تربیت
Tarbiat.Org

پرسش ها و پاسخ ها جلد چهارم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

مبانى آزادى بیان و مطبوعات

مبانى آزادى بیان و مطبوعات از نظر اسلام چیست؟
پاسخ: بحث آزادى قلم و مطبوعات از مباحث مهم حقوق بشر براى انسان امروزى است و در عصر پیشرفت سریع ارتباطات مى‌بایست به این مهم بیشتر پرداخته شود. همانطور كه در مباحث سابق اشاره شد آزادى امرى مقدس و مطلوب براى همه انسانها است، ولى هیچ انسان عاقلى آزادى مطلق را نمى‌پذیرد؛ زیرا لازمه آن هرج و مرج و فساد و توحّش است. قهراً آزادى از جمله آزادى بیان و قلم شرایط و قیودى دارد. پس باید روشن كنیم كه «آزادى باید روى چه مبنایى مطرح شود؟» پاسخ كوتاه این است كه قانون باید معلوم كند. بلافاصله سؤال دیگرى مطرح مى‌شود كه «قانونگذار باید بر چه اساسى آزادى را محدود كند؟»
در اینجا بطور مختصر مى‌توان گفت: قانون باید براساس مصالح جامعه محدود شود. اما این سخن هم مجمل است و سؤال همچنان ادامه دارد كه مصالح جامعه كه موجب تحدید آزادى‌ها مى‌شوند، كدامند؟
﴿ صفحه 243 ﴾
وقتى به اختلافات موجود در این زمینه دقت مى‌كنیم، مى‌بینیم كه انظار مختلف در باب آزادى، حدود آن و مصالح واقعى فرد و جامعه به دو اختلاف اساسى برمى‌گردد: الف) اختلاف مبنایى ب) اختلاف بنایى.
اختلاف مبنایى از اختلاف فرهنگ و جهان‌بینى انسان‌ها ناشى مى‌شود. كسانى كه معتقدند هدف از زندگى، بهره‌بردارى بیش‌تر از لذات دنیوى است و بعد از این دنیا، حساب و كتابى در كار نیست، این افراد براى آزادى هیچ قید و بندى قائل نمى‌شوند مگر آنچه كه زمینه التذاذات بیشتر افراد و جامعه را خدشه‌دار كند؛ یعنى حدّ آزادى این است كه مانع آزادى افراد دیگر و جامعه بشود.
اما كسانى كه به دنیایى دیگر و قیامت معتقد باشند و لذات روحانى و معنوى را هم علاوه بر لذات دنیوى و بالاتر از آنها قبول دارند و مى‌گویند رفتار انسان در سعادت و شقاوت ابدى او تأثیر دارد، این عدّه ناچار مى‌پذیرند كه آزادى تا آنجایى مطلوب و مُجاز است كه به سعادت ابدى انسان‌ها لطمه نزند.
تا این اختلافات مبنایى بر سر خدا و قیامت و سعادت واقعى بشر و عوالم وجود حل نشود، قهراً نمى‌توان به نتیجه مشتركى رسید و راه ما با مخالفین كاملا از هم جدا مى‌شود و در دو طرف متقابل قرار مى‌گیریم.
امّا اختلاف بنایى، منظور اختلافى است كه بعد از اتفاق بر سر وجود خدا و قیامت و دین و حساب و كتاب بر سر این مطلب وجود دارد كه چه چیزهایى موجب تأمین مصالح جامعه و چه چیزهایى موجب ایجاد و گسترش مفاسد در جامعه مى‌شود.
كسانى مى‌گویند ما اعتقادات مسلّم اسلامى را قبول داریم اما در شرایط كنونى و در عصر مدرنیته و پُست مدرنیته اگر آزادى بیان و قلم نباشد، انسان‌ها كاملا رشد نمى‌كنند، مسائل سیاسى و اجتماعى و عقیدتى بخوبى بررسى نمى‌شود. نقاط ضعف و قوّت نظریات روشن نمى‌شود. باید آزادى بیان و مطبوعات، وسیع و كم قید و شرط باشد یا بى‌حد و مرز باشد تا انسانها به رشد و انتخاب بهتر برسند.
