قبر حقیقی؛ باغی از باغهای بهشت یا حفرهای از حفرههای جهنم(218)
مشخص شد که مرگ، نهایت رجوع از دنیا و ابتدای رجوع به سوی حق است و نفس چون بدن را رها کرد و قوهی وهمیه(219) و قوهی خیال برای نفس باقی ماند(220) درحالی که قوهی وَهم و خیال مدرِک جزئیات و مادیات هستند، با ادراک جزئیات و مادیات صورتهایی از آنچه درک کرده برای نفس باقی میماند حال چون انسان بمیرد ذات خود را که از دنیا مفارقت جسته تخیل میکند، بدین معنی که عین انسانِ میت را توهّم مینماید و بدن خود را در قبر مییابد و همهی دردهای واصله را به صورت عقرباتِ حسی به همان صورت که در شرع وارد شده است، حس میکند که این عذاب قبر است برای فرد شقی و اگر سعید باشد موائد و هدایای شرعی را تخیل میکند آنطور که به بهشت و جویها و باغها معتقد بود و این ثواب قبر است. همچنان که رسول الله(ص) فرمود: «اَلْقَبْرُ اِمَّا رُوضَةٌ مِنْ رِیاضِ الْجَنَّة اَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِّیران»(221) قبر یا باغی از باغهای بهشت و یا گودالی از گودالهای آتش است. و قبر حقیقی همین صورتها و هیئتهاست و عذاب و ثواب قبر اینگونه است - نه اینکه خاک و گل عامل فشار بر بدن مادی باشند-
«بَعْث» عبارتست از خروج نفس از غبار این هیئتها، مثل خروج جنین از رحم مادر. درحالی که حالت قبر نمونهای است از احوال قیامت، به طوریکه چون انسان وارد برزخ شود هنوز قوهی کشف آخرت در نفسش محکم و کامل نشده، مثل کودک که در ابتدای خروج از رحم قدرت درک محسوسات را ندارد و مادامی که نفس حالش بر این منوال است و قوایش برای درک صور شدیده ضعیف است، مانند ادراک کسی است که خواب است و به همین جهت به آن میگویند در عالم قبر و برزخ است و چون قوایش شدید شد قیامتش برپا میشود.
روشن است که فشار قبر ربطی به جسد میت ندارد، حال چه آن جسد در خاک باشد و یا در آب و یا در هوا و آتش. آنچه عامل درد و تأثّر است امور مؤثر در بدن مادی او نیست بلکه مربوط به صوری است که به نفس او متصل است، ولی به جهت علاقهی نفس به بدن حالات نفس را در بدن احساس میکند. به طوری که اگر صور دردآور از طریق غیرِ علل مادی در درون نفس ایجاد شود، باز این تأثیرات به صورت فشار روی بدن احساس میشود تا وقتی که نفس به این بدن دنیایی علاقه دارد این حالت برای انسان باقی است، حال چه این بدن موجود باشد و چه نباشد، در هر حال نفس انسانی خود را در بدنی که در حال فشار است حس میکند و فشار قبر این چنین است و ثواب و راحتی نفس نیز بر همین منوال است به طوری که وسعت و تنگی قبر نیز در راستای شرح صدر و ضیق صدرِ متوفّی است.
اشارهای به عذاب قبر(222)
بعضی از علماء فرمودهاند: هرکس شاهد باطن خود شود به نور بصیرت میبیند که در همین دنیا باطن او پر است از انواع موجودات آزار دهنده و درندگان، مثل شهوت و غضب و مکر و حسد و عجب و ریا (223) دائما او را میگزند و یا میدرند - هرچند اکثر مردم از مشاهدهی این دریدنها و گزیدنها محجوباند - ولی چون پرده از او برگرفته شود و در قبرش قرار گیرد همهی آنها را میبیند که با صورتهایی موافق معانی دنیاییشان متمثّل میشوند و بعینه آنها را عقرب و مار میبیند که او را در احاطه دارند و در حقیقت همهی آنها ملکات و صفاتش هستند که همین الآن در نفسش حاضرند و برای او روشن میشود که برای هر معنای نفسانی صورتی مناسب هست و این است عذاب قبر اگر فرد شقی باشد، ولی اگر سعید باشد امر برعکس خواهد بود - گفتهاند: خداوند برای اینکه درون ما را نشان دهد، حیوانات را خلق کرد و این حیوانات تمثّلات حالات انسانی است - و نیز رسول الله(ص) فرمودند: «این امت در قبرش مبتلا خواهد شد و اگر خوف دفع همدیگر نبود آنچه من از ضجّههای اهل قبر میشنیدم از خدا میخواستم شما را هم نسبت به آنها شنوا کند» - انسان همین حالا که زنده است در قبر و برزخ است ولی چون مُرد متوجه میشود که مدتها در این حالت بود و نمیدانست-.