیّم صحیفه کامله را در وقت رؤیت هلال سیّد بن طاوس روایت کرده که روزی حضرت امامزینالعابدینعلیه السلام در راهیمیگذشتکه نظرکردبههلال ماهرمضان پس آنحضرت
ایستاد و گفت: اَیُّهَا الْخَلْقُ الْمُطیعُ الدَّائِبُ السَّریعُ الْمُتَرَدِّدُ فی مَنازِلِ ای مخلوق فرمانبردار پیوسته (در حرکت) و شتابان و رفت و آمد کننده در منزلهایالتَّقْدیرِ الْمُتَصَرِّفُ فی فَلَکِ التَّدْبیرِ امَنْتُ بِمَنْ نَوَّرَ بِکَ الظُّلَمَمعیّن و گردش کننده در مدار تدبیر ایمان دارم به آن خدائی که تاریکیهاوَاَوْضَحَ بِکَ الْبُهَمَ وجَعَلَکَ ایَةً مِنْ ایاتِ مُلْکِهِ وَعَلامَةً مِنْرا به تو روشن کرد و راههای ناپیدا و مبهم را به تو آشکار کرده و تو را نشانهای از نشانههای فرمانروائیش و علامتیعَلاماتِ سُلْطانِهِ فَحَدَّ بِکَ الزَّمانَ وَامْتَهَنَکَ بِالْکَمالِ وَالنُّقْصانِاز علامات سلطنتش قرار داده و زمان را به تو محدود ساخت و تو را واداشت به کمال و نقصانوَالطُّلُوعِ والْأُفُولِ وَالْإِنارَةِ وَالْکُسُوفِ فی کُلِّ ذلِکَ اَنْتَ لَهُ مُطیعٌو طلوع و غروب و پرتوافکنی و گرفتن و در تمام آنها تو در تحت فرمان او فرمانبرداریوَاِلی اِرادَتِهِ سَریعٌ سُبْحانَهُ ما اَعْجَبَ ما دَبَّرَ مِنْ اَمْرِکَ وَاَلْطَفَ ماو بسوی ارادهاش شتابان منزه است خدا که چه شگفتانگیز تدبیری در امر تو بکار برد و چه دقیق استصَنَعَ فی شَاْنِکَ جَعَلَک مِفْتاحَ شَهْرٍ حادِثٍ لِأَمْرٍ حادِثٍ فَاَسْئَلُ اللَّهَصنعتی که در کار تو انجام داده تو را کلید ماه نوی قرار داده برای کاری نو از خدارَبِّی وَرَبَّکَ وَخالِقی وَخالِقَکَ وَمُقَدِّری وَمُقَدِّرَکَ وَمُصَوِّریپروردگار خود و پروردگار تو و آفریدگار خود و آفریدگار تو و تقدیر کننده خود و تقدیرکننده تو و صورتبخش خودوَمُصَوِّرَکَ اَنْ یُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ یَجْعَلَکَ هِلالَو صورتگر تو خواهم که درود فرستد بر محمد و آل محمد و قرار دهد تو را ماهبَرَکةٍ لا تَمْحَقُهَا الْأَیَّامُ وَطَهارَةٍ لا تُدَنِّسُهَا الْأثامُ هِلالَ اَمْنٍ مِنَبرکتی که روزگار از بینَش نبرد و ماه پاکیزهای که آلودهاش نکند گناهان ماه امنیت ازالأفاتِ وَسَلامَةٍ مِنَ السَّیِّئاتِ هِلالَ سَعْدٍ لا نَحْسَ فیهِ وَیُمْنٍ لاآفات و سلامتی از بدیها ماه خجسته و مسعودی که نحسی در آن نباشد و ماه میمونی کهنَکَدَ مَعَهُ وَیُسْرٍ لا یُمازِجُهُ عُسْرٌ وَخَیْرٍ لا یَشُوبُهُ شَرٌّ هِلالَ اَمْنٍملالی با آن نباشد و ماه آسانی که با دشواری مخلوط نشود و ماه خیری که به شرّی آلوده نگردد ماه امنیت وَایمانٍ وَنِعْمَةٍ وَاِحْسانٍ وَسَلامَةٍ وَاِسْلامٍ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و ایمان و نعمت و احسان و سلامتی و اسلام خدایا درود فرست بر محمدوَ الِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنا مِنْ اَرْضی مَنْ طَلَعَ عَلَیْهِ وَاَزْکی مَنْ نَظَرَ اِلَیْهِو آل محمد و قرار ده ما را از خوشنودترین مردمی که این ماه بر او طلوع کرده و پاکیزهترین کسانی که بدان نگاه کردهوَاَسْعَدَ مَنْ تَعَبَّدَ لَکَ فیهِ وَوَفِّقْنَا اللّهُمَّ فیهِ لِلطَّاعَةِ وَالتَّوْبَةِو سعادتمندترین کسی که پرستش تو را در آن کرده و موفق دار ما را خدایا در این ماه به فرمانبرداری و توبهوَاعْصِمْنا فیهِ مِنَ الاثامِ وَالْحَوبَةِ وَاَوْزِعْنا فیهِ شُکْرَ النِّعْمَةِ وَاَلْبِسْناو نگاهمان دار در آن از گناهان و خطا و الهام کن به ما در این ماه شکر نعمتت را و بپوشان به مافیهِ جُنَنَ الْعافِیَةِ وَاَتْمِمْ عَلَیْنا بِاسْتِکْمالِ طاعَتِکَ فیهِ الْمِنَّةَ اِنَّکَ اَنْتَدر این ماه سپرهای تندرستی و منّت خود را بوسیله انجام کامل اطاعتت بر ما تمام کن که براستی توئیالْمَنَّانُ الْحَمیدُ وَصَلَّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ و الِهِ الطَیِّبینَ وَاجْعَلْ لَنا فیهِپر نمعت ستوده و درود خدا بر محمد و آل پاکش و مقرر دار برای ما در این ماه عَوناً مِنْکَ عَلی ما نَدَبْتَنا اِلَیْهِ مِنْ مُفْتَرَضِ طاعَتِکَ وَتَقَبَّلْها اِنَّکَ کمکی از جانب خود برای انجام آنچه ما را بدان خواندی و طاعت واجب خود و بپذیر آن را که توالْأَکْرَمُ مِنْ کُلِّ کَریمٍ وَالْأَرْحَمُ مِنْ کُلِّ رَحیمٍ امینَ امینَ رَبَکریمترین همه کریمانی و مهربانتر از هر مهربانی آمین . . . . . . ای پروردگارالْعالَمینَ چهارم مجامعت با حلال خود کند و این از خصوصیّات این ماه است والاَّ درجهانیان در ماههای دیگر جماع در شب اوّل مکروه است پنجم غسل شب اوّل ماه کند و روایت شده که هر که در شب اوّل ماه رمضان غسل کند خارش بدن به او نرسد تا ماه رمضان آینده ششم در نهر جاری غسل کند و سی کف آب بر سر بریزد تا با طهارت معنوی باشد تا ماه رمضان آینده هفتم زیارت قبر امام حسینعلیه السلام کند تا گناهانش ریخته شود و ثواب حجّاج و معتمرین آن سال را دریابد هشتم از این شب ابتدا کند به خواندن هزار رکعت نماز این ماه به
نحوی که در آخر قسم دوّم ذکر شد نهم دو رکعت نماز کند در این شب در هر رکعت حمد و سوره انعام بخواند و سؤال کند که حقّ تعالی کفایت کند او را و نگاه دارد او را از آنچه میترسد و از دردها دهم بخواند دعای اللَّهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَکَ که در شب آخر ماه شعبان گذشت یازدهم بعد از نماز مغرب دستها را بلند کند و بخواند این دعاء وارده از حضرت جوادعلیه السلام را که
در اقبالست: اَللّهُمَّ یا مَنْ یَمْلِکُ التَّدْبیرَ وَهُوَ عَلی کُلِّشَیْءٍ قَدیرٌ یا مَنْ خدایا ای که تدبیر امور بدست او است و او بر هر چیز قادر است ای کهیَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَما تُخْفِی الصُّدُورُ وَتُجِنُّ الضَّمیرُ وَهُوَمیداند خیانت چشمها را و آنچه را سینهها پنهان کنند و دلها در خویش مستور دارند و او استاللَّطیفُ الْخَبیرُ اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مِمَّنْ نَوی فَعَمِلَ وَلاتَجْعَلْنا مِمَّنْ شَقِیَدقیق آگاه خدایا قرار ده ما را از کسانی که نیت کنند و بدنبالش عمل کنند و قرارمان مده از کسانی که بدبخت شدهفَکَسِلَ وَلا مِمَّنْ هُوَ عَلی غَیْرِ عَمَلٍ یَتَّکِلُ اَللّهُمَّ صَحِّحْ اَبْدانَنا مِنَو تنبلی کرد و نه از کسانی که بر غیر کار و کوشش اعتماد کنند خدایا سالم گردان بدنهامان را ازالْعِلَلِ وَاَعِنَّا عَلی مَا افْتَرَضْتَ عَلَیْنا مِنَ الْعَمَلِ حَتّی یَنْقَضِیَ عَنَّابیماریها و کمکمان ده بر آنچه واجب کردهای بر ما از عمل تا بگذرد از ما این ماه تو در حالیکهشَهْرُکَ هذا وَقَدْ اَدَّیْنا مَفْرُوضَکَ فیهِ عَلَیْنا اَللّهُمَّ اَعِنَّا عَلی صِیامِهِآنچه را بر ما واجب فرموده بودی انجام داده باشیم خدایا ما را بر روزه این ماه کمک ده وَوَفِّقْنا لِقِیامِهِ وَنَشِّطْنا فیهِ لِلصَّلاةِ وَلا تَحْجُبْنا مِنَ الْقِرآئَةِ وَسَهِّلْ و به شب زندهداریش موفقمان دار و برای خواندن نماز در این ماه نشاطی بما بده و از قرائت قرآن محروممان مدار و آسانلَنا فیهِ ایتآءَ الزَّکوةِ اَللّهُمَّ لا تُسَلِّطْ عَلَیْنا وَصَباً وَلا تَعَباً وَلا سَقَماًگردان بر ما پرداختن زکوة را خدایا چیره مگردان بر ما خستگی و سستی و نه رنج و نه بیماریوَلا عَطَباً اَللّهُمَّ ارْزُقْنا الْإِفْطارَ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ اَللّهُمَّ سَهِّلْ لَناو نه هلاکت را خدایا روزی ما کن افطار کردن از روزی حلال خدایا سهل کن بر مافیهِ ما قَسَمْتَهُ مِنْ رِزْقِکَ وَیَسِّرْ ما قَدَّرْتَهُ مِنْ اَمْرِکَ وَاجْعَلْهُ حَلالاًدر این ماه آن سهمی را که از روزیت نصیب ما کردهای و آسان گردان آنچه را طبق فرمانت مقرر داشتهای و قرارش ده حلال طَیِّباً نَقِیّاً مِنَ الْأثامِ خالِصاً مِنَ الْأصارِ وَالْأَجْرامِ اَللّهُمَّ لا تُطْعِمْنا و پاک و پاکیزه از گناهان و خالص از معاصی و جنایات خدایا بر ما مخوراناِلاَّ طَیِّباً غَیْرَ خَبیثٍ وَلا حَرامٍ وَاجْعَلْ رِزْقَکَ لَنا حَلالاً لا یَشُوبُهُجز خوراکی پاک که نه پلید باشد و نه حرام و قرار ده روزیت را برای ما حلال که آلوده به چرکیدَنَسٌ وَلا اَسْقامٌ یا مَنْ عِلْمُهُ بِالسِّرِّ کَعِلْمِهِ باِلْأَعْلانِ یا مُتَفَضِّلاً عَلیو بیماریها نباشد ای که دانائیش به نهان همانند دانائیش به آشکار است ای کهعِبادِهِ بِالْإِحْسانِ یا مَنْ هُوَ عَلی کُلِّشَیْءٍ قَدیرٌ وَبِکُلِّشَیْءٍ عَلیمٌبر بندگانش به احسان تفضل فرمود ای که او بر هر چیز توانا است و به هر چیز داناخَبیرٌ اَلْهِمْنا ذِکْرَکَ وَجَنِّبْنا عُسْرَکَ وَاَنِلْنا یُسْرَکَ وَاهْدِنا لِلرَّشادِو آگاه است ذکر خود را بهما الهامکن واز دشواریت ما را برکنار دار و به دستورات آسانت برسانمان و به کارهای صواب راهنمائیمان کنوَوَفِّقْنا لِلسَّدادِ وَاعْصِمْنا مِنَ الْبَلایا وَصُنَّا مِنَ الْأَوْزارِ وَالْخَطایاو به کارهای محکم و درست موفقمان بدار و از بلاها محفوظمان دار و از گناهان و خطاها نگاهمان داریا مَنْ لا یَغْفِرُ عَظیمَ الذُّنُوبِ غَیْرُهُ وَلا یَکْشِفُ السُّوءَ اِلاَّ هُوَ یاای که نیامرزد گناهان بزرگ را جز او و برطرف نکند بدیها را جز او ایاَرْحَمَ الرَّاحِمینَ وَاَکْرَمَ الْأَکْرَمینَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِمهربانترین مهربانان و کریمترین کریمان درود فرست بر محمد و خاندانالطَّیِّبینَ وَاجْعَلْ صِیامَنا مَقْبُولاً وَبِالْبِرِّ وَالتَّقْوی مَوْصُولاً وَکَذلِکَپاکش و روزه ما را مقبول درگاهت فرما و به نیکی و پرهیزکاری پیوندش ده و همچنینفَاجْعَلْ سَعْیَنا مَشْکُوراً وَقِیامَنا مَبْرُوراً وَقُرْ انَنا مَرْفُوعاً وَدُعآئَناکوشش ما را مورد تقدیر و شب زنده داریمان را نیک پذیرفته و قرآن ما را (که خواندهایم) بالا رفته و دعامان رامَسْمُوعاً وَاهْدِنا لِلْحُسْنی وَجَنِّبْنَا الْعُسْری وَیَسِّرْنا لِلْیُسْری وَاَعْلِمقرون به اجابت فرما و ما را به کار نیک هدایت فرما و از دشواریها برکنارمان دار و مهیامان بدار برای آسانهالَنَا الدَّرَجاتِ وَضاعِفْ لَنا الْحَسَناتِ وَاقْبَلْ مِنَّا الصَّوْمَ وَالصَّلاةَو درجات ما را بالابر و حسنات ما را دو چندان کن و روزه و نماز ما را بپذیر وَاسْمَعْ مِنَّا الدَّعَواتِ وَاغْفِرْ لَنَا الْخَطیئاتِ وَتَجاوَزْ عَنَّا السَّیِّئاتِ و دعاهای ما را بشنو و خطاهای ما را بیامرز و از گناهان ما درگذروَاجْعَلْنا مِنَ الْعامِلینَ الْفائِزینَ وَلا تَجْعَلْنا مِنَ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْو قرار ده ما را از عمل کنندگان کامیاب و قرارمان مده از غضب شدگان و نه ازوَلاَ الضَّآلّینَ حَتّی یَنْقَضِیَ شَهْرُ رَمَضانَ عَنَّا وَقَدْ قَبِلْتَ فیهِ صِیامَناگمراهان تا بگذرد از ما ماه رمضان و تو روزه و شب زندهداریمان را پذیرفته باشیوَقِیامَنا وَزَکَّیْتَ فیهِ اَعْمالَنا وَغَفَرْتَ فیهِ ذُنوبَنا وَاَجْزَلْتَ فیهِ مِنْو اعمال ما را پاک و پاکیزه کرده و گناهانمان را آمرزیده باشی و بهره ما را در اینکُلِّ خَیْرٍ نَصیبَنا فَاِنَّکَ الْإِلهُ الْمُجیبُ وَالرَّبُّ الْقَریبُ وَاَنْتَ بِکُلِماه از هر خیر و نیکی به حد کامل داده باشی که براستی توئی معبود اجابت کننده و پروردگار نزدیک و تو بر هرشَیْءٍ مُحیطٌ دوازدهم بخواند در این شب این دعای مأثور از حضرت صادقعلیه السلام را کهچیز احاطه داری در اقبال است: اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ مُنَزِّلَ الْقُرْآنِ هذا شَهْرُ رَمَضانَ خدایا ای پروردگار ماه رمضان و فرو فرستنده قرآن این ماه رمضان استالَّذی اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ وَاَنْزَلْتَ فیهِ آیاتٍ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدیکه در آن قرآن را نازل فرمودهای و در آن آیههائی است که آنها حجتهای هدایتوَالْفُرْقانِ اَللّهُمَّ ارْزُقْنا صِیامَهُ وَاَعِنَّا عَلی قِیامِهِ اَللّهُمَّ سَلِّمْهُ لَناو تمیز حق و باطل است خدایا روزهاش را روزی ما گردان و بر شب زندهداریش به ما کمک کن خدایا این ماه را برای ما سالموَسَلِّمْنا فیهِ وَتَسَلَّمْهُ مِنَّا فی یُسْرٍ مِنْکَ وَمُعافاةٍ وَاجْعَلْ فیمابدار و ما را در آن به سلامت دارو آن را در آسانی و تندرستی کاملی از جانب خود از ماتَقْضی وَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَکیمِدریافتش کن و قرار ده در آن قضا و قدر حتمی خود و در آن دستور حکیمانه که جدا کنیفی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مِنَ الْقَضآءِ الَّذی لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْ تَکْتُبَنی مِنْدر شب قدر از آن قضا و قدر حتمی و مسلّمی که برگشت ندارد و تغییرپذیر نیست که نام ما را بنویسی در حُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِزمره حاجیان خانه محترمت (کعبه) آنانکه حجشان پذیرفته و سعیشان مورد تقدیرذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ وَاجْعَلْ فیما تَقْضی وَتُقَدِّرُ اَنْو گناهانشان آمرزیده و بدیهاشان جبران شده است و قرار ده در آنچه مقدر فرمائی کهتُطیلَ عُمْری وَتُوَسِّعَ عَلیَّ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ سیزدهمبخوانددعای چهلعمرم را طولانی فرموده و از روزی حلال خود بر من توسعه دهی وچهارمصحیفه کامله را چهاردهم بخواند: اَللّهُمَّ اِنَّ هذا شَهْرُ رَمَضانَ الخکه سید خدایا این ماه رمضان است در اقبال نقل فرموده و بسیار طولانی است پانزدهم بخواند اَللّهُمَّ اِنَّهُ قَدْ دَخَلَ شَهْرُ خدایا براستی ماه رمضان آمدرَمَضانَ اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذی اَنزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ وَجَعَلْتَهُ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدیآن ماهی که قرآن را در آن نازل فرمودی و آن را حجتهائی از هدایت و تمیزوَالْفُرْقانِ اَللّهُمَّ فَبارِکْ لَنا فی شَهْرِ رَمَضانَ وَاَعِنَّا عَلی صِیامِهِ(حق و باطل) قرار دادی خدایا پس برکت ده به ما در ماه رمضان و بر روزهوَصَلَواتِهِ وَتَقَبَّلْهُ مِنَّا روایت است که حضرت رسولصلی الله علیه وآله چون ماه رمضان داخلو نمازهایش ما را یاری ده و آن را از ما بپذیر میشد این دعا را میخواند شانزدهم ونیز روایت است که حضرت رسولصلی الله علیه وآله در شب اوّل ماه رمضان این دعا را میخواندند اَلْحَمْدَ للَّهِِ الَّذی اَکْرَمَنا بِکَ اَیُّهَا الشَّهرُ سپاس خدائی را که ما را بوسیله تو گرامی داشت ای ماهالْمُبارَکُ اَللّهُمَّ فَقَوِّنا عَلی صِیامِنا وَقِیامِنا وَثبِّتْ اَقْدامَنا وَانْصُرْنامبارک خدایا به ما نیرو ده بر روزهمان و شب زندهداریمان و گامهای ما را پابرجا کنعَلَی الْقَوْمِ الْکافِرینَ اَللّهُمَّ اَنْتَ الْواحِدُ فَلا وَلَدَ لَکَ وَاَنْتَ الصَّمَدُو بر مردمان کافر یاریمان ده خدایا توئی یگانه که فرزند نداری و توئی بینیازی فلا شِبْهَ لَکَ وَاَنْتَ الْعَزیزُ فَلا یُعِزُّکَ شَیْءٌ وَاَنْتَ الْغَنِیُّ وَاَ نَا الْفَقیرُ که شبیه نداری و توئی عزیزی که چیزی به تو عزت نبخشد و توئی بینیاز و منم نیازمندوَاَنْتَ الْمَوْلی وَاَ نَا الْعَبْدُ وَاَنْتَ الْغَفُورُ وَاَ نَا الْمُذْنِبُ وَاَنْتَ الرَّحیمُو توئی سرور و منم بنده و توئی آمرزنده و منم گنهکار و توئی مهربانوَاَ نَا الْمُخْطِئُ وَاَنْتَ الْخالِقُ وَاَ نَا الْمَخْلُوقُ وَاَنْتَ الْحَیُّ وَاَ نَا الْمَیِّتُو منم خطاکار و توئی آفریننده و منم آفریده و توئی زنده و منم مردهاَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ اَنْ تَغْفِرَ لی وَتَرْحَمَنی وَتَجاوَزَ عَنّی اِنَّکَ عَلیاز تو خواهم به رحمتت که مرا بیامرزی و از من درگذری که براستی تو بر هرکُلِّشَیْءٍ قَدیرٌ هفدهم درباب اوّل گذشت ذکر استحباب خواندن دعای جوشن کبیر درچیز توانائی اوّل ماه رمضان هیجدهم بخواند دعاء حجّ را که در اوّل ماه گذشت نوزدهم چون ماه رمضان شروع شود سزاوار است تکثیر تلاوت قرآن ومروی است که حضرت صادقعلیه السلام در وقت تلاوت
