تربیت
Tarbiat.Org

بصیرت و انتظار فرج
اصغر طاهرزاده

امام زمان(عج) واقعی‏ترین مخلوق

اگر همه‌ی اصالت‏ها در مقام مبارك امام مستقر است پس وعده‌ی هرکس اگر در آن‌جا نباشد در هر جاى دیگرى باشد در جای خود نیست. محل اصلى حضور ما در بیرون نیز آن زمانى است كه امام ظهور كنند.
در كنار حضرت بقیة‌الله(عج) است كه در روز فتح و فرج، آسمانِ غیب گشوده مى‏شود، در آن‌حال انسان در ساحت غیبىِ خود بیشتر زندگى مى‏كند تا در ساحتِ جسمانى‌اش.
تا وقتی حضرت صاحب‌الامر(عج) در زندگی‌ها ظاهر نشده‌اند عموماً انسان‌ها گرفتار جسمانیّت خود هستند و دغدغه‌ی آن‌ها امور ظاهری و ابتدایی است و گرفتار ولایت غاصبانه انسان‌ها بر انسان‌ها هستند. با ظهور حضرت صاحب‌الامر(عج) غلبه با ساحات غیبى است و انسان‌ها بیشتر در غیبِ خود به‌سر مى‏برند، همان طور كه ائمه(ع) در امور فردیِ خود این‌گونه بودند و آن قدرى كه با آسمان مرتبط بودند با زمین ارتباط نداشتند.(79) باید در انتظارِ آن وعده‌ی بزرگ به‌سر برد تا فرا رسد و حتماً فرا مى‏رسد.
اگر قلبتان اعتماد به تحقّق وعده‌ی بزرگ خداوند ندارد، قلب معکوسی است و باید تغییر كند. قلبى كه وعده‌ی بزرگ الهى را در افق عالم، حىّ و حاضر نمى‏بیند قلب كمیّت‌زده‌ای است که در حجاب غرب‌زدگی فرو رفته و تصور كرده است كه دورى و نزدیكىِ وعده‌ی خدا را باید با زمان فانی اندازه‌گیری کرد، در حالی‌که غایات بشر واقعى‏تر از آن‌اند که در زنجیره‌ی زمان محدود باشند. همین‌طور که وقتی متوجّه شدیم غایت هر انسانی امام اوست دیگر دوری و نزدیکی امام را در غفلت خود از امام می‌یابیم و نه در دوری و نزدیکی زمان ظهور امام، زیرا او واقعى‏تر و اصیل‏تر از آن است که در انتهای زمان به دنبالش بگردیم. وقتی امام زمان، امام همه‌ی زمان‌هاست، غایت عالم كه وقت ظهور حضرت است، امامِ همه‌ی زمان‌ها‌ خواهد بود و لذا واقعى‏تر و اصیل‏تر از همه‌ی زمان‌ها می‌باشد و اگر از جهتی غایب است از جهات دیگر حاضر است. در آن‌حال است که قلب شما قلب حقیقی است و مثل قلب رسول خدا(ص) ظهور را در افق عالم می‌نگرد و می‌گوید: «لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْیَوْمَ حَتَّى یَبْعَثَ اللَّهُ فِیهِ رَجُلًا مِنْ وُلْدِی یُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی یَمْلَؤُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا»(80) اگر از دنیا یک روز بیشتر نمانده باشد، خداوند آن‌قدر آن روز را طولانی می‌کند تا مردی از فرزندان مرا برانگیزد كه هم‌نام من است، و زمین را پر از عدل و داد كند چنان‌چه پر از ظلم و ستم شده باشد. رسول خدا(ص) چگونه می‌نگرند که ظهور مهدی(عج) را از ضروریات عالَم وجود می‌دانند؟
انتظارِ آن وعده‌ی بزرگ طوری باید باشد که بتواند امروزمان را از تسلیم به سیاهى و پوسیدگىِ دوران، آزاد كند وگرنه انتظارمان انتظار حقیقی نیست.
مگر مى‏توان متوجّه‌ی آن غایت اصیل بود و با تمام وجود چشم بر آن ندوخت؟ این به‌ معنی آن است که انسان به‌ اصیل‌ترین هدف نیندیشد وگرفتار بی‌هویتی و بحران هویت شود. چنین انسانی نمی‌داند چه باشد و چه نباشد، خیلی راحت اسبابِ دست امیال خود و دیگران می‌شود، حتی خدمت و خیانت را تشخیص نمی‌دهد. به همین جهت انتظارِ حقیقی، اصیل‌ترین شخصیت را به انسان می‌بخشد به‌طوری‌که اگر دنیا برگردد او بر نمی‌گردد.
حضرت سجاد(ع) در وصف منتظران امام دوازدهم(عج) می‌فرمایند: «تَمْتَدُّ الْغَیْبَةُ بِوَلِیِّ اللَّهِ الثَّانِی عَشَرَ مِنْ أَوْصِیَاءِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ یَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِالسَّیْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِینِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً وَ قَالَ(ص) انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَج‏»(81) آن غیبت به‌وسیله‌ی دوازدهمین از جانشینان رسول خدا(ص) و امامان بعد از او ممتد مى‏شود.‌ آن‌هایی‌كه در زمان غیبت او قائل به امامت او و منتظر ظهور اویند، برترینِ مردم همه‌ی زمان‌هایند، چون خداوند به آن‌ها شعور و فهمی می‌دهد كه غیبت او نزد آن‌ها همانند مشاهده‌ی اوست و خداوند این‌ها را در آن زمان همانند مجاهدان در كنار رسول‌الله(ص) قرار می‌دهد، این‌ها مخلصان حقیقی و شیعیان راستین ما و دعوت‌گران به‌سوی دین خدا در نهان و آشكار هستند.
رسول خدا(ص) به علی(ع) فرمودند: ای علی! بدان که شگفت‌انگیزترین مردم از جهت ایمان و عظیم‌ترین آن‌ها از روی یقین، مردمی هستند که در آخرالزّمان خواهند بود، پیامبر را ندیده‌اند و از امام نیز محجوبند، اما به سیاهی که بر سفیدی نوشته شده ایمان دارند.(82)