تربیت
Tarbiat.Org

تأملی در نشانه های حتمی ظهور
نامشخص

زمان قیام یمانی

تعیین زمان دقیق قیام یمانی نیز مانند زمان ظهور و سایر نشانه های آن برای ما میسور نیست، لیکن روایات متعددی به پیوستگی جنبش یمانی و قیام سفیانی دلالت دارند، از جمله:
امام صادق(ع) فرموده اند:
الیمانی و السفیانی کفرسی رهان؛(96)
یمانی و سفیانی مانند دو اسب مسابقه اند.
این مطلب آن قدر مسلم بوده که امام صادق(ع) برای نفی قیام سفیانی در زمان خود بر عدم قیام یمانی استدلال فرموده اند. هنگامی که در محضر آن امام از خروج سفیانی سخن به میان آمد، فرمودند:
انی یخرج ذلک و لما یخرج کاسر عینیه بصنعاء؛(97)
کی و چگونه سفیانی قیام می کند، در حالی که کسی که چشم او را از کاسه در می آورد، هنوز از صنعا خروج نکرده است.
ابن حماد نیز از امام باقر(ع) چنین روایت کرده است:
اذا ظهر السفیانی علی الابقع و المنصور الیمانی خرج الترک و الروم فظهر علیهم السفیانی؛(98)
چون سفیانی بر ابقع و منصور یمانی پیروز شود، ترک و روم خروج می کنند و سفیانی بر آن ها نیز غلبه می یابد.
در روایت دیگری فرموده اند:
ثم یسیر الیهم منصور الیمانی من صنعا بجنوده...فیلتقی هو والاخوص.... فیکون بینهما قتال شدید ثم یظهر الاخوص السفیانی علیه؛(99)
سپس منصور یمانی همراه با سپاهیانش از صنعا به سمت آن ها رهسپار می شود.... او با اخوص رو به رو می شود... میان آن دو جنگی سخت در می گیرد و سفیانی اخوص بر او غلبه می یابد.
از مجموع این روایات و روایاتی که خواهد آمد، به تلاقی جنبش یمانی سفیانی حداقل در بخشی از زمان می توان مطمئن شد و از آن جا که بر اساس روایات متعدد و معتبر خروج سفیانی از علایم سال ظهور است، قیام یمانی نیز از نشانه های نزدیک به ظهور خواهد بود. از جمله روایات معتبری که بر پیوستگی قیام سفیانی با ظهور ـ و در نتیجه پیوستگی قیام یمانی با ظهور ـ دلالت دارند، این روایت از امام باقر(ع) است:
...فینزل امیر جیش السفیانی البیداء فینادی مناد من السماء «یا بیداء ابیدی القوم» فیخسف بهم.... و القائم یومئذ بمکه قد اسند ظهره الی البیت الحرام مستجیرا به فینادی یا ایها الناس...؛(100)
امیر سپاه سفیانی در منطقه بیداء فرود می آید، پس ندا دهنده ای از آسمان ندا می دهد: «ای بیداء این گروه را در خود فرو ببر»، پس از آن ها در زمین فرو می روند.... قائم(عج) در آن روز در مکه حضور دارد و در حالی که به خانه کعبه پناهنده شده و به آن تکیه کرده ندا می دهد: ای مردم.... .
نکته یاد شده (پیوستگی قیام یمانی با ظهور امام مهدی(عج)) را می توان از این روایت پیامبر اکرم(ص) نیز به دست آورد:
ما القحطانی بدون المهدی؛(101)
قحطانی بدون مهدی نخواهد بود.
در مجموعه روایات نشانه های ظهور، سه روایت وجود دارد که علاوه بر دلالت بر تلاقی قیام یمانی با خروج سفیانی، آغاز این دو جنبش و نبش خراسانی را دقیقا در یک سال و یک ماه و یک روز بیان کرده است. امام باقر(ع) در این خصوص فرموده اند:
....خروج السفیانی و الیمانی و الخراسانی فی سنه واحده فی شهر واحد فی یوم واحد؛(102)
خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز است.
از امام صادق(ع) نیز چنین روایت شده است:
و قد یکون خروجه و خروج الیمانی من الیمن مع الرایات البیض فی یوم واحد و شهر وحد و سنه واحده؛(103)
خروج سفیانی و خروج یمانی با پرچم های سفید از یمن در یک روز و یک ماه و یک سال خواهد بود.