قرآن قبل از قرائت این دعا را میخواندند: اَللّهُمَّ اِنّی اَشْهَدُ اَنَّ هذا کِتابُکَ خدایا من گواهی دهم که این کتابی استالْمُنْزَلُ مِنْ عِنْدِکَ عَلی رَسُولِکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِکه نازل شده از نزد تو بر فرستادهات محمد بن عبداللّه صلی الله علیهوَ الِهِ وَکَلامُکَ النَّاطِقُ عَلی لِسانِ نَبِیِّکَ جَعَلْتَهُ هادِیاً مِنْکَ اِلیو آله و کلام گویای تو است که بر زبان پیغمبرت جاری گشته و آن را راهنمای خود برخَلْقِکَ وَحَبْلاً مُتَّصِلاً فیما بَیْنَکَ وَبَیْنَ عِبادِکَ اَللّهُمَّ اِنّی نَشَرْتُخلق خویش قرار دادی و رشته پیوستهای در مابین خود و مابین بندگانت گردانیدی خدایا من باز کردم (پیشعَهْدَکَ وَکِتابَکَ اَللّهُمَّ فَاجْعَلْ نَظَری فیهِ عِبادَةً وَقِرآئَتی فیهِ فِکْراًرویم) عهد و کتاب تو را خدایا پس قرار ده نظر مرا در آن عبادت و قرائتم را در آن از روی اندیشهوَفِکْری فیهِ اعْتِباراً وَاجْعَلْنی مِمَّنْ اتَّعَظَ بِبَیانِ مَواعِظِکَ فیهِو فکرم را در آن عبرت آور و بگردانم از کسانیکه پند گیرد به بیان پندهای تو در آن وَاجْتَنَبَ مَعاصیکَ وَلا تَطْبَعْ عِنْدَ قِرائَتی عَلی سَمْعی وَلا تَجْعَلْ و از معصیتهایت دوری کند و مُهر مَزَن هنگام خواندنم بر گوش من و میندازعَلی بَصَری غِشاوَةً وَلا تَجْعَلْ قِرائَتی قِرائَةً لا تَدَبُّرَ فیها بَلِبر دیدهام پرده و مگردان خواندنم را خواندنی که تدبر در آن نباشد بلکهاجْعَلْنی اَتَدَبَّرُ ایاتِهِ وَاَحْکامَهُ آخِذاً بِشَرایِعِ دینِکَ وَلا تَجْعَلْچنانم کن که تدبر کنم در آیات واحکامش و در برگیرم دستورات دین تو را و قرار مدهنَظَری فیهِ غَفْلَةً وَلا قِرائَتی هَذَراً اِنَّکَ اَنْتَ الرَّؤُفُ الرَّحیمُ وبعد ازنظر مرا در آن نظر بیخبری و نه قرائتم را بیهوده که براستی تو رؤوف و مهربانی قرائت قرآن مجید این دعا را میخواندند: اَللّهُمَّ اِنّی قَدْ قَرَاْتُ ما قَضَیْتَ مِنْ خدایا من خواندم آنچه را حکم کرده بودی ازکِتابِکَ الَّذی اَنْزَلْتَهُ عَلی نَبِیِّکَ الصَّادِقِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ فَلَکَکتابت همان کتابی که نازل فرمودی بر پیامبر راستگویت درود تو بر او و آلش پس الْحَمْدُ رَبَّنا اَللّهُمَّ اجْعَلْنی مِمَّنْ یُحِلُّ حَلالَهُ وَیُحَرِّمُ حَرامَهُ وَیُؤْمِنُ حمد خاص تو است ای پروردگار ما خدایا بگردانم از کسانی که حلال میشمرد حلالش را و حرام داند حرامش را و ایمانبِمُحْکَمِهِ وَمُتَشابِهِهِ وَاجْعَلْهُ لی اُنْساً فی قَبْری وَاُنْساً فی حَشْریدارد به محکم و متشابه آن و آن را همدم من در قبرم و همدمم در روز محشرم قرار دهوَاجْعَلْنی مِمَّنْ تُرْقیهِ بِکُلِّ ایَةٍ قَرَاَها دَرَجَةً فی اَعْلا عِلِّیّینَ امینَو قرار ده مرا از کسانیکه بالا بری او را به هر آیه از آن که بخواند به درجهای در بالاترین جایگاههای بهشت اجابت فرما رَبَّ الْعالَمینَ
ای پروردگار جهانیان
روز اوّل
و در آن چند عملست اوّل غسل کردن در آب جاری و ریختن سی کف آب بر سر که باعث ایمنی از جمیع دردها و بیماریها است در تمام سال دوّم کفی از گلاب بر رُو بزند تا از خواری و پریشانی نجات یابد و قدری هم بر سر خود بزند تا در آن سال از سرسام ایمن شود سیّم دو رکعت نماز اوّل ماه و تصدّق را به عمل آورد چهارم دو رکعت نماز کند در رکعت اوّل حمد و اِنَّا فَتَحْنا و در رکعت دوّم حَمْد و هر سوره که خواهد بخواند تا حق تعالی جمیع بدیها را در آن سال از او دور گرداند و در حفظ خدا باشد تا سال آینده پنجم بعد از طلوع فجر این دعا بخواند:
اَللّهُمَّ قَدْ حَضَرَ شَهْرُ رَمَضانَ وَقَدِ افْتَرَضْتَ عَلَیْنا صِیامَهُ وَاَنْزَلْتَخدایا ماه رمضان آمد و تو روزه آن را بر ما واجب کردهای و نازل فرمودهایفیهِ الْقُرآنَ هُدیً لِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَالْفُرْقانِ اَللّهُمَّ اَعِنَّادر آن قرآن را که راهنمای مردم و حجتهائی از هدایت و تمیز (میان حق و باطل) است خدایا کمک ده ما راعَلی صِیامِهِ وَتَقَبَّلْهُ مِنَّا وَتَسَلَّمْهُ مِنَّا وَسَلِّمْهُ لَنا فی یُسْرٍ مِنَکَبر گرفتن روزهاش و آن را از ما بپذیر و بخوبی از ما دریافتش کن و سالمش گردان برای ما در آسودگیوَعافِیَةٍ اِنَّکَ عَلی کُلِّشَیْءٍ قَدیرٌ ششم بخواند دعاء چهل و چهارم صحیفه کاملهو عافیت خودت که همانا تو بر هر چیز توانائی را اگر در شب نخوانده هفتم علامه مجلسی در زادالمعاد فرموده کلینی و شیخ طوسی و دیگران به سند صحیح روایت کردهاند که حضرت امام موسی کاظمعلیه السلام فرمود که در ماه مبارک رمضان در اوّل سال یعنی روز اوّل ماه چنانچه عُلماء فهمیدهاند این دعا را بخوان و فرمود که هر که این دعا را برای رضای خدا و بیشائبه اغراض فاسده و ریا بخواند در آن سال به او نرسد فتنه و گمراهی و نه آفتی که ضرر رساند بدین او یا بدن او و حق تعالی او را حفظ
کند از شرّ آنچه در آن سال واقع میشود از بلاها و دعا این است: اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ خدایا من از تو خواهمبِاسْمِکَ الَّذی دانَ لَهُ کُلُّشَیْءٍ وَبِرَحْمَتِکَ الَّتی وَسِعَتْ کُلَّشَیْءٍبه حق آن نامت که گردن نهاد در برابرش هر چیز و بدان رحمتت که فراگرفت هر چیز راوَبِعَظَمَتِکَ الَّتی تَواضَعَ لَها کُلُّشَیْءٍ وَبِعِزَّتِکَ الَّتی قَهَرْتَ کُلَّشَیْءٍو بدان بزرگیت که فروتن شد در برابرش هر چیز و بدان عزتت که مقهور کرد هر چیز راوَبِقُوَّتِکَ الَّتی خَضَعَ لَها کُلُّشَیْءٍ وَبِجَبَرُوتِکَ الَّتی غَلَبَتْ کُلَّشَیْءٍو بدان نیرویت که خاضع شد در برابرش هر چیز و به جبروتت که غالب آمد بر هر چیز وَبِعِلْمِکَ الَّذی اَحاطَ بِکُلِّشَیْءٍ یا نُورُ یا قُدُّوسُ یا اَوَّلُ قبْلَ و بدانشت که هر چیز را احاطه کردهای نور و ای منزه از هر عیب ای نخست پیش ازکُلِّشَیْءٍ [وَیا باقِیاً بَعْدَ کُلِّشَیْءٍ] یااَللَّهُ یارَحْمنُ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهر چیز و ای باقی پس از هر چیز ای بخشاینده درود فرست بر محمد و آلمُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُغَیِّرُ النِّعَمَ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتیمحمد و بیامرز از من گناهانی را که نعمتها را تغییر دهد و بیامرز از من گناهانی را کهتُنْزِلُ النِّقَمَ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَقْطَعُ الرَّجآءَ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَرنج و عذاب فرو ریزد و بیامرز از من گناهانی را که امید را قطع کند و بیامرز از من گناهانی راالَّتی تُدیلُ الْأَعْدآءَ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَرُدُّ الدُّعآءَ وَاغْفِرْ لِیَکه دشمنان را چیره کند و بیامرز از من گناهانی را که دعا را باز گرداند و بیامرز از منالذُّنُوبَ الَّتی یُسْتَحَقُّ بِها نُزُولُ الْبَلاءِ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتیگناهانی که مردم را مستحق نزول بلا گرداند و بیامرز از من گناهانی را کهتَحْبِسُ غَیْثَ السَّمآءِ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَکْشِفُ الْغِطآءَ وَاغْفِرْباران آسمان را جلوگیری کند و بیامرز از من گناهانی را که پرده را بالا زند و بیامرزلِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُعَجِّلُ الْفَنآءَ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُورِثُ النَّدَمَاز من گناهانی را که در نابودی شتاب کند و بیامرز از من گناهانی را که پشیمانی آردوَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَهْتِکُ الْعِصَمَ وَاَلْبِسْنی دِرْعَکَ الْحَصینَةَو بیامرز از من گناهانی را که پردهها را بدرد و زره محکمت را که پاره شدنی نیستالَّتی لا تُرامُ وَعافِنی مِنْ شَرِّ ما اُحاذِرُ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ فی مُسْتَقْبَلِبر من بپوشان و سلامتم بدار از شر آنچه حذر میکنم از آن در شب و روز در روزهای آیندهسَنَتی هذِهِ اَللّهُمَّ رَبَّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَرَبَّ الْأَرَضینَ السَّبْعِ وَماامسال من خدایا ای پروردگار آسمانهای هفتگانه و ای پروردگار زمینهای هفتگانه و آنچهفیهِنَّ وَما بَیْنَهُنَّ وَرَبَّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ وَرَبَّ السْبْعِ الْمَثانیدر آنها و آنچه مابین آنها است و ای پروردگار عرش عظیم و پروردگار هفت آیه (یعنی سوره حمد یا هفت سوره) وَالْقُرْآنِ الْعَظیمِ وَرَبَّ اِسْرافیلَ وَمیکآئیلَ وَجَبْرَئیلَ وَرَبَّ مُحَمَّدٍ و قرآن بزرگ و پروردگار اسرافیل و میکائیل و جبرئیل و پروردگار محمدصَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلینَ وَخاتَِمِ النَّبِیّینَ اَسْئَلُکَ بِکَ وَبِماصلی الله علیه و آله آقای رسولان و خاتم پیمبران از تو خواهم به حق خودت و به حق آنچهسَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ یا عَظیمُ اَنْتَ الَّذی تَمُنُّ بِالْعَظیمِ وَتَدْفَعُ کُلَخود را بدان نام نهادهای ای خدای بزرگ توئی که به نعمت عظیم منت نهی و هر محذور را دفع کنیمَحْذُورٍ وَتُعْطی کُلَّ جَزِیلٍ وَتُضاعِفُ الْحَسَناتِ بِالْقَلیلِ وَبِالْکَثیرِو هر عطای شایانی را تو عطا کنی و دو چندان کنی کارهای نیک را به کم و زیادوَتَفْعَلُ ما تَشآءُ یا قَدیرُ یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِو میکنی هر کاری را بخواهی ای توانا ای خدا ای بخشاینده درود فرست بر محمد و خاندانشوَاَلْبِسْنی فی مُسْتَقْبَلِ سَنَتی هذِهِ سِتْرَکَ وَنَضِّرْ وَجْهی بِنُورِکَو بپوشان بر من در آینده این سال پرده خویش را و چهرهام را به نور خویش منور گردانوَاَحِبَّنی بِمَحبَّتِکَ وَبَلِّغْنی رِضْوانَکَ وَشَریفَ کَرامَتِکَ وَجَسیمَو به محبت خویش دوستم بدار و مرا به مقام خوشنودی خود و بزرگواری شریفت و عطای بزرگتعَطِیَّتِکَ وَاَعْطِنی مِنْ خَیْرِ ما عِنْدَکَ وَمِنْ خَیْرِ ما اَنْتَ مُعْطیهِ اَحَداًنائل گردان و عطا کن به من از بهترین چیزی که نزد تو است و از بهتر چیزی که عطا میکنی بر یکیمِنْ خَلْقِکَ وَاَلْبِسْنی مَعَ ذلِکَ عافِیَتَکَ یا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوی وَیااز خلق خویش و با آنها لباس عافیتت را هم بر من بپوشان ای مرجع هر شکایت و ایشاهِدَ کُلِّ نَجْوی وَیا عالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ وَیا دافِعَ ما تَشآءُ مِنْ بَلِیَّةٍ یاگواه بر هر راز و ای دانای هر پنهان و ای جلوگیرنده از هر بلا که خواهی ایکَریمَ الْعَفْوِ یا حَسَنَ التَّجاوُزِ تَوَفَّنی عَلی مِلَّةِ اِبْراهیمَ وَفِطْرَتِهِبزرگوار گذشت ای نیکو درگذر بمیران مرا بر کیش ابراهیم و فطرت اووَعَلی دینِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ و الِهِ وَسُنَّتِهِ وَعَلی خَیْرِ الْوَفاةِو بر دین محمد صلی الله علیه و آله و طریقهاش و بر بهترین مردنها فَتَوَفَّنی مُوالِیاً لِأَولِیآئِکَ وَمُعادِیاً لِأَعْدآئِکَ اَللّهُمَّ وَجَنِّبْنی فی هذِهِ پس بمیرانم در آن حال که دوست دار دوستانت و دشمن دشمنانت باشم خدایا و مرا در اینالسَّنَةِ کُلَّ عَمَلٍ اَوْ قَوْلٍ اَوْ فِعْلٍ یُباعِدُنی مِنْکَ وَاَجْلُِبْنی اِلَی کُلِسال از هر کاری یا گفتاری یا عملی که مرا از تو دور کند دورم بدار و بسوی کار یا گفتار یاعَمَلٍ اَوْ قَوْلٍ اَوْ فِعْلٍ یُقَرِّبُنی مِنْکَ فی هذِهِ السَّنَةِ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَعملی که مرا در این سال به تو نزدیک سازد بکشانم ای مهربانترین مهربانانوَامْنَعْنی مِنْ کُلِّ عَمَلٍ اَوْ قَوْلٍ اَوْ فِعْلٍ یَکُونُ مِنّی اَخافُ ضَرَرَو بازم دار از هر کاری یا گفتاری یا کرداری که از من سر زند و از سرانجام زیانآورشعاقِبَتِهِ وَاَخافُ مَقْتَکَ اِیَّایَ عَلَیْهِ حِذارَ اَنْ تَصْرِفَ وَجْهَکَ الْکَریمَبیمناک باشم و از خشمت بخاطر آن بر خویش بترسم، بترسم از اینکه توجه کریمانهاتعَنّی فَاَسْتَوجِبَ بِهِ نَقْصاً مِنْ حَظٍّ لی عِنْدَکَ یا رَؤُفُ یا رَحیمُرا از من بگردانی و بدان جهت مستوجب نقصانی از بهرهای که پیش تو دارم گردم ای با عطوفت ای مهرباناَللّهُمَّ اجْعَلْنی فی مُسْتَقْبَلِ سَنَتی هذِهِ فی حِفْظِکَ َوفی جِوارِکَخدایا در آینده امسال مرا در حفظ و پناهوَفی کَنَفِکَ وَجَلِّلْنی سِتْرَ عافِیَتِکَ وَهَبْ لی کَرامَتَکَ عَزَّ جارُکَ وَجَلَو کنف خودت قرارم ده و پرده عافیت خود را بر من بپوشان و از بزرگواری خویش بر من ببخش عزیز است پناهنده به توثَنآؤُکَ وَلا اِلهَ غَیْرُکَ اَللّهُمَّ اجْعَلْنی تابِعاً لِصالِحی مَنْ مَضی مِنْو والا است ستایشت و معبودی جز تو نیست خدایا مرا پیرو شایستگان از اولیاء