تربیت
Tarbiat.Org

تأملی در نشانه های حتمی ظهور
نامشخص

3. طلوع خورشید از مغرب

سومین پدیده ای که در روایات به حتمیت توصیف شده است، طلوع خورشید از مغرب است. در این باره دو روایت وجود دارد:
در حدیث مرسلی ابوحمزه ثمالی می گوید: از امام باقر(ع) پرسیدم آیا خروج سفیانی از محتومات است؟ امام فرمودند:
نعم، و الندا من المحتوم، و طلوع الشمس من مغربها محتوم، و اختلاف بنی العباس بی الدوله محتوم، و قتل النفس الزکیه محتوم، و خروج القائم من آل محمد محتوم....؛(438)
آری، و ندا از محتومات است و طلوع خورشید از مغرب از محتومات است و اختلاف بنی عباس بر سر حکومت از محتومات است و کشته شدن نفس زکیه از محتومات است و خروج قائم آل محمد از محتومات است... .
در حدیث دیگری ابوحمزه ثمالی می گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: امام باقر(ع) پیوسته می فرمودند: سفیانی از محتومات است و ندا از محتومات است و طلوع خورشید از مغرب از محتوما است و چیزهایی دیگر که آن حضرت می فرمودند از محتومات است. امام صادق فرمودند:
و اختلاف بنی فلان المحتوم، و قتل النفس الزکیه من المحتوم و خروج القائم من المحتوم؛(439)
و اختلاف بنی فلان از محتومات است و کشته شدن نفس زکیه از محتومات است و خروج قائم از محتومات است.
صرف نظر از این که طلوع خورشید از مغرب از نشانه های قیامت است و به همین دلیل در این روایات در کنار ظهور امام مهدی (عج) از آن ها یاد شده است، دو روایت یاد شده از نظر سند ضعیف و غیر قابل اعتمادند روایت اول مرسل است و مشکل روایت دوم این است که طریق شیخ طوسی به کتاب احمد بن ادریس معلوم نیست. البته شیخ در فهرست خود یک طریق به تمامی روایات احمد بن ادریس غیر از کتاب نوادر ذکر می کند(440) ولی آن طریق هم ضعیف است. به احمد بن جعفر(441) نکته دیگری که باعث سلب اعتماد به روایت دوم می شود، این است که همین حدیث با سند معتبر نیز روایت شده است که در آن طلوع خورشید از مغرب وجود ندارد.(442)
آن چه گذشت، با هدف تبیین و توضیح روایات نشانه های حتمی ظهور و بررسی سندی و دلالی آن بود و کوشیده شد تا حد ممکن، جوانب این موضوع کاویده شود و تصویری روشن و شفاف از ان ارائه شود. امید است خوانندگان گرامی به کاستی های بی شمار این اثر به دیده اغماض بنگرند و با تذکر آن، بر نویسنده منت نهند و رجای واثق است که این اثر ناچیز در پیش گاه امام کون و مکان، صاحب عصر و زمان ـ ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء ـ مقبول افتد.