تربیت
Tarbiat.Org

روزه؛ دریچه‌ای به عالَم معنا
اصغر طاهرزاده

روزه؛ خزینة حكمت

یك وقت هست كه به خودتان القاء می‌كنید چون ما جوانیم میل به جنس مخالف داریم و نیاز طبیعی و ضروری این‌گونه میل‌ها را برای خود حس می‌‌كنید، این یك « وَهْم » است. این وَهم و توهّم و این نیاز اِلقایی و تحمیلیِ خیالی با گرفتن روزه از رونق می‌‌افتد، و جدّی نبودنش برای انسان روشن می‌شود. در همین راستا است كه می‌فرماید: «با گرسنگی، شهوت فَرْج و شهوت سخن رفع می‌شود» هزاران رحمت در همین مطلب آخر نهفته است، چراكه حرف زدنِ افراطی، روح و قلب آدم را نابود می‌كند.
حرفِ زیاد، قلب را پریشان می‌كند و مانع آرامش و حضور قلب می‌شود آن وقت روزه باعث سكوت می‌گردد و در نتیجه قلب به تعادل و هوشیاری خود برمی‌گردد . از پیامبر(ص) روایت داریم كه: « اگر این زیاده روی شما در صحبت و بی قیدی و اغتشاش دل‌های شما نبود، حتماً آن‌چه من می‌‌بینم می‌‌‌دیدید و آن چه می‌‌شنوم می‌‌شنیدید.» ملاحظه كنید پرحرفی چه نعمت بزرگی را از ما می‌‌‌گیرد و چگونه رابطة ما را با عالم غیب و معنی از بین می‌برد. دیگر این‌كه «شهوت»، مناجات را مشوّش می‌كند و باعث می‌شود شخص، مقصد زندگی را گم ‌كند- پناه به خدا از فراموشی مناجات با خدا- باز در روایت داریم كه روزه خواب را كم و بیداری را افزایش می دهد، و معلوم است كه زیادی خواب موجب ضایع‌شدن عمر و سختی دل می‌شود.
از بزرگان داریم كه «گرسنگی كلید در خزانه خداست، به كسی نمی‌دهد مگر آن‌كه را دوست دارد.» یعنی تا محبت خدا به بنده‌اش نباشد او را موفق به روزه نمی‌دارد. اهل دلی می‌گفت: « زیركانِ در دین و دنیا، سودمندتر از گرسنگی ندیده‌اند، طالب آخرت را چیزی زیان‌كار تر از خوردن نباشد.» باز از بزرگان داریم: «علم و حكمت را در گرسنگی نهاده‌اند و جهل و معصیت را در سیری.» در حدیث از پیغمبرخدا(ص) هست:
« ما مَلاُ آدَمِیٌّ‏ وِعاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ، بِحَسَبِ‌بْنِ آدَمَ اَكَلاتٌ یُقِمْنَ صُلْبَهُ، فَاِنْ كانَ لا مَحالَةَ فَثُلْثٌ طَعامٌ وَ ثُلْثٌ شَرابٌ وَ ثُلُثٌ لِنَفَسِه»(8)
یعنی برای آدم هیچ ظرفی به اندازة پُربودن شكمش برایش شرّ نیست، به حَسَب آدم بودنش نیاز به لقمه‌هایی دارد كه طاقت ادامة زندگی در او باشد، در این حال، ثلث معده‌اش برای غذا و ثلث آن برای آب و ثلث آن برای نفس كشیدن باشد.
پس ملاحظه می‌كنید كه طبق سخن رسول‌خدا(ص) یك‌سوم معده باید از طعام پر شود و نه بیشتر، پس هركس بیش ازاین اندازه برای طعام جا باز كند از حسنات خود كم كرده است و در واقع ازحسنات خود خورده است. فرموده‌اند: « اولیاء به گرسنگی وخاموشی و بی‌خوابی وتنهایی، اولیاء شده‌اند.» سِرّ همه نیكویی‌ها میان آسمان و زمین، گرسنگی است و سرّ همه بدی‌ها سیری است، هر كه نفس خود را گرسنه دارد وسوسه‌ها از او منقطع می‌شود. فرموده‌اند: «اقبال و توجه خدا به بنده، از گرسنگی و بیماری و بلا می‌باشد.» حكیمی را پرسیدند، نفس را به چه طریق مهار كنیم؟ گفت : به گرسنگی و تشنگی. و نیز فرموده‌اند:
«هیچ كس را خدا مصفّا نگرداند مگر به گرسنگی، و طیّ الارض نكردند مگر به گرسنگی، و خدا ایشان را دوست نگرفت مگر به گرسنگی.» ابوطالب‌مكّی می‌فرماید: «مَثَل شكم، مَثَل طبل است، آواز آن به این خوش است كه سبك و تند و تهی باشد، پس چون جوف خالی باشد، تلاوت خوش‌تر و قیام طولانی‌تر و خواب اندك باشد.»
از بزرگان داریم كه سه‌كس را خدا دوست دارد: «اندك خُور»، «اندك خواب» و «اندك راحت »را.