مطلع باش که باطن انسان در دنیا، ظاهر اوست در آخرت و مادامی که انسان در این دنیا مقیم است آخرت نسبت به دنیا برای او عالَم غیب است و همین که از دنیا به آخرت منتقل شد آن عالم برای او عالم شهادت میشود و اطلاق دریچههای بهشت به این قوا و مشاعرِ ظاهری از باب توسّع است نه بر سبیل حقیقت. زیرا در خانه وقتی باز شود دیگر باز شده است و بسته شدن معنی ندارد. لذا دریچهی هر چیزی از جنس آن چیز است درحالی که این حواسِ بدنی اینطور نیست و لذا آنچه به سوی جنت باز میشود حواسی است که با نفس محشور میشوند و در آخرت به بقای نفس باقی خواهند بود.
قبلاً مشخص شد که نفس در ذات خود عین شنوائی و بینائی و لمس و چشائی و فکر و تصرف است و در ذات خود دارای دست و پای روحانی است. نفس دارای چشمی است که ناظرِ ربّ خود است و دارای گوشی است که آیات الهی و کلمات ملائکه و صدای پرندگان بهشت و نغمهها و تسبیحات اشیاء را میشنود و دارای قوهی بویایی است که به وسیلهی آن نسیمهای قدسی را میبوید و دارای ذائقهای است که طعامهای بهشتی و میوههایی که هرچه بخواهد در آن هست را میچشد و دارای لامسهای است که حور العین را لمس میکند. اینها مشاعر و حواس روحانی و باطنی است و این حواس همراه با محسوساتشان مخصوص اهل جنتاند البته وقتی که مانعی آنها را نبسته و حجابی آنها را نپوشانده باشد، ولی حواس ظاهری و محسوساتِ آنها همه امور تحولپذیر و نابود شوندهاند که همه منشأ عذاب الیم و حجاب عظیماند. - برخلاف مشاعر درونی - همین حواس ظاهری هستند که انسان را به قعر جهنم و آتش میرسانند. هر نَفْسی که هوس خود را پیروی کند و او را شهوت تسخیر کرده باشد و شیطان او را به استخدام و بندگی بگیرد، از اهل نار میگردد زیرا که مشاعر هفتگانهی او همه اسبابی شدهاند در جهت دوری او از الله و ملکوت الهی. چنانچه خداوند فرمود: «أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً»(440) آیا دیدی کسی را که میل و هوس خود را معبود خود گرفت و خداوند با علم خود او را گمراه ساخت و بر گوش و قلبش مهر زد و بر چشم او پرده افکند؟ هریک از مشاعر هفتگانهی او دریچهای در راستای اطاعت از هوی و بندگی شهوت گردیده و همه از مسیر هدایت و سنت حق منحرف شدهاند و دیگر در عمق ظلمات قرار گرفتهاند. قرآن میفرماید: «فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ»(441) پس بعد از خدا چه کسی او را هدایت کند آیا متذکر نمیشوید؟ و سرمایهاش اینچنین میشود که خداوند فرمود: «فَأَمَّا مَن طَغَى * وَآثَرَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا * فَإِنَّ الْجَحیمَ هِیَ الْمَأْوى»(442)پس آن کسی که در مقابل فرامین الهی سرباز زد و زندگی دنیا را انتخاب کرد، پس جهنم مأوای او خواهد بود. این است معنی اینکه مشاعر هفتگانه درهای جهنم میشوند. ولی اگر قلب به نور معرفت و ایمان نورانی گردد و با عبادت و ریاضت و طهارت از چرکی معاصی و زنگ شهوات، از قوه به فعل گراید مانند آهنی است که چون با آتش ذوب شد و زنگ و چرکی او زایل گشت و صیقل داده شد، نورانی میگردد. در هریک از قوا و مشاعرِ نفس هم در آن حال آیتی از آیات الهی طلوع میکند و بابی از ابواب معرفتِ رب گشوده میشود و از صور محسوسهی جزئی، معانی کلیهی عقلی برمیگیرد و از آن معانی کلی پی به اسرار الهی میبرد و داخل جنت مقربین میشود و آمادهی سعادت نهایی و مجاورت حضرت حق، در مقعد صدق عند ملیک مقتدر جای میگیرد. این به خلاف حال اهل هوس و جهل است که مشغول به شهوات دنیا و فرار از آخرت و شنیدن آیات الهیاند. چنانچه خدایتعالی میفرماید: «یَسْمَعُ آیاتِ اللَّهِ تُتْلى عَلَیْهِ ثُمَّ یُصِرُّ مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ یَسْمَعْها»(443) آیات الهی را که برای آنها خوانده میشود میشنوند، سپس مستکبرانه اصرار ورزند که گویا نشنیدهاند.
همهی راهها و درها جز در جهنم که خداوند به صورت ابد برای آنها قرار داده، بسته میشود و اینکه خداوند فرمود: «وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ»(444) در جلو و پشت آنها حجاب و حصار قرار دادیم و آنها را فرا گرفتیم و آنها نمیبینند، به همین شرایط اشاره دارد. برای آنها هیچ درجهای در قوهی نظری و تفکر که به وسیلهی آن بابی از علوم الهی گشوده شود و اهل قرب گردند نیست و قلب سلیم و گوشی را که دریچهای به سوی مواعظ و خطبهها گشوده باشد ندارند تا از عذاب الهی سالم بمانند و لذا حال آنها در آخرت همچنان که خودشان بدان اعتراف دارند - درحالی که اعتراف دیگر سودی برای آنها ندارد - عبارت است از «وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فی أَصْحابِ السَّعیرِ * فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعیرِ»(445) اهل جهنم میگویند: اگر گوش فرا داده بودیم و تعقل کرده بودیم در این حال از اصحاب جهنم نبودیم و به گناه خود اعتراف میکنند پس هلاکت باد بر اهل دوزخ. از این آیه روشن میشود که اگر جمیع این مشاعر هفتگانه اصلاح گردند همگی درهای بهشت خواهند بود برای کسی که آنها را در جهتی مصرف کند که خداوند برای آن جهت آنها را خلق کرده است.
حواس و مشاعر برای سعید و شقی مساوی است. مهم این است که آن سرمایه را در پردهی هوس و جهل مدفون نکنیم و آنها را تبدیل به حواس اخروی نمائیم تا شایستهی درک دریچههای جنت و دارِ حسنات گردد.