تربیت
Tarbiat.Org

گزینش تکنولوژی،از دریچه ی بینش توحیدی
اصغر طاهرزاده

راز ماندگاری

اجازه دهید در این آخرین کلمات دوباره تأکید کنم که برای شناخت تاریخی خود اولین کار این است که به تعریفی که غرب برای ما و ملت‌های مسلمان کرده است بدبین شویم، خود را آن طور که در سده‌های گذشته بودیم و زندگی کردیم بشناسیم، نه آن‌طور که شرق‌شناسانِ غربی به ما می‌گویند. زیرا غرب به تمام اقوام و ملل، صورت غربی داده و ارزش‌های غربی را جایگزین ارزش‌های ملت‌ها کرده، راز ماندگاری ما توحید و نظر به حاکمیت حکم خداوند بود. اگر اماممان غایب بود با انتظار حاکمیت عدل، آلوده به ظلم نشدیم و تاریخ خود را زنده نگه داشتیم و زندگی کردیم. در صدساله‌ی اخیر این نهایت انحطاطی است که گریبان‌گیر ملت مسلمان شده است که سرمایه بزرگ زندگی قرآنی را با سادگی هر چه تمام‌تر در مقابل زندگی غربی قربانی کرد. می‌گویند فلان قوم دارای تمدنی پیشرفته بوده است! چون تمدنش مثل غربی‌هاست و یا فلان قوم پیشرفته نبوده! چون مثل غربی‌ها زندگی نمی‌کردند. یعنی عملاً این‌ها شرق را از شخصیت خود خارج کرده‌اند و با لباس غربی می‌خواهند براندازش کنند. غربی که اومانیسم یا اصالت بشر، و نه اصالت حق را در منظر خود دارد، آمده است ملتی را ارزیابی کند که مبنای تفکرش وَحی و دیانت بوده. حالا در نظر بگیرید با آن مبنا و ملاک وقتی بخواهند دین را ارزیابی کنند چه قضاوتی صورت خواهد گرفت و ما متعلق به چه زمانی خواهیم شد. زمانی که مسلم غرب آن را نمی‌پسندد، هر چند خدا آن را پسندیده باشد و فطرت‌ها با انس با آن، زندگی را به خوبی گذرانده باشند.
امیدوارم توانسته باشم روشن کنم با راه و رسم‌ غربی نمی‌توان از غرب‌زدگی خلاص شد بلکه باید به قرآنی تمسّک پیدا کرد که به ما می‌گوید: «لاَ تَتَّخِذُواْ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاء»؛(81) یهود و نصاری را دوست و سرپرست خود نگیرید. قرآن راه ورسمی به ما می‌دهد تا از ظلمات دوران به خوبی به‌در آئیم.
لازم است آثار سوءِ فاصله‌گرفتن بشر از دین برای بشر روشن شود تا ببیند غرب در کجای تاریخ است و به کجا ختم می‌شود. آیا وقت آن نشده است که جوانان ما از خود بپرسند چرا در دوره جدید که بشر از وابستگی به شریعت آزاد شد وابستگی‌های مَن در آوری و تشریفات وَهمی برای خود ساخت؟ آیا آزاد شدن از قید شریعت آغاز همه اسارت‌ها و به خود وابستگی‌ها نشد؟ راستی چرا در صد سال اخیر با قبله قراردادن غرب، هرچه پیشرفت‌‌پرست‌ شدیم، معبود کم‌تر رو نشان داد و عقب‌تر ماندیم؟ آیا به این علت نیست که کلاً راه و روشمان غلط بوده؟
چیرگی غرب با سایر چیرگی‌ها در طول تاریخ فرق دارد و این چنین استیلا هرگز سابقه نداشته است، تمدن غربی در عین چپاول‌گری نظامی و سیاسی و اقتصادی، تفکر اقوام گذشته را به بازی گرفته و آن را به هیچ و پوچ بدل کرده و انسان‌ها را بی‌ریشه می‌نمایاند، تا خود را ریشه فرهنگ‌ها قلمداد کند. اول تفکر را از ملت‌ها گرفته و بعد فرهنگ خود را تحمیل کرده است. برای مقابله با آن یک راه بیشتر نیست و آن برگشت به تفکر توحیدی است. زیرا هیچ قومی تا تفکر خود را از دست ندهد زیر دست نمی‌شود و تفکر صحیح تفکری است که دین راهنمایش باشد و نه هوس، و اگر ملّتی تقلید را جای تفکر گذاشت دیگر امیدی به بقای مستقل آن ملت نباید داشت. وقتی اندیشه نباشد جرأت اظهار نظرِ خلاف آراء همگانی از بین می‌رود، و اگر موجی کلیت جامعه را در بر گرفت ستونی که مقاومت کند و مردم را از انحراف باز ایستاند نخواهد ماند و حق بی‌رنگ می‌شود و هوس به میدان زندگی قهرمانی می‌کند.
ای کاش می‌دانستیم همه‌ی تاریخ ما به صد ساله اخیر محدود نیست. تاریخ ما با توحید جان گرفته و با توحید و اسلام ناب محمدی(ص)می‌تواند همه موانع را پشت سر گذارد و به طلوعِ امانت پشت پرده الهی نزدیک گردد.
صدهزاران دام‌ودانه‌است‌ای خدا

ما چو مرغان حریص بی‌نوا

دم‌بدم پابسته‌ی‌ دام نُویم

هر یکی‌گر باز و سیمرغی شویم

می‌رهانی هر دمی ما را و باز

سوی دامی می‌رویم ای بی‌نیاز

گر هزاران دام باشد در قَدم

چون تو با مائی نباشد هیچ غم

خدایا: به لطف خودت، خودت را بر ما بشناسان تا آن‌چنان شیفته محبت تو گردیم که شیفتگی‌های دروغین نتواند ما را برباید.
خدایا: این انقلاب عزیز را برای ما مبارک و پایدار قرار بده و ما را شایسته خدمت‌گزاری به آن بگردان و کسانی که در جهت حفظ و حراست آن تلاش می‌کنند را در پناه خودت موفق و مؤید بدار.
سؤال: با توجه به سخنان جنابعالی و با پذیرفتن این‌که در فرهنگ غربی تکنولوژی به مثابه هدف است و نه وسیله و ابزار، و با توجه به این‌که هر تکنولوژی فرهنگ خود را به همراه دارد، ما در حال حاضر به عنوان راه حلی عملی چه باید بکنیم؟
جواب: عنایت داشته باشید که برای گذار از یک فرهنگ باید حکیمانه عمل نمود و نه شتاب‌زده. همچنان که در مباحث گذشته عرض شد ما در عین این‌که توصیه می‌کنیم باید از غرب عبور کرد، ولی در حال حاضر پشت‌کردن به تکنولوژی را یک نحوه توقف و ارتجاع می‌دانیم. پس اولاً؛ باید افق خود را در نظام اجتماعی خود مشخص کنیم. ثانیاً؛ با رویکرد به افقی توحیدی جهت گذار از فرهنگ غربی و تکنولوژی آن برنامه‌ریزی نماییم تا آرام‌آرام با جایگزینی تکنولوژی مناسب بتوان از غرب عبور کرد وگرنه یا مأیوس می‌شویم و فکر می‌کنیم زندگی با فرهنگ غربی به سرنوشت ما گره خورده است، و یا خود را در جهان منزوی می‌کنیم و از آن افقی که باید مردم جهان را از طریق انقلاب اسلامی، بدان دعوت کنیم باز می‌مانیم.امروزه باید تکنولوژی موجود را به عنوان یک ضرورت بپذیریم تا بتوان در برابر سیطره جویی فرهنگ غربی پایدار بمانیم و از هستی خود پاسداری کنیم ولی مسلم روح ایمانی ما از ورود به چنین فضایی که همه همت خود را در عالم ماده مصرف می کند کراهت دارد.خواهش بنده این است که ابتدا با فهم تئوریکِ موضوع سعی بفرمایید عمیقاً موضوع را بررسی کنید تا در عمل تصمیمات عجولانه نگیرید.بنا به فرمایش مقام معظم رهبری:« این هنوز آغاز راه است. ملتهای مسلمان هنوز گردنه‌های دشواری بر سر راه دارند. عبور از این گردنه‌ها نیز جز با ایمان و اخلاص، جز با امید و جهاد، جز با بصیرت و صبر، میسر نخواهد گشت. با یأس و منفی‌بافی، با بی‌تفاوتی و بی‌همتی، با بی‌صبری و شتابزدگی، با بدگمانی به صدق وعده‌ی الهی، این راه طی نخواهد شد»(82)
پس از مطالعه این کتاب و کتاب «علل تزلزل تمدن غرب»، توصیه می‌شود کتاب «فرهنگ مدرنیته و توهّم» را همراه با شرح آن مطالعه فرمایید و سپس به مباحث «تمدن‌زایی شیعه» بپردازید. در آن‌جا سعی‌شده سؤالات زیادی که عموماً در دوره‌ی گذار برای هرکسی جواب داده شود، تا روحیه آماده‌‌گری جهت عبور از مدرنیته به نحو شایسته پدید آید، از این به بعد روح و روان شما منتظر گشایشی است که خداوند در مقابل شما می‌گشاید و در آن حال می‌توانید بهترین تصمیم را گرفته و بهترین انتخاب را گزینش کنید. در کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» عالَمی را در جلو خود می‌یابید که عالَم آزاد از روح اکنون‌زده مدرنیته است، و می‌توان احساس کرد که مباحث نقد مدرنیته ما را به چه‌چیز می‌خواند.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»