تربیت
Tarbiat.Org

غرب زدگی:پژوهشی در کلام و پیام نورانی امام خمینی‏
مرکز غدیر‏‏‏

رضاخان که آمد تمام نظرش به این بود که این قدرت آخوند را بشکند

این دژ بزرگ اسلام و این دژ بزرگ روحانیت، هر دوی آن مورد نفرت اجانب است، هم اسلام را با آن دشمن هستند برای این که از اسلام بدی دیده‏اند، اسلام نمی گذارد که این ها مخازن ما را از بین ببرند و هم روحانیت را معارض خودشان می دانند و این را می خواهند بشکنند. رضاخان که آمد تمام نظرش به این بود که این قدرت آخوند را بشکند، تمام نظرش این بود لکن مامور بود لکن مامور معذور نه، ماموری بود که معذور هم نبود. تمام قوایش را صرف این کرد که این لباس را از تن این ها بیرون بیاورد. ما در آن مدرسه دار الشفا، من حجره آنجا داشتم، در آن بحبوحه فشار به ملت، فشار به روحانیت، در آنجا ما یک حجره‏ای داشتیم، رفقای ما در مواقعی که از کارهاشان فارغ می شدند آنجا می آمدند مجتمع می شدند، یک روز یک نفر کار آگاه آمد در حجره و بعد آمد توی حجره نشست گفت که:
بنابراین است که در تمام ایران شش نفر معمم باشد
خوب، بنایی بود که از این عمامه ها این ها می ترسیدند، چرا؟ برای این که این عمامه ها توی مردم به عنوان نایب پیغمبر ما جای تو خالی است بودند، مردم از این ها حرف می شنیدند، از این مسجدها می ترسیدند. اخیرا برای هر مسجد یک سرهنگ یک سرهنگ باز نشسته گذاشته بودند مامور مسجد، برای این که از این مساجد می ترسیدند.(92)