تربیت
Tarbiat.Org

روضه‏های استاد فاطمی نیا
محمد رحمتی شهرضا

امام زمان علیه السلام

(1)
تمام این مظلومیت‏ها و تمام این مصائب جبران می‏شود. شما احادیث را ساده نگیرید، وقتی که حضرت تشریف می‏آورد چرا اول می‏رود سراغ انتقام کسانی که به مادرش ظلم کردند؟ تا حالا هیچ فکر کرده‏اید؟ این‏ها ساده نیست؛ که مقدس بازی در بیاورید و ساده فکر کنید. حضرت، تمام مسائل را تجربه می‏کند. می‏دانید مقام امام حسین علیه السلام بالاتر از این هست که آفریده شود و در کربلا برود و کشته شود و مطلب، تمام شود. این الطالب بدم المقتول بکربلا باید آشکار شود. حضرت زهرا علیها السلام بیاید در مسجد بگوید که چرا دین را عوض می‏کنید بعد آن وقت، دیگر زبانم لال چه بگویم؟ در را به پهلویش بزنند .این مطلب، در اینجا تمام می‏شود؟ شاید دومین بار من است در عمرم که می‏گویم هیچ وقت این را نمی‏گویم. ما یک چیزی از علوم دینی را تا در کتاب نبینیم نقل نمی‏کنیم و اگر کتاب را پیدا نکردیم، از افرادی که مثل کتاب هستند، مطلبی را نقل می‏کنیم. سید حسین امینی (ره) مثل یک کتاب است. اگر از زبان او مطلبی نقل شود در حکم کتاب است. از حضرت معصومه علیها السلام خیلی معذرت می‏خواهم؛ از سید حسن امینی (ره) نقل می‏کنم که گفته بود: تا در به پهلوی خانم خورد، فرمود: یا مهدی. خودش می‏داند که به چه دلیل می‏گوید یا مهدی. امام زمان! ما که تو را نشناختیم؛ عقلمان نمی‏رسد. مادرت را هم نشناختیم. شماها خیلی بزرگ هستید. خدایا! مهمانی ات در حال تمام شدن است. یعنی ما را نمی‏بخشی؟ اگر این طور بگوییم، سوءظن به تو است. خدایا سفره جمع می‏شود. فردا را خیلی مغتنم بشمارید آی مردم! فردا خیلی مهم است. یک قدری به خودتان بیایید، من نمی‏گویم چه کار بکن. دکان باز نشود. خودت یک گوشه برو، جامعه کبیره بخوان. یک آل یاسین بخوان. اگر همه‏اش را هم حال نداری، دو سه جمله‏اش را بخوان. فردا روز قدس هم است رهبر معظم انقلاب دامت برکاته دستور اکید فرمودند که ان شاء الله تعالی، ما روز قدس راهپیمایی و تعظیم شعائر کنیم و نشان بدهیم که اگر در این جهان طرفدار مظلومی هست، کسی جز شیعه امیرالمؤمنین نیست. چون در بستر شهادت فرموده: کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا (87) ما می‏خواهیم فردا روز قدس نشان بدهیم که بی تفاوت نیستیم .ما برای مظلوم ناراحت می‏شویم. خدا شاهد است این افتخار ماست که با وجود این همه کشورهای اسلامی، تأسیس روز قدس در کشور ما و به فرمایش نورانی امام راحلمان قدس سره بود.
امام زمان اسم خداست. خاک بر سر من که قابل نیستم و این حرفها را می‏زنم. امام زمان اسم خداست .خودت، التماس کن. نه به رفیقت بگویی.نه جلسه درست کنی. صورتت را بگذار به خاک و بگو: خدایا مرا مورد اشراف آقا امام زمان (عج) قرار بده. اگر مورد اشرافش شدی آل یاسین را خوب می‏فهمی که چه می‏گوید .اصلا آل یاسین زیارتنامه نیست اسمش زیارتنامه است. آل یاسین، زبان حال عشاق امام زمان است. یک وقت یک مادری فرزندش را خیلی وقت است که ندیده. می‏گوید قربانش بروم. فرزندم الان کجاست، چه کار می‏کند؟ کجا نشسته است. آل یاسین، همین است .می‏گوید: (السلام علیک حین تسجد) (88) سلام بر تو وقتی که سجده می‏کنی. (السلام علیک حین ترکع) سلام بر تو، وقتی که رکوع می‏کنی.
ما اگر آدم بشویم، و استغفار کنیم، توبه کنیم و امام زمان در یکی از آن سجده‏ها، ما را یاد کند برای ما کافی است .و همین طور است که می‏بینید، یک دفعه بعضی‏ها بلند می‏شوند. آخر، بی خود که نیست. طرف، یک دفعه بلند می‏شود و به آفتاب می‏رسد. تو و من چه می‏دانیم؟ بگو آقا قربانت بروم، در یکی از آن سجده‏ها مرا یاد کن. چه می‏شود؟ آقا کریم است. (السلام علیک حین تقنط). آقا سلام بر تو وقتی که قنوت می‏گیری .الله اکبر! چه می‏دانم؟ فردا آخرین جمعه ماه مبارک رمضان است. خدا به حق امام زمان، ما را ببخش .خدایا ما بیچاره‏ایم .در این دعاهای دهه آخر می‏بیند که می‏گوید: پناه می‏برم به ذات مقدست که این ماه تمام بشود و من گناه نبخشیده‏ای داشته باشم. یا ارحم الراحمین. ما که چیزی نداریم که خدایا. رو سیاه و دست خالی هستیم. این نماز و روزه‏ها که انجام دادیم، وظیفه بوده ست. ما شق القمر نکردیم. خدایا. امیدمان به تو و رحمت تو است. و سئلوا الله من فضله ان الله کان بکل شی ء علیما (89). در امالی شیخ صدوق (ره) دیدم که می‏فرماید: خداوند متعال در روز قیامت، این قدر می‏آمرزد که حتی شیطان به طمع می‏افتد. خدایا! شیطان با آن همه قساوتش به طمع می‏افتد؟! شیطان که به او گفتی برو، ای رانده شده! (فأخرج منها فانک رجیم) (90)
اما ما را خواندی و گفتی: قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله، ان الله یغفر الذنوب جمیعا (91) آن را راندی ما را خواندی. فرقمان خیلی است .ما امیدوار نشویم؟ رانده شده، امید دارد؛ آن وقت ما امید نداشته باشیم؟!
خانم حضرت معصومه علیها السلام خیلی بزرگ است. مردم قدر بدانید. شنیدم که مرحوم آیت الله العظمی مرعشی قدس سره که پدرشان هم از بزرگان بود نقل کرده بوده است، که پدرش حضرت صدیقه کبری را در خواب دیده بود. (قریب به این معانی؛ مختصر می‏گویم). فرمود: که شما برای اینکه قبر من گم شده است ناراحتید. اما دنبال قبرم نگردید .بروید قم، در کنار قبر دخترم فاطمه معصومه علیها السلام.
خدایا مهمانان فاطمه معصومه را نمی‏بخشی؟!. یا وجیهة عند الله اشفعی لنا عندالله
(2)
آقا ای اول مظلوم! شهید شدی و رفتی. شیعیانت گریانند .شیعیانت نالانند. مصیبت تو کهنه نمی‏شود .چرا کهنه بشود هنوز انتقامت گرفته نشده است. چرا مصیبت ابی عبدالله کهنه نمی‏شود چون انتقامش گرفته نشده. دعای ندبه دعای خیلی زیبایی است، پرورش روح است به آدم حال می‏دهد جلوه می‏دهد .می‏گوید: (این الطالب بذحول الانبیاء و ابناء الانبیاء) (92)، خودتان آرزوی خونخواهی پیامبران را می‏کنید، آرزوی خونخواهی پسران پیامبران را می‏کنید. بعد هم می‏گویید: (این الطالب بدم المقتول بکربلاء) کجاست آن آقایی که خونخواهی شهدای مظلوم کربلا را بکند. بله تا امام زمان علیه السلام نیاید انتقام گرفته نشده، مصیبت اینها کهنه نمی‏شود خدایا نمی‏دانم، و الله امام زمان آمدنش خیلی تماشایی است. یک چیزهایی در احادیث است که باید با ملاحظه گفته شود. سربسته عرض کنم، امام زمان علیه السلام شرمنده می‏شوم عرض کنم. اما بگویم شما خیال می‏کنید امام زمان می‏آید و در به پهلوی مادرش زده باشند ساکت می‏نشیند؟ ضربت به فرق نازنین جدش بزنند ساکت بنشیند؟ این خونخواهی انجام خواهد شد. این معز الاولیاء و مذل الاعداء، این جامع الکلمة علی التقوی این الطالب بذحول الانبیاء و ابناء الانبیاء این الطالب بدم المقتول بکربلاء امام زمان! اگر ما آن زمان زنده بودیم که خوش به حالمان، زنده هم نبودیم، در برزخ این دلها آرام می‏گیرد. که بالاخره یک کسی آمد و خونخواهی کرد. این قدر مظلومیت! به هر طرف نگاه کنید مظلومیت است. در دعای ندبه می‏خوانید (فعلی الاطایب... محمد و علی علیهم السلام فلیبک الباکون ) گریه باید بر اولاد رسول الله و امیرالمؤمنین بشود بعد می‏رسد به اینجا که (این الحسن و این الحسین) کجاست امام حسن؟ چه شد امام حسین علیه السلام صالح بعد صالح... و السلام.
(3)
امروز روز جمعه بود بالاخره حتما یک توجیهی به حضرت داشتید. شما مهدیه‏ای‏ها که هر شب می‏آیید مگر می‏شود روزی به یاد امام زمان نباشید. هر روز مال حضرت است مخصوصا جمعه در زیارتنامه حضرت می‏خوانیم که: السلام علیک یا نور الله الذی یهتدی به المهتدون (93) در اینجا بحث هدایت عامه و خاصه که بحثش باشد. یا صاحب الزمان! ای آقا! ما حق اعتراض - نعوذ بالله - حق زبان درازی مثل بعضی‏ها که با آبروی تو بازی می‏کنند، نداریم.
قضیه‏ای که می‏خواهم بگویم، در قم اتفاق افتاده بود. حضرت شیخ الفقهاء و المجتهدین آیه الله العظمی آقای اراکی (ره)، غیر از این که مرجع تقلید بود یکی از اولیای خدا هم بود، ایشان هم در جریان این امر قرار داشت.
شخصی بود که چندین سال مریض بود، قدرت نداشت حتی یک لیوان آب هم برای خودش بیاورد، همسر یک عالم ربانی هم بود. دکترها جوابش کردند.
توسل کنید به امام زمان بعدا هم به حضرت واگذار کنید، بارها و بارها عرض کردم باید مودب باشید. بعضا شنیدم کسی می‏گوید مشهد رفتم، گفتم که آقا با حضرت رضا علیه السلام اگر جوابم را ندهی - حاجتم را ندهی - دیگر نمی‏آییم. اینها عوام بازی است، اینها حماقت است! یعنی چی؟ ما از ته دل بسپاریم هر چه مصلحت می‏دانند بدهند. اگر مصلحت بدانند می‏دهند والا برای برزخ و آخرتت می‏گذارند. چشمت آنجا روشن می‏شود.
آن عالم می‏گوید: چند روز توسل پیدا کردم، عیالم مریض بود و افتاده بود، یعنی این که قدرت حرکت نداشت. باید یکی بالای سرش باشد لیوان آب را بریزد و دم دهنش بگیرد. دوا را دستش بدهد. دوا را شب بگذارد دهنش اینجوری. می‏گوید: برادر عیالم مردی بود که وضع مالی اش خوب بود. ماشین هم داشت. می‏گوید گفتیم تو هم بیا ماشینت را هم بیاور و شب‏ها اینجا خراب! اگر بلائی سر این زن آمد نصف شب تو لااقل اینجا باشی. دکترها گفته بودند این دیگر به لحظه‏ها بستگی دارد. قضیه‏اش معلوم نیست. ممکن است در عرض نیم دقیقه دیگر از دنیا برود. یک دختری داشتم شانزده ساله، قرار شد که او با برادر عیالم که دائی این بچه باشد هر شب در طرفین این مریض بخوابند. من هم در طبقه بالا می‏خوابیدم و برای خودم برنامه‏ای داشتم. می‏گوید: چون کاملا خودم را آماده کرده بودم اگر ناله‏ای، صدایی بیاید، بدانم که کار این زن تمام شده است، دیگر برایم چیزی نبود که وحشت آور باشد. خودم را آماده کرده بودم. چون دکترها همه جواب کرده بودند. یک شب می‏گوید نیمه شب دیدم صدای ناله از پایین بلند شد و چراغها یکی بعد از دیگری روشن می‏شود چون خیلی آماده بودم گفتم قطعا بالاخره این زن کارش تمام شد. اما دیدم سر و صدا به گونه مخصوصی است. این چیز دیگر است نمی‏توانم بفهمم. از پله‏ها پایین آمدم. دیگر به حیاط که رسیدم یک لحظه نفهمیدم که خواب می‏بینم یا بیدارم! چطور؟! زنی که قدرت نداشت لیوان آب را بردارد با قامت رسا چادر بر سر کرده این طرف و آن طرف می‏رود. خدایا قضیه چیست؟ یک زن زمین گیر! من پیرمرد اهل علم! شک کردم که خوابم یا بیدارم این بچه شانزده ساله باید چه فکری بکند؟ دیدم این دختر دوید و به دنبال من آمد گفت: پدر! ما خوابیم یا بیدار! گفتم: دختر من هم الان این فکر را می‏کردم ولی مثل اینکه بیداریم. در این اثناء آن خانم برگشت گفت: عوض این حرفها بیائید آقا را بدرقه کنید. آقا رفت. مولانا یا صاحب الزمان اغثنا! یا بقیة الله اغثنا و ادرکنا این عرض را فقط امشب می‏کنم وقتهای دیگر عرض نمی‏کنم ببینید این دست چپ را بگذارید روی سرتان - وقتی با انگشت سبابه دعای ماه رجب را می‏خوانید چه می‏کنید؟ - دست چپ روی سرتان با انگشت سبابه دستتان را تکان بدهید. بگویید: یا صاحب الزمان اغثنا! یا بقیة الله اغثنا و ادرکنا آقا به فریادمان برس. این مخصوص امشب است‏ها. من فضولی نمی‏کنم. یابن الزهراء المرضیه. آقا قربانت بروم ما قسم نمی‏دهیم. بعضی‏ها قسم می‏دهند ولی من فکر کردم که آدم جرأت نمی‏کند قسم بخورد. اما درخواست می‏کنیم. تو را به احترام مادر بزرگوارت، یابن الزهرا، دو تا شخص را می‏آوریم ان شاء الله که دعا می‏کنیم و حوائجمان مقضیه می‏شود. خدایا! پروردگارا! شفاعت آقا را در مورد ما قبول کن. با این دو تا اسم عرضم را تمام می‏کنم. یابن رسول الله! یا صاحب الزمان! یا عین الله! آقا! به احترام مادر بزرگوارت علیها السلام و به احترام عمه ات زینب کبری علیها السلام به خدا برای مجلس گرم کردن و شعار نیست. به خودش قسم می‏دانم که عمه‏اش را خیلی دوست دارد. آقا مگر اینطور نیست مگر برای اسیری اش گریه نکردی؟! به احترام اینها، یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله.
(4)
بنده نه لیاقت دارم و نه در آن حد هستم که حرف بزنم اما حالا یک وقتی حدس و گمان عیبی ندارد. حدس من این است که یکی از گریه‏های مفصل امام زمان علیه السلام برای عمه بزرگوارش است و می‏دانم که عمه اشان را خیلی دوست دارند. چه عمه بزرگواری! تو شفیع ما نزد خدا هستی. امشب ما هم زیر این خیمه عمه شما را شفیع آوردیم.
ما اگر از یک راه برسیم از سفری از سفرها، با اینکه سفر ما راحت است، با هواپیما یا ماشینهای راحت و پذیرایی، با این حال دوستان ما می‏گویند: فلانی از راه رسیده، قدری استراحت کند. زبانم لال، عمه شما چهل منزل آمده بود، این پذیرایی اش شده بود که زخم زبان می‏زدند. این خانم، عالمه غیر معلمه است. علم لدنی دارد از عملکردش بگویم. خانم آن قدر قوی بود که حد نداشت. از عملکردش برایتان بگویم که بچه سه ساله چهار ساله معنای شهید و شهادت را نمی‏تواند بفهمد. نمی‏شود به او فهماند. در مقاتل صحیح داریم بچه‏ها که بهانه پدر می‏گرفتند خانم می‏فرمودند پدرتان سفر رفته است؛ مقصودش سفر آخرت بود. اما آنچنان بنی امیه نقشه‏های عمه امام زمان علیه السلام را نقش بر آب کردند که خانم به این قدرت که همیشه قدرت داشت، یک جا احساس کرد که باید از برادرش کمک بگیرد. آن جا کجا بود؟ گفت: حسین من. - شرحش این است - حالا که بناست سر نازنینت قرآن بخواند، بیا یک کار دیگر هم بکن. بیا و با دختر کوچکت حرف بز یک چند کلمه با این دختر کوچک حرف بزن چرا؟ می‏گوید: نزدیک است قلبش از غصه آب بشود.