پس از طرح آن تقاضای بزرگ، غم غربت خود را در روزگاری که در آن به سر میبرید با خدای خود در میان میگذارید و عرضه میدارید:
(اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا یَوْمٌ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو أُمَیَّةَ وَ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ اللَّعِینُ ابْنُ اللَّعِینِ عَلَى لِسَانِكَ وَ لِسَانِ نَبِیِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی كُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فِیهِ نَبِیُّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ(
خدایا روز عاشورا را مبارک شمردند، بنی امیه و فرزند هند جگرخوار که ملعون است بر زبان تو و زبان پیامبر تو در هر موطن و موقفی که در آن ایستاده پیامبر تو که صلوات خدا بر او و بر آل او باد.(55)
خدایا امروز و امروزه روزگاری شده که بنی امیه و فرزندان هند جگرخوار به جهت آن که فرزند پیامبرشان را شهید کردند جشن میگیرند. خدایا دنیای آنها دنیایی است که کشتن امام معصوم را وسیلهی حفظ حیات و دنیای خود میدانند. اینان قومی هستند که همواره مورد لعن خدا و رسول خدا(ص) بودهاند.
ملاحظه فرمائید که در زیارت عاشورا بنابراین است که چهرهی نفاق بنی امیه رسوا شود نه این که تقابل بین شیعه و سنی شکل گیرد. البته نقش بنی امیه در ایجاد تقابل اهل سنت با شیعه را نیز نباید نادیده گرفت، آنها سعی کردند مبارزهی خود با امامان معصوم(ع) را به مبارزهی اهل سنت با امامان و شیعیان تبدیل نمایند. همین کاری که امروزه وهّابیون انجام میدهند.
از آن جایی که در بینش اسلامِ ناب «کُلُّ یوْمٍ عاشُورا وَ کُلُّ اَرْضٍ کَرْبَلا»؛ است و شعار ما شیعیان در طول تاریخ بعد از کربلا چنین بوده، با اظهار این فراز از زیارت، متوجه جبهههای باطلِ زمانهی خود میشویم که چگونه یزیدیان بر باطل خود تأکید میکنند و حق و حقیقت را به مسلخ میبرند، بر همین اساس بزرگان دین همواره زیارت عاشورا میخواندند تا از حرامیان روزگار خود غافل نگردند. تا مهدی امت(عج) ظهور نفرماید هر روز برای ما روز عاشورا است و از ظلمی که توسط استکبار جهانی بر حق و حقیقت روا داشته میشود غافل نخواهیم ماند.
بزرگان دین همواره با زیارت عاشورا مأنوس بودند تا همیشه خود را در جبههی کربلاییان به فرماندهی حضرت امام حسین(ع) حفظ کنند، چون متوجه بودند و هستند که این جبهه تا قیام قیامت گشوده است. مگر امروز ستمگران در هر لباسی و به شکلهای مختلف با اسلام ناب در جنگ و ستیز نیستند؟ شعار «کُلُّ یوْمٍ عاشُورا وَ کُلُّ اَرْضٍ کَرْبَلا»؛ میخواهد بگوید: روح خود را برای همیشه با فرهنگ اصحاب کربلا متحد نگهدار تا شور اصحاب حسین(ع) در جانت زنده بماند و لحظهای از وفاداری به حقیقت غافل نمانی. مضافاً این که متذکر میشوید جبههی یزیدیان به جهت لعنت دائمی که خدا و رسول خدا(ص) بر آن می کنند هرگز سر به سلامت نمیبرد و لذا با تکرار این فراز از بیتفاوتی نسبت به حق و باطل - که هلاکت بزرگی است - خود را نجات میدهیم.
با امید به این که تلاشهای جبههی باطل به جهت لعنت خداوند، به هیچ نتیجهای نمیرسد، خود را در این لعنتها شریک مینمائید و تقاضا میکنید:
(اللَّهُمَّ الْعَنْ أَبَا سُفْیَانَ وَ مُعَاوِیَةَ وَ یَزِیدَ بْنَ مُعَاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْكَ اللَّعْنَةُ أَبَدَ الْآبِدِینَ(
خدایا بر اباسفیان و فرزند او یعنی معاویه و یزید فرزند معاویه لعنت و دوری از رحمتت را جاری فرما. لعنتی از جانب تو تا ابد بر آنها باد. تا همیشه سنّت یزید در عالَم رسوا و مطرود باشد و هرگز تنفّر ما نسبت به آن سنّتِ سوء و سیاه فرو ننشیند.
إنشاءالله عزیزان متوجه هستند که نقش این لعنتها در جهتدهی قلب بسیار مهم است و موجب طهارت آن از گرایشهایی میشود که در نفس امّارهی انسانی نهفته است. در راستای شکایت از غربت حق اظهار میدارید:
(وَ هَذَا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیَادٍ وَ آلُ مَرْوَانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ(
خداوندا: این روز، روزی است که آل زیاد و آل مروان به جهت قتل حسین(ع) شادی میکنند.
با غفلت از غدیر و عدم رشد معنوی جامعه، احزاب و گروههایی با آن درجه از شقاوت و پستی شکل گرفتند که به قتل امام حسین(ع) با آن همه صفا و بزرگی و صداقت و ایمان، خوشحال شدند. چقدر باید جامعه از مرزهای انسانیت دور شده باشد که در درون آن جامعه گروههایی شکل بگیرند که با قتل چنین انسانی که نمایشگاه فضایل بود، خوشحال شوند. الهی! از عمق وجودم از تو تقاضا میکنم جبههی ما را از آنها جدا کن و جان ما را به تنفّر و دوری محض نسبت به این طایفهها و جریانها تبدیل فرما و در این راستا اظهار میدارید:
(اللَّهُمَّ فَضَاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْكَ وَ الْعَذَابَ(
خدایا! پس لعنت و عذاب خود را بر آنها بیش از پیش بیفزا.
الهی سراسر قلب من از انسانهای خبیث، پرکینه است. پس خدایا لعنت و عذاب خود را بر آنها بیشتر کن، تا حجابهای بین من و تو رفع گردد و امورم اصلاح شود، زیرا هر پیامبری چون به مشکلی برخورد میکرد با لعنت کردن بر یزید و قاتلان امام حسین(ع) مشکل خود را رفع مینمود. از جمله حضرت آدم(ع) چهار بار یزید را لعنت کرد و حوّا را در عرفات یافت(56) و نوح نیز چهار بار یزید را لعنت کرد و کشتی او از موانع گذشت و به راه خود ادامه داد.(57) امروز نیز جوامع اسلامی در صورتی از موانع خود عبور میکنند که تنفر خود را از دشمنان بشریت اعلام نمایند و جهت خود را متوجه کمالاتی نمایند که اهل البیت(ع) متذکر آن هستند.