در مقابل كسان دیگر معتقدند: افراد جامعه دو دسته‌اند: برخى در مقابل شبهات و مطالب انحرافى و خلاف دین و مصالح واقعى بشر، واكسینه و بیمه شده‌اند و لذا تحت تأثیر مفاسد واقع نمى‌شوند. براى اینگونه افراد شنیدن و خواندن سخنان مخالفین اشكالى ندارد بلكه در مواردى و براى عده‌اى لازم و واجب است.
﴿ صفحه 244 ﴾
دسته دوّم كه اكثریت جامعه را تشكیل مى‌دهند، كسانى هستند كه در همین شرایط كنونى اگر شبهات و مسائل انحرافى و گاه كفرآمیز با لحن و كیفیت خاصى ایراد شود، اگر از زبان افراد خاص اظهار شود، تحت تأثیر قرار مى‌گیرند؛ خصوصاً اگر شبهه براحتى قابل فهمیدن باشد و جواب شبهه هم در همان سخنرانى یا مقاله یا كتاب یا ... سریعاً و بخوبى داده نشود. پس مصلحت جامعه ایجاب مى‌كند كه آزادى بیان و قلم محدودتر شود بگونه‌اى كه منجر به انحراف فكرى و اخلاقى افراد جامعه نشود. این اختلاف در بنا و در مصداق و تشخیص شرایط جامعه و افراد است.
اختلاف مبنایى بدون حل مسائل اساسى جهان‌بینى و دین قابل رفع نیست. اما اختلافات بنایى با بحث و تفاهم و دقت در مبانى قابل حلّ است.
آنچه بنظر صحیح مى‌رسد این است كه ما بوضوح تجربه كرده‌ایم كه ذكر مطالب انحرافى و مشكوك و كفرآمیز به هر صورتى و در هر جمعى به مصلحت جامعه نیست و بسیار بوده و هستند افرادى كه از این طریق به بیراهه و انحراف و فساد كشیده شده‌اند. بعضى شبهات بگونه‌اى است كه مى‌شود آنها را به صورت قوى و معقول مطرح كرد و چاشنى ادبى و شعر و داستان هم به آن افزود، تا موجب تأثیر در مخاطب شود. در قرآن كریم صریحاً این مطلب آمده است و این افراد را «شیاطین انس» نامیده است. در سوره مباركه انعام آیه 12 مى‌فرماید: «یُوحِى بَعْضُهُمْ اِلَى بَعْض زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورا؛ بعضى از شیاطین انس بوسیله سخنان زیبا و شیرین، دیگران را مى‌فریبند.»
پس با توجه به تجربیات گذشته و با توجه به روحیات انسان‌ها و روان‌شناسى اجتماعى و با استناد به تعالیم بارز اسلامى مى‌توان گفت هر گفتار و نوشتارى كه به ضرر افراد جامعه و موجب انحراف آنها شود ـ اعم از سخنرانى، مقاله، روزنامه، كتاب، فیلم و ... ـ از دید اسلام آزاد نیست.
نكته دیگرى كه باید در این زمینه توجه كرد این است كه در قبال حقى كه مطبوعات و نویسندگان در مورد مصالح مادى و معنوى جامعه دارند، تكلیفى هم متوجه آنها است كه باید مطالب لازم و اعتقاداتى را كه مصالح جامعه متوقف بر آنهاست، بخوبى طرح و تبیین كنند تا زمینه انحراف افراد كمتر شده و از بین برود. بالا بردن سطح آگاهیهاى افراد جامعه و بیمه‌كردن در قبال شبهات و ذكر سؤالات دینى به همراه نقد و بررسى و پاسخ آنها از جمله وظایف اهل قلم و بیان در زمان ما و در هر زمان دیگرى است.
﴿ صفحه 245 ﴾
نتیجه اینكه در مورد آزادى بیان و قلم باید گفت: آنچه تأمین كننده مصالح لازم الاستیفاى جامعه باشد، گفتن و نوشتنش واجب و لازم است، و آنچه مضرّ و مخرّب مصالح عمومى جامعه باشد، ممنوع، و غیر این دو مباح و آزاد است.