تربیت
Tarbiat.Org

بصیرت و انتظار فرج
اصغر طاهرزاده

تكرار بهشت

فعلیّت‌یافتنِ ولایت باطنى امام بر قلب ها و ایجاد زمینه‌ی قرب با عالم قدس و به‌ظهور آمدن وجدان دینى، موجب غلبه‌ی ساحت ملكوتىِ وجود آدمى بر ساحت جسمانى او در ظلمات آخرالزّمان می‌شود و این همان برگشت به عالمِ قبل از هبوط است، منتها در عالَم قبل از هبوط، شیطان بود كه ما را از عالم قدس بیرون كرد و در این حال امام عصر(عج) است كه ما را به ساحت قدس برمى‏گرداند، در این‌حال بشر در عالمِ قربِ با حقّ، در بقاى اتصال با او به همه‌ی مقاصد متعالی خود می‌رسد و این است معنی «عالم بقیة‌الله» که با انتظار، ظهور می‌کند و با ظهور حضرت همه‌جایی می‌گردد.
چنان‌چه ولایت باطنى امام بر قلب انسان ظهور کند با توجّه به وجود سراسر قدسی امام، زمینه‌ی قربِ هر انسانى با عالم قدس فراهم می‌شود و انسان در عالمی وارد خواهد شد شبیه عالمی که از آن هبوط کرد و لذا می‌توان گفت: در پایان زمین و در دوران بلوغ آن، دوباره قصّه‌ی ورود آدم‌ها به بهشتی که از آن هبوط کرده‌اند تكرار مى‏گردد. آری، ما در بهشت بودیم و به‌جهت نزدیکی به شجره‌ی کثرات، هبوط كردیم و در پایان با تجلّی نور حضرت بقیة‌الله(عج) که رجوع به ‌حقیقت وحدانی عالم است، دوباره به بهشت برمى‏گردیم. در آن بهشت، این شیطان بود كه با دعوت‌کردنِ ما به شجره باعث رانده‌شدن ما از بهشت شد و در این‌ مقام این امام است كه با دعوت ما به توحید ما را وارد مقام قدسى عالم قرب مى‏كند.
اى ساکنان زمین! امروز ما در هبوط خود گرفتار زمین هستیم، اگر به امام فكر نكنیم در این هبوط خواهیم ماند و تنها کسانی که در وادی فرهنگ انتظار وارد شدند وقتى امام ظهور كردند مى‏فهمند راز هبوط بر زمین، رجوع به امام بود تا با نور او به بهشت برگردند و جاودانه بمانند.
ما در بهشت، جهت جان خود را از خدا به «شجره» انداختیم، با این‌که در عالم قدس حكم خدا در قلب ما چنین به‌ صدا درآمده بود كه «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ»(86) به این درخت که پر از شاخه‌ها‌ی پراكنده‌ و سراپا كثرت است نزدیك نشوید، وگرنه از خدا كه سراپا وحدت و یكپارچگى و بقاء است باز می‌مانید. ولى ما توجّه‏مان به خدا كم شد و توجّه‏مان به شجره، یعنى مرتبه‌ی كثرت عالم، معطوف گشت و ناگاه خود را سراسر نقص و عیب دیدیم که قرآن در وصف آن می‌فرماید: «فَبَدَتْ لَهُمْا سَوْاتُهُما وَ طَفِقا یَخْصفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ»(87) در نتیجه زشتی‌هاى آن‌ها برای‌شان ظاهر شد و شروع به جمع‏آورى برگهاى جنّت كردند جهت پوشاندن آن زشتی‌ها. در آن عالم قدس و در آن شیدایی با حقّ ابتدا چیز دیگری مدّ نظر ما نبود که به آن بنگریم ولی وقتی نظرمان به عالم کثرت افتاد و گرفتار انواع نقص‌ها شدیم حالا باید به برگ جمع كردن مشغول شویم و آن گرفتاری فرصتى براى اُنسِ با حقّ برای‌مان باقى نگذاشت. عالم بقاء و اتصال رفت و گرفتارى در ابزارهای دنیا جاى آن نشست و با رجوع به انواع تكنولوژى‌ها هبوط عمیق‌تر گشت و تنها با رجوع به حضرت بقیة‌الله‌الأعظم(عج) است که می‌توان باز به بقاء و اتصال برگشت نمود.
چقدر وجود امام عصر(عج) در این عصر ضرورى است تا ما از هبوط در انواع ابزارها به عالم اُنسِ با حقّ و بقای خود برگردیم و در خانه‌ی اُنسِ امام با خدا جان خود را آباد كنیم و به این‌همه تغییر در زمین افتخار ننماییم و نسبت به پیامدهای زیست‌محیطی آن،‌ کر و کور باشیم و نتوانیم فراتر از افق‌های مادی، آینده‌ی عالم و آدم را بنگریم.
هبوط از آن‌جا آغاز شد که چیزها جدای از نظر به‌حقّ دیده شدند و رفتار ما با آن‌ها رفتاری خنثی گشت، بدون توجّه به کیفیتی که در ذات آن‌ها واقع است. از وقتی‌که تصور کردیم آب همان «H2o» است دیگر نتوانستیم به کیفیتی که در سلسله‌ی وجود دارد بنگریم، کیفیتی که مادربزرگ‌مان به‌خوبی در پدیده‌ها می‌دید و فرهنگ مدرنیته نمی‌بیند. ما تصور کردیم نگاه مادربزرگ خرافی و ابتدایی است و تا آن‌جا جلو رفتیم که گویا اعتقادات مادربزرگ نیز خرافی و ابتدایی است و انتظار به حاکمیت خدا توسط حضرت بقیة‌الله‌الأعظم(عج) نیز. آری و این بود قصه‌ی شروع هبوط ما بر زمین در حالی‌که همان‌طور که ساحت غیبِ ما بسیار گسترده‌تر از ساحت جسم ما است، ساحت غیب عالم بسیار گسترده‌تر از ساحت قابل تجربه است و نظر به امام غایب، نظر به ساحت غیب عالم است و کیفیت اصلی عالم از آن‌جا ریشه می‌گیرد.