گذشتهات قرارم دهاَوْلِیآئِکَ وَاَلْحِقْنی بِهِمْ وَاجْعَلْنی مُسَلِّماً لِمَنْ قالَ بِالصِّدْقِ عَلَیْکَو بدانها ملحقم کن و چنانم کن که برای آنانکه از جانب تو به حقیقت سخن گفتندمِنْهُمْ وَاَعُوذُ بِکَ اللّهُمَّ اَنْ تُحیطَ بی خَطیئَتی وَظُلْمی وَاِسْرافیتسلیم باشم و پناه میبرم به تو خدایا از اینکه فرا گیردم خطا و ستم و زیادهرویمعَلی نَفْسی وَاتِّباعی لِهَوایَ وَاشْتِغالی بِشَهَواتی فَیَحُولُ ذلِکَبر خویشتن و پیرویم از هوای نفس و سرگرمیم به شهوات و در نتیجه آنها میان من بَیْنی وَبَیْنَ رَحْمَتِکَ وَرِضْوانِکَ فَاَکُونُ مَنْسِیّاً عِنْدَکَ مُتَعَرِّضاً و رحمت و خوشنودی تو حائل گردد و کار بدانجا کشد که فراموش درگاهت شوم و بدانچه موجب خشملِسَخَطِکَ وَنِقْمَتِکَ اَللّهُمَّ وَفِّقْنی لِکُلِّ عَمَلٍ صالِحٍ تَرْضی بِهِ عَنّیو عقوبت تو است دست زنم خدایا موفقم بدار برای هر عمل شایستهای که به وسیله آن از من خشنودوَقَرِّبْنی اِلَیْکَ زُلْفی اَللّهُمَّ کَما کَفَیْتَ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِشوی و مرا به مقام قرب خویش نزدیک کن خدایا چنانچه هراس دشمن را از پیامبرت محمد صلی الله علیهوَ الِهِ هَوْلَ عَدُوِّهِ وَفَرَّجْتَ هَمَّهُ وَکَشَفْتَ غَمَّهُ وَصَدَقْتَهُ وَعْدَکَو آله کفایت فرمودی و اندوهش را برطرف کردی و غمش را زدودی و به وعدهات دربارهاش وفا کردیوَاَنْجَزْتَ لَهُ عَهْدَکَ اَللّهُمَّ فَبِذلِکَ فَاکْفِنی هَوْلَ هذِهِ السَّنَةِ وَآفاتِهاو پیمانت را با او به پایان رساندی خدایا به همان ترتیب هراس این سال و آفاتوَاَسْقامَها وَفِتْنَتَها وَشُرُورَها وَاَحزانَها وَضیقَ الْمَعاشِ فیهاو امراض و بلاها و شرور و اندوهها و تنگی و فشار زندگی را از من دور فرماوَبَلِّغْنی بِرَحْمَتِکَ کَمالَ الْعافِیَةِ بِتَمامِ دَوامِ النِّعْمَةِ عِنْدی اِلی مُنْتَهیو به رحمت خویش برسان مرا به کمال عافیت بوسیله ادامه نعمتت که پیش من داری تا پایاناَجَلی اَسْئَلُکَ سُؤالَ مَنْ اَسآءَ وَظَلَمَ وَاسْتَکانَ وَاعْتَرَفَ وَاَسْئَلُکَ اَنْعمرم، و از تو خواهم خواستن کسی که گناه کرده و بر خویش ستم کرده و به حال بیچارگی افتاده و به گناه خویش معترف است از تو خواهمتَغْفِرَ لی ما مَضی مِنَ الذُّنُوبِ الَّتی حَصَرَتْها حَفَظَتُکَ وَاَحْصَتْهاکه بیامرزی گناهان گذشته مرا آنها را که نگهبانانت ثبت کرده و فرشتگانکِرامُ مَلائِکَتِکَ عَلَیَّ وَاَنْ تَعْصِمَنی اِلهی مِنَ الذُّنُوبِ فیما بَقِیَبزرگوارت شماره کردهاند و نگاهم داری خدایا از گناهان در آیندهمِنْ عُمْری اِلی مُنْتَهیاَجَلی یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ صَلِّ عَلَیعمرم تا پایان عمرم ای خدا ای بخشاینده ای مهربان درود فرست برمُحمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَ اتِنی کُلَّ ما سَئَلْتُکَ وَرَغِبْتُ اِلَیْکَ فیهِمحمد و خاندان محمد و بده به من همه آنچه را از تو خواستم و دربارهاش مشتاقانه به درگاهت آمدم فَاِنَّکَ اَمَرْتَنی بِالدُّعاءِ وَتَکَفَّلْتَ لی بِالْإِجابَةِ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ زیرا تو خود دستور دعایم دادی و اجابت آن را نیز برایم به عهده گرفتی ای مهربانترین مهربانان فقیر گوید که سیّد این دعا را در شب اوّل ماه ذکر فرموده روز ششم سنه دویست و یک مردم بیعت کردند با حضرت امام رضاعلیه السلام و سیّد روایت کرده که برای شکرانه این نعمت دو رکعت نماز در این روز بگذارند در هر رکعت بعد از حمد بیست و پنج مرتبه توحید بخوانند شب سیزدهم اوّل لیالی بیض است و در آن سه عملست اول غسل دوم چهار رکعت نماز در هر رکعت حمد و بیست و پنج مرتبه توحید سیّم دو رکعت نماز که در شب سیزدهم رجب و شعبان نیز خوانده میشود در هر رکعت بعد از حمد یس و تَبارَکَ الْمُلْک و توحید بخواند و در شب چهاردهم این نماز خوانده میشود به چهار رکعت به دو سلام و در سابق در شرح دعای مجیر گذشت که هر که آن را در ایّام البیض ماه رمضان بخواند گناهانش آمرزیده شود اگرچه به عدد قطرات باران و برگ درختان و ریگ بیابان باشد شب پانزدهم از لیالی متبرکه است و در آن چند عملست: اوّل غسل دوّم زیارت امام حسینعلیه السلام سیّم شش رکعت نماز به حمد و یس و تبارک و توحید چهارم صد رکعت نماز در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند شیخ مفید در مقنعه از حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام روایت کرده که هر که این عمل را بجا آورد حق تعالی بفرستد بسوی او ده ملائکه که دفع کنند از او دشمنان او را از جنّ و انس و بفرستد سی فرشته نزد مَوْت او که او را ایمن کنند از آتش پنجم روایت شده که از حضرت صادقعلیه السلام سؤال کردند که چه میفرمائی در حق کسیکه حاضر شود نزد قبر حسینعلیه السلام در شب نیمه ماه رمضان فرمود بَه بَه کسیکه نماز گذارد نزد قبر آن حضرت در شب نیمه ماه رمضان ده رکعت بعد از نماز عشاء و این نماز غیر از نافله شب باشد و بخواند در هر رکعت بعد از حمد قُلْ هُوَاللَّهُ اَحَدٌ ده مرتبه و پناه ببرد به خداوند تعالی از آتش جهنّم حق تعالی او را آزاد از آتش ثبت فرماید و از دنیا نرود تا در خواب بهبیند ملائکهای که بشارت دهند او را به بهشت و ملائکهای که ایمن گردانند او را از آتش روز نیمه سنه دوّم ولادت با سعادت حضرت امام حسن مجتبیعلیه السلام واقع شد و شیخ مفید فرموده که تولّد امام محمد تقیعلیه السلام در سنه صد و نود و پنج در این روز بوده لکن مشهور در غیر این روز است بهرحال روز بسیار شریفی است و صدقات و مَبَرّات در آن فضلیت بسیار دارد شب هفدهم شب بسیار مبارکیست و در آن شب لشکر حضرت رسولصلی الله علیه وآله با لشکر کفّار قریش ملاقات کردند در بدر و در روزش جنگ بدر واقع شد و حق تعالی لشکر آن حضرت را بر مشرکین ظفر داد و آن اعظم فتوحات اسلام بود لهذا علماء فرمودهاند که در آن روز مستحب است صدقه و شکر خدا بسیار نمودن و غسل و عبادت در شبش نیز فضیلت عظیم دارد مؤلف گوید که روایات بسیار وارد شده که در آن شب بَدْر حضرت رسولصلی الله علیه وآله با اصحاب فرمود کیست امشب برای ما برود از چاه آب بکشد بیاورد اصحاب سُکوت کردند و هیچکدام اِقدام بر این کار نکردند حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام مشکی برداشت به طلب آب بیرون رفت و آن شب شبی بود سرد و باد میآمد و ظلمت داشت پس رسید به چاه آب و آن چاهی بود بسیار گود و تاریک و آن حضرت دَلْوی نیافت تا از چاه آب کشد لاجَرَم به چاه پایین رفت و مشک را پر کرد و بیرون آمد رو کرد به آمدن که ناگاه باد سختی برخورد به آن حضرت که آن جناب از سختی آن نشست تا برطرف شد پس برخاست و حرکت فرمود که ناگاه باد سختی دیگر مانند آن آمد آن حضرت نشست تا او نیز ردّ شد دیگر باره برخواست برود برود مرتبه سیّم نیز همان نحو بادی رسید و آن حضرت نشست و چون ردّ شد برخاست و خود را به حضرت رسولصلی الله علیه وآله رسانید حضرت پرسید که یا اَبَاالحسن برای چه دیرآمدی عرض کرد که سه مرتبه بادی به من رسید که بسیار سخت بود و مرا لرزه فراگرفت و مَکْثَم به جهت برطرف شدن آن بادها بود فرمود آیا دانستی آنها چه بود یا علیّ عرض کردنه فرمود آن اوّل جبرئیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند و دیگری میکائیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند و پس از آن اسرافیل بود با هزار ملائکه که سلام کرد بر تو و سلام کردند و اینها فرود آمدند به جهت مَدَدِ ما فقیر گوید که اشاره به همین است قول آن کسی که گفته که از برای امیرالمؤمنینعلیه السلام در یک شب سه هزار و سه منقبت بوده و اشاره به همین نموده سیّد حمیری در شعر خود در مدح آن حضرت اُقسِمُ بِاللَّهِ وَ الآئِهِوَالْمَرْءُ عَمَّا قالَ مَسْؤُولٌسوگند خورم به خدا و نعمتهایشو انسان از هر چه گوید بازخواست شوداِنَّ عَلِیَّ بْنَ اَبیطالِبٍعلیه السلامعَلَی التُّقی وَالْبِرِّ مَجْبُولٌبراستی علی بن ابیطالبفطرتش به پرهیزکاری و نیکی سرشته شده کانَ اِذَا الْحَربُ مَرَتْهَا الْقَنا وَاَحْجَمَتْ عَنْهَا البَها لیلُچنان بود که هنگامی که نیزهها تنور جنگ را میافروختو دلیران از آن گریزان بودندیَمْشی اِلَی الْقِرْنِ وَفی کَفِّهِاَبْیَضُ ماضِی الْحَدِّ مَصْقُولٌبسوی هماورد خویش میرفت و در دستششمشیر بَراق و بُران و صیقلی شده بودمَشْیَ الْعَفَرْنا بَیْنَ اَشْبالِهِاَبْرَزَهُ لِلْقَنَصِ الْغیلُچنانچه شیر در میان بچههای خود راه میروددر آن حال که بیشه برای شکار او را بیرون فرستدذاکَ الَّذی سَلَّمَ فی لَیْلَةٍعَلَیْهِ میکالٌ وَجِبْریلٌعلی همان کسی است که در یکشب بر اوسلام کرد میکائیل و جبرئیلمیکالُ فی اَلْفٍ وَجِبْریلُ فیاَلْفٍ وَیَتْلُوهُمْ سَرافیلُمیکائیل با هزار فرشته و جبرئیل نیز باهزار فرشته و پشت سر آنها نیز اسرافیل آمدلَیْلَةَ بَدْرٍ مَدَداً اُنْزِلُواکَاَنَّهُمْ طَیْرٌ اَبابیلُدر شب بدر که برای کمک فرود آمدندهمانند مرغهای ابابیل (که به مکه آمدند) شب نوزدهم، اوّل شبهای قدر است و شب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی به خوبی و فضیلت آن نمیرسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدیر امور سال میشود و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل میشوند و به خدمت امام زمانعلیه السلام مشرّف میشوند و آنچه برای هرکس مقدّر شده است بر امام زمانعلیه السلام عرض میکنند و اعمال شبهای قدر بر دو نوع است یکی آنکه در هر سه شب باید کرد و دیگر آنکه مخصوص است به هر شبی امّا اوّل پس آن چند چیز است اوّل غسل است علاّمه مجلسی فرموده که غسل این شبها را مقارن غروب آفتاب کردن بهتر استکه نماز شام را باغسل بکند دوّم دو رکعت نماز است در هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه توحید بخواند و بعد از فراغ هفتاد مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَاَتُوبُ اِلَیْهِ بگوید در روایت نبویصلی الله علیه وآله استکه از جای خود برنخیزد تا حقّ تعالی او را و پدر و مادرش را بیامرزد «الخبر» سیّم قرآن
مجید را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید: اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ خدایا از تو خواهم به حق کتاب الْمُنْزَلِ وَما فیهِ وَفیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ وَاَسْمآؤُکَ الْحُسْنی وَما یُخافُ فرستاده شدهات و آنچه در آنست که در آن است نام بزرگت و نامهای نیکویت و آنچه بدانها ترسوَیُرْجی اَنْ تَجْعَلَنی مِنْ عُتَقآئِکَ مِنَ النَّارِ پس هر حاجت که دارد بخواهدو امید شود که قرارم دهی از زمره آزاد شدگانت از دوزخ چهارم آنکه مُصحَف شریف رابگیرد وبر سر بگذارد وبگوید: اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ خدایا به حق این قرآنوَبِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْو به حق آنکس که او را بدان فرستادی و به حق هر مؤمنی که در این قرآن مدحش کردهای و به حقی که تو بر ایشانفَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ پس ده مرتبه بگوید بِکَ یا اَللَّهُ و ده مرتبه بِمُحَمَّدٍداری زیرا کسی نیست که حق تو را بهتر از خودت بشناسد به حق خودت ای خدا به حق محمدصلی الله علیه وآلهو ده مرتبه بِعَلیٍّ و ده مرتبه بِفاطِمَةَ و ده مرتبه بِالْحَسَنِ و ده مرتبه بِالْحُسَیْنِ و ده به حق علیعلیه السلام به حق فاطمهعلیها السلام به حق حسنعلیه السلام به حق حسینعلیه السلام مرتبه بِعَلِیّ بْنِ الْحُسَیْنِ و ده مرتبه بُمَحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ و ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ به حق علی بن الحسینعلیه السلام به حق محمد بن علیعلیه السلام به حق جعفر بنمُحَمَّدٍ و ده مرتبه بِمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ و ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُوسی و ده مرتبهمحمدعلیه السلام به حق موسی بن جعفرعلیه السلام به حق علی بن موسیعلیه السلام بِمُحَمَّدِبْنِ عَلِیٍّ و ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ و ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍبه حق محمد بن علیعلیه السلام به حق علی بن محمدعلیه السلام به حق حسن به علیعلیه السلام و ده مرتبه بِالْحُجَّةِ پس هر حاجت که داری طلب کن پنجم زیارتکند امام حسینعلیه السلام به حق حضرت حجتعلیه السلام را در خبر است که چون شب قدر میشود منادی از آسمان هفتم ندا میکند از بُطنان عرش که حقّ تعالی آمرزیده هر که را که به زیارت قبر حُسین علیه السلام آمده ششم احیا بدارد این شبها را همانا روایت شده هرکه احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هرچند به عدد ستارگان آسمان و سنگینی کوهها وکیل دریاها باشد هفتم صد رکعت نماز کند که فضیلت بسیار دارد و افضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند هشتم بخواند: اَللّهُمَّ خدایااِنّی اَمْسَیْتُ لَکَ عَبْداً داخِراً لا اَمْلِکُ لِنَفْسی نَفْعاً وَلا ضَرّاً وَلامن شام کردم در حالی که بنده خواری هستم که مالک سود و زیانی برای خویش نیستم و نتوانماَصْرِفُ عَنْها سُوءاً اَشْهَدُ بِذلِکَ عَلی نَفْسی وَاَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِاز خویشتن پیشآمد ناگواری را بازگردانم و این مطلبی است که من آنرا بر خویش گواهی دهم و به ناتوانیقُوَّتی وَقِلَّةِ حیلَتی فَصَلِّ عَلیمُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْجِزْ لی ماخود و بیچارگیم در برابرت اعتراف دارم پس درود فرست بر محمد و آل محمد و وفا کن برایم بدانچهوَعَدْتَنی وَجَمیعَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ فی هذِهِ اللَّیْلَةِبر من و همه مؤمنین و مؤمنات وعده فرمودی از آمرزش در این شبوَاَتْمِمْ عَلَیَّ ما اتَیْتَنی فَاِنّی عَبْدُکَ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ الضَّعیفُو تمام کن بر من آنچه را به من دادی زیرا که من بنده بینوای مستمند ناتوان تهیدست الْفَقیرُ الْمَهینُ اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْنی ناسِیاً لِذِکْرِکَ فیما اَوْلَیْتَنی وَلا[ غافِلاً ]خوار توام خدایا قرار مده مرا فراموشکار از یاد خویش در آنچه به من انعام فرمودی و نه غافل ازلِإِحْسانِکَ فیما اَعْطَیْتَنی وَلا ایِساً مِنْ اِجابَتِکَ وَاِنْ اَبْطَاَتْ عَنّیاحسانت در آنچه به من عطا کردی و قرارم مده ناامید از اجابت خویش و اگرچه دیرزمانی طول کشدفی سَرَّآءَ اَوْ ضَرَّآءَ اَوْ شِدَّةٍ اَوْ رَخآءٍ اَوْ عافِیَةٍ اَوْ بَلاءٍ اَوْ بُؤْسٍ اَوْچه در خوشی و چه در سختی در دشواری یا در آسایش در تندرستی یا گرفتاری در تنگدستی یانَعْمآءَ اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ و این دعا را کفعمی از امام زین العابدینعلیه السلامدر نعمت براستی تو شنوای دعایی روایت کرده که در این شبها میخوانده در حال قیام و قعود و رکوع و سجود و علاّمه مجلسی(ره) فرموده که بهترین اعمال در این شبها طلب آمرزش و دعا از برای مطالب دنیا و آخرت خود و پدر و مادر و خویشان خود و برادران مؤمن زنده و مرده ایشان است و اَذْکار و صلوات بر محمد و آل محمدعلیهم السلام آنچه مقدور شود و در بعضی از روایات وارد شده است که دعاء جوشن کبیر را در این سه شب بخوانند فقیر گوید که دعاء جوشن در سابِقْ گذشت و روایت شده که خدمت حضرت رسول صلی الله علیه وآله عرض شد که اگر من درک کنم شب قدر را چه از خداوند خودبخواهمفرمود عافیت را و امّا دویّم یعنی اعمال مخصوصه این شبها پس اعمال شب نوزدهم چند چیز است اوّل صد مرتبه اَسْتَغْفِرُاللَّهَ رَبّی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ دویّم صد مرتبه اَللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ سیّم بخواند دعاء یا ذَاالَّذی کانَ را که در قسم چهارم گذشت.
