تربیت
Tarbiat.Org

معرفت نفس و حشر
اصغر طاهرزاده

قوای مخصوص به نفس حیوانی

قوای مخصوص به نفس حیوانی(61)
ابتدا باید متذکر شد که طلب و خواهش، مخصوص حیوان و انسان است، زیرا گیاه نمی‌تواند برای دریافت مطلوب خود تغییر مکان دهد و چون حکمت الهی اقتضا نمی‌کند چیز لغوی در آفرینش باشد و چون خواهش در گیاه قابل تحقق نیست پس نمی‌تواند چنین خواهشی در آن وجود داشته باشد و اگر شعوری در نباتات باشد شعوری است در خور ذات و فطرت و اصل وجود آن‌ها و چون شعور تابع درجه‌ی وجود است، هر موجودی به اندازه‌ای که از وجود برخوردار است از شعور برخوردار است - که این نحوه شعور و آگاهی غیر از طلب و خواهشی است که در حیوان و انسان مطرح است - اما در مورد قوای مخصوص به نفس حیوانی باید گفت: نخستین مرتبه از حواس پنجگانه، «حسّ لامسه» است و از آن پس حسّ شامه می‌باشد جهت ارتباط با چیزهایی که از بدن دوراند و حسّ باصره برای دریافت محل غذا و مایحتاج بدن به‌کار می‌رود و حسّ سامعه و ذائقه برای بقاء حیوان لازم است و بقیه‌ی حواسِ موجود در بدن نیز در همین راستا قرار دارند ولی برای کمال نهایی نفس این حواس کافی نیستند و به همین دلیل خداوند حواس باطنی، مثل حس مشترک را آفرید تا آنچه حس شده محفوظ بماند و انسان مانند پروانه نباشد که چون حافظه ندارد، با حس‌کردنِ آتش و با احساس سوزندگی آن، دوباره خود را به آتش می‌زند. اگر نیروهایی مثل میل طبیعی و شوق نفسانی و یا اراده‌ی عقلانی نبود، حواس پنجگانه برای انسان بی‌فایده می‌بود زیرا این حواس برای مقصد نهایی انسان کافی نیست. و انسان برای آن‌که عقل بالفعل شود آفریده شده است.