پس از آنکه احیای دین و مبارزه با ظلم و بدعت، بهمنزله هدف اساسی امر به معروف و نهی از منکر قرار داده شد، باید ابزار لازم هم در دست باشد تا این فریضه تأثیر خود را باقی گذارد. یکی از ابزارهای مهم در این عرصه این است که فرد خود را برای شهادت در راه احیای ارزشهای دینی آماده سازد. این روحیه بزرگترین سرمایه برای انجام وظیفه است. کسی که دارای روحیه شهادتطلبی است، نهتنها در ایفای وظیفه امر به معروف و نهی از منکر موفق است، بلکه زندگی او متفاوت با دیگران خواهد بود. کسی که آماده شهادت است، دیگر برای کسب مال بیارزش دنیا، مرتکب حرامخواری نمیشود؛ به نزدیکان و دوستان خود خیانت نمیکند؛ و مرتکب ظلم نیز نمیگردد؛ چراکه او درصدد فدا
( صفحه 157 )
کردن جانش در راه دین است؛ حال چگونه ممکن است برای دنیا، ذرهای به کسی ظلمی کند؟! روحیه شهادتطلبی یک کیمیاست که انسان را از هزاران مشکل، و از هزاران درد و رنج بیدرمان روحی، معنوی و اخلاقی نجات میدهد.
پس در مرحله اول باید بکوشیم روحیه شهادتطلبی را در خود تقویت و تثبیت کنیم؛ آنگاه سعی کنیم این روحیه در میان مردم نیز ایجاد و تقویت گردد. چهارده قرن است که علما، وعاظ، منبریها و مرثیهخوانها، هریک بهگونهای کوشیدهاند این روحیه را در شیعیان علی(علیه السلام) و سیدالشهدا(علیه السلام) زنده نگه دارند. در هر زمانی از این روحیه بهگونهای استفاده شد تا اینکه بهترین استفاده در چهاردهمین قرن به دست فرزند سیدالشهدا(علیه السلام)، امام خمینی(رحمهَ الله)، در این کشور انجام گرفت. این میراث حسینبنعلی(علیه السلام) بود که به دست فرزندش مورد بهره برداری قرار گرفت و زلزلهای بینظیر در عالم به وجود آورد. این انقلاب اسلامی در عالم آنچنان اثری گذاشت که کسی نمیتواند به ابعاد آن پی ببرد. پیدایش این اثر عظیم مرهون بهره برداری از این روحیه ای بود که امام حسین(علیه السلام) به ما ارزانی داشت و اینکه در آینده، چه بهره های دیگری از این روحیه گرفته خواهد شد، تنها خداوند از آن آگاه است.
ایجاد، تقویت و تثبیت روحیه شهادتطلبی در میان شیعیان، ناشی از شرکت در همین روضه هایی است که در مقام تجلیل از اهلبیت(علیهم السلام) و خاندان مطهر ایشان برگزار میگردد؛ برای نمونه، آنکس که در پای روضه قاسمبنالحسن مینشیند، بدون هیچ تحلیل و تعلیقی، خودِ این روضه،
( صفحه 158 )
روحیه شهادتطلبی را در او ایجاد میکند. زمانی که او برای قاسم میگرید، به این معناست که میخواهد همچو او باشد و ازاینروی هرکس به اندازه ظرفیتش، از این روحیه بهرهای میگیرد و میکوشد او هم این معنا را درک کند که مرگ از عسل هم میتواند شیرینتر باشد. ازاینروی امام خمینی(رحمهَ الله) تأکید میفرمود: «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است».(86) همچنین تأکید داشتند که اسلام با استمرار همین روضهها زنده مانده است: «روضه سیدالشهدا(علیه السلام) برای حفظ مکتب سیدالشهدا(علیه السلام) است. آن کسانی که میگویند روضه سیدالشهدا(علیه السلام) را نخوانید اصلاً نمیفهمند مکتب سیدالشهدا(علیه السلام) چه بوده و نمیدانند یعنی چه؛ نمیدانند این گریهها و این روضهها حفظ کرده این مکتب را».(87)
بنابراین تکرار داستان عاشورا و حماسه اهلبیت(علیهم السلام) و فرزندان و اصحابشان، ایمان و معرفت شیعیان ایشان را تقویت میکند و آنان را آماده شهادت میسازد. آمادگی برای شهادت لزوماً به این نیست که کسی شمشیر به دست گیرد و بجنگد؛ بلکه وجودِ آن استعداد و قابلیت، و روحیه است که اهمیت دارد، و همین است که دشمن را میترساند. مراد از آیه شریفهوَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّه وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکمْ؛(88) «هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها آماده
( صفحه 159 )
سازید و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید»؛ نیز این نیست که هرچه شمشیر دارید حتماً بهکار گیرید و کسانی را با آن به قتل رسانید، بلکه مراد این است که این نیروهای فیزیکی و روانی را در خود داشته باشید تا دشمن از شما به هراس افتد.
چنانکه اگر گفته میشود که روحیه شهدا، همچون نواب صفوی، را در خود حفظ کنید، معنایش این نیست که سلاح به دست گیرید و دیگران را بکشید؛ بلکه منظور این است که آن روحیه را در خود ایجاد یا تقویت کنید؛ بهگونهای که هرکس این روحیه را در شما میبیند، بفهمد که اگر ادعای پیامبری کند، به سرنوشت کسروی مبتلا میشود. اما اگر این روحیه غیرتمندانه وجود نداشت، دشمن قدم به قدم جلو میآید و کار را به آنجا میکشاند که قرآن را هم انکار میکند و آن را کلام خدا نمیداند، یا کشته شدن امام حسین(علیه السلام) را نتیجه خشونت جدّ ایشان در جنگ بدر میداند!
حاصل آنکه، آنچه وظیفه مشترک ماست، بیان تاریخ صحیح کربلا با تحلیل روشنی از آن است. زنده نگه داشتن تاریخ کربلا و فداکاریهای سیدالشهدا(علیه السلام) و اصحابش(علیهم السلام) سبب میشود که این روحیه شهادتطلبی در مردم باقی بماند؛ چراکه اگر این روحیه از بین رود، هرچه مسئولان نظام جمهوری اسلامی سفارش کنند، دیگر کسی در عرصههای نبرد حاضر نخواهد شد. به دلیل وجود روحیه شهادتطلبی در مردم بود که تا امام راحل(رحمهَ الله) اشاره میفرمود، بهقدری بسیجی به جبهه ها سرازیر میشد
( صفحه 160 )
که دیگر امکان سازماندهی آنها وجود نداشت. اما باید مراقب بود؛ زیرا اگر دشمن بهجای چنین روحیهای، روحیه تساهل و تسامح را در میان مردم تقویت کند و آن را یکی از عناصر دین معرفی کند، غیرت افراد از آنها گرفته خواهد شد و آنان را تبدیل به انسانهایی بیتفاوت خواهد ساخت. در این صورت، حتی اگر رهبرْ امرِ صریح هم کند، گوش شنوایی وجود نخواهد داشت.