چهارم بخواند: اَللّهُمَّ اْجْعَلْ فیما تَقْضی وَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ خدایا قرار ده در آنچه حکم کرده و مقدر فرمودهای از سرنوشت حتمیوَفیما تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الحَکیمِ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَفِی الْقَضآءِ الَّذی لاو در آنچه جدا کنی از فرمان حکیمانهات در شب قدر و در آن قضا و قدری که برگشت ویُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْ تَکْتُبَنی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُتغییر و تبدیلی ندارد که نام مرا در زمره حاجیان خانه محترمت (کعبه) بنویسی آنان که حجشانالْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ وَاجْعَلْمقبول و سعیشان مورد تقدیر و گناهانشان آمرزیده و کردار بدشان بخشوده شده است و قرار دهفیما تَقْضی وَتُقَدِّرُ اَنْ تُطیلَ عُمْری وَتُوَسِّعَ عَلَیَّ فی رِزْقیدر آنچه مقدر فرمودهای که عمر مرا طولانی کرده و روزیم را وسیع گردانیوَتَفْعَلَ بی کَذا وَکَذا و به جای این کلمه حاجت خود را ذکر کند و شب بیست وو دربارهام چنین و چنان کنی یکم فضیلتش زیادتر از شب نوزدهم است و باید اعمال آن شب را از غسل و احیاء و زیارت و نماز هفت قُل هُوَاللَّه و قرآن بر سر گرفتن و صد رکعت نماز و دعای جوشن کبیر و غیرها در این شب به عمل آورد و در روایات تأکید شده در غسل و احیاء و جدّ و جهد در عبادت در این شب و شب بیست و سیّم و آنکه شب قدر یکی از این دو شبست و در چند روایتست که از معصوم سؤال کردند که معیّن فرمایید که شب قدر کدامیک از این دو شب است تعیین نکردند بلکه فرمودند ما اَیْسَرَ لَیْلَتَیْنِ فیما تَطْلُبُ یا آنکه فرمودند ما عَلیْکَ اَنْ تَفعَلَ خیراً فی لَیلَتَیْنِ و نَحْوُ ذلِکَ وَقالَ شَیْخُنَا الصَّدُوق فیما اَمْلی عَلَی الْمَشایِخِ فی مَجْلِسٍ واحِدٍ مِنْ مَذْهَبِ الْأِمامِیَّةِ وَ مَنْ اَحْییهاتَیْنِ اللَّیْلَتَیْنِ بِمُذاکَرَةِ الْعِلْمِ فَهُوَ اَفْضَلُ وبالجمله از این شب شروع کند به دعاهای شبهای دهه آخر که از جُمله این دعا است که شیخ کلینی در کافی از حضرت صادقعلیه السلام روایت کرده که فرمود میگویی در دهه آخر ماه رمضان در هر شب:
اَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِکَ الْکَریمِ أنْ یَنْقَضِیَ عَنّی شَهْرُ رَمَضانَ اَوْ یَطْلُعَ پناه میبرم به جلال ذات بزرگوارت از اینکه ماه رمضان از من بگذرد یا سپیده امشب بر منالْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتی هذِهِ وَلَکَ قِبَلی ذَنْبٌ اَوْ تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنی عَلَیْهِ و کفعمی درطلوع کند و باز هم از من در پیش تو گناه یا چیزی که پاداشش بد است مانده باشد که بدان عذابم کنی حاشیه بلد الأمین نقل کرده که حضرت صادقعلیه السلام در هر شب از دهه آخر بعد از فرایض و نوافل میخواند: اَللّهُمَّ اَدِّعَنَّا حَقَّ ما مَضی مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ وَاغْفِرْ لَنا خدایا اداء کن از ما حق ایام گذشته ماه رمضان را و بیامرزتَقْصیرَنا فیهِ وَتَسَلَّمْهُ مِنَّا مَقْبُولاً وَلا تُؤاخِذْنا بِاِسْرافِنا عَلی اَنْفُسِناتقصیر ما را در این ماه و آنرا پذیرفته از ما دریافت کن و مگیر ما را به زیادهرویهایی که بر نفس خویش کردیموَاجْعَلْنا مِنَ الْمَرْحُومینَ وَلا تَجْعَلْنا مِنَ الْمَحْرُومینَ و فرمود هر که بگویدو قرارمان ده از رحمت شدگان و قرارمان مده از محرومان این را بیامرزد حقّ تعالی تقصیریکه از او سرزده درایّام گذشته از ماه رمضان ونگه دارد او را از معاصی در بقیّه ماه و از جمله سید بن طاوس در اقبال از ابن اَبی عُمَیْر از مُرازِم نقل کرده که
حضرت صادقعلیه السلام در هر شب از دهه آخر میخواند: اَللّهُمَّ اِنَّکَ قُلْتَ فی کِتابِکَ خدایا تو فرمودی در قرآنتالْمُنْزَلِ شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی اُنْزِلَ فیهِ الْقُرْ انُ هُدیً لِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍکه از آسمان نازل گشته «ماه رمضانی که قرآن در آن نازل گشته که آن قرآن راهنمای مردم وحجتهایی استمِنَ الْهُدی وَالْفُرْقانِ فَعَظَّمْتَ حُرْمَةَ شَهْرِ رَمَضانَ بِما اَنْزَلْتَ فیهِاز هدایت و تمیز» و بدین ترتیب حرمت ماه رمضان را با نازل فرمودن قرآن بزرگ کردی مِنَ الْقُر انِ وَخَصَصْتَهُ بِلَیْلَةِ الْقَدْرِ وَجَعَلْتَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ و به شب قدر مخصوصش داشتی و آن شب را بهتر از هزار ماه گرداندیاَللّهُمَّ وَهذِهِ اَیَّامُ شَهْرِ رَمَضانَ قَدِ انْقَضَتْ وَلَیالیهِ قَدْ تَصَرَّمَتْخدایا این روزهای ماه رمضان بود که بر من گذشت و این شبهای آن است که آن نیزوَقَدْ صِرْتُ یا اِلهی مِنْهُ اِلی ما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّی وَاَحْصی لِعَدَدِهِگذشت و من ای معبودم از این ماه به حالی درآمدهام که تو خود بهتر از من میدانی و شمارهاش رامِنَ الْخَلْقِ اَجْمَعینَ فَاَسْئَلُکَ بِما سَئَلَکَ بِهِ مَلائِکَتُکَ الْمُقَرَّبُونَاز همه مردم بهتر داری پس از تو خواهم بدانچه فرشتگان مقربتوَاَنْبِیآؤُکَ الْمُرْسَلُونَ وَعِبادُکَ الصَّالِحُونَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍو پیامبران فرستادهات و بندگان شایستهات تو را بدان خواستند که درود فرستی بر محمدوَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَفُکَّ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ وَتُدْخِلَنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَو آل محمد و اینکه مرا از آتش دوزخ آزاد کنی و به رحمت خویش به بهشتم ببریوَاَنْ تَتَفَضَّلَ عَلیَّ بِعَفْوِکَ وَکَرَمِکَ وَتَتَقَبَّلَ تَقَرُّبی وَتَسْتَجیبَ دُعآئیو به عفو و بزرگواری خویش بر من تفضل کنی و تقربجویی مرا بپذیری و دعایم را مستجاب گردانیوَتَمُنَّ عَلَیَّ بِالْأَمْنِ یَوْمَ الْخَوْفِ مِنْ کُلِّ هَوْلٍ اَعْدَدْتَهُ لِیَومِ الْقِیامَةِو در آنروز ترس و وحشت با امان دادنم از هر هراسی که برای روز قیامتم آماده کردهای بر من منت نهیاِلهی وَاَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ وَبِجَلالِکَ الْعَظیمِ اَنْ یَنْقَضِیَ اَیَّامُخدایا پناه میبرم به ذات بزرگوارت و به جلال و شوکت عظیمت که بگذرد روزهاشَهْرِ رَمَضانَ وَلَیالیهِ وَلَکَ قِبَلی تَبِعَةٌ اَوْ ذَنْبٌ تُؤاخِذُنی بِهِ اَوْو شبهای ماه رمضان و از تو در نزد من گناه یا پاداش بدی باشد که مرا بدان مؤاخذه کنی یاخَطیئَةٌ تُریدُ اَنْ تَقْتَصَّهَا مِنّی لَمْ تَغْفِرْها لی سَیِّدی سَیِّدی سَیِّدیخطایی باشد که بخواهی آنرا از من تقاص کنی و نیامرزیده باشی ای آقای من آقای من آقای مناَسْئَلُکَ یا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ اِذْ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ اِنْ کُنْتَ رَضیتَ عَنی فیاز تو خواهم ای که معبودی جز تو نیست زیرا معبودی جز تو نیست که اگر در این ماه از من خوشنود گشتهای بر هذَا الشَّهْرِ فَاْزدَدْ عَنّی رِضاً وَاِنْ لَمْ تَکُنْ رَضیتَ عَّنی فَمِنَ الْأنَ خوشنودی خویش از من بیفزا و اگر هنوز خوشنود نشدهای از هماکنون از منفَارْضَ عَنّی یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ یا اَللَّهُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یَلِدْخوشنود شو ای مهربانترین مهربانان ای خدا ای یکتا ای بینیاز ای که فرزند نداردوَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ و بسیار بگو: یا مُلَیِّنَ الْحَدیدِ لِداوُدَو فرزند کسی نیست و برای او همتایی نباشد هیچکس ای نرمکننده آهن برای حضرت داودعَلَیْهِ السَّلامُ یا کاشِفَ الضُّرِّ وَالْکُرَبِ الْعِظامِ عَنْ اَیُّوبَ عَلَیْهِعلیهالسلام ای برطرفکننده گرفتاری و ناراحتی بزرگ از ایوب علیهالسَّلامُ اَیْ مُفَرِّجَ هَمِّ یَعْقُوبَ عَلَیْهِ السَّلامُ اَیْ مُنَفِّسَ غَمِّ یُوسُفَالسلام ای گشاینده اندوه یعقوب علیهالسلام ای زداینده غم یوسفعَلَیْهِ السَّلامُ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ کَما اَنْتَ اَهْلُهُ اَنْ تُصَلِّیَعلیهالسلام درود فرست بر محمد و آل محمد بدانسان که تو شایسته آنی که درود فرستیعَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ وَافْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَلا تَفْعَلْ بی ما اَنَا اَهْلُهُ و ازبر ایشان همگی و انجام ده درباره من آنچه را تو شایسته آنی و انجام مده دربارهام آنچه من سزاوارم جمله این دعاها است که در کافی مسنداً و در مقنعه و مصباح مُرْسَلاً نقل شده که میگوئی در لیله اولی یعنی در شب بیست ویکم: یا مُولِجَ اللَّیْلِ فِی النَّهارِ وَمُولِجَ النَّهارِ ای فروبرنده شب در روز و ای فروبرنده روزفِی اللَّیْلِ وَمُخْرِجَ الْحَیِّ مِنَ الْمَیِّتِ وَمُخْرِجَ الْمَیِّتِ مِنْ الْحَیِّ یادر شب و ای بیرون آورنده زنده از مرده و بیرون آورنده مرده از زنده ایرازِقَ مَنْ یَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا اَللَّهُ یا رَحیمُ یا اَللَّهُروزی دهنده هرکه را خواهی بیحساب ای خدا، ای بخشاینده، ای خدا ای مهربان ای خدایا اَللَّهُ یا اَللَّهُ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُای خدا... از آن تو است نامهای نیکو و نمونههای والا و بزرگی و نعمتها از تو اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی فی هذِهِ خواهم درود فرستی بر محمد و آل محمد و نام مرا در ایناللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی مَعَ الشُّهَدآءِ وَاِحْسانی فی عِلِّیّینَشب در زمره سعادتمندان قرار دهی و روحم را با شهداء مقرون سازی و احسان و نیکوکاریم را در بلندترین درجهوَاِسآئَتی مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی یَقینَاً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی وَاِیماناً یُذْهِبُبهشت و گناهانم را آمرزیده کنی و به من یقینی عطا کنی که همیشه با دلم همراه باشد و ایمانی به من بدهیالشَّکَّ عَنّی وَتُرْضِیَنی بِما قَسَمْتَ لی وَآتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِیکه شک و تردید را از من دور سازد و بدانچه روزیم کردهای خوشنودم سازی و بدهی به من در دنیا نعمت نیک و درالْأخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَآخرت نعمت نیک و نگهداری ما را از عذاب آتش سوزان و روزیم کنی در این شب ذکر خودوَشُکْرَکَ وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ وَالتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداًو سپاسگزاریت و اشتیاق و بازگشت بسویت و توفیق برای انجام آنچه را موفق داشتی بدان محمد وَ الِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ السَّلامُ
و آل محمد را که بر او و بر ایشان سلام باد
دعای شب بیست و دویّم
یا سالِخَ النَّهارِ مِنَ اللَّیْلِ فَاِذا نَحْنُ مُظْلِمُونَ وَمُجْرِیَ الشَّمْسِای که روز (روشن) را از شب (تار) برکنی و ناگهان ما در تاریکی فرو رویم و ای روانکننده خورشیدلِمُسْتَقَرِّها بِتَقْدیرِکَ یا عَزیزُ یا عَلیمُ وَمُقَدِّرَ الْقَمَرِ مَنازِلَروی مدارش به تقدیری که فرمودی ای نیرومند ای دانا و ای اندازهگیر ماه در منزلهای معینحَتّی عادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدیمِ یا نُورَ کُلِّ نُورٍ وَمُنْتَهی کُلِّ رَغْبَةٍتا بازگردد چون شاخه خرمای لاغر خشک ای روشنی هر نور و آخرین سرحد هر شوقوَوَلِیَّ کُلِّ نِعْمَةٍ یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا اَللَّهُ یا قُدُّوسُ یا اَحَدُ یا واحِدُو سرپرست هر نعمت ای خدا ای بخشاینده ای خدا ای منزه از هر عیب ای یگانه ای یکتا یا فَرْدُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا ای فرد ای خدا... از آن تو است نامهای نیک و نمونههای والاوَالْکِبْرِیاءُ وَالْألاءُ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِو بزرگی و نعمتها از تو خواهم که درود فرستی بر محمد و خاندانشوَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی مَعَ الشُّهَدآءِو قرار دهی نامم را در این شب در زمره سعادتمندان و روحم را با شهیدانوَاِحْسانی فی عِلِّیّینَ وَاِسآئَتی مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی یَقیناً تُباشِرُو احسان و نیکیم را در بلندترین درجات و گناهم را آمرزیده و دیگر اینکه یقینی به من بدهیبِهِ قَلْبی وَایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی وَتُرْضِیَنی بِما قَسَمْتَ لیکه همیشه با دلم همراه باشد و ایمانی به من عطا کنی که شک و تردید را یکسره از من دور سازد و بدانچه نصیبم کردهای خوشنودم سازوَ اتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنةً وَفِی الْاخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِو بده به ما در دنیا نعمت نیک و در آخرت نیز نعمت نیک و نگهدار ما را از عذاب آتش الْحَریقِ وَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ وَالرَّغَبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ سوزان و روزیم گردان در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت و اشتیاق و بازگشت بسویت را وَالتَّوفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ
و موفق داری مرا برای انجام آنچه را موفق داشتی بدان محمد وآل محمد علیهمالسلام را
دعای شب بیست و سیّم
یا رَبَّ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَجاعِلَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ وَرَبَّ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ ای پروردگار شب قدر و قرار دهنده آن بهتر از هزار ماه و پروردگار شب و روزوَالْجِبالِ وَالْبِحارِ وَالظُّلَمِ والْأَنْوارِ وَالْأَرْضِ وَالسَّمآءِ یا بارِئُ یاو کوهها و دریاها و تاریکیها و روشنیها و زمین و آسمان ای پدیدآرنده ایمُصَوِّرُ یا حَنَّانُ یا مَنَّانُ یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا اَللَّهُ یا قَیُّومُ یا اَللَّهُ یا بَدیعُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یاصورت بخش ای عطابخش ای نعمتده ای خدا ای بخشاینده ای خدا ای پاینده ای خدا ای نوآفرین ای خدا ای خدا اَللَّهُ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُ اَسْئَلُکَ ای خدا از آن توست نامهای نیک و نمونههای والا و بزرگی و نعمتها از تو خواهم کهاَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی فی هذِهِ اللَّیْلَةِدرود فرستی بر محمد و آل محمد و قرار دهی نام مرا در این شب در زمرهفِی السُّعَدآءِ وَرُوحی مَعَ الشُّهَدآءِ وَاِحْسانی فی عِلِّیّینَ وَاِسائَتیسعادتمندان و روحم را با شهیدان و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات و گناهم رامَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی وَایماناً یُذهِبُ الشَّکَآمرزیده و یقینی به من ببخشی که همیشه با دلم همراه باشد و ایمانی به من بدهی که یکسره شک و تردید راعَنّی وَتُرْضِیَنی بِما قَسَمْتَ لی وَ اتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الْأخِرَةِاز من دور کنی و بدانچه نصیبم کردهای خوشنودم سازی و بده به ما در دنیا نیکی و نعمت و در آخرت نیزحَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَنیکی و نگاهمان دار از عذاب آتش سوزان و روزیم کن در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ والتَّوبَةَ والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَ الَ و شوق و بازگشت و توبه بسوی خودت را و موفقم بدار بدانچه موفق داشتی بدان محمد و آلمُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ و روایت کرده محمّد بن عیسی به سند خود از صالحینعلیهم السلام کهمحمد علیهمالسلام فرمودند مکرّر میکنی در شب بیست و سیّم از ماه رمضان این دعا را در حال سجود و قیام و قعود و بر هر حالی که هستی در تمام ماه و هر چه ممکنت شود و هر زمانی که حاضر شود تو را یعنی یادت آید این دعا در روزگار حیاتت میگوئی بعد از ستایش کردن حقّ تعالی به
بزرگواری و فرستادن صلوات بر پیغمبرصلی الله علیه وآله اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ فلان بن فلان و بجای خدایا باش برای ولی خود (فلان پسر فلان) فلان بن فلان بگو الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی ابآئِهِ فی حضرت حجت فرزند امام حسن عسکری درودهای تو بر او و بر پدرانش باد در هذِهِ السَّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقآئِداً وَناصِراً وَدَلیلاً این ساعت و در هر ساعت یار و مددکار و نگهبان و رهبر و یاور و راهنماوَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً و میخوانی نیزو دیدهبان تا او را از روی میل و رغبت مردم در روی زمین سکونت دهی و بهرهمندش سازی زمانی دراز یا مُدَبِّرَ الْأُمُورِ یا باعِثَ مَنْ فِی الْقُبُورِ یا مُجْرِیَ الْبُحُورِ یا مُلَیِّنَای تدبیرکننده کارها ای برانگیزنده هرکه در گورها است ای روانکننده دریاها ای نرمکنندهالْحَدیدِ لِداوُدَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمدٍ وَافْعَلْ بی کَذا وَکَذا و بهآهن برای حضرت داود درود فرست بر محمد و آل محمد و بکن نسبت به من چنین و چنان جای این کلمه حاجات خود را بخواهد اللَّیْلَةَ اللَّیْلَةَ و بلند کن دستهای خود را به سوی همین امشب همین امشب آسمان یعنی در وقت گفتن یا مُدَبِّرَ الْاُمُورِ تا آخر و بگو این دعا را در حال رکوع و سجود ای تدبیر کننده کارها و ایستاده و نشسته و مکرّر کن آنرا و بگو آنرا نیز در شب آخر ماه رَمَضان.
دعای شب بیست و چهارم
یا فالِقَ الْإِصْباحِ وَجاعِلَ اللَّیْلِ سَکَناً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْباناً یا ای شکافنده سپیده صبح و ای قرار دهنده شب را وسیله آرامش و خورشید و ماه را وسیله حساب کردن ایعَزیزُ یا عَلیمُ یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ وَالْقُوَّةِ وَالْحَوْلِ وَالْفَضْلِ والْإِنْعامِنیرومند ای دانا ای صاحب نعمت و بخشش و نیرو و جنبش و فضل و نعمتبخشیوَالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا اَللَّهُ یا فَرْدُ یا وِتْرُ یا اَللَّهُ یاو جلالت و بزرگواری ای خدا ای بخشاینده ای خدا ای یگانه یکتا ای خدا ایظاهِرُ یا باطِنُ یا حَیُّ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی وَالْأَمْثالُآشکار و ای نهان ای زندهای که معبودی جز تو نیست از آن تو است نامهای نیک و نمونههای الْعُلْیا وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ والا و بزرگی و نعمتها از تو خواهم که درود فرستی بر محمد و آل محمد و دیگر آنکهوَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی مَعَ الشُّهَدآءِقرار دهی نام مرا در این شب در زمره سعادتمندان و روحم را با شهیدانوَاِحْسانی فی عِلِّیّینَ وَاِسائَتی مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی یَقیناً تُباشِرُو احسان و نیکیم را در بلندترین درجات و گناهم را آمرزیده و یقینی به من ببخشی که هموارهبِهِ قَلْبی وَایماناً یَذْهَبُ بِالشَّکِّ عَنّی وَرِضیً بِما قَسَمْتَ لی وَ اتِنابا دلم مقرون باشد و ایمانی بدهی که شک و تردید را از من دور سازد و خوشنودی بدانچه نصیبم کردهای و بده به مافِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الْأخِرَةِ حَسَنَهً وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِدر دنیا نیکی و نعمت و در آخرت نیز نیکی و نعمت و بازماندار از عذاب آتش سوزانوَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالإنابَةَ وَالتَّوْبَهَو روزیم کن در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت را و میل و رغبت و بازگشت و توبه کردن بسویت را وَالتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ و موفقم بدار بدانچه موفق داشتی بدان محمد و آل محمد را درودهای تو و بر او و بر ایشان باد
دعای شب بیست و پنجم
یا جاعِلَ اللَّیْلِ لِباساً وَالنَّهارِ مَعاشاً وَالْأَرْضِ مِهاداً وَالْجِبالِ اَوْتاداً ایکه شبرا پوشش قراردادی و روز را وسیله درآوردن روزیوزمین را گهواره (یا بستر گسترده) و کوهها را چون میخ قراردادییا اَللَّهُ یا قاهِرُ یا اَللَّهُ یا جَبَّارُ یا اَللَّهُ یا سَمیعُ یا اَللَّهُ یا قَریبُ یا اَللَّهُ یاای خدا ای چیره ای با جبروت ای خدا ای شنوا ای خدا ای نزدیک ای خدا ایمُجیبُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی وَالْأَمْثالُ الْعُلْیاپاسخده ای خدا... از آن تو است نامهای نیک و نمونههای والاوَالْکِبْرِیاءُ وَالْألاءُ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْو بزرگی و نعمتها از تو خواهم که درود فرستی بر محمد و آل محمد و تَجْعَلَ اسْمی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی مَعَ الشُّهَدآءِقرار دهی نامم را در این شب در زمره سعادتمندان و روحم را با شهیدانوَاِحْسانی فی عِلِّیّینَ وَاِسائَتی مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی یَقیناً تُباشِرُو احسان و نیکیم را در بلندترین درجات و گناهم را آمرزیده و یقینی به من بدهی که همیشه ملازمبِهِ قَلْبی وَایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی وَرِضیً بِما قَسَمْتَ لی وَ اتِنادل من باشد و ایمانی به من عطا کنی که شک و تردید را از من دور سازد و خوشنودم سازی بدانچه نصیبم کردهای وبدهی بهفِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الْأخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِمن در دنیا نیکی و در آخرت نیکی و نگاهم داری از آتش سوزان دوزخوَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ وَالتَّوْبَةَو روزیم کنی در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت را و شوق و رغبت و بازگشت و توبه به درگاهت والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مَحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ
و موفقم دار بدانچه موفق داشتی بدان محمد و آل محمد علیهم السلام را
دعای شب بیست و ششم
یا جاعِلَ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ ایَتَیْنِ یا مَنْ مَحا ایَةَ اللَّیْلِ وَجَعَلَ ایَةَ ای قرار دهنده شب و روز را دو نشانه (بر قدرتت) ای که نشانه شب را سیاه و نشانهالنَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْهُ وَرِضْواناً یا مُفَصِّلَ کُلِّشَیْءٍروز را روشنیبخش کردی تا فزونی جویند از فضل و خوشنودی پروردگار ای جداکننده هر چیزتَفْصیلاً یا ماجِدُ یا وَهَّابُیا اَللَّهُ یا جَوادُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ لَکَبخوبی ای صاحب مجد و شوکت ای پربخشش ای خدا ای بخشنده ای خدا... از آن تو استالْأَسْمآءُ الْحُسْنی وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُ اَسْئَلُکَ اَنْنامهای نیک و نمونههای والا و بزرگ و نعمتها از تو خواهمتُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ فِیدرود فرستی بر محمد و آل محمد و دیگر آنکه نامم را در این شب در زمره السُّعَدآءِ وَرُوحی مَعَ الشُّهَدآءِ وَاِحْسانی فی عِلِّیّینَ وَاِسآئَتی سعادتمندان قرار دهی و روحم را با شهیدان و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات و گناهم رامَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی وَایماناً یُذْهِبُ الشَّکَآمرزیده و ببخشی بر من یقینی که همواره ملازم قلبم باشد و ایمانی که یکسره شک و تردید راعَنّی وَتُرضِیَنی بِما قَسَمْتَ لی وَ اتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الْأخِرَةِاز من دور سازد و خوشنودم سازی بدانچه نصیبم کردهای و بدهی به من در دنیا نیکی و نعمت و در آخرت نیزحَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَنیکی و نگاهمان داری از عذاب آتش سوزان و روزیم کنی در این شب ذکرت و سپاسگزاریت راوَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ [وَالتَّوْبَةَ] وَالتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداًو شوق و رغبت و بازگشت و توبه بسویت و موفقم داری بدانچه موفق داشتی بدان محمد وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ
و آل محمد را که درود تو بر او و برایشان باد
دعای شب بیست و هفتم
یا مآدَّ الظِّلِّ وَلَوْ شِئْتَ لَجَعَلْتَهُ ساکِناً وَجَعَلْتَ الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلیلاً ثُمَای امتداد دهنده سایه که اگر میخواستی آن را در یکجا ساکن میکردی و قراردادی خورشید را بر آن سایه رهبر سپسقَبَضْتَهُ [اِلَیْکَ] قَبْضاً یَسیراً یا ذَاالْجُودِ وَالطَّوْلِ وَالْکِبْرِیآءِ وَالْألاءِ لاآن را به آسانی تدریجاً دربرگرفتی ای صاحب جود و عطا و کبریاء و نعمتهامعبودی جز تواِلهَ إلاَّ اَنْتَ عالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ لا إلهَ إلاَّ اَنْتَ یانیست که دانای غیب و شهود و بخشاینده و مهربانی معبودی جز تو نیست ایقُدُّوسُ یا سَلامُ یا مُؤْمِنُ یامُهَیْمِنُ یا عَزیزُ یاجَبَّارُ یا مُتَکَبِّرُ یا اَللَّهُمنزه از هر عیب ای بیخلل ای ایمنی بخش ای مراقب بندگان ای نیرومند ای مقتدر ای بزرگوار ای خدایا خالِقُ یا بارِئُ یا مُصَوِّرُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنیای آفریننده ای ایجاد کننده ای صورتگر ای خدا ای خدا ای خدا از آن تو است نامهای نیکو وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیاءُ وَالْألاءُ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ و نمونههای والا و کبریاء و نعمتها از تو خواهم که درود فرستی بر محمدوَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحیو آل محمد و اینکه نامم را در این شب در زمره سعادتمندان قرار دهی و روحم رامَعَ الشُّهَدآءِ وَاِحْسانی فی عِلِّیّینَ وَاِسآئَتی مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لیبا شهیدان و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات و گناهم را آمرزیده و ببخشی بر منیَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی وَایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی وَتُرْضِیَنی بِمایقینی که همواره ملازم قلب من باشد و ایمانی که شک و تردید را یکسره از من دور سازد و خوشنودم سازی بدانچهقَسَمْتَ لی وَ اتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الْأخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَنصیبم کردهای و بده به من در دنیا نیکی و در آخرت نیکی و نگاهمدار از عذابالنَّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَآتش سوزان و روزیم گردان در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت را و شوق و رغبت بسویت و بازگشت وَالتَّوْبَةَ والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مَحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ و توبه به درگاهت و موفقم بدار بدانچه موفق داشتی بدان محمد و آل محمد را درود تو بر او وَعَلَیْهِمْ.
