تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد1
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

همه مسئول اعمال خویشند

چنانکه در شاءن نزول آیه خواندیم از ظاهر خود آیه نیز بر می آید که گفتگو و سخنی در میان بوده و جمعی از منکران اسلام مطلب نادرستی را به یعقوب پیامبر خدا نسبت می دادند (این مطلب ظاهرا همان بوده که در شاءن نزول آمد).

قرآن برای رد این ادعای بی دلیل می گوید: ((مگر شما به هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید حاضر بودید)) که چنان توصیه ای را به فرزندانش کرد (ام کنتم شهداء اذ حضر یعقوب الموت ).

آری آنچه شما به او نسبت می دهید نبود، آنچه بود این بود که ((در آن هنگام از فرزندان خود پرسید، بعد از من چه چیز را می پرستید))؟ (اذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی ).

آنها در پاسخ گفتند: ((خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را می پرستیم خداوند یگانه یکتا)) (قالوا نعبد الهک و اله آبائک ابراهیم و اسماعیل و اسحاق الها واحدا)

((و ما در برابر فرمان او تسلیم هستیم )) (و نحن له مسلمون ).

آری او توصیه ای جز به توحید و تسلیم در برابر فرمان حق نکرد که ریشه پذیرش همه برنامه های الهی است .

از آیه مورد بحث بر می آید که در وجود یعقوب به هنگام مرگ آثار یکنوع ناراحتی و نگرانی از وضع آینده فرزندانش احساس می شد، سر انجام این نگرانی را به زبان آورده پرسید فرزندانم بعد از من چه چیز را می پرستید؟ مخصوصا گفت ((چه چیز)) و نگفت ((چه کس )) را؟ چرا که در محیط زندگی او گروهی بتپرست بودند که در برابر اشیائی سجده می کردند، یعقوب می خواست بداند آیا هیچگونه تمایلی به این آئین در اعماق جان آنها هست ؟ اما پس از پاسخ


@@تفسیر نمونه، جلد 1، صفحه : 465@@@

فرزندان آرامش خاطر خود را باز یافت .

این نکته نیز قابل توجه است که حضرت اسماعیل پدر یا جد ((یعقوب )) نبود، بلکه عموی او بود، در حالی که در آیه مورد بحث کلمه ((آباء)) جمع ((اب )) به کار رفته، و از اینجا روشن می شود که در لغت عرب گاهی کلمه ((اب )) به عمو اطلاق می گردد، و از همین رو می گوئیم اگر این کلمه در مورد ((آزر)) در قرآن به کار رفته مانع از آن نیست که آزر عموی ابراهیم باشد نه پدرش (دقت کنید).

آخرین آیه مورد بحث گویا پاسخ به یکی از اشتباهات یهود است، چرا که آنها بسیار روی مساءله نیاکانشان و افتخارات آنها و عظمتشان در پیشگاه خدا تکیه می کردند و گمانشان این بود که اگر خودشان آلوده باشند در پرتو چنین نیاکانی اهل نجاتند.

قرآن می گوید: ((آنها امتی بودند که درگذشتند، و اعمالشان مربوط به خودشان است، و اعمال شما نیز مربوط به خود شما است )) (تلک امة قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم ).

((و شما هرگز مسئول اعمال آنها نخواهید بود)) (همانگونه که آنها مسئول اعمال شما نیستند) (و لا تسئلون عما کانوا یعملون ).

بنا بر این به جای اینکه تمام هم خود را مصروف به تحقیق و مباهات و افتخار نسبت به نیاکان خود کنید در اصلاح عقیده و عمل خویش بکوشید.

گر چه ظاهرا مخاطب در این آیه یهود و اهل کتابند ولی پیدا است این حکم مخصوص آنها نیست، ما مسلمانان نیز مشمول همین اصل اساسی هستیم که ((از فضل پدر تو را چه حاصل ؟))!.


@@تفسیر نمونه، جلد 1، صفحه : 466@@@