در چنین حکومتی ولایت و حکومت از آن خداست اعتقاد به چنین حکومتی برخاسته از جهانبینی توحیدی است؛ طبق جهانبینی اسلامی تمام جهان و سراسر هستی مِلْک طلْق خداست و تصرف در آن بدون اذن او روا نیست. انسان بدون اجازه خدا حتی حق تصرف در خویشتن را ندارد، تا چه رسد به تصرف در دیگران؛ با چنین اعتقادی، تنها کسانی حق حکومت دارند که از سوی خداوند منصوب باشند.
این افراد انبیای الهی و ائمه علیهم السلام هستند که مستقیماً با اذن خدا بر مردم ولایت دارند و در زمان غیبت، نائبان امام زمان علیه السلام با شرایطی خاص و به طور غیر مستقیم از سوی خداوند برای ولایت برگزیده میشوند. مردم وظیفه دارند آنها را بشناسند (کشف کنند) و برای اجرای اسلام از آنها پیروی کنند، بنابر این، در نظام سیاسی اسلام حکومت از آنِ خدا و منصوبین مستقیم و غیرمستقیم اوست و از آن به حکومت ولایی تعبیر میشود.
3- چرا نظریه ولایت فقیه، تنها شکل حکومت دینی تلقّی میشود؟
ابتدا ببینیم نظریه ولایت فقیه دربردارنده چه پیامی است. آنچه به طور خلاصه درباره ولایت فقیه میتوان گفت این است: در زمانی که امام معصوم حاکمیت ندارد، فقهایی که با شرایطی خاص از طرف معصومین علیهم السلام به حاکمیت نصب شدهاند، عهدهدار اداره جامعه بر اساس اسلام میشوند.