آن حضرت در روایت دیگری فرموده اند:
خروج الثلاثه الخراسانی و السفیانی و الیمانی فی سنه واحده فی شهر واحد فی یوم واحد؛(104)
خروج سه نفری خراسانی، سفیانی و یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز است.
به وثاقت تمامی راویان این سه حدیث، در کتاب های رجالی تصریح شده است، تنها در حدیث اول حسن بن علی بن ابی حمزه وجود دارد که عموما او را به دلیل این که از سران واقفه بوده، تضعیف می کنند. حدیث دوم از کتاب مختصر اثبات الرجعه منسوب به فضل بن شاذان است. روایت سوم را شیخ طوسی درکتاب الغیبه بدون واسطه از فضل بن شاذان روایت می کند. به احتمال قوی منبعی که در اختیار شیخ طوسی بوده و این روایت را از آن نقل کرده کتاب اثبات الرجعه فضل بن شاذان است. همچنان که این روایت با همین سند در مختصر اثبات الرجعه نیز وجود دارد.(105) از سوی دیگر، شیخ طوسی در فهرست خود پس از اشاره به حدود سی کتاب از مصنفات فضل بن شاذان ـ که یکی از آن ها اثبات الرجعه است ـ و تذکر این نکته که وی کتاب های دیگری نیز دارد که اسم آن ها معلوم نیست، برای خود دو طریق به روایات و کتاب های فضل بن شاذان نقل می کند که یکی از آن ها طریق صحیحی است. شیخ طوسی پس از ذکر مصنفات فضل بن شاذان می نویسد: «ابوعبدالله مفید [شیخ مفید] از محمد بن علی بن حسین بن بابویه [شیخ صدوق] از محمد بن حسن(106) از احمد بن ادریس(107) از علی بن محمد بن قتیبه(108) از فضل بن شاذان،(109) از روایات و کتاب های فضل بن شاذان به من خبر داد.»(110)
افراد یاد شده که در طریق شیخ طوسی به کتاب های فضل بن شاذان قرار دارند، همگی ثقه و مورد اطمینان هستند. بر این اساس، روایت سوم از نظر سندی معتبر و اعتماد پذیر خواهد بود.
به هر تقدیر، از مجموعه روایات یاد شده تلاقی قیام یمانی و سفیانی و هم چنین هم زمانی دقیق آغاز حرکت یمانی و سفیانی و خراسانی نیز اثبات می پذیرد. در این صورت قیام یمانی در ماه رجب آغاز خواهد شد، زیرا امام صادق (ع) در حدیث معتبری فرموده اند:
ان امر السفیانی من الامر المحتوم و خروجه فی رجب؛(111)
حرکت سفیانی از نشانه های حتمی است و در ماه رجب روی خواهد داد.
البته محمد بن مسلم بدون این کلام خود را به معصوم (ع) نسبت دهد، چنین گفته است:
یخرج قبل السفیانی مصری و یمانی؛(112)
پیش از سفیانی مصری و یمانی خروج می کنند.
در این روایات قیام یمانی پیش از قیام سفیانی دانسته شده است و این مطلب با آن چه پیش تر آمد، در تعارض است.
صرف نظر از این که این کلام از معصوم صادر نشده و قابلیت تعارض با روایات پیشین را ندارد، برای حل تعارض ظاهری این روایت با روایاتی که قیام سفیانی و یمانی را هم زمان می دانستند، راه حل های مختلفی می توان ارائه داد، از جمله:
1. یمانی مذکور در روایت محمد بن مسلم غیر از یمانی معروف است، زیرا در تمام روایات از شخصیت مورد نظر با عنوان «الیمانی» یا شده، اما در این روایت از یمانی، به صورت نکره، یاد شده است. بنابراین، چه بسا پیش از قیام سفیانی یک شخصیت یمنی خروج کند، اما جنبش یمانی معروف همزمان با جنبش سفیانی باشد.
2. قیام یمانی و سفیانی در یک سال و یک ماه و یک روز، کنایه از شدت پیوستگی این دو رخداد است و این امر منافاتی با وجود فاصله اندک میان آن دو ندارد. قرینه ای که نکته فوق را تایید می کند، جمله ای است که در ذیل حدیث امام باقر (ع) آمده است. آن حضرت پس از بیان این قیام یمانی و سفیانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز است، فرموده اند:
فبیناهم کذلک اذ اقبلت رایات من قبل خراسان؛(113)
در حالی که سپاه سفیانی مشغول تاراج کوفه است، به ناگاه پرچم هایی از سوی خراسان روی می آورند.
آن حضرت در ادامه از فرورفتن سپاه سفیانی در سرزمین بیدا و ظهور امام مهدی (عج) در مکه مکرمه در همان روز گزارش داده اند. بنابراین، به تصریح این روایت، قیام پرچمی از خراسان که به احتمال زیاد همان خراسانی است از حوادث متصل به ظهور است و با اثبات پیوستگی قیام یمانی با جنبش خراسانی می توان پیوستگی قیام یمانی با ظهور امام مهدی (عج) را نتیجه گرفت.
در پایان تذکر این نکته مناسب است که روایات اهل سنت در مورد زمان قیام قحطانی (یمانی) به شدت با یکدیگر اختلاف دارند.
دسته ای از این روایات قیام قحطانی را پس از حیات امام مهدی(عج) دانسته اند، مثلا از پیامبر اکرم(ص) چنین روایت کرده اند:
القحطانی بعد المهدی والذی بعثنی بالحق ما هو دونه؛(114)
قحطانی پس از مهدی (عج) است. سوگند به خدایی که مرا به حق برانگیخت مقام او کمتر از مهدی (عج) نیست.
دسته ای دیگر قیام قحطانی را پیش از ظهور امام مهدی (عج) دانسته اند.
از ارطاه در این باره چنین نقل شده است:
بلغنی ان المهدی یعیش اربعین عاما....ثم یخرج رجل من قحطان....ثم یموت....ثم یخرج رجل من اهل بیت النبی (ص) مهدی حس السیره یفتح مدینه قیصر و هو اخر امیر من امه محمد (ص) ثم یخرج فی زمانه الدجال و ینزل فی زمانه عیسی بن مریم؛(115)
برای من چنین روایت شده که مهدی چهل سال زندگی می کند... سپس مردی از قحطان قیام می کند.... سپس می میرد.... سپس مردی از خاندان پیامبر (ص) قیام می کند. او مهدی و نیکو سیرت است و شهر قیصر را می گشاید. او آخرین امیر از امت محمد (ص) است. در زمان او دجال خروج می کند و عیسی (ع) از آسمان فرود می آید.
در این روایت پیش از ذکر خروج قحطانی به قیام مهدی اشاره شده است، اما به قرینه خروج دجال و نزول عیسی(ع)، مهدی پس از قحطانی همان امام مهدی (عج) است.
دسته سوم روایات اهل سنت، قیام قحطانی را هم زمان با امام مهدی (عج) می داند، از جمله از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است:
ما القحطانی بدون المهدی؛(116)
قحطانی بدون مهدی نخواهد بود.
بدون مهدی نبودن قحطانی ظهور در هم زمانی حیات این دو شخصیت دارد.
نیز از ارطاه چنین نقل شده است:
علی یدی ذلک الخلیفه الیمانی الذی تفتح القسطنطنیه و رومیه علی یدیه یخرج الدجال فی زمانه و ینزل عیسی بن فی زمانه؛(117)
خروج دجال و نزول عیسی(ع) در زمان آن فرمان روایی یمانی است که استانبول و روم به دست او فتح می شود.
این روایت به دلیل روایات متعددی که بر نزول حضرت عیسی(ع) در زمان امام مهدی (عج) دلالت دارند، از هم زمانی خروج قحطانی و امام مهدی (عج) حکایت دارد.
دسته چهارم روایات اهل سنت نیز بر اتحاد قحطانی و امام مهدی (عج) دلالت دارند. از ابن سیرین چنین روایت شده است:
القحطانی رجل صالح و هو الذی یصلی خلفه عیسی و هو المهدی؛(118)
قحطانی مرد نیکوکاری است. او همان کسی است که عیسی(ع) پشت سرش نماز می گزارد. او همان مهدی است.
علاوه بر این که عمده این روایات از پیامبر اکرم(ص) نقل شده اند، به لحاظ ضعف سند نیز برای ما حجت نیستند و آن چه امر را سهل می کند، وجود روایات اهل بیت(ع) است که قیام قحطانی را از علایم ظهور و پیش از آن دانسته اند و این روایات معیاری برای انتخاب و گزینش روایات اهل سنت اند.