و بر ایشان باد.
دعای شب بیست و هشتم
یا خازِنَ اللَّیْلِ فِی الْهَوآءِ وَخازِنَ النُّورِ فِی السَّمآءِ وَمانِعَ السَّمآءِ ای جا دهنده تاریکی شب را در هوا و جا دهنده روشنی (روز) را در آسمان و جلوگیرنده آسمان از اینکهأَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إلاَّ بِاِذْنِهِ وَحابِسَهُما اَنْ تَزُولا یا عَلیمُ یا [عَظیمُ]بر زمین افتد مگر به اذن او و نگهدارنده آسمان و زمین از اینکه از جای خود بدر روند ای دانای بزرگیا غَفُورُ یا دائِمُ یا اَللَّهُ یا وارِثُ یا باعِثَ مَنْ فِی الْقُبُورِ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُای آمرزنده ای جاویدان ای خدا ای ارث برنده ای برانگیزنده مردگان در میان گورها ای خدا ای خدا یا اَللَّهُ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُای خدا از آن تو است نامهای نیکو و نمونههای والا و کبریاء و نعمتها از تواَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی فی هذِهِخواهم که درود فرستی بر محمد و آل محمد و اینکه قرار دهی نامم را در ایناللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی مَعَ الشُّهَدآءِ وَاِحْسانی فی عِلِّیّینَشب در زمره سعادتمندان و روحم را با شهیدان و احسانم را در بلندترین درجاتوَاِسآئَتی مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی وَایماناً یُذْهِبُو گناهم را آمرزیده و ببخش بر من یقینی که پیوسته همراه و ملازم دلم باشد و ایمانی به من ده که یکسرهالشَّکَّ عَنّی وَتُرْضِیَنی بِما قَسَمْتَ لی وَ اتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِیشک و تردید را از من دور سازد و خوشنودم سازی بدانچه نصیبم کردهای و بده به ما در دنیا نیکی و درالْأخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَآخرت نیکی و نگاهمان دار از آتش سوزان دوزخ و روزیمان گردان در این شب یاد خود وَشُکْرَکَ وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ [وَالتَّوْبَةَ] والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ و سپاسگزاریت را و شوق و رغبت و بازگشت و توبه به سویت و موفقم دار بدانچه موفق داشتی بدان مَحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ
محمد و آل محمد را درود خدا بر او و بر ایشان باد
دعای شب بیست و نهم
یا مُکَوِّرَ اللَّیْلِ عَلَی النَّهارِ وَمُکَوِّرَ النَّهارِ عَلَی اللَّیْلِ یا عَلیمُ یاای خدائی که شب را به روز پیچانی و روز را بر شب بپیچانی ای دانا ایحَکیمُ یا رَبَّ الْأَرْبابِ وَسَیِّدَ الساداتِ لا اِلهَ إلاَّ اَنْتَ یا اَقْرَبَ اِلَیَفرزانه ای پروردگار همه پروردگاران و آقای همه بزرگان معبودی جز تو نیست ای که نزدیکتری به منمِنْ حَبْلِ الْوَریدِ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ لَکَ الْأَسْمآءُ الْحُسْنی وَالْأَمْثالُاز رگ گردن ای خدا ای خدا ای خدا از آن تو است نامهای نیکو و نمونههای الْعُلْیا وَالْکِبْرِیاءُ وَالْألاءُ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ والا و بزرگی و نعمتها از تو خواهم که درود فرستی بر محمد و آل محمدوَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی مَعَ الشُّهَدآءِو قرار دهی نام مرا در این شب در زمره سعادتمندان و روحم را با شهیدانوَاِحْسانی فی عِلِّیّیِنَ وَاِسآئَتی مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی یَقیناً تُباشِرُو احسان و نیکیم را در بلندترین درجات و گناهم را آمرزیده و ببخشی بر من یقینی که پیوسته ملازمبِهِ قَلْبی وَایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّی وَتُرْضِیَنی بِما قَسَمْتَ لی وَ اتِنادل من باشد و ایمانی که یکسره شک و تردید را از من دور سازد و خوشنودم سازی بدانچه بهرهام کردهای و به مافِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الأخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِعطا فرما در دنیا نیکی و در آخرت نیکی و نگاهمان دار از عذاب آتش سوزانوَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ وَالتَّوْبَةَو روزیم گردان در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت و شوق و رغبت بسویت و بازگشت و توبه وَالتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مَحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْبه درگاهت را و موفقم دار بدانچه موفق داشتی بدان محمد و آل محمد را که درود خدا بر او و بر ایشان باد
دعای شب سیاُم
اَلْحَمْدُ للَّهِِ لا شَریکَ لَهُ اَلْحَمْدُ للَّهِِ کَما یَنْبَغی لِکَرَمِ وَجْهِهِ وَعِزِّ جَلالِهِ ستایش مخصوص خدایی است که شریک ندارد ستایش خاص خدا چنانچه شایسته بزرگواری ذات و شوکت جلال او استوَکَما هُوَ اَهْلُهُ یا قُدُّوسُ یا نُورُ یا نُورَ الْقُدْسِ یا سُبُّوحُ یا مُنْتَهَیو چنانچه سزاوار آن است ای منزه ای روشنی ده ای روشنی مقدس ای پاکیزه از هر عیب ای آخرین حدالتَّسْبیحِ یا رَحْمنُ یا فاعِلَ الرَّحْمَةِ یا اَللَّهُ یا عَلیمُ یا کَبیرُ یا اَللَّهُ یاپاکیزگی ای بخشاینده ای مهر پیشه ای خدا ای دانا ای بزرگوار ای خدا ایلَطیفُ یا جَلیلُ یا اَللَّهُ یا سَمیعُ یا بَصیرُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ لَکَبا لطف ای برجسته ای خدا ای شنوا ای بینا ای خدا ای خدا ای خدا از آن الْأَسْمآءُ الْحُسْنی وَالْأَمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیآءُ وَالْألاءُ اَسْئَلُکَ تو است نامهای نیکو و نمونههای والا و بزرگی و نعمتها از تو خواهماَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمی فیکه درود فرستی بر محمد و خاندانش و قرار دهی نامم را درهذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدآءِ وَرُوحی مَعَ الشُّهَدآءِ وَاِحْسانی فی عِلِّیّینَاین شب در زمره سعادتمندان و روحم را با شهیدان و احسان و نیکیم را در بلندترین درجاتوَاِسآئَتی مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لی یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی وَایماناً یُذْهِبُو گناهم را آمرزیده و ببخشی به من یقینی که پیوسته ملازم دل من باشد و ایمانی که یکسرهالشَّکَّ عَنّی وَتُرْضِیَنی بِما قَسَمْتَ لی وَآتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِیشک و تردید را از من دور سازد و خوشنودم سازی بدانچه نصیبم کردهای و بدهی به من در دنیا نیکی و درالْأخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنی فیها ذِکْرَکَآخرت نیکی و نگاهم داری از عذاب آتش سوزان و روزیم کنی در این شب ذکر خود وَشُکْرَکَ وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالْإِنابَةَ وَالتَّوْبَةَ والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ و سپاسگزاریت و شوق و رغبت بسویت و بازگشت و توبه بدرگاهت و موفقم بداری بدانچه موفق داشتی بدان مَحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ
محمد و آل محمد را درود خدا بر او و بر ایشان باد
بقیه اعمال شب بیست و یکم
کفعمی از سید بن باقی نقل کرده که در شب بیست و یکم میخوانی: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی خدایا درود فرست برمُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاقْسِمْ لی حِلْماً یَسُدُّ عَنّی بابَ الْجَهْلِ وَهُدیًمحمد و آل محمد و چنان بردباریی بهرهام کن که ببندد بر من دَرِ نادانی را و هدایتیتَمُنُّ بِهِ عَلَیَّ مِنْ کُلِّ ضَلالَةٍ وَغِنیً تَسُدُّ بِهِ عَنّی بابَ کُلِّ فَقْرٍ وَقُوَّةًبه من ده که بر من منت نهد از رهانیدن از هر گمراهی و بینیازیی به من بده که درهای انواع فقر را به تمامی بر من ببندد و نیرویی تَرُدُّ بِها عَنّی کُلَّ ضَعْفٍ وَعِزّاً تُکْرِمُنی بِهِ عَنْ کُلِّ ذُلٍّ وَرِفْعَةً به من ده که هرگونه سستی را از من بازگرداند و عزتی که از هر خواری مرا گرامی داری و رفعت مقامی که بدان وسیله مراتَرْفَعُنی بِها عَنْ کُلِّ ضَعَةٍ وَاَمْناً تَرُدُّ بِهِ عَنّی کُلَّ خَوْفٍ وَعافِیَةًاز هر پستی بلند کنی و امنیتی که بوسیله آن هر ترسی را از من دور کنی و تندرستی که بدان وسیله مرا ازتَسْتُرُنی بِها عَنْ کُلِّ بَلاءٍ وَعِلْماً تَفْتَحُ لی بِهِ کُلَّ یَقینٍ وَیَقیناً تُذْهِبُهر بلایی بپوشانی و دانشی که به آن هر یقینی را بر من مفتوح گردانی و یقینی که بدان وسیلهبِهِ عَنّی کُلَّ شَکٍّ وَدُعآءً تَبْسُطُ لی بِهِ الْإِجابَةَ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ وَفیهر شک و تردیدی را از من دور سازی و دعائی که اجابتش را بر من بگسترانی در همین امشب و درهذِهِ السَّاعَةِ السَّاعَةِ السَّاعَةِ السَّاعَةِ یا کَریمُ وَخَوْفاً تَنْشُرُ لی بِهِهمین ساعت ... ... ... ... ای بزرگوار و ترسی به من بده کهکُلَّ رَحْمَةٍ وَعِصْمَةً تَحُولُ بِها بَیْنی وَبَیْنَ الذُّنُوبِ حَتّی اُفْلِحَ بِهاهر رحمتی را بدان وسیله بر من بگسترانی و مرا چنان خودنگهدار کن که همان حالت میان من و گناهان حائل شود عِنْدَ الْمَعْصُومینَ عِنْدَکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ و روایت شده که در و بدان وسیله در پیشگاه معصومین (و خود نگهداران) درگاهت رستگار باشم ای مهربانترین مهربانان شب بیست و یکم حمّاد بن عثمان بر حضرت صادقعلیه السلام وارد شد حضرت سؤال کرد که غسل کردهای عرض کرد بلی فدایت شوم پس حضرت حصیری طلبید و حمّاد را نزدیک خود طلبید و مشغول نماز شد و پیوسته آن حضرت نماز خواند و حمّاد نیز خود را به آن حضرت چسبانیده بود و نماز میخواند تا از نمازهای خویش فارغ شدند پس آن حضرت دعا کرد و حمّاد آمین گفت تا صبح طلوع کرد آن جناب اذان و اقامه گفت و بعض از غِلْمان خود را طلبید و پیش ایستاد و نماز صبح خواند در رکعت اوّل حمد و قدر و در دویّم حمد و توحید خواند و بعد از نماز مشغول به تسبیح و تحمید و تقدیس و ثنای بر خدا و صلوات بر پیغمبرصلی الله علیه وآله و دعا برای مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات شد پس سر به سجده نهاد و مقدار یک ساعت بجز نفس چیزی از آن جناب شنیده نشد پس از آن این دعا را خواند لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْاَبْصارِ تا آخر دعا که در اقبالست و شیخ کلینی روایت کرده که حضرت باقرعلیه السلام در شب بیست و یکم و بیست و سیّم دعا میخواند تا نیمه شب و بعد از آن شروع مینمود به نماز خواندن و بدانکه در هر شب از شبهای این دهه غسل مستحب است و روایت شده که حضرت رسولصلی الله علیه وآله در هر شب این دهه غسل میکرد و اعتکاف در این دهه مستحب است و فضیلت بسیار دارد و افضل اوقات اعتکاف است و روایت شده که مقابل دو حجّ و دو عمره است: وَکانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ اِذا کانَ رسم رسول خدا صلی اللّه علیه و آله چنان بود که چونالْعَشْرُ الْأَواخِرَ اعْتَکَفَ فِیالْمَسْجِدِ وَضُرِبَتْ لَهُ قُبَّةٌ مِنْ شَعْرٍ وَشَمَّرَدهه آخر ماه رمضان میشد در مسجد معتکف میشد و چادری موئین برایش میزدند و کمر را محکمالْمیزَرَ وَطَوی فِراشَهُ و بدانکه در این شب در سنه چهلم واقع شد شهادت مولایمیبست و بستر خواب را جمع میکرد ما حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام و در این شب تجدید میشود احزان آل محمّدعلیهم السلام و اشیاع ایشان و روایت شده که در آن شب مانند شب شهادت امام حسینعلیه السلام برداشته نشد سنگی از روی زمین مگر آنکه در زیر آن خون تازه بود شیخ مفید فرموده که در این شب صلوات بسیار بفرستد و سعی و کوشش کند در نفرین بر ظالمان آل محمدعلیهم السلام و لعن بر قاتل امیرالمؤمنینعلیه السلام روز بیست و یکم روز قتل حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام و مناسبست زیارت آن جناب و کلمات حضرت خضرعلیه السلام که به منزله زیارت آن حضرتست در این روز. شب بیست و سیّم در هَدِیّة الزَّائر ذکر شده از دو شب قدر سابق افضل است و از احادیث بسیار مُستَفاد میشود که شب قدر همین است و این شب جهنی است و در این شب جمیع امور بر وفق حکمت مقدّر میگردد وازبرای این شب غیر از اعمالیکه با دو شب سابق شریکست چند عملدیگر است اوّل خواندن سوره عنکبوت و رُوم که حضرت صادقعلیه السلام قَسم یاد فرموده که خواننده این دو سوره دراین شب از اهلبهشت است دوّم خواندن حم دُخان سیّم خواندن سوره قَدر هزار مرتبه چهارم آنکه تکرار کند در این شب بلکه در تمام اوقات این دعا را اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ «الخ» و ذکر آن در ضمن ادعیه شبهای دهه آخر بعد از دعاء شب بیست و سیّم گذشت پنجم بخواند: اَللّهُمَّ امْدُدْ لی فی عُمْری وَاَوْسِعْ لی فی رِزْقی خدایا دراز کن عمرم را و فراخ کن روزیم راوَاَصِحَّ لی جِسْمی وَبَلِّغْنی اَمَلی وَاِنْ کُنْتُ مِنَ الْأَشْقِیآءِ فَاْمحُنیو سالم گردان تنم را و برسانم به آرزویم و اگر در زمره بدبختان هستم تو نامم را ازمِنَ الْأَشْقِیآءِ وَاْکتُبْنی مِنَ السُّعَدآءِ فَاِنَّکَ قُلْتَ فی کِتابِکَ الْمُنْزَلِسلک آنان پاک کن و در زمره سعادتمندانم ثبت کن زیرا تو خودت در کتابی کهعَلینَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ الِهِ یَمْحُو اللَّهُ ما یَشآءُ وَیُثْبِتُبر پیامبر مرسلتصلی الله علیه وآله نازل فرمودی چنین گفتی: «خدا هر چه خواهد محو میکند و ثبت میکندوَعِنْدَهُ اُمُّ الْکِتابِ ششم بخواند: اَللّهُمَّ اجْعَلْ فیما تَقْضی وَفیماو نزد او است اصل کتاب» خدایا قرار ده در آنچه حکم کرده وتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَکیمِ فی لَیْلَةِمقدر فرمودهای از فرمان حتمی خود و در آنچه جدا کنی از دستور حکیمانهات در شبالْقَدْرِ مِنَ الْقَضآءِ الَّذی لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْ تَکْتُبَنی مِنْ حُجَّاجِقدر از آن حکمی که بازگشت ندارد و تغییر پذیر نیست که بنویسی مرا از حاجیانبَیْتِکَ الْحَرامِ فی عامی هذَا الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُخانه محترم کعبهات در همین امسال آنانکه حجشان مقبول و سعیشانالْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ وَاجْعَلْ فیما تَقْضیمورد تقدیر و گناهانشان آمرزیده و اعمال بدشان بخشوده شده و مقرر فرما در آنچهوَتُقَدِّرُ اَنْ تُطیلَ عُمْری وَتُوَسِّعَ لی فی رِزْقی هفتم بخواند این دعا راکهحکم کرده و مقدر فرموده ای که عمرم را طولانی کنی و در روزیم وسعت دهی در اقبال است یا باطِناً فی ظُهُورِهِ وَیا ظاهِراً فی بُطُونِهِ وَیا باطِناً لَیْسَ ای که نهان است در عین آشکاریش و ای که آشکار است در عین نهانیش و ای نهانی که دریَخْفی وَیا ظاهِراً لَیْسَ یُری یا مَوْصُوفاً لا یَبْلُغُ بِکَیْنُونَتِهِخفا نیستی و ای آشکاری که دیده نشوی ای که توصیفت کنند ولی هیچ وصفی به کنه ذات تو نرسد مَوْصُوفٌ وَلا حَدٌّ مَحْدُودٌ وَیا غآئِباً غَیْرَ مَفْقُودٍ وَیا شاهِداً غَیْرَ و هیچ حدی محدودت نکند و ای که پیدائی ولی گم نشدهای و ای که حاضری ولی مشهودمَشْهُودٍ یُطْلَبُ فَیُصابُ وَلَمْ یَخْلُ مِنْهُ السَّمواتُ وَالْأَرْضُنشوی تو را طلب کنند و به مقصود نائل گردند، از تو خالی نیست آسمانها و زمینوَمابَیْنَهُما طَرْفَةَ عَیْنٍ لا یُدْرَکُ بِکَیْفٍ وَلا یُؤَیَّنُ بِاَیْنٍ وَلا بِحَیْثٍو مابین آندو یک چشم برهم زدن، به چگونگی در نیائی و به جائی و سوئی اندر نشویاَنْتَ نُورُ النُّورِ وَرَبُّ الْأَرْبابِ اَحَطْتَ بِجَمیعِ الْأُمُورِ سُبْحانَ مَنْتوئی روشنی نور و پروردگار همه پروردگاران به تمام امور احاطه داری منزه خدائی کهلَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ سُبْحانَ مَنْ هُوَ هکَذا وَلانیست مانندش چیزی و او است شنوای بینا منزه است آنکه او چنین است و جز او دیگریهکَذا غَیْرُهُ پس دعا میکنی بدانچه بخواهی هشتم آنکه غیر از غسل اوّل شب غسلیچنین نخواهد بود نیز در آخر شب کند و بدانکه از برای غسل و احیاء این شب و زیارت امام حسینعلیه السلام و صد رکعت نماز فضیلت بسیار و تأکید شده شیخ در تهذیب روایت کرده از ابوبصیر از حضرت صادقعلیه السلام که فرمود در شبی که امید میرود شب قَدر باشد صد رکعت نماز کن بخوان در هر رکعت قُلْ هُوَاللَّهُ اَحَدٌ را ده مرتبه گفتم فدایت شوم اگر قوّت نداشته باشم ایستاده بجا آورم فرمود نشسته بجا آور گفتم اگر قوّت نداشته باشم نشسته بجا آورم فرمود بجا آور به همان حالیکه به قفا خفتهای در فراش خود و از دعائمالاسلام روایتست که حضرت رسولصلی الله علیه وآله در دهه آخر ماه رمضان رختخواب خود را جمع میکرد و کمر خود را محکم میبست برای عبادت و در شب بیست و سیّم اهل خود را بیدار میکرد و آنها را که خواب رُبُوده بود آب بصورتشان میپاچید و حضرت فاطمه صلوات الله علیها نمیگذاشت در این شب احدی از اهلش بخوابد و علاج میفرمود خواب آنها را به کمی طعام و مهیّا میکرد آنها را برای احیاء آن شب از روز یعنی امر میفرمود که روز را خواب و استراحت کنند که شب خوابشان نبرد و احیا بدارندومیفرمود محرومکسی استکه ازخیر امشب محروم بماند و روایت شده که حضرت
صادقعلیه السلام سخت مریض شده بود چون شب بیست و سیّم ماه رمضان شد موالی خود را امر فرمود که حرکتش دادند به مسجد بردند و آن شب را در مسجد بود تا به صبح علامه مجلسی(ره) فرموده که هر مقدار قرآن که ممکن باشد در این شب بخواند و دعاهای صحیفه کامله را بخواند خصوصاً دعای مکارمالاخلاق و دعای توبه و روزهای این شبها را نیز باید حرمت داشت و به عبادت و تلاوت و دعا به سَر آورد زیرا که در احادیث معتبره وارد شده است که روز قدر در فضیلت مثل شب قدر است شب بیست و هفتم بالخصوص غسل وارد شده و منقولست که حضرت امام زینالعابدینعلیه السلام در این شب این دعا را مکرر میخواند
از اوّل شب تا بهآخر شب: اَللّهُمَّ ارْزُقْنِی التَّجافِیَ عَنْ دارِ الغُرُورِ وَالْإِنابَةَ خدایا روزیم کن دوری گزیدن از خانه فریب (ناپایدار) و بازگشتاِلی دارِ الْخُلُودِ وَالْإِسْتِعْدادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِبسوی خانه جاویدان و آماده شدن برای مرگ پیش از رسیدن آن
شب آخر ماه
شب بسیار مبارکی است و ازبرای این شب چند عمل است اوّل غسل دوّم زیارت امام حسینعلیه السلام سیّم خواندن سوره انعام و کهف و یس و صد مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَاَتُوبُ اِلَیْهِ چهارم بخواند این دعا را که شیخ کلینی از حضرت صادقعلیه السلام نقل کرده: اَللّهُمَّ هذا خدایا اینشَهْرُ رَمَضانَ الَّذی اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْ انَ وَقَدْ تَصَرَّمَ وَاَعُوذُ بِوَجْهِکَماه رمضانی است که در آن قرآن را نازل فرمودی و اکنون رو برفتن است و پناه میبرم به ذاتالْکَریمِ یا رَبِّ اَنْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ مِ2نْ لَیْلَتی هذِهِ اَوْ یَتَصَرَّمَ شَهْرُ رَمَضانَبزرگوارت ای پروردگار من که سپیده دم امشب بر من بزند یا ماه رمضان بر من بگذردوَلَکَ قِبَلی تَبِعَةٌ اَوْ ذَنْبٌ تُریدُ اَنْ تُعَذِّبَنی بِهِ یَوْمَ اَلْقاکَ پنجم بخواندو از تو در پیش من پیگرد یا گناهی باشد که بخواهی مرا در روز دیدارت عذاب فرمائی دعاء یا مُدَبِّرَ الْاُمُورِ که در اعمال شب بیست و سیّم گذشت ششم وداع کند ماه رمضان را به دعاهای وداع که شیخ کلینی و صدوق و شیخ مفید و طوسی و سید بن طاووس رضوانالله عَلَیهم نقل کردهاند و شاید بهترین آنها دعای چهل و پنجم صحیفه کامله باشد و سیّد بن طاووس روایت کرده است از حضرت صادقعلیه السلام که هر که در شب آخر ماه رمضان وداع کند آن
ماه شریف را و بگوید: اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ اخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِیامی لِشَهْرِ خدایا قرارش مده آخرین دیدار از روزهام در ماهرَمَضانَ وَاَعُوذُ بِکَ اَنْ یَطْلُعَ فَجْرُ هذِهِ اللَّیْلَةِ اِلاَّ وَقَدْ غَفَرْتَ لیرمضان و پناه میبرم به تو از آنکه سپیده دم امشب بر من بزند جز آنکه مرا آمرزیده باشی بیامرزد حق تعالی او را پیش از آنکه صبح کند و روزی فرماید او را توبه و اِنابه سید و شیخ صدوق از جابربن عبدالله انصاری روایت کردهاند که گفت رفتم به خدمت حضرت رسولصلی الله علیه وآله در جمعه آخر ماه رمضان چون نظر آن حضرت بر من افتاد فرمود که ای جابر این آخر جمعهای است از ماه رمضان پس آن را وداع کن و بگو: اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ اخِرَ الْعَهْدِ خدایا قرارش مده آخرین دیدار مامِنْ صِیامِنا اِیَّاهُ فَاِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنی مَرْحُوماً وَلا تَجْعَلنی مَحْرُوماًاز روزهمان در ماه رمضان و اگر چنین کردهای پس مرا مورد رحمت قرار ده و قرارم مده در زمره محرومان پس بدرستی که هر که این دعا را در این روز بخواند به یکی از دو خصلت نیکو ظفر مییابد یا به رسیدن به ماه رمضان آینده یا به آمرزش خدا و رحمت بیانتها و سید بن طاووس و کفعمی نقل کردهاند از حضرت رسولصلی الله علیه وآله که فرمود هر که در شب آخر ماه رمضان ده رکعت نماز گذارد بخواند در هر رکعت حمد یک مرتبه و قُلْ هُوَاللَّهُ اَحَدٌ ده مرتبه بگوید در رکوع و سجود ده مرتبه سُبْحانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ للَّهِِ وَلا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ اَکْبَرُ و بعد از هر دو رکعت تشهّد بخواند و سلام دهد و چون از تمام ده رکعت فارغ شد و سلام داد هزار مرتبه استغفار کند [اَسْتَغْفِرُاللَّهَ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ ]و بعد
از استغفار سر به سجده گذارد و بگوید در حال سجود: یا حِیُّ یا قَیُّومُ یا ذَاالْجَلالِ ای زنده ای پاینده ای صاحب جلالت وَالْإِکْرامِ یا رَحْمنَ الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ وَرَحیمَهُما یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ یا و بزرگواری ای بخشاینده دنیا و آخرت و مهربان آن دو ای مهربانترین مهربانان ایاِلهَ الْأَوَّلینَ وَالْاخِرینَ اِغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَتَقَبَّلْ مِنَّا صَلواتَنامعبود پیشینان و پسینیان گناهانمان را بیامرز و نمازها و روزههاوَصِیامَنا وَقِیامَنا قسم به حق آنکه مرا براستی به نبوت مبعوث فرموده کهجبرئیل مراو شب زندهداریهامان را بپذیر خبر داد از اسرافیل از پروردگار خود تبارک و تعالی که سر از سجده برنداشته باشد که بیامرزد خدا او را و قبول فرماید از او ماه رمضان را و بگذرد از گناهان او «الخبر» و این نماز در شب عید فطر نیز روایت شده ولکن در آن روایتست که تسبیح اربع را در رکوع و سجود عوض تسبیح رکوع و سجود بخواند و به جای اِغْفِرْلَنا ذُنُوبَنا تا به آخر دارد اِغْفِرْلی ذُنُوبی وَ تَقَبَّلْ صَوْمی وَ صَلوتی وَ قِیامی روز سیام سید برای روز آخر دعائی نقل کرده که اوّلش این است اَللّهُمَّ اِنَّکَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ و چون در این روز غالب مردم قرآن ختم میکنند سزاوار است که بعد از ختم بخوانند دعای چهل و دوّم صحیفه کامله را و اگر خواسته باشند این دعای مختصر را
بخوانند که شیخ از امیرالمؤمنینعلیه السلام نقل کرده: اَللّهُمَّ اشْرَحْ بِالْقُرْ انِ صَدْری خدایا سینهام را بوسیله قرآن بگشاوَاسْتَعْمِلْ بِالْقُر انِ بَدَنی وَنَوِّرْ بِالْقُر انِ بَصَری وَاَطْلِقْ بِالْقُر انِو به کار انداز به دستورات قرآن بدنم را و روشن گردان بوسیله قرآن دیدهام را و باز کن به قرآنلِسانی وَاَعِنّی عَلَیْهِ ما اَبْقَیْتَنی فَاِنَّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِکَ و نیززبانم را و کمکم ده به (عمل) بدان تا زندهام داری زیرا هیچ جنبش و نیرویی نیست جز به تو بخواند این دعا را که از حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام نیز روایت شده: اَللّهُمَّ اِنِّی اَسْئَلُکَ خدایا از تو خواهماِخْباتَ الْمُخْبِتینَ وَاِخْلاصَ الْمُوقِنینَ وَمُرافَقَةَ الْأَبْرارِ وَاسْتِحْقاقَاطمینان و خشوع خاشعان درگاهت را و اخلاص اهل یقین و رفاقت با نیکان و استحقاق پیدا کردن حَقائِقِ الْإیمانِ وَالْغَنیمَةَ مِنْ کُلِّ بِرٍّ وَالسَّلامَةَ مِنْ کُلِّ اِثْمٍ وَوُجُوبَ برای درک حقایق ایمان و نصیبی از هر خیر و سلامتی از هر گناه و لازم شدنرَحْمَتِکَ وَعَزآئِمَ مَغْفِرَتِکَ وَالْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ وَالنَّجاةَ مِنَ النَّارِمهر و رحمتت و موجبات آمرزشت و رسیدن به بهشت و رهائی از دوزخ «خاتمه» در بیان نمازهای شبها و دعاهای روزها که مشهور است و علّامه مجلسی(ره) در زادالمعاد در فصل آخر اعمال ماه رمضان ذکر فرموده و احقر در اینجا اکتفا میکنم به آنچه که آن بزرگوار نگاشته فرموده نماز شب اوّل چهار رکعت در هر رکعت بعد از حمد پانزده مرتبه توحید دوّم چهار رکعت در هر رکعت بعد از حمد بیست مرتبه اِنَّا اَنْزَلْناهُ سیّم ده رکعت در هر رکعت حمد و پنجاه مرتبه توحید چهارم هشت رکعت در هر رکعت حمد و بیست مرتبه اِنَّا اَنْزَلْناهُ پنجم دو رکعت در هر رکعت حمد و پنجاه مرتبه توحید و بعد از سلام صد مرتبه اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ ششم چهار رکعت در هر رکعت حمد و سوره تَبارَکَ الَّذی بِیَدِهِ الْمُلْکُ هفتم چهار رکعت در هر رکعت حمد و سیزده مرتبه اِنَّا اَنْزَلْناهُ هشتم دو رکعت در هر رکعت حمد و ده مرتبه توحید و بعد از سلام هزار مرتبه سُبْحانَ اللَّهِ نهمّ شش رکعت میان نماز شام و خفتن در هر رکعت حمد و هفت مرتبه آیةالکرسی و بعد از اتمام پنجاه مرتبه اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ دهم بیست رکعت در هر رکعت حمد و سی مرتبه توحید یازدهم دو رکعت در هر رکعت حمد و بیست مرتبه اِنَّا اَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ دوازدهم هشت رکعت در هر رکعت حمد و سی مرتبه اِنَّا اَنْزَلْناهُ سیزدهم چهار رکعت در هر رکعت حمد و بیست و پنج مرتبه توحید چهاردهم شش رکعت در هر رکعت حمد و سی مرتبه اِذا زُلْزِلَتْ پانزدهم چهار رکعت در دو رکعت اوّل بعد از حمد صد مرتبه توحید و در دو رکعت دیگر پنجاه مرتبه توحید شانزدهم دوازده رکعت در هر رکعت حمد و دوازده مرتبه اَلْهیکُمُ التَّکاثُرُ هفدهم دو رکعت در رکعت اوّل حمد و هر سوره که خواهد و در رکعت دوّم حمد و صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد مرتبه لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ هیجدهم چهار رکعت در هر رکعت حمد و بیست و پنج مرتبه اِنَّا اَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ نوزدهم پنجاه رکعت با حمد و پنجاه مرتبه اِذا زُلْزِلَتْ و گویا مراد آن باشد که در هر رکعت یک مرتبه بخواند زیرا که مشکلست در یک شب دو هزار و پانصد مرتبه اِذا زُلْزِلَتْ خواندن بیستم و بیست و یکم و بیست و دوّم و بیست و سیّم و بیست و چهارم در هر یک هشت رکعت به هر سوره که میسّر شود بیست و پنجم هشت رکعت در هر رکعت حمد و ده مرتبه توحید بیست و ششم هشت رکعت در هر رکعت حمد و صد مرتبه توحید بیست و هفتم چهار رکعت در هر رکعت حمد و تَبارَکَ الَّذی بِیَدِهِ الْمُلْکُ و اگر نتواند بیست و پنج مرتبه توحید بیست و هشتم شش رکعت در هر رکعت حمد و صد مرتبه آیةالکرسی و صد مرتبه توحید و صد مرتبه کَوْثَرْ و بعد از نماز صد مرتبه صلوات بر محمّد و آل محمّد فقیر گوید نماز شب بیست و هشتم موافق آنچه من یافتم بدین کیفیّت است شش رکعت نماز کند به فاتحةالکتاب و ده مرتبه آیةالکرسی و ده مرتبه کوثر و ده مرتبه قل هواللَّه احد و صد مرتبه صلوات بفرستد بر پیغمبرصلی الله علیه وآله بیست و نهم دو رکعت در هر رکعت حمد و بیست مرتبه توحید سیام دوازده رکعت در هر رکعت حمد و بیست مرتبه توحید و بعد از فارغ شدن صد مرتبه صلوات بر محمّد و آل محمّد و این نمازها چنانچه مذکور شد هر دو رکعت به یک سلام است
و امّا دعاهای روزهای ماه رمضان
از ابن عباس روایت کردهاند که حضرت رسولصلی الله علیه وآله فضیلت بسیار از برای روزه هر روز ماه مبارک رمضان بیان فرمود و از برای هر روز دعای مخصوصی با فضیلت و ثواب بسیار از برای آن دعا ذکر کرده و ما به اصل دعا اکتفا مینمائیم.
دعای روز اوّل: اَللّهُمَّ اجْعَلْ صِیامی فیهِ صِیامَ الصَّآئِمینَ وَقِیامی فیهِ خدایا قرار ده روزهام را در این ماه روزه روزهداران واقعی و شبزندهداریم راقیامَ الْقآئِمینَ وَنَبِّهْنی فیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغافِلینَ وَهَبْ لی جُرْمی فیهِنیز همانند شبزندهداران و بیدارم کن در آن از خواب بیخبران و جنایتم را بر من ببخشیا اِلهَ الْعالَمینَ وَاعْفُ عَنّی یا عافِیاً عَنِ الْمُجْرِمینَ روز دوّم اَللّهُمَای معبود جهانیان و درگذر از من ای درگذرنده از جنایتکاران خدایاقَرِّبْنی فیهِ اِلی مَرْضاتِکَ وَجَنِّبْنی فیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَنَقِماتِکَنزدیکم کن در این ماه بسوی موجبات خوشنودیت و دورم ساز در آن از خشم و عذابتوَوَفِّقْنی فیهِ لِقِرآئِةِ ایاتِکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ روز سیّمو موفقم دار در این روز بخواندن آیات قرآنیت به رحمت خود ای مهربانترین مهربانان اَللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ الذِّهْنَ وَالتَّنْبیهَ وَباعِدْنی فیهِ مِنَ السَّفاهَةِ خدایا روزیم کن در این ماه تیزهوشی و بیداری و دورم گردان در آن از بیخردیوَالْتَّمْویهِ وَاجْعَلْ لی نَصیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فیهِ بِجُودِکَ یا اَجْوَدَو اشتباهکاری و مقرر فرما برایم بهرهای از هر خیری که در آن نازل گردانی بجود و کرمت ای باجودترینالْأَجْوَدینَ روز چهارم اَللّهُمَّ قَوِّنی فیهِ عَلی اِقامَةِ اَمْرِکَ وَاَذِقْنی فیهِجودمندان خدایا نیرو ده مرا در این ماه برای برپا داشتن فرمان و دستورت و بچشان به منحَلاوَةَ ذِکْرِکَ وَاَوْزِعْنی فیهِ لِأَدآءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ وَاحْفَظْنی فیهِشیرینی ذکرت و به من یاد ده در این ماه طرز بجا آوردن سپاسگزاری خود را به بزرگواریت و نگاهم دار در آنبِحِفْظِکَ وَسَِتْرِکَ یا اَبْصَرَ النَّاظِرینَ روز پنجم اَللّهُمَّ اجْعَلْنی فیهِ مِنَبه نگهداری و محافظت خود ای بیناترین بینایان خدایا قرارم ده در این ماه ازالْمُسْتَغْفِرینَ وَاجْعَلْنی فیهِ مِنْ عِبادِکَ الصَّالِحینَ اْلقانِتینَ وَاجْعَلنیآمرزش خواهان و قرارم ده در آن از بندگان شایسته فرمانبردارت و بگردانمفیهِ مِنْ اَوْلِیآئِکَ الْمُقَرَّبینَ بِرَأْفَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ روز ششم اَللّهُمَدر این روز از اولیاء مقرب درگاهت به مهرت ای مهربانترین مهربانان خدایالا تَخْذُلْنی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَلاتَضْرِبْنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَدر این ماه به خاطر دست زدن به نافرمانیت خوارم مساز و تازیانههای عذابت را بر من مزن و از موجبات خشمتوَزَحْزِحْنی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَاَیادیکَ یا مُنْتَهیبدان نعمت بخشی و الطافی که نسبت به بندگان داری دورم بدار ای آخرین حدرَغْبَةِ الرَّاغِبینَ روز هفتم اَللّهُمَّ اَعِنّی فیهِ عَلی صِیامِهِ وَقِیامِهِاشتیاق مشتاقان خدایا یاریم کن در این ماه بر روزه و شب زندهداریشوَجَنِّبْنی فیهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ وَارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدَوامِهِو دورم بدار در آن از لغزشها و گناهانش و روزیم کن در آن ذکر خود را بطور دوام و یکسرهبِتَوْفیقِکَ یا هادِیَ الْمُضِلّینَ روز هشتم اَللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ رَحْمَةَبه توفیق خود ای راهنمای گمراهان خدایا روزیم گردان در این ماه مهرورزی نسبت به الْأَیْتامِ وَاِطْعامَ اْلطَّعامِ وَاِفْشآءَ السَّلامِ وَصُحْبَةَ الْکِرامِ بِطَوْلِکَ یا یتیمان و خوراندن طعام و به آشکار کردن سلام و همنشینی با کریمان به فضل و کرمت ایمَلْجَاَ الْأمِلینَ روز نهم اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فیهِ نَصیباً مِنْ رَحْمَتِکَپناه آرزومندان خدایا قرار ده برایم در این روز بهرهای از رحمتالْواسِعَةِ وَاهْدِنی فیهِ لِبَراهینِکَ السَّاطِعَةِ وَخُذْ بِناصِیَتی اِلیوسیعت و راهنمائیم کن در این ماه بسوی دلیلهای درخشانت و مرا بسوی موجباتمَرْضاتِکَ الْجامِعَةِ بِمَحَبَّتِکَ یا اَمَلَ الْمُشْتاقینَ روز دهم اَللّهُمَخوشنودی همه جانبهات سوق ده به حق محبتت ای آرزوی مشتاقان خدایااجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیْکَ وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْفآئِزینَ لَدَیْکَقرارم ده در این ماه از توکل کنندگان بر خودت و بگردانم در آن از سعادتمندان درگاهتوَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُقَرَّبینَ اِلَیْکَ بِاِحْسانِکَ یا غایَةَ الطَّالِبینَ روزو قرارم ده در آن از مقربان پیشگاهت به حق احسانت ای هدف نهائی جویندگان یازدهم اَللّهُمَّ حَبِّبْ اِلَیَّ فیهِ الْأِحْسانَ وَکَرِّهْ اِلَیَّ فیهِ الْفُسُوقَ خدایادوست گردان نزد من در این ماه احسان و نیکی را و ناخوش دار در پیش من در این روز فسقوَالْعِصْیانَ وَحَرِّمْ عَلَیَّ فیهِ السَّخَطَ وَالنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غِیاثَو نافرمانی و گناه را و حرام گردان در این روز بر من خشم کیفربار و آتش (سوزان) را به کمک خودت ای فریادرسالْمُسْتَغیثینَ روز دوازدهم اَللّهُمَّ زَیِّنّی فیهِ بِالسَِّتْرِ وَالْعَفافِ وَاسْتُرْنیفریادخواهان خدایا در این ماه مرا به زیور پوشش از گناه و پاکدامنی بیارایفیهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ وَالْکِفافِ وَاحْمِلْنی فیهِ عَلَی الْعَدْلِ وَالْأِنْصافِو جامه قناعت و اکتفای به مقدار حاجت را به برم کن و وادارم کن در این روز به عدالت و انصافوَ امِنّی فیهِ مِنْ کُلِّ ما اَخافُ بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الْخآئِفینَ روز سیزدهمو ایمنیم بخش در آن از هر چه که از آن میترسم به نگهداری خودت ای نگهدارنده ترسناکان اَللّهُمَّ طَهِّرْنی فیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالْأَقْذارِ وَصَبِّرْنی فیهِ عَلی کآئِناتِخدایا پاکم کن در این ماه از چرکی و کثافات و شکیبایم کن بر مقدراتی که الْأَقْدارِ وَوَفِّقْنی فیهِ لِلتُّقی وَصُحْبَةِ الْأَبْرارِ بِعَوْنِکَ یا قُرَّةَ عَیْنِ خواهد شد و موفقم دار در این ماه به پرهیزکاری و همنشینی با نیکان به کمک خودت ای روشنایی دیدهالْمَساکینَ روز چهاردهم اَللّهُمَّ لا تُؤاخِذْنی فیهِ بِالْعَثَراتِ وَاَقِلْنی فیهِمسکینان خدایا مگیر مرا در این ماه به لغزشها و بازم دار در آنمِنَ الْخَطایا وَالْهَفَواتِ وَلا تَجْعَلْنی فیهِ غَرَضاً لِلْبَلایا وَالْأفاتِاز خطاها و لغزشها و قرارم مده در این روز هدف بلاها و آفاتبِعِزَّتِکَ یا عِزَّ الْمُسْلِمینَ روز پانزدهم اَللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَبه عزتت ای عزت بخش مسلمانان خدایا فرمانبرداری فروتنان را در این ماهالْخاشِعینَ وَاشْرَحْ فیهِ صَدْری بِاِنابَةِالْمُخْبِتینَ بِاَمانِکَ یا اَمانَروزی من گردان و بگشا سینهام را برای بازگشتن بسویت همانند بازگشتن خاشعان به امان بخشیت ای امان بخشالْخآئِفینَ روز شانزدهم اَللّهُمَّ وَفِّقْنی فیهِ لِمُوافَقَةِ الْأَبْرارِ وَجَنِّبْنیترسناکان خدایا موفقمدار در این ماه به همراهی کردن با نیکان و دورم دارفیهِ مُرافَقَةَ الْأَشْرارِ وَآوِنی فیهِ بِرَحْمَتِکَ اِلی دارِ الْقَرارِ بِاِلهِیَّتِکَدر آن از رفاقت با اشرار و جایم ده در آن بوسیله رحمت خود به خانه قرار و آرامش به معبودیّت خودیا اِلهَ الْعالَمینَ روز هفدهم اَللّهُمَّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الْأَعْمالِ وَاقْضِای معبود جهانیان خدایا راهنمائیم کن در آن به کارهای شایسته و برآور در آن حاجاتلی فیهِ الْحَوآئِجَ وَالْأمالَ یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسیرِ وَالسُّؤالِ یاو آرزوهای مرا ای کسیکه نیازی به شرح حال و درخواست نداری ایعالِماً بِما فی صُدُورِ الْعالَمینَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّاهِرینَ روزدانا و آگاه بدانچه در دل مردم جهانیان است درود فرست بر محمد و آل پاکش هیجدهم اَللّهُمَّ نَبِّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ اَسْحارِهِ وَنَوِّرْ فیهِ قَلْبی بِضیآءِ خدایا آگاهم ساز در این ماه از برکات سحرهای آن و نورانی کن در آن دلم را به پرتواَنْوارِهِ وَخُذْ بِکُلِّ اَعْضآئی اِلیَ اتِّباعِ اثارِهِ بِنُورِکَ یا مُنَوِّرَ قُلُوبِانوار آن و بگمار تمام اعضاء و جوارحم را به پیروی کردن آثارش به نور خود ای روشنی دهنده دلهای الْعارِفینَ روز نوزدهم اَللّهُمَّ وَفِّرْ فیهِ حَظّی مِنْ بَرَکاتِهِ وَسَهِّلْ سَبیلی عارفان خدایا سرشار کن در این ماه بهرهام را از برکات آن و هموار ساز راهم رااِلی خَیْراتِهِ وَلا تَحْرِمْنی قَبُولَ حَسَناتِهِ یا هادِیاً اِلَی الْحَقِّ الْمُبینِبه سوی خیرات آن و محرومم مساز از پذیرفتن حسناتش ای راهنمای بسوی حقیقت آشکارروز بیستم اَللّهُمَّ افْتَحْ لی فیهِ اَبْوابَ الْجِنانِ وَاَغْلِقْ عَنّی فیهِ اَبْوابَ خدایا بگشا در این ماه برویم درهای بهشت را و ببند برویم در آن درهایالنّیرانِ وَوَفِّقْنی فیهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْ انِ یا مُنْزِلَ السَّکینَةِ فی قُلُوبِدوزخ را و موفقم دار به تلاوت قرآن ای فرو فرستنده آرامش در دلهایالْمُؤْمِنینَ روز بیست و یکم اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فیهِ اِلی مَرْضاتِکَ دَلیلاً وَلامؤمنان خدایا برایم در این ماه دلیلی به موجبات خوشنودی خود مقرر فرما وتَجْعَلْ لِلشَّیْطانِ فیهِ عَلَیَّ سَبیلاً وَاجْعَلِ الْجَنَّةَ لی مَنْزِلاً وَمَقیلاً یاراهی برای تسلط شیطان بر من باقی مگذار و بهشت را منزل و آسایشگاهم قرار ده ایقاضِیَ حَوآئِجِ الطَّالِبینَ روز بیست و دویّم اَللّهُمَّ افْتَحْ لی فیهِ اَبْوابَبرآرنده حاجات جویندگان خدایا باز کن برویم در این ماه درهایفَضْلِکَ وَاَنْزِلْ عَلَیَّ فیهِ بَرَکاتِکَ وَوَفِّقْنی فیهِ لِمُوجِباتِ مَرْضاتِکَفضلت را و برکاتت را در آن بر من نازل فرما و موفقم دار در آن به موجبات خشنودیتوَاَسْکِنّی فیهِ بُحْبُوحاتِ جَنَّاتِکَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ روزو مسکنم ده در آن وسطهای بهشتت ای اجابت کننده دعای درماندگان بیست و سیّم اَللّهُمَّ اغْسِلْنی فیهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَطَهِّرْنی فیهِ مِنَ خدایا شستشویم ده در این ماه از گناهان و پاکم کن در آن ازالْعُیُوبِ وَامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَی الْقُلُوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِعیبها و آزمایش کن در آن دلم را به پرهیزکاری دلها ای نادیده گیرنده لغزشهایالْمُذْنِبینَ روز بیست و چهارم اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ فیهِ ما یُرْضیکَگنهکاران خدایا از تو خواهم در این ماه آنچه تو را خوشنود سازد وَاَعُوذُبِکَ مِمَّا یُؤْذیکَ وَاَسْئَلُکَ التَّوْفیقَ فیهِ لِأَنْ اُطیعَکَ وَلا و پناه برم به تو از آنچه تو را بیازارد و از تو خواهم در آن توفیق برای اینکه پیرویت کنم واَعْصِیَکَ یا جَوادَ السَّآئِلینَ روز بیست و پنجم اَللّهُمَّ اجْعَلْنی فیهِ مُحِبَّاًنافرمانیت نکنم ای بخشنده به خواستاران خدایا قرارم ده در این ماه دوستدارلِأَوْلِیآئِکَ وَمُعادِیاً لِأَعْدآئِکَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خاتَِمِ اَنْبِیآئِکَ یا عاصِمَدوستانت و دشمن دارنده دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیمبرانت ای نگهدارندهقُلُوبِ النَّبِیّینَ روز بیست و ششم اَللّهُمَّ اجْعَلْ سَعْیی فیهِ مَشْکُوراًدلهای پیمبران خدایا قرار ده کوششم را در این ماه مورد سپاس و تقدیروَذَنْبی فیهِ مَغْفُوراً وَعَمَلی فیهِ مَقْبُولاً وَعَیْبی فیهِ مَسْتُوراً یا اَسْمَعَو گناهم را در آن آمرزیده و عملم را در آن پذیرفته و عیبم را در آن پوشید ای شنواترینالسَّامِعینَ روز بیست و هفتم اَللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَصَیِّرْشنوایان خدایا فضیلت شب قدر را در این ماه روزیم گردان و بگرداناُمُوری فیهِ مِنَ الْعُسْرِ اِلَی الْیُسْرِ وَاقْبَلْ مَعاذیری وَحُطَّ عَنّیِکارهایم را در آن از سختی به آسانی و عذرهایم را بپذیر و ورز والذَّنْبَ وَالْوِزْرَ یا رَؤُفاً بِعِبادِهِ الصَّالِحینَ روز بیست و هشتم اَللّهُمَّ وَفِّرْگناهم را بریز ای مهربان به بندگان شایستهات خدایا سرشار کن بهرهام راحَظّی فیهِ مِنَ النَّوافِلِ وَاَکْرِمْنی فیهِ بِاِحْضارِ الْمَسآئِلِ وَقَرِّبْ فیهِدر این ماه از انجام مستحبات و نوافل و گرامیم دار به یاد داشتن مسائل و نزدیک گردان در آنوَسیلَتی اِلَیْکَ مِنْ بَیْنِ الْوَسآئِلِ یا مَنْ لا یَشْغَلُهُ اِلْحاحُ الْمُلِحّینَ روزوسیلهام را بسویت از میان سایر وسائل ای که سرگرمش نکند سماجت سماجت کنندگان بیست و نهم اَللّهُمَّ غَشِّنی فیهِ بِالرَّحْمَةِ وَارْزُقْنی فیهِ التَّوْفیقَ خدایا فراگیر مرا در این ماه به مهر خود و روزیم کن در آن به توفیقوَالْعِصْمَةَ وَطَهِّرْ قَلْبی مِنْ غَیاهِبِ التُّهَمَةِ یا رَحیماً بِعِبادِهِ الْمُؤْمِنینَو خودنگهداری و پاک کن دلم را از تیرگیهای تهمت ای مهربان نسبت به بندگان مؤمن خود روز سیام اَللّهُمَّ اجْعَلْ صِیامی فیهِ بِالشُّکْرِ وَالْقَبُولِ عَلی ما تَرْضاهُ خدایا چنان کن روزهام را در این ماه که مورد قدردانی و پذیرش بوده و بر طبق خوشنودی تووَیَرْضاهُ الرَّسُولُ مُحْکَمَةً فُرُوعُهُ بِالْأُصُولِ بِحَقِّ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍو خوشنودی رسولت باشد و محکم باشد فروع آن بوسیله اصول به حق آقای ما محمدوَ الِهِ الطَّاهِرینَ وَالْحَمْدُ للَّهِِ رَبِّ الْعالَمینَ مؤلّف گوید: که در تقدیم و تأخیرو آل پاکش و ستایش خاص پروردگار جهانیان است دعاها و عبادات هر یک در کتب دعوات مختلف ذکر کردهاند چون روایتش را معتبر نمیدانم متعرّض ذکر آنها نشدم و دعای روز بیست و هفتم را کفعمی در روز بیست و نهمّ ذکر کرده است و موافق مذهب شیعه در روز بیست و سیّم خواندن دور نیست که اَنسَب باشد انتهی.