تربیت
Tarbiat.Org

تأملی در نشانه های حتمی ظهور
نامشخص

فرضیه اول: نمادین بودن واژه سفیانی

نماد دانستن سفیانی می تواند به این معنا باشد که سفیانی یک جریان فکری و فرهنگی است. این جریان انحرافیب که در درون دنیای اسلام شکل گرفته، با اندیشه مهدویت و ارش های مربوط به آن در تعارض است.(159) بر اساس فرضیه یاد شده سفیانی شخصیتی انسانی نخواهد داشت. مانند این دیدگاه درباره دجال ارائه شده که بر اساس آن، دجال نه یک شخصیت انسانی، بلکه تمدن مادی حاکم بر دنیای آخرالزمان دانسته شده است.(160)
نقد و بررسی: دیدگاه یاد شده به دلایل مختلفی باطل است، از جمله:
الف) سمبلیک گرفتن سفیانی با روایات متعددی در تعارض است،
از جمله:
1. مجموعه روایاتی که نام سفیانی را ذکر کرده اند؛
2. مجموعه روایاتی که به نسب سفیانی پرداخته اند؛
3. مجموعه روایاتی که وضعیت ظاهری و ویژگی های جسمانی سفیانی را ترسیم کرده اند.
روایات یاد شده که در میان آن ها احادث معتبر نیز یافت می شود، همگی در این مضمون مشترک اند که سفیانی، یک انسان است.(161)
امام صادق(ع) در روایت معتبری فرموده اند:
انک لو رایت السفیانی لرایت اخبث الناس....و قد بلغ من خبثه انه یدفن ام ولد له مخافه ان تدل علیه؛(162)
تو اگر سفیانی را ببینی، پلیدترین مردمان را دیده ای....خباثت او به اندازه ای است که مادر فرزندش را زنده زنده دفن می کند از ترس این که مبادا مکان او را گزارش دهد.
نتیجه نمادین دانستن سفیانی، کنار نهادن مجموعه های روایی یاد شده، خواهد شد. پس برای این که چنین نشود، باید سفیانی را یک انسان بدانیم، نه واژه ای سمبلیک.
ب) نمادین دانستن سفیانی با ظاهر روایات متعددی مخالفت دارد؛
توضیح این که:
برای سمبلیک گرفتن سفیانی باید:
1. مجموعه روایاتی را که از دین سفیانی خبر داده اند (او در بیشتر آن ها مسلمان معرفی شده است)، علی رغم ظهور آن ها در انسان بودن سفیانی، بر این معنا حمل کرد که: منظور شکل گیری این جریان فرهنگی انحرافی، در دنیای اسلام است.
2. در توجیه مجموعه روایاتی که از مکان و زمان قیام سفیانی مانند یک شخص معین سخن گفته اند، باید گفت که: این روایات، به خاستگاه این جریان فرهنگی و محل پیدایش آن، اشاره دارند.
3. مجموعه روایاتی را که از حمله او به عراق، مدینه و مکه سخن گفته اند، باید کنایه از گسترش این فرهنگ در مناطق یاد شده، دانست.
4. مجموعه روایاتی را که از کشته شدن سفیانی سخن می گویند، باید به ریشه کن شدن این جریان فرهنگی انحرافی، تفسیر کرد و ...(163)
در حالی که بنابر ظاهر روایات، سفیانی انسان است با نامی مشخص، از خاندانی معین و با ویژگی های جسمانی خاص که به دین خاصی اعتقاد دارد و در زمان و مکان معینی قیام می کند و به کشور های مختلفی یورش می برد و ....
کنایی گرفتن تمامی روایات یاد شده، خلاف ظاهر روایات است.
ج. سمبلیک گرفتن سفیانی، زمانی امکان دارد که پذیرفتن ظاهر روایاتی که خصوصیات و ویژگی های او را بیان کرده اند، ممکن نباشد.
در حالی که این روایات، خالی از هر گونه مطلب خلاف عقل و خارق العاده است. از این رو، دلیلی بر نپذیرفتن ظاهر روایات ـ که او را یک شخص معرفی کرده اند ـ وجود ندارد. (164)