تربیت
Tarbiat.Org

بصیرت و انتظار فرج
اصغر طاهرزاده

جلسه‌ی دوم ـ برکات انتظار

بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَی مُحْیِی الْمُؤمِنینَ وَ مُبیرِ الْكافِرینَ
اَلسَّلامُ عَلَی مَهْدِی الْاُمَم...اَلسَّلامُ عَلَی‌الْقائِمِ الْمُنْتَظَر وَالْعَدْلِ‌الْمُشْتَهَر
اَلسَّلامُ عَلَی بَقِیَّةِ اللهِ فی بِلادِهِ (52)
سلام بر آن امامی كه موجب احیاء مؤمنین و نابودی و بی‌ثمری كافران خواهد شد. سلام بر مهدی امّت، سلام بر قائم منتظَر و عدل مورد نظر... سلام بر بقیة‌الله در هرجایی كه آن‌جا شهر خدا خواهد بود.
انتظار، با توجه شدید به جایگاه حضرت مهدی(عج) در نظام عالم و به آینده‌ی تاریخ، شروع می‌شود، امیدواریم بتوانیم با توجه به این دو امر ما نیز در زمره‌ی منتظران قرار گیریم.
در روایات شیعه به جایگاه حضرت صاحب‌الأمر(عج) و حضور تاریخی ایشان اشاره‌های خوبی شده است به طوری که با توجه به این دو موضوع، عقل و قلب متوجه انسان کامل می‌گردد و وارد فرهنگ انتظار می‌شود. حقایق، بالاتر و نورانی‌تر از آن هستند كه همه‌ی ابعاد خود را در نگاهِ استدلالی صِرف بنمایانند، مثل توجه به خدا در محدوده‌ی استدلال که شروع خوبی است و انسان را در ابتدای راه قرار می‌دهد. بسیارند كسانی كه وجود حق را قبول دارند ولی بهره‌ی لازم را از خدا نمی‌برند چون او را نمی‌شناسند و از اسماء و صفات و نحوه‌ی حضور او در عالم بی‌خبرند. در رابطه با وجود مقدس حضرت مهدی(عج) به عنوان مقام واسطه‌ی فیضِ الهی موضوع از همین قرار است، زیرا مقام حضرت یک حقیقت آسمانی است که باید با ارتباط نوری با ایشان - چه در زمان غیبت و چه در زمان ظهور- قلب را از انوار آن حضرت برخوردار نمود. آری اولین مطلبی كه باید برای هر انسانی حل بشود، داشتن برهان عقلی به وجود حضرت است تا عقل در اعتقاد به وجود حضرت انکار پیشه نكند. عقل باید به راحتی به این نكته برسد كه حقیقت انسانیت كه جلواتش در انسان‌های وارسته نمایان است، همه و همه مربوط به «عین‌الانسان» است كه دلایل مربوط به آن در بحث «نحوه‌ی حضور حضرت حجّت(عج) در هستی» مطرح شد(53) ولی نباید به این اندازه قانع باشیم زیرا حقیقت انسانِ كامل نور است، باید با جنبه‌ی نوری حضرت مرتبط شد و این نیاز به مقدماتِ سلوكی دارد تا انسان بتواند به این‌ عقیده‌ برسد كه هم‌اکنون حقیقت انسانیت در افق هستی به صورت حیّ و حاضر موجود است.
هر پیامبری كه در زندگی بشر، حاضر شد به نحوی بركات حضرت حق را به جامعه رساند تا نوبت به حضور حضرت محمد(ص) رسید که در نهایت منجر به ظهور حضرت مهدی(عج) خواهد شد. وقتی متوجه وجود مقدس حضرت حجّت‌(عج) در عالم شدیم، باید طوری نگاهمان به آن حقیقت معطوف شود كه بتوانیم با نظر به آن حضرت با همه‌ی بركات هستی به صورتی جامع، ارتباط برقرار كنیم و این با ورود به روحیه‌ی انتظار محقق می شود که در آن روحیه‌ی انسان‌ها متوجه حقایق آسمانی خواهند بود و قلب را به آن طرف سوق می‌دهند و آماده‌ می‌شوند تا از نور حقایق بهره‌مند گردند.
محمدبن‌فضیل از حضرت رضا(ع) نقل می‌كند كه از حضرت پرسیدم فرج ما كى فرا می‌رسد؟ فَقَالَ: «أَ لَیْسَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَج‏»(54) فرمود: آیا انتظارِ فرج؛ فرج نیست؟ این سخن حکایت از آن دارد که انتظار فرج اگر در فرهنگ مخصوص به خودش عمل شود موجب ورود به همه‌ی رحمت‌های الهی می گردد و همان شوری را پدید می‌آورد که با ظهور حضرت پیدا می‌شود و پرده‌ی غیب از جلو چشم منتظِر فرج مرتفع شده و جامعه آماده‌ی پذیرش انوار امام معصوم(ع) می‌گردد. حضرت رضا(ع) در این روایت می‌فرمایند: شما می‌توانید قبل از تحقق فرج از طریق انتظار فرجِ حضرت صاحب الأمر(عج) به آن‌چه باید برسید، برسید. این همان برکاتی است که انتظار فرج به دنبال دارد و اگر درست وارد آن شویم با هیچ چیزِ دیگر قابل مقایسه نیست.
همان‌طور كه متفكران دنیا مثل افلاطون حیران بودند كه چگونه می‌توان با حقایق عالم ارتباط برقرار كرد و پیامبران آمدند و راه ارتباط را به بشر نمایاندند، انتظار فرج از جنس کار پیامبران است. ارتباط با حقایق عالَم یعنی «مُثُل» آرزوی افلاطون بود.(55) افلاطون متوجه بود حقایقی متعالی، فوق عالم ماده موجود است و باید با آن حقایق ارتباط پیدا كرد ولی در دستگاه فلسفی خود هیچ راهی برای رسیدن به آن‌ها نداشت. به همین جهت «توماس‌آكوئیناس» می‌گوید: آنچه آرزوی فیلسوفان بود پیامبران راه عملی‌شدن و برآوردن آن آرزوها را فراهم كردند. ما برای ارتباط با حقیقتِ انسان یعنی انسان کامل، نیازمند به دین هستیم. با فكر می‌توان متوجه شد که یک عینِ «تری» داریم و همه‌ی «ترها و رطوبت‌ها» از آن ریشه می‌گیرند، و یک «عین علم» داریم كه همه‌ی علم‌ها از آن ریشه می‌گیرنــد، یك «عین‌الانسان» هم داریم كه انسانیتِ همه‌ی انسان‌های وارسته از اوست. زیرا «انسانیت» یك حقیقت است و نه یك مفهوم اعتباری. از طرف دیگر انسانیت نه مَلَك‌بودن است و نه حیوانیت، حقیقتی است كه در هر انسانی تا حدی براساس ظرفیتی که دارد، تجلی می‌کند، و چون آن حقیقت شدت و ضعف برمی‌دارد از مقوله‌ی وجود است و نه از مقوله‌ی ماهیت و به عنوان یک حقیقت وجودی در عالم، وجود دارد. آری با فکر می‌توان تا این‌جاها آمد.
وقتی نحوه‌ی وجودی انسان کامل از طریق عقلی و استدلالی حل شد، تازه اول كار است و موضوع بعدی آن است که چگونه می‌توان با وجود مقدس حضرت بقیة‌الله‌(عج) ارتباط برقرار کرد؟ ائمه(ع) این راه را به ما نشان داده‌اند و فرمودند: «اِنْتِظارُ الْفَرَجِ مِنَ اْلَفَرَجِ» یعنی نظر به آن فرج نهایی، به خودی خود فرج خواهد بود و ما را در فضایی قرار می‌دهد که از برکات فرج بهره‌مند می‌شویم. اگر بتوان وارد فرهنگ انتظار فرج شد، آن وقت آن گشایش‌هایی كه منتظرش هستیم محقق می‌شود، می‌دانیم از كدام راه باید برویم و چگونه زندگی‌مان را بر اساس آن انتظار تنظیم كنیم.