تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد1
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

قصاص مایه حیات شما است !

از این آیات به بعد یک سلسله از احکام اسلامی مطرح می شود و آیات گذشته را که تحت عنوان بر و نیکوکاری بود و بخش مهمی از برنامه های اسلام را شرح میداد تکمیل می کند.

نخست از مساءله حفظ احترام خونها که مساءله فوق العاده مهمی در روابط اجتماعی است آغاز می کند، و خط بطلان بر آداب و سنن جاهلی می کشد، مؤمنان را مخاطب قرار داده چنین می گوید:

((ای کسانی که ایمان آورده اید حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است )) (یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی ).

قرآن گاهی از دستورات لازم الاجرا با جمله کتب علیکم : ((بر شما نوشته شده )) تعبیر می کند، از جمله در آیه فوق و همچنین آیات آینده که در مورد وصیت و روزه سخن می گوید، همین تعبیر دیده می شود، و به هر حال این تعبیر اهمیت


@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 604@@@

و تاءکید مطلب را روشن می کند، زیرا همیشه مسائلی را می نویسند که از هر نظر قطعیت پیدا کرده و جدی است .

((قصاص )) از ماده ((قص )) (بر وزن سد) به معنی جستجو و پیگیری از آثار چیزی است و هر امری که پشت سر هم آید عرب آن را ((قصه )) می گوید و از آنجا که قصاص ‍ قتلی است . که پشت سر قتل دیگری قرار می گیرد این واژه در مورد آن به کار رفته است .

همانگونه که در شان نزول اشاره شد این آیات در مقام تعدیل زیادهرویهای است که در جاهلیت در مورد قتل نفس انجام می گرفت، و با انتخاب واژه قصاص نشان می دهد که اولیاء مقتول حق دارند نسبت به قاتل همانرا انجام دهند که او مرتکب شده .

ولی به این مقدار قناعت نکرده در دنباله آیه مساءله مساوات را با صراحت بیشتر مطرح می کند و می گوید: ((آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، و زن در برابر زن )) (الحر بالحر و العبد بالعبد و الانثی بالانثی ).

به خواست خدا توضیح خواهیم داد که این مساءله دلیل بر برتری خون مرد نسبت به زن نیست و مرد قاتل را نیز میتوان (با شرائطی ) در برابر زن مقتول قصاص کرد.

سپس برای اینکه روشن شود که مساءله قصاص حقی برای اولیای مقتول است و هرگز یک حکم الزامی نیست، و اگر مایل باشند می توانند قاتل را ببخشند و خونبها بگیرند، یا اصلا خونبها هم نگیرند، اضافه می کند: ((اگر کسی از ناحیه برادر دینی خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص با رضایت طرفین تبدیل به خونبها گردد) باید از روش پسندیدهای پیروی کند (و برای پرداخت دیه طرف را در فشار نگذارد) و او هم در پرداختن دیه کوتاهی نکند)) (فمن عفی له من اخیه شی ء فاتباع بالمعروف و اداء الیه باحسان ).


@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 605@@@

به این ترتیب از یکسو به اولیای مقتول توصیه می کند که اگر از قصاص صرفنظر کردهاید در گرفتن خونبها زیاده روی نکنید و به طرز شایسته با توجه به مبلغ عادلانهای که اسلام قرار داده و در اقساطی که طرف قدرت پرداخت آن را دارد از او بگیرید.

و از سوی دیگر با جمله و اداء الیه باحسان به قاتل نیز توصیه می کند که در پرداخت خونبها روش صحیحی در پیش گیرد و بدهی خود را بدون مسامحه بطور کامل و به موقع اداء نماید.

و به این صورت وظیفه و برنامه هر یک از دو طرف را مشخص کرده است .

در پایان آیه برای تاءکید و توجه دادن به این امر که تجاوز از حد از ناحیه هر کس بوده باشد مجازات شدید دارد می گوید ((این تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگارتان، و کسی که بعد از آن از حد خود تجاوز کند عذاب دردناکی در انتظار او است )) (ذلک تخفیف من ربکم و رحمة فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب الیم ).

این دستور عادلانه قصاص و عفو که یک مجموعه کاملا انسانی و منطقی را تشکیل می دهد از یکسو روش فاسد عصر جاهلیت را که هیچگونه برابری در قصاص قائل نبودند و همچون دژخیمان عصر فضا گاه در برابر یک نفر صدها نفر را به خاک و خون می کشیدند محکوم می کند.

و از سوی دیگر راه عفو را به روی مردم نمی بندد، در عین حال احترام خون را نیز کاهش نمی دهد و قاتلان را جسور نمی سازد، و از سوی سوم می گوید بعد از برنامه عفو و گرفتن خونبها هیچیک از طرفین حق تعدی ندارند، بر خلاف اقوام جاهلی که اولیای مقتول گاهی بعد از عفو و حتی گرفتن خونبها قاتل را میکشتند!.


@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 606@@@

آیه بعد با یک عبارت کوتاه و بسیار پر معنی پاسخ بسیاری از سؤالات را در زمینه مساءله قصاص بازگو می کند و می گوید: ((ای خردمندان ! قصاص برای شما مایه حیات و زندگی است، باشد که تقوا پیشه کنید)) (و لکم فی القصاص حیاة یا اولی الالباب لعلکم تتقون ).

این آیه که از ده کلمه ترکیب شده، و در نهایت فصاحت و بلاغت است آنچنان جالب است که به صورت یک شعار اسلامی در اذهان همگان نقش بسته، و به خوبی نشان می دهد که قصاص اسلامی به هیچوجه جنبه انتقامجوئی ندارد بلکه دریچه ای است به سوی حیات و زندگی انسانها.

از یکسو ضامن حیات جامعه است، زیرا اگر حکم قصاص به هیچوجه وجود نداشت و افراد سنگدل احساس امنیت می کردند جان مردم بیگناه به خطر می افتاد همانگونه که در کشورهائی که حکم قصاص به کلی لغو شده آمار قتل و جنایت به سرعت بالا رفته است .

و از سوی دیگر مایه حیات قاتل است چرا که او را از فکر آدمکشی تا حد زیادی باز میدارد و کنترل می کند.

و از سوی سوم به خاطر لزوم تساوی و برابری جلو قتلهای پی در پی را می گیرد و به سنتهای جاهلی که گاه یک قتل مایه چند قتل و آن نیز به نوبه خود مایه قتلهای بیشتری می شد پایان می دهد، و از این راه نیز مایه حیات جامعه است .

و با توجه به اینکه حکم قصاص مشروط به عدم عفو است نیز دریچه دیگری به حیات و زندگی گشوده می شود.

جمله لعلکم تتقون که هشداری است برای پرهیز از هر گونه تعدی و تجاوز این حکم حکیمانه اسلامی را تکمیل می کند.


@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه : 607@@@

نکته ها