رسول خدا(ص) فرمودند: «اِنّی تارِكٌ فیكُمُ الثَّقَلَیْنِ كِتابَ اللهِ وَ عِتْرَتی اَهْلَ بَیْتی، ما اِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلُّوا اَبَداً وَ اِنَّهُما لَنْ یَفْتَرِقا»(83) من دو چیز گرانبها را در بین شما قرار دادم، كتاب خدا و عترتم، اهل بیتم را، مادامی كه بدانها تمسك جوئید، هرگز گمراه نخواهید شد و آن دو هرگز از همدیگر جدا نمیشوند.
ملاحظه فرمایید که اولاً: هیچ اختلافی بین شیعه و سنی در مورد حدیث فوق و انتسابش به پیامبر(ص) نیست. ثانیاً: میفرماید: آن دو از همدیگر جدا نمیشوند. یعنی مهجورشدن قرآن مساوی مهجورشدن عترت است، و مهجورشدن عترت مساوی مهجورشدن قرآن است. یعنی هركدام از یكدیگر جدا شوند، آن دیگری قابل استفاده نیست. مثل جداشدن هیدروژن و اكسیژنِ موجود در آب، كه اگر جدا شوند، نه دیگر هیدروژن مرطوب است و نه اكسیژن، بلكه هر کدام سوزنده هستند. پس جداشدن قرآن و اهلالبیت(ع) از همدیگر موجب غیر مفیدبودن هر دو است. ثالثاً: شرط گمراهنشدن مسلمین، تمسك به قرآن و اهلالبیت(ع) هردو است. رابعاً: این حدیث حجت قاطعی است بر مسلمانان و از این طریق حجت برآنها تمام شده كه دینِ بدون اهلالبیت(ع) دین نیست و آنها را از گمراهی نجات نمیدهد، و این حدیث ما را متوجه مقام معنوی فوقالعادهی اهل البیت(ع) میكند. خامساً: حدیث میفرماید: قرآن و عترت از هم جدا نمیشوند. پس معلوم میشود حال كه قرآن هست، پس حتماً حضرت بقیتالله(عج) نیز هستند، چون پیامبر(ص) فرمودند: نمیشود یكی باشد و دیگری نباشد. پس این حدیث دلیل بر وجود حضرت بقیتالله(عج) نیز میباشد. كسانی كه میگویند ما قرآن را میخواهیم ولی كاری به عترت ندارند، عملاً كاری به قرآن ندارند و از قرآن استفاده نخواهند كرد. همچنان است كسی كه بگوید عترت ما را بس و از قرآن فاصله بگیرد.