تربیت
Tarbiat.Org

بصیرت و انتظار فرج
اصغر طاهرزاده

انقــلاب در إغمــاء

انقلاب اسلامی در بعضی زمان‌ها از بعضی جهات در اغماء فرو رفت چون گرفتار مذهبی‌هایی شد كه روح مدرنیته را که روح تقابل با مهدی(عج) است، نفهمیدند. اینان در عین علاقمندی به انقلاب اسلامی، به جهت اصالت‌دادن به نگاه غربی به عالم، انقلاب را در اغماء بردند و از این قاعده غفلت کردند که «شكستن فرهنگ شرق و غرب بی‌شهادت میسر نیست».
حضرت امام خمینی‌(رض) با شناخت روح غربی روشن فرمود: روح تشیع، روحی است که هیچ سنخیتی با فرهنگ غرب ندارد و به همین جهت نظرها را به شرایط حاکمیت امام معصوم(ع) انداخت و خودِ ایشان با ورود به عالم انتظار منور به نوری شدند كه می‌توانستند به‌خوبی حق را از باطل تمیز دهند. در چنین صورتی است که انسان متوجه می‌شود کدام برنامه، برنامه رجوع به مهدی(عج) و کدام برنامه، برنامه حجابِ ظهور مهدی(عج) است. انسان با معرفت به فرهنگ اهل البیت(ع) در عالَم انتظار قرار می‌گیرد و به کمک آن فرهنگ، توجه خود را به افق‌های بسیار متعالی می‌اندازد و دل را می‌شكافد و فرج را محقق می‌کند. بشر با روحیه‌ی انتظار، جهانِ موجود را آتش زده و از اصالت خارج می‌کند؛ زیرا به مجرد آن‌كه نگاه انسان به جایگاه وجودی و تاریخی حضرت مهدی(عج) معطوف شد، در مقابل خود متوجه دنیایی می‌گردد كه با ظهور حضرت محقق می‌شود و این است راز این‌که با روحیه‌ی انتظار جهان موجود آتش می‌گیرد و حجابِ بین انسان و روز موعود سوزانده می‌شود. انسان منتظِر دائماً جهتِ جان خود را به سوی امام حاضر و حیّ می‌اندازد و همواره در ایمانی تازه و زنده به‌سر می‌برد.
ایمانی كه با انتظارِ فرج همراه است، همیشه تازه است، همچنان‌که خدای چنین ایمانی همواره تازه است و مقامش، مقام «کُلَّ یوْمٍ هُوَ فِی شَأْن»(50) می‌باشد و همواره در ایجاد است و هر لحظه جهانی نو خلق می‌کند. در ایمان به چنین خدایی انتظارِ ایجاد جهانی جدید که در آن مهدی(عج) ظهور می‌کند، بسیار منطقی و دلگرم کننده است. آن‌کس که نتوانسته با امامِ حیّ و حاضر به‌سر برد، ایمانش از حرارت لازم برخوردار نیست تا بدون وقفه او را جلو ببرد، گاهی فیلش هوای هندوستان می‌كند و چند روزی مسلمان انقلابی می‌شود ولی دوباره سست می‌گردد. چنین شخصیتی است که وقتی آمریكا به عراق حمله کرد می‌گوید: «من می‌ترسم». در حالی‌که ایمان به خدای مهدی(عج) که هر روز جهانی جدید خلق می‌کند جای ترس از آمریکا را باقی نمی‌گذارد. امام زمان‌(عج) با همه‌ی كفر درگیر می‌شوند و لذا اگر کسی می‌ترسد نباید وارد چنین اردوگاهی شود و خود را در جای منتظِران جا بزند. فرهنگ انتظار مخصوص کسانی است که می‌خواهند انسان را از ظلمت آخرالزمان به سوی نور حقیقی سیر دهند و این سیر بی‌شهادت میسر نیست و در همین رابطه حضرت رضا(ع) می‌فرمایند: «لَوْ قَدْ خَرَجَ قَائِمُنَا(ع) لَمْ یَكُنْ إِلَّا الْعَلَقُ وَ الْعَرَقُ وَ النَّوْمُ عَلَى السُّرُوج‏»(51) چون قائم ما قیام کند، جز خون و عرق و خفتن بر روی زین اسب‌ها، چیز دیگری نیست.
وقتی روشن شد سیر از ظلمت آخرالزمان به سوی نورِ حقیقی فقط با فرهنگ انتظار محقق می‌شود، متوجه می‌شویم پس باید به خدایی رجوع کرد که بر پیامبران تجلّی کرده، خدایی که تمام وجود مؤمنان را به شور و حرارت و انقلاب می‌كشاند. خدای فرهنگ انتظار یعنی خدای انقلابِ بر ضد ظلم و با رجوعِ به مهدی(عج) چنین خدایی بر قلب‌ها تجلی می‌کند و تنها چنین خدایی است که انسان‌ها را از پوچی‌های زمانه می‌رهاند و به حضور حق می‌برد و یك تنه به مقابله با همه‌ی كفر می‌کشاند، همان‌طور که رسول خدا(ص) یك بار نگفتند كه من تنهایم و می‌ترسم. در زمان غیبتِ امام مهدی‌(عج) خدای مهدی(عج) نیز از زندگی‌ها غایب است مگر برای منتظران حضرت که به آن خدا چشم دوخته‌اند، آن خدا همان خدای خمینی(رض) است که فرمود:
«انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه‌ی شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت-ارواحنا فداه- است كه خداوند بر همه‌ی مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.»