تربیت
Tarbiat.Org

گزینش تکنولوژی،از دریچه ی بینش توحیدی
اصغر طاهرزاده

زیبایی یا تجمل؟

«زیبایی» چیزی است که هر روحی آن را می‌طلبد و نسبت به آن علاقه نشان می‌دهد و هرگز زندگی بدون حضور زیبایی‌ها ادامه پیدا نمی‌کند. و نه تنها بشر زیبایی‌های معنوی را می‌طلبد بلکه به زیبایی‌های مادی نیز نیاز دارد، حال چه این زیبایی در فرش زیر پایش باشد و چه در لباس و ظرفی که از آن استفاده می‌کند. زیبایی‌ها شوق ادامه راه را صد چندان می‌نماید و همواره انسان را نسبت به اهدافی که دنبال می‌کند در نشاط و سُرور نگه می‌دارد. انحراف در استفاده از زیبایی‌ها وقتی پیش می‌آید که انسان از هدف اصلی باز بماند و خود را مشغول زیبایی‌های اسباب و وسایل کند. در حالی که بنا بود اسباب و وسایل زندگی زیبا باشند تا رغبت استفاده از آن‌ها برای ادامه زندگی به سوی اهداف عالیه راحت‌تر انجام گیرد.
تفاوت زیبایی و تجمّل در نوع نگاه به زندگی است، اگر کسی در زندگی خود به هدف‌های عالی و معنوی فکر کرد و برای ادامه راه سعی کرد زیبایی‌ها را وارد زندگی کند، چنین کسی گرفتار تجمل نمی‌شود، چون در نگاه به زیبایی‌ها شوق ادامه راه در او تشدید می‌شود، ولی اگر کسی برای خود اهداف عالیه‌ی معنوی ترسیم نکرد، تماماً مشغول زیبایی‌های وسایلِ زندگی می‌شود، بدون آن که به ماوراء آن‌ها نظر دوخته باشد، اینجاست که زیبایی‌ها در جلوه تجمل خودنمائی می‌کنند و پای فخر و خودنمایی به میان می‌آید.
زیبایی‌ها در ذات خود جلوه جسمانی روحانیتی هستند که ماوراء عالم ماده جاری و ساری است و لذا با نظر به صورت جسمانی زیبایی‌ها متذکر باطنِ روحانی آن‌ها خواهید شد. این است که هنرمندان واقعی ابتدا با عالم قدس و معنا آشنا می‌شوند و سپس صورت نمایش آن عالم را در آثار هنری خود منعکس می‌کنند، تا انسان‌ها با رویارویی با آثار هنری در عالم ماده، متذکر عالم معنا باشند.
آن‌هایی که به عالم قدس و معنا مرتبط‌ا‌ند نمی‌توانند در زندگی خود از وسیله‌ای استفاده کنند که حجاب عالم معنا شود، حتی ساده‌ترین وسایل زندگی را طوری طراحی می‌کنند که عامل سیر به عالم معنا گردد. به همین جهت ملاحظه می‌کنید آنچه امروز در موزه‌ها به عنوان آثار گرانقیمتِ هنری نگه‌داری می‌شود وسایل زندگی گذشتگان بوده است. این کاسه سفالین یا آن کوزه آب با این همه نقش‌های هماهنگ، کاسه و کوزه‌ای بوده که گذشتگان به عنوان وسایل زندگی از آن استفاده می‌کردند، ولی آن نوع زندگی که زمین را به آسمان متصل می‌کرد. آن‌ها سعی فراوانی به‌کار می‌بردند تا فضای خانه آن‌ها فضای زندگی باشد و نه خوابگاهی که نتوان در آن زندگی کرد. انواع سلیقه‌ها در رابطه با نسبت اطاق‌ها و حیاط خانه و پنجره‌ها همه حکایت از آن دارد که برای زندگی معنوی باید زیبایی‌ها را وارد زندگی مادی کرد.