تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد1
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

4- مقصود از قلب در قرآن

چرا درک حقایق در قرآن به قلب نسبت داده شده است در حالی که می دانیم قلب مرکز ادراکات نیست بلکه تلمبهای است برای گردش خون در بدن ؟!

در پاسخ چنین می گوئیم :

قلب در قرآن به معانی گوناگونی آمده است، از جمله :

1 به معنی عقل و درک چنانکه در آیه 37 سوره ق می خوانیم ان فی ذلک لذکری لمن کان له قلب در این مطالب تذکر و یادآوری است برای


@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه 88@@@

آنان که نیروی عقل و درک داشته باشند.

2 به معنی روح و جان چنانکه در سوره احزاب آیه 10 آمده است : و اذ زاغت الابصار و بلغت القلوب الحناجر: هنگامی که چشمها از وحشت فرو مانده و جانها به لب رسیده بود.

3 به معنی مرکز عواطف، آیه 12 سوره انفال شاهد این معنی است : سالقی فی قلوب الذین کفروا الرعب : بزودی در دل کافران ترس ایجاد می کنم . و در جای دیگر در سوره آل عمران آیه 159 می خوانیم فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک : ... اگر سنگدل بودی از اطرافت پراکنده می شدند

توضیح اینکه :

در وجود انسان دو مرکز نیرومند بچشم می خورد:

1 مرکز ادراکات که همان مغز و دستگاه اعصاب است و لذا هنگامی که مطلب فکری برای ما پیش می آید احساس می کنیم با مغز خویش آنرا مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم . (اگر چه مغز و سلسله اعصاب در واقع وسیله و ابزاری هستند برای روح ).

2 مرکز عواطف که عبارت است از همان قلب صنوبری که در بخش چپ سینه قرار دارد و مسائل عاطفی در مرحله اول روی همین مرکز اثر می گذارد، اولین جرقه از قلب شروع می شود.

مابالوجدان هنگامی که با مصیبتی روبرو می شویم فشار آن را روی همین قلب صنوبری احساس می کنیم، و همچنان وقتی که به مطلب سرورانگیزی برمی خوریم فرح و انبساط را در همین مرکز احساس می کنیم (دقت کنید).

درست است که مرکز اصلی ادراکات و عواطف همگی روان و روح آدمی است ولی تظاهرات و عکس العملهای جسمی آنها متفاوت است عکس العمل


@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه 89@@@

درک و فهم نخستین بار در دستگاه مغز آشکار می شود، ولی عکس العمل مسائل عاطفی از قبیل محبت، عداوت، ترس، آرامش، شادی و غم در قلب انسان ظاهر می گردد، بطوریکه بهنگام ایجاد این امور به روشنی اثر آنها را در قلب خود احساس می کنیم .

نتیجه اینکه اگر در قرآن مسائل عاطفی به قلب (همین عضو مخصوص ) مسائل عقلی به قلب (به معنی عقل یا مغز) نسبت داده شده، دلیل آن همان است که گفته شد، و سخنی به گزاف نرفته است .

از همه اینها گذشته قلب به معنی عضو مخصوص نقش مهمی در حیات و بقای انسان دارد، بطوریکه یک لحظه توقف آن با نابودی همراه است . بنابراین چه مانعی دارد که فعلیتهای فکری و عاطفی به آن نسبت